به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تحلیل مسیر ساختاری » در نشریات گروه « اقتصاد »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تحلیل مسیر ساختاری» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • فاطمه بزازان*، یعقوب اندایش، عاطفه سادات فراهانی

    مطالعه حاضر اثر گردشگری خارجی را بر افزایش تولید بخشی مورد سنجش قرار می‎دهد و کانال‎های تاثیر‎گذاری اقتصادی آن را شناسایی می‎کند. برای این منظور از رویکرد ضریب فزاینده متعارف و رویکرد تحلیل مسیر ساختاری در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی استفاده می‎شود. مزایای استفاده از تحلیل مسیر ساختاری در این است که ضریب فزاینده تولید را تجزیه و کانال‎های اثرگذاری اقتصادی قطب مبدا بر قطب مقصد را به‏طور کامل نشان می‎دهد. به این منظور در این پژوهش از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 مرکز پژوهش‎های مجلس و درآمد کل دریافتی از گردشگران خارجی سال 1390 در غیاب حساب‎های اقماری گردشگری در ایران، به‎عنوان پایه‎‎های آماری استفاده می‎شود. نتایج نشان می‎دهند که درآمد دریافتی از گردشگری خارجی (28.2 هزار میلیارد ریال) منجر به افزایش تولید کل بخش‎‎های اقتصادی به اندازه 62.1 هزار میلیارد ریال شده است و ضریب فزاینده تولید کل اقتصاد ناشی از یک واحد مخارج گردشگری خارجی برابر 2.31 واحد می‏باشد. افزایش تولید در بخش‎های سایر خدمات، عمده فروشی و خرده فروشی، هتل و خوابگاه به‎ترتیب 71/13، 66/13، 66/12 درصد از کل اثر تولیدی است. تجزیه ضرایب فزاینده در رویکرد تحلیل مسیر ساختاری نشان می‎دهد که در بخش‎های مرتبط با گردشگری: صنایع غذایی، رستوران، حمل و نقل‎های ریلی، جاده‎ای و هوایی اهمیت مسیرهای مستقیم و بدون‏واسطه بسیار بیشتر از مسیرهای غیرمستقیم است. در سایر بخش‎های مرتبط با گردشگری بالعکس است. افزون بر این، مهم‎ترین بخش‎های واسطه: عمده فروشی و خرده فروشی، حمل و نقل جاده‎ای، سایر خدمات و کشاورزی می‎باشند که در اثرگذاری درآمد گردشگران خارجی بر اقتصاد ایران نقش به‎سزایی دارند.

    کلید واژگان: ماتریس حسابداری اجتماعی, گردشگری خارجی, تحلیل مسیر ساختاری}
    fatemeh bazzazan *, yaghoub Andayesh, Atefeh Farahani

    This study measures the impact of foreign tourism revenue on sectoral output growth and identifying its channels of economic impacts. For this purpose output multipliers and structural path analysis approaches in the social accounting matrix framework are employed. The most advantage of the structural path analysis is that provides a detailed technique of decomposing output multipliers and identifying a full network of path of economic influence from the origin sector to its ultimate destination. For this purpose main data bases are: the 2011 SAM of Parliament Research Center of Iran and the foreign inbound tourism revenue in 2017 in the absence of tourism satellite accounts in Iran.Results show foreign tourism revenue (28.2 thousands billion rials) has led to increased output of all economic sectors (62.1thousands billion rials), and total output multiplier is 2.31 unit, in which other services, wholesale and retail, and hotel sectors have received 13.71, 13.66, and 12.66 percent of the total output effects, respectively. The decomposition of output multiplier and structural path analysis results revealed that food, restaurant, road, rail and air transportation have the most direct paths and vice versa for the other related tourism sectors. Moreover, wholesale and retail, agriculture, road transportation, and other services play a significant role in influencing foreign tourists' incomes on the Iranian economy.

    Keywords: Foreign tourism, Social accounting matrix, structural path analysis}
  • سهیلا پروین، علی اصغر بانویی
    اجرای هر سیاست اقتصادی بویژه سیاست هایی که دامنه تاثیرگذاری آنها گسترده است، مستلزم شرایط نسبتا با ثبات اقتصادی و در عین حال پیش بینی شرایط احتمالی ناشی از اعمال سیاست می باشد؛ خصوصا هرآنچه بر رفاه خانوار اثرات گسترده داشته باشد. زمینه های اقتصادی فقر در اقتصاد ایران و ناکارآیی دستگاه های حمایتی در شرایط خاص موجب می شود تا آثار سیاست های اقتصادی بر خانوارهای کم درآمد گسترده باشد. در مواردی، این اثرات تا اندازه ای گسترده است که سیاستگذار را مجبور به ترک آن سیاست می کند و یا روند خلاف جهت آن را برمی گزیند. تحت این شرایط، تحلیل هایی که مسیر اثرگذاری سیاست را نمایان می نماید، به سیاستگذار کمک می کند، تا تصویر روشن تری از نتایج احتمالی یک سیاست را در اختیار داشته باشد. با همین هدف این مطالعه، آثار سیاست هدفمندی و مسیر اثرگذاری آن را بر شاخص رفاه (شاخص هزینه زندگی) در چارچوب ماتریس های حسابداری اجتماعی در دهکهای مختلف برای مناطق شهری و روستایی مد نظر قرار داده است. این ماتریس ها برای سالهای 1388 و 1390 به روز رسانی شده و شامل 40 بخش اقتصادی اند. مقایسه شاخص هزینه زندگی خانوار نشان می دهد، آسیب پذیری رفاه خانوارها کاهش یافته است؛ اما میزان آن در دهکهای درآمدی و در مناطق شهری و روستایی یکسان نبوده است. شاخص هزینه خانوارهای روستایی بیشتر از شاخص هزینه زندگی در مناطق شهری افزایش یافته است؛ به عنوان نمونه آسیب پذیری در بخش توزیع گاز طبیعی در مناطق شهری سه برابر و در مناطق روستایی نزدیک به چهار برابر بیشتر از سال 1388 شده، در بخش برق هم در ازای هر 100 واحد افزایش هزینه در بخش برق (باترکیب سبد سال 90) شاخص هزینه این بخش برای خانوار شهری 34 واحد و برای خانوار روستایی 46 واحد افزایش داشته، و از دیگاه توزیعی، کاهش رفاه برای دهک با درآمد بالا، کمتر بوده است، و مهمتر آنکه کاهش آسیب پذیری رفاه طبقه متوسط در اغلب بخشهای اقتصادی از سایر دهکها کمتر است. مسیر ساختاری تغییرات هم نشان می دهد، هدفمندی پیچیدگی و درهم تنیدگی گسترده ای در مسیر اثر گذاری تغییرات قیمت سوخت بر شاخص های قیمتی بویژه بر شاخص هزینه زندگی خانوارها ایجاد کرده است؛ به طوری که قبل از اجرای سیاست مذکور، افزایش در قیمت سوخت از پنج مسیر، شاخص هزینه خانوار را متاثر می کرد، حال آنکه بعد از هدفمندی، افزایش قیمت سوخت از طریق بیست مسیر متفاوت شاخص هزینه خانوارها تحت تاثیر قرار می دهد.
    کلید واژگان: هدفمندی, شاخص هزینه زندگی, فقر, تحلیل مسیر ساختاری}
    Soheila Parvin, Ali Asghar Banouei
    The implementation of any economic policy that has expansionary effects requires relatively stable economic conditions. Under such conditions it is expected that potential predictable effects of such policy implementation on welfare of households, especially low income households could be evaluated. The economic context of poverty in the Iranian economy and the ineffectiveness of supportive institutions in particular circumstances make the effects of economic policies on low-income households widespread. In some cases, these effects are so broad that policy-makers are forced to leave or select the opposite course of that policy. Under these conditions, analyzes that illustrate the effectiveness path of policy help the policy-maker to have a clearer picture of the probable consequences of a policy. The main aim of this article is to analyze quantitatively the effects of the recent subsidy targeting policy on the welfare index (cost of living index) in different deciles of urban and rural households using social accounting matrix (SAM) approach. For this purpose two updated social accounting matrices for the years 2009 and 2011 have been used. Both matrices include 40 economic sectors. Comparing the cost of living index, we find that welfare vulnerability of households has decreased in general, however the magnitude of welfare reduction differs between rural and urban households among income deciles. Our findings reveal that the cost of living index of rural households is more than the corresponding urban households. The vulnerability in the natural gas distribution sector has tripled in urban areas in 2011and in rural areas it is nearly four times higher than 2009 level. We also find that every 100-unit increase in cost of electricity will potentially increase welfare index of urban and rural household by 34 and 46 units, respectively. From the distribution viewpoint, the welfare loss is lower for high-income deciles. In addition, our findings show that the degree of vulnerability in middle income groups in majority of sectors is less than the other income groups. The structural path of changes shows that subsidy targeting has created wide complexity and entanglement in the path of the effectiveness of fuel price changes on price indices, especially on the household living cost index. Accordingly, before implementing subsidy targeting scheme, the increase in fuel prices was influencing the household cost index in five ways, while after targeting the increase in fuel prices affected it through the twenty different paths.
    Keywords: Targeting, Cost of living index, Poverty, Structural path analysis}
  • رویا آل عمران، حسن علیزاده اصل، سیدعلی آل عمران
    هدف این مطالعه شناسایی بخش هایی از استان آذربایجان شرقی بوده که بیش ترین ارتباط پسین و پیشین را با سایر بخش های اقتصادی دارند. روش شناسی این تحقیق مبتنی بر جدول داده - ستانده سال 1379 استان آذربایجان شرقی، پیوندهای پسین و پیشین و تحلیل مسیر ساختاری می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین پیوندهای پسین مستقیم و غیرمستقیم، بخش های «ماشین-آلات»، «محصولات شیمیایی، لاستیکی و پلاستیکی» و «زراعت، باغ داری و جنگل داری» بوده و بخش های «تولید محصولات غذایی»، «محصولات چوب، مبلمان و کاغذ» و «فرآورده های نفتی» دارای بیش ترین پیوندهای پیشین مستقیم و غیرمستقیم می باشند. ضرایب فزاینده ی این تعاملات نیز با رویکرد تحلیل مسیر مورد تجزیه قرار گرفته و مسیرهای غیرمستقیم افزایش تقاضا و عرضه از مسیرهای غیرمستقیم مورد شناسایی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: پیوندهای پسین و پیشین, تحلیل مسیر ساختاری, استان آذربایجان شرقی}
    R. Aleemran, H. Alizadeh Asl, S. A. Aleemran
    The aim of this paper is to identify the sectors having the most backward and forward linkage to the other economic sectors in East Azerbaijan. The research methodology is based on input-output, the backward and forward linkages and structural path analysis. the results represent that machinery, chemical products, rubber and plastic, and agriculture, horticulture and forestry sectors have the most important direct and indirect backward linkages, but the sectors like food products, wood products, furniture and paper and petroleum products have the most important direct and indirect forward linkages and the multiplier of these interactions have been analyzed with the path analysis approach and indirect paths of demand increase are differentiated from the direct paths of supply increase.
    Keywords: Backward, Forward Linkage, Structural Path Analysis, Development of East Azerbaijan Province}
  • یعقوب اندایش، امید مهدیه
    در این مقاله، اثر مالیات ها بر شاخص قیمت تولید کننده ی بخش های اقتصادی در دو رویکرد: رویکرد ماتریس ضرایب فزاینده متعارف و رویکرد ضرایب فزاینده تجزیه شده، در قالب تحلیل مسیر ساختاری محاسبه و بررسی می شود. رویکرد اول، تاثیر توسعه و گسترش مالیات های یک بخش را روی افزایش شاخص قیمت های بخش های دیگر به طور همه جانبه به دست می دهد؛ اول این که تاثیر مذکور چه مسیرهایی را طی کرده است و همچنین نقش افزایش شاخص قیمت های بخش های تولیدی، شاخص قیمت های عوامل و چگونگی شاخص هزینه زندگی خانوارها در فرآیند افزایش قیمت ها را به دست نمی دهد. این خود می تواند محدودیت هایی را هم برای تحلیل گر و هم برای سیاستگزار فراهم کند. رویکرد دوم ضمن این که مسیرهای مختلف ناشی از افزایش یک میلیارد ریال مالیات یک بخش را بر افزایش شاخص قیمت های بخشهای دیگر آشکار می کند، حلقه ها، مدارها و شبکه هایی را که در هر مسیر ایجاد می شود، به صورت کمی نشان می دهد و بدین ترتیب می تواند زمینه ی تحلیل های اقتصادی اجتماعی در یک نظام پیچیده فرآیند افزایش شاخص قیمت ها را در جهت سیاستگزاری فراهم نماید. با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1375، هر دو رویکرد فوق را برای اقتصاد ایران ، مطالعه می کنیم و نشان می دهیم که اتخاذ سیاست های اقتصادی صرف موجب کنترل قیمت ها نمی شود و سیاستگزاری همزمان اقتصادی و اجتماعی لازم است. مسیرهای واسطه ای - نهادی در فرایند افزایش قیمت ها، به مراتب بیشتر از مسیرهای واسطه ای می باشند و این نشانه مداخله بخش های اجتماعی در فرایند افزایش شاخص قیمت ها می باشد. مالیات بر بخش خدمات بیشترین تاثیر را بر کاهش صادرات کشور و مزیت نسبی این بخش دارد و مالیات بر بخش صنایع وابسته به کشاورزی، در مرتبه دوم می باشد.
    کلید واژگان: شاخص قیمت ها, مزیت نسبی, ماتریس حسابداری اجتماعی, تحلیل مسیر ساختاری}
    Yaghoob Andayesh, Omid Mahdieh
    Tax and Taxation play a critical role in economics and has two distinct functions:(1) It is an income source for government; and (2) It is a lever to acquire social justice in societies. The purpose of this paper is to analyze the quantitative effects of taxation on Production Price Index (PPI) and economic sectors relative Advantage. For this purpose, Social Accounting Matrix (SAM) and Structural Path Analysis (SPA) are practically used. We have applied two distinct approaches in this paper: Multiplier Model that help us to get general results; and SPA and Multiplier Decomposition that explain general results in details.To put these approach in action IRI (1375) SAM is used. Results show that, in one hand, production price index in related agriculture and services sector affect the taxation increasingly, and in other hand, an increasing in service and agriculture sectors impact the price index in other economic sectors.
  • علی اصغر بانویی، محمد جلوداری ممقانی، یعقوب اندایش، حسن علیزاده، مینا محمودی
    در این مقاله، وابستگی های متقابل سه بخش اصلی اقتصاد کشور یعنی کشاورزی، صنعت و خدمات را در دو رویکرد ماتریس حسابداری اجتماعی؛ رویکرد ماتریس ضرایب فزاینده متعارف و رویکرد ضرایب فزاینده تجزیه شده در قالب تحلیل مسیر ساختاری مطالعه و محاسبه می کنیم. رویکرد اول، تاثیر توسعه و گسترش یک حساب بر حساب دیگر را به طور همه جانبه به دست می دهد. اما از اینکه تاثیر مذکور چه مسیرهایی را طی می کند و نقش فعالیت های تولیدی، عوامل تولید و نهادهای داخلی جامعه در فرایند تولید چیست، اطلاعی به دست نمی دهد. این خود می تواند محدودیت هایی را هم برای تحلیل گر و هم برای سیاست گزار فراهم کند. رویکرد دوم، ضمن اینکه مسیرهای مختلف ناشی از تاثیر توسعه و گسترش یک حساب بر حساب دیگر را آشکار می کند، حلقه ها، مدارها و شبکه هایی راکه در هر مسیر ایجاد می شود به صورت کمی نشان می دهد و به این ترتیب، می تواند زمینه تحلیل اقتصادی اجتماعی را در یک نظام پیچیده فرایند تولید در جهت سیاست گزاری فراهم کند.
    با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1375، رویکردهای فوق را برای اقتصاد ایران مطالعه و نشان می دهیم که ماتریس ضرایب فزاینده متعارف فقط زمینه اتخاذ سیاست گزاری اقتصادی را در خصوص توسعه و گسترش بخش ها فراهم می آورد، حال آنکه شناسایی مسیرهایی که از تجزیه تاثیر همه جانبه حاصل می شود، این امکان را فراهم می آورد که صرف اتخاذ سیاست های اقتصادی موجب افزایش تولید نخواهد شد. تحقق این امر نیاز به سیاست گزاری های همزمان اقتصادی و اجتماعی دارد.
    کلید واژگان: ماتریس حسابداری اجتماعی, تحلیل مسیر ساختاری, ماتریس ضرایب فزاینده متعارف, مسیر اولیه, حلقه, مدار و قوس}
    Ali Asghar Banouei, Mohammad Jelowdari Mamaghani, Yaghoob Andayesh, Hassan Alizadeh Asl, Mina Mahmoodi
    In this paper we analyze quantitatively the interrelationship between three major sectors of the Iranian economy, viz. agriculture, industry and services. We apply two approaches of Social Accounting Matrix (SAM), Namely; conventional multiplier and decomposed multiplier based on structural path analysis. The former illustrates the global effect of one account on the other without revealing the complexities of the socio-economic production processes. The latter depicts different paths as well as loops, circuits and network that have been generated in each path, thereby providing a wide scope to socio–economic analysis. In our study, we have used the Iran's 1996 SAM. The overall results suggest that in order to increase production, mere economic policies are not sufficient and therefore, supplementary socio –economic policies are required.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال