به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "carbon intensity" در نشریات گروه "اقتصاد"

تکرار جستجوی کلیدواژه «carbon intensity» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی carbon intensity در مقالات مجلات علمی
  • کاظم بیابانی خامنه، رضا نجارزاده*، حسن درگاهی، لطفعلی عاقلی

    امروزه همگام با افزایش ادغام تجاری کشورها و گسترش پراکندگی بین المللی تولید، زنجیره های جهانی ارزش (GVCs) حجم بزرگی از تجارت را به خود اختصاص داده اند و مشارکت در شبکه ای از شرکای تجاری در  بالادست و پایین دست، زنجیره ارزش ظرفیت های قابل توجهی از جمله بهبود جریان ورود دانش، روش ها و تکنولوژی های تولید پیشرفته تر، بویژه برای کشورهای درحال توسعه داشته است. از این رو، دور از انتظار نیست که GVCs و مشارکت در آن از منظر زیست محیطی نیز برای کشورها دارای ظرفیت های بالقوه مفید باشد. در همین راستا، تحقیق حاضر به مطالعه نقش GVCs در عملکرد زیست محیطی کشورها پرداخته است. به این منظور، با استفاده از نمونه ای شامل 65 کشور درحال توسعه و 36 کشور توسعه یافته و به روش اقتصادسنجی داده های تابلویی فضایی، خودهمبستگی فضایی، همگرایی شرطی و اثرات مستقیم و سرریز مشارکت در GVCs برای کشورها در قالب تجارت دوجانبه ارزش افزوده جنوب - جنوب، شمال- جنوب و شمال- شمال برآورد شده است. نتایج تحقیق، نشان می دهد که برای تمام کشورها، همگرایی شرطی و خودهمبستگی فضایی مبتنی بر GVCs وجود دارد، اگرچه برای تجارت شمال- شمال کشورهای توسعه یافته با شدت بیشتری برقرار است. همچنین مطابق برآوردها، مشارکت در GVCs در صورتی که تجارت دوجانبه ارزش افزوده شامل کشورهای توسعه یافته باشد، اثرات سرریز بر کشورهای شریک تجاری دارد، اما در تجارت جنوب - جنوب کشورهای درحال توسعه، این اثر از نظر آماری، قابل پذیرش نیست. بنابراین، برقراری روابط تجاری تحت GVCs با کشورهای توسعه یافته، می تواند یک سیاست بالقوه مفید برای بهبود عملکرد زیست محیطی کشورهای درحال توسعه، تلقی شود.

    کلید واژگان: زنجیره های جهانی ارزش, شدت کربن, اقتصادسنجی فضایی, تجارت ارزش افزوده
    Kazem Biabany Khameneh, Reza Najarzadeh*, Hassan Dargahi, Lotfali Agheli

    Along with the increased trade integration of countries and the expansion of international production fragmentation, Global Value Chains (GVCs) amount to a huge part of trade today, and participation in a network of trade partners at downstream and upstream of the value chains brings about considerable potentials such as the improvement of the flow of knowledge and more advanced production technologies and techniques, particularly for developing countries. It would not be unexpected for GVCs and participating in them from an environmental aspect to have potential benefits for countries as well.
    In this regard, the present study discusses the role that GVCs play in countries' environmental performance. For this purpose, a sample of 65 developing and 36 developed countries was investigated using spatial panel data econometrics, conditional convergence, spatial auto-correlation, and GVCs participation spillover and direct impacts for countries in the form of south-south, north-south, and north-north bilateral added-value trade. The results indicated that there was spatial auto-correlation and conditional convergence based on GVCs for all countries although they are more intense in the case of north-north trade in developed countries. Besides, participation in GVCs has spillover impacts on the trading partner countries if developed countries are included in the bilateral value-added trade but this impact is not statistically acceptable in south-south trade of developing countries according to estimations. Thus, establishing trading relations with developed countries through GVCs is a potentially beneficial policy to improve developing countries’ environmental performance.

    Keywords: Global value chains, Carbon intensity, Spatial econometrics, Value-added trade
  • آزاده توکلی*
    تغییرات اقلیمی جز در سایه کاهش انتشار گازهای گلخانه ای تا سطح امن، قابل کنترل نمی باشد. در این راستا شناسایی عوامل موثر بر انتشار و تحلیل سناریوهای ممکن برای تحقق این هدف اهمیت فراوانی دارد.
    در پژوهش حاضر با استفاده از روش میانگین لگاریتمی شاخص دیویژیا (LMDI) در تلفیق با مدل توسعه یافته کایا (EKI) پنج عامل موثر شامل جمعیت، سرانه GDP، شدت انرژی، شدت کربن و سهم سوخت های فسیلی در بازه زمانی 2012-1971 برای کشور ایران مورد بررسی قرار گرفته است. ارزیابی و مقایسه دو روش تحلیل زنجیره ای و غیرزنجیره ای و سناریوهای مختلف کاهش انتشار براساس INDC پیشنهادی از دیگر بخش های پژوهش است.
    براساس نتایج، شدت کربن، اثر فعالیت و جمعیت دارای اثر افزایشی و سهم سوخت های فسیلی مهم ترین عامل کاهش انتشارها است. اقدامات آتی دولت باید براساس تغییر سوخت مصرفی و الگوی رشد اقتصادی کم کربن متمرکز شود. تحلیل زنجیره ای به عنوان یک واقعه نگار، تاثیر رویدادها را بر عوامل موثر و انتشارها نشان می دهد. درحالی که تحلیل غیرزنجیره ای با حذف نوسانات، تصویری شفاف از الگوهای کلی ارائه می دهد، از میان سناریوهای پیشنهادی تک بعدی کاهش، بهترین و منطقی ترین گزینه کاهش سهم سوخت های فسیلی (تا 40 درصد نسبت به 2020) و اتکاء بر منابع تجدیدپذیر است. کاهش شدت کربن و شدت انرژی (هر یک به‏میزان 50 درصد نسبت به سال 2020) گزینه های بعدی به شمار می رود.
    کلید واژگان: تغییر اقلیم, LMDI, جمعیت, اثر فعالیت, شدت کربن, شدت انرژی
    Azadeh Tavakoli*
    Climate change cannot control unless by reduction of GHG emissions to secure level, therefore it is important to identify driving forces and possible scenarios based on targets.
    In this research, the Logarithmic Mean Divisia Index decomposition approach in combination with Extended Kaya Identity (EKI) are applied to investigate five factors could affect emissions during 1971-2012 in Iran. These factors include population, GDPcapita, energy and carbon intensity and share of fossil fuels. Chaining, non-chaining methods and three emission reduction scenarios (4, 8 and 12%) based on Iran INDC forms the other parts of research.
    Based on results, carbon intensity, activity effect, and population contribute to increase and share of fossil fuels has a decreasing effect on emissions. The future targets of government should emphasis on change of fuel type and economic development toward low carbon. Chaining analysis could be used as a calendar, show the effect of events on parameters while non-chaining present a clear image by deleting noises. Among proposed reduction scenarios, the best and logical option emphasize on reduction of fossil fuel share (up to 40% compared to 2020) and development of renewable energies. Improvement of carbon and energy intensity (each as 50% compared to 2020) are the next options.
    Keywords: Climate Change, LMDI, Population, Activity Effect, Carbon Intensity, Energy Intensity
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال