به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « عدم تقارن زمانی » در نشریات گروه « حسابداری »

تکرار جستجوی کلیدواژه «عدم تقارن زمانی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهران حسین افشاری، محسن دستگیر*، شکرالله خواجوی
    هدف

    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر اخبار بد بر شاخص های مبتنی بر فروش، مانند کاهش فروش به تفکیک گروه محصولات، کاهش فروش سه ماهه چهارم و کاهش فروش سهم صنعت، بر محافظه کاری مشروط در الگو های مبتنی بر اقلام تعهدی است. 

    روش

    در این پژوهش ، داده های 144 شرکت برای مدت 11 سال از سال 1385 تا 1395 از بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شد. و روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از داده های پانل و روش حداقل مربعات تعمیم داده شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. 

    یافته ها

    یافته های این مطالعه نشان داد کاهش فروش گروه محصولات و کاهش فروش سه ماهه چهارم رابطه معناداری با محافظه کاری مشروط در اقلام تعهدی سرمایه در گردش دارد؛ اما کاهش سهم شرکت در فروش صنعت تاثیر قابل توجهی ندارد. 

    نتیجه ‎گیری

    مدیران در ارزیابی اقلام تعهدی سرمایه در گردش، علاوه بر اخبار بد ناشی از کاهش فروش کلی شرکت، به بررسی و تجزیه وتحلیل کاهش فروش تک تک گروه محصولات در ارزیابی اقلام تعهدی نیز توجه می کنند. همچنین اگر فروش برای سه ماهه چهارم رو به نزول باشد علامت هایی را مبنی بر کاهش درآمد آینده حاصل از موجودی های در دسترس در پایان سال مالی ارایه می دهد و شرکت احتمالا موجودی ها را کاهش ارزش می دهد. از طرفی به نظر می رسد مدیران بیشتر به تغییرات فروش توجه دارند و به تغییر سهم فروش در صنعت به عنوان معیار و شاخص اخباری از وضعیت آینده توجه نمی کنند.

    کلید واژگان: محافظه کاری مشروط, عدم تقارن زمانی, جریان نقدی عملیاتی, اقلام تعهدی, اخبار بد}
    Mehran Hossein Afshari, Mohsen Dastgir *, Shokrolah Khajavi
    Objective

    Because conservatism in financial statements is applied primarily through the adjustment of accruals, conservative research has largely examined the impact of aspects of this feature on changes in accruals. The role of accruals is primarily to improve cash flow fluctuations. In conservative research based on accruals, typically several economic components of accruals such as sales growth, gross assets, machinery and equipment in the Jones model, and components such as multi-period cash flows in the Dichau and Dicho models Used. Bushman et al. And Allen et al. Improved the two models by combining the above two models. Byzalov and Basu also helped improve these models by breaking down bad news indicators into more detailed components. Therefore, the purpose of this study is to investigate the effect of bad news from other components of company sales, such as product group sales, fourth quarter sales and the company's share of industry, on conditional conservatism in accrual-based models 

    Methods

    To achieve the objectives of this research, data from 144 companies from manufacturing companies listed on the Tehran Stock Exchange for 11 years from 2006 to 2016 using Rahavardnovin software, Kodal site and the site of research, development and Islamic studies of the stock exchange, it was gathered. And the relationships between the research variables were analyzed using panel data and the generalized least squares method. 

    Results

    The findings of this study showed that the decrease in sales of the product group and the decrease in sales in the fourth quarter increase conservatism in accruals, because the decrease in these indicators gives signals to the company about the possibility of future sales decline. ; But the decline in the company's share of industry sales has not had a significant effect on the conservative behavior of managers and accountants. 

    Conclusion

    In evaluating working capital accruals, managers, in addition to the bad news caused by the decline in the company's overall sales, also pay attention to the analysis of sales decline of each product group in the evaluation of accruals, and if they see a decrease in sales in some product groups, They evaluate their inventory of these products for the next period with more conservatism. Also, if sales are declining for the fourth quarter, it is likely that the decline will continue in the next financial period, resulting in a lack of timely sale of available inventories at the end of the fiscal year, and the company is likely to devalue inventories. On the other hand, it seems that due to the lack of strong competition in the Iranian market and the limited available markets, managers pay more attention to sales changes and do not pay attention to changes in sales share in the industry, as a benchmark and predictive indicator of the future.

    Keywords: Conditional Conservatism, Accruals, Quarterly Statement, Market Competition}
  • مهران حسین افشاری*، محسن دستگیر، شکرالله خواجوی

    یکی از موضوعات جدید در حیطه محافظه کاری ، بررسی تاثیر اخبار بد بر محافظه کاری مشروط است. تفکیک شاخص های اخبار بد بینش جدیدی را در خصوص اقلام تعهدی حاصل می کند و باعث بهبود الگو های اقلام تعهدی می شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تفکیک این شاخص ها بر محافظه کاری مشروط در الگو های مبتنی بر اقلام تعهدی در مقایسه با تاثیر شاخص های کلی در این الگو ها است. بدین منظور، داده های 144 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 11 ساله از سال 1385 لغایت 1395 جمع آوری شده است. و روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از داده های تابلویی و روش حداقل مربعات تعمیم یافته تجزیه و تحلیل شده است. در این پژوهش، نتایج حاصل از الگوی آلن و همکاران (2013)، الگوی بال و شیواکومار (2006) و الگوی بایزالوو و باسو (2016) با یکدیگر مقایسه شد. نتایج این مقایسه نشان داد که تفکیک شاخص های اخبار بد باعث بهبود الگو های مبتنی بر اقلام تعهدی جهت پیش بینی روابط این شاخص ها با محافظه کاری مشروط می شود. همچنین سایر یافته های این پژوهش بر اساس نتایج الگوی بایزالو و باسو نشان داد، کاهش فروش، کاهش در تعداد کارکنان و جریان های نقد سال جاری با محافظه کاری مشروط رابطه مستقیم و معنی داری دارد در حالی که کاهش جریان های نقدی سال قبل و سال آتی با محافظه کاری مشروط رابطه معنی داری ندارند.

    کلید واژگان: محافظه کاری مشروط, عدم تقارن زمانی, جریان نقدی عملیاتی, اقلام تعهدی, اخبار بد}
    Mehran Hossein Afshari *, Mohsen Dastgir, Shokrolah Khajavi

    One of the new issues in the field of conservatism is to examine the impact of bad news on conditional conservatism. Separating bad news indicators gives new insights on accruals and improves accrual models. The purpose of this study is to investigate the effect of separation of these indices on conditional conservatism in accrual-based models in comparison with the effect of general indices on these modelss. For this purpose, data of 144 companies were collected from Tehran Stock Exchange for a period of 11 years from 1385 to 1395. And relationships between research variables using panel data and The generalized least squares method is analyzed. In this study, the results of Alan et al. (2013), Ball and Shivakumar (2006) and Byzalov and Basu (2016) models were compared. The results of the comparison showed that separating bad news indices improves accrual-based models to predict the relationship of these indices with conditional conservatism. Also, other findings of this study based on the results of Basilo and Basu model showed that sales decrease, decrease in number of employees and cash flows this year have a direct and significant relationship with conditional conservatism, while decrease of cash flows of the previous year and the next year did not have a significant relationship with conditional conservatism.

    Keywords: Conditional Conservatism, asymmetric timeliness, Operational Cash Flow, Accruals, bad news}
  • سید عباس هاشمی، شکوفه فرهمند، ناصر شامیرزایی جشوقانی
    در این پژوهش رابطه محافظه کاری شرطی و هزینه سرمایه سهام عادی مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور اندازه گیری میزان محافظه کاری شرطی در سطح سال- شرکت از الگو کالن و همکاران (2009)، و برای بررسی تاثیر محافظه کاری شرطی بر هزینه سرمایه سهام عادی در سطح شرکت و در سطح پرتفوی سهام از الگوی سه عاملی فاما و فرنچ (1993) استفاده شده است. داده های مورد استفاده شامل نمونه ای مرکب از 82 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی سالهای 1380 به 1388، است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون چندمتغیره برمبنای داده های مقطعی و سری زمانی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین محافظه کاری شرطی و هزینه سرمایه سهام عادی شرکت رابطه معکوس و معنی داری هست؛ و هرچه درجه محافظه کاری شرطی بیشتر باشد، هزینه سرمایه سهام عادی شرکت کاهش می یابد. هم چنین، نتایج حاکی است که بین محافظه کاری شرطی و هزینه سرمایه پرتفوی سهام عادی رابطه مثبتی هست. این رابطه در خصوص پرتفوی سهام شرکتهای با محافظه کاری متوسط و پرتفوی سهام شرکتهای با محافظه کاری زیاد، معنی دار است؛ ما در مورد پرتفوی سهام شرکتهای با محافظه کاری کم، پایین معنی دار نیست.
    کلید واژگان: محافظه کاری شرطی, هزینه سرمایه سهام عادی, عدم تقارن زمانی, الگوی سه عاملی فاما و فرنچ}
    Seyed Abbas Hashemi, Shekoofeh Farahmand, Naser Shamirzaei Jeshvaghani
    This study investigates the relationship between conditional conservatism and the cost of equity capital. The conditional conservatism rate is measured, using Callen et al (2009) at firm-year level; and the impact of conditional conservatism on cost of equity capital at firm and portfolio level is studied, using the three Fama and French (1993) factor model. The data used consists of a sample of 82 firms that are publicly traded in the Tehran Stock Exchange (TSE) in the period 2001-2009. A multi-variable regression model is used for testing of hypotheses in a cross-sectional and time series framework. The results from hypotheses testing show that there is a significant negative relationship between conditional conservatism and cost of equity capital, and that the higher the degree of conditional conservatism the lower is the firm’s cost of equity capital. The results also show that there is a positive relationship between conditional conservatism and portfolio’s cost of capital. This relationship is statistically significant for both the firms with medium and high conservatism portfolios, but not for the firms with low conservatism portfolio.
  • رضوان حجازی، زهرا معصومی بیلندی
    این تحقیق به بررسی اثر رشد و اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیارهای سنجش رفتار گزارشگری مدیریتی بر عدم تقارن زمانی (DT) به عنوان معیار سنجش محافظه کاری می پردازد. نتایج تحقیق، که بر رابطه منفی بین عدم تقارن زمانی سود و تعهدات اختیاری دلالت دارد با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی 43 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1380تا 1387 و با بهره گیری از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر عدم رابطه معناداری بین رشد و عدم تقارن زمانی است. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود برای ارزیابی محافظه کاری در گزارشگری مالی از اقلام تعهدی اختیاری استفاده شود. در صورت وجود محافظه کاری، اقلام تعهدی دوره به سمت صفر و سودها به سمت جریان وجوه نقد متمایل می شود.
    کلید واژگان: محافظه کاری حسابداری, اقلام تعهدی اختیاری, عدم تقارن زمانی, رفتار گزارشگری مدیریتی}
    Rezvan Hejazi, Zahra Masoumi Bilandi
    The purpose of this study is to investigate the impact of growth and discretionary accruals as the measure for evaluation of managerial reporting behavior on accounting conservatism in financial reports. Differential Timeliness (DT) is used as a measure for evaluation of conservatism. The data is derived from the financial statements of 43 manufacturing firms in Tehran Stock Exchange (TSE) during 1380-1387. Using data analysis by the method of multi-variables linear regression, the results represent a negative relationship between differential timeliness and discretionary accruals that is statistically significant. In addition, the results indicate lack of meaning relationship between growth and DT. According to the results of the study, it is suggested that for evaluation of conservatism in financial reporting, discretionary accruals shloud be used. The firms with higher discretionary accruals indicate lower level of conservatism in comparison with the firms with low discretionary accruals and vice versa. With conservatism, profits of the period approximately equal to cash flow while discretionary accruals gradually turn into zero.
  • کاوه مهرانی، علی ابراهیمی کردلر ابراهیمی کردلر، محمد حلاج
    هدف این پژوهش بررسی رابطه ی محافظه کاری و اقلام تعهدی غیرمنتظره در بورس اوراق بهادار تهران است. از آن جاکه اقلام تعهدی غیر منتظره بیشتر تحت اعمال نظر مدیریت است، انتظار می رود سطح محافظه کاری ناشی از اقلام تعهدی، بیشتر متاثر از اقلام تعهدی غیرمنتظره باشد و نه اقلام تعهدی منتظره. در پژوهش حاضر از دو مدل جونز تعدیل شده و جونز تعدیل شده با جریان های نقدی غیر خطی برای تفکیک اقلام تعهدی به اجزاء منتظره و غیرمنتظره استفاده شده است. نتایج آزمون نمونه ی پژوهش شامل 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران طی دوره ی 1380 تا 1385، حاکی از این است که اقلام تعهدی غیر منتظره حاصل از مدل جونز تعدیل شده رابطه ی مثبت و معناداری با محافظه کاری دارد؛ اما درباره ی تاثیر اقلام تعهدی غیرمنتظره حاصل از مدل جونز تعدیل شده با جریان های نقدی غیر خطی بر محافظه کاری نتیجه معناداری مشاهده نمی شود.
    کلید واژگان: اقلام تعهدی غیرمنتظره, عدم تقارن زمانی, بورس اوراق بهادار تهران, محافظه کاری}
    Kaveh Mehrani, Ali Ebrahimi Kordlar Ebrahimi Kordlar, Mohammad Hallaj
    The purpose of this research is to investigate the relationship between conservatism and unexpected accruals in Tehran Stock Exchange (TSE). Because, unexpected accruals are affected by management discretion, it is anticipated that the conservatism reflected in accruals is mainly due to unexpected accruals. In this research, the modified Jones model and the modified Jones model with non-linear cash flows were used for decomposing total accruals into expected and unexpected accruals. The test results of the research sample that includes 95 Listed Companies in Tehran Stock Exchange during years 1380-1385 shows that the unexpected accruals from the modified Jones model have significant positive relationship with conservatism. But, there is no any significant evidence of impact of the unexpected accruals from the modified Jones model with non-linear cash flows on conservatism.
  • غلامرضا کرمی، سیدعلی حسینی، عباس حسنی

    مدیران با توجه به انگیزه های گوناگون درصدد شناسایی سریع تر سودها و به تاخیر انداختن زیان ها هستند. محافظه کاری محدودیتی است که توانایی و تمایل این رفتار فرصت طلبانه را از مدیران می گیرد. هییت مدیره شرکت به عنوان نهادی که نقش هدایت و نظارت بر کار مدیران اجرایی را دارد، و مالکان نهادی به عنوان ناظران بیرونی، از اهمیت بسزایی در هدایت مناسب تر شرکت و از جمله اتخاذ رویه های محافظه کارانه تر برخوردار می باشند.
    در این تحقیق به بررسی تاثیر سازوکارهای نظام راهبری شرکت بر میزان محافظه کاری، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای اندازه گیری محافظه کاری از معیارهای عدم تقارن زمانی باسو و اقلام تعهدی بال و شیواکومار استفاده شده است.
    از بین سازوکارهای نظام راهبری شرکت، به بررسی مالکیت سرمایه گذاران نهادی، درصد اعضای غیر موظف هییت مدیره و درصد مالکیت مدیران به عنوان متغیر های مستقل پرداخته شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون مقطعی ترکیبی استفاده گردیده است.
    یافته ها حاکی از وجود رابطه مثبت بین درصد مالکیت اعضای هییت مدیره و سرمایه گذاران نهادی با محافظه کاری و نیز رابطه منفی بین نسبت اعضای غیر موظف هییت مدیره و محافظه کاری می باشد.

    کلید واژگان: محافظه کاری, عدم تقارن زمانی, نظام راهبری شرکت, مالکیت نهادی, اعضای غیر موظف هیئت مدیره, مالکیت مدیران}
  • کاوه مهرانی، محمد حلاج، عباس حسنی
    محافظه کاری به عنوان تمایل حسابداران در الزام بر درجه بالاتری از قابلیت رسیدگی برای شناسایی «اخبار خوب» نسبت به «اخبار بد» در صورت های مالی تفسیر می شود. در این تفسیر از محافظه کاری، سود حسابداری اخبار بد را سریع تر از اخبار خوب منعکس می کند. با بکارگیری بازده سهام برای اندازه گیری اخبار می توان میزان عدم تقارن زمانی در شناسایی اخبار بد و اخبار خوب را به عنوان معیاری از رفتار محافظه کارانه و پرسش اصلی تحقیق در بازار سرمایه ایران آزمون نمود. از طرفی، حسابداری تعهدی حق انتخاب قابل توجهی به مدیران در تعیین سود در دوره های زمانی متفاوت اعطاء می کند. و مدیران را با گزینه های متفاوتی در مورد زمان شناسایی سودها و زیان های عملیاتی روبرو می سازد. ازاین رو، به عنوان پرسش دوم تحقیق، انتظار می رود قسمت بزرگتری از عدم تقارن زمانی تحت تاثیر اقلام تعهدی (در مقایسه با جریان های نقد عملیاتی) باشد. برای یافتن پاسخ پرسش های تحقیق، داده های 106 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 85-1376 با بهره گیری از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون ترکیبی، مورد بررسی قرار گرفته، و نتایج تحقیق حاکی از این است که سود حسابداری حدود 66/3 مرتبه نسبت به بازده منفی سهام حساستر از بازده مثبت سهام است. و حدود 78 درصد از عدم تقارن زمانی در سود حسابداری توسط اقلام تعهدی توضیح داده می شود.
    کلید واژگان: عدم تقارن زمانی, محافظه کاری, سود حسابداری, اقلام تعهدی, جریان های نقد عملیاتی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال