به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « محقق نایینی » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • محمدامین کبیری *

    «حق» و «حکم» از کلیدواژه های مهم و کاربردی در فقه معاملات و حوزه حقوق خصوصی است. اینکه ماهیت حق و تعریف دقیق آن چیست، در میان فقیهان مورد اختلاف است. در این بین، تحلیل های محقق نایینی، دارای اهمیت فراوانی است و آثار متعدد خاصی بر آن مترتب می شود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به این نتیجه رسیده است که دیدگاه محقق نایینی در مورد ماهیت حق، نظریه «سلطنت ضعیفه» است. این دیدگاه، نگاه جدید و قابل توجهی به مقولاتی، مانند «حق»، «ملک» و «سلطنت» به دنبال دارد. برای اثبات این نظریه، علاوه بر تحلیل ها و ارتکازهای عقلایی، به برخی ادله روایی نیز استشهاد شده است. هم چنین این نظریه، آثار فقهی حقوقی خاصی به دنبال دارد که در این تحقیق، به چهار نمونه از آن اشاره خواهد شد. از دیگر مباحث مهم این حوزه، تفاوت بین حق و حکم است. در نظر محقق نایینی، بین حق و حکم، هم تفاوت ثبوتی و هم اثباتی وجود دارد. از ثمره های این تحلیل، نگاهی خاص به عقود جایز و لازم، و پیدایش دو مفهوم «لزوم حقی» و «لزوم حکمی» است که از نو آوری های محقق نایینی محسوب می شود.

    کلید واژگان: حق, حکم, سلطنت, ماهیت حق, محقق نایینی}
    MohammadAmin Kabiri*

    "Right" and "ruling" are important and practical keywords in transactional jurisprudence and the field of private law. What is the nature of right and its precise definition is disputed among jurists. In the meantime, Naini's analysis is very important and many special works are related to it. This article has come to the conclusion with the descriptive-analytical method and using library sources that Naini's view on the nature of right is the "weak kingdom". This theory takes a new and significant look at categories such as "right", "property" and "kingdom". To prove this theory, in addition to rational analysis and concentration, some narrative arguments have also been mentioned. Also, this theory is followed by certain legal jurisprudential works, which will be referred to four examples of these works in this research. Another important topic in this field is the difference between right and ruling. In Naini's opinion, there is both an existential difference and an evidentiary difference between right and ruling. One of the results of this analysis is a special look at permissible and necessary contracts, and the emergence of the two concepts of "legal necessity" and "judgmental necessity", which are among the initiatives of Mohaghegh Naini.

    Keywords: Right, Nature of Right, ruling, monarchy, Naini Researcher}
  • محسن یوسفی *

    حدیث رفع از مهم ترین ادله در تبیین احکام ثانوی است که 9 عنوان را در خود جای داده است؛ در حالی که عمده تلاش اصولی ها منعطف به فقره «ما لایعلمون» در بحث برایت شده و در فقه نیز به صورت پراکنده، ذیل مباحث گوناگون به برخی فقرات دیگر اشاره شده است. از طرفی، بیشتر دانشمندان، حکم تکلیفی عروض عناوین ثانوی بر موضوعات مختلف را شرح داده اند و پژوهش جامع و کاملی در زمینه حکم وضعی معروض این عناوین ارایه نشده است؛ مگر محقق نایینی که به تفصیل، حالت های گوناگون تعلق این عناوین را تحلیل کرده اند. در پژوهش پیش رو به روش توصیفی و تحلیلی با استفاده از نرم افزارهای علمی، به واکاوی احتمال ها و صورت های مختلف عروض عناوینی، مانند اضطرار، خطا و اکراه بر احکام وضعی اهتمام شده است و در نتیجه، به استنباط محقق نایینی، جریان حدیث رفع در اسباب بر خلاف اجزاء و شرایط صحیح دانسته شده و در مسببات نیز مصب این عناوین در دو حالت تصویر شده است؛ ایرادهای وارد به شمول رفع نسبت مسبب اعتباری مرتفع گردید؛ هر چند تحقق خارجی آن دچار خدشه بود و در فرض مسبب تکوینی، رفع این امور، نامعقول دانسته شده است.

    کلید واژگان: حدیث رفع, حکم وضعی, رفع تشریعی, سبب و مسبب, محقق نایینی, معاملات}
    Mohsen Yousefi *

    Hadith Raf' is one of the most important evidences in the explanation of secondary rulings, which includes 9 titles, but the main efforts of the usulists are focused on the paragraph "Malaya'lamun" in the debate freeness, and in jurisprudence, it is scattered under different topics to some paragraphs. On the other hand, scientists have often described the Taklifi rulings of secondary titles on various topics, and no comprehensive and complete research has been presented in the field of the Waz'i rulings of these titles, except Mohaqeq Naini who have analyzed in detail the different states of belonging to these titles.In the following article, using descriptive and analytical methods, using scientific software, attention has been paid to analyzing the possibilities and different forms of topics such as urgency, error, and reluctance when are loaded on Waz'i rulings, and as a result, according to Mohaqeq Naini's inference, the Hadith Rafa' in the causes is considered to be correct and sound but in details and conditions is not correct, and in effects, there are two cases regarding the inclusion of Hadith Rafa' effects: It includes contractual effects but does not include existential effects. It is concedered unreasonable.

    Keywords: Mohaghegh Naini, Hadith Rafa', Waz'i Ruling, Transactions, cause, effect, legal Rafa'}
  • محمد قاسمی*، حسین رجایی

    اعتزال و اعتراض سیاسی از گونه های مخالفت و مبارزه با نظام سیاسی مستقر است. در اولی، مخالف سیاسی، عزلت و گوشه گیری را اختیار نموده و با عدم مشارکت و سکوت سیاسی در صدد تضعیف نظام سیاسی حاکم بر می آید. در اعتراض سیاسی، مخالفت با اقدام و به قصد ضربه زدن به نظام سیاسی، ابراز می شود. بررسی دیدگاه فقهی فقیهان شیعه بویژه محقق نایینی پیرامون حکم فقهی اعتزال و اعتراض سیاسی، پرسش اصلی پژوهش پیش رو است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای نشان می دهد که فقیهان شیعه تا قبل از نهضت مشروطه، در مساله اعتراض و اعتزال سیاسی، میان حاکمان عدل و جور تفکیک قایل شده اند. اگر چه فقیهان شیعه از جنبه نظری، اعتراض و اعتزال سیاسی نسبت به حاکم جور را موجه می دانند؛ ولی سیره عملی آنان، بیشتر بر اعتزال سیاسی متمرکز بوده است. آنها در نسبت با حاکم عادل، سخنی از اعتزال سیاسی به میان نیاورده اند؛ با این حال، اعتراض سیاسی را ناموجه دانسته اند. نایینی علاوه بر اینکه به صراحت اعتزال سیاسی را نوعی مبارزه با حکومت مستقر می داند؛ اعتراض سیاسی را نیز وارد عرصه عمل فقیهانه خویش نموده است. از برخی دیدگاه های فقهی نایینی به دست می آید که ایشان مساله «النصیحه لایمه المسلمین» را با اعتراض سیاسی خلط کرده و در نتیجه حتی علیه حاکم عادل نیز اعتراض سیاسی را موجه دانسته است. در حالی که موضوع اعتراض سیاسی به معنایی که بیان شد حاکم جایر است.

    کلید واژگان: اعتراض سیاسی, اعتزال سیاسی, اندیشه فقهی, فقیهان شیعه, محقق نایینی}
    Mohammad Ghasemi *, Hosein Rajaei

    political oust and protest are types of opposition and struggle against the established political system. In the first one, the dissident chooses isolation and seclusion and seeks to weaken the ruling political system by non-participation and political silence. In political protest, opposition is expressed by action with the intention of endamage the political system. Examining the jurisprudential point of view of Shia jurists - especially Moḥaqeq Nāini- regarding the jurisprudential rule of political oust and protest is the problem of the present research.This article through descriptive – analytical way and library information says that the Shia jurisprudents until the constitutional movement have made a distinction between the just rulers and cruel ones in the issue of political protest and oust. Although the Shia jurists theoretically consider political protest and oust towards cruel ruler to be justified; But their practical way has focused more on political oust. They have not mentioned political oust in relation to just rulers; At the same time, they considered the political protest unjustified. In addition to the fact that Nāini clearly considers political oust as a kind of struggle against the established government; He has also included political protest in his jurisprudential thought. From some of Naini's jurisprudential opinions, it can be concluded that he confused the issue of "Advice to the Muslims" with political protest, and as a result, he considered political protest justified even against a just ruler, while the subject of political protest - in the sense that was expressed - is the cruel ruler.

    Keywords: Political Protest, Political Oust, jurisprudential thought, Shia Jurists, Moḥaqqeq Nāini}
  • محمد حسن غضنفری*، امیر حسین غضنفری
    طبق نظر مشهور اصولیان در علم اجمالی، احتیاط به معنای وجوب موافقت قطعی، در اطراف شبهه محصوره، لازم است و در اطراف شبهه غیر محصوره لازم نیست. از این رو، تعیین ضابطه برای محصوره بودن یا نبودن شبهه، امری ضروری می باشد. محقق نایینی با بیان این که غیر محصوره بودن شبهه دارای دو ضابطه، یعنی کثرت عدد اطراف و عدم امکان جمع تمام اطراف در استعمال است، به بیان ضابطه ای جدید پرداخته و با توجه به همین نکته، علاوه بر عدم وجوب موافقت قطعی قایل به جواز مخالفت قطعی در اطراف این نوع شبهه نیز گردیده است. او با اختیار قول به جواز مخالفت قطعی در این نوع شبهات در مقابل قول مشهور امامیه که فقط مخالفت احتمالی را تجویز کرده اند، ایستاده است. به نظر می رسد اختلاف نظریه محقق نایینی با مشهور، اختلافی نیست که به مقام عمل مکلفان سرایت کرده باشد؛ بلکه این اختلاف صرفا در ناحیه نظر و در تعیین ضابطه علمی غیر محصوره بودن مشتبه می باشد. از این رو، در نوشتار حاضر به بررسی دقیق مراد محقق نایینی از ضابطه ادعایی در غیر محصور بودن مشبهه، با توجه به مطالب اصولی و تطبیقات فقهی این بحث، پرداخته می شود.
    کلید واژگان: شبهه, مشتبه, علم اجمالی, غیر محصوره, مخالفت قطعی, محقق نایینی}
  • محمد عشائری منفرد*

    باب تزاحم یکی از مسایل پرکاربرد دانش اصول فقه است. در این دانش، معمولا باب تزاحم را با چند مقدمه و چهار مساله تبیین می کنند: نخست تعریف باب تزاحم، دوم تخییر در فرض عدم تقدم هیچ یک از دو حکم متزاحم و مساله سوم و چهارم نیز به مرجحات و امکان سنجی تقدیم محتمل الاهمیه اختصاص دارد. این مساله اصولی هرچند در ابواب مهم فقهی از جمله فقه حکومی، فقه اجتماعی و... کاربرد وسیعی دارد، اما در دانش اصول فقه، دیرینه کهنی ندارد. مساله تحقیق حاضر، این است که نخستین دانشمند اصولی که این نظریه را به صورت سامان های چهارضلعی مطرح کرد، چه کسی بوده و پیش از او چه تلاشی در این زمینه صورت گرفته است. این مقاله با تحلیل تاریخی باب تزاحم در دانش اصول و با جستجو در منابع علم فقه و علم اصول فقه، این فرضیه تحقیق را ثابت می کند که محقق نایینی برای نخستین بار نظریه جامع تزاحم را مطرح کرد.

    کلید واژگان: باب تزاحم, اهم و مهم, محقق نایینی, مرجحات باب تزاحم}
  • محمدجواد نصر آزادانی*، روح الله ارجاوند

    محقق نایینی در بحث ادوات دال بر عموم نظریه ای را مطرح می کند مبنی بر اینکه جهت استفاده دلالت اداتی مانند «کل» بر استیعاب جمیع افراد، در مدخول ادوات عموم نیاز به جریان مقدمات حکمت می باشد. از آن جایی که این نظریه منشا ورود اشکالات متعدد بر نایینی شده است در مقاله حاضر به طرح و بررسی مهمترین اشکالات وارد شده به نظریه ایشان پرداخته می شود.حاصل اشکال پذیرفته شده در مقاله حاضر به مرحوم نایینی نسبت به لزوم جریان مقدمات حکمت در مدخول ادواتی مثل «کل» عبارت از آن است که در چنین مواردی مولی با آوردن ادوات عموم تصریح به عدم دخالت قید زاید می کند بنابراین جایی برای دلالت سکوتی و جریان مقدمات حکمت جهت احراز عدم دخالت قید وجود ندارد.ثمره بحث حاضر در تعارض بین مطلق و عام روشن می شود که مشهور اصولیین در این بحث عام را بر مطلق مقدم نموده اند و اگر عام نیازمند جریان مقدمات حکمت باشد، محلی برای تقدم عام بر مطلق نخواهد بود.این نوشتار به روش مراجعه به منابع کتابخانه ای می باشد و جمع آوری اطلاعات به صورت رایانه ای پیرامون اهداف مورد نظر انجام گرفته است.

    کلید واژگان: مقدمات حکمت, ادوات عموم, اطلاق, محقق نایینی}
  • فردین مرادخانی*، مرضیه صادقیان
    هدف پژوهش حاضر تبیین و واکاوی مفهوم "حق" در اندیشه ی متفکران عصر مشروطه به ویژه محقق نایینی بود. در این راستا، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی آرای فقی هان مشروطه خواه و اشاره به نوآوری های آخوند خراسانی و محمد اسماعیل محلاتی در مساله ی "حق"، نقش بی بدیل نایینی در پی ریزی طرحی نو در مفهوم "حق" و انواع آن بررسی شده و با بررسی اندیشه های مختلف در کنار اندیشه ی نایینی، برجستگی ها و کاستی های دستگاه فکری او در خصوص مفهوم حق مشخص شد. نتایج نشان داد، نایینی بیش از سایر هم عصران خود، در تبیین مفهوم "حق" و اقسام آن موفق بوده و حقوقی را هم در گستره ی یک واحد سیاسی و هم در گستره ی جهانی برای افراد شناسایی کرده است.
    کلید واژگان: حق, محقق نایینی, عصر مشروطه, فقیهان مشروطه خواه, حقوق ملت, آخوند خراسانی, محمد اسماعیل محلاتی}
    Fardin Moradkhani *, Marziyeh Sadehiyan
    The aim of this study was the explanation and analysis of the concept of "the right" in the thought of constitutional age thinkers, especially “ Naini”.In this regard, with the descriptive - analytic method, in addition to studying the votes of constitutionalist jurisconsults and referring to “ Akhund Khurasani and Mohammad Ismail Mahallati”’s innovation in the "the right" question, the unique role of “Naini” in the erection of a new scheme in the concept of "the right" and its variants have been investigated, and by examining different thoughts along with the thought of, it was noted that defects and benefits of his intellectual system regarding the concept of “The right” were determined. The results showed that he has been successful compares to others in explaining the concept of "The right" and all its forms, and has identified it in the range of a political unit as well as the global range for individuals.
    Keywords: the Right, “Naini”, the constitutional age, constitutionalist jurisconsults, the rights of people, “Akhund Khurasani”, ”Mohammad Ismail Mahallati”}
  • مصطفی همدانی*
    در تاریخ فقه شیعه، همواره این انگاره وجود داشته است که کودکان در هر حال دارای تکلیف نیستند و کیفر اخروی ندارند. این اندیشه غالب، مشتمل بر رهاورد آزادانگاری برای کودکان مراهق است که پیامدهای تربیتی و اجتماعی ناگواری دارد. رویکرد یادشده در سده اخیر توسط محقق نایینی به چالش کشیده شده است. ایشان بر این باور بودند که کودکان ممیز، در احکام عقل مستقل دارای کیفر اخروی هستند. این نظریه به دلیل معارضه با حدیث «رفع القلم» با اشکال همه متاخران همراه شده است، جز برخی از معاصران که تنها حکم به کیفر داشتن چنین کودکی کرده اند؛ بدون اینکه مشکل معارضه با حدیث یادشده را حل کنند.
    تحقیق حاضر با روش اسنادی کتابخانه ای و با تحلیل بینامتنی برای کشف اندیشه های پیشین و پسین از نظریه محقق نایینی، این نظریه را با یک تصحیح یعنی اختصاص به کیفر داشتن کودک در تخلف از مستقلات عقلیه ای که با امتنان بر غیر او منافی باشد، بازسازی و بازآفرینی کرده و اشکال افراد یادشده را با اثبات تضییق ذاتی حدیث مذکور به غیرمستقلات عقلیه پاسخ داده است.
    کلید واژگان: کودک مراهق, کیفر کودک مراهق, محقق نایینی, مستقلات عقلیه}
    Mostafa Hamadani *
    In history of Shia jurisprudence, it is supposed that children have no duty and obligation, so there is no punishment in hereafter for them. This dominant idea is considered a kind of freedom for immature children and has unpleasant educational and social consequences. In recent century above- mentioned approach is challenged by one researcher called Naeini; but his theory about children punishment in independent sentences of intellect is not accepted by late-comers due to its conflict with hadith of Raf' al-Qalam while some contemporary scholars decree a punishment for such children without solving the problem of its conflict with the mentioned hadith.
    This study is done by documentary- library method and intertextual analysis to discover the ideas before and after Naeini about this theory. This theory is rebuilt and recreated by allocating punishment for children that violate intellectual sentences (or orders), because God forgives sin and violation related to him and God's forgiveness and kindness does not cover violation in other human rights, accordingly problem of mentioned people is answered by proving inherent restriction of mentioned hadith toward independent intellectual sentences.
    Keywords: Naeini the researcher, intellectual sentences (or orders), immature children, punishment of immature children}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال