به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « Tanqih al Manat (extraction of the underlying reason) » در نشریات گروه « علوم انسانی »

  • محمد جعفری هرندی
    فقی هان امامی مذهب در کتابهای اصول فقه خود همراه با بحث از چگونگی استفاده از کتاب و سنت و اجماع برای یافتن احکام، عقل را هم به بحث می گذارند و فی الجمله اتفاق نظر دارند که با عقل هم می توان حکم شرعی را به دست آورد. استفاده از عقل عمدتا تحت عناوین «مستقلات عقلی»، «استلزامات عقلی»، «دلایل لبی»، «تنقیح مناط» و «درک ملاک» مورد بحث قرار گرفته است. اما همین فقی هان وقتی نوبت به استفاده از قیاس، آن هم از نوع مستنبط، برای اثبات حکم شرعی می رسد، پس از استناد به روایات ناهی از عمل به قیاس، عمدتا به دلیل آنکه عقل توانایی استنباط علت را ندارد، بر آن می تازند و با حجیت آن به مقابله برمی خیزند. اکنون این سوال مطرح است که با همه اهمیت و گستردگی عقل، چه شده است که هنگام به کارگیری آن در قیاس که فرا می رسد، مردود شمرده می شود، اما در موارد یادشده و شاید مواردی دیگر منشا استنباط حکم شرعی، حداقل برای مجتهدان، به حساب آمده است. در این نوشته بر این نکته تاکید شده است که چون علت حکمی به وسیله عقل استنباط شود، می توان آن علت را به جهت آنکه حکم عقل است و عقل یکی از مآخذ استنباط حکم می باشد، در جای دیگر هم ملاک حکم قرارداد و ارزش چنین علتی نباید کمتر از حکمی باشد که عقل محض مستقلا بدان پی می برد و لذا قیاس مردود در مذهب امامیه بدین معنای متعارف نباید انگاشته شود؛ بلکه آنچه در نصوص دایر بر رد قیاس آمده، به معنای دیگری است.
    کلید واژگان: عقل, لبی, تنقیح مناط, درک ملاک, قیاس}
    Mohammad Jafari Harandi
    In their books on Islamic jurisprudence, Imāmīyya jurists consider the concept of reason/ rational argument along with the Book of Allah, the Sunnah and Consensus as various ways for inferring Islamic rules, unanimously agreeing that reason/ rational argument can be used for reaching religious rules. The use of rational argument is mainly discussed under the categories of Mustaqillat Aqliyah (the independently rational), Istilzamat Aqliyah (the dependently rational), non-literal proofs; proofs other than those which are in statements, such as the Sunnah and Consensus), Tanqih al-Manat (extraction of the underlying reason) and Fahm al-Maay’ir (understanding of criterion). However, when it comes to the use of analogy – particularly of the inferred type – to establish religious rules, these jurists defy rational argument definitively, arguing that it cannot infer the underlying reason, after making references to Islamic narratives that forbid acting based on analogy. But we are faced with a critical question: How is that reason/ rational argument, with all its importance and breadth, is rejected when it comes to analogy whereas it is the basis for inferring religious rules in the above-mentioned cases, and perhaps in some other cases as well, at least for Mujtahids? The present undertaking emphasizes that the underlying reason of a religious rule, as inferred by and as the product of rational argument which is a valid source for inferring rules, can be used as criterion elsewhere too and it, thus, should not be devalued against a rule which is established independently by pure reason. As a result, analogy as apparently refuted in the Imamiyya School should not be read in the common sense of the term. Rather, textual arguments that refute analogy signify a completely different thing.
    Keywords: reason, rational proof, non, literal (proof), Tanqih al Manat (extraction of the underlying reason), Fahm al Maayir (understanding of criterion), analogy (qiyas)}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال