جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پذیرفتاری مغناطیسی" در نشریات گروه "علوم پایه"
-
در این مطالعه، مسیر حرکت نانوذره مغناطیسی در مویرگ مستقیم را در حضور آهنربای استوانهای مورد بررسی قرار میدهیم. با استفاده از معادله حرکت ذره در حضور نیروهای مغناطیسی و شناوری، مسیر حرکت نانوذره مغناطیسی در یک مویرگ مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج عددی نشان میدهد که احتمال بهدام افتادن نانوذره مغناطیسی در مویرگ تابعی قوی از شدت میدان مغناطیسی، شعاع ذره، مغناطش ذره و قطر مویرگ میباشد. در این مطالعه مسیر حرکت ذره در داخل مویرگ برای مقادیر متفاوت اندازه ذره، مغناطش آهنربا، مغناطش اشباع ذره، قطر مویرگ و وشکسانی ذره با پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به میدان بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که با افزایش شعاع ذره، مغناطش آهنربا، مغناطش اشباع ذره و همچنین با کاهش شعاع رگ، احتمال بهدام افتادن ذره شناور در کانال افزایش مییابد.
کلید واژگان: مویرگ, آهنربای استوانه ای, نانو ذره مغناطیسی, مسیر حرکت ذره, پذیرفتاری مغناطیسیIn this study, we investigate the trajectory of magnetic nanoparticle flowing through a microvessel in the presence of cylindrical magnet. By using the equation of motion of particle in the presence of magnetic and fluidic forces, the motion trajectory of magnetic particle in the microvessel is calculated. Our numerical results show that the probability of trapping magnetic particles in the straight microvessel is a function of the intensity of the magnetic field, particle radius, particle magnetization, and diameter of vessel. In this study, we investigate the effect of particle radius, magnet magnetization, particle saturation magnetization and vessel radius on the trajectory of magnetic nanoparticle flowing through the straight vessel. The results show that with increasing particle radius, magnet magnetization, particle saturation magnetization and also with decreasing vessel radius, the probability of trapping a floating particle in the channel increases
Keywords: microvessel, cylindrical magnet, magnetic nanoparticle, trajectory of particle, magnetic susceptibility -
در این مقاله، چگالی حالت های الکترونی، ظرفیت گرمایی و پذیرفتاری مغناطیسی نانودیسک ها و نانوسیم های کربنی با قطرهای مختلف با استفاده از تقریب تنگ بست و رهیافت تابع گرین محاسبه می گردد. نتایج نشان می دهد که با افزایش قطر، نانودیسک ها از حالت نیمرسانا به سمت شبه فلز میل می کنند که با دیگر نتایج نظری مطابقت دارد و نانوسیم ها نیز با افزایش قطر، رفتار فلزی از خود نشان می دهند. هم چنین مشاهده می گردد که با افزایش قطر این نانوساختارها، تعداد تکینگی های وان-هوف در نمودار چگالی حالت ها نیز افزایش می یابد. در منحنی ظرفیت گرمایی این دو نانوساختار، قله بی هنجاری شاتکی مشاهده می شود، که این قله، برای نانودیسک و نانوسیم با بیشترین قطر، ارتفاع کمتری دارد. به دلیل وجود تکینگی های وان-هوف در منحنی چگالی حالت ها، یک مقدار بیشینه در منحنی های پذیرفتاری مغناطیسی مشاهده می گردد که منحنی ها را به دو بخش دماهای بالا و پایین تقسیم می کند. هم چنین نتیجه می شود که در دماهای پایین، با افزایش قطر نانودیسک ها و نانوسیم ها، پذیرفتاری مغناطیسی نیز افزایش می یابد. این مقادیر بیشینه در منحنی ظرفیت گرمایی و پذیرفتاری مغناطیسی سایر نانوساختارهای گرافینی و شبه گرافینی نیز مشاهده شده است.کلید واژگان: نانودیسک کربنی, نانوسیم کربنی, تقریب تنگ بست, رهیافت تابع گرین, ظرفیت گرمایی, پذیرفتاری مغناطیسیIn this study, the density of states, heat capacity, and magnetic susceptibility of carbon nanodiscs and nanowires with different diameters are calculated via the tight-binding approximation and the Green’s function approach. The results indicate that by increasing the diameter, the nanodiscs move from a semi-conductive and tend toward a semi-metal which is in agreement with other theoretical works. Also, increasing the diameter of the nanowires causes them to exhibit a metallic behavior. It is observed that increasing the diameter of these nanostructures increases the number of the Van Hove singularities in the density of states diagrams. A Schottky anomaly peak is seen in the heat capacity curves of these two nanostructures, which for the nanodisc/nanowire with the largest diameter, has a lower height. Due to the presence of the Van Hove singularities in the density of states diagram, a crossover is seen in the magnetic susceptibility curves, which splits these diagrams into two high temperature and low temperature regions. It is also concluded that at low temperatures, increase in the diameter of the nanodiscs and nanowires increases the magnetic susceptibility. These maximum values are also observed in the heat capacity and magnetic susceptibility curves of other graphene and graphene-like nanostructures.Keywords: Carbon nanodiscs, Carbon nanowires, Tight-binding approximation, Green's function approach, Heat capacity, Magnetic susceptibility
-
در این مقاله، وابستگی دمایی پذیرفتاری مغناطیسی خوشه ملکولی مغناطیسی Mn12 در میدان های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. تاکنون برای محاسبه پذیرفتاری مغناطیسی، فقط برانگیختگی های دوقطبی در محاسبات لحاظ می شد، اما با توجه به عدد اسپین این خوشه ملکولی و برای به دست آوردن دقت بالاتری در محاسبات، باید برانگیختگی های چندقطبی بیشتری را در محاسبات وارد کرد. به همین منظور در این مقاله در محاسبات مربوط به پذیرفتاری مغناطیسی ملکول، علاوه بر برانگیختگی های دوقطبی، برانگیختگی های چهارقطبی نیز لحاظ شده و نمودارهای مربوط به آن رسم گردیده است. محاسبات نشان می دهد که نتایج حاصل شده در وضعیتی که برانگیختگی های چهارقطبی لحاظ شده، با نتایج تجربی همخوانی بهتری دارند.
کلید واژگان: خوشه ملکولی مغناطیسی, پذیرفتاری مغناطیسی, انرژی کلاسیک, برانگیختگی چندقطبی, مقدار چشم داشتیIn this paper, temperature dependence of the magnetic susceptibility of the Mn12 magnetic molecular cluster is investigated in different fields. Until now, only dipole excitations were considered in calculations to calculate magnetic susceptibility, but due to the spin number of this molecular cluster and in order to obtain higher computational accuracy, more multipolar excitations should be included in the calculations. For this purpose, in this paper, in the calculations related to the magnetic susceptibility of the molecule, in addition to dipolar excitations, quadrupole excitations are also considered, and the relevant diagrams are drawn. Calculations show that the results obtained in a situation where quadrupole excitations are considered, are more consistent with the experimental results.
Keywords: Magnetic molecular cluster, Magnetic Susceptibil-ity, classical energy, multipolar excitation, Ex-pected Value -
پایش خواص مغناطیسی ذرات معلق در هوا که بر روی برگ درختان ترسیب شده اند اطلاعات مفیدی از توزیع فضایی ذرات معلق را در مناطق شهری و صنعتی فراهم می آورد. مطالعه حاضر با هدف بسط و توسعه به کارگیری روش مغناطیس سنجی محیطی برای مطالعه آلودگی های محیط زیست در ایران و بررسی و پایش آلاینده های فلزی هوا ناشی از تردد خوردها در برخی از نقاط پرترافیک تهران انجام گرفت. برگ های درختان چنار در مناطق درونی پارک چیتگر به عنوان منطقه پاک و میدان آزادی و پل گیشا به عنوان منطقه پرتردد جمع آوری شد. در هر ناحیه پایه های درختی سالم در کم ترین فاصله از خیابان به صورت تصادفی انتخاب شد. جهت قرارگیری درختان نسبت به خیابان و نور خورشید و جهت وزش باد یکسان در نظر گرفته شد. برگ های کاملا سالم از خارجیترین قسمت تاج پوشش هر از سمت خیابان، از ارتفاع حداقل 5/1 تا 2 متری از سطح زمین جمع آوری شد. برگ ها در نایلون های لفافه دار در مخزن یخ با حداقل تماس دست قرار داده و درکوتاه ترین زمان به آزمایشگاه منتقل شد. مولفه های مغناطیسی اعم از پسماند مغناطیسی طبیعی، پذیرفتاری مغناطیسی جرمی، پسماند مغناطیسی ایزوترمال و پسماند مغناطیسی القایی اشباع شده در نمونه ها اندازه گیری شد. غلظت مس، آهن، سرب و کادمیوم با طیف سنج جرمی اندازه گیری و رابطه بین مولفه های مغناطیسی و فلزات بررسی شد. نتایج نشان داد که بالا ترین ارزش پذیرفتاری و پسماند مغناطیسی اشباع برگ با ترافیک بالاتر خودروها در آزادی و گیشا در ارتباط است. بررسی ترکیب ذرات در منطقه چیتگر، ترکیبی از کانی های فرومغناطیسی سخت مانند هماتیت با غلظت بالا و کانی های فرومغناطیس نرم با غلظت کم را نشان داد که حاصل فعالیت صنایع پیرامونی و ترافیک بزرگراه تهران-کرج است. سهم حضور کانی های مغناطیسی نرم در هر دو منطقه آزادی و گیشا در مقایسه با چیتگر بالاتر بود. در آزادی اندازه ذرات بزرگ تر بوده و رفتار کانی ها نشان دهنده ترکیبی از حضور کانی های نرم و کانی های سخت بود، در حالی که اندازه ذرات در گیشا کوچک تر بود.
کلید واژگان: فلزات سنگین, ویژگی های مغناطیسی, برگ چنار, پذیرفتاری مغناطیسی, پسماند مغناطیسی القایی اشباع شدهMonitoring the magnetic properties of suspended particles in the air deposited on the leaves of trees provides useful information on the spatial distribution of the suspended particles in urban and industrial areas. This study was carried out to extend and develop the application of peripheral magnometry method to investigate environmental pollution and metal contaminants resulted from vehicle traffic in some areas of Tehran with heavy traffic. The leaves of Platanus Orientalis in the inland areas of Chitgar Park as a clean area and Azadi Square and Geisha Bridge as crowded areas were collected. Magnetic components such as natural magnetic residual, mass magnetic susceptibility, isothermal magnetic residual and saturated induction magnetic residual were measured in the samples. The concentration of copper, iron, lead and cadmium was measured by mass spectrometry and the relationship between magnetic components and metals was investigated. The results showed that the highest value of susceptibility and magnetic residual of leaf saturation was associated with heavier traffic of vehicles in Azadi and Geisha. The study of the composition of particles in the Chitgar showed a combination of hard ferromagnetic minerals such as hematite with high concentration and soft ferromagnetic minerals with low concentration, which are the result of the activities of the peripheral industries and traffic in Tehran-Karaj highway. The presence of soft magnetic minerals in both Azadi and Geisha regions was higher than Chitgar. In Azadi, the size of particles was larger and the mineral behavior indicated a combination of the presence of soft and hard minerals, while the size of particle was smaller in Geisha.
Keywords: Heavy metal, Magnetic properties, leaves of Platanus Orientalis, Environmental Magnetism, Magnetic Susceptibility, Saturation Isothermal Remanent magnetization -
نشریه کواترنری ایران، پیاپی 19 (پاییز 1398)، صص 279 -300
شناخت علل تغییرات اقلیمی جهانی یکی از چالش های مهم علمی است. بازسازی آب وهوای گذشته از بایگانی های مختلف رسوب و یخ نشان می دهد که آب وهوا می تواند به طور چشمگیری در بازه های زمانی متفاوت، از چندین دهه تا هزاره، تغییر کند. گردوغبار بادی، که با تغییرات آب وهوایی جهانی در ارتباط است، یکی از مولفه های مهم سیستم آب وهوایی است که تغییرات ناگهانی گذشته را نشان می دهد. لس ها به طور بالقوه می توانند تغییرات دیرینه محیطی را طی چندین چرخه یخبندان ثبت کنند. در این پژوهش، برش رسوبی سعدآباد، واقع در استان گرگان، جهت بررسی آب وهوای دیرینه، مربوط به MIS 5e (147000 تا 57000 سال پیش) شمالشرق ایران، با توجه به نبود اطلاعات کافی در خصوص آب وهوای دیرینه و سیستم های تاثیرگذار بر آن در این دوره زمانی، مطالعه شد. بدین منظور ابتدا مطالعات کتابخانهای و میدانی و سپس مطالعات آزمایشگاهی صورت گرفت و تعداد 92 نمونه به فواصل 10 سانتی متری از توالی مورد نظر تهیه و برای همه آن ها پذیرفتاری مغناطیسی اندازهگیری شد. بر اساس نتایج به دستآمده، نمونه ها دارای نوسانات افزایشی در بخشهای پالیوسولی و کاهشی در بخشهای لسی بودند. نتایج حاکی از آن بود که برش رسوبی سعدآباد در طول حدود 147000 تا 57000 سال گذشته حدود سه دوره آب وهوایی گرم و مرطوب و سه دوره سرد و خشک داشته است. در دوره آب وهوایی گرم و مرطوب لایههای خاک دیرینه و شبه خاک دیرینه با میزان پذیرفتاری مغناطیسی بالا و در دوره آب وهوایی سرد و خشک لایههای لس با میزان پذیرفتاری پایین تشکیل شده است. آب وهوای دیرینه و پی بردن به جزییات تغییرات آن در گذشته به برنامه ریزی های مدیریتی و زیرساختی و ایجاد سناریوهای منطقی اقلیمی در کشور کمک شایانی خواهد کرد.
کلید واژگان: آب وهوای دیرینه, پالئوسول, پذیرفتاری مغناطیسی, لسIntroductionOne of the processes of the Quaternary era is the glacial and interglacial periods. In the glacial period, loesses deposited and in the interglacial period, Paleosoils were formed. The northern part of Iran is geographically the same as countries such as China, a large part of which has been covered with loess sediments during the Pleistocene glacial period. Loess sediments in northern Iran reflect several cycles of climate changes and the evolution of the earthchr('39')s appearance for the middle to late Quaternary period. In this region, the Loes-Paleosoil sequences are one of the most important terrestrial archives of climate change and provide a bridge between Southeast European and Central Asian loess sediments. To reconstruct paleoclimate changes, magnetic susceptibility is used as a climate proxy. The high magnitude of the magnetic susceptibility indicates the large volume of magnetic minerals. Chemical weathering causes the formation of magnetic minerals such as magnetite and maghemitite. These minerals are abundant in Paleosoils and can be determined by analyzing the magnetic susceptibility of Loess and Paleosoils. The magnetic properties of the Loess-Paleosoil sequence are considered to be evidence of paleo precipitation and weathering.Study area Geographical location of Saadabad sedimentary section in the northern region is 36° 49chr('39') N and 54° 22chr('39') E, at an altitude of 140 m a.s.l. Saadabad sedimentary section is located in the construction zone of Alborz and in terms of the main sedimentary-structural zones of Iran is part of the southern Caspian coast. This zone includes areas, which are located in the north of Alborz fault and block the Caspian Sea coast on the coast of Iran and are covered to the east with thick layers of loess.
MethodsIn the field work that was carried out in May 2017, after determining the exact location of the sedimentary section, sampling was performed. Before sampling, aerated sedimentary layers are dug up and removed to reveal fresh deposits. Then, using the meter, the layers were divided into 10 cm intervals. 92 samples were prepared at 10 cm intervals from the sequence. Measurement of natural residue magnetic (NRM), by the model rotating magnetometer (JR-6A), and measurement of magnetic susceptibility by magnetic intensity measuring device, in the magnetometry laboratory of the Geological Survey of Iran.
ResultsTable 1 shows the measured values of the magnetic parameters. Due to the length of the table, only a few examples are given in the table. Since high magnetic susceptibility can indicate a greater concentration of magnetic minerals in the sample, it can be concluded that the paleosils of the sequence studied have more magnetic materials than the loesses, which are inside the soils. They can be the result of podogenesis processes. Because rising temperatures and humidity cause soil erosion processes and increase oxidation and thus increase the amount of magnetic materials, it can be concluded that in paleosoils with higher magnetic susceptibility, warm and humid climates dominate in the environment. Micromorphological studies of directional clay layers, Fe-Mn hydroxide, show that the palaeosoil of section 5 is moderate to well developed. As the climate changes to higher temperatures and higher humidity, weathering and pedogenesis also increase, leading to the development of a pedogenic oxidation environment as a result this produce the formation of tiny magnetic grains such as maghemite and magnetite in this oxidizer environment and thus increases the magnetic susceptibility. In Saadabad, the high amount of xlf along with the high percentage of xfd suggests that many of the ultra-fine maghemite and magentite grains may have been formed during pedogenesis under a long, humid, warm climate. The findings show that the different behaviors of magnetic susceptibility between the loess of the drier and wetter areas are mainly caused by their different pathogenic environments, which in turn are related to local topography and climatic conditions.
ConclusionsHigh levels of xlf and xfd indicate high precipitation during the formation of Paleosoils. Post-sedimentation processes may increase the amount of MS by producing new ferromagnetic minerals during the oxidation of wheathered soils, and may also reduce the amount of MS by reducing the processes. The clay material in which the soil is made is the main factor influencing the change in magnetic mineralogy and magnetic susceptibility. This study also shows that magnetic susceptibility is a complex parameter and its use as a precipitation control has certain limitations and conditions, and when the magnetic properties of the loesses are used for paleo climate reconstruction, more attention should be paid to topography, environment. Sediment and weather factors.
Keywords: Magnetic Susceptibility, Loess, Paleosoil, paleoclimate -
مطالعه پذیرفتاری مغناطیسی یکی از مهم ترین روش ها برای پایش تغییرات ترکیب رسوب در بررسی های محیطی است. در این مطالعه به منظور بازسازی تغییرات تراز دریا با استفاده از نوسانات پذیرفتاری مغناطیسی در بخش جنوب شرقی دریای خزر، پنج مغزه رسوبی (K1, K3, K5, K7, N1) از رسوبات بستر خلیج گرگان در امتداد شرق به غرب خلیج برداشت شد. مغزه ها ابتدا از نظر میزان پذیرفتاری مغناطیسی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس ماده آلی، کربنات کلسیم، و دانه بندی نمونه های برداشت شده از مغزه ها مشخص گردید. نتایج این مطالعه نشان داد، پذیرفتاری مغناطیسی در این رسوبات، رابطه مستقیمی با میزان اندازه رسوبات حمل شده از خشکی دارد. در زمان های پایین آمدن سطح دریا در نتیجه ورود مواد آواری دانه درشت (افزایش درصد ماسه)، میزان پذیرفتاری مغناطیسی در رسوبات افزایش نشان می دهد و در زمان های بالا آمدن سطح آب دریا در نتیجه افزایش مواد آلی و کاهش اندازه دانه ها (افزایش درصد گل) میزان پذیرفتاری مغناطیسی کاهش یافته است. همچنین ارتباطی بین پذیرفتاری مغناطیسی و تغییرات میزان کربنات کلسیم در رسوبات مشاهده نشد. نتایج این پژوهش نشان داد، استفاده از منحنی های پذیرفتاری مغناطیسی در کنار سایر داده ها ازجمله داده های زمین شناسی و تاریخی در بخش هایی که امکان بازسازی تغییرات دریا با چالش رو به رو است می تواند ایده ای مناسب جهت بازسازی محیط های دریایی خصوصا مناطق نزدیک به ساحل ارایه نماید.کلید واژگان: مغزه رسوبی, تغییرات تراز آب دریا, پذیرفتاری مغناطیسی, خلیج گرگان, دریای خزرMagnetic susceptibility is one of the most important tools for monitoring the sediment composition during environmental studies. In this research, in order to reconstruct the Caspian Sea level changes, magnetic susceptibility variations were used during the studies of 5 sedimentary cores (K1, K3, K5, K7, N1), collected from bottom sediments of Gorgan Bay. Samples were analyzed for grain size, total organic matter, carbonate content and magnetic susceptibility (MS). The results showed a close relationship between particle size distribution and MS magnitude due to variation in terrestrial influx, which was caused by sea-level fluctuations in different times. This process increases with rising particle size and magnitude of MS simultaneously with sea level fall and decreases during sea-level rise. Moreover, no relationship between magnitude of MS and carbonate content was observed. It could be concluded that using magnetic susceptibility curves with other data, such as geological and historical data, could be suitable for the reconstruction of marine environments, especially in the near shore coastal area.Keywords: Sediment core, Sea-level fluctuations, Magnetic Susceptibility, Gorgan Bay, Caspian Sea
-
نمونه های ابررسانای دما- بالای Y1-xNixBa2Cu3O7-δ با اضافه کردن ناخالصی Ni در جایگاه Yبا مقادیر x=0, 0.002, 0.006, 0.01 به روش استاندارد واکنش حالت جامد ساخته شدند. آنالیز پراش پرتوی ایکس نمونه ها نشان می دهد که نمونه ها تک فاز بوده و فاز 123 تشکیل شده است. پذیرفتاری مغناطیسی ACنمونه ها تحت دو میدان مغناطیسی متفاوت A/m 8/0 و A/m 400 400 اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که با افزایش آلایش نیکل تا حد بهینه، اتصال بین دانه ها افزایش یافته و میخکوبی شار بهتر می شود.کلید واژگان: ابررسانای دمابالا, پذیرفتاری مغناطیسی, میخکوبی شارThe high-Tc Y1-xNixBa2Cu3O7-δ samples doped by Ni for Y atom, with x=0, 0.002, 0.004, 0.006 and 0.01 were synthesized by the standard solid-state reaction method. The XRD diffraction of samples showed no impurity phase in all samples. Magnetic susceptibility of the samples under two different magnetic fields of 0.8 and 400 A/m was measured. The results showed that by increasing nickel element to an optimum value, the intragranular connection and flux pinning were improved.Keywords: high-Tc superconductor, magnetic susceptibility, flux pinning
-
در این تحقیق نانومنگنایت La0.7(Sr 1-xBax)0.3MnO3 به صورت تک فاز و با اندازه بلورکهای بین 18 تا 28 نانومتر به روش سل ژل ساخته شده است. خواص ساختاری نمونه ها با اندازه گیری طیف پراش پرتو ایکس همراه با تحلیل ریتولد آنها و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شده است. خواص مغناطیسی با اندازه گیری پذیرفتاری مغناطیسی بر حسب دما و خواص الکتریکی با اندازه گیری مقاومت ویژه الکتریکی بر حسب دما و در حضور میدانهای مغناطیسی تاkOe 20 بررسی شده است. نتایج به دست آمده از پذیرفتاری مغناطیسی نشان می دهد که دمای کوری نمونه ها بالاتر از دمای اتاق است. اندازه گیری مقاومت الکتریکی نشان می دهد که دمای گذار فاز عایق-فلز در دو ترکیب La0.7 Sr0.3 MnO3 و La0.7 (Sr0.3 Ba0.2) MnO3 به دماهای پائین تر از دمای اتاق کاهش یافته است. با اعمال میدان مغناطیسی مقاومت الکتریکی این نمونه ها به شدت کاهش می یابد و در دماهای مختلف، مقدار مغناطومقاومت تقریبا به صورت خطی با افزایش میدان مغناطیسی افزایش می یابد. مقدار مغناطومقاومت در میدان اعمالیkOe 20 در نمونه La0.7 Sr0.3 MnO3 در دمای 275 کلوین، % 10 و در دمای 200 کلوین% 14 است. این مقدار برای ترکیب La0.7 (Sr0.3 Ba0.2) MnO3 در دمای 275 کلوین، % 13ودر دمای 100 کلوین % 27 می باشد. مقادیر به دست آمده برای مغناطومقاومت برای کاربرد در سنسورهای مغناطیسی مناسب می باشند. تغییرات دیده شده در خواص الکتریکی نانو منگنایت La0.7 (Sr1-x Bax) MnO3 بر حسب پراکندگی اسپینی حاملهای بار از مرزدانه ها و تونل زنی وابسته به اسپین آنها در بین دانه ها توصیف شده است.کلید واژگان: نانومنگنایت, مقاومت ویژه, مغناطومقاومت بین دانه ای, پراکندگی و تونل زنی اسپینی, پذیرفتاری مغناطیسیElectrical properties and granular magnetoresistance in nanomanganite / La0.7 (Sr1-x Bax) MnO3In this research single phaseLa0.7(Sr 1-xBax)0.3MnO3(x =0, 0.1 , 0.2 , 0.3) nanomanganite with crystalline size of 18-28 nm have been prepared by sol gel method. The structural properties have been studied using X-ray diffraction spectra with its Rietveld analysis and scaning electron microscope images. The magnetic and elctrical properties have been investigated by measuring the ac magnetic susceptibility and resistivity in the presence of magnetic fields in the range of 0-20 kOe. The obtained results from ac magnetic susceptibility show that the Curie temperture of the samples are above room temperture. The results of resistivity show that the metal-insulator phase transition temperture of La0.7 Sr0.3 MnO3 and La0.7 (Sr0.3 Ba0.2) MnO3 compounds are below room temperture. The resistivity of the samples strongly decreases and their magnetoresistance almost linearly increases by incrasing the applied magnetic field at different tempertures. The value of magnetoresistance for La0.7 (Sr0.3 Ba0.2) MnO3 Ecompound is 10 % and 14 % at 275 K and 200 K, and for La0.7 Sr0.3 MnO3 Ecompound is 13 % and 27 % at 275 K and 100 K, respectively which are suitable for magnetic field sensing applications. The magneto-transport properties of La0.7 (Sr1-x Bax) MnO3 nanomanganite are described in terms of spin dependent scattering of charge carriers from grain boundaries and their spin dependent tunneling between grains.Keywords: nanomanganite, resistivity, granular magnetoresistance, spin dependent scattering, tunelling, magnetic susceptibility
-
نانومغناطیس شاخه ای از فناوری نانو است که به بررسی ویژگی های نانوذرات مغناطیسی می پردازد. ابرپارامغناطیس تک حوزه، ابر فرومغناطیس و شیشه ابراسپینی از حالات مختلف مغناطیسی اند که در مجموعه ای از نانوذرات مشاهده شده است. هر کدام از این حالات مغناطیسی دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند و محدوده کاربرد نانوذرات را تعیین می کنند. یک نانوذره دارای پوسته ای متشکل از اسپین های بی نظم و هسته ای با اسپین های تقریبا منظم است. مطالعه سیستم نانوذرات نیاز به کاوش و مشخصه یابی ویژگی های متعددی از جمله انواع ناهمسانگردی ها، قدرت برهم کنش بین ذرات، زمان های واهلش، میدان وادارندگی، مغناطش باقی مانده، مغناطش اشباع و... دارد. محققان تلاش های فراوانی در جهت مشخصه یابی نانوذرات مغناطیسی می کنند که با گسترش دامنه کاربرد این مواد در صنعت، پزشکی و زندگی روزمره، این تحقیقات روز به روز رشد فزاینده ای می یابد.کلید واژگان: نانوذرات, ابرپارامغناطیس, پذیرفتاری مغناطیسی, برهم کنش ها, منحنی هنکلNanomagnetism is a branch of nanotechnology, which studies the magnetic properties of nanoparticles. Single-domain superparamagnetim, superferromagnetism and superspin glasses are different magnetic states which have been observed in a system of nanoparticles. Each of these magnetic states has unique features which determines the application range of magnetic nanoparticles assembly. Shell of nanoparticles is composed of canted spins while the core spins are almost regular. Study of nanoparticles system needs to explore and characterize several features, including different anisotropies, interactions between the particles, relaxation times, coercivity, remanent magnetization, saturation magnetization and etc. Researchers have made great efforts to characterize magnetic nanoparticles. Investigations in nanomagnetism field increases by developing the application range of nanoparticles in industry, medicine and daily life.Keywords: nanoparticles, superparamagnetism, AC susceptibility, interactions, Henkel plot
-
در این پژوهش، نمونه هایی از ترکیب منگنایت La0.6 Sr0.4 MnO3 با روش سل-ژل و حالت جامد در ابعاد نانو و میکرومتری ساخته شده اند. تحلیل ساختاری نمونه ها با استفاده از داده های بدست آمده از طیف پرتو ایکس (XRD) و نرم افزار فول پروف نشان داد که نمونه ها در فاز رومبوهدرال با گروه فضایی R-3Cبلوری شده اند. بررسی ویژگی های مغناطیسی نشان داد که این ماده جزء دسته مواد فرومغناطیس نرم بوده و با کاهش اندازه ی ذرات، دمای کوری نمونه ها به صورت جزئی به دماهای پایین تر جابه جا می شود. محاسبه ی گشتاور مغناطیسی موثر نمونه ها از طریق مدل کوری-ویس نشان داد که با کاهش اندازه ی ذرات، گشتاور مغناطیسی نمونه ها کاهش می یابد. با اندازه گیری مغناطش بر حسب میدان، کاهش مغناطش اشباع در اثر کاهش اندازه ی ذرات مشاهده شد. رفتار مشاهده شده بر اساس مدل مغزه-پوسته توصیف و ضخامت لایه ی مرده ی مغناطیسی برای نمونه نانومتری براورد شد.
کلید واژگان: اثر اندازه ی ذرات, پذیرفتاری مغناطیسی, مدل مغزه, پوسته, منگنایت La0, 6Sr0, 4MnO3In this work, La0.6Sr0.4MnO3 manganite particles with nano and micro scales were prepared by Sol-gel and solid state reaction methods. The results from X-ray diffraction analysis by Fullprof software showed that the samples have been crystallized in the rhombohedral structure with (R-3C) space group. Investigation of magnetic properties showed that this compound belong to soft ferromagnetic materials and Curie temperature of the samples shifted to lower temperatures with particle size reduction. Calculation of the effective magnetic moment using Curie-Weiss model showed the magnetic moment reduction of the samples with particle size decreasing. Using magnetization versus field, magnetic saturation reduction, due to particle size decreasing, was observed. The observed behavior described with Core-shell model and the thickness of magnetic dead layer was estimated.
Keywords: Particle size effect, Magnetic susceptibility, Core shell mode, La0.6Sr0.4MnO3 manganite -
ذرات گرد و غبار موجود در اتمسفر سلامت انسان ها را به مخاطره می اندازند. در این پژوهش به منظور تعیین کارایی روش پذیرفتاری مغناطیسی در تشخیص گرد و غبار آلوده به فلزات سنگین تعداد 36 نقطه در شهرهای اصفهان، خمینی شهر، فلاورجان، مبارکه و زرین شهر انتخاب و گرد و غبار این مناطق طی 5 ماه و در 4 مرحله جمع آوری شد. غلظت کل فلزاتPb، Zn، Cd، Cu، Ni، Co، Cr و Mn در نمونه ها پس از عصاره گیری با اسید نیتریک با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین شد. غلظت آهن از طریق عصاره گیری با اسید آمونیوم اکسالات اندازه گیری شد. مشخصه های مغناطیسی شامل پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس پایین (χlf)، بالا(χhf) و پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس (χfd%)در گرد و غبار با استفاده از حسگرMS2B تعیین شد. در این مطالعه بالاترین پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس بالا و کمترین پذیرفتاری مغناطیسی وابسته به فرکانس در منطقه صنعتی به دست آمد و به طور میانگین به ترتیب دارای مقادیر m3 kg-18-10 × 9/529 و 8/0% بود. این نتایج در مقایسه با خاکهای منطقه و خاکهای طبیعی حاکی از آلوده شدن گرد و غبار منطقه از طریق فعالیت های انسانی است. مشخصه های مغناطیسی از میان فلزات مورد مطالعه تنها با فلزات Fe و Mn همبستگی نشان دادند (2r به ترتیب 9/0 و 54/0). بنابراین، از این روش فقط می توان برای شناسایی گرد و غبار آلوده به این دو فلز استفاده کرد. همچنین همبستگی معنی داری بین χlf و χfd% به دست آمد که نشان می دهد ذرات چند حوزه ای و تک حوزه ای پایدار ناشی از فعالیت های آنتروپوژنیک در گرد و غبار غالب هستند.
کلید واژگان: پذیرفتاری مغناطیسی, فلزات سنگین, گرد و غبار, آلودگی هواDust is a significant environmental medium that can provide information about the level, distribution and fate of contaminants present in the surface environment. Dust could be an indicator of pollutants such as heavy metal in the atmosphere. Furthermore, the elemental composition and concentrations in dust reflects the characteristics of short and long term activities in the area. Atmospheric dust is investigated as an important source of heavy metals in urban and industrial areas. Heavy metals can accumulate in dust and disperse in large scale. Thus, in these areas dust contains considerable amount of heavy metals. Both dust and heavy metals may cause human health issues and adverse environmental effects. Various and conventional methods have been used to determine heavy metal contamination in soil, dust, water, and sediment. Almost all of these methods are based on chemical analysis and particularly acid digestion. In recent years, researchers have used magnetic susceptibility (MS) technique as an acceptable approach to identify pollution sources. Magnetic measurements are fast, cost-effective, non-destructive, sensitive and informative. Strong correlation between heavy metal concentration and magnetic susceptibility in dust can be used for fast assessment of heavy metals contamination and their spatial distribution. Studies have shown that magnetic susceptibility is a useful tool to identify industrial pollutants, traffic pollutants and other atmospheric pollutants.Keywords: Magnetic Susceptibility, Heavy metals, Atmospheric dust, Air pollution -
به منظور بررسی پذیرفتاری مغناطیسی خاک و ارتباط آن با غلظت برخی فلزات سنگین و خصوصیات خاکهای سطحی منطقه اصفهان تعداد 158 نمونه مرکب خاک از عمق 0 تا 5 سانتیمتری از منطقه ای به وسعت 700 کیلومتر مربع برداشته شد و موقعیت نقاط با دستگاه GPS تعیین شد. پذیرفتاری مغناطیسی درجای خاک با استفاده از حسگر MS2F در صحرا در همه نقاط اندازه گیری شد. پس از آماده سازی نمونه ها مقدار پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس kHz 46/0 (lfχ) نیز اندازه گیری شد. همچنین غلظت کل برخی فلزات سنگین و ویژگی های خاک شامل pH، هدایت الکتریکی، بافت، سنگریزه، ماده آلی، کربنات کلسیم معادل و گچ در نمونه ها تعیین شد. نتایج نشان داد که غلظت فلزات مس، روی، سرب، آهن و منگنز همبستگی مثبت و معنی داری با پذیرفتاری مغناطیسی دارند که می تواند به دلیل انتشار آلودگی های حاصل از ترافیک و فعالیت های صنعتی در منطقه مطالعاتی باشد. نتایج تجزیه وتحلیل رگرسیون خطی چندگانه با روش گام به گام نشان داد که فلزات Pb، Cr، Zn و Fe و درصد شن، گچ و ماده آلی تقریبا 76 درصد از کل تغییرات پذیرفتاری مغناطیسی در فرکانس پایین را توجیه می کنند. معادله رگرسیونی به دست آمده بین پذیرفتاری مغناطیسی درجا با خصوصیات خاک و غلظت عناصر سنگین نشان داد که 71 درصد از تغییرات پذیرفتاری مغناطیسی درجا با فلزات Pb و Mn و درصد شن، سنگریزه، گچ و ماده آلی در خاکهای منطقه توجیه می شوند. بنابراین، بر اساس اندازه گیری پذیرفتاری مغناطیسی می توان میزان آلودگی خاک به برخی فلزات سنگین را پیش بینی کرد.
کلید واژگان: پذیرفتاری مغناطیسی, فلزات سنگین, آلودگی خاک, دیامغناطیسHuman activities in areas with a high rate of urbanization and industrialization growth have contributed to the increase of environmental pollution. Soils and sediments pollution is also significantly threatening human health and environmental quality. The main reasons of anthropogenic particulate pollution in urban areas have been industrial activities and vehicle emission among others. The magnetic susceptibility (χ) of soils results mainly from their magnetite and magnetite contents. Parts of the magnetic materials in the soil are inherited from soil parent material. Magnetic susceptibility could also be increased or decreased by biochemical and transformation processes. Water, organic matter and carbonates have very low magnetic susceptibility and; therefore, their existence in the soil greatly influence the soil overall magnetic susceptibility. Soil magnetic enhancement can be due to anthropogenic origin such as industrial and urban dusts containing magnetic particles. Magnetic particles, emitted from vehicular sources are accompanied with increasing metal concentrations, especially Cu, Pb, Cd and Zn as a result of paint, fuel additives, tires, and brake dust. Pollutants are transported through atmospheric pathways and deposited on the ground. Very little information exists about the relationship between soil properties and magnetic susceptibility, particularly calcareous soils which are abundant in Iran. Therefore, this study has been aimed to determine the magnetic susceptibility and its relationship with selected heavy metals and soil properties and to determine the correlation between the magnetic properties and heavy metal concentrations in surface soils of the Isfahan region, central Iran.
-
محدوده مورد مطالعه در فواصل توده های مرکزی باغک و C - شمالی در معدن سنگ آهن سنگان خواف در استان خراسان رضوی قرار دارد. معدن سنگان یکی از بزرگترین معادن آهن ایران و از نوع اسکارن و یا ذخایر Iron-Oxide نوع مگنتیت است. واحدهای سنگی منطقه شامل شیلهای سیلیسی شده، سنگ های کربناته (ژوراسیک- کرتاسه) که به انواع اسکارن تبدیل شده اند، توف و توده های نفوذی نیمه عمیق جوانتر حدواسط به شکل دایک و استوک است. رخنمونهای کوچکی از اسکارن مگنتیت در مرکز و جنوب غربی منطقه با روند تقریبا شرقی- غربی تا شمال غربی- جنوب شرقی در سطح زمین دیده می شود. کانی سازی عمدتا به موازات لایه بندی واحد اسکارنی و با شیب حدود 40 تا 60 درجه به سمت شمال است. پذیرفتاری مغناطیسی همه واحدهای سنگی منطقه بین SI 3-10× 01/0 تا SI 3-10× 15 است و در کانی سازی مگنتیت بیش از SI 3-10× 1000 می باشد. این اختلاف زیاد باعث می شود تا روش مغناطیس سنجی زمینی بهترین روش اکتشاف کانی سازی در منطقه باشد. مقدار شدت کل میدان مغناطیسی از 44123 تا 68224 گاما متغیر است که بیشترین مقدار آن در شمال غرب منطقه دیده می شود. در نقشه TMI، در مرکز و جنوب غربی منطقه دو ناهنجاری با روند تقریبی شمال غربی- جنوب شرقی دیده می شود. در نقشه RTP، ناهنجاری ها نسبت به سمت شمال جابجایی نشان می دهند. این مساله با شیب تقریبی کانی سازی مگنتیت در سطح به سمت شمال هماهنگی دارد. نقشه مشتق اول قائم نشان می دهد که بخش عمده ناهنجاری ها مربوط به عمق است. ناهنجاری شمال غرب منطقه مهمترین ناهنجاری مغناطیسی در کل محدوده است. تعداد 10 نقطه حفاری جدید در کمر بالای کانی سازی مگنتیت با زاویه حفاری 80 تا 85 درجه و آزیموت 180 درجه به سمت جنوب پیشنهاد می شود.کلید واژگان: مگنتیت, معدن سنگان, مغناطیس سنجی زمینی, پذیرفتاری مغناطیسی
-
در این مقاله ابررسانای BPCSCCO)) Bi1.64-xPb0.36CdxSr2Ca2Cu3Oy که در آن x=0.0، 0.02، 0.04، 0.06 می باشد به روش واکنش حالت جامد تهیه گردید. پذیرفتاری مغناطیسی نمونه ها اندازه گیری شده و ساختار آنها توسط XRD، SEM و EDX مورد مطالعه قرار گرفته است. اگرچه وجود سرب برای تشکیل فاز Bi-2223 ضروری بوده، اما حضور کادمیوم به ایجاد درصد بالای فاز مذکور و پایداری آن کمک می کند. نتایج حاصل از الگوهای پراش و پذیرفتاری مغناطیسی نشان می دهند که مقدار کم کادمیوم و زمان پخت طولانی درصد فاز Bi-2223 را افزایش داده و پیوند بین دانه ای را بهبود می بخشد، به طوری که بیشترین فاز Bi-2223 مربوط به نمونه با زمان پخت 270 ساعت و آلایش کادمیوم به مقدار 0.04 می باشد.
کلید واژگان: پذیرفتاری مغناطیسی, ابررسانای پایه بیسموت, آلایش, کادمیوم -
در این مقاله، ساخت نانوذرات اکسید آنتیموان (Sb2O3) به روش محلولی و نیز تاثیر این نانوذرات بر خواص ابررسانای پایه ی بیسموت گزارش شده است. دمای بحرانی، چگالی جریان بحرانی و انرژی فعال سازی به روش چهار میله ای و خواص مغناطیسی نمونه ها با استفاده از پذیرفتاری مغناطیسی اندازه گیری شدند. ریزساختار و ریخت شناسی نمونه ها با XRD، SEM و EDX بررسی شدند. نتایج حاصل از الگوهای پراش نشان می دهند که فاز 2223 در نمونه های ابررسانای پایه ی بیسموت با درصد کم نانوذرات اکسید آنتیموان و زمان پخت طولانی افزایش می یابد. همچنین در بررسی های انجام شده روی نمونه های ساخته شده، مشخص شد که نانوذرات اکسید آنتیموان تاثیر چندانی روی فازهای موجود و دمای بحرانی این نوع ابررسانا ندارد، ولی باعث افزایش نسبی چگالی جریان بحرانی و انرژی فعال سازی می شوند.
کلید واژگان: نانوذرات, دمای بحرانی, چگالی جریان بحرانی, پذیرفتاری مغناطیسی, انرژی فعال سازیIn this paper Sb2O3 nanoparticles are synthesized by solution method. The effect of these nanoparticles on the Bi-2223 superconductor properties has been investigated. The critical temperature, critical current density and activation energy were measured by the standard four-probe method. Magnetic properties of the samples were measured by using the AC magnetic susceptibility. The microstructure and morphology of samples have been studied by X-ray diffraction, scanning electron microscope and energy dispersive X-ray. The results of X-ray diffraction patterns show that the low amount of Sb2O3 and long annealing time enhance the fraction of Bi -2223 phase. Also the results show that the Sb2O3 nanoparticles do not change the phases and critical temperature of Bi-2223 superconductor, but by increasing the amount of Sb2O3 nanoparticles, the critical current density and the activation energy of the samples increase.
Keywords: Bi-2223 superconductivity, nanoparticles, critical temperature, critical current density, activation energy, magnetic susceptibility -
منطقه مورد بررسی در 92 کیلومتری جنوب خاوری تربت حیدریه و 12 کیلومتری شمال آبادی شهرک در کمربند آتشفشانی ژرف خاستگاه خواف- درونه واقع شده است. کانی سازی در زون های گسلی که سنگ های ژرف خاستگاه حدواسط را قطع کرده اند، تشکیل شده است. دگرسانی پروپلیتیک گسترده است و مهمترین نوع خود را در منطقه تشکیل می دهد. مگنتیت و اسپیکولاریت با تغییرات در میزان فراوانی، بخش مهم زونهای کانی سازی را تشکیل می دهند. کانی های اولیه دیگر عبارتند از: کوارتز، کلسیت، پیریت، کالکوپیریت، و کلریت. تجزیه چند نمونه از زون-های کانی سازی میزان فراوانی مس تا ppm 2000 و طلا تا ppb 44 تعیین شد. بررسی های میکرو دماسنجی شاره های درگیر موجود در کوارتز، دمای بین 160 تا بیش از 430 درجه سانتیگراد و شوری بین 19 تا 31 درصد بر حسب نمک طعام تعیین شدند. رگه های کوارتز- کالکوپیریت دمایی در گستره 167-203 درجه سانتیگراد و شوری نسبتا بالای آبگون را نشان داد. نزدیکترین سیستم ترکیبی برای شاره های درگیر سیستم سه تایی CaCl2 – NaCl – H2O تعیین شد. با توجه به فراوانی مگنتیت و پذیرفتاری مغناطیسی بالا در کانی سازی، و مغناطیس سنجی زمینی انجام شده که منجر به شناسایی مناطق کانی سازی پوشیده شده است.
کلید واژگان: مگنتیت, اسپیکولاریت, شاره های درگیر, پذیرفتاری مغناطیسی, بی هنجاری مغناطیسی, شهرکThe study area is located 92 Km south-east of Torbat-e-Heydariyeh and 12 Km to the north of Shahrak village in Khaf-Dorouneh volcanic-plutonic belt. Mineralization was formed in fault zones where they cross the intermediate plutonic rocks. Propylitic alteration is widespread and is the dominant type in the area. Magnetite and Specularite with variation in the amount form major portion of mineralization zones. Other primary minerals are Quartz, Calcite, Pyrite, Chalcopyrite and Chlorite. Analysis of a few samples of mineralization for Au, Cu, Pb and Zn elements using the A.A.S method. The amount of copper is 0.2 percent and gold 44 ppb. Microthermometry study of fluid inclusions in Quartz indicated temperature ranges from 160˚C to more than 430˚C and relatively high salinity for mineralization zones. Thermometry study of fluid inclusions in Quartz-Chalcopyrite veins showed Temperatures between 160˚C - 203˚C and relatively high salinity for the solution. Minimum and maximum salinity that obtained were equal to 19 and 31 percent respectively in terms of NaCl. The closest compound system for fluid inclusions was determined H2O-NaCl-CaCl2 triple system. Considering high amount of magnetite and high value of magnetic susceptibility in mineralization, ground magnetic survey was carried out which resulted to the delineation of areas of covered mineralization. Interpretation of magnetic anomalies in profiles, was indicative of the continuation of surface mineralization and increase of magnetite with depth. -
منگنایت ها یک زیر شاخه جدید از فیزیک ماده چگال است که دارای مفاهیم فیزیکی زیاد و کاربردهای فراوان است. در این تحقیق به بررسی خواص ساختاری، الکتریکی و مغناطیسی یک سری از منگنایت La1-xCaxMnO3، LCMO، به ازای 0.5، 0.4، 0.3، 0.2، x=0.1 پرداخته شده است. مشاهده شد که ساختار بلوری این منگنایت در دمای اتاق و در آلایشهای کوچک، راست گوشه است و با افزایش مقدار آلایش، ثابتهای شبکه کاهش می یابند و ساختار بلوری به سمت چارگوشی پیش می رود. همچنین افزایش مقدار آلایش باعث القای فاز فلزی در دماهای پایین و گذار فاز عایق - فلز می شود که دمای این گذار فاز تا آلایش x=0.4 تقریبا بر دمای کوری نمونه ها منطبق است. با افزایش مقدار آلایش تا 0.5 دمای گذار فاز عایق - فلز و دمای کوری نمونه ها ابتدا افزایش و سپس کاهش می یابد. در آلایشهای 0.1 و 0.2 و در دمای حدود 90K، گذار فاز از حالت بی نظم به حالت منظم شده بار الکتریکی رخ می دهد. در نهایت با یک پیشنهاد به تحلیل گذار فاز عایق - فلز و انطباق دمای آن بر دمای کوری پرداخته می شود.
کلید واژگان: مغناطو مقاومت فوق العاده بزرگ, منگنایتها, گذار عایق, فلز, پذیرفتاری مغناطیسیManganites are considered as subbranches of condensed matter physics with a great wealth of physical mechanisms. In this investigation we have studied the structural, electrical and magnetic properties of a series of La1-xCaxMnO3 manganite with x=0.1, 0.2, …,0.5. We observed that the crystal structure of this manganite, with small dopping, at room temperature is orthorhombic and by increasing the amount of dopping, its structure changes towards tetragonal. Also, by increasing calcium dopping a metallic phase induction occurs at low temperature and also a metal-insulator transition occurs at the samples Curie temperature. By increasing the amount of dopping to 0.5 the metalic-insulator transition temperature and the Curie temperature of the samples both increase first and then decrease. We suggest a theoretical model with which we can interpret qualitatively many properties of manganites, such as their metal-insulator phase transition and their colossal magnetoresistance. -
محدوده اکتشافی مس KC5 در 80 کیلومتری شمال غرب بردسکن و 4 کیلومتری شمال شرقی معدن مس دهنه سیاه در خراسان رضوی است. مناطق KC5 و دهنه سیاه جزء زون زمین شناسی سبزوار هستند. کانی سازی مس بیشتر در غالب کانی های ثانویه مالاکیت و کالکوزیت به صورت پرکننده درز و شکستگی ها در مرز سنگهای آتشفشانی و سنگهای سری عریان (کربنات و توف)، که گسلی است مشاهده می شود. بی هنجاری مغناطیس-سنجی هوابردی بیضی شکل با شدت بالایی روی مرز بین سنگهای آتشفشانی و سنگهای کربناته معادن مس قدیمی متروکه را تعقیب کرده و تا منطقه اکتشافی KC5 و معدن مس دهنه سیاه ادامه می یابد. مطالعات وجود مگنتیت حداکثر تا 5 درصد در سنگهای آتشفشانی را نشان می دهد. پذیرفتاری های مغناطیسی سنگهای آتشفشانی در مناطق KC5 غربی، KC5 شرقی و دهنه سیاه نشان می دهد که این پارامتر در اولی نصف دومی و سومی است. بی هنجاری های مغناطیسی واحدهای آتشفشانی در KC5 شرقی تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته اما دامنه آنها کمتر از بی هنجاری های مربوط به همان واحدها در منطقه KC5 غربی است. دامنه بی هنجاری واحد آتشفشانی دهنه سیاه از بی هنجاری های همان واحد در مناطق KC5 غربی و شرقی کوچکتر است. پذیرفتاری مغناطیسی کوچکتر نمونه های سطحی واحدهای آتشفشانی در منطقه KC5 غربی وبی هنجاری با دامنه بزرگتر آنها در مقایسه با بی هنجاری های واحدهای آتشفشانی مشابه در KC5 شرقی و دهنه سیاه می رساند که باید خاستگاه بی هنجاری مغناطیسی و کانی سازی اصلی درمنطقه KC5 غربی عمیق باشد. هم آهنگی بی هنجاری مغناطیسی هوابردی با معادن مس قدیمی (از جمله معدن مس دهنه سیاه و منطقه اکتشافی KC5)، مرز فوقانی بین سنگهای آتشفشانی و ته نشستهای کربناته و بی هنجاری های ژئوشیمیایی نشان دهنده ارتباط کانی سازی اصلی با بی هنجاری مغناطیسی است.
کلید واژگان: پذیرفتاری مغناطیسی, بی هنجاری مغناطیسی, KC5, دهنه سیاه و بردسکنKC5 copper exploration prospect is located 80 Km to the northwest of Bardaskan and 4 Km to the Northeast of Dahaneh Siah copper mine in Khorasan Razavi. KC5 and Dahaneh Siah areas belong to Sabzevar geological Zone. Copper mineralization is observable mainly as secondary minerals such as Malachite and Chlorite which fills joints and fractures in a faulty contact at the boundary of the volcanic and Oriyan sedimentary (carbonaceous and tuff) rocks. High intensity ellipsoidal aeromagnetic anomaly overlies the boundary between the volcanic and carbonaceous rocks which follows old abandoned copper mines and extends to the KC5 prospect and Dahaneh Siyah area. Studies indicate the presence of magnetite up to maximum 5% in the volcanic rocks. Magnetic susceptibilities of the volcanic rocks in the KC5 west, KC5 east and Dahaneh Siyah show that this parameter is 2 times smaller in the first area than in the second and third. Magnetic anomalies of the two volcanic units in the KC5 east are similar but their amplitudes are lower than the anomalies produced by the same units in the KC5 west. Anomaly amplitudes of the Dahaneh Siyah volcanic are smaller than those produced by the same volcanic unit in the KC5 west and east. Lower magnetic susceptibilities of surface volcanic samples in the KC5 west and their higher amplitude anomalies in comparison with the anomalies from similar volcanic units in the KC5 east and Dahaneh Siyah implies that the source of the anomaly and main mineralization at KC5 west must be deep. Correlation of aeromagnetic anomaly with old abandoned copper mine (including the Dahaneh Siyah copper mine and the KC5 prospect area), uuper boundary of the volcanic and carbonaceous sediment and geochemical anomaly of the region are indications of the relation of main mineralization with aeromagnetic anomaly.
-
مغناطوتنگش و پذیرفتاری مغناطیسی متناوب بسبلورهای Gd(1-x) Pr(x)Co5 و x=0.001، 0.5 در بازه دمایی 77 k تا 300 k اندازه گیری شد طیفهای XRD نشان دادند نمونه ها تک فاز هستند. در منحنی های تجربی مغناطوتنگش و پذیرفتاری مغناطیسی متناوب نمونه CdCo5 برحسب دما هیچ گونه ناهنجاری دیده نشد. در حالی که در منحنی های مغناطوتنگش و پذیرفتاری مغناطیسی نمونه های محتوی(pr، (x=0.1، 0.5 در بازه های دمایی خاصی ناهنجاری دیده می شود. این ناهنجاری ها براساس چرخش آسان راستای مغناطیسی تفسیر می شوند. بدین معنی که، چرخش راستای آسان در نمونه x=0.1 از حالت مایل به سمت محور c ششگوشی است. در حالی که منحنی پذیرفتاری نمونه x=0.5 براساس دو چرخش پی در پی اول از حالت خوابیده در صفحه عمود بر محور c به حالت مایل و آنگاه از حالت مایل به سمت محور c با افزایش دما قابل تفسیر است. مغناطوتنگش نمونه های محتوی pr در ناحیه دمایی گذار بازجهت گیری اسپینی به طور غیر عادی کاهش می یابد.
کلید واژگان: مغناطوتنگش, پذیرفتاری مغناطیسی, ناهمسانگردی مغناطوبلوری, بازجهت گیری اسپینیMagnetostriction and low field ac-susceptibility of polycrystalline Gd1-xPrxCo5 (x = 0, 0.1 and 0.5) alloys are measured in temperature region of 77-300 K. XRD patterns show that our samples are single phase. For x = 0 (GdCo5) there are no anomaly in temperature dependence of magnetostriction and ac-susceptibility curves. For x = 0.1 and 0.5 temperature dependence of ac-susceptibilities show easy-axes phase transitions. In the case of x = 0.1 sample, the easy-axes of magnetization changes from canted to axial (practically, hexagonal c-axis) direction as temperature increases, and ac-susceptibility of x = 0.5 sample shows two iterative transitions, first from basal to canted then canted to axial. Magnetostriction of Pr contained samples anomalously decreases at spin reorientation regions.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.