جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "fractional panel probit" در نشریات گروه "اقتصاد"
تکرار جستجوی کلیدواژه «fractional panel probit» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
This paper, at first, examines the determinants of the labor income share (LIS) and second calculates the own, cross, and output elasticities of the labor force demand for three sizes of firms in Iran’s industry: 10-49 employees, 50-99 employees, and more than 100 employees. Since the dependent variable was limited to the interval 0 and 1, a Fractional Panel Probit technique has been used for the period 2004-2014 and provincial level. The findings from the first section of all groups showed that the relation between labor share income and wages, capital prices, and the ratio of skilled to non-skilled employees is positive. Labor income share is reduced by increasing real output, tax, the premium paid, and the value of raw materials. The share of labor income is reduced by increasing production can make sense that the rising in production is more capital-intensive than labor-intensive, and leads to a reduction of the labor income share. In the second part, the own wage elasticity was negative for all groups. The relationship between labor and capital price was positive that implies substitution elasticity between them. There is a positive sign for output-employment elasticity. The nonlinear relationship among the elasticities is consistent with our finding that within all groups, small and large firms have more own and output elasticities. There is a U-shape relationship between firm size and elasticities. In reverse, cross elasticity is high for medium-firm size. Based on research results and since the labor market of Iran is suffering from labor demand shortage, some suggestion to the economic policymaker may be helpful such as applying appropriate facility to increase industrial growth, eliminating production barriers, reducing the risk of investment, and improving human resources skills following the requirements of industrial sectors.
Keywords: Nonlinear Relationship, Firm Size, Labor Demand Elasticities, Labor Market of Iran, Fractional Panel Probit -
در این پژوهش، ابتدا به بررسی عوامل موثر بر سهم درآمدی نیروی کار و در گام بعدی، محاسبه ی کشش های قیمتی، متقاطع و تولیدی نیروی کار پرداخته شده است. ازآنجاکه متغیر وابسته، کسری است، به منظور برآورد مدل، از روش پروبیت تابلویی کسری بازه ی صفر و یک، برای سی استان کشور و در بازه ی زمانی 1383 تا 1393 استفاده شد. یافته های حاصل از برآورد مرحله ی اول نشان داد که افزایش دستمزد و نسبت کارگران ماهر به غیرماهر منجر به بیشتر شدن سهم درآمدی نیروی کار می شود. کاهش سهم نیروی کار با افزایش قیمت سرمایه، ارزش مواد خام و اولیه و حق بیمه پرداختی از دیگر یافته ی این پژوهش است. در گام دوم، رابطه ی دستمزد با تقاضای کار منفی و منطبق با نظریه تقاضای کار به دست آمد. کشش اشتغال-رشد برای کارگاه های صنعتی با بیش از 100 نفر کارکن، مثبت و 0.52 حاصل شد. کشش متقاطع منفی بین نیروی کار و قیمت سرمایه دلالت بر رابطه ی مکملی بین این دو متغیر دارد. با استناد بر یافته های تحقیق و لحاظ کمبود تقاضا در بازار کار ایران پیشنهاد می شود، سیاست گذار اقتصادی تسهیلات مناسبی برای افزایش رشد صنعتی، رفع موانع تولیدی، کاهش ریسک سرمایه گذاری و ارتقا ی مهارت نیروی انسانی هم راستا با نیاز بخش های صنعتی فراهم آورد.
کلید واژگان: سهم درآمدی, کشش های تقاضای نیروی کار, رشد اقتصادی بخش صنعت, ایران, پانل پروبیت کسری بازه ی صفر و یکThis paper firstly investigated the affecting factors on labor income share, and in the second phase, by using the previous estimation, own-wage, cross, and output elasticity of the labor will be calculated. With regards to the fact that the dependent variable was limited to the interval 0 and 1, a Fractional Panel Probit technique has been used for the period of time from 2004 to 2014 and the provincial level for firms with having more than 100 employees. The results of the first phase represent, labor income share is increased by increasing wages and ratio of skilled to unskilled employees. If the value of the raw, premium paid and capital price increase, the dependent variable will rise. In the second part, according to the theoretical, the relationship between labor and wage was obtained negative. There is a positive sign for output-employment elasticity that was obtained 0.52. The results show cross elasticity of capital price and labor demand is negative and reveals a complementary effect. Based on research results and since Iran’s labor market is suffering from labor demand shortage and high unemployment, it is suggested that the economic policymaker should apply appropriate facility to increase industrial growth, eliminate production barriers, reduce the risk of investment and improve human resources skills in accordance with the requirement of industrial sectors.
Keywords: Labor income share, Labor demand elasticities, Economic growth of the industrial sector, Fractional Panel Probit, Iran -
تجریه و تحلیل اقتصادی از مشارکت زنان در بازار کار از زمان مینسر(1962Mincer;) و کاین (1966Cain;) توجه زیادی را در ادبیات اقتصاد به خود جلب کرده است. در سال های اخیر نرخ مشارکت زنان در کشورهای توسعه یافته به طور چشمگیری افزایش یافته است در حالی که در کشورهای در حال توسعه منطقه منا از جمله ایران؛ این نرخ، تغییرات قابل ملاحظه ای نداشته است.
از این رو، این پژوهش اثرات توسعه اقتصادی در چارچوب فرضیه U شکل و دیگر عوامل موثر بر نرخ مشارکت زنان کشورهای منتخب خاورمیانه و شمال آفریقا را بررسی نموده است. برای دست یابی به این هدف، از روش پانل پروبیت کسری بازه ی صفر و یک در دوره ی زمانی 1990 تا 2010 استفاده شده است.
نتایج برآورد حاکی از آن است که رابطه ی بین توسعه ی اقتصادی و نرخ مشارکت زنان کشورهای منطقه منا U شکل است. همچنین، آموزش عالی اثری مثبت و معنادار بر نرخ مشارکت زنان این منطقه دارد. نرخ بیکاری و باروری سبب کاهش حضور زنان در بازار کار شده است. با تایید فرضیه ی Uشکل رابطه میان توسعه ی اقتصادی و مشارکت زنان و با توجه به دوران گذار کشورهای مورد مطالعه از مراحل توسعه یافتگی، افزایش سطح سواد به ویژه در میان دختران، افزایش نرخ مشارکت زنان در این کشورها مورد انتظار است. این خود هشداری برای سیاست گزاران اقتصادی است که با زمینه سازی و سرمایه گذاری مناسب جهت تسهیل حضور زنان در بازار کار، از سرمایه فکری و معنوی نیمی از نیروی بالقوه جامعه، استفاده ی بهتر نمایند.
کلید واژگان: نرخ مشارکت زنان, توسعه اقتصادی, فرضیه U شکل, پانل پروبیت کسری بازه ی صفر و یک, منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا)Economic literature has shown significant attention towards the economical analysis of female participation rate since Mincer (1992) and Cain (1966). In the recent years، female participation rate increased considerably in the developed countries، while this rate had a little change in developing countries of Middle East and North of Africa like Iran. Hence، this study discusses the effects of economic development on female labor force participation rates in selected countries in MENA region in 1990-2010 within the framework of U-shaped hypothesis. In addition to the effects of economic development، other determinants of female labor force participation are also analyzed. To achieve this goal، the method of Fractional Panel Probit is used. In our best knowledge، this method is used for the first time for this issue. The estimation results suggest that relationship between economic development and the rate of female participation in MENA is U-shaped. Also، higher education has a significant and positive effect on the female participation rate. Unemployment and fertility rate reduce female participation rate in the labor market.Keywords: Female Participation Rate, Economic Development, U, shaped Hypothesis, Fractional Panel Probit, Middle East, North Africa (MENA) Region
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.