جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ریسک نقدشوندگی" در نشریات گروه "مالی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ریسک نقدشوندگی» در نشریات گروه «علوم انسانی»-
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 71 (پاییز 1402)، صص 410 -432هدفمهم ترین هدف مالی بنگاه های خصوصی، حداکثرسازی ثروت صاحبان سهام است. از طرفی، سیاست های مالی شرکتی، به عنوان ابزاری برای حداکثرسازی ثروت سهامداران استفاده می شود. سیاست سود تقسیمی، یکی از سیاست های مالی است که در اختیار مدیران قرارد و در مدیریت بازار سرمایه شرکت، نقشی جدی بازی می کند. بررسی ارتباط سود تقسیمی، به عنوان سیاست مالی شرکتی و اجزای ریسک سیستماتیک نقدشوندگی برای کشف مسیر تاثیرگذاری آن بر این ریسک، هدف اصلی پژوهش حاضر است. در این رابطه، ریسک های مختلف نقدشوندگی، بر اساس مدل با تجزیه کواریانس محاسبه شده و پس از آن، تاثیر تقسیم سود بر آن بررسی شده است.روشدر این پژوهش معیار آمیهود، به عنوان معیار نقدشوندگی و مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای تعدیل شده با نقدشوندگی، برای تفکیک اجزای ریسک نقدشوندگی، یعنی کوواریانس عدم نقدشوندگی سهام و عدم نقدشوندگی بازار، کوواریانس بازده سهام و عدم نقدشوندگی بازار و کوواریانس عدم نقدشوندگی سهام و بازده بازار استفاده شده است. به کمک آزمون میانگین دو جامعه، بررسی شده است که آیا نقدشوندگی آمیهود و هر یک از ریسک های آن در شرکت های با سود تقسیمی بالا، از شرکت های با سود تقسیمی پایین کمتر است یا خیر.یافته هانتایج پژوهش نشان می دهد که مطابق انتظار نظری، افزایش تقسیم سود روی کوواریانس بازده سهام و عدم نقدشوندگی بازار و کوواریانس عدم نقدشوندگی سهام و بازده بازار، ارتباط مستقیم و معناداری دارد؛ اما بر خلاف انتظارات نظری، کوواریانس های عدم نقدشوندگی سهام و عدم نقدشوندگی بازار را افزایش می دهد. این یافته بدین معناست که سرمایه گذاران برای شرکت های با سود تقسیمی بالا، خطر نقدشوندگی را کمتر ادراک می کنند یا به آن واکنش کمتری نشان می دهند و همچنان حاضرند سهام را با نرخ تنزیل کمتری خریداری کنند؛ اما شرکت هایی که سود تقسیمی کمتری دارند، بیشتر در معرض این نوع از ریسک قرار می گیرند و از این مسیر تقسیم سود کم باعث افزایش نرخ تنزیل و در نتیجه کاهش ارزش سهام می شود.نتیجه گیریافزایش سود تقسیمی می تواند به عنوان ابزاری برای مدیریت ریسک نقدشوندگی سهام استفاده شود؛ اما مسیر تاثیرگذاری آن با توجه به شرایط بازار و سهام، از لحاظ بازده و نقدشوندگی باید در کانون توجه قرار گیرد؛ یعنی شرکت ها در شرایط نقدشوندگی پایین یا رکود بازار، با تقسیم سود بیشتر، می توانند به ترتیب بازده سهام و نقدشوندگی سهام را افزایش دهند؛ اما نمی توانند در شرایط نقدشوندگی پایین بازار با این سیاست نقدشوندگی سهام را افزایش دهند. به بیان دیگر، زمانی که بازار از نظر نقدشوندگی وضعیت مطلوبی ندارد، تقسیم سود باعث افزایش تقاضا برای سهام و در نتیجه سهولت نقد کردن آن نمی شود. پس مدیران در این موقعیت نمی توانند تقسیم سود را ابزار مدیریت بازار قرار دهند؛ اما در سایر معیارها این رابطه برقرار است و مدیران می توانند از تقسیم سود برای افزایش بازده سهم در بازار رکودی و نقدناشونده یا افزایش نقدشوندگی سهم در بازار رکودی استفاده کنند.کلید واژگان: سیاست تقسیم سود, ریسک نقدشوندگی, مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای تعدیل شده با نقدشوندگیFinancial Research, Volume:25 Issue: 71, 2023, PP 410 -432ObjectiveCorporate financial policies are used as tools to maximize shareholders’ wealth. Liquidity risk is one of the main systematic risks affecting the equity cost of capital. This study is to investigate the relationship between dividends and the components of systematic risk of liquidity to discover the influence on the named risk.
MethodsIn this study, the Amihud measure of liquidity and the liquidity-adjusted capital asset pricing model were used to measure and decompose the components of liquidity risk. The decomposed measures of liquidity risk included 1) the covariance of stock illiquidity and market illiquidity, 2) the covariance of stock returns and market illiquidity, and 3) the covariance of stock illiquidity and Market returns.
ResultsFindings showed that, according to the theoretical expectation, the covariance of stock returns and market illiquidity and the covariance of stock illiquidity and market return increase when managers distribute more dividends. The results also indicated that contrary to the theoretical expectations, the covariance of stock illiquidity and market illiquidity increases by dividend distribution. In addition, according to the findings, dividends can be used to manage the liquidity risk of equity leading to lower costs of capital and higher shareholders’ wealth. Mismanagement of this type of risk can destroy the liquidity risk effect of dividends i.e. dividends should be used to affect the appropriate channel of dividend risk or appropriate covariance. Based on the results of this study, Under conditions of low liquidity or market recession, dividend growth can boost the stock return and enhance liquidity to some extent. However, in an illiquid market, despite its positive impact on stock returns, dividend growth cannot significantly increase the liquidity of the stocks.
ConclusionThe dividend policy of the previous year can reduce the comprehensive measure of liquidity risk for the next one and thereby reduce the expected return of investors. Since the comprehensive measure is multi-dimensional, to investigate separately the effect of dividend distribution on dimensions of liquidity risk, , , and were investigated as components of liquidity beta. The results showed that dividends have a positive effect on the covariance of stock returns with market illiquidity ( ) and the covariance of stock illiquidity with market returns ( ), but contrary to theoretical expectations, they positively impact the covariance of stock illiquidity with market illiquidity ( ). Therefore, the channel of the effect of dividends on liquidity risk is and . Indeed, within a market characterized by high illiquidity, companies offering generous dividends can potentially achieve higher returns. i.e., the covariance of stock returns and market illiquidity increases by dividend growth, and the risk component related to will be decreased. During a market recession, companies that offer high dividends tend to encounter reduced illiquidity. This means that the covariance between the stock's illiquidity and the market return increases, leading to a decrease in the risk component associated with β^4. However, the results proved that in a market with high illiquidity, companies with high dividends cannot experience less illiquidity and reduce the risk dimension related to liquidity.Keywords: Liquidity-adjusted capital asset pricing model, dividend policy, Liquidity risk -
میزان بازدهی دارایی ها و فرصت های مختلف سرمایه گذاری، از اساسی ترین مبانی تخصیص بهینه منابع در اقتصاد کشورها هستند. میزان نقدشوندگی یکی از مهم ترین عوامل موثر بر ریسک و بازده مورد انتظار دارایی ها است و ریسک های نقدشوندگی از آن ناشی می شوند. هدف اصلی این پژوهش، تعیین تاثیر ریسک های مختلف نقدشوندگی بر مازاد بازده سهام شرکت ها با به کارگیری مدل LCAPM و استفاده از بهینه ترین معیار عدم نقدشوندگی است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای و اسنادکاوی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای متشکل از 167 شرکت طی سال های 1389 تا 1398 انتخاب شده است. جهت انتخاب معیار عدم نقدشوندگی از بین شش معیار مختلف از روش های تحلیل مولفه های اصلی استفاده شده و معیار شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش به عنوان بهینه ترین معیار انتخاب شده است. جهت تخمین مدل نیز از ساختار داده های تابلویی و روش گشتاورهای تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاران در بازار نزولی علاوه بر کسب صرف ریسک از عامل عدم نقدشوندگی، به صورت مجزا اقدام به قیمت گذاری ریسک های نقدشوندگی نیز می نمایند، هرچند در بازار صعودی به این ریسک ها توجه اندکی دارند.
کلید واژگان: عدم نقدشوندگی, ریسک نقدشوندگی, بازده سهام, تحلیل مولفه های اصلی, روش گشتاورهای تعمیم یافتهThe return of assets and various investment opportunities are two of the most basic principles of optimal allocation of resources in the economy. Liquidity is one of the most important factors affecting the risk and expected return of assets, and liquidity risks arise from it. The main purpose of this study is to determine the effect of different liquidity risks on the stock returns using the LCAPM model with the most optimal illiquidity measure. To test the hypotheses of research, a sample of 167 companies listed on the Tehran Stock Exchange during the years 1389 to 1398 has been selected. In order to select the optimal illiquidity measure from among six different measures, Principal Component Analysis approach is used and PSpread measure has been chosen. For estimating the model, the Generalized Method of Moments method has been used. The results of this study show that investors price liquidity risks in bearish markets in addition to the illiquidity effect, however, they do not pay much attention to these risks in the bullish markets.
Keywords: Illiquidity, Liquidity risk, Stock return, Principal Components Analysis, Generalized Method of Moments -
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ریسک نقدشوندگی بر زمان بندی عرضه ثانویه سهام است. این پژوهش با استناد به داده های بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 الی 1396 و بهره گیری از الگوهای رگرسیونی پانل دیتا تاثیر ریسک نقدشوندگی بر زمان بندی عرضه ثانویه سهام را مورد ارزیابی قرار می دهد. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، اطلاعات 71 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که افزایش سرمایه داشتند به عنوان نمونه در دوره های قبل و بعد از عرضه ثانویه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین ریسک نقدشوندگی با زمان بندی عرضه ثانویه سهام رابطه منفی و معناداری وجود دارد و همچنین با بررسی دوره های قبل و بعد از عرضه ثانویه مشخص شد که شاخص ریسک نقدشوندگی در سه سال قبل، یک سال قبل و در سال عرضه ثانویه رابطه معناداری با قیمت گذاری سهام دارد و از این رو فرضیه زمان بندی مورد تایید قرار می گیرد، اما شاخص ریسک نقدشوندگی پس از عرضه ثانویه تغییر معناداری نکرده است.کلید واژگان: ریسک نقدشوندگی, عرضه ثانویه سهام, زمان بندی عرضه ثانویه سهام, مازاد بازده سهامThe present study aimed to investigate the effect of liquidity risk on the SEO timing.. This study tries to evaluate the effect of liquidity risk on the timing of the seasoned equity offering based on Tehran Stock Exchange data during the period 2012-2018 and the use of the data panel’s regression models. In order to achieve the research goals of 71 firms listed in the Tehran Stock Exchange, which had Capital increase, they were analyzed as prototype before and after season equity offering.the results of the research show that there is a negative and significant relationship between liquidity risk and the SEO timing. Also, by examining the periods before and after the seasoned equity offering, it was found that the liquidity risk index was three years ago, one year ago and in the second year of supply, there is a significant relationship with stock pricing Therefore, the hypothesis Timing is confirmed, but the liquidity risk index has not changed significantly after the seasoned equity offering.Keywords: Liquidity risk, Seasoned Equity Offering, SEO Timing, Stock return surplus
-
این پژوهش درصدد طراحی و ارایه الگویی مناسب به منظور پیش بینی ریسک سیستمی نقد شوندگی سهام شرکت ها در بازار سرمایه ایران است. در این راستا نمونه ای متشکل از داده های 486 شرکت پذیرفته شده در بورس و فرابورس در بازه زمانی ابتدای سال 1390 تا پایان 1398 انتخاب و سپس بر حسب ترکیبی از شاخص های نقدشوندگی و نوع فعالیت به 4 گروه تقسیم گردید و با استفاده از انواع مدل های گارچ چند متغیره و مقایسه آن ها، در نهایت مدل VAR(1)-DBEKK(1,2) به عنوان الگوی مناسب انتخاب شد. نتایج حاکی از وجود روابط معنادار میان شوک ها و نوسانات نقدشوندگی در بین کلیه زیربخش ها و تایید فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر وجود ریسک سیستمی سهام شرکت ها در بازار سرمایه ایران داشت، به نحوی که پرتفوی سهام شرکت های" با نقد شوندگی پایین - بخش صنعت" و شرکت های "با نقدشوندگی پایین - بخش مالی" به ترتیب بیش ترین و کم ترین اثرات انتقال شوک نقدشوندگی را بر سایر پرتفوی ها و نیز پرتفوی "با نقدشوندگی بالا- بخش مالی" بیش ترین میزان پایداری در نوسانات شرطی و انتقال ریسک نقدشوندگی را به سایر پرتفوی ها داشت.کلید واژگان: بحران مالی, ریسک نقدشوندگی, ریسک سیستمی, شاخص ریسک سیستمی نقدشوندگی, مدل های گارچ چند متغیرهThis research aims to model and present an appropriate pattern in order to forecast systemic liquidity risk of corporate stocks in capital market of Iran. For this purpose, 486 listed companies in Tehran stock exchange and OTC from 2011 to 2020 were sampled and then the companies were divided into four groups (portfolios) according to combination of indicators and types of activites of companies. Then by using types of multivariate GARCH models and comparing them, finanlly the VAR(1)-DBEKK(1,2) was selected as an optimum pattern . The results of research showed significant relationships among of liquidity shocks and volatilities with all of subsections, and consequently the main hypothesis based on “presence of systemic liquidity risk of corporate stocks in capital market of Iran” was accepted. In a way that the portfolios of company stocks with a “low level of liquidity- industry section” and “low level of liquidity- financial section” respectively had maximum and minimum liquidity shocks transmission of effects on future returns of the other portfolios, as well as the portfolio with a “high level of liquidity- financial section” had maximum volatility persistence and liquidity risk transmission to other portfolios.Keywords: Financial Crisis, Liquidity risk, Systemic risk, systemic liquidity risk indicator(SLRI), multivariate GARCH models
-
هدف تحقیق حاضر بهینه سازی پرتفو چند متغیره تحت چشم انداز بازار (کالا و مالی) غیرنقدشونده است. در این راستا یک مدل بهینهسازی برای ارزیابی ریسک-بازده پرتفو با محدودیت های LVaR با استفاده از سناریوهای مالی و عملیاتی معقول بررسی میشود. این رویکرد به وسیله به حداقل رساندن LVaR به دست میآید. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری، در این پژوهش شرکت هایی هستند که در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده اند که با روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک (غربالگری)،100 شرکت که در طول سال های مالی 1392 1399 در بورس اوراق بهادار حضور داشتند انتخاب شدند. اطلاعات این پژوهش برگرفته از نرم افزار ره آورد نوین و سایت رسمی سازمان بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای بررسی آزمون ریشه ی واحد متغیرها از روش لین و چاو استفاده شده است و به مبانی اقتصادسنجی پرداخته و به بررسی متغیرها با استفاده از روش خودرگرسیون برداری (VAR1) با کاربرد نرم افزار آماری Eviews و متلب پرداخته شده است. بر اساس نتایج می توان گفت؛ نقدینگی بر بازارهای کالا و مالی تاثیرگذار است. همچنین تاثیر الگوریتمهای بهینه سازی و تکنیک های مدل سازی بر مدیریت پرتفو و ارزیابی ریسک مورد تایید قرار گرفت.کلید واژگان: ریسک نقدشوندگی, بهینه سازی پرتفو, مدیریت ریسک, ارزش در معرض ریسک, ارزش در معرض ریسک تعدیل شده با نقدینگیThe aim of the current research is to optimize the multivariate portfolio optimization algorithms under illiquid market (commodity and financial) perspective. In this regard, an optimization model for portfolio risk-return assessment with LVaR constraints is investigated using reasonable financial and operational scenarios. This approach is achieved by minimizing LVaR. The research method is descriptive and correlational. The statistical population is the companies admitted to the Tehran stock exchange, which were selected by systematic elimination sampling (screening) of 100 companies that were present in the stock exchange during the financial years of 1392-1399.The required information was extracted through the new Rah Avard software and the official website related to the Tehran Stock Exchange Organization. The unit root test of the variables was investigated using the method of Lin and Chui, and the basics of econometrics were discussed, and the variables were investigated using the vector auto-regression method (VAR) using Eviews and MATLAB statistical software. Based on the results, it can be said; Liquidity affects commodity and financial markets. Also, the effect of optimization algorithms and modeling techniques on portfolio management and risk assessment was confirmedKeywords: Liquidity Risk, Portfolio optimization, portfolio management, risk management, Value at Risk, value at risk adjusted for liquidity
-
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 69 (بهار 1402)، صص 152 -179هدفهدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد مدل های مارکویتز و مدل ارزش در معرض خطر با رویکرد نقدشوندگی تی کاپولا با هم بستگی شرطی پویا (DCC-t Cupola LVaR)، جهت بهینه سازی پرتفوی در بورس اوراق بهادار تهران است. ضمن ارایه یک مدل ترکیبی، مدل استخراج شده بررسی شده است تا کاراترین مدل، برای بهینه سازی سبد سرمایه گذاری با در نظر داشتن شرایط عدم قطعیت سرمایه گذاری و غیرخطی بودن هم بستگی بین بازده دارایی انتخاب شود.روشبرای تخمین DCC-tCopula-LVaR ابتدا از مدل (ARIMA -GARCH 1,1) سری زمانی جزء اخلال توزیع بازده دارایی ها برآورد و استاندارد می شود؛ سپس توزیع های حاشیه ای دارایی ها با استفاده از تابع تی کاپولا استیودنت برآورد می شود. در ادامه، از روش پارامتریک، مقادیر DCC-tCopula-LVaR محاسبه می شود. در گام آخر با استفاده از برنامه ریزی خطی، ترکیب بهینه پرتفوی و مرز کارای دو مدل در سطوح اطمینان 80، 85، 90، 95 و 99 درصد برای دو مدل فوق محاسبه خواهد شد.یافته هایافته های این پژوهش حاکی از آن است که هرچه مقدار ارزش در معرض خطر بیشتر می شود، مقدار شارپ مدل DCC-tCopula-LVaR در مقایسه با مدل مارکویتز کاهش می یابد.نتیجه گیریاستفاده از مدل DCC-tCopula-LVaR در شرایطی که مقدار ارزش در معرض خطر تعدیل شده نقدینگی پایین است، عملکرد بهتری برای بهینه سازی سبد سهام در مقایسه با مدل مارکویتز، مبتنی بر معیار سنجش شارپ به همراه دارد.کلید واژگان: ارزش در معرض خطر با رویکرد نقدشوندگی, بهینه سازی پرتفوی, ریسک نقدشوندگی, کاپولای پویا, هم بستگی شرطی پویاFinancial Research, Volume:25 Issue: 69, 2023, PP 152 -179ObjectiveConsidering that investing in the stock market is associated with risk, therefore, its measurement is one of the most important issues for investors. The focus of the current research is on the calculation of the value at risk of Dynamic Conditional Correlation with the Solvency Approach (DCC t-Cupola LVaR) based on the copula and also the minimization problems of the above model to choose the optimal portfolio. Therefore, the purpose of this research is to compare the performance of the Markowitz models and value-at-risk model with the Liquidity-t Cupola approach and DCC-t Cupola LVaR to optimize the portfolios in Tehran Stock Exchange. While presenting a composite model, the extracted model should be examined to select the most efficient model to optimize the investment portfolio considering the conditions of investment uncertainty and non-linearity of the correlation between asset returns.MethodsTo estimate DCC-tCopula-LVaR, first, the time series of the disturbance distribution of asset returns were estimated and standardized from the ARIMA-GARCH 1,1) model. Then, the marginal distributions of assets were estimated using Student's t-copula function. In the following, DCC-tCopula-LVaR values were calculated using the parametric method. In the last step, using linear programming, the optimal combination of the portfolio and the efficient frontier of the two models were calculated at the confidence levels of 80, 85, 90, 95, and 99 percent for the above two models.ResultsThe findings of this research indicate that the Markowitz model performs better as the risk level increases. As the risk level decreases and declines from 99% to 80% (risk level in a sell position), the DCC-LVaR model performs better. Also, as the value at risk increases, the Sharp value of the DCC-tCopula-LVaR model decreases compared to the Markowitz model.ConclusionNumerical experiences in the presented empirical analysis, Sharpe ratio, and two loss measures mean absolute value of error (MAE), as well as the root mean square error (RMSE) show that for an arbitrary portfolio, using the DCC t-Cupola LVaR model at a low-risk level is more efficient than the Markowitz model. By reducing the increase and increasing the value at risk, the Markowitz model has better efficiency. Also, using the DCC-tCopula-LVaR model, when the value at risk-adjusted by liquidity is low, brings better performance for stock portfolio optimization compared to the Markowitz model, based on the Sharpe measurement criterion.Keywords: Dynamic Copulas, Dynamic Conditional Correlation (DCC), Liquidity risk, Liquidity-adjusted Value-at-Risk (LVaR), Portfolio optimization algorithm
-
مدل هشت عاملی اسکاکیر و لانکرسکی (2018)، بسط یافته مدل پنج عاملی فاما و فرنچ (2016) است. این دو محقق با افزودن سه عامل ریسک نکول، نقدشوندگی و مومنتوم سعی در بهبود قدرت تبیین کنندگی مدل داشته و دنبال یافتن پاسخی برای برخی نابهنجاری های این مدل بوده اند. هدف این پژوهش بررسی کارایی عوامل یادشده در قالب مدل قیمت گذاری دارایی ها در بازار سرمایه ایران است. یافته ها نشان می دهندکه قدرت توضیح دهندگی مدل ها تا حد بسیار زیادی به نحوه گزینش عوامل بستگی دارد. کارایی مدل ها در سطح معنی داری مورد توجه، مورد تایید نبوده است. لیکن نتایج درباره قدرت عوامل جدید و اثر آن ها بر ارتقای مدل پنج عاملی در ترکیبات مختلف نشان می دهد که در ترکیب تنها یکی از عوامل با مدل پنج عاملی، مومنتوم عملکرد بهتری داشته و ریسک نکول ضعیف ترین عملکرد را ارایه کرده است. در ترکیب دو عامل از میان عوامل، بررسی عرض از مبدا نشان می دهد که ترکیب ریسک نقدشوندگی و مومنتوم باعث بهبود بیشتری شده است.کلید واژگان: قیمت گذاری دارایی ها, مدل های فاما و فرنچ, آزمون GRS, ریسک نکول, ریسک نقدشوندگی, مومنتومEight-factor pricing model of Skocˇir and Loncˇarski (2018) is a development of Fama and French (2016). They attempt to improve the explanatory power of the model by adding three factors; default risk, liquidity and momentum, in response to some anomalies of the model. Findings show that explanatory power of the model depends highly on variable selection. Efficiency of the model has not been approved in the mentioned confidence interval. But, evidence of the new factors` power and their impact on improvement of the model shows that in combination with 5- factor model, momentum has better performance and default has the worst performance. In addition, through combination of 2 factors, intercept analysis implies that combination of liquidity and momentum leads to a better performance.Keywords: Asset pricing, Fama, French Models, GRS Test, Default Risk, Liquidity risk, Momentum
-
هدف این مطالعه برآورد معیار اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش با استفاده از داده های روزانه و به کاربردن این معیار به عنوان پراکسی برای هزینه های معاملاتی است. در ادامه با استفاده از این نوع هزینه های معاملاتی و ریسک نقدشوندگی به تعدیل مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای مبتنی بر مصرف پرداخته می شود. به منظور انجام آزمون های تجربی، داده های روزانه از 47 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و برای دوره 1388 تا 1396 جمع آوری می گردد. پژوهش مبتنی بر بیست پرتفوی است؛ که براساس معیارهای نقدشوندگی لیو، حجم معاملات، اندازه و گیبس ساخته می شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای مبتنی بر مصرف سنتی عملکرد ضعیفی در توضیح بازدهی سهام مقطعی دارد و مدل CCAPM تعدیل یافته نسبت به مدل سنتی بخش بزرگتری از تغییرات بازدهی را توضیح می دهد. همچنین نتایج نشان می دهد که ورود متغیرهای هزینه معاملاتی و ریسک نقدشوندگی منجر بهبود عملکرد مدل CCAPM می شود.
کلید واژگان: CCAPM سنتی, CCAPM تعدیل شده با نقدشونگی, ریسک نقدشوندگی, اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروشThis study aims to estimate the bid-ask spread criterion based on the daily highest and lowest prices and to imply this criterion as a proxy for transaction costs. Then, using this type of transaction costs and liquidity, the consumption-based capital asset pricing model is modified. To perform experimental tests. Daily data is collected from 47 companies accepted on the Tehran Stock Exchange and for the period 2009 to 2018. This study is carried out on 20 portfolios formed based on liquidity criteria Liu (2006), DVOL, Size, and Gibbs. The results of this study show that the capital asset pricing model based on traditional consumption has a poor performance in explaining the return on cross-sectional stocks and liquidity-adjusted CCAPM can explain the bigger portion of cross-sectional return changes compared to the traditional CCAPM model. Also, the results show that the entry of trading cost variables and liquidity risk leads to improved CCAPM.
Keywords: Traditional CCAPM, Liquidity-Adjusted CCAPM, Liquidity Risk, Bid-ask spread -
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 54 (تابستان 1398)، صص 293 -320هدف
نقدشوندگی بهدلیل تسهیل به اشتراکگذاشتن ریسک و بهبود کارایی معاملات، در بازار های مالی نقش مهمی ایفا می کند. ریسک نقدشوندگی را میتوان ریسک ناتوانایی خرید و فروش دارایی بدون کاهش ارزش در زمان مدنظر تعریف کرد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تاثیر ریسک نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار سرمایه گذاران در بازارهای صعودی و نزولی است.
روشیکی از حوزه های نوظهور در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، «مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای تعدیل شده با عامل نقدشوندگی» است که با ابزار مدلسازی مبتنی بر عامل، ما را در حل این مسئله یاری میرساند. در این پژوهش از معیار نقدشوندگی آمیهود، بهعنوان شاخص نقدشوندگی معاملات سهام و از شکست ساختار زمانی برای صعودی یا نزولی بودن بازار استفاده شده است.
یافته هانتایج تحقیق نشان میدهد که عامل نقدشوندگی تجمعی، بر بازده سهام بهصورت معکوس تاثیرگذار است. این در حالی است که اثر نقدشوندگی بر بازده سهام در بازارهای صعودی و نزولی به تفکیک، مثبت بوده است.
نتیجه گیریبرخلاف تاثیرات ناهمگون ریسک نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار در بازار سرمایه، با تفکیک بازار به دو بخش صعودی و نزولی، تاثیر مثبت ریسک نقدشوندگی بر بازده مورد انتظار مشهود است. از این رو می توان نتیجه گرفت که تاثیر این ریسک بر بازده مورد انتظار، در بازارهای نزولی مثبت و بیشتر از بازارهای صعودی است.
کلید واژگان: ریسک نقدشوندگی, مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای تعدیل شده, بازار های صعودی و نزولیFinancial Research, Volume:21 Issue: 54, 2019, PP 293 -320ObjectiveLiquidity plays a major role in financial markets, specifically in easing the burden of sharing the risks and also in improvement of efficiency of transactions. Liquidity risk can be defined as the risk of being unable to buy or sell an asset in a specific time frame without it losing value. The main goal of the present study is to to study the effects of liquidity-adjusted Capital Asset Pricing Model (LCAPM) with Bullish and Bearish of Tehran Security Exchange Market to find the better model to explain expected return of stocks.
MethodsOne of the new areas in capital asset pricing models are the "liquidity-adjusted capital asset pricing models" which help us in this regard using the factor-based modeling tools. In this study, Amihud illiquidity measure is used as the indicator of liquidity of transactions of shares and time structure breakdown has been used to determine the type of the market.
ResultsThe results of the study shows that firstly, Amihud measure is in comparison one of best measures for liquidity risk estimation. Also, cumulative liquidity measure has a reverse relationship with stock returns. Meanwhile, it has been shown, for both bear and bull markets separately, that liquidity has a positive effect on stock returns.
ConclusionIn contrast to heterogeneous effects of liquidity risk of capital market on expected rate of return, by separating the market into bear and bull markets, the positive effects of liquidity risk on expected rate of returns can be observed. Therefore, one can conclude that effect of this type of risk on expected return is positive in the bear markets and is higher than bull markets.
Keywords: Liquidity, Liquidity risk, Asset pricing model, Liquidity measurement ratios, Bullish, bearish market -
ریسک نقدشوندگی سهام را می توان یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در تعیین بازده مورد انتظار سرمایه گذاران دانست. تعیین معیاری مناسب بر اساس خصوصیات شرکت در بازار سرمایه که بتواند به تعیین میزان نقدشوندگی سهام کمک کند، می تواند به تصمیم گیری مناسب سرمایه گذاران منتهی شود. در این خصوص در تحقیق حاضر، تاثیر ریسک نقدشوندگی سیستماتیک دارایی ها (بلاخص سهام) در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 تا 1395 بر بازده سهام شرکت ها بررسی شده است. در این تحقیق از معیار روزهای بدون معامله تعدیل شده با گردش لیو، به عنوان شاخص نقدشوندگی معاملات سهام استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اولا هم حرکتی موجود بین نقدشوندگی سهم و نقدشوندگی بازار، رابطه معنا داری با بازده سهام ندارد، ثانیا هم حرکتی موجود بین نقد شوندگی سهم و بازده بازار، رابطه مستقیم (مثبت) با بازده سهام دارد، ثالثا هم حرکتی موجود بین بازده سهم و نقدشوندگی بازار، رابطه معکوس (منفی) با بازده سهام دارد.کلید واژگان: نقدشوندگی, ریسک نقدشوندگی, مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای, معیارهای-نقدشوندگی طبقه بندی موضوعی: G10, G11, G12, G15, G20Stock liquidity risk can be considered as one of the most important factors in determining the expected returns of investors.Determining a suitable measure based on the characteristics of the company in the capital market that can help define the liquidity of the stock, would lead to a proper decision of investors. In this regard, in the present study, the effect of the systemic liquidity risk of assets (in particular stocks) in the Tehran Stock Exchange was investigated during the years 1385-1395. In this research, the d non-trading days are used as liquidity indicators of stock trades. It was found that, first, The co-movement between individual stock liquidity and market liquidity is not significantly related to stock returns. Second . The co-movement between market returns and individual stock liquidity is positively related to stock returns. Third, The co-movement between market liquidity and individual stock returns is negetivly related to stock returns.Keywords: Liquidity, Liquidity Risk, Asset pricing Model, Liquidity Measurement Ratios
-
سیاست های تامین مالی که مدیران اتخاذ می کنند، نقش مهمی در ریسک و ایجاد ثروت برای سهامداران دارد؛ بنابراین شناخت عوامل موثر در تصمیم های تامین مالی مدیران، اهمیت بسیاری دارد. بیش اطمینانی از مهم ترین ویژگی های شخصیتی مدیران است که در ریسک پذیری تاثیر دارد. مدیران بیش اطمینان به دلیل اعتماد به نفس کاذب، بازده های آتی پروژه های واحد تجاری را بیشتر برآورد می کنند؛ از این رو، ممکن است احتمال وقوع و تاثیر شوک های مثبت جریان های نقدی آتی حاصل از این پروژه ها را بیشتر برآورد کنند و درمقابل، برآورد کمتری از شوک های منفی داشته باشند. آنان معتقدند واحدهای تجاری تحت مدیریتشان در بازار سرمایه، کمتر از واقع ارزش گذاری شده اند و با انتخاب بدهی با سررسید کوتا تر، ثروت سهامداران را افزایش می دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک عامل روان شناسی (بیش اطمینانی مدیریت) در ساختار سررسید بدهی است. جامعه آماری پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1386 تا 1393 تشکیل می دهد. در این پژوهش برای اندازه گیری بیش اطمینانی مدیریت از دو سنجه مبتنی بر سوگیری مدیران در پیش بینی سود و تصمیم های سرمایه گذاری مدیران استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بیش اطمینانی مدیریت، تاثیر مثبت معناداری در ساختار سررسید بدهی دارد و شرکت های با مدیران بیش اطمینان، با انتخاب درصد بیشتری از بدهی کوتاه مدت، ساختار سررسید بدهی کوتاه تری اتخاذ می کنند و ریسک نقدشوندگی مربوط به این سیاست تامین مالی، آنان را از این رفتار باز نمی دارد.کلید واژگان: بیش اطمینانی مدیریت, ریسک نقدشوندگی, ساختار سررسید بدهی, قیمت گذاری نادرستFinancing policies made by managers can play a key role in the risk and wealth creation for stochkholders. However, identifying effective factors in managers` financing decisions is of great importance. Overconfidence is one of the most important personality traits of managers. Overconfidence is effective in risk taking. Overconfident managers overestimate future returns of business projects due to false confidence. Therefore, they might overestimate the likelihood and impact of positive shocks of future cash flows for these projects. Meanwhile, they may underestimate the negative shocks. They believe that their business entities have been undervalued in the capital market and can choose shorter maturity debt and increase shareholder wealth. They prefer to issue bonds rather than stocks. This study aims to examine the effect of a psychological factor (managerial overconfidence) on debt maturity structure. The sample consisted of selected companies listed in Tehran Stock Exchange from 2007 to 2014. Two scales which are based on managers` bias to forecast earnings and investment decisions are employed to measure the managerial overconfidence. The results show that managerial overconfidence has a positive and significant effect on debt maturity structure. Overconfident managers take shorter debt maturity structure by applying higher percentage of short-term debt. Liquidity risk related to this financing policy would not prevent them from such behavior.Keywords: Managerial Overconfidence, Debt Maturity Structure, Liquidity Risk, Mispricing
-
در ادبیات مالی در تعریف مفهوم نقدشوندگی، چند بعد نظیر حجم، سرعت و هزینه مطرح شده است. در این تحقیق سعی شده است اثر مفهوم نقدشوندگی در مدل قیمت گذاری سهام در بورس تهران با توجه به ابعاد مختلف آن تبیین شود. شاخص حجم ریالی معاملات به عنوان نماینده ای از بعد حجم نقدشوندگی، شاخص نسبت گردش به عنوان نماینده ای از سرعت نقدشوندگی و شاخص آمیهود به عنوان نماینده ای از بعد هزینه و اثر قیمتی استفاده شده اند. دوره مورد مطالعه از ابتدای سال 90 تا انتهای سال 94 می باشد و داده ها به صورت ماهیانه برای60 ماه محاسبه شده اند. نتایج آن بود که مدل 4 عاملی مبتنی بر هر یک از شاخص های نقدشوندگی، در بررسی سبدهای سبکی سهام (ترکیب سبک های کوچک، بزرگ، ارزشی، رشدی، نقدشونده بالا، نقدشونده پایین) ارتقای معنی داری در ضریب تعیین تعدیل شده نسبت به مدل سه عاملی فاما و فرنچ ایجاد می کنند. این اثر در سبد سبک شرکت های با نقدشوندگی کمتر، بالاتر است. در بررسی تکی سهام، از میان 201 شرکت مورد مطالعه، در مجموع سه شاخص، در بیش از 50 شرکت ضریب عامل ریسک نقدشوندگی در سطح خطای زیر 5% معنی دار بوده و باعث بهبود مدل شد.کلید واژگان: نقدشوندگی, ریسک نقدشوندگی, مدل قیمت گذاری سهام, مدل سه عاملی فاما و فرنچLiquidity is a multidimensional concept. In this essay we studied the behavior of liquidity in the asset pricing model of Tehran Stock Exchange on the basis of multi measures related to multi dimensions of liquidity concept. The traded value measurement is used as a proxy for the value dimension, turnover ratio is used as a proxy for speed dimension and Amihud measure is used as a proxy for cost and price impact dimension. The time period is from 2011 up to 2016 and the data is calculated for 60 months. The result is that four factor model on the basis of each liquidity measure improves the style portfolios (size style, value style and liquidity style) as well as stock level. The improvement level is higher for the illiquid style portfolios. Among 201 studied stocks, the augmented model improves asset pricing model explanation of 50 stocks. Level of liquidity beta depends on the measurement used.Keywords: Liquidity_Liquidity Risk_Asset Pricing Model_Fama_French 3 Factor Model
-
نشریه تحقیقات مالی، پیاپی 41 (بهار 1395)، صص 185 -200دستیابی به مدلی بهینه برای قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای همواره موضوعی محوری در مطالعات حوزه مالی به شمار آمده است. در پژوهش حاضر، مدل سه عاملی فاما و فرنچ به علاوه معیار ریسک نقدشوندگی بازار پاستور و استامبا (2003) را بررسی می کنیم. برخلاف عمده مطالعات گذشته، در این مدل بتای سهم متغیر و عاملی از اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار است. به منظور بررسی مدل مذکور، بازدهی تعدیل شده با ریسک، با استفاده از مدل مزبور محاسبه می شود و رابطه آن با بی قاعدگی های بازار مالی آزمون می شود. بی قاعدگی های بررسی شده در این پژوهش عبارت اند از: اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نسبت گردش سهام و بازدهی های گذشته. داده های مورد استفاده به صورت ماهانه و برخی نیز به طور روزانه برای سال های 1380 تا 1393 از شرکت های نمونه بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. نتایج تحقیق مبین جذب اثر تمام بی قاعدگی های بررسی شده توسط مدل مذکور در دوره مورد بررسی است.کلید واژگان: بیقاعدگیهای بازار مالی, ریسک نقدشوندگی, قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای, مدل سه عاملی فاما و فرنچFinancial Research, Volume:18 Issue: 41, 2016, PP 185 -200To achieve the optimal model for capital asset pricing has always been a central issue in studies of the financial field. In this study we consider Fama and French three-factor model augmented by the Pastor and Stambaugh (2003) liquidity risk factor. Unlike most previous studies in this model, stock level beta is allowed to vary with firm-level size and book-to-market value. To verify the above mentioned model, risk-adjusted returns calculated using the model and its relationship with financial market anomalies are examined. The examined anomalies in this study are: firm size, ratio of book value to market value, stock turnover ratio and the past returns. Using individual daily and monthly returns of samples companies of Tehran Stock Exchange and Securities for the period 1380 to 1393, we find that all considered anomalies can be captured by this model.Keywords: Capital assets pricing, Fama, French three, factor model, Financial market anomalies, Liquidity risk factor
-
این پژوهش به بررسی رابطه بین معیار های نقدشوندگی با بازدهی سهام در بازار سهام ایران، طی سال های 1381 تا 1392 پرداخته است. برای بررسی این رابطه، از دو روش تشکیل پرتفوی و تخمین رگرسیون مدل چهار عاملی کارهارت استفاده شده است. برای اندازه گیری نقدشوندگی ( عدم نقدشوندگی) از چهار معیار: نرخ گردش سهام، معیار عدم نقدشوندگی لیو (2006)، عدم نقدشوندگی آمیهود (2002) و ارزش ریالی معاملات استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که هر یک از این معیارها تاثیری متفاوت بر بازدهی مورد انتظار دارد. رابطه بین نقدشوندگی و بازدهی سهام در روش تشکیل پرتفوی و هنگامی که از معیار آمیهود به عنوان معیار نقدشوندگی استفاده می شود، رابطه ای معکوس و معنادار است. سه معیار دیگر نقدشوندگی، رابطه ای مستقیم بین نقدشوندگی و بازدهی مورد انتظار سهام نشان می دهند. هرچند که این رابطه با توجه به روش آزمون، از لحاظ آماری در سطوح مختلفی از معناداری قرار دارد و در مواردی بی معنا است. همچنین در این پژوهش نتایج آزمون ها به استثنای زمانی که از معیار عدم نقدشوندگی آمیهود و روش تشکیل پرتفوی استفاده می شود، قیمت گذاری ریسک نقدشوندگی را نشان نمی دهد.کلید واژگان: بازده سهام, ریسک نقدشوندگی, نقدشوندگی سهام
-
مقایسه کارایی مدل های خانواده GARCH در مدل سازی و اندازه گیری ریسک نقدشوندگی بورس اوراق بهادار تهراناز دیدگاه سرمایه گذاران ، قدرت نقدشوندگی یک بازار یکی از معیارهای مهم در انتخاب آن بازار برای سرمایه گذاری محسوب می شود. هدف از این مقاله مقایسه کارایی 5 مدل از مدل های خانواده GARCH در مدل سازی واندازه گیری ریسک نقدشوندگی بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا ، داده های سری زمانی به صورت روزانه از سال81 تا90 جمع آوری شدند.سپس با استفاده از برخی از مدل های خانواده GARCH به مدل سازی ریسک نقد شوندگی بازار پرداخته شد.در این پژوهش ، از معیار عدم نقدشوندگی آمیهود به عنوان معیار نقدشوندگی استفاده گردید. در ضمن، محاسبه معیار آمیهود بر اساس بازده شاخص کل قیمت (تپیکس)، صورت گرفته است.نتایج این پژوهش حاکی ازاین است که از بین 5 مدلی که از خانواده گارچ به منظور مدل سازی ریسک نقدشوندگی بورس اوراق بهادار تهران استفاده شد مدل ARCH-M بهترین مدل برای مدل سازی ریسک نقدشوندگی می باشد.کلید واژگان: ریسک نقدشوندگی, خانواده GARCH, مدل آمیهود, بورس اوراق بهادار تهرانIn investor's opinion, liquidity is a critical item for a market to be chosen by investors. This paper aim is a comparison among efficiency of 5 different GARCH models for modeling and liquidity risk measurement. Due to do that, a time series of data belong stock market for a period of 1381-1390 were gathered. Then liquidity risk was modeled by some GARCH models. Moreover, an Amihood criterion was calculated in accordance with TEPIX. The results show that M-Arch is the best model among other GARCH models.Keywords: GARCH models, TEPIX
-
نقد شوندگی به معنای سرعت تبدیل سرمایه گذاری ها یا دارایی ها به وجوه نقد با حداقل هزینه و در کمترین زمان، نقش و تاثیر حائز اهمیتی در جذابیت سرمایه گذاری، تصمیم گیری سرمایه گذاران و تخصیص درست منابع دارد. در حقیقت فقدان نقدشوندگی به معنای ریسک نقدشوندگی، ممکن است تاثیر منفی بر ارزش سهام بگذارد. در تحقیق حاضر با توجه به اهمیت رابطه بین ریسک و ارزش سهام، تاثیر ریسک نقدشوندگی و عوامل ریسکی؛ اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار[i](BM) و P/E بر قیمت گذاری سهام برای دوره زمانی 1380تا 1387در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. و معیار عدم نقدشوندگی آمیهود به عنوان نماینده ریسک نقدشوندگی بکاررفته است، بدین منظور از روش رگرسیونی پانل دیتا- مدل[ii]GLS به دلیل مزایای مانند، کاهش همخطی بین متغیرها و تورش برآودر و اندازه گیری اثراتی که در دادهای مقطعی و سری زمانی قابل شناسایی نیست، استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که ریسک نقدشوندگی و نسبت ارزش دفتریBM به ارزش سهام تاثیر معنی داری بر قیمت سهام در بورس تهران ندارد، و لی P/E و اندازه شرکت تاثیر معنی داری بر قیمت دارند و این نشان دهنده اهمیت بیشتر متغیرهای اخیر نسبت به ریسک نقدشوندگی و BM در قیمت گذاری در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.کلید واژگان: نقد شوندگی, ریسک نقدشوندگی, قیمت گذاری سهام, روش رگرسیونی پانل دیتا, مدلGLS
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.