به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فناوری آموزشی" در نشریات گروه "مدیریت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «فناوری آموزشی» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی فناوری آموزشی در مقالات مجلات علمی
  • کبری خباره *
    هدف

    در جامعه امروزی فناوری های هوش مصنوعی به سرعت در حال پیشرفت هستند و تحولات عمیقی را در تمام جنبه های زندگی انسان بخصوص حوزه آموزش ایجاد کرده اند پژوهش حاضر با هدف شناسایی زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی در آموزش انجام شده است.

    روش

    پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقاله ها به تعداد1500بوده که از این میان براساس بررسی عنوان، چکیده و محتوای سند،  37 سند انتخاب و تحلیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش کدگذاری استفاده شد بدین ترتیب که ابتدا کدگذاری باز (117 کد)، کدهای محوری (19 کد) و سپس با مشخص کردن کدهای انتخابی (4 کد) زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی در آموزش شناسایی گردید.

    یافته ها

    یافته های پژوهش، زمینه های به کارگیری هوش مصنوعی در آموزش را در 4 دسته، تدریس، یادگیری، ارزیابی و مدیریت نشان داد، تدریس شامل: افزایش توانایی مربیان برای تدریس، ارائه محتوای آموزشی  سفارشی، حمایت از توسعه حرفه ای مربیان، تدریس شخصی سازی شده، معلم هوشمند، آموزش هوشمند؛ یادگیری شامل: یادگیری شخصی سازی شده/ تطبیقی، ربابت های گفتگویی، یادگیری هوشمند، بسترهای هوشمند برای خودیادگیری، محیط یادگیری اکتشافی، مشاوره فردی به فراگیران؛ ارزیابی شامل: نمره دهی خودکار به تکالیف و امتحانات، کنترل فرایند یادگیری، پیش بینی عملکرد فراگیران، ارزیابی تدریس، بازخوردهای شخصی سازی شده؛ و مدیریت شامل: پردیس هوشمند، به اشتراک گذاری و ذخیره حجم زیادی از داده ها، مدیریت زمان، همکاری های بین المللی بین نظام های آموزشی در بستر هوش مصنوعی و خودکارسازی وظابف اداری می باشد.

    نتیجه گیری

      پذیرش و استفاده از هوش مصنوعی در آموزش، فرصت های چشمگیری را برای ارتقای نظام های آموزشی فراهم می کند.

    کلید واژگان: هوش مصنوعی, فناوری آموزشی, آموزش و یادگیری, فراترکیب
    Kobra Khabareh *
    Purpose

    In today's society, artificial intelligence technologies are developing rapidly and have created profound changes in all aspects of human life, especially in the field of education.

    Methods

    The current research was conducted with a qualitative approach and a Meta-synthesis method. The research population included all 1,500 articles, of which 37 documents were selected and analyzed based on the review of the title, abstract and content of the document. In order to analyze the data, the coding method was used in such a way that open coding (117 codes), central codes (19 codes) and then by specifying selected codes (4 codes) the fields of applying artificial intelligence in education were determined.

    Findings

    The findings of the research showed the fields of applying artificial intelligence in education in 4 categories, teaching, learning, evaluation and management, teaching includes: increasing the ability of educators to teach, providing customized educational content, supporting the professional development of educators, personalized teaching, teacher Smart, smart education; Learning includes: personalized/adaptive learning, dialog bots, smart learning, smart platforms for self-learning, exploratory learning environment, individual counseling to learners; Evaluation includes: automatic grading of assignments and exams, learning process control, learner performance prediction, teaching evaluation, adaptive/personalized feedback; And management includes: smart campus, sharing and storing a large amount of data, time management, international cooperation between educational systems in the context of artificial intelligence and automation of administrative tasks such as admission and registration, attendance and absence, etc.

    Conclusion :

    The adoption and use of artificial intelligence in education offers significant opportunities to improve educational systems.

    Keywords: Artificial Intelligence, Educational Technology, Teaching, Learning, Meta-Synthesis
  • سیده زینت هادیان*، الهه میرنژاد، علی عباسپور، صفی الله رمضانخانی

    آموزش الکترونیکی نوعی استفاده هدفمند از سیستم الکترونیکی برای پشتیبانی از فرآیند یادگیری است. با توجه به اهمیت این موضوع در نظام آموزشی، در مطالعه حاضر به نقش تکنولوژی های نوین آموزشی در کارایی تدریس معلمان در زیست بوم آموزش مجازی پرداخته شد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کتابخانه ای است که در آن هر یک از متغیرهای پژوهش از دیدگاه نظری مورد مطالعه قرار گرفته اند. در مجموع می توان اظهار داشت که آموزش مجازی موجب تغییر باور دانش آموزان و والدین نسبت به فناوری شده است و بنابراین، می توان نقش مهمی و کلیدی در توسعه دانش در نظام آموزشی کشور، خصوصا آموزش و پرورش داشته باشد.

    کلید واژگان: تجارب معلمان, فناوری آموزشی, زیست بوم آموزش مجازی
  • محمدحسین رونقی*، کامران فیضی

    فناوری های تحول آفرین نه تنها تاثیر مثبتی بر فرایندهای کسب وکار داشته اند بلکه موجب تحول دیجیتالی در سازمان ها شده اند. دانشگاه هوشمند حوزه ای در حال ظهور و به سرعت در حال رشد است که نشان دهنده یکپارچگی خلاق فناوری های هوشمند، ویژگی های هوشمند، نرم افزارهای هوشمند و سیستم های سخت افزاری، آموزش هوشمند، برنامه های درسی هوشمند، یادگیری هوشمند و تحلیل های دانشگاهی و شاخه های مختلف علوم کامپیوتر و مهندسی کامپیوتر است. هدف این پژوهش شناسایی فناوری های تحول آفرین دانشگاه هوشمند و ارایه مدلی برای ارزیابی آمادگی دانشگاه هوشمند است. این پژوهش کاربردی است و در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول فناوی های تحول آفرین از مطالعات پیشین بر اساس نظر خبرگان با استفاده از روش دلفی ارزیابی شدند. خبرگان پژوهش شامل 13 نفر از اعضای هییت علمی دانشگاه فعال در حوزه فناوری اطلاعات بودند. در مرحله دوم با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی وزن هر فناوری مشخص گردید. در مرحله آخر مدلی جهت ارزیابی آمادگی دانشگاه هوشمند طراحی گردید و مدل در یک دانشگاه نمونه ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان داد که  فناوری های آموزشی، اینترنت اشیا و واقعیت افزوده بیشترین اهمیت را در یک دانشگاه هوشمند دارند.

    کلید واژگان: دانشگاه هوشمند, فناوری های تحول آفرین, دانشگاه چهار, فناوری آموزشی, اینترنت اشیاء
    Mohammad Hossein Ronaghi *, Kamran Feizi

    Disruptive technology is an innovation that significantly alters the way that consumers, industries, or businesses operate. A disruptive technology sweeps away the systems or habits it replaces because it has attributes that are recognizably superior.Disruptive technologies are making positive impacts not only on business processes but also the digital transformation of organizations. Smart University is an emerging and rapidly growing area that represents a creative integration of smart technologies, smart features, smart software and hardware systems, smart pedagogy, smart curricula, smart learning and academic analytics, and various branches of computer science and computer engineering. The aim of this research is to recognize the smart University technologies and present a model for the assessment of smart University readiness. This research is an applied one, and has been carried out in three phases. Based on the previous studies, in the first phase research experts evaluate disruptive technologies by Delphi method. The expert panel consists of 13 faculty members who were active in information technology field. In the second phase the enabled technologies are ranked by fuzzy AHP. In the final phase the readiness model is designed and the presented model would be tested in a sample University. The research results showed that the educational technologies, internet of things and augmented reality had the most prominence in a smart University.

    Keywords: Smart University, Disruptive Technologies, University 4.0, Education Technology, Internet of Things
  • غلام رضا عباسیان*، عباس رستم زاده طرقبه
    آموزش و پرورش فرایند و پدیده ای است که بخش گسترده ای از منابع مادی و معنوی اغلب جوامع را به خود اختصاص می دهد؛ چرا که اغلب جوامع این نوع هزینه کرد را سرمایه گذاری بلند مدت تلقی می کنند. از این رو ارزیابی مداوم و علمی ماحصل و فرایند نظام آموزشی یک کشور به معنای عام و نهادهای آموزشی و علمی به معنای خاص به اندازه خود نظام آموزشی واجد ارزش و اهمیت است. این پژوهش تلاشی است در جهت ارزیابی برنامه آموزش های علمی دانشگاه افسری امام علی(ع) از منظر استادان و دانشجویان تا با پاسخ به پرسشنامه ای صد سوالی، روایی و پایایی معطوف به 9 متغیر اصلی یک برنامه آموزشی- درسی نظرات خود را بیان کنند.
    در این مقاله در راستای تکمیل مباحث و نتایج مربوط به چهار مولفه اولیه (عباسیان و همکاران، 1392)، به ارزیابی برنامه مذکور از منظر پنج متغیر ثانویه شامل: نظام ارزشیابی، امکانات و فناوری آموزشی، تعاملات درون سازمانی، نظام پذیرش دانشجویی و وضعیت استادان از منظر میزان انطباق با استانداردهای متعارف و روابط متقابل درونی پرداخته شده است. البته در بررسی چهار شاخص اول مورد مطالعه در این مقاله، میزان انطباق و هماهنگی آن ها با برنامه، اهداف و محتوای آموزشی نظام آموزشی نیز مد نظر بوده است، اما متغیر استادان از منظر انتظارات متعارف مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل کمی داده ها بر اساس ضرایب بسامد انتخاب گزینه های مربوط به متغیرها، تایید کننده رضایت نسبی از نظام ارزشیابی تحصیلی، عدم اتفاق نظر در کیفیت و ماهیت بهره برداری از امکانات و فناوری آموزشی، انقطاع و عدم هماهنگی در تعاملات درون سازمانی، عدم اتفاق نظر و نگرش مثبت تر به شیوه پذیرش دانشجو و در نهایت عدم رضایت بخشی از جایگاه و نحوه تعامل با استادان است. از این رو، برنامه ریزی آموزشی- درسی دانشگاه مستلزم بازنگری و انطباق با معیارها و استانداردهای علمی است.
    کلید واژگان: ارزشیابی برنامه آموزشی, فناوری آموزشی, تعامل سازمان, پذیرش دانشجو, استادان دانشگاه
    Gholam, Reza Abbasian*, Abbas Rostamzadeh, Torghabeh
    Education is a process and phenomenon to which major parts of material and intellectual resources of most societies are allocated to, since most of them consider such an expense as a long-term investment. So, continuous and academic evaluation of both process and product a country's educational program in general, and their educational and academic institution in particular, is of paramount significance alike the educational program itself. To this end, this study is an attempt to evaluate the educational program of Imam Ali University from the perspectives of its academic staff members (i.e., professors) and students, who expressed their perceptions and beliefs through a 100-item valid and reliable questionnaire accommodating nine main variables of an educational program. As a complementary effort to the study done on the primary parameters (Abbasian, et al. 2013), this paper addresses the program from the five secondary variables (including evaluation system, educational technology and aids, inter-organizational interactions, admission system, and status of the academicians) in terms of compatibility with the common standards. Both quantitative and qualitative analyses of the data confirmed relative satisfaction of the participants with the program evaluation system, but there exist lack of consensus between the two groups as to the quality and nature of the educational technology and aids, lack of coordination in inter-organizational interactions, lack of consensus and expression of negative look towards the student admission system and ultimately dissatisfaction with the status and the nature of interactions with the academic staff members. Therefore, the educational program requires reconsiderations so that it can meet the common scientific, academic criteria and standards.
    Keywords: Educational Program Evaluation, Educational Technology, Organizational Interactions, Student Admission, Academic Staff Members
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال