به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "political thought" در نشریات گروه "میان رشته ای"

تکرار جستجوی کلیدواژه «political thought» در نشریات گروه «علوم انسانی»
جستجوی political thought در مقالات مجلات علمی
  • احمدرضا هفت برادران، سید حسن ملائکه *، محمدرضا اقارب پرست

    آیت الله طالقانی از تبار نواندیشان دینی در عصر حاضر است که در مدت پنجاه سال فعالیت در عرصه سیاسی و اجتماعی و با تکیه بر قران، عمر خود را در راه احیای فکر و اندیشه دینی صرف کرد.عبدالرحمان کواکبی نیز از جمله مصلحان و احیاگران دینی مشهور تاریخ معاصر اسلام است. این پزوهش با هدف مقایسه اندیشه سیاسی آیت الله طالقانی و عبدالرحمان کواکبی در زمینه استبداد انجام شده است. فرض ما در این تحقیق بر این مساله استوار است که اندیشه سیاسی دو متفکر در زمینه استبداد، دارای شباهت ها و تفاوت هایی است. در این پژوهش در پی پاسخ به این سوال هستیم که چه شباهت ها و تفاوت هایی بین اندیشه سیاسی این دو اندیشمند در زمینه استبداد وجود دارد. نتایج پژوهش بیانگر این مساله است که هر دو اندیشمند مخالف هر گونه استبداد هستند و معتقد به مقابله با آن در همه ابعاد به خصوص مبارزه با استبداد دینی و سیاسی هستند. تفاوت دیدگاه این دو ریشه در تفاوت دیدگاه شیعه و اهل سنت در زمینه تشکیل حکومت، به خصوص دیدگاه آیت الله طالقانی در زمینه تشکیل حکومت در زمان غیبت معصوم (ع) است. روش تحقیق در این مقاله مقایسه ای است.

    کلید واژگان: آیت الله طالقانی, اندیشه دینی, عبدالرحمان کواکبی, استبداد, اندیشه سیاسی
    Ahmadreza Haftbaradaran, Seyed Hasan Malaekeh *, Mohammadreza Aghareb Parast

    Ayatollah Taleghani belongs to the lineage of contemporary religious reformers who, over fifty years of political and social activity, dedicated his life to the revival of religious thought and ideology, grounded in the Quran. Similarly, Abdul Rahman Kawakibi is among the renowned reformers and revivalists in the modern history of Islam. This research aims to compare the political thought of Ayatollah Taleghani and Abdul Rahman Kawakibi on the issue of despotism. Our hypothesis in this study is based on the assertion that the political thought of these two thinkers on despotism exhibits both similarities and differences. In this research, we seek to answer the question: What are the similarities and differences between the political thoughts of these two intellectuals regarding despotism? The research findings indicate that both thinkers oppose any form of despotism and advocate for resistance against it in all dimensions, particularly in combating religious and political despotism. The difference in their viewpoints stems from the divergent perspectives of Shia and Sunni regarding the establishment of governance, especially Ayatollah Taleghani's view on forming a government during the occultation of the Infallible Imam. The research method employed in this article is comparative.

    Keywords: Ayatollah Taleghani, Religious Thought, Abdul Rahman Kawakibi, Despotism, Political Thought
  • فاطمه طوسی*، محمدحسین طاهری خسروشاهی

    انقلاب اسلامی در مسیر تحقق آرمان های خود، نیازمند تشکیل دولت مطلوب اسلامی است؛ این دولت باید ظرفیت ساختن تمدن نوین اسلامی را داشته باشد؛ ازاین رو می توان موقف کنونی انقلاب اسلامی را مرحله ی دولت سازی تمدنی نامید. اما مساله این جاست که این مرحله، به نحو شایسته و بایسته ای پیش نرفته است. هدف از این پژوهش، آسیب شناسی عوامل دخیل در عدم تحقق دولت مطلوب اسلامی است. به نظر می رسد که پدیدارشدن برخی موانع فرهنگی در حیات اجتماعی شیعیان، مسیر دولت سازی تمدنی را مختل کرده است. پرسش اصلی ما این است که چه موانعی موجب تضییق فرهنگ سیاسی شیعیان برای دولت سازی تمدنی شده اند؟ روش تحقیق ما، روش قیاسی و مبتنی بر چارچوب نظری برگرفته شده از «الگوی تحلیل سه گانه ی اندیشه ی سیاسی اسلام» است. در این پژوهش با تمرکز بر دو ساحت «باور سیاسی» و «اندیشه ی سیاسی»، به آسیب شناسی ساحت فرهنگ سیاسی برسازنده ی دولت اسلامی پرداخته و نشان داده ایم که ازیک سو «حیرت در عصر غیبت»، «استبدادزدگی» و «استعمارزدگی» باعث تضعیف باورهای سیاسی شیعیان شده و از سوی دیگر «عدم امتداد اجتماعی فلسفه ی اسلامی» و «فقدان فقه حکومتی»، نابسندگی اندیشه ی سیاسی شیعیان برای دولت سازی تمدنی را در پی داشته است.

    کلید واژگان: تمدن نوین اسلامی, دولت مطلوب اسلامی, باور سیاسی, اندیشه ی سیاسی, فرهنگ سیاسی شیعیان
    Fatemeh Toussi *, MohammadHossein Taheri Khosroshahi

    Islamic Revolution In the course of realizing its aspirations, demands to formation of an optimal Islamic state; that state should have the capacity of building the modern Islamic civilization. thus, we can call the present phase of the Islamic revolution, the phase of civilizational statebuilding. The problem is that this stage does not progress as well as we need. the aim of this study is pathology of factors associated with the realization of the desired Islamic state. It seems that the emergence of some cultural barriers in the Shia social life was disrupted the path of civilizational statebuilding. our main question is, what are the obstacles that made the arena of political culture of Shiite more limited in statebuilding phase? our method in this study is the deductive approach and our theoretical framework is taken from the "pattern of the triple analysis of the political thought of Islam". In this study, by researching the two areas of "political belief" and "political ideas", we have dealt with the pathology of the field of political culture that builds the Islamic state and We have shown that on the one hand, "astonishment in the age of absence", "authoritarianism" and "colonialism" have weakened the political beliefs of the Shiites; On the other hand, the "lack of social extension of Islamic philosophy" and the "lack of governmental jurisprudence" have led to the inadequacy of Shiite political thought to build a civilized state.

    Keywords: New Islamic Civilization, Optimal Islamic State, Political Belief, Political Thought, Shiite Political Culture
  • علی بهرامی*، فرهاد زیویار
    هدف از انجام این پژوهش، تبیین مولفه های اندیشه سیاسی محقق سبزواری به عنوان شیخ الاسلام پایتخت دولت صفوی در تمدن شیعی ظهوریافته آن دوران است. گردآوری اطلاعات این پژوهش، با روش اسنادی و کتابخانه ای انجام شده و بر چارچوب نظری شلدون ولین استوار است. ولین با الهام از نظریه انقلاب های علمی توماس کوهن، بیان می دارد که یک پارادایم سیاسی از طریق سرآمد آن شکل می گیرد، توسط کارورزان صرفا به کارگرفته می شود و به وسیله پارادایم سازان بدون دگرگونی بنیادین و با حفظ چارچوب اصلی، ویژگی هایی از آن تغییر یافته یا عناصری به آن افزوده می شود. در این تحقیق، با استفاده از نظریه پاردایم های سیاسی ولین، الگویی از فکرسیاسی محقق سبزواری با تکیه برکتاب «روضه الانوار عباسی» در نسبت با محقق کرکی در تمدن شیعی دوران صفوی به دست آمده است. براساس تحلیل داده های این تحقیق، محقق سبزواری به عنوان پارادایم ساز در چارچوب پارادایم محقق کرکی به عنوان سرآمدپارادایم، مولفه های فکرسیاسی خویش را سامان داده است. وی در نسبت با سه مولفه اصلی فکرسیاسی محقق کرکی شامل: 1.حلیت اخذ خراج سلطان، 2.اقامه نماز جمعه در دوران غیبت، 3.مشروعیت دهی به حکومت صفوی، اولی را پذیرفته دومی را از وجوب تخییری به وجوب عینی تبدیل کرده و در مولفه سوم سه عنصر «عدل»، «عدالت» و «اعتدال» را به عنوان یک زنجیره مفاهیم به هم پیوسته، بیان داشته است. از نظر محقق سبزواری، «عدل» در شخص سلطان، «عدالت» در طبقه بندی علما و «اعتدال» در طبقه بندی مردم، نمایان می شود و پس از تکمیل این زنجیره، سلطنت مشروع می گردد.
    کلید واژگان: تمدن شیعی, اندیشه سیاسی, محقق کرکی, محقق سبزواری, حکومت صفوی
    Ali Bahrami *, Farhad Zivyar
    The purpose of this study is to explain the components of political thought of the researcher Sabzevari as Shaykh al-Islam, the capital of the Safavid state in the emerging Shiite civilization of that time. The data collection of this research is done by documentary and library method and is based on the theoretical framework of Sheldon-Welin. Inspired by the theory of scientific revolutions, Thomas Cohen states that a political paradigm is formed through its superiority, is used only by practitioners, and is modified or modified by paradigm makers without fundamental change and while retaining the original framework. It becomes. In this research, using the theory of political paradigms of Valin, a model of political thought of a green researcher based on the book "Roza Al-Anwar Abbasi" in relation to a Turkish scholar in the Shiite civilization of the Safavid period has been obtained. Based on the analysis of the data of this research, the researcher Sabzevari as a paradigm maker has organized the components of his political thought within the framework of the paradigm of the researcher Karaki as the leading paradigm. In relation to the three main components of the political thought of the scholar Karaki, including: "Justice" has been expressed as "justice" and "moderation" as a chain of interconnected concepts. According to the researcher, "justice" appears in the person of the sultan, "justice" in the classification of ulema and "moderation" in the classification of the people, and after the completion of this chain, the monarchy becomes legitimate.
    Keywords: Shiite civilization, Political Thought, Mohaghegh Karaki, Mohaghegh Sabzevari, .Safavid rule
  • جعفر فسائی*، علی بلاغی اینالو
    نقطه آغاز ارتباط مطالعات و تحقیقات حوزه ادبیات فارسی با آراء و نظریات نیکولوماکیاولی حدودا به اوایل سده بیستم باز می گردد. پس از این تاریخ، آثارنسبتا قابل توجهی متعلق به سنت ادب فارسی در پرتو آراء و نظرات ماکیاولی به نقد گذاشته شده است و این روند همچنان نیز ادامه دارد. نوشتار حاضر نخست به تبارشناسی این جریان در پژوهش های حوزه ادبیات فارسی فارسی و سپس به تحلیل و بررسی نحوه مواجهه این گونه تحقیقات با آراء و نظریات نیکولو ماکیاولی پرداخته است. نتایج نشان می دهد، که غالب این تحقیقات، به دلیل عدم توجه به جایگاه واقعی ماکیاولی و زمینه های تاثیرگذاری وی در فضای فرهنگی و گفتمان سیاسی غرب، به برداشتی غیرجامع و تک بعدی از آراء و نظریات وی نایل شده اند و مسیرهای دیگری را که با واقعیت و متطق درونی آثار ماکیاولی انطباق بیشتری دارد؛ نادیده انگاشته اند. این مسئله در تحلیل نهایی، مطالعات ادبی را تحت تاثیر قرار داده و غالبا موجب قرایت های نه چندان دقیق از متون شده است.
    کلید واژگان: نقد و نظریه ادبی, ماکیاولی, اندیشه سیاسی, قدرت, اخلاق
    Jafar Fasaei *, ALI BALAGHI
    Machiavelli's relation to literary theory goes back to the early twentieth century. After this date relatively significant works in Persian literature have been criticized by Machiavelli's Thoughts. And this process continues until now. The present article first deals with the genealogy of this process in Persian literary criticism And then he looks at the pathology of such research. . The results show that most of this flow is due to disregard of Machiavelli's actual position In the discourse of Western political thought And by reducing the ideas of this thinker- Because of the use of incorrect translations- Provides incomplete information about Machiavelli and thus This misconception as a literary theory has been applied in the process of literary criticism Its sum often results in incomplete results and inaccurate readings of texts.
    Keywords: Criticism, Literary Theory, Machiavelli, political thought, Power, Ethics
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال