به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "signaling" در نشریات گروه "اقتصاد"

تکرار جستجوی کلیدواژه «signaling» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی signaling در مقالات مجلات علمی
  • وحید بخردی نسب*، فاطمه ژولانزاد

    هدف :

    هدف از این پژوهش نخست بررسی تاثیر اقلام تعهدی بر محدودیت مالی بوده و برآورد اثری که این اقلام بر محدودیت مالی از خود بجای می گذارد، بر قیمت گذاری سهام دیگر هدف پژوهشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1395-1388 است. روش حجم نمونه با استفاده از روش حذف نظام مند بالغ بر 117 شرکت انتخاب شد.

    روش :

    اجرای پژوهش مبتنی بر رگرسیون چندگانه با رویکرد داده های ترکیبی است.

    یافته ها

    فرضیه های پژوهش با استفاده از دو فرضیه هدف و فرضیه کمکی بررسی شد. به عبارتی نتایج فرضیه اول در فرضیه دوم بکارگیری شده است.

    نتیجه گیری

    شواهد پژوهش حاکی از آن است که اقلام تعهدی اختیاری بر محدودیت مالی تاثیر معکوس ولی اقلام تعهدی غیر اختیاری بر محدودیت مالی بدون تاثیر است. از دیگر نتایج پژوهش، نقش منفی بکارگیری اقلام تعهدی در شرایط بحرانی بر بازده اضافی سهام با در نظر گرفتن روند حرکت قیمت سهام بر اساس مدل سه عاملی فاما و فرنچ است. در واقع شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که دارای محدودیت های مالی هستند، نمی توانند از اقلام تعهدی غیر اختیاری جهت نشان دادن جنبه های مثبت فعالیت خود استفاده کنند و در استفاده از این مورد محدود می شوند. ولی شرکت هایی که از اقلام تعهدی اختیاری در راستای علامت دهی جنبه های مثبت فعالیت خود به بازار استفاده می کنند، افت قیمت سهام ناشی از بحران مالی را جبران و در بازه زمانی کوتاه مدت بازده سهام خود را در مدت کوتاهی افزایش می دهند.

    کلید واژگان: محدودیت مالی, اقلام تعهدی, علامت دهی, روند حرکت قیمت سهام
    Vahid Bekhradinasab *, Fatemeh Zholanezhad
    Objective

    The purpose of this study is first to investigate the effect of accruals on financial constraint and to estimate the effect that these items have on financial constraint on the pricing of other stocks.

    Method

    The statistical population of the study includes all the companies listed in Tehran Stock Exchange during 2007-2016.

    Results

    Statistics Sample was selected by systematic method over 117 companies. The research method is based on multiple regression with panel data approach.

    Conclusion

    The research hypotheses were investigated using two objective and auxiliary hypotheses. In other words, the results of the first hypothesis are applied to the second hypothesis. Research evidence suggests that optional accruals have an adverse effect on financial constraint, but non-optional accruals have no effect on financial constraint. Another negative result of the research is the negative role of accruals in critical condition on stock return by considering the trend of stock price movement based on Fama and French three factor model. In fact, companies listed on the Tehran Stock Exchange that have financial constraints cannot use voluntary accruals to show the positive aspects of their activity and are restricted in using it. But companies that use voluntary accruals to mark positive aspects of their market activity compensate for the stock price drop caused by the financial crisis and increase their stock returns in the short run.

    Keywords: constraints of financial, Accruals, Investment, Signaling, process of stock price movements
  • شهرام معینی*، مجید صامتی
    ازمنظر نظریه های مرسوم نئوکلاسیک مصرف کنندگان، بنگاه ها، و تک تک عامل های اقتصادی حداکثر کننده و بهینه سازند. بنابراین، بدون نیاز به دخالت هر عامل بیرونی، مطلوبیت، سود، و درنتیجه کارآیی و رفاه اجتماعی را حداکثر می کنند، اما ادعا می شود که در صنعت مسکن ایران سطح مقاوم سازی ساختمان ها به ویژه سطح مقاومت لرزه ای بهینه نیست؛ به آن معنا که عامل های بهینه ساز برای این کار بودجه ای کم تر از حد بهینه صرف می کنند. در این مقاله برآنیم با پذیرش این ادعا چرایی این رخداد را با تاکید بر چهارچوب اقتصاد اطلاعات و اقتصاد رفتاری توضیح دهیم. در این مطالعه نخست رخداد کژگزینی در صنعت ساختمان ایران را ، به علت متقارن نبودن اطلاعات بین تولید کنندگان و مصرف کنندگان مسکن، واکاوی می کنیم و راه حل هایی برای رفع آن در قالب علامت دهی، غربال گری، و استاندارد سازی اطلاعات ارائه می دهیم. درادامه، اثر نامتعین بودن خطر قطعی زلزله بر مقاوم سازی تحلیل می شود و درنهایت براساس برخی فروض اقتصاد رفتاری کوشش می شود چگونگی کاهش تقاضا و مخارج برای مقاوم سازی، نسبت به سطح بهینه آن، تبیین و راه حل های نظری ارائه شود.
    کلید واژگان: اقتصاد اطلاعات, اقتصاد رفتاری, کژگزینی, علامت دهی, مقاومت لرزه ای, طبقه بندی JEL: H00, D82, D11, D03
    Shahram Moeeni *, Majid Sameti
    From the perspective of conventional neoclassical theories, consumers, corporations and economic factors are maximizer and optimizer.Therefore, without the need for interference of any external factor, they maximize the utility, profitability and, consequently, social welfare. But it is claimed that in Iran’s housing industry, the level of building retrofitting, especially the seismic resistance level, is not optimal, which means that the optimizing Agents spend Budget less than the optimal rate for this task. Accepting this claim, this paper tries to explain why this event is occurred emphasizing the framework of information economics and behavioral economics. This study first examines the cataclysmic events in the Iranian Housing industry, due to the lack of asymmetric information flow between housing producers and consumers, and provides solutions in the form of signaling, screening, and standardization of information. Secondly, the uncertainty effect of earthquake definite risk over retrofitting is analyzed. And, finally, based on some behavioral economics’ assumptions, we attempt to explain how to reduce demands for and costs of retrofitting proportional to the optimal level, and to develop theoretical solutions to the problem.
    Keywords: Seismic Resistance, Information Economics, Adverse Selection, Signaling, Behavioral Economics. JEL Classification: H00, D82, D11, D03
  • سید حسن قوامی*، سید محمدرضا سیدنورانی، تیمور محمدی، منصور رنجبر
    با توجه به اهمیت متفاوت متغیر وثیقه در قراردادهای مالی بانکداری اسلامی و بانکداری متعارف، مطالعات تئوریک و تجربی نشان می دهد که همگرایی لازم در رابطه اعتباری بین مشتری و بانک به دست نیامده است. در این مقاله ضمن بیان امکان بررسی و پذیرش نقش تجربی وثیقه در عقود مشارکتی تجاری در عمل به چگونگی نقش دوگانه وثیقه در قالب ابزار غربالگری یا ابزار انگیزشی پرداخته شده است. همچنین با استفاده از داده های تسهیلات بانک رفاه کارگران و با روش برآوردی مدل لاجیت برای پاسخ به چگونگی نقش آن، فرضیه هایی طراحی و مورد بررسی و آزمون قرار گرفته اند. مطابق نتایج به دست آمده فرضیه «تسهیلات گیرندگان با ریسک پایین تر نسبت به وثیقه گذاری مطمئن تر اقدام کرده اند» تایید شده است که این امر بیانگر وجود پدیده کژگزینی است. براساس نتایج به دست آمده، اشخاص تمایل به ارائه علامت وآشکارسازی کیفیت خویش به بانک دارند. همچنین سایر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی قرارداد می تواند با بهره مندی از پتانسیل علامت دهی تا حدودی به کاهش نقش وثیقه کمک کند که در داده های مورد بررسی بجز برای متغیر سابقه حساب- نرخ سود، رد شد و تاثیر مورد انتظار را نداشته باشند.
    کلید واژگان: آشکارسازی, علامت دهی, کژگزینی, کژمنشی, وثیقه
    Seyyed Hassan Ghavami*, Seyyed Mohammadreza Seyyed-Nourani, Teymour Mohammadi, Mansour Ranjbar
    By considering the different importance of collateral variable in Islamic and in conventional banking, theoretical and experimental studies show that the necessary convergence in the credit relationship between bank and customer has not been achieved. In this article, in addition to the explaining feasibility of studying and accepting empirical role of collateral in commercial profit - loss sharing contracts, we have studied the dual role of collateral as screening and motivation tool in banking relations. We have also used credit data of Bank Refah Kargaran with application of Logit estimation to test our hypotheses regarding the role of collateral. Based on our results, the hypothesis that borrowers with lower risk have provided safer collateral, has been confirmed. This result shows the existence of adverse selection phenomenon. So, low-risk individuals tend to send signals of their quality and reveal their situation to banks. In addition, other economic and social variables of contract could use the potential of signaling and contribute to reduce the role of collateral. In the data under consideration, except for the variable of account historyinterest rate, this hypothesis was rejected and other economic and social variables have failed to have the expected impact.
    Keywords: Adverse Selection, Collateral, Moral Hazard, Revelation, Signaling
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال