به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « آنتیموان » در نشریات گروه « علوم پایه »

  • راحله هاتفی*، کمال خدایی، فرهاد اسدیان، علی اکبر شهسواری

    فلزات سنگین می توانند از دو منشا طبیعی و یا انسانی وارد آب، خاک و چرخه مواد غذایی گردند که به دلیل عدم خودپالایی، انباشتگی در زنجیره غذایی و نبود نقش زیستی در بدن موجودات دارای خطرات زیست محیطی و بهداشتی می باشند. هدف از این مطالعه بررسی و پایش غلظت آرسنیک، آنتیموان، سرب و کادمیوم و ترسیم نقشه توزیع آلودگی در خاک زراعی حوضه آبریز بردسیر است. نمونه برداری از خاک براساس زمین شناسی، رعایت پراکنش مناسب، قضاوت کارشناسی و به صورت تصادفی انجام شد. در این راستا 105 نمونه خاک از عمق زیر 10 سانتیمتری برداشت گردید. نمونه ها با الک 2 میلیمتری الک شدند و بخش کوچک تر از 2 میلیمتر پودر و جهت آنالیز شیمیایی به روش ICP-MS به آزمایشگاه ارسال گردیدند. تحلیل آماری اندازه گیری غلظت فلزات سنگین منتخب، شاخص زمین انباشت، درجه آلودگی، فاکتور پتانسیل ریسک و ریسک اکولوژیک انجام شد. نتایج تحلیل آماری مبین عدم همبستگی آرسنیک و آنتیموان، روش انتقال متفاوت این فلزات و آلودگی کم تا شدید از نظر شاخص های آلودگی می باشد. نتایج کلی حاصل از نقشه های پراکنش و غلظت As و Sb مبین آلودگی خاک به آرسنیک در بخش مرکزی و شرقی تا خروجی حوضه در شمال محدوده است و آلودگی به آنتیموان در جنوب، غرب و شرق و تا حدودی مرکز محدوده واقع شده است. منشا اصلی آلودگی در محدوده زمین زادی و ناشی از زون های دگرسانی و ولکانیک های سنوزوییک است و منابع بشرزاد در ایجاد آلودگی اهمیت ندارند و تنها تفاوت روش انتقال آلودگی عناصر آرسنیک و آنتیموان سبب پراکندگی و تمرکز متفاوت آلودگی در محدوده شده است.

    کلید واژگان: آرسنیک, آنتیموان, زمین شناسی, شاخص آلودگی}
    Raheleh Hatefi *, Kamal Khodaei, Farhad Asadian, Sliakbar Shahsavari
    Introduction

    The geochemical characteristics of materials in the environment are related to the chemical properties of the sources. In other words, the concentration of heavy metals in the soil depends on the type and chemistry of the parent rocks, which has formed the soil through the weathering processes and has led to different concentration of heavy metals in the soils. In addition to the composition of the parent rocks, a variety of natural and man-made factors are effective in increasing element concentration in the environment which causes intense pollution. Therefore, in short, the earth has a direct impact on human health through the food chain (eating and drinking) and the inhalation of dust and gases. Thus, the main purpose of this study is investigation and monitoring the arsenic, antimony, lead and cadmium concentrations and plotting the map of pollution distribution in the agricultural soil of Bardsir catchment.

    Methodology

    Position of sampling points is determined according to expert judgment based on previous research, topographic maps, geology, satellite images and field study. These were selected to obtain the suitable distribution and zoning map of the study area. Also, characteristics identify the effect of geology on the pollution of the study area. 105 samples of composed agricultural soils were collected by averaging method from less than 10 cm in depth to prevent the potential effect of anthropogenic pollutants. Samples were sieved with a 2 mm sieve and particles smaller than 200 mesh were sent to the laboratory for 4-element chemical analysis by ICP-MS method. Statistical analysis was performed to measure the concentration of heavy metals, index of geo-accumulation, degree of pollution, risk potential factor and ecological risk.

    Results

    The results show that agricultural soils are polluted by arsenic and antimony (14% in terms of arsenic and 29.5% in terms of antimony), more than allowable levels in some parts of the study area. Statistical analysis also verified that only As and Sb show low to intense pollution while the contamination and risk of Cd and Pb are low. The As zoning map shows that the contaminated agricultural soils are located in the center and north (basin outlet) of the study area. This may be related to the irrigation with polluted river, which is located in the downstream of volcanic outcrops, or to the synergy of different polluted waters at the outlet of the area or flood irrigation. These can transfer the dissolved pollutants from upstream to agricultural land. The Sb concentration zoning shows that the agricultural soils with the highest pollution are located in the upstream and near outcrops including south, west, east, and center of the study area, which is due to the low solubility of antimony compared to arsenic.

    Conclusion

    The overall results indicate that the agricultural soil is polluted to arsenic and antimony in some areas. Evaluation of the origin of these elements showed that the pollution has mostly geogenic resources and is derived from alteration and Cenozoic volcanic outcrops while anthropogenic pollution showed a small contribution to pollution. The transport and re-precipitation of heavy metals is controlled by dissolution- precipitation and adsorption-desorption reactions, and its transporting is controlled by oxyhydroxides of these elements in the study area.

    Keywords: arsenic, Antimony, Geology, pollution index}
  • مهدی صفری، محیا منوچهری نیا*، ملیحه نخعی
    محدوده ی معدنی آنتیموان بندان - نیگنان در زون ایران مرکزی و حد مرزی بلوک لوت و بلوک طبس واقع شده است. لیتولوژی غالب در محدوده معدنی آنتیموان بندان - نیگنان سنگ های آهک دگرگونی، اسلیت، ماسه سنگ و بخش اعظم منطقه رسوبات نمکی و آبرفتی می باشد. کانی زایی استیبنیت همراه با گالن، پیریت، کانی های اکسید و هیدروکسید آهن، کوارتز، باریت و کلسیت با بافت هایی مانند پرکننده فضای خالی، رگه ای، برشی و پراکنده در سنگ میزبان محدوده ی معدنی آنتیموان بندان-نیگنان می باشد. کانی زایی در محدوده ی معدنی آنتیموان بندان نیگنان در حدفاصل مرمرهای حاصل از دگرگونی سنگ آهک و دولومیت رخ داده است. نتایج به دست آمده از مطالعات ریزدماسنجی کانی کوارتز بیانگر آن است که، دمای همگن شدگی 150 تا 265 درجه ی سانتی گراد تشخیص داده شد، دمای ذوب آخرین بلور یخ 3/0- تا 5/7- درجه سانتی گراد است و درجه شوری 5/0 تا 11 درصد وزنی معادل نمک طعام با محدوده ی فراوانی 2 تا 3 وزنی معادل نمک طعام محاسبه گردیده است. با توجه به شواهدصحرایی، میکروسکوپی و دماسنجی، ژنز احتمالی محدوده ی معدنی آنتیموان بندان-نیگنان احتمالا در محدوده ی کانسار اپی ترمال قرار می گیرد.
    کلید واژگان: زمین شناسی, کانی شناسی, سیالات درگیر, آنتیموان, بندان}
    Mehdi Safari, Mahya Manouchehri Niya *, Malihe Nakhaae
    Antimony-Bandan Mining Area of ​​Niagara is located in the Central Iranian Zone and the boundary of the Lut Block and Tabas Block. The dominant lithology in the Antimony Band - Mining area is metamorphic limestones, slits, sandstones and much of the salt and alluvial sediment area. Mineralization of stibenite with galena, pyrite, iron oxide and hydroxide minerals, quartz, barite, and calcite with tissues such as vacuum fillers, veins, shear and dispersed in host rock of Antimony-Bandang Mining Mineral Range. Is. Mineralization has occurred in the Niemannian Antimony Mineral Range at the intervals of marbles from limestone and dolomite metamorphism. The results of quartz mineral microscopy studies indicate that the homogenization temperature of 150 to 265 ° C was detected, the melting temperature of the last ice crystal was -0.3 to -7.5 ° C, and The salinity level of 0.5 to 11 wt% NaCl has been calculated with frequency range of 2 to 3 wt% NaCl. According to statistical, microscopic, and thermometric evidence, the probable genesis of the Antimony-Bond Nangan mineral range is likely to be in the epithermal ore deposit.
    Keywords: Geology, Mineralogy, Fluid inclusions, Antimony, Bandan}
  • اسماء پرمهر، محمد نیایی فر*، احمد حسن پور
    در این پژوهش نانو بلورک های گارنت ایتریوم آهن جانشانی شده با آنتیموان با فرمول ساختاری SbxY3-xFe5O12 (Sb-YIG) با 2/0، 1/0، 0x = به روش سل ژل تهیه شدند و اثر جانشانی آنتیموان بر ساختار بلوری توسط پراش سنج پرتوایکس (XRD) و بیناب سنجی تبدیل فوریه فروسرخ دور (Far FT-IR) بررسی شد. نتایج نشان داد که نمونه ها علاوه بر فاز گارنت دارای فازهای جانبی YFeO3 (YIP) ، α-Fe2O3و Sb2O4 بودند و با افزایش مقدار جانشانی، فاز گارنت کاهش یافته است. مقدار فاز گارنت و فازهای ناخالصی محاسبه شد و پس از آن درصد فاز آنتیموان جانشانی شده در جایگاه دوازده وجهی بدست آمد. در پایان، ویژگی های مغناطیسی نانوذرات با استفاده از مغناطیس سنج نمونه ی ارتعاشی (VSM) بررسی شد که مشخص شد مغناطش اشباع Sb-YIG با افزایش جانشانی کاهش یافته است.
    کلید واژگان: سل ژل, گارنت ایتریوم آهن, آنتیموان, بیناب سنجی تبدیل فوریه فروسرخ دور, مغناطیس سنج نمونه ی ارتعاشی}
    Asma Pormehr, Mohammad Niyaifar*, Ahmad Hassanpour
    In this study, antimony substituted yttrium iron garnet with a composition of (x = 0, 0.1, 0.2) nanoparticles were fabricated by Sol-Gel method. Garnet phase formation were investigated by X-Ray diffraction (XRD) and Fourier transform infrared spectroscopy (Far FT-IR). X-ray diffraction results show that the samples in addition to garnet phase has impurity phases of YIP, α-Fe2O3 and Sb2O4 which are appeared with incease of Sb ion substitution. The garnet phase and impurity phases was calculated using the formula klug. Percentage of the Sb ion in dodecahedral sites were calculated. Finally, Magnetic properties of nanoparticles were investigated using a vibrating sample magnetometer (VSM).The VSM pattern show that the saturation magnetization of Sb-YIG decreases as increasing the Sb concentration.
    Keywords: Sol-gel, Yttrium Iron Garnet, antimony, Fourier transform infrared spectroscopy, Vibrating Sample Magnetometer}
  • ناصر جمالی حاجیانی، سیدمجید قادریان*، ناصر کریمی
    آنتیموان از عناصر غیرضروری برای جانداران می باشد که دارای اثرات سمی متفاوتی در گیاهان است. با این حال برخی گیاهان می توانند با غلبه بر اثرات سمی آنتیموان، آن را جذب و در بافت های خود انباشته کنند. یکی از این گیاهان Tanacetum polycephalum می باشد. در این تحقیق، این گیاه از خاک های آلوده به آنتیموان مغانلو زنجان جمع آوری گردید که بالاترین مقدار آنتیموان در بخش هوایی این گیاه برابر با 8/127 میلی گرم بر کیلوگرم بود. نتایج حاصل از کشت این گیاه در شرایط پرلیت نشان داد که با افزایش غلظت آنتیموان در محلول غذایی وزن خشک ریشه و ساقه کاهش یافت و این کاهش در ریشه شدیدتر بود. مقدار آنتیموان در ریشه و بخش هوایی نیز با افزایش غلظت این عنصر در محیط کشت افزایش یافت. در تیمار 100 میلی گرم در لیتر مقدار عنصر در بخش هوایی برابر با 7/1697 میلی گرم بر کیلوگرم بود، در حالی که مقدار آنتیموان انباشته شده در ریشه بیشتر بود. همچنین با افزایش غلظت آنتیموان در محلول غذایی مقدار کلروفیل a و b کاهش یافت. در تیمارهای بالاتر از 5 میلی گرم در لیتر نسبت کلروفیل a به b افزایش یافت. همچنین مقدار کاروتنوئیدها و فعالیت آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز نیز با افزایش غلظت آنتیموان در این گیاه افزایش یافت. در مجموع با توجه به نتایج حاصل می توان گفت گیاه Tanacetum polycephalum دارای مقاومت و قابلیت جذب نسبتا بالایی برای آنتیموان می باشد و می تواند این عنصر را در بخش های هوایی خود انباشته کند؛ بنابراین می تواند برای پاکسازی مناطق آلوده به آنتیموان استفاده شود.
    کلید واژگان: آنتیموان, Tanacetum polycephalum, جذب, انباشت}
    Naser Jamali Hajiani, S.Majid Ghaderian*, Naser Karimi
    Antimony is a non-essential element for organisms. It has different toxic effects on organisms, especially on plants. However, some plants are able to counteract the toxic effects of antimony, uptake and accumulate it in their tissues. Tanacetum polycephalum is one of these plants. In this study, we collected plant samples from antimony polluted soils of Moghanlo mining area in Zanjan province, then analyzed samples in laboratory. The results showed that the highest amount of antimony in collected plants were 127.8 mg/KgDW in aerial parts. Also results of our experiment showed that increasing antimony concentration in the nutrient solution, decreased root and shoot dry weight and the decrease was more obvious in roots. Antimony accumulation in roots and shoots increased with increasing antimony concentration in treatments. In antimony concentration of 100 mg/L, antimony content in shoots was 1697.7 mg/KgDW. The amount of accumulated antimony in the roots was more than aerial parts. Also, with increasing antimony concentration in nutrient solution, the content of chlorophyll a and b were decreased. When antimony concentration in nutrient solution was up to 5 mg/L, the ratio of chlorophyll a/b was increased. The amount of carotenoids and catalase and ascorbat peroxidase activities also increased with increasing of antimony concentration in nutrient solution. In conclusion, Tanacetum polycephalum has a relatively high tolerance to antimony. It is able to uptake and accumulate antimony in its aerial parts; therefore this plant can be used to remediation of antimony contaminated soils.
    Keywords: Antimony, Tanacetum polycephalum, Uptake, Accumulate}
  • آزاده ملکزاده شفارودی، محمدحسن کریم پور
    منطقه اکتشافی سیرزار در شمال غربی تربت جام در استان خراسان رضوی واقع شده است. کانی سازی آنتیموان به صورت رگه ای و جانشینی در سنگ میزبان کربناته (پرمین) تشکیل شده است. کانی سازی اولیه در دو مرحله رخ داده است: 1) کانی سازی گالن ± پیریت ± کالکوپیریت ± اسفالریت ± سولفوسالت ± سولفید مس - آنتیموان همراه با باطله کوارتز و باریت و 2) استیبنیت ± پیریت ± اسفالریت همراه با باطله های کوارتز، باریت، دولومیت و کلسیت. کانی های ثانویه زون اکسیدان نیز شامل مالاکیت، آزوریت، کوولیت، آنگلزیت و بطور فرعی بیندهمیت، گوتیت، هماتیت و اکسیدهای آنتیموان است. کانی سازی مرحله اول با حدود 20 درصد سرب، 5/1 درصد مس، 5/0 درصد روی، 300 گرم در تن نقره، تا 5/1 درصد آنتیموان و 240 گرم در تن آرسنیک مشخص می شود. در کانی سازی مرحله دوم، تغییرات ژئوشیمیایی در نمونه هایی با فاصله از کانی سازی و از سنگ میزبان کربناته، در حریم رگه و نیز از نمونه های داخل تونل بررسی شد. مقدار آنتیموان تا 6700 گرم در تن در سنگ کربناته حریم رگه و سپس تا بیش از 26 درصد در داخل تونل افزایش پیدا کرده است. مقدار روی تا حدود 1/0 درصد است. بیشترین مقدار آرسنیک تا 342 گرم در تن، مس تا 103 گرم در تن و سرب تا 152 گرم در تن در نمونه های حریم رگه کانی سازی وجود دارد. سنگ میزبان کربناته تحت تاثیر آلتراسیون های سیلیسی شدن، باریتی شدن و دولومیتی شدن قرار گرفته است. این آلتراسیون ها، زمینه مناسب برای تشکیل کانی سازی را در سنگ میزبان فراهم نموده است. کانی سازی آنتیموان سیرزار از نوع اپی ترمال است. مجموعه توده های گرانیتوئیدی تربت جام در شرق منطقه، می تواند منشاء این کانی سازی باشد که تایید آن نیاز به بررسی بیشتر در منطقه وسیع تری دارد.
    کلید واژگان: آنتیموان, تربت جام, ژئوشیمی خرده سنگی, سرب, کانی سازی}
  • کانی سازی و تفسیر داده های ژئوفیزیک به روش IP/RS در منطقهی طلا - آنتیموان حسن آباد، شمال شرق ایران
    زهرا اعلمی نیا، محمدحسن کریم پور، محمدرضا حیدریان شهری، سیدمسعود همام
    منطقه ی پی جویی طلا- آنتیموان حسن آباد در شمال استان خراسان رضوی و 45 کیلومتری جنوب نیشابور واقع شده است. سنگ های آتشفشانی (ریولیت، ریوداسیت، تراکی آندزیت و آندزیت بازالت) و توده های نفوذی نیمه عمیق (ائوسن- الیگوسن) شامل بیوتیت دیوریت پورفیری، بیوتیت هورنبلند دیوریت پورفیری، هورنبلند مونزونیت پورفیری، بیوتیت میکرو گرانیت، گرانیت، میکرو گرانودیوریت و گرانو دیوریت در منطقه شناسایی شدند. زون های دگرسانی که در سطح و در گمانه ها شناسایی شدند عبارتند از: 1) زون آرژیلیک، 2) زون سرسیت- کوارتز و پیریت، 3) زون کربنات، 4) زون پروپیلیتیک و 5) زون سیلیسی. کانی زایی در سطح بیشتر به صورت رگه ای و گاهی رگچه ای، افشان و برشی دیده می شوند. هشت گمانه ی پی جویی در این گستره حفاری شدند. شبه مقاطع IP/RS، در سه نیمرخ صفر، W150، W300 با استفاده از بررسی های مغزه های حفاری تفسیر شده اند. نیمرخ صفر در بخش جنوب شرقی رگه ی طلا- آنتیموان بی هنجاری بارپذیری با مقدار بیش از 25 میلی ثانیه دارد که کوچکتر از نیمرخ W150 بوده و در عمق بیشتری قرار دارد. در نیمرخ W150 زون بی هنجاری با گسترش شمال شرقی جنوب غربی به بیش از 50 میلی ثانیه رسیده و بیشترین مقدار را در مرکز رگه ی اصلی داشته و با گسل قطع شده است. بی هنجاری بارپذیری به سمت شمال غربی رگه ی اصلی طلا- آنتیموان ادامه دارد و در نیمرخ W300 بصورت سه بی هنجاری ناپیوسته و کوچک دیده می شوند. بارپذیری بالا در هر سه شبه مقطع و گسترش زون بی هنجاری در آنها، موید حضور مواد رسانای سولفیدی بوده و با نتایج کانی سازی های مشاهده شده در گمانه ها همخوانی دارند. افزایش مقاومت ویژه ی الکتریکی در نیمرخ W150 با توده ی شبه آتشفشانی کوارتز مونزودیوریت پورفیری وابسته است که در گمانه ها مشاهده شده و به نظر می رسد سن آن جوانتر از گرانیت هاست. مشاهده ی میلونیت در گمانه ها و گسستگی بی هنجاری موید گسلی است که پیش از ایجاد کانی سازی توانسته توده ی شبه آتشفشانی کوارتز مونزودیوریت پورفیری را میلونیتی کند. بررسی های تفضیلی زمین شناسی، دگرسانی و کانی سازی سطحی و زیر سطحی گمانه ها برازش خوبی با بی هنجاری های IP/RS دارد و آن را تایید می کند. لذا می توان پیش بینی کرد که در بخش شمال شرقی نیمرخ W150، جائیکه کانی سازی در سطح دیده نمی شود ولی در عمق گسترش خوبی دارد، و بهتر است در حد فاصل ایستگاه 200 و 440 شمالی دو گمانه حفاری شود.
    کلید واژگان: آنتیموان, قطبش القائی, مقاومت ویژه ی الکتریکی, کانی سازی سولفیدی, دگرسانی}
    Mineralization and interpretation of geophysical survey, IP/RS, in Hassan Abad Gold-Antimony, northeast of Iran
    Z. Alaminia
  • محمدحسین زرین کوب، حمید گرانیان
    منطقه ی مورد بررسی در جنوب استان خراسان جنوبی، جنوب نهبندان واقع شده است. سه زون کانی زایی به صورت سه رگه در این منطقه وجود دارند که رگه ی شماره ی دو از آنتیموان به صورت استیبنیت غنی است و دارای بی-هنجاری طلا و جیوه است. این زون از یک مجموعه ی سیلیسی _ کربناتی همراه با استیبنیت، پیریت، کالکوپیریت و هیدروکسید آهن تشکیل شده است. بافت های این رگه ها، پر کننده ی فضای خالی، برشی و کلوئیدی است. کانی-زایی در درون گسل های عمیق ریشه در کنگلومرای کرم رنگ پالئوسن رخ داده است. این کنگلومرا دارای قاعده ای از ته نشست های گونه ی فلیشی و قطعاتی از افیولیت ملانژ است. گسل های کانی زایی شده دارای روند شمال باختری جنوب خاوری اند. فعالیت آتشفشانی جوان با ترکیب داسیت و آندزیت رخ داده است. بر اساس شواهد زمین شناسی صحرایی، بررسی های میکروسکوپی و داده های تجزیه ی، کانی زایی در یک سیستم وراگرمایی رخ داده است. تجزیه ی شیمیایی، ناهنجاری های آنتیموان، طلا و جیوه را در این پهنه ها نشان می دهد. عیار آنتیموان بین 14 گرم درتن تا 48/32 درصد، طلا بین 2/1 تا 472 گرم در هزار تن و جیوه بین 150 گرم در تن تا 8/1 درصد تغییر می کنند.
    کلید واژگان: کانی شناسی, زمین شیمی, آنتیموان, استیبنیت, افیولیت ملانژ, اپی ترمال}
    M.H. Zarrinkoub, H. Granian
    The study area is located south of Nehbandan, in southern Khorasan Province. There are three mineralization zones with three veins in this area which number two is antimony rich and has anomaly for Au and Hg. This zone is composed of silica-carbonate with stibnite, pyrite, chalcopyrite and Fe-hydroxide. The textures of veins are open space filling, brecciate and colloidal. Mineralization occurred in Paleocene buff color conglomerate in deep seated faults. The basal part of conglomerate is composed of flysch type sediments and blocks of ophiolitic mélange. Mineralization fault zones have NW-SE trend. Young volcanic activity occurred as dacite and andesite composition. Based on field evidences, microscopic studies and analytical data, the mineralization occurred in an epithermal system. Chemical analysis show high anomalies for Sb, Au and Hg in these zones. The grades for Au vary between 1.2 to 472 ppb, for Sb 14ppm to 32.48% and for Hg 150 ppm to 1.8%.
  • محمود عبداللهی، علیرضا رئیسی، حجت نادری
    این تحقیق به منظور بررسی امکان پرعیار سازی کانسار آنتیموان لخشک با استفاده از روش فلوتاسیون انجام شده است. عیار آنتیموان در نمونه 23/17 درصد است. مهم ترین کانی های موجود در نمونه، استیبنیت، کوارتز و پیریت و درجه آزادی ذرات استیبنیت 210 میکرون است.
    برای فرآوری کانسار آنتیموان لخشک، نمونه اولیه از نظر دانه بندی به سه بخش تقسیم شد و پر عیار سازی بخش دانه ریز آن (38+210- میکرون) به روش فلوتاسیون بررسی شد. عیار بار ورودی به فلوتاسیون 50/20 درصد است. در انجام آزمایشهای فلوتاسیون از روش آماری تاگوچی استفاده شد و پارامترهای موثر در فرآیند بهینه شدند. پارامترهای بهینه فلوتاسیون شامل فعال کننده سولفات مس با غلظت 1700 گرم بر تن، کلکتور امیل گزنتات پتاسیم با غلظت 900 گرم بر تن، درصد وزنی جامد در پالپ 22 درصد و دانه بندی 38+150- میکرون تعیین شد. همه آزمایشها در pH طبیعی (8/6) انجام شد و کف ساز مورد استفاده نیز MIBC بود. در این شرایط کنسانتره ای با عیار 38 درصد Sb و بازیابی 91 درصد به دست آمد.
    کلید واژگان: آنتیموان, استیبنیت, فلوتاسیون, تاگوچی, کانسار لخشک}
    M. Abdollahy, A. Raissi, H. Naderi
    An investigation on beneficiation of Lakhshak antimony ore was carried out using flotation methods. The grade of antimony in representative sample was 17.23%. The most important minerals were stibnite, quartz and pyrite and the degree of liberation of stibnite was found to be 700 micrometer. The raw material was divided into three size fractions and beneficiation of fine size fraction (-210+38 m) was floated. The grade of mentioned fraction was 20.50 %. Taguchi method was used in flotation tests and optimum conditions were determined as follows: CuSO4 (1700g/t) as an activator, potassium etyle xanthate (900 g/t) as a collector, MIBC as a frother, pulp density 22% and grain size -150+38 m. All the experiments were carried out at pH = 6.8. As a result the grade and recovery of antimony was obtained 38% (Sb) and 91% respectively.
  • رضا افضل زاده، سید رضا طباطبایی بفرویی
    ترموپیل های لایه نازک برای ساخت انواع حسگر های بسیار کوچک، به ویژه برای آشکارسازی پرتوهای حرارتی فروسرخ (IR) کاربرد فراوان دارند. در این مقاله نحوه طراحی و ساخت ترموپیل های لایه نازک Bi-Cu به صورت خطی و به روش تک لایه با 8 و 11 اتصال سری، همچنین طراحی و ساخت ترموپیل های لایه نازک Bi-Sb و Bi-Cu دایره ای شکل به روش چند لایه ای با 100 اتصال سری به عنوان آشکارساز فروسرخ عرضه شده است. در این مقاله، زیرلایه ای متشکل از الیاف شیشه ای که دو طرف آن را لایه مسی پوشانده بکار رفته است. نتایج آزمایشها نشان می دهند این ترموپیل ها بسیار حساس و تغییرات ولتاژ خروجی تولید شده که حدود چندین mV است با افزایش دما کاملا خطی بوده و نسبت به دما بسیار حساس است.
    کلید واژگان: ترموپیل, لایه نازک, بیسموت, آنتیموان, مس, حسگر, ترموکوپل}
  • فرهاد معانی جو*، فرهاد آلیانی

    در اطراف همدان (فقیره) مجموعه ای از کانی سازی آنتیموان صورت پذیرفته است که در ارتباط با گرانیتوییدهای الوند است. کانی سازی به صورت چندین رگه با ضخامتهای مختلف شناسایی شدند که بیشترین ضخامت به 7/0.

    کلید واژگان: گرانیتوئید الوند, گسل کشین, انتیموان, طلا آرسنیک, REE}

    Antimony mineralization occured in Hamedan district (Faghireh) which is related to Alvand Granitoids. The mineralization occurcd as a series of veins. Thickness of veins are variable and reach up to 0.7m. The veins are emplaced along high angle faults. These faults acted as a pathway for migration of are nuids. Veins are composed of stibnite, pyrite, realgar and orpiment with quartz as a gangue. The textures of veins are open space filling, however brecciations also occured. Monzogranites, which formed the main part of Alvand pluton, is the host of quartz - stibnite veins. Monwgranites are composed of quartz, sodium plagioclase (oligoclase), orthoclase, biotite and sometimes muscovite. The veins arc composed of 30.5% antimony , 0.83 ppm gold and 498 ppm arsenic. Based on geochemical studies, Sb, Au, AS, Ag, Hg, Sn, Ni, Co and Cr contents of host rocks are much higher than the world chr('39')s average monwgraniets and have probably anomalies. Spiderdiagrams show an identical pattern for host rocks and veins, which strongly suggests that these veins are cogenetic with the intrusive rocks (monzogranite). 1n summary, with all geological evidences In the region, it can be concluded that the mineralization is probably occured in the epithermal type.

    Keywords: Alvand Granitoids, Faghireh, Keshin Fault, Antimony, Au, As, REE}
نمایش نتایج بیشتر...
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال