به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « واحدهای جریانی » در نشریات گروه « زمین شناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «واحدهای جریانی» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • علی دهقان ابنوی، امیر کریمیان طرقبه*، جعفر قاجار، رحیم کدخدائی ایلخچی، علی طالب نژاد

    جهت بررسی و شناسایی نواحی مختلف یک میدان از منابع و روش های متنوعی استفاده می شود که این روش ها باعث شناخت بهتر نواحی و لایه های مختلف مخزن می شود. هدف این مطالعه تعیین رخساره های الکتریکی و واحد های جریانی در سازندهای کنگان و دالان بالایی در یکی از میادین گازی جنوب ایران است. اهمیت تعیین و بررسی رخساره با کیفیت و تفکیک این رخساره از دیگر رخساره ها باعث شناخت بهتر نواحی با کیفیت و همچنین به دلیل استفاده از اطلاعات موجود و دردسترس می توان در وقت و هزینه صرفه جویی کرد. در این پژوهش با استفاده از داده های نمودارگیری و مفهوم خوشه بندی از روش چند تفکیکی گرافیکی (MRGC) در نرم افزار ژیولاگ، داده های نمودارهای پتروفیزیکی خوشه بندی و در نهایت 5 رخساره الکتریکی تشخیص داده شد. از میان رخساره های تعیین شده، رخساره الکتریکی شماره 4 با لیتولوژی آهک دولومیتی به عنوان بهترین رخساره مخزنی با توجه به تخلخل موثر بالا و حجم شیل پایین تشخیص داده شد. در این مطالعه پس از تعیین رخساره های الکتریکی با استفاده از روش های مختلف واحد های جریانی از اطلاعات مغزه  به دست آمده اند. در نهایت پس از تعیین واحد های جریانی، برای بررسی ارتباط میان رخساره های الکتریکی و واحدهای جریانی با استفاده از مقاطع عرضی چاه ها، واحدهای جریانی در کنار رخساره های الکتریکی تعیین شده قرار داده می شوند. پس از بررسی عمق به عمق ارتباط بالایی بین آن ها مشاهده شد. این نتیجه نشان می دهد که از این مدل رخساره الکتریکی می توان در تمام چاه های این میدان استفاده کرد.

    کلید واژگان: خوشه بندی, رخساره الکتریکی, سازندهای کنگان و دالان, واحدهای جریانی, نمودارهای پتروفیزیکی}
    Ali Dehghan Abnavi, Amir Karimian Torghabeh *, Jafar Qajar, Rahim Kadkhodaii Ilkhchi, Ali Talebnejad

    Various sources and methods used to identify different zones of a field that can investigate different zones and layers of the reservoir. The purpose of this study is to determine electrofacies and HFUs in the Kangan and upper Dalan Formations in one of the southern Iranian gas fields. The importance of determining and investigate the facies with the well quality and separation of this facies from other facies causes better knowledge of quality zones and also due to the use of available information can save time and money. In this study use well log, the concept of clustering and the MRGC method in Geolog software, the log petrophysical data were clustered and finally, 5 electrofacies were identified. Among these identified facies, electrofacies No. 4 with dolomite lithology was identified as the best reservoir zone due to high effective porosity and low shale volume. After determining electrofacies by using the aforementioned methods, HFUs were identified with core data. Finally, after determining the HFUs, to investigate the relationship between electrofacies and HFUs, the cross sections of wells and HFUs are placed next to the designated electrofacies. After examining depth to depth, a high correlation was observed between them. This result shows that, this electrofacies model can be used in all wells in this field.

    Keywords: Cluster Analysis, Electrofacies, Kangan, Dalan Formations, HFU, Well log data}
  • زینب عالیشوندی*، حسین رحیم پور بناب، علی کدخدایی، مهران آرین

    سازند سروک، واحدکربناته ضخیمی است که معرف سنگ نهشته های کرتاسه میانی در کمربند چین خورده- رانده زاگرس است. پتروگرافی مقاطع نازک این سازند در چاه های 4، 20 و 48، منجر به شناسایی 8 ریزرخساره شده که در 3 زیرمحیط تالاب محدود، تالاب- دریای باز و پشته زیر آبی، در بخش های داخلی یک پلاتفرم کربناته روقاره ای نهشته شده اند. با توجه به موقعیت چاه های مورد مطالعه ، از سمت شرق به غرب، حوضه عمیق تر شده است. توالی دیاژنزی این سازند مربوط به دو بخش بالا و پایین مرز سنومانین- تورونین می باشد. نفوذ آب های جوی در زیر این مرز و تاثیر فرآیند انحلال باعث گسترش تخلخل حفره ای و قالبی و در نتیجه بالا رفتن پتانسیل مخزنی این بخش شده است. در این مطالعه برای تعیین واحدهای جریان هیدرولیکی مخزن بنگستان میدان کوپال، از داده های تخلخل و تراوایی حاصل از آنالیز مغزه های حفاری و روش نشانگر زون جریانی و همچنین متد چینه ای تغییر یافته لورنز استفاده شده است. بر اساس نتایج این مطالعه شش واحد جریان هیدرولیکی تعیین شده که واحدهای جریانی 1 و 2 بهترین کیفیت مخزنی و به سمت واحد جریانی 6 پتانسیل مخزنی کاهش می یابد. همچنین برای تعیین توزیع واحدهای مختلف مخزنی و غیرمخزنی از متد چینه ای تغییر یافته لورنز استفاده شده است. با استفاده از این روش سه بخش مخزنی و غیرمخزنی شناسایی و تفکیک شده اند. فرآیندهای دیاژنزی (انحلال های گسترده جوی، شکستگی و دولومیتی شدن های مرتبط با استیلولیت) نقش مهمی در توزیع نهایی پارامترهای مخزنی در مخزن سروک میدان کوپال دارند.

    کلید واژگان: سازند سروک, میدان نفتی کوپال, دیاژنز, واحدهای جریانی}
    Zeinab Aalishavandi *, Hossain Rahimpour Bonab, Ali Kadkhodaei, Mehran Arian

    The Sarvak Formation deposited in the North to Northeastern margin of the Arabian Platform during the Mid-Cretaceous, and is extensively encountered in the Folded Zagros of southwestern Iran. It is the most important reservoir unit after the Asmari Formation in Iran. Petrographic analysis of the drilled wells of the Kupal oil field led to recognition of in studied wells led to determination of eight microfacies that deposited in 3 sub-environments; restricted lagoon, lagoon-open marine and shoal in an interior part of Continental carbonate ramp. Petrographic studies revealed that since deposition, the Sarvak Formation experienced several diagenetic realms including marine, meteoric, burial and telogenetic diagenetic environments. Location of the studied wells shows that the relative depth of the Sarvak Formation ramp increases from the east to the west. These diagenetic successions are mainly restricted to the upper and lower parts of the Cenomanian-Turonian disconformity. Meteoric water infiltration below this Cenomanian-Turonian disconfirm boundary and related Dissolution led to development of moldic and vuggy porosity And as a result, the reservoir potential has been increase. In this study Hydraulic flow units were identified firstly using flow zone indicators and secondly using a stratigraphic modified Lorenz plot. The flow units resulting from these two methods are compared, and their close correspondence within the sequence stratigraphic framework is discussed. Base on this results six hydraulic flow units are defined as flow units 1 and 2 of the best reservoir quality and the reservoir potential reduced to the flow unit 6.

    Keywords: Sarvak Formation, Kupal oilfield, Diagenesis, Flow Unit}
  • مریم ذیفن*، محمدجواد ذیفن

    دسته بندی سنگ ها بر اساس خواص پتروفیزیکی (تخلخل و تراوایی)، یکی از پارامترهای مهم در مطالعه و شبیه سازی مخازن نفتی است. محاسبات واحدهای جریانی هیدرولیکی1 (HFU) یکی از روش های متداول برای دسته بندی سنگ ها بر مبنای استفاده از این پارامترها است. اما این روش شامل محاسبات پیچیده ریاضی و به کارگیری نمودارهای تجمعی است. از سوی دیگر، با ظهور تکنیک های تحلیل داده تحت عنوان داده کاوی، شیوه های جدید و ساده تری برای تحلیل و پیش بینی مقادیر داده ها با استفاده از روش های محاسباتی هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و آمار ارایه شده اند. در این پژوهش با استفاده از داده های تخلخل و تراوایی یکی از میادین مخازن نفتی جنوب غربی ایران، دسته بندی سنگ های این مخزن را به منظور مقایسه عملکرد روش HFU و الگوریتم C5.1 (الگوریتم دسته بندی کننده داده کاوی) مورد بررسی قرار دادیم. نتایج این پژوهش به ارزیابی تحلیلی جایگزینی روش های داده کاوی با روش واحدهای جریانی هیدرولیکی در حوزه دسته بندی سنگ های مخازن نفتی می پردازد.

    کلید واژگان: مخزن, دسته بندی سنگ, واحدهای جریانی, داده کاوی, الگوریتم C5, 1}
  • سمیه فرامرزی، حسین رحیم پور *، محسن رنجبران

    سازند سروک با سن آلبین پسین-تورونین پیشین، مهم ترین سنگ مخزن کربناته ناحیه دشت آبادان در جنوب غرب ایران می باشد. تلفیق نتایج توصیف مغزه ها، مطالعات پتروگرافی و داده های تخلخل-تراوایی مغزه در یکی از میادین بزرگ دشت آبادان، امکان شناسایی واحدهای جریانی را چارچوب چینه شناسی سکانسی فرآهم نمود. داده های این پژوهش شامل 388 متر مغزه، 420 مقطع نازک میکروسکوپی و 800 پلاگ تخلخل-تراوایی از دو چاه کلیدی هستند. به این منظور، از روش لورنز اصلاح شده بر مبنای چینه شناسی برای تقسیم بندی مخزن به واحدهای جریانی استفاده شده است. تفسیر توزیع واحدهای جریانی با در نظر گرفتن ارتباط بین ویژ گی های رخساره ای و دیاژنزی، سبب می شود که انطباق مشخص بین زون های مخزنی و چارچوب چینه شناسی سکانسی فرآهم شود. بخش بالایی سازند سروک قابل تقسیم به دو سکانس رده سوم می باشد و بهترین واحدهای جریانی در سیستم تراکت تراز بالای سکانس 1 با گسترش عمده تخلخل های حفره ای در ارتباط با تاثیر سطح ناپیوستگی مرز سنومانین-تورونین در رخساره های رودیست دار مشاهده می شود. فرآیندهای سیمانی شدن و تراکم در واحدهای جریانی با کیفیت مخزنی پایین و انحلال در واحدهای جریانی با کیفیت مخزنی بالا گسترش دارند. نتایج این مطالعه نشان داد که تفسیر واحدهای جریانی در چارچوب چینه شناسی سکانسی، می تواند در ارزیابی بهتر مخازن کربناته ناهمگن از قبیل سازند سروک استفاده شود.

    کلید واژگان: سازند سروک, چینه نگاری سکانسی, کیفیت مخزنی, واحدهای جریانی}
    Somayeh Faramarzi, Hossain Rahimpour, Mohsen Ranjbaran *

    Sarvak Formation, as part of Bangestan group, is important for the production and exploration of hydrocarbons in the Zagros and Persian Gulf basins. In this study, for identifying flow units and interpreting reservoir quality changes in Sarvak Formation in the sequence stratigraphic framework, combining many data like core description, petrographic and porosity-permeability studies on core samples in one of the large field of the Abadan plain have been used. These data are including of 388m core samples, 420 microscopic thin sections and 800 porosity-permeability plugs from two key wells. Based on sequence stratigraphic side of view, the upper part of Sarvak Formation in the studied field can be divided in to tow 3rd order sequences. Based on the stratigraphic modified Lorenz plot (SMLP), flow units were identified and interpreted. Sequence stratigraphy and reservoir quality studies show that the best flow units are related to the middle and the upper part of high stand system tract and the middle of transgressive system tract. Packstone and rudstone related to the proximal open marine and also talus are the facieses associated with this system tract.

    Keywords: Sarvak Formation, sequence stratigraphy, reservoir characterization, flow units}
  • رحیم کدخدایی ایلخچی *، بیژن نوری
    سازندهای کربناته دالان بالایی و کنگان با سن پرمین پسین- تریاس پیشین به عنوان سنگ مخزن اصلی گازی در برخی میدان های خلیج فارس محسوب می شوند. رخساره های کربناته در این سازندها که در ارتباط با زیرمحیط های پشته سدی، لاگون و پهنه کشندی هستند در یک محیط رمپ کربناته در شرایط آب و هوایی گرم و خشک گسترش پیدا کرده اند. سامانه روزنه ها در این سازندها تحت تاثیر بافت رسوبی اولیه و دیاژنز، کنترل قابل توجهی بر ویژگی های مخزنی آن ها دارد. در این مطالعه با هدف بررسی تاثیر این عوامل بر کیفیت مخزنی سازندهای مذکور در میدان لاوان ، واحدهای جریانی هیدرولیکی شناسایی و تفکیک شدند. با بررسی ارتباط بین واحدهای جریانی تفکیک شده و مشخصه های رسوبی و دیاژنزی آن ها، سامانه روزنه های رخساره های مخزن در چهار دسته با مقادیر تخلخل و تراوایی بالا، پایین، حدواسط و تخلخل بالا-تراوایی پایین تقسیم بندی شدند. نتایج نشان می دهد که فرآیندهای دیاژنزی مانند انحلال، سیمانی شدن ، دولومیتی شدن و در مواردی شکستگی با توجه با مشخصه های بافتی اولیه، تاثیر بسزایی بر توزیع سامانه روزنه ها درون انواع رخساره های مخزن و ویژگی های مخزنی آن ها دارند. چنانچه فرآیند سیمانی شدن گسترده توسط انیدریت و کلسیت بطور عمده در رخساره های دانه پشتیبان در جهت کاهش شدید کیفیت مخزنی و فرآیند انحلال با ایجاد تخلخل های قالبی و حفره ای در جهت تغییر سامانه روزنه ها، بهبود و یا افزایش کیفیت مخزنی عمل نموده اند. در بخش هایی از مخزن فرآیند دولومیتی شدن با ایجاد تخلخل های بین بلوری و فرآیند شکستگی بویژه در رخساره های مادستونی کیفیت مخزنی را بهبود بخشیده اند.
    کلید واژگان: رخساره های کربناته, دیاژنز, سامانه روزنه ها, واحدهای جریانی, کیفیت مخزنی}
    Rahim Kadkhodaie Ilkhchi *, Bijan Nouri
    Carbonate Dalan and Kangan formations with the late Permian-early Triassic age are considered as the main gas reservoir rocks in some fields of the Persian Gulf. Carbonate facies of these formations which are related to shoal, lagoon and tidal flats have been developed in a carbonate ramp environment under the arid climate condition. Pores system of the formations under the effect of the primary depositional texture and diagenesis, has a significant control on the reservoir properties. In this study, in order to investigate the effects of these agents on the reservoir quality, hydraulic flow units were described. Then, based on the relationship between the identified hydraulic flow units and depositional and diagenetic characteristics, pores system of the reservoir facies was classified into four classes of porosity-permeability values of high, low, intermediate and high porosity-low permeability. The results show that the diagenetic processes such as dissolution, cementation, dolomitization and to some extent fracture, on the basis of the primary depositional texture, have the important effect on pore system distribution within the reservoir facies, and their reservoir properties. As, pervasive cementation by anhydrite and calcite have been associated with a severe decrease in reservoir quality of grain supported facies. In contrast, dissolution with creation of moldic and vuggy porosity has been acted in a way to change, improve or increase the reservoir quality. Also, in some parts of the reservoir, dolomitization by creation of intercrystalline porosity, and fracture especially in mudstone facies have been improved the reservoir quality.
    Keywords: Carbonate facies, Diagenesis, Pore system, Flow units, Reservoir quality}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال