جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "tehran stock exchange" در نشریات گروه "مدیریت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «tehran stock exchange» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
This study explores the considerable significance of candlestick chart patterns as a foundational asset within the realm of stock market analysis and prediction. As a graphical representation of historical price movements and patterns, Candlestick charts offer a distinct and valuable perspective for understanding how the financial market operates. This perspective assists us in accurately pinpointing the most advantageous times for making decisions to buy or sell financial securities, such as stocks or bonds. These charts provide insights into market trends and potential trading opportunities. We adopt an innovative approach by harnessing image processing techniques to extract and analyze patterns from Candlestick charts systematically. Our findings underscore the pivotal role of visual data in financial analysis, particularly in times of market volatility and uncertainty. Investors often resort to technical analysis strategies when confronted with erratic market trends, often relying on insights derived from chart-based analysis to guide their decision-making processes. By meticulously extracting essential insights from candlestick charts, our study aims to provide investors with more efficient and less error-prone tools. Ultimately, this endeavor contributes to the enhancement of decision-making precision and the mitigation of risks inherent in participating in the dynamic stock market landscape.Keywords: Tehran Stock Exchange, Image Processing, Market Trend Prediction, Machine Learning
-
پیش بینی شاخص کل سهام یک کار چالش برانگیز است، با توجه به پیچیدگی متغیرهای بازار سهام و فقدان مدیریت و بروز مشکل در مواقع بحرانی، توسعه یک مدل کار آمد برای پیش بینی شاخص کل سهام بسیار دشوار است. یکی از روش های شناخته شده و جدید برای پیش بینی شاخص کل سهام، روش استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی میباشد. هدف اصلی از این پژوهش طراحی مدل استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی جهت پیش بینی سری های زمانی غیر خطی (مطالعه موردی: شاخص بورس اوراق بهادار تهران) بوده و این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام تحقیق، توصیفی مبتنی بر پیمایش و از نظر روش بررسی، تحلیلی-ریاضی می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران ازسال 1369 تا سال 1399 می باشد. در این پژوهش ابزاری که با آن به سنجش متغیرهای مورد نظر پرداخته شده است اسناد و آمار بورس اوراق بهادار تهران بوده و برای تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی و همچنین از شبکه عصبی مصنوعی چند لایه پرسپترون استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان دهنده تایید بالا بودن دقت پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران نسبت به سایر روش های تخمین توسط مدل ارائه شده بوده که قدرت پیش بینی شاخص کل تا 7/1 درصد خطا را دارد و نیز تائید پیروی شاخص سهام بورس تهران از یک فرایند غیر خطی از دیگر نتایج این پژوهش بشمار می رود.
کلید واژگان: شاخص کل سهام, پیش بینی, شبکه عصبی مصنوعی, بورس اوراق بهادار تهرانPredicting the total stock index is a challenging task, due to the complexity of stock market variables and the lack of management and the occurrence of problems in critical situations, it is very difficult to develop an efficient model for predicting the total stock index. One of the important tools used for investment decisions is forecasting techniques, which are an integral part of the decision-making and control process. On the other hand, the accuracy of forecasting is directly related to decision risk. One of the well-known and new methods for predicting the total stock index is the method of using artificial neural networks. this research is applied in terms of purpose and descriptive based in terms of research method. It is analytical-mathematical in terms of survey and survey method. The statistical population of this research is the total index of TEPIX from 1369 to 1399. In this research, the tool that has been used to measure the desired variables is the documents and statistics of TEPIX and to analyze the data of this research, descriptive statistics and inferential statistics as well as multi-layer artificial neural network. Perceptron has been used. The results of this study show the confirmation of high accuracy of forecasting the total index of TEPIX compared to other estimation methods provided by the model, which has the power to predict the total index up to 1.7% error and also confirms the adherence to the index of TEPIX. A non-linear process is another result of this research.
Keywords: Total Stock Index, Predict, Artificial Neural Network, Tehran Stock Exchange -
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی بهینه برای بهره وری کل بر اساس ترکیب مالکیت و کارایی نظارتی مدیران مستقل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و روش مورداستفاده آن، توصیفی از نوع قیاسی - استقرایی بود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش داده های پانل و جهت آزمون فرضیه ها از آزمون های رگرسیون خطی چندگانه در نمونه ای متشکل از 80 شرکت منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1400-1393 استفاده شد. در این پژوهش برای سنجش شاخص بهره وری از دو متغیر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاری استفاده شد. نتایج برآورد مدل های پژوهش نشان داد: هنگامی که متغیر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان شاخص بهره وری در نظر گرفته می شود، ترکیب مالکیت اثر منفی (48/0-) بر بهره وری داشته، به طوری که هرچقدر میزان تمرکز مالکیت در سهام داران نهادی شرکت بیشتر باشد، موجب کاهش بهره وری شرکت ها به طور معنی داری می شود. ولی افزایش تعداد اعضای غیر موظف نسبت به کل اعضای هیئت مدیره به عنوان شاخص کارایی نظارتی مدیران مستقل، تاثیر معنی داری بر بهره وری ندارد (227/0=sig). به ترتیب میزان تاثیر اهرم مالی و اندازه شرکت بر بهره وری به طور منفی و مثبت معنی دار ارزیابی شد. هنگامی که نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاری به عنوان شاخص بهره وری در نظر گرفته می شود، ترکیب مالکیت بر بهره وری اثر منفی داشته و تاثیر افزایش کارایی نظارتی مدیران مستقل بر بهره وری به صورت مثبت و معنی داری ارزیابی شد. نتیجه آن که کاهش تمرکز مالکیت توسط مدیران و افزایش تعداد اعضای هیئت مدیره غیرموظف موجب ارتقای بهره وری می شود.
کلید واژگان: بهره وری, بورس اوراق بهادار تهران, ترکیب مالکیت, کارایی نظارتی مدیران مستقل.The aim of the current research was to present an optimal model for total productivity based on the combination of ownership and supervisory efficiency of independent managers of companies listed on the Tehran Stock Exchange. This research was a descriptive-deductive description in terms of its practical purpose and the method used. In order to analyze the data using the panel data method and to test the hypotheses, multiple linear regression tests were conducted in a sample consisting of 80 selected companies admitted to the Tehran Stock Exchange in the period of 1393-1400. In this research, the rate of return on equity and the ratio of book value to market value were used to measure the productivity index. The results of the estimation of the research models showed that when the variable rate of return on equity is considered as a productivity index, the composition of ownership has a significant negative effect on productivity. In fact, greater concentrated ownership in the institutional and major shareholders of the company causes a significant decrease in the productivity of companies; however, the increase in the number of non-commissioned members compared to the total number of board members as an indicator of the supervisory efficiency of independent directors does not have a significant effect on productivity. The effects of financial leverage and company size on the productivity of companies were found to be both negative and positive, that is, when the variable of the ratio of book value to market value is considered as a productivity index, ownership composition has a negative effect on productivity, but the effect of increasing the supervisory efficiency of independent managers on productivity was found to be significantly positive. As a result, reducing the concentration of managers’ ownership and increasing the number of non-commissioned board members can improve productivity.
Keywords: Productivity, Composition Of Ownership, Supervisory Efficiency, Independent Managers, Tehran Stock Exchange -
This research aimed to investigate the unsystematic risk related to the financing policy and behavior of companies in Tehran Stock Exchange. For this purpose, 114 companies listed in the Tehran Stock Exchange from 2015 to 2021 were selected as the statistical sample. This research was correlation using descriptive methods for applied purposes. For data collection, field and library methods were used. The statistical method to test the hypotheses was panel/pooled data, using multiple regression analysis. The results indicated that unsystematic risk has a significant and negative relationship with the financing policies of companies. Also, unsystematic risk had a significant and negative relationship with the financing policy of companies in Tehran Stock Exchange. Also, unsystematic risk had a significant and negative relationship with the financing policy of companies in Tehran Stock Exchange.Keywords: Financing policy, unsystematic risk, Financing behavior, Tehran Stock Exchange
-
هدف
با گسترش فرآیند جهانی شدن، نه تنها بازارهای مالی کشورهای توسعه یافته بلکه بازارهای مالی کشورهای درحال توسعه نیز به یکدیگر مرتبط شدند. در مباحث مالی ارتباط بین بازارهای مالی تحت عنوان سرایت مالی مطرح شده است. سرایت مالی بازارها می تواند تلاطم یک بازار را به بازار دیگر منتقل کرده و سبب رونق و یا رکود و یا دستیابی به ریسک و بازده شود؛ لذا به جهت اهمیت سرایت تلاطم در بازارها برای سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان هدف از این پژوهش، بررسی اثر سرایت پذیری پویا چرخه تلاطم بین بازار آتی طلا و نرخ ارز در بازارهای مالی و بورس اوراق بهادار تهران است.
روش شناسی پژوهش:
داده ها به صورت روزانه در فاصله زمانی 1388 الی 1397 جمع آوری شده است. به منظور بررسی آزمون فرضیه های پژوهش از مدل های GARCH-BEKK، مارکوف سوییچینگ و اتورگرسیو برداری استفاده شده است.
یافته هایافته های پژوهش نشان می دهد که اثر سرایت پذیری تلاطم از بازار ارز به بازار آتی طلا است و همچنین اثر سرایت پذیری تلاطم از بازار ارز به بازار آتی طلا در رژیم های مختلف متفاوت است.
اصالت / ارزش افزوده علمی:
نتایج این پژوهش می تواند بینش جدیدی ارایه کند که بتواند سیاست گذاری و تصمیم گیری را در صنعت مالی تعیین کند.
کلید واژگان: بازار آتی طلا, بورس اوراق بهادار تهران, چرخه تلاطم, سرایت پذیری پویا, نرخ ارزObjectiveWith the expansion of globalization, financial markets in both developed and developing countries have become interconnected. In financial discourse, the interconnection between financial markets is referred to as financial contagion. Financial contagion can transmit the volatility of one market to another, potentially leading to economic booms, recessions, or varying levels of risk and return. Consequently, given the significance of volatility contagion in markets for investors and decision-makers, the purpose of this study is to examine the effect of dynamic contagion in the volatility cycle between the futures market of gold and the foreign exchange rate in financial markets and the Tehran Stock Exchange.
Research MethodologyThe data were collected daily over the period from 2009 to 2018. To test the research hypotheses, GARCH-BEKK models, Markov Switching, and Vector Autoregression were employed.
FindingsThe results of the study indicate that the contagion effect of volatility is from the foreign exchange market to the gold futures market. Moreover, the contagion effect of volatility from the foreign exchange market to the gold futures market varies across different regimes.
Originality / Value:
The findings of this research could provide new insights that may guide policymaking and decision-making in the financial industry.
Keywords: dynamic contagion, exchange rate, gold futures market, Oscillatory Cycle, Tehran Stock Exchange -
تئوری پومپین یکی از رویکردهای جدید رفتار مالی است که افراد سرمایه گذار در بازارهای مالی را به چهار دسته یا جهت گیری محافظه کار، ثروت اندوز، پیرو و مستقل تقسیم می کند. هدف این مطالعه بررسی سلامت روان افراد فعال در بورس اوراق بهادار تهران در شهر سنندج بر اساس جهت گیری های این تئوری است. روش مطالعه علی مقایسه ای و تعداد 430 نفر افراد فعال در بورس انتخاب شدند. این نمونه با استفاده از پرسشنامه ی انواع جهت گیری های رفتاری سرمایه گذاری پومپین، به چهار نوع جهت گیری تقسیم شدند و با 163 نفر گروه غیر فعال در بورس، از نظر علایم روانشناختی افسردگی، اضطراب، و استرس و در عواطف مثبت و منفی مقایسه شدند. نتایج حاکی از آن است که افراد ثروت اندوز، پیرو و محافظه کار افسردگی، اضطراب، و استرس بیشتری به نسبت افراد غیرفعال در بورس و افراد مستقل تجربه می کنند. گروه کنترل عاطفه مثبت بیشتری به نسبت هر چهار گروه فعال در بورس دارند و عاطفه منفی افراد مستقل کمتر از سایر گروه ها بود. نشانه های روانشناختی و عواطف منفی بالای افراد بورسی می تواند تاثیر زیادی در تصمیم گیری های مالی داشته باشد و می تواند در ریزش بازارهای مالی تعیین کننده باشد. این تاثیر میتواند دو سویه نیز باشد که ریزش بازار های مالی میتواند اثرات روانشناختی مخربی بر سرمایه گذاران محافظه کار، ثروت اندوز، و پیرو داشته باشد و رضایت از زندگی آنها را پایین بیاورد.کلید واژگان: جهت گیری سرمایه گذاری, تئوری پومپین, نشانه های روانشناختی, بورسPompian’s theory is one of the new approaches to behavioral finance that divides investors into four types: preserver, accumulator, follower and independent. This study investigates psychological symptoms of Tehran Stock Exchange investors in Sanandaj based on the orientations of Pompian’s theory. The method is casual-comparative and 430 stock exchange investors were recruited. The sample was divided into four investing orientations using the Pompin’s Behavioral investor types Questionnaire and compared with 163 non-stock group members as a control group in the psychological symptoms such depression, anxiety, and stress and in positive and negative affect. The results show that preservers and accumulators experience more depression, anxiety, and stress than non-stockholders and independents individuals. The control group have more positive affect than all four groups. Negative affect of independent individuals was less than other groups. Psychological symptoms and high negative affect of stock market investors can have a great impact on their financial decisions and can be decisive in the collapse of financial markets. This impact can be reciprocal: the collapse of financial markets can have devastating psychological effects on preservers, accumulators, and followers and decline their life satisfaction.Keywords: Behavioral investor types, Pompian’s theory, Psychological symptoms, Tehran Stock Exchange
-
This study’s main objective is to examine the impact of industry sales growth on the risk taking of companies listed on Tehran Stock Exchange (TSE). This research is classified as an applied research in terms of objective and a correlational study in terms of methodology and nature, using regression analysis to obtain model coefficients. The statistical population includes all companies listed on Tehran Stock Exchange, and the statistical sample consists of 127 companies selected by systematic elimination method listed over the years 2018 to 2022. The hypotheses were tested by the Estimated Generalized Least Squares (EGLS) method with a random effects pattern. According to the results, industry sales growth has a significant negative effect on the risk taking of the companies listed on Tehran Stock Exchange.Keywords: Sales Growth, Risk Taking, Return on Assets, Tehran Stock Exchange
-
در ایران 80 تا 90 درصد درآمدهای صادراتی و 40 تا 50 درصد بودجه سالانه دولت را درآمدهای نفتی (مطابق بودجه مصوب سال های 97-98) تشکیل می دهد. همچنین، درآمد فروش نفت بالغ بر 20 درصد تولید ناخالص داخلی ایران می باشد. بر این اساس اقتصاد ایران به صورت گسترده ای به صادرات نفت خام وابسته است و شوک بازارهای جهانی نفت می تواند برای ساختار اقتصادی ایران از جمله بازار سرمایه حایز اهمیت باشد. این پژوهش به بررسی راهبردی رفتار توده ای متقابل در بازار سهام ایران و بازار نفت خام پرداخته است. بدین منظور در این پژوهش از داده های ماهیانه در بین سال های 1390 تا 1398 برای 50 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران و نفت خام اوپک استفاده شده است. نتایج بررسی بر اساس دو معیار تبیین کننده رفتار توده ای، موید وجود رفتار توده ای متقابل و یک الگوی راهبردی بین 50 شرکت برتر بورسی و بازار نفت خام اوپک بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد که بین این دو بازار رابطه رفتار توده ای سرمایه گذاران به صورت متقابل است. یکی از دلایل اهمیت واکاوی تاثیر بازارهای موازی بر بازده سهام، امکان طراحی راهبرد معاملاتی جهت بهره بردن در استراتژی های سرمایه گذاری است. با توجه به تایید رابطه متقابل میان دو بازار مذکور، برای اتخاذ راهبرد معاملاتی مناسب می توان بازار نفت را یکی از راهبردهای استراتژی سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران دانست.کلید واژگان: رفتار توده ای, انحراف معیار مقطعی, بورس اوراق بهادار تهران, بازار نفت خامA strategic investigation of herding behavior between crude oil market and the tehran stock exchangeIntroductionThe stock market is one of the most important and influential segments of the financial market in any economy [1]. This market reflects the economic situation of countries because one of its functions is to collect capital and transfer it to individuals and companies seeking investment. In addition, the capital market is one of the most important pillars for financing. The stock returns of listed companies can be affected by various factors. Changes in oil prices can be considered as one of the important factors affecting the stock market. Oil-exporting countries, of which oil is an important source of income, are affected by the fluctuation of the price of this black gold, their economy is affected more than other countries, and also their budgets, which often rely on oil prices, are affected in this regard. In countries such as Iran, where their main source of income comes from oil sales and whose budgets rely heavily on oil, the impact of oil price fluctuations on various sectors of the economy has been a concern for policymakers and economists. One of the most important sectors is the stock market, where economic developments and oil prices are increasingly being considered by researchers to make the relationship between the two more obvious over time. Accordingly, the purpose of this study is to investigate the relationship between the herding of the crude oil market and the Tehran Stock Exchange.MethodologyIn the study of herding behavior, financial literature is divided into two main branches: The first branch of measures of herding behavior based on efficiency dispersion [2]. The second proposal is a statistical criterion based on analysts' transactions [3]. In this study, based on the approaches of Christie and Huang (1995), the herding behavior between the stock market (with the index of the top 50 companies of the Tehran Stock Exchange) and the crude oil market has been investigated.Christie and Huang (1995) presented the standard deviation of the CSSD cross-sectional study as a model of herding behavior. Their model is as follows: where N is equal to the number of securities that make up the market index, is equal to the return on securities i in period t, is equal to the average yield of N securities from the market portfolio for day t. If there is herding behavior in securities, then the dispersion will be low. In fact, because herding behavior tends to follow market trends (ascending or descending), securities follow market trends and thus dispersion decreases. Christie and Huang (1995) model believes that herding behavior occurs more during intense market movements (ups and downs).Results and DiscussionThe results show that the regression coefficient of the square market return is negative and statistically significant. The existence of a negative coefficient for the stock market and crude oil market returns indicates the reduction of deviations of companies' returns from market returns during the market turmoil (increasing or decreasing). Reducing the deviations of companies' returns from market returns means the existence of herding behavior in the market.Also, in examining the existence of herding behavior in a reciprocal manner, the results of examining the hypothesis of the existence of reciprocal herding behavior in the stock market and crude oil market in the stock market are confirmed. The existence of a negative square coefficient for the variable market return indicates a decrease in the deviations of companies' returns from market returns, when the cross-market, i.e. oil or stock market, is fluctuating. Thus, the hypothesis of the existence of reciprocal herding behavior in the stock market is confirmed. The results of this section are similar to the research of Balcilar, Demirer [4], Gong and Dai [5], and Mabrouk [6].ConclusionThis study investigates the reciprocal herding behavior between the stock market and the crude oil market in Iran. The results of the herding behavior indicate the existence of herding behavior among the top 50 companies on the Tehran Stock Exchange and the OPEC oil market between 2011 and 2019. The results of the study based on two criteria explaining herding behavior, confirmed the existence of herding behavior between the top 50 listed companies and the OPEC crude oil market. The results also show that the relationship between the herding behavior of investors is reciprocal between these two markets.Keywords: Herding Behavior, Cross-sectional Deviation, Tehran Stock Exchange, Crude Oil Market
-
هدف
هدف این پژوهش بررسی اثر عوامل کلان اقتصادی بر نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش شناسی پژوهش:
نمونه ای شامل 151 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1387 تا 1397 انتخاب گردید. سپس با استفاده از روش های آمار استنباطی 6 فرضیه مربوط به عوامل کلان اقتصادی بررسی شد.
یافته هاعواملی شامل نرخ بهره، رکود، تولید ناخالص داخلی، نقدینگی اقتصادی، نرخ ارز و تورم بر نگهداشت وجه نقد تاثیرگذار بودند به طوری که عوامل نرخ بهره و تولید ناخالص داخلی تاثیر معکوس و معنی داری بر نگهداشت وجه نقد داشته و رکود، نقدینگی اقتصادی، نرخ ارز و تورم بر نگهداشت وجه نقد تاثیر مثبت و معنی داری داشتند.
اصالت / ارزش افزوده علمی:
پژوهش حاضر، مطالعات قبلی در حوزه نگهداشت وجه نقد را توسعه داده و دانش موجود در حوزه مدیریت وجه نقد در شرکت ها را ارتقا می دهد. در این مطالعه به بررسی اثر عوامل کلان اقتصادی بر نگهداشت وجه نقد در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره زمانی پرداخته شده است. همچنین اثر عوامل تولید ناخالص داخلی و نقدینگی اقتصادی و نرخ ارز بر نگهداشت وجه نقد برای نخستین بار در ایران بررسی گردید. نتایج پژوهش می تواند به صورت راهنمایی برای شرکت های تازه تاسیس از لحاظ سیاست نگهداشت وجه نقد موثر باشد.
کلید واژگان: بورس اوراق بهادار تهران, عوامل کلان اقتصادی, نگهداشت وجه نقدPurposeThe purpose of this research is to investigate the effect of macroeconomic factors on cash holding in companies listed on the Tehran Stock Exchange.
Research methodologyA sample of 151 companies admitted to the Tehran Stock Exchange was selected between 2008 and 2018. Then, using inferential statistics methods, 6 hypotheses related to macroeconomic factors were investigated.
FindingsInterest rate, recession, gross domestic product, economic liquidity, exchange rate and inflation had an effect on cash holding, so that the factors of interest rate and gross domestic product had an inverse and significant effect on cash holding and Recession, economic liquidity, exchange rate and inflation had a positive and significant effect on cash holding.
Originality / value:
The current research develops previous studies in the field of cash holding and improves the existing knowledge in the field of cash management in companies. In this study, the effect of macroeconomic factors on cash holding in Tehran Stock Exchange companies over a period of time has been investigated. Also, the effect of factors such as GDP, economic liquidity and exchange rate on cash retention was investigated for the first time in Iran. The results of the research can be a guide for newly established companies in terms of effective cash holding policy.
Keywords: Cash Holding, Corporate Factors, Macroeconomic factors, Tehran Stock Exchange -
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین قیمت انرژی (نفت خام و گاز طبیعی) با احساسات سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. نفت و گاز طبیعی دو کالای استراتژیک بوده و از جمله منابع حیاتی انرژی در سراسر جهان هستند. نوسانات قیمت انرژی دارای تاثیرات مستقیم و نیز غیرمستقیمی بر اقتصاد کشورها و بازارهای مالی آنها است. در این مطالعه رابطه بین قیمت انرژی و احساسات سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران در دوره طی دوره 1390 تا 1399 به شکل ماهانه با استفاده از رهیافت خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی (ARDL) بررسی شده است. نتایج به دست آمده حاکی از تاثیر مثبت و معنی دار قیمت نفت خام بر احساسات سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران در کوتاه مدت و بلندمدت است. این نتیجه با ساختار متکی بر صادرات نفت اقتصاد ایران سازگار است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بین قیمت گاز و احساسات سرمایه گذاران در کوتاه مدت و بلندمدت رابطه معنی داری وجود ندارد. با توجه به یافته های این تحقیق می توان از قیمت نفت به عنوان عاملی برای پیش بینی احساسات سرمایه گذاران در بازار بورس ایران و در بهینه سازی پرتفوی سرمایه گذاری استفاده کرد.کلید واژگان: احساسات سرمایه گذاران, بورس اوراق بهادار تهران, قیمت انرژی, مدل ARDLThe main purpose of this study is to examine the relationship between energy prices (oil and natural gas) and individual investor sentiments on the Tehran stock exchange. Oil and natural gas are two strategic commodities among the world’s most important energy sources. Energy price fluctuations, directly and indirectly, affect the economy and financial markets, especially those oil-exporting and importing countries. We monthly examined the relationships between energy prices and investor sentiment using the Autoregressive Distributed Lag (ARDL) technique from 2010 to 2020. The results showed that crude oil prices positively affect investor sentiment both in the long and short run, which is consistent with the oil-exporting structure of the Iranian economy. Moreover, the results demonstrated neither a short-run nor a long-run association between gas prices and investor sentiment. The study’s findings suggest that oil prices could be used to predict investor sentiments and optimize an investor’s portfolio.Keywords: ARDL model, Energy Price, Investor sentiment, Tehran Stock Exchange
-
نشریه مطالعات نوین کاربردی در مدیریت، اقتصاد و حسابداری، سال پنجم شماره 4 (پیاپی 20، زمستان 1401)، صص 39 -51
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر محدودیت مالی بر ارتباط بین عدم اطمینان و میزان سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه آماری شامل 82 شرکت طی دوره زمانی 1390 تا 1399 می باشد. آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون خطی و داده های تابلویی به همراه روش تصادفی، با استفاده از نرم افزار ایویوز9 اجرا گردید. نتایج پژوهش نشان داد که محدودیت مالی، ارتباط معکوس بین عدم اطمینان و سرمایه گذاری شرکت را تعدیل می کند.
کلید واژگان: محدودیت مالی, عدم اطمینان, سرمایه گذاری, بورس اوراق بهادار تهرانJournal of New Applied Studies in Management, Economics & Accounting, Volume:5 Issue: 4, 2023, PP 39 -51The purpose of this study, investigating the effect of financial constraint on the relationship between uncertainty and the amount of investment of companies listed to the Tehran Stock Exchange. The statistical sample includes 82 companies during the period from 2011 to 2020. Hypotheses testing was performed using linear regression and panel data along with the random method, using Eviews 9 software. The research results showed that the financial constraint moderate the inverse relationship between uncertainty and company investment.
Keywords: Financial Constraint, Uncertainty, Investment, Tehran Stock Exchange -
نشریه مطالعات نوین کاربردی در مدیریت، اقتصاد و حسابداری، سال پنجم شماره 4 (پیاپی 20، زمستان 1401)، صص 13 -27
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر عدم اطمینان محیطی بر رابطه بین ارزش وجوه نقد و درماندگی مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی است. از لحاظ ماهیت جزء تحقیقات مروری است. از لحاظ نوع استدلال جزء تحقیقات قیاسی- استقرایی میباشد. از نظر بعد زمان جزء تحقیقات گذشتهنگر میباشد. از نظر طول مدت زمان تحقیق جزء روش ترکیبی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد که پس از حذف محدودیت ها 130 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بازه زمانی مورد بررسی بین سالهای 1395 الی 1399 میباشد. با وقوع بحرانهای مالی جهانی در سالهای اخیر بهویژه در دو دهه گذشته، دانشمندان علوم مالی و اقتصادی برای مطالعه و پیشبینی وضعیت مالی بنگاههای اقتصادی از روشهای مختلفی استفاده میکنند. امروزه با جهانیسازی اقتصاد، رقابت به یکی از مکانیسمهای اصلی بازار تبدیلشده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش حاضر بیانگر این است که بین ارزش وجوه نقد و درماندگی مالی شرکتها رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. به عبارتی با افزایش ارزش وجوه نقد، درماندگی مالی کاهش می یابد و برعکس با کاهش ارزش وجوه نقد، درماندگی مالی افزایش می یابد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم نیز بیانگر این است که عدم اطمینان محیطی بر رابطه بین ارزش وجوه نقد و درماندگی مالی شرکتها تاثیر معناداری دارد.
کلید واژگان: عدم اطمینان محیطی, ارزش وجوه نقد, درماندگی مالی, بورس اوراق بهادار تهرانJournal of New Applied Studies in Management, Economics & Accounting, Volume:5 Issue: 4, 2023, PP 13 -27The main purpose of this research is to investigate the effect of environmental uncertainty on the relationship between the value of cash and the financial distress of companies listed on the Tehran Stock Exchange. The current research is a part of applied research in terms of its purpose. In terms of nature, it is part of review research. In terms of the type of reasoning, it is a part of analogical-inductive research. From the perspective of time, it is part of retrospective research. In terms of the duration of the research, it is part of the combined method. The statistical population of the current research is the companies listed to the Tehran Stock Exchange, after removing the restrictions, 130 companies were selected as a statistical sample. The period under investigation is between 2016 and 2020. With the occurrence of global financial crises in recent years, especially in the last two decades, financial and economic scientists use different methods to study and predict the financial status of economic enterprises. Today, with the globalization of the economy, competition has become one of the main mechanisms of the market. The results of the first hypothesis test of the current research show that there is an inverse and significant relationship between the value of cash and financial distress of companies. In other words, with an increase in the value of cash, financial distress decreases, and on the contrary, with a decrease in the value of cash, financial distress increases. The results of the second hypothesis test also indicate that environmental uncertainty has a significant effect on the relationship between the value of cash and the financial distress of companies.
Keywords: Environmental uncertainty, Value of cash, Financial distress, Tehran Stock Exchange -
هدف:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی ریسک دنباله در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از از روش-های پویا و تجزیه طیفی سری زمانی در قالب معیار ریزش مورد انتظار پویای چند مقیاسی (DMS-ES) می باشد.
روش شناسی پژوهش:
در این راستا از داده های روزانه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 06/01/1390 - 28/12/1400 استفاده شد و پس از استخراج مولفه های اطلاعاتی کوتاه مدت، میان-مدت و بلندمدت سری زمانی بازده شاخص، چهار مدل پیش بینی معیار ریزش مورد انتظار (ES) با استفاده از رویکرد تیلور (2017) در افق های زمانی مختلف برآورد گردید.
یافته هانتایج برآورد مدل ها و آزمون های پس آزمانی نشان می دهد که معیار ریزش مورد انتظار (ES) ماهیتی کوتاه مدت داشته و مدل پویا با استفاده از مولفه های کوتاه مدت در افق زمانی یک روزه بالاترین کارایی را در بین مدل های معرفی شده داشته است. علاوه بر این، نتایج مقایسه مدل ها بر اساس آزمون متوسط زیان نشان می دهد که استفاده از مولفه های تجزیه طیفی، کارایی پیش بینی های پویای معیار ریزش مورد انتظار (ES) در افق های زمانی مختلف را افزایش می دهد.
اصالت / ارزش افزوده علمی:
در نهایت با توجه به نتایج تحقیق حاضر پیشنهاد می شود در راستای افزایش کارایی پیش بینی های معیارهای ریسک، مدل های پویا و الگوریتم های تجزیه سیگنال مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: ریزش مورد انتظار پویای چند مقیاسی (DMS-ES), بورس اوراق بهادار تهران, تجزیه طیفی, ریسک دنباله, افق های زمانیPurposeThe main purpose of the present study is to investigate the tail risk in the Tehran Stock Exchange using dynamic methods and time series spectral analysis in the form of the dynamic multi-scale Expected Shortfall (DMS-ES).
MethodologyIn this study, the daily data of Tehran Stock Exchange total index in the period 2011/03/26 - 2022/03/19 were used then extracting the short-term, medium-term and long-term information components of the index return time series, four predictive models of expected fallout (ES) were estimated using Taylor (2017) approach at different time horizons.
FindingsThe results of estimating the models and back tests show that the expected shortfall (ES) is short-term in nature and the dynamic model using short-term components in the one-day time horizon has the highest efficiency among the introduced models. In addition, the results of comparing the models based on the average loss test show that the use of spectral analysis components increases the efficiency of dynamic predictions of the expected shortfall (ES) at different time horizons.
Originality / Value:
Finally, according to the results of this study, it is suggested to use dynamic models and signal decomposition analysis algorithms to increase the efficiency of risk criteria predictions.
Keywords: Multi-Scale Dynamic Expected shortfall (DMS-ES), Tehran Stock Exchange, Spectral Analysis, tail Risk, time horizons -
International Journal of Business and Development Studies, Volume:15 Issue: 1, Winter 2023, PP 143 -170Objective
In today's interconnected global economy, changes in one market can have ripple effects across related markets, making it essential for economic and financial policymakers and experts to accurately predict these mutual impacts. Various methods have been developed to forecast the impact and mutual impressions of financial markets. In this study, a generic framework is proposed for forecasting economic and financial market indicators using the interrelationship of shocks among global financial markets and a system dynamic approach.
MethodsTo demonstrate the stages of the proposed generic framework and system dynamics modeling, as an example, the study forecasts the Iranian economic and the Tehran Stock Exchange indicators using their interactions with eleven major global financial markets, including London, Tokyo, Shanghai, Frankfurt, Paris, Milan, SIX Swiss, Istanbul, Korea, Bombay Stock Exchanges, and Dubai Financial Market. The New York Stock Exchange index return is used as a stimulant or driver for the other stock exchanges in the model.
ResultsThe results indicate that the proposed forecasting model successfully predicted the Iranian economic and the Tehran Stock Exchange indicators. Furthermore, the study finds that while Iranian exports are sensitive to global financial markets, the sensitivity of imports and production returns to global financial markets is low.
ConclusionsThe proposed generic framework and system dynamics modeling can provide valuable insights for predicting different economies using their interactions with the global economy and finances.
Keywords: Economic Indicators, Financial markets, Forecasting, System Dynamics, Tehran Stock Exchange -
سرمایه گذاری های مخاطره آمیز نقش مهمی در اقتصاد ایفا می کنند. هدف مقاله حاضر بررسی عوامل تعیین کننده سرمایه گذاری مخاطره آمیز در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش پژوهش توصیفی پیمایشی با رویکرد علی مقایسه ای است. 100شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار ایران در سال های 1393 تا 1398 به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها از پایگاه های داده ای بانک مرکزی ایران، مرکز آمار ایران، وب سایت کدال، سایت سازمان بورس اوراق بهادار تهران و سایت WDI (بانک جهانی) گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای Excel و 9Eviews و matlab تجزیه وتحلیل شد. فرآیند انجام تحقیق به این صورت بود که عوامل تعیین کننده سرمایه گذاری مخاطره آمیز در بورس اوراق بهادار تهران (حجم سرمایه گذاری، میزان صادرات، مالیات شرکت، شاخص افشا، شاخص حاکمیت قانون، تنوع گرایی صنعت، تنوع گرایی مراحل چرخه عمر شرکت، نوع مالکیت، تعداد بخش ها و شرکت های تابعه، سرمایه گذاری شرکت ، اندازه شرکت و سن شرکت) با استفاده از مطالعه ادبیات پژوهش تعیین و با به کارگیری شبکه عصبی و منطق فازی به ایجاد یک مدل پیشگویانه برای تعیین ریسک سرمایه گذاری بر اساس شاخص های تعیین شده پرداخته شد. مدل دسته بندی بر اساس ترکیب خوشه بندی با استفاده از شبکه عصبی بدون نظارت SOM و انعطاف پذیری منطق فازی ارایه شد. پارامتر ارزیابی طرح، دقت دسته بندی ترکیبی ارایه شده، مقدار خطای میانگین مربعات و ضریب تبیین می باشد. نتایج شبیه سازی حاکی از آن بود که عملکرد طرح پیشنهادی نسبت به دسته بندی به روش شبکه عصبی MLP بهبود داشته و مدل پیشنهادی بر مبنای آموزش ارایه شده به مدل، با دقت مطلوبی به پیش بینی وضعیت سرمایه گذاری های انجام شده پرداخته است.
کلید واژگان: سرمایه گذاری های مخاطره آمیز, مدل پیشگویانه, شبکه عصبی, منطق فازی بورس اوراق بهادار تهرانThe present study was applied in terms of purpose and In terms of the descriptive research method, it is a survey with a comparative causal approach. A number of 100 companies listed on the Tehran Stock Exchange in 2014 to 2019 were selected as a sample. Data were collected from the databases of the Central Bank of Iran, Statistics Center of Iran, Codal website, and WDI website and Tehran Stock Exchange website, and then analyzed using Excel, 9Eviews, and Matlab software. In this study, the determinants of venture capital on the Tehran Stock Exchange (capital volume, export volume, company tax, disclosure index, rule of law index, industry diversity, diversity of company life cycle stages, type of property, number of divisions and subsidiaries, company capital, company, size and company age) By studying the research literature and using neural network and fuzzy logic, a predictive model was created to determine the investment risk based on the determined indicators.. The classification model was presented using neural network without SOM supervision and fuzzy logic flexibility. The evaluation parameters of design, accuracy of the proposed ensemble classifier, mean error of the squares, and coefficient of explanation. The simulation results indicated that the performance of the proposed design compared to the classification by MLP neural network method was improved and the presented model based on the training provided predicted the status of capital with good accuracy.
Keywords: Venture capital, predictive model, Neural Network, Fuzzy logic, Tehran Stock Exchange -
Investing in stocks is fraught with long risks that make it tough to manage and predict the choices out there to the investor. Artificial Neural Network (ANN) is a popular method which also incorporates technical analysis for making predictions in financial markets. The purpose of this work is an applied study which is conducted using description based on testing as method. The discussion is established on analytical-computational methods. In this research, the documents and statistics of the Tehran Stock Exchange are used to obtain the desired variables. Descriptive statistics and inferential statistics, as well as Perceptron multi-layer neural networks are utilized to analyze the data of this research. The results of this research show the confirmation of the high prediction accuracy of the Tehran Stock Exchange index compared to other estimation methods by the presented model, which has the ability to predict the total index with less than 1.7% error.
Keywords: Total stock index, Forecast, Artificial Neural Networks, Tehran Stock Exchange -
تمام سازمان ها به دنبال بهبود عملکردشان هستند و مدیریت منابع انسانی می تواند ابزاری برای مزیت رقابتی محسوب شود و بر نتایج و عملکرد سازمانی تاثیر بگذارد. هدف این مقاله بررسی رابطه ارزش منابع انسانی و پیش بینی ورشکستگی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور فرضیه ارزش منابع انسانی با پیش بینی ورشکستگی رابطه دارد تدوین شد و برای آزمون آن، روش آماری رگرسیون خطی به کار رفته است. اطلاعات 73 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1390 تا 1399 گردآوری شده است. همچنین برای اندازه گیری ریسک ورشکستگی از مدل آلتمن، و برای اندازه گیری ارزش منابع انسانی از فرمول کارایی سرمایه انسانی پالیک استفاده شد. تحلیل داده ها نیز به وسیله نرم افزار Excle و Eviews انجام گردیده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که رابطه منفی معناداری بین ارزش منابع انسانی و ریسک ورشکستگی شرکت ها وجود دارد. با توجه به رابطه منفی بین ارزش منابع انسانی و ریسک ورشکستگی می توان نتیجه گرفت که منابع انسانی، عامل حیاتی در بهبود عملکرد مالی و سازمانی هستند و به عنوان مولفه کلیدی خلق ارزش، عملکرد را افزایش و در نهایت منجر به عملکرد مالی بهتر می شوند.
کلید واژگان: ارزش منابع انسانی, پیش بینی ورشکستگی, بورس اوراق بهادار تهرانAll organizations seek to improve their performance, and human resource management can be considered as a tool for competitive advantage and affect organizational results and performance. The purpose of this article is to investigate the relationship between the value of human resources and predicting the bankruptcy of companies listed on the Tehran Stock Exchange. For this purpose, the hypothesis of human resources value is related to the prediction of bankruptcy developed and to test it, the statistical method of linear regression has been used. Information of 73 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the period 2011 to 2020 has been collected. The Altman model was also used to measure bankruptcy risk, and the Pulic's human capital efficiency formula was used to measure the value of human resources. Data analysis was also performed by Excle and Eviews software. The results of the analysis show that there is a significant negative relationship between the human resources value and the risk of corporate bankruptcy. Given the negative relationship between the human resources value and bankruptcy risk, it can be concluded that human resources are a vital factor in improving financial and organizational performance and as a key component of value creation, increase performance and ultimately lead to better financial performance.
Keywords: Human Resources Value, Bankruptcy Forecast, Tehran Stock Exchange -
از آنجا که تغییرات ناگهانی قیمت سهام، به صورت غیرعادی و معمولا در غیاب وقایع مهم اقتصادی ایجاد می شود لذا همواره مورد توجه است. سقوط قسمت سهام تحت تاثیر عوامل درونی مرتبط با عملیات و تصمیمات تحت کنترل مدیریت شرکت و نیز عوامل بیرونی خارج از کنترل و اختیار مدیریت است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر ریسک سقوط قیمت سهام بر قدرت آتی مدیرعامل است. برای این منظور تعداد 103 شرکت از 523 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران طی سال های 1394 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی داده های گرد آوری شده نشان داد که ریسک سقوط قیمت سهام بر قدرت آتی مدیرعامل تاثیر معناداری ندارد. با توجه به ادبیات نظری پژوهش، از آنجا که عوامل متعددی می تواند منجر سقوط قیمت سهام شود، تنها نحوه عملکرد مدیریت برای ایجاد شرایط نزول قیمت سهام شرط کافی نیست. از سوی دیگر، مطابق نظریه حباب قیمت سهام، تغییرات قیمت سهام به دلیل یک شوک و بدون هیچ توجیه درست و اقتصادی به وجود می آید؛ و در واقع اشتباهات شناختی می تواند بر قضاوت سرمایه گذاران در ارزشگذاری سهام موثر باشد. بر این اساس به نظر می رسد سقوط قیمت سهام در بازه مورد مطالعه به دلایلی خارج از کنترل مدیریت شکل گرفته و عوامل مدیریتی کمتر موثر بوده است. از اینرو، کاهش قدرت مدیرعامل در این شرایط دور از انتظار است. این یافته، شواهد جدیدی در حمایت از نظریه مالی رفتاری در بیان متاثر نبودن قدرت آتی مدیرعامل از سقوط قیمت سهام ارایه می نماید.
کلید واژگان: ریسک سقوط قیمت سهام, قدرت مدیر عامل, بورس اوراق بهادار تهرانSince the Sudden changes in stock prices are unusual and usually negative which occurs in the absence of important economic events Therefore, it has always been considered. The purpose of this study is to investigate the effect of stock price crash risk on the future strength of the CEO. Accordingly, 103 companies during the period 2015 to 2019 have been surveyed. The results of reviewing the data collected during the period showed that the risk of crash in stock prices does not have a significant effect on the future strength of the CEO. As mentioned in the theoretical literature of stock prices’ crash, several factors can lead to this phenomenon, and management performance alone is not a sufficient condition to create conditions for crashing stock prices. For instance, according to the stock price bubble theory, stock price changes occur due to a shock without any proper and economic justification, and in fact cognitive errors that affect human psychology can affect investors' judgments in stock valuation and pricing. According to this, it seems that the crash in stock prices in the period under study was formed for reasons beyond the control of management and less managerial factors have been effective in crashing stock prices. Hence, the reduction of the CEO's power in this situation is unexpected. This finding provides new evidence in support of behavioral finance theory in stating that the CEO's future power is not affected by crashing stock prices.
Keywords: stock price Crash risk, CEO’s power, Tehran Stock Exchange -
تاثیر نقش تعدیلگر مالکیت مدیریتی بر ارتباط بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و افشای اطلاعات سرمایه انسانینشریه مطالعات نوین کاربردی در مدیریت، اقتصاد و حسابداری، سال چهارم شماره 4 (پیاپی 16، زمستان 1400)، صص 45 -65
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر نقش تعدیلگر مالکیت مدیریتی بر ارتباط بین سازوکارهای حاکمیت شرکتی و افشای اطلاعات سرمایه انسانی در بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای دستیابی به این هدف، در محاسبه حاکمیت شرکتی از سه سازوکار (استقلال هیات مدیره، تنوع جنسیتی هیات مدیره، فعالیت هیات مدیره،) استفاده گردید و همچنین برای محاسبه افشای سرمایه انسانی از چک لیستی با شش شاخص (آموزش و تمرین کارکنان، سن کارکنان، تجربه کاری کارکنان، سطح تحصیلات کارکنان، تعداد کارکنان و عملیات رفاهی برای سلامت کارکنان) استفاده گردید. نمونه ی آماری شامل 82 شرکت طی دوره زمانی 1389 تا 1398 می باشد. آزمون فرضیات با استفاده از رگرسیون خطی و با نرم افزار ایویوز اجرا گردید. نتایج پژوهش نشان داد که استقلال هیات مدیره تاثیر معناداری در افشای سرمایه انسانی دارد و همچنین مالکیت مدیریتی، ارتباط بین استقلال هیات مدیره و افشای سرمایه انسانی را تعدیل می کند، در حالیکه تنوع جنسیتی هیات مدیره و فعالیت هیات مدیره، تاثیر معناداری در افشای سرمایه انسانی ندارند. مالکیت مدیریتی نیز ارتباط بین تنوع جنسیتی هیات مدیره و فعالیت هیات مدیره با افشای سرمایه انسانی را تعدیل نمی کند.
کلید واژگان: مالکیت مدیریتی, حاکمیت شرکتی, اطلاعات سرمایه انسانی, استقلال هیات مدیره, بورس اوراق بهادار تهرانJournal of New Applied Studies in Management, Economics & Accounting, Volume:4 Issue: 4, 2022, PP 45 -65The purpose of this study is the effect of the moderating role of managerial ownership on the relationship between corporate governance mechanisms and human capital information disclosure in firms listed on the Tehran Stock Exchange. To achieve this goal, three mechanisms (board independence, board gender diversity, board activity) were used to calculate corporate governance, and a checklist with six indicators (staff training and practice) was used to calculate human capital disclosure. Staff age, staff work experience, staff education level, number of staff and welfare operations for staff health) were used. The statistical sample includes 82 companies during the period 2010 to 2019. Hypothesis testing was performed using linear regression with Eviews software. The results showed that board independence has a significant effect on human capital disclosure and also managerial ownership modulates the relationship between board independence and human capital disclosure, while gender diversity of the board and board activity have a significant effect on human capital disclosure. Managerial ownership doesn’t moderate the relationship between the gender diversity of the board and the board's activities with the disclosure of human capital
Keywords: Managerial ownership, Corporate governance, Human capital information, Boardindependence, Tehran Stock Exchange -
نشریه مطالعات نوین کاربردی در مدیریت، اقتصاد و حسابداری، سال چهارم شماره 4 (پیاپی 16، زمستان 1400)، صص 84 -96
خوشبینی مدیریت یکی از برجستهترین سوگیریهایی است که بر تصمیمات مدیریتی تاثیر میگذارد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر ارتباطات سیاسی بر رابطه بین ساختار مالکیت و خوشبینی مدیریتی میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روششناسی، همبستگی میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 146 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره زمانی 8 ساله بین سالهای 1392 تا 1399 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای بوده و دادههای مربوط برای اندازهگیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکتها جمعآوری شده و سپس برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرمافزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای پژوهش نشان داد بین ساختار مالکیت (مالکیت نهادی و خانوادگی) و خوشبینی مدیریتی، رابطه منفی و معنی-داری وجود دارد؛ اما ارتباطات سیاسی بر رابطه بین ساختار مالکیت (مالکیت نهادی و خانوادگی) و خوشبینی مدیریتی تاثیرگذار نیست.
کلید واژگان: ارتباطات سیاسی, ساختار مالکیت, خوش بینی مدیریتی, مالکیت نهادی و خانوادگی, بورس اوراق بهادار تهرانJournal of New Applied Studies in Management, Economics & Accounting, Volume:4 Issue: 4, 2022, PP 84 -96Management optimism is one of the most prominent biases that influence management decisions. The purpose of this study is to investigate the effect of political connections on the relationship between ownership structure and managerial optimism. The statistical population of the study is all companies listed on the Tehran Stock Exchange and using the systematic elimination sampling method, 146 companies were selected as the sample of the research in an 8-year period between 2013 to 2020. The method used to collect information is a library and the relevant data for measuring variables were collected from Codal website and companies' financial statements and then Eviews software was used to test the research hypotheses. The results of testing the research hypotheses showed that there is a negative and significant relationship between ownership structure (institutional and family ownership) and managerial optimism; But political connections do not affect the relationship between ownership structure (institutional and family ownership) and managerial optimism.
Keywords: Political connections, Ownership structure, Managerial optimism, Institutional andfamily ownership, Tehran Stock Exchange
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.