به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « صنعت غذایی » در نشریات گروه « مدیریت »

تکرار جستجوی کلیدواژه «صنعت غذایی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
  • مهدی دهقانی سلطانی، داود فیض*، علیرضا موتمنی، اسدالله کرد ناییج، عظیم زارعی
    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر نوآوری بازاریابی و بازارگرایی بر عملکرد برند با در نظر گرفتن نقش میانجی سیستم مدیریت برند می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش شرکت های فعال صادرکننده در صنایع غذایی کشور بوده و حجم نمونه 222 شرکت است که برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بوده که برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ و برای روایی آن از روایی صوری استفاده شد. همبستگی میان متغیرهای پژوهش نیز با استفاده از ضریب همبستگی پیرسن بررسی شد. مدل مورد مطالعه با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافته های به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که نوآوری بازاریابی و بازارگرایی به صورت مستقیم بر سیستم مدیریت برند و عملکرد برند تاثیر مثبت معناداری دارند؛ این در حالی است که سیستم مدیریت برند در تاثیرگذاری دو متغیر بازارگرایی و نوآوری بازاریابی بر عملکرد برند نقش میانجی ایفا می کند. از طرفی نوآوری بازاریابی نیز بر بازارگرایی تاثیر مثبت معناداری داشته و تاثیر مثبت معنادار سیستم مدیریت برند بر عملکرد برند نیز مورد تایید قرار گرفت.
    کلید واژگان: سیستم مدیریت برند, عملکرد برند, بازارگرایی, نوآوری بازاریابی, صنعت غذایی}
    Mahdi Dehghani Soltani, Davood Feiz*, Ali Reza Motameni, Azim Zarei
    Despite the growing body of research acknowledging that strong brands are critical for firms' long - term competitiveness, little research examines how firms should manage their brands internally to maximize their value and the brand performance. The aim by present study is to examine the role the role of market orientation, brand management and marketing innovation in improving brand performance. Population of study consists of active firms in the country's food industry and size of sample is 222 obtained through stratified random sampling way. Data gathering toll is the standard questionnaire, for whose reliability Cronbach alpha was applied. Present study is an applied study in terms of purpose and in terms of collecting data it is regarded as a descriptive survey. Considered model was studied using structural equations modeling. The findings show that brand management system helps companies achieve brand performance better than competitors, and market orientation and marketing innovation are two of the key constituents of the system's development. In this study, the brand management system was considered as an intermediate variable for achieving better brand performance.
    Keywords: Brand Management System, Brand Performance, Market Orientation, Marketing Innovation}
  • امین کهیاری حقیقت، داود فیض*، عادل آذر، عظیم زارعی، زهره دهدشتی شاهرخ
    شناسایی مشکلات برند در صنعت غذایی به دلیل جایگاه ویژه آن ها در توسعه اقتصاد کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. با وجود افزایش میزان تقاضا محصولات غذایی، این صنعت دارای مشکل عمده کندبودن برندها در همنوایی با تغییرات محیطی و مدیریت ضعیف برند و درنهایت افول برندها است که این موضوع رقابت پذیری برندها را با مشکل مواجه کرده است و نیاز به بررسی بیشتری دارد. هدف پژوهش حاضر مفهوم پردازی افول برند مبتنی بر تحلیل محیط داخلی و خارجی در صنعت غذایی از طریق رویکرد پژوهش کیفی است. از روش تحلیل محتوا و مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با متخصصان، مدیران و مشاوران شرکت های غذایی، 102 کد به عنوان مفاهیم مرتبط با افول برند استخراج شد که در 15 مولفه مقوله بندی شدند )در دو بخش کلی عوامل اثرگذار بر افول برند و ابعاد افول برند(. نتایج پژوهش به شناسایی 4 مولفه عوامل سازمانی، 6 مولفه عوامل محیطی و 5 مولفه افول برند منجر شد. پیشنهاد می شود مدیران از مفاهیم شناسایی شده برای آسیب شناسی برند و ارائه راهبردهای مناسب احیای برند استفاده کنند.
    کلید واژگان: افول برند, افول کیفی و کمی برند, احیای برند, صنعت غذایی}
  • شیما فرخ، اسدالله کردناییج *، سید حمید خداداد حسینی، محمدرضا زالی
    در دهه های گذشته یکی از دغدغه های عمده در حوزه صنایع غذایی ایران، شکست کسب وکارهای کوچک و متوسط در تبدیل آن ها به شرکت های رشدیافته و شناخته شده بوده است. با توجه به سهم عمده آن ها در رشد اقتصادی، این مسئله بیان می شود که الگوی رشد کسب وکارهای مذکورکدام است؟ به منظور رسیدن به الگوی رشد این کسب وکارها، از روش کاربردی (بر حسب هدف)، رویکرد کیفی (بر اساس گردآوری نظامند داده ها) و راهبرد داده بنیاد استفاده شد. گردآوری داده ها، طی مصاحبه عمیق با 13 نفر از موسسان کسب وکارهای کوچک و متوسط، در حوزه صنایع غذایی استان تهران صورت گرفت که فرایند رشد را تجربه کرده اند. روش نمونه گیری در این پژوهش، گلوله برفی است و الگوی به دست آمده نشان می دهد، مقوله اصلی که به پیامدهای رشد منجر می شود، استمرار اشتیاق کارآفرینانه است. چنانچه برخی شرایط زمینه ساز، بر استمرار اشتیاق کارآفرینانه تاثیرگذار باشد، می توان از طریق راهبردها و تحت تاثیر ویژگی های محیطی و واسطه ای خاص، شاهد رشد این شرکت ها بود و بر این اساس، سیر داستان ترسیم می شود.
    کلید واژگان: الگوی رشد, صنعت غذایی, کسب وکارهای کوچک و متوسط, نظریه برخاسته از داده ها}
    Shima Farokh, Asadollah Kordnaeij *, Seyed Hamid Khodadad Hosseini, Mohammad Reza Zali
    During the previous decade, SMEs’ failure in transforming into established businesses, in food industry has been one of the major concerns. Thus the aim of this research is responding to this concern :what is the SMEs growth factores in Iran food industry? for this reason, researchers use qualitative strategy and Grounded Theory. data collection has done by depth interview instrument(13 entrepreneur).The analysis of data shows that core factor is “continues entrepreneurial passion” that lead to growth outcomes. If some casual conditions influence on entrepreneurial passion, we can observe SME’s growth, by strategies, environmental and mediator factores.with regard to this process the story and propositions are written.
    Keywords: SMEs, Growth framework, Food industry, Grounded Theory}
  • داود فیض*، علیرضا موتمنی، اسدالله کرد ناییچ، عظیم زارعی، مهدی دهقانی سلطانی
    موضوع رقابت پذیری برند از آن دسته مباحثی است که طی سال های اخیر به شدت مورد توجه پژوهشگران و محققان اقتصادی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی تاثیر عملکرد برند بر رقابت پذیری برند از طریق نقش میانجی فرصت طلبی فناورانه در میان مدیران و کارشناسان بازاریابی 36 شرکت صادرکننده برتر محصولات صنایع غذایی انجام پذیرفته است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد سنتوز ویجانده و همکاران (2013)، وولا و همکاران(2012) و ایکسیانگمینگ و هایمی (2011) بوده که برای روایی آن از روایی صوری و همچنین برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار کلی آن برابر با 856/0 می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری برای بررسی فرضیه ها و تایید مدل مفهومی تحقیق استفاده شده است. نتایج مدل آماری نشان می دهد، مدل پیشنهادی برازنده داده ها می باشد و عملکرد برند تاثیر مثبت معناداری بر رقابت پذیری برند دارد، این در حالی است که فرصت طلبی فناورانه در رابطه فوق نقش میانجی دارد.
    کلید واژگان: عملکرد برند, رقابت پذیری برند, فرصت طلبی فناورانه, صنعت غذایی}
    Davoud Feiz *, Alireza Motameni, Asadollah Kordnaeij, Azime Zarei, Mehdi Dehghani Soltani
    Introduction Competitiveness currently is a main in issue all over the world and is used as a means for achieving desired economic growth and sustained development. Considering the importance of these industries in high job creation (0/015 occupation in industry) and direct and indirect participation in the production of national income (almost 0/03/5 of the gross domestic production (GDP) and more than 0/015 of the value added in industry), one of the priorities and work programs in industry, mining, and business must be paying special attention to these industries. Iran has exported more than one billion and 575 million dollars foodstuffs in 1394 (Trade Promotion Organization of Iran, 1395). However, food industry in Iran doesn’t enjoy strong brands in the international markets. So, to reinforce this strategy in international markets, at first, brand competitiveness power should rise (food industry strategic plan, 1395). Having desired brand performance and increasing brand competitiveness power for food industry are issues that can create export boom for the country. No doubt, since foreign countries are seeking for known brand goods with high quality, enhancing brand performance for Iranian food industry improves exports. Thus, the main aim of the present study, with regard to branding and brand performance in today’s competitive economic conditions is examining the effect of brand performance on brand competitiveness with clarifying the role of technological opportunism among top exporter food industry companies.
    Case study Research population includes managers and marketing experts in top exporter food industry companies. Population size is 36 based on Iran’s trade promotion organization list.
    Materials and Methods The standard questionnaire (Santos-Vijande et al (2013), Voola et al (2012) and Xiangming & Haimei (2011)) was used as a data gathering tool and its validity and reliability was approved by nominal validity and Cronbach's alpha coefficient, respectivelyThe present study, in terms of purpose and data collection was functional and descriptive, respectively. Structural equation modeling approach was used to examine the hypothesis and conceptual model confirming.
    Discussion and Results Results show that the conceptual model has overall validity and all key paths are statistically significant in the model. The model provides a good description of the brand performance and brand competitiveness. The obtained significant results show that branding has a vital role in the overall model and brand performance, is a suitable measure for the final performance.
    The results also show that brand performance has a significant positive effect on brand competitiveness (α= 2/39) and technological opportunism has α= 4/00; technological opportunism with the Alpha Coefficient of 2/39 has also a significant positive effect on brand competitiveness among these firms; brand performance via technological opportunism (α=15/2) has more effect on brand competiveness. The reason is that opportunism in technology is a company potential, in which special and complex processes are involved and imitating them is difficult for other firms. Consequently, they are advantageous resources for competition and cause brand competitiveness improvement in these companies in comparison with competitors. The results confirm the vital role of branding in the international marketing. The first result was that one of the main factors in brand competitiveness is brand performance which represents branding role in overall performance evaluation of an international company.
    Moreover, it is very important that companies complement information gathered from identifying and reacting to customers’ needs (brand market performance) with information obtained from identifying and reacting to technology (opportunism in technology) with developing appropriate processes. The reason is that being complementary; these variables will affect strategic decisions related to adopting new technologies in international business.
    Conclusion The results show that brand performance has a significant positive effect on brand competitiveness and technological opportunism; technological opportunism has also a significant positive effect on brand competitiveness of these companies. Brand performance via technological opportunism has more effect on brand competitiveness.
    Keywords: Brand Performance, Brand Competitiveness, Technological Opportunism, Food Industry}
  • عظیم زارعی*، علیرضا موتمنی، داود فیض، اسدالله کردناییچ، حسین فارسی زاده
    پژوهش حاضر باهدف مطالعه و بررسی تاثیر رفتار کارآفرینی گرایی صادراتی بر عملکرد صادراتی از طریق نقش میانجی کسب مزیت رقابتی در میان صادرکنندگان محصولات صنایع غذایی انجام پذیرفته است. جامعه آماری در این پژوهش مدیران و کارشناسان 36 شرکت صادرکننده برتر در صنایع غذایی است و با توجه به محدود بودن جامعه، حجم نمونه نیز برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بوده که برای طراحی آن از تحقیقات جمبولینگام و همکاران؛ کویوالاینن و همکاران ؛ وانت، برنوشته جی و همکارانش و دیامانتوپولوس و همکاران ، لئونید و لئونید؛ و مگنوسن و همکاران، استفاده شده و برای پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ معادل 865/0 به دست آمده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی است. مدل مورد مطالعه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزر مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتار کارآفرینی گرایی صادراتی تاثیر مثبت معناداری بر عملکرد صادراتی دارد، این در حالی است که مزیت رقابتی در رابطه فوق نقش میانجی دارد
    پژوهش حاضر باهدف مطالعه و بررسی تاثیر رفتار کارآفرینی گرایی صادراتی بر عملکرد صادراتی از طریق نقش میانجی کسب مزیت رقابتی در میان صادرکنندگان محصولات صنایع غذایی انجام پذیرفته است. جامعه آماری در این پژوهش مدیران و کارشناسان 36 شرکت صادرکننده برتر در صنایع غذایی است و با توجه به محدود بودن جامعه، حجم نمونه نیز برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شده است. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بوده که برای طراحی آن از تحقیقات جمبولینگام و همکاران؛ کویوالاینن و همکاران ؛ وانت[1]، برنوشته جی و همکارانش[2] و دیامانتوپولوس و همکاران ، لئونید و لئونید؛ و مگنوسن و همکاران[3]، استفاده شده و برای پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ معادل 865/0 به دست آمده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع توصیفی- پیمایشی است. مدل مورد مطالعه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزر مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتار کارآفرینی گرایی صادراتی تاثیر مثبت معناداری بر عملکرد صادراتی دارد، این در حالی است که مزیت رقابتی در رابطه فوق نقش میانجی دارد.
    کلید واژگان: رفتار کارآفرینی گرایی صادراتی, عملکرد صادراتی, مزیت رقابتی, صنعت غذایی}
    Azim Zaree*, Ali Reza Motameni, Davod Feyz, Asadollah Kordnaeech, Hossen Farsizadeh
    According to the importance of exporting in today's competitive economic and in to the aim of reaching to the export borders of 105 trillion rials in the vision document in 1404 (Statistical Report Trade Promotion Organization of Iran, 1395), this study aimed at investigating the performance effect of export-oriented entrepreneurial behavior with clarifying the role of competitive advantage among food export companies.
    Keywords: Export Entrepreneurial Oriented Behavior, Export Performance, Competitive Advantage, Food Industry}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال