جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "signaling hypothesis" در نشریات گروه "حسابداری"
تکرار جستجوی کلیدواژه «signaling hypothesis» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
هدف
هدف این پژوهش بررسی وجود انگیزه های مرتبط با فرضیه های خیریه، علامت دهی و اقتصادی مسئولیت پذیری اجتماعی و همچنین نقش شهرت در ایجاد این انگیزه ها در صورت وجود است.
روشاین پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از نظر اجرا و بررسی رابطه بین متغیرها در شاخه پژوهش های توصیفی-همبستگی قرار دارد. بر اساس شرایط و محدودیت های اعمال شده، نمونه آماری غربال شده متشکل از 101 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران در طی سال های 1392 الی 1401 بوده و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره مورد آزمون قرار گرفته است.
یافته هانتایج بیانگر آن است که مشارکت شرکت ها در فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی با انگیزه هایی به غیر از اهداف خیریه انجام شده و شهرت شرکت تاثیر مثبت و معناداری بر مسئولیت پذیری اجتماعی بهینه که انگیزه های اقتصادی را در خود جای داده است داشته و تاثیر منفی و معناداری نیز بر انحراف از مسئولیت پذیری اجتماعی بهینه دارد.
نتیجه گیریشرکت ها با اجرای فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی می توانند عملکرد بهتری داشته باشند و این فعالیت ها با انگیزه هایی فراتر از اهداف خیرخواهانه انجام می شوند. در مقابل شرکت های با شهرت بالاتر، فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی را با اهداف اقتصادی و کسب سود انجام می دهند. شرکت های دارای حسن شهرت، کمتر احتمال دارد که از طریق مسئولیت پذیری اجتماعی علامت های فرصت طلبانه ارسال کنند و در نتیجه، مسئولیت پذیری اجتماعی در این شرکت ها بهینه تر و یا به عبارت دیگر به منظور اهداف اقتصادی، کسب سود و افزایش ارزش شرکت انجام می شود.
دانش افزایی:
این پژوهش با بررسی سه فرضیه خیریه، اقتصادی و علامت دهی، قصد دارد تا به روشن شدن انگیزه های شرکت ها در انجام فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی بپردازد. به ویژه اینکه کدام یک از این فرضیه ها بیشترین تطابق را با واقعیت دارد و چگونه شرکت ها با شهرت بالا از این فعالیت ها بهره برداری می کنند، مشخص نمی باشد. انجام این پژوهش می تواند به درک هرچه بیشتر این موضوع کمک نماید. نتایج این پژوهش می تواند به مدیران شرکت ها کمک کند تا استراتژی های بهتری برای مدیریت شهرت و مسئولیت پذیری اجتماعی خود اتخاذ کنند و همچنین به پژوهشگران کمک کند تا درک بهتری از رابطه بین شهرت شرکت و فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی داشته باشند.
کلید واژگان: شهرت, فرضیه خیریه, فرضیه علامت دهی, فرضیه اقتصادی, مسئولیت پذیری اجتماعیPurposeThe purpose of this research is to investigate the existence of motivations related to charity, signaling, and economic hypotheses of social responsibility, as well as the role of reputation in creating these motivations, if any.
MethodThis research is practical in terms of its purpose and falls under the category of descriptive-correlational research due to its examination of the relationship between variables. Based on the applied conditions and restrictions, the screened statistical sample consisted of 101 companies admitted to the Tehran Stock Exchange during the years 1392 to 1401 and was tested using multivariate regression models.
ResultsThe results indicate that the participation of companies in social responsibility activities is driven by motivations other than charitable goals. The company's reputation has a positive and significant effect on optimal social responsibility, which includes economic motivations. It also has a negative and significant effect on deviations from optimal social responsibility.
ConclusionCompanies can perform better by implementing social responsibility activities driven by motives beyond benevolent goals. Companies with higher reputations engage in social responsibility activities with economic and profit goals. These reputable companies are less likely to send opportunistic signals through social responsibility, resulting in more optimal social responsibility aimed at economic goals, profit earning, and increasing the company's value.Contribution: By examining three hypotheses of charity, economic, and signaling, this research aims to clarify the motivations of companies in carrying out social responsibility activities. It seeks to determine which of these hypotheses is most consistent with reality and how companies with high reputations exploit these activities.
Conductingthis research can enhance understanding in this area. The results can help company managers adopt better strategies for managing their reputation and social responsibility, and assist researchers in better understanding the relationship between corporate reputation and social responsibility activities.
Keywords: Reputation, Charity Hypothesis, Signaling Hypothesis, Economic Hypothesis, Corporate Social Responsibility -
به دلیل نقش با اهمیت سیاست تقسیم سود در تصمیم گیری مدیران شرکت ها، آگاهی از عوامل تعیین کننده تقسیم سود ضمن آن که تصویر روشنی از توان توزیع نقدی شرکت ها ارایه می دهد، امکان برآورد رفتار آتی آن ها را فراهم می سازد. شواهد مطالعاتی حاکی از نقش ماهیت افشای اطلاعات شرکت ها و نوع روابط شرکت ها با کانون قدرت سیاسی در زمینه تقسیم سود است. هدف مقاله مطالعه تاثیر روابط سیاسی هییت مدیره و کیفیت افشاء و انتشار اطلاعات بر سود تقسیمی شرکت ها است. فرضیه های پژوهش از طریق نتایج برازش مدل های رگرسیون چند متغیره با بکارگیری داده های ترکیبی شرکت-سال با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته ارزیابی گردیده اند. برای این منظور، تعداد 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1391 تا 1397 طبق روش حذفی سیستماتیک به عنوان نمونه آماری پژوهش غربالگری شده اند. طبق یافته های پژوهش در شرکت هایی که هییت مدیره آن ها از روابط سیاسی دولتی برخوردار بوده اند، نسبت تقسیم سود بالاتری قابل مشاهده است. این نتایج منطبق با دیدگاه مطرح در فرضیه علامت دهی است. همچنین، شرکت هایی که امتیاز بالاتری در حوزه انتشار و افشای اطلاعات به موقع و قابل اتکا داشته اند، از سیاست تقسیم سود بالاتر پیروی کرده اند. این نتایج منطبق با دیدگاه مطرح در فرضیه پیامد است. به علاوه، امتیاز بالای افشای اطلاعات در مشاهده های دارای روابط سیاسی هییت مدیره سبب افزایش سود تقسیمی شرکت ها شده است. به طور کلی، نتایج پژوهش می تواند ضمن تمرکز بر جنبه های نظری و تجربی، دیدگاهی مشخص جهت شناسایی عوامل موثر بر سیاست تقسیم سود شرکت ها ارایه نماید.
کلید واژگان: روابط سیاسی هیئت مدیره, کیفیت افشای اطلاعات, سود تقسیمی, فرضیه علامت دهی, فرضیه پیامدBecause of the important role of dividend payout policy in managers decision makings, the perception and determination the effecting factors on dividend payout policy not only provide an explicit description about the firms’ ability to distribute cash, but also it can provide the possibility of estimation the future behavior of firms. Some studies showed that firms’ dividend payout policy affected by information disclosure and connection to center of political power. This paper empirically analyzed the impact of board political connection & information disclosure quality on firms’ dividend payout policy. Research Hypotheses tested by using multivariate regression models based on panel data with fixed effect and generalized least squares method. Research samples include 204 firms listed in Tehran Securities & Exchange during March 2012 till March 2019. According to the research findings, those firms with board political connected paid more dividends. This result is accordance with signaling hypothesis. Also, those firms with high quality of information disclosure paid more dividends. This result is accordance with outcome hypothesis. In Addition, high quality of information disclosure in political connected firms leads to increase the dividend payout. Other findings indicated that board’s expertise, leadership and independence had no impact on dividend payout. Agency cost, long term debt, loss, revenue volatility, size and tangibility had negative impact, but age, managerial ownership and tax avoidance had positive impact on dividend payout. So, these findings provide specified approach to determine the effecting factors related to dividend payout by focusing on theoretical & empirical perspectives.
Keywords: Board Political Connection, Information Disclosure Quality, Dividend Payout Policy, signaling hypothesis, Outcome Hypothesis -
نشریه حسابداری مالی، پیاپی 49 (بهار 1400)، صص 86 -109
در سال های اخیر در پی معافیت مالیاتی در مورد افزایش سرمایه بنگاه های اقتصادی از محل تجدید ارزیابی دارایی ها، شرکت های زیادی برای اولین بار اقدام به تجدید ارزیابی دارایی های خود نمودند. تجدید ارزیابی دارایی ها موجب ورود یا عدم خروج نقدینگی از شرکت نخواهد شد، بنابراین تغییری در منابع شرکت ایجاد نمی کند؛ اما این رویداد می تواند دستخوش دیدگاه مدیران شده و به تغییر در عملکرد آتی شرکت منجر شود و با علامت دهی به بازار سرمایه، تغییرات بازده سهام را در پی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی عملکرد آتی و عکس العمل بازار سرمایه در پی تصمیم به تجدید ارزیابی دارایی ها است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 176 شرکت طی سال های 1390 الی 1398 انتخاب گردید. نتایج مدل رگرسیون نشان دهنده عدم وجود رابطه بین تجدید ارزیابی دارایی ها و عملکرد آتی شرکت و وجود رابطه مستقیم بین مازاد تجدید ارزیابی و قیمت سهام شرکت می باشد. نتایج همچنین نشان داد تجدید ارزیابی از طریق تغییر اهرم بدهی می تواند بازده سهام را دستخوش تغییر نماید.
کلید واژگان: بازده سهام, تجدید ارزیابی, تئوری علامت دهی, تئوری فرصت طلبی, عملکردIn recent years, based of some reformes in budget laws of Iran, the increase in the capital of enterprises, arising from the revaluation of their assets, has been exempted of tax. Althought, the increase in capital from asset revaluation reserve will not inflate cash inflow or outflow from the company, but this event could have endangered the managerschr('39') perspective and changed the future performance and stock returns.The purpose of this research is to investigate the effect of asset revaluation on future performance of the company and its impact on stock returns in companies listed in Tehran Stock Exchange. In order to achieve this goal, 4 hypotheses were developed. 176 companies for the first, thirth and forth hypothesises and 40 companies for the second hypothesis were selected among the companies listed in Tehran Stock Exchange during the years 2011 to 2019, and the multivariate regression model was used by the panel data method.The results of the research hypotheses show that there is no significant relationship between revaluation of fixed assets and future performance of the company. In addition, the results of the research showed that there is a significant relationship between the revaluation amount and share price of the company, although no significant effect on stock return were observed.
Keywords: stock return, Revaluation, Signaling hypothesis, Opportunistic hypothesis, performance -
از موضوعات مهمی که در فرضیه علامت دهی سود سهام مورد توجه قرار گرفته، رابطه مثبت تغییرات سود سهام با تغییرات سود های آتی و سودآوری آتی واحد تجاری بوده که در تحقیق حاضر به آن پرداخته شده است. برای بررسی این موضوع از مدل های رگرسیون خطی و غیر خطی استفاده شده است. دوره مورد بررسی از سال 1380 تا پایان سال 1391 می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تغییرات سود سهام حاوی اطلاعات مفیدی در مورد تغییرات سودهای آتی نیست و تغییرات سودآوری آتی واحد تجاری با تغییرات سود سهام دارای رابطه منفی است ولی این رابطه معنادار نیست.
کلید واژگان: فرضیه علامت دهی, سود نقدی سهام, سودآوری واحد تجاریAn important issue that has been considered in signaling hypothesis is positive relationship between dividend changes and future earnings changes and future profitability of the business unit that is addressed in the present study. For this, linear and nonlinear regression models were used. The studied period is from 2001 until 2012. The results show that dividend changes are not very informative about future earnings changes and future profitability of the business unit has a negative relationship with dividend changes, but this relationship was not statistically significant.Keywords: Signaling hypothesis, dividend stocks, the profitability of the business unit
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.