به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "palaeoclimate" در نشریات گروه "زمین شناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «palaeoclimate» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • مرضیه محمودی، حمزه مهرابی*، رضا نوزعیم

    سازند سروک یکی از مهم‎‍ترین مخازن هیدروکربوری ایران، تحت شرایط فعال زمین‎‍ساختی در نواحی مختلف زاگرس، از جمله خلیج فارس نهشته شده و تکامل یافته است. مطالعه حاضر به دنبال بررسی آثار ناشی از فعالیت‎‍های زمین‎‍ساختی بر خصوصیات رخساره‎‍ای و تاریخچه تحولات دیاژنزی سازند سروک در نواحی شرقی و غربی خلیج فارس بوده است. نتایج مطالعات رخساره‎‍ای حاکی از نهشته شدن سازند سروک در یک پلاتفرم کربناته نوع رمپ است. در بخش شرقی خلیج فارس، رخساره‎‍های رسوبی عضو میشریف (سروک بالایی) اساسا در بخش‎‍های درونی پلاتفرم (لاگون، شول، واریزه‎‍های ریفی) و رخساره‎‍های عضو خاتیا (سروک پایینی) عمدتا در بخش‎‍های عمیق و بیرونی پلاتفرم (رمپ بیرونی) نهشته شده‎‍اند. در بخش غربی خلیج فارس، سازند سروک طیفی از رخساره‎‍های کم عمق تا عمیق را در بر می گیرد که فراوانی رخساره‎‍های دریای باز (رمپ میانی و رمپ بیرونی) بسیار چشمگیرترند. دو سکانس رسوبی رده پایین (رده چهارم) و یک سکانس رسوبی رده بالا (رده سوم) در این سازند شناسایی شده‎‍اند که انطباق بالایی را با دیگر نواحی زاگرس و صفحه عربی نشان می‎‍دهند. آثار دیاژنزی مرتبط با یک سطح رخنمون یافتگی قدیمه در بالاترین بخش سازند سروک، در هر دو ناحیه شرقی و غربی خلیج فارس مشاهده شده‎‍اند. انحلال جوی، گسترش افق‎‍های پیزوئیدی و آغشتگی به اکسیدهای آهن، از جمله مهم‎‍ترین فرآیندهای دیاژنزی مرتبط با این سطوح رخنمون یافتگی دیرینه اند. ضخامت سازند سروک تغییرات درخور توجهی را در بخش‎‍های مختلف خلیج فارس نشان می‎‍دهد. همچنین رخساره‎‍های رسوبی این سازند نیز تغییرات جانبی درخور توجهی در ناحیه مطالعه شده دارند. تاثیرپذیری ضخامت و تغییرات ماهیت رخساره‎‍های رسوبی سازند سروک در ارتباط با ساختارهای پی‎‍سنگی، حاکی از فعالیت آنها در زمان نهشت این سازند در خلیج فارس اند و این وقایع بالاآمدگی زمین ساختی، اثر زیادی بر روند تاریخچه تدفین سازند سروک گذاشته‎‍اند. برآیند این خصوصیات رخساره‎‍ای و دیاژنزی در نهایت، کیفیت مخزنی سازند سروک را در نواحی مطالعه شده تحت تاثیر قرار داده است.

    کلید واژگان: سازند سروک, خلیج فارس, ساختار پی سنگی, رخساره, دیاژنز, اقلیم دیرینه
    Marzieh Mahmoodi, Hamzeh Mehrabi *, Reza Nozaem

    The Sarvak Formation, as one of Iran's most important hydrocarbon reservoirs, has been deposited and evolved under active tectonic conditions in various regions of the Zagros, including the Persian Gulf. The present study aims to investigate the effects of tectonic activities on the facies characteristics and diagenetic history of the Sarvak Formation in the eastern and western regions of the Persian Gulf. Facies analysis results indicate the deposition of the Sarvak Formation on a carbonate platform of ramp type. In the eastern part of the Persian Gulf, sedimentary facies of the Mishrif Member (Upper Sarvak) are predominantly deposited in inner platform areas (lagoon, shoal, reef deposits), while facies of the Khatiyah Member (Lower Sarvak) are mainly found in deep and outer platform areas (outer ramp). In the western part of the Persian Gulf, the Sarvak Formation encompasses a spectrum of shallow to deep-water facies, with open marine facies (middle and outer ramp) being notably more abundant. Two lower-order sequences (fourth-order) and one higher-order sequence (third-order) have been identified in this formation, indicating a high correlation with other areas of the Zagros and the Arabian Plate. Diagenetic effects related to a palaeoexposure surface have been observed in the uppermost part of the Sarvak Formation in both the eastern and western regions of the Persian Gulf. Dissolution porosity, brecciation, and iron oxide staining are among the most important diagenetic processes associated with these exposure surfaces. The thickness of the Sarvak Formation shows considerable variations in different parts of the Persian Gulf. Additionally, sedimentary facies of this formation exhibit significant lateral variations. The changes in thickness and facies variability of the Sarvak Formation were directly related to basement structures, indicating their activity during the deposition of this formation in the Persian Gulf. These tectonic events have had a significant impact on the burial history of the Sarvak Formation. Ultimately, the culmination of these facies and diagenetic characteristics has influenced the reservoir quality of the Sarvak Formation in the study areas.

    Keywords: Sarvak Formation, Persian Gulf, Basement Structure, Facies, Diagenesis, Palaeoclimate
  • فیروزه هاشمی یزدی *، فرشته سجادی هزاوه، نرگس سادات میرپور شاه ابوالقاسمی، زهرا محمدی منش، محسن علامه

    برای بازسازی اقلیم دیرینه محیط تشکیل رسوبات عضو قدیر (سازند نایبند) از اطلاعات اکوگروه های اسپورومورفی (SEGs) و جوامع گیاهی مربوط به آن و همچنین فراوانی و تنوع میوسپورهای موجود استفاده شد. با توجه به طبقه بندی اسپور و پولن ها (اسپورومورف ها) در اکوگروه های اسپورومورفی (SEGs) ، در چاه اکتشافی شماره 954 (گستره اکتشافی پروده 4)، جنوب طبس، ایران مرکزی، هر شش اکوگروه گیاهی (شامل گیاهان سازگار با ارتفاعات، دشت ها، رودخانه ها، پیشگام، ساحلی، و تحت تاثیر جزر و مد) در پالینوفلورای مورد مطالعه شناسایی شدند. نسبت بالای اسپورومورف های گرما دوست به سرما دوست و نسبت پایین اسپورومورف های خشکی دوست به رطوبت دوست ، حکایت از آب و هوای گرم و مرطوب دارد.با شناسایی گیاهان والد میوسپورها مشخص شد و به ترتیب فراوانی، سرخس ها (44%)، سیکادوفیتا (34%)، مخروطیان (9%)، لیکوفیتا (8%)، پتریدواسپرموفیت ها (2%)، ژینکوفیت ها (2%) و بریوفیتا (1%) پوشش گیاهی اطراف محیط تشکیل نهشته های مورد مطالعه را تشکیل می دادند. فراوانی چشمگیر اسپورهای منتسب به سرخس ها (Kyrtomisporis و Foveogleicheniidites) و پولن های منتسب به سیکادال ها (Ovalipollis و Ricciisporites) در مجموعه پالینوفلورای مورد مطالعه، حکایت از غلبه آب و هوای گرم تا نیمه گرم با رطوبت بالا دارد. موقعیت جغرافیای دیرینه ایران در حاشیه فعال جنوبی اوراسیا (پلیت توران) در زمان تریاس پسین، نیز این نتیجه گیری را تایید می کند.

    کلید واژگان: اقلیم دیرینه, اکوگروه های اسپورومورفی, تریاس پسین, عضو قدیر (سازند نایبند), طبس
    Firoozeh Hashemi Yazdi *, F. Sajjadi Hezaveh, Narges Sadat Mirpoor Shah Abolghasemi, Zahra Mohammadi Manesh, Mohsen Allameh

    Sporomorph EcoGroups data and the relevant plant communities are considered as a possible routine used to draw palaeoecological inferences for their host strata. Occurrence of high abundant and diverse miospores in the Qadir Member (Nayband Formation), from the exploratory well no. 954 (Exploratory Area of Parvadeh 4), south of Tabas, central Iran allows for this method to be used to obtain certain palaeoecological implications. By classifying spores and pollens (sporomorphs) in Sporomorph EcoGroups (SEGs), all six plant ecogroups (including plants adapted to Upland, Lowland, River, Pioneer, Coastal, and Tidally-influenced) were identified in examined material. The high ratio of warmer/cooler sporomorphs and the low ratio of drier/wetter sporomorphs suggests deposition under a moist, ±warm climate during the Late Triassic in south of Tabas. From the investigation of miospore parent plants, it was approved that, in descending order, pteridophyta (44%), cycadophyta (34%), coniferophyta (9%), lycophyta (8%), pteridospermophytes (2%), ginkgophytes (2%) and bryophyta (1%) were surrounded the environment of the studied formation. Notable abundance of fern spores (Kyrtomisporis and Foveogleicheniidites) and cycads pollen (Ovalipollis and Ricciisporites) in the palynofloras studied indicate the predominance of warm to semi-warm climate with high humidity. Paleogeographic position of Iran during the Late Triassic in the southern active margin of Eurasia (Turan Plate) tends to support this palaeoclimate generalization.

    Keywords: Late Triassic, Nayband Formation (Qadir Member), Palaeoclimate, Sporomorph Ecogroups: Segs, Tabas
  • عماد یحیایی، رامین عباسی، حمزه مهرابی*، امین نویدطلب

    سازند سروک به سن سنومانین - تورونین، مهم ترین سنگ مخزن نفت در بیشتر میدان های دشت آبادان است. تحولات تکتونیکی و شرایط آب و هوایی قدیمه، تاثیرات چشمگیری بر خصوصیات رخساره ای و فرآیندهای دیاژنزی این سازند داشته و در نهایت، کیفیت مخزنی آن را کنترل کرده اند. مطالعه حاضر با تلفیق داده های مغزه، مقاطع نازک و تحلیل تصاویر میکروسکوپ الکترونی، به دنبال بررسی شاخص های رخساره ای و دیاژنزی نشانگر اقلیم دیرینه در سازند سروک است. برای این منظور، مطالعات جامع رخساره ای، تحلیل های دیاژنزی و چینه نگاری سکانسی انجام شد. تعداد پنج ریزرخساره رسوبی متعلق به زیرمحیط های رسوبی لاگون، شول، ریف ها و واریزه های ریفی و دریای باز در این سازند شناسایی شد که معرف یک مدل رسوبی نوع رمپ هم شیب اند. انواع فرآیندهای دیاژنزی بررسی شدند و یک توالی پاراژنزی، شامل گذر از محیط های دریایی، دو مرحله دیاژنز جوی و محیط های تدفینی کم عمق تا عمیق بازسازی شد. دو سطح رخنمون دیرینه در مرز سنومانین-تورونین و تورونین میانی با وجود عوارضی نظیر انحلال گسترده جوی، برشی شدن ریزشی، آغشتگی به اکسیدهای آهن و سیلیسی شدن تفکیک شدند. مطالعات میکروسکوپ الکترونی نشان داد که کانی های رسی بیشتر در محل رخداد ناپیوستگی، عموما از نوع کائولینیت و مونت موریونیت اند. ترکیب اجزای سازنده رخساره های سازند سروک (مجموعه های اسکلتی مرجانی - جلبکی)، فراوانی و گستردگی عوارض دیاژنز جوی (به ویژه انحلال) و نوع خاک های قدیمه تشکیل شده در محل رخنمون ها، همگی نشانگر غلبه شرایط اقلیمی گرم و مرطوب در زمان نهشت و دیاژنز اولیه سازند سروک در ناحیه دشت آبادان اند. تحلیل های اقلیمی به دست آمده از سازند سروک در مطالعه حاضر، انطباق بالایی با جایگاه جغرافیایی قدیمه صفحه عربی در بازه زمانی سنومانین - تورونین دارد که در عرض های پایین (0 تا 5 درجه شمالی) در مجاورت خط استوا بوده است.

    کلید واژگان: سازند سروک, اقلیم دیرینه, دیاژنز جوی, دشت آبادان
    Emad Yahyaei, Ramin Abbasi, Hamzeh Mehrabi *, Amin Navidtalab

    The Sarvak Formation, a crucial reservoir rock in the Abadan Plain, is extensively studied due to its sedimentary attributes and diagenetic evolution, heavily influenced by tectonic activities and palaeoclimatic conditions. This research focuses on analyzing palaeoclimatic indicators within the Sarvak Formation in a selected oil field in the Abadan Plain. Through a comprehensive approach integrating core data, thin section analyses, and electron microscopy, the study characterizes various facies, diagenetic processes, and sequence stratigraphy of the formation. Five distinct microfacies representing different depositional environments, such as lagoon, shoal, reef, reef-talus, and open marine belts, are identified, suggesting a ramp-type depositional setting. The investigation also reveals a paragenetic sequence of diagenetic processes, including transitions from marine to meteoric diagenesis and from shallow to deep burial environments. Notably, two palaeoexposure surfaces are identified, characterized by meteoric dissolution, brecciation, iron oxide staining, and silicification. Scanning electron microscopy analysis indicates prevailing kaolinite and montmorillonite clay mineral assemblages, indicative of warm and humid palaeoclimatic conditions. These findings provide insights into the palaeoclimatic conditions and paleaogeographical positioning of the Arabian Plate during the Cenomanian–Turonian period, suggesting a close proximity to low latitudes near the Equator.

    Keywords: Sarvak Formation, Palaeoclimate, Meteoric Diagenesis, Abadan Plain
  • فیروزه هاشمی یزدی*، فرشته سجادی هزاوه، زهرا محمدی منش، نرگس سادات میرپور شاه ابوالقاسمی
    به منظور بازسازی آب و هوای دیرینه سازند نایبند (عضو قدیر) در جنوب طبس، 62 نمونه از مغزه های حفاری چاه اکتشافی شمارهb 948، جهت مطالعات پالینولوژی برداشت گردید. مجموعه پالینومورف های متنوع شامل 43 گونه اسپور (متعلق به 29 جنس) و 23 گونه پولن (متعلق به 19 جنس) گیاهان خشکی، سیست داینوفلاژله ها، آستر داخلی فرامینیفرها، اکریتارک و اسپور جلبک ها با حفظ شدگی متوسط تا خوب می باشد. بررسی گیاهان والد میوسپورها نشان می دهد که در زمان تشکیل نهشته های مورد مطالعه سرخس ها 64%، سیکادوفیت ها 16%، لیکوفیتا 9%، مخروطیان 4%، ژینکوفیت ها 4%، پتریدواسپرموفیتا 2% و بریوفیتا 1% پوشش گیاهی اطراف محیط رسوبی را تشکیل می دادند. حداکثر تنوع و فراوانی نسبی متعلق به میوسپورهای منتسب به سرخس ها (20 جنس و 64%) حاکی از فراوانی آن ها در ترکیب پوشش گیاهی اطراف محیط رسوبی نهشته های مورد مطالعه می نماید. این ویژگی معرف غلبه آب و هوای گرم- نیمه گرم با رطوبت بالا در زمان تشکیل این نهشنه ها می باشد. براساس مدل گروه های اسپورومورفی، اگرچه میوسپورهای شاخص هر شش گروه اسپورومورفی در نهشته های مورد مطالعه وجود دارند، اما بیشترین فراوانی مربوط به اکوگروه های اسپورومورفی سازگار با مناطق پست و دشت ها می باشد. جهت بازسازی آب و هوای دیرینه، فراوانی نسبی چهار گروه اصلی گیاهی (رطوبت دوست، خشکی دوست، گرما دوست، سرما دوست) محاسبه و مطالعه اقلیم دیرینه به واسطه الگوی فراوانی نسبی پالینومورف های drier/wetter و warmer/cooler تعیین گردید. نتایج حاصل از این محاسبات شرایط اقلیمی گرم- نیمه گرم با رطوبت بالا را تایید می نماید. همچنین موقعیت جغرافیای دیرینه ایران در زمان تریاس پسین در حاشیه فعال جنوبی اوراسیا (پلیت توران) نیز این نتیجه گیری را تایید می نماید.
    کلید واژگان: اقلیم دیرینه, اکوگروه های اسپورومورفی, پالینولوژی, تریاس پسین, سازند نایبند
    Firoozeh Hashemiyazdi *, Freshteh Sajjadi Hezaveh, Zahra Mohammadi Manesh, Narges Sadat Mirpoor Shah Abolghasemi
    Introduction
    Very few palynological studies have been conducted on the Nayband Formation, as a part of the Upper Triassic coal deposits of central Iran. Mousavi, 2002 (seen in Aghanabati 2004, pp. 209-210) considered the abundance and diversity of marine palynomorphs compared to terrestrial types indicate the shallow sea environment for Nayband Formation. Cirilli et al., 2005 attributed the Nayband Formation palynofloras to tropical plants such as Bennettitales, Matoniaceae, and Marattiaceae accompanied by characteristic forms of the Siberian Province. Sabbaghiyan et al., 2015 examined the palynology of the Nayband Formation, Tabas Block. They believed the associated marine palynomorphs (dinocysts), accompanied by spores indicate a nearshore depositional environment for the Late Triassic deposits. Sajjadi et al., 2015 studied the palynology of the Nayband Formation, Kamar Macheh Kuh, southeastern Tabas. They concluded that the abundance of ferns and Coniferophytes in parent flora implies that the host strata accumulated under a moist warm climate with progressively decreasing temperatures during Late Triassic. Sabbaghiyan et al., 2020 investigated the palynology of the Upper Triassic Bidestan and Howz-e-Sheikh members in Tabas Block. They believed that co-occurrence of marine elements (dinoflagellate cysts, bivalves, corals, and gastropods) with terrestrial elements (spores and pollen) shows a shallow marine depositional environment for the Nayband Formation.
    Materials and methods
    A total of 62 samples were collected from the Nayband Formation (Qadir Member), at exploratory well no. 948b. All samples were prepared following standard palynological processing procedures (Phipps & Playford, 1984), including HCl (10-50%) and HF (40%) utilized for the dissolution of carbonates and silicates, respectively. Then the residues were saturated with ZnCl2 solution (specific gravity 1.9 g/ml) for density separation. All the residues were sieved with a 20 μm mesh sieve previous to making strew slides. Three slides for each preparation were examined by a transmitted light microscope.
    Results and Discussion
    To reconstruct the paleoclimate of the Nayband Formation (Qadir Member) in the south of Tabas, 62 samples were collected from exploration well no. 948b for palynological investigations. The assemblage of diverse palynomorphs includes spores and pollen of land plants, dinoflagellate cysts, foraminiferal test linings, acritarchs, and algal spores with moderate to good preservation. The parent plants of existing miospores show that the diversity and abundance of ferns is 64%, cycadophytes 16%, lycophyta 9%, conifers 4%, gynophytes 4%, pteridospermophyta 2% and Bryophyta 1%. The maximum diversity and relative abundance belong to miospores attributed to ferns (64%), which indicates the predominance of warm to semi-warm climate with high humidity at that time of deposition. Based on the model of Sporomorph EcoGroups, miospores typifying all six plant communities are present in the studied strata, but the highest frequency is related to the lowlands SEGs. To reconstruct the paleoclimate variation, the large quantity percentage of four main plant groups (Hydrophilic, xerophilic, Thermophilic, Psychrophilic) was calculated and the paleoclimate study was determined by the pattern of relative abundance of drier/wetter and warmer/cooler elements. The consequences of these calculations approve the warm to semi-warm climate with high humidity conditions. Also, the paleogeographic position of Iran during the Late Triassic in the southern active margin of Eurasia (Turan Plate) is another confirmation of this type of climate.
    Conclusion
    Diverse palynomorphs with high abundance including spores, pollen, dinoflagellate cysts, foraminiferal test linings, acritarchs, and algal spores with moderate to good preservation are present in the studied material. Inferred natural relationships of the Nayband sporae dispersae imply derivation from a diverse parental flora such as ferns, Conifers, Lycophyta, Cycadophytes, Gynophytes, Pteridospermophyta, and Bryophyte. Ferns have relative abundance and maximum diversity in the composition of the vegetation around the sedimentary environment. It implies that the host strata accumulated under moist warm to semi-warm climates. In addition to, the high ratio of warmer/cooler, wetter/drier palynomorphs and the palaeogeographic position of Iran during the Late Triassic in the southern active margin of Eurasia (Turan Plate) and the location of Iran at a latitude of about 35°N, all confirm the above results that hot and humid climate prevails.
    Keywords: Palaeoclimate, Nayband Formation, Palynology, Sporomorph EcoGroups: SEGs, Late Triassic
  • رامین عباسی، حمزه مهرابی*، عماد یحیایی، حسین رحیم پور

    سازند سروک، دومین مخزن مهم نفتی در حوضه زاگرس، دارای تاریخچه دیاژنزی پیچیده ای است که تحولات مخزنی و توزیع پارامترهای پتروفیزیکی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. مطالعه حاضر، فرآیندهای دیاژنزی این سازند را در یکی از مهم ترین میدان های نفتی واقع در ناحیه دشت آبادان بررسی کرده است. برای این منظور، مطالعات پتروگرافی بر مغزه های حفاری و مقاطع نازک میکروسکوپی، نتایج آنالیزهای پراش پرتو ایکس و تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی با داده های ژئوشیمی عنصری به دست آمده از این سازند در یک چاه از میدان مطالعه شده تلفیق شده اند. فرآیندهای دیاژنزی سازند سروک در دو گروه فرآیندهای دیاژنزی متاثر از اقلیم دیرینه و فرآیندهای با تاثیر ناچیز از اقلیم دیرینه تفکیک، توصیف و تفسیر شده اند. بر این اساس، انحلال گسترده جوی (کارستی شدن)، گسترش افق های خاک قدیمه، برشی شدن ناشی از ریزش شبکه های کارستی، سیمانی شدن جوی و سیلیسی شدن جانشینی در زیر سطوح ناپیوستگی (رخنمون دیرینه)، مهم ترین فرآیندهای دیاژنز جوی در دو افق مختلف در سازند سروک شناسایی شده اند. این فرآیندهای دیاژنزی جوی شدید در کنار غلبه کانی های رسی کائولینیت و مونت موریونیت در افق های خاک قدیمه، همگی حاکی از غلبه اقلیم گرم و مرطوب در زمان رخنمون یافتگی این سازندند. وقوع همین فرآیندهای دیاژنزی سبب ایجاد روندهای کاملا مشخص در محتوای عناصر کمیاب کربنات های دگرسان یافته شده است. افزایش مقادیر سدیم (Na)، منگنز (Mn)، آهن (Fe) و روبیدیم (Rb) و کاهش مقادیر استرانسیم (Sr) در زیر سطوح ناپیوسته در پاسخ به رخدادهای دیاژنز جوی، به خوبی در زیر دو ناپیوستگی مرز سنومانین - تورونین و تورونین میانی به ثبت رسیده اند. تغییرات مقادیر منیزیم (Mg) به میزان زیادی به کانی شناسی اولیه رسوبات وابسته است و روندهای متغیری را در ارتباط با سطوح رخنمون یافتگی دیرینه نشان می دهد. در زیر مرز تورونین میانی، به علت گسترش رخساره های گل غالب، امکان گردش آزادانه سیال جوی فراهم نیست و بنابراین آثار دیاژنزی مرتبط با آن نیز، فراوانی و شدت کمتری دارد.

    کلید واژگان: سازند سروک, عناصر کمیاب, اقلیم دیرینه, دیاژنز جوی, دشت آبادان
    Ramin Abbasi, Hamzeh Mehrabi *, Emad Yahyaei, Hossein Rahimpor

    The Sarvak Formation, the second important oil reservoir in the Zagros Basin, has a complicated diagenetic history. This study focuses on the diagenetic processes of this formation in the Abadan Plain. To achieve this goal, petrographic investigations of core samples, thin sections, X-ray diffraction, and scanning electron microscopy are integrated with the results of elemental geochemical data. Intensive meteoric dissolution (karstification), paleosol formation, dissolution-collapsed brecciation, meteoric cementation, and silicification are major meteoric diagenetic processes. Such intensive meteoric diagenesis along with the dominance of kaolinite and montmorillonite, as predominant clay types within the paleosol, all indicate a warm and humid paleoclimatic condition at the time of exposure. These diagenetic alterations provided special trends of variations in the elemental contents of altered carbonates. They include a clear increase in Na, Mn, Fe, and Rb along with the decrease in Sr contents recorded below the Cenomanian–Turonian and mid-Turonian disconformities. The variations in Mg contents depend on the original mineralogy of carbonates that can result in variable trends in response to the meteoric diagenesis. Below the mid-Turonian disconformity, the development of mud-dominated facies hampered the free fluid circulation and, consequently, diagenetic alterations and their related geochemical trends are limited within the Turonian sequence.

    Keywords: Sarvak Formation, Trace Elements, Palaeoclimate, Meteoric Diagenesis, Abadan Plain
  • فرشته سجادی*، فیروزه هاشمی یزدی، نسرین حبیب الهی، نوید نویدی ایزد، محمدتقی بادی حق

    نهشته های سازند بغمشاه (ژوراسیک میانی) در برش چینه شناسی سنج، شمال شرق طبس، ایران مرکزی، در بر گیرنده مجموعه پالینومورف های متنوع با حفظ شدگی نسبتا خوب، شامل اسپور و پولن گیاهان خشکی، جلبک های میکروسکوپی، اکریتارک، تاسمانیت، اسپور قارچ، آستر داخلی فرامینیفرا و سیست داینوفلاژله است. درصد فراوانی گیاهان والد میوسپورها منتسب به سرخس های واقعی (11%)، لیکوفیتا (1%) و گروه هایی از بازدانگان از قبیل مخروطیان (80%)، سیکادوفیتا (3%) و پتریدواسپرموفیتا (5%) است. از میان میوسپورها، حداکثر فراوانی مربوط به Classopollis از خانواده چیرولپیدیاسه آ، از مخروطیان است. فراوانی Classopollis ممکن است معرف فراوانی گیاه چیرولپیدیاسه آ در ترکیب پوشش گیاهی اطراف محیط رسوبی، فراوانی پولن های تولیدشده و یا نزدیکی زیستگاه گیاهان والد به محیط رسوب گذاری باشد. مطالعات پیشین درباره محیط زیست خانواده چیرولپیدیاسه آ، حکایت از غلبه آب و هوای گرم و خشک دارد. فراوانی جلبک های Botryococcus به صورت مجزا یا چسبیده به Classopollis نیز موید این نوع آب و هوا است. اندازه غالب میوسپورهای موجود در برش چینه شناسی سنج، (35-25 میکرون)، از حمل و نقل آنها توسط باد، از مناطق مرتفع به نواحی پست حکایت دارد. براساس مدل گروه های اسپورومورفی، میوسپورهای شاخص از هر شش گروه اسپورومورفی در نهشته های مطالعه شده وجود دارند. مطالعه اقلیم دیرینه به واسطه الگوی فراوانی نسبی عناصر شاخص محیط های خشک به مرطوب (drier/wetter) و محیط های گرم به سرد (warmer/cooler)  نیز تاییدی دیگر بر غلبه شرایط اقلیمی گرم و خشک در زمان تشکیل رسوبات در برش مطالعه شده است.

    کلید واژگان: اقلیم دیرینه, اکوگروه های اسپورومورفی, سازند بغمشاه, طبس, ایران مرکزی
    Fereshteh Sajjadi *, Firoozeh Hashemi Yazdi, Nasrin Habibollahi, Navid Navidi Izad, Mohammad Taghi Badihagh

    The Baghamshah Formation (Middle Jurassic) at the Senj stratigraphic section, northeastern Tabas, central Iran, consists of diverse and relatively well-preserved palynomorphs, including spore and pollen of land plants, microscopic algae, acritarchs, Tasmanites, fungal spores, foraminiferal test linings and dinoflagellate cysts. The miospores are attributed to the Pterophyta (11%), Lycophyta (1%), Coniferophyta (80%), Cycadophyta (3%) and Pteridospermophyta (5%). Among the miospores, the maximum frequency is related to Classopollis from the Chirolpidiaceae family of conifers. The abundance of Classopollis in the studied samples may represent the abundance of Chirolpidiaceae in the composition of vegetation nearby the sedimentary environment, the abundance of produced pollen, and/or the vicinity of the habitat of the parent plants to the depositional environment. Previous investigations about the environment of the Chirolpidiaceae family indicate the predominance of hot and dry climates. The abundance of Botryococcus algae separately or attached to Classopollis also supports this type of weather. The dominant size of the miospores in the stratigraphic section (25–35 µm) indicates the transport by a wind from highland to lowland. Based on the model of Sporomorph EcoGroups (SEGs), miospores typifying all the six plant communities are present in the studied strata. The palaeoclimate study was determined by the pattern of relative abundance of drier/wetter and warmer/cooler elements. The consequences of these calculations approve the hot and dry climatic conditions during the accumulation of the strata examined.

    Keywords: Palaeoclimate, Sporomorph EcoGroups, Baghamshah Formation, Tabas, Central Iran
  • اکرم مهدیزاده، فاطمه واعظ جوادی*، علیرضا عاشوری، عباس قادری

    سازند هجدک در منطقه چاه رخنه، جنوب غرب طبس دربر دارنده ماکروفسیل های گیاهی به نسبت خوب حفظ شده ای می باشد به طوری که تعداد 33 گونه ماکروفسیل گیاهی متعلق به 21 جنس از راسته های مختلف شناسایی شدند. براساس اولین و آخرین حضور مشاهده شده گونه های شاخص، یک زیست زون تجمعی با نامConiopteris hymenophylloides- Klukia exilis Assemblage zone و سه زیر زیست زون غیررسمی شامل: زیر زیست زون Equisetites beanii- Ptilophyllum harrisianum Interval zone (I)، زیر زیست زونPtilophyllum harrisianum- Elatides thomasii Interval zone (II) و زیر زیست زون Elatides thomasii - Nilssonia macrophylla Interval zone (III) به ترتیب از پایین به بالا تعیین گردیدند. این زیست زون ها با سایر زیست زون های هم ارز بازه زمانی ژوراسیک میانی در منطقه طبس قابل مقایسه و تطابق می باشند. حضور گونه های Klukia exilis و Elatides Thomasii نشان دهنده سن آالنین- باژوسین برای این مجموعه می باشد. مطالعات آماری نشان می دهد که راسته های فیلیکال ها، سیکادال ها، پاینال ها و اکویی ستال ها به ترتیب با فراوانی نسبی 31/46 %، 50/23 %، 12 % و 26/9 % و جنس های Nilssonia، Klukia، Coniopteris و Equisetites به ترتیب با فراوانی نسبی 81/22 %، 38/13 %، 40/8 % و 40/8 % بیشترین حضور را در منطقه چاه رخنه داشته اند. بدین ترتیب، براساس فراوانی نسبی فیلیکال ها و سیکادال ها، حضور گونه های شاخص آب و هوایی و بوم شناختی نظیر Equisetites beanii و میانگین عددی تراز گیاهی فلورای چاه رخنه (81/41)، آب و هوای مرطوب و نیمه گرمسیری در این منطقه در بازه زمانی آالنین- باژوسین غلبه داشته است.

    کلید واژگان: آب و هوای دیرینه, زیست چینه‌نگاری, ژوراسیک میانی, سازند هجدک, ماکروفسیل‌های گیاهی, طبس
    akram mehdizadeh, Fatemeh Vaez Javadi*, Alireza Ashouri, Abbas Ghaderi
    Introduction

    Early and Middle Jurassic, continental sediments of considerable thickness are widespread in the northern, central, and central-eastern Iran (Kilpper, 1964, 1968, 1971, Barnard and Miller, 1976, Sadovnikov, 1976, 1984, 1991, Corsin and Stampfli, 1977, Fakhr, 1977, Schweitzer and Kirchner, 1995, 1996, 1998, 2003, Schweitzer et al., 1997, 2000, 2009, Vaez-Javadi and Pour-Latifi, 2004, Vaez-Javadi and Mirzaei-Ataabadi, 2006, Vaez-Javadi, 2008, 2011, 2012, 2014, 2015a, b, 2018, Saadatnejad et al., 2010, Vaez-Javadi and Abbasi, 2012, 2018, Vaez-Javadi and Allameh, 2015). For a more detailed study, plant macrofossils from Chah-Rekhneh were considered here.
    Material, metho

    ds and geological setting

    The plant fossils have been driven from a borehole in Chah-Rekhneh, 62km of SW Tabas city, 33˚17´56ʺ North latitude, 56˚24´01ʺ East longitude. A total of 84 specimens have been collected from a 240 m stratigraphic-core section. Some specimens yielded more than one fossil. The flora from this locality here is introduced for the first time. Material cited in this work (prefixed MJHCh; acronym for Mehdizadeh, Javadi, Hojedk, and Chah-Rekhneh) is held in the collection of the Palaeobotany Laboratory of the Department of Geology at the University of Ferdowsi, Mashhad. Biostratigraphy of the Chah-Rekhneh The Hojedk Formation consists of shale, siltstone, and fine-sandy silt alternating with thick medium-grained sandstone at the base of column. Several coal seams are present at the middle and upper part of the core column. One assemblage biozone was established in this section with lower and upper boundaries identified by FOO (First Observed Occurrence) and LOO (Last Observed Occurrence) of Coniopteris hymenophylloides and Klukia exilis, respectively. Furthermore, three informal subzones were recognized which are upward: I- Equisetites beanii- Ptilophyllum harrisianum Interval zone; II- Ptilophyllum harrisianum- Elatides thomasii Interval zone, III- Elatides thomasii - Nilssonia macrophylla Interval zone.Palaeoclimate Analysis In order to recognize palaeoclimate of the Chah-Rekhneh area during the Middle Jurassic, plant macrofossils relative abundance analysis and floral gradient method were used. Ziegler et al. (1996) assigned all Jurassic leaf genera to ten coarser morphological categories (or 'morphocats'). Rees et al. (2000) explained "Floral gradient" analysis. They show how this analysis can be used to interpret phytogeographic patterns based on the axis 1 scores of individual leaf genera and corresponding plant localities, due to their relative degrees of association. Then the climatical distribution in terms of the basic morphological characteristics of individual leaf genera and the palaeogeographic distribution of plant localities can be understood. By calculating the average of the scaled (0 to 100) axis 1 scores of the 32 genera common to all three intervals, a Jurassic 'floral gradient' has been derived. Floral gradient score of this flora in Chah-Rekhneh is 41.81. It shows that the flora assigned to the middle part of Floral Gradient table and suggests a humid and sub-tropical climate during early Middle Jurassic.

    Conclusion

    The Hojedk Formation in the Chah-Rekhneh area, south west Tabas contains 33 plant macrofossil species (21 genera) of various orders. On the basis of FOO and LOO of index species, one assemblage zone- Coniopteris hymenophylloides-Klukia exilis Assemblage zone and three informal subzones were recognized. These subzones are upward: I- Equisetites beanii- Ptilophyllum harrisianum Interval zone, II- Ptilophyllum harrisianum- Elatides thomasii Interval zone, and III- Elatides thomasii - Nilssonia macrophylla Interval zone. The occurrence of index fossils such as Klukia exilix and Elatides thomasii, Aalenian-Bajocian are assigned for this assemblage. Statistical analysis studies reveal that Order Filicales, Cycadales, Pinales and Equisetales with relative abundance of 46.31%, 23.50%, 12% and 9.26%, and Nilssonia, Klukia, Coniopteris and Equisetites were the most abundant genera with 22.81%, 13.38%, 8.40% and 8.40%, respectively in the Chah-Rekhneh area. Therefore, based on relative abundance of Filicales and Cycadales, the occurrence of Equisetites beanii as index species of climatic and ecologic, and average floral gradient score (41.81), a humid sub-tropical palaeoclimate was dominant in this area during the Aalenian-Bajocian interval.

    Keywords: Palaeoclimate, Biostratigraphy, Middle Jurassic, Hojedk Formation, Plant macrofossils, Tabas
  • محمد علی حمزه، محمدحسین محمودی قرایی*، حمید علیزاده لاهیجانی، رضا موسوی حرمی، مرتضی جمالی
    تشخیص اثر رسوبات بادی در رسوبات دریاچه ای عامل مهمی جهت بازسازی تغییرات محیطی و همچنین شناخت فراوانی و زمان توفان های گردوغبار دیرینه است. بر اساس آزمایش مغناطیس سنجی، شکل منحنی های توزیع اندازه ذرات و دیگر عوامل دانه بندی، به علاوه سنگ نگاری، ما حضور اجزای رسوبی بادی در توالی رسوبی دو مغزه 2/6 و 8/6 متری در دریاچه هامون، شرق ایران را مشخص نمودیم. بزرگ ترین قله نمایی منحنی توزیع اندازه ذرات (بین 30-20 میکرومتر) نشان داد رسوبات سیلتی رسی تیره رنگ رخساره A با مقادیر کم پذیرفتاری مغناطیسی (SI 4-10×2/5 - 2/4) با میزان زیاد بقایای گیاهی، کاروفیت و پوسته های صدفی کربناتی، در یک محیط بارآور دریاچه ای بدون حضور باد ته نشست نموده اند. این رخساره که معرف اواخر یخبندان و اوایل هولوسن است، توسط تضعیف مرکز پرفشار سیبری و بادهای غربی به علاوه افزایش دمای سطح آب اقیانوس اطلس شمالی و دریای عربی مشخص می گردد. در اوایل تا اواسط هولوسن تضعیف تدریجی مونسون به همراه قدرت‏گیری پرفشار سیبری و بادهای غربی منجر به وزش توفان های شدید در حوضه سیستان شده که توسط ماسه های سیلتی قهوه ای با پذیرفتاری مغناطیسی زیاد و نمای توزیع ذرات بیش از 100 میکرومتر در رخساره B نشان داده می شود. محیط دیرینه اواسط تا اواخر هولوسن سیستان کم وبیش مشابه حال حاضر بوده است. در این زمان که توسط رخساره C معرفی می گردد، ورود دوره ای رسوبات بادی توسط توفان های پرانرژی قابل مقایسه با بادهای حاضر 120 روزه، مشخص است. نشانه های توفان های گردوغبار دیرینه در این دوره توسط نوسان های زیاد پذیرفتاری مغناطیسی و حضور لایه های حاوی ماسه در توالی رسوبی هر دو مغزه اثبات می گردد.
    کلید واژگان: هامون, اقلیم دیرینه, هولوسن, رسوب شناسی, مونسون
    Mohammad Ali Hamzeh, Mohammad Hosein Mahmudy Gharaie*, Hamid Alizadeh Lahijani, Reza Moussavi Harami, Morteza Jamali
    Introduction
    Aeolian deposits are important palaeoclimate archives, partly because they are direct records of past atmospheric circulation (An et al. 2012). Distinguishing aeolian signature from lacustrine sediments is important for understanding the frequency and timing of palaeostorms. Efforts have been invested on deciphering aeolian records from lacustrine sediments in the United States (Dean 1997; Parris et al. 2010), Greenland (Mayewski et al. 2004), New Zealand )McGowan et al. 1996( and Japan )Xiao et al. 1997) providing a continuous record of Holocene aeolian activity.
    Sistan Basin is a remarkable environment to study Aeolian activity changes in eastern Iran – southwestern Afghanistan. The area is one of the driest regions in the world whose sparse water resources and fragile ecosystems are very sensitive to climate change. In moist periods, fluviolacustrine and palustrine conditions are dominant while in dry periods, aeolian activities prevail. Hence, variations of aeolian deposits in sedimentary successions could be a useful tool to evaluate palaeoenvironmental conditions over the Sistan Basin during the Holocene.
    Material &
    Methods
    The closed depression of Sistan, lying on the Iran-Afghanistan border, contains four shallow basins (mean water surface at about 471m asl) that receive the discharge of Hirmand River. Sistan is located whitin the Asian part of the desert belt of the temperate subtropical zone of northern hemisphere, with a semi-desert climate (Whitney 2007). In late spring, throughout summer and early autumn the Sistan basin is dominated by the northerly “wind of 120 days”. The winds are related to the north–south pressure gradient between a persistent cold high-pressure system over the high mountains of the Hindu Kush in northern Afghanistan and a summertime thermal low-pressure system common over the desert lands of eastern Iran and western Afghanistan as a result of sustained surface warming (Alizadeh-Choobari et al 2014).
    Two cores of H1 and H2 (6.2m and 6.8m long) were retrieved using a Cobra vibra-corer in west of Kuh-i Khawjeh in the dry lake bed Hamoun-e Hirmand in the Sistan Basin. Magnetic susceptibility (MS) determination (using a MS2C Bartington magnetic susceptibility meter), analyzing features of grain-size frequency curves (using a FRITSCH laser particle sizer) and petrography were conducted on sediment samples.
    A bulk sample was selected from the lower half of the core H1 for radiocarbon dating. The calibrated date suggests late-glacial age for lower parts of the core H1 (13.5 ka).
    Discussion of Results &
    Conclusions
    The core lithology generally consists of clayey silt, silt and sandy silt layers. Based on basic sedimentological data, MS and sediment color we have recognized three main facies, A (lateglacial - early Holocene), B (early- mid Holocene) and C (late Holocene).
    Since the late-glacial, the climatic regime of interior west Asia has been under the influence of various atmospheric circulation patterns and intensities (Fleitmann et al. 2007). High pressure cells of the Siberian Anti-cyclone (Siberian High: SH) from the north, low pressure cells belonging to the Indian summer monsoon (ISM) from the south, and mid latitude westerlies (MLW) governed the regional climate during thid period.
    Data revealed that during the lateglacial - early Holocene, dominance of low pressure system of ISM on Sistan Basin and the western Hindu Kush provided a moist environment with less wind action. As shown by primary modal peak of grain-size distribution curves (20-30 µm), massive clayey silts with low MS (4.2 - 5.2 ×10-4 SI) and abundant plant remains, charophytes and carbonate shells in facies A are deposited in a highly productive lake with no signs of wind action. This period is also characterized by weakening MLW as well as elevated sea surface temperature in Atlantic Ocean and Arabian Sea. In addition, this humid period in the Sistan Basin is concurrent with the early Holocene long-term weakening of SH, inferred from increases in concentration of Kþ in GISP2 ice core (Mayewski et al. 2004) causing dramatic decrease in north-south pressure gradient between the Hindu Kush Mountains in northern Afghanistan and the desert lands of the Sistan Basin. High solar irradiance and weakening and northward migration of territory influenced by the SH also pushed the ISM domain northward (Mayewski et al. 2004) affecting Sistan catchment basin.
    During the early- mid Holocene gradual weakening ISM (Sirocko et al. 1993) in addition to strengthening SH and MLW (Bradbury et al. 1993) caused dominance of severe wind storms in Sistan, as shown by modal peak more than 100 µm in facies B. During the mid-late Holocene, episodic high aeolian inputs in the basin by high energy dust storms comparable with the present day “winds of 120 days” are evident. Traces of palaeostorms during this time is evidenced by high oscillations of MS and presence of some sand-bearing lacustrine sequences in both cores. During this period, southward migration of ITCZ led to weakening of the ISM (Fleitmann et al. 2007), and consequently drought periods in Sistan Basin and semi-arid conditions over NW Himalaya (Dortch et al. 2013). Establishment of a high pressure gradient between the Sistan depression and the high Hindu Kush Mountains caused the occurrence of severe and frequent dust storms over the area.
    Our results suggest that the late Holocene in the Sistan Basin (facies C3) was characterized by frequent changes in MLW and SH activity. Palaeoclimatic records show since the mid Holocene to the present time, the climate of Sistan and its catchment area more or less oscillated around a steady state comparable with modern situations (Hamzeh et al. 2016). During this time, the hydroclimatic regime and Aeolian activity of the Sistan Basin and NW Himalaya have been mostly governed by MLW-associated precipitation. Periods of prolonged droughts are indicated in proxy records of NW Iran such Lake Neor (Sharifi et al. 2015), presumably consistent with high MS values in our record. It is possible that weakening of ISM, along with distal influences of the MLW during the late Holocene exposed the Lake Hamoun basin to frequent droughts. Frequent lake level fluctuations show unstable climate of the Sistan Basin during mid to late Holocene with frequent wind storms.
    Keywords: Hamoun, Palaeoclimate, Holocene, Sedimentology, Monsoon
  • فاطمه واعظ جوادی *
    سازند هجدک در برش کالشانه، شمال باختر طبس گسترش خوبی دارد. این سازند در این منطقه دربردارنده تناوبی از لایه های سیلتستون- ماسه سنگ به همراه اندک لایه های شیلی و میان لایه های زغال سنگی می باشد. تعداد 17 گونه ماکروفسیل گیاهی متعلق به 11 جنس از راسته های مختلف اکوئی ستال ها، فیلیکال ها، کی تونیال ها، نیلسونیال ها، بنتیتال ها، گینکگوآل ها و پاینال ها مورد شناسایی قرار گرفتند. با توجه به حضور گونه های شاخص Coniopteris hymenophylloides، Klukia exilis و Elatides thomasii سن آالنین- باژوسین برای این مجموعه فسیلی خاطرنشان می گردد. یک زیست زون تجمعی به نام Nilssnonia sp. cf. N. bozorga-Klukia exilis Assemblage zone و سه زیر زیست زون به ترتیب از پایین به بالا به نام های 1- زیر زیست زون Ptilophyllum harrisianum Taxon Range zone، 2- زیر زیست زون Elatides thomasii-Sphenobaiera longifolia Concurrent Range zone و 3- زیر زیست زون Ginkgoites sp. cf. G. parasingularis - Coniopteris hymenophylloides Concurrent Range zone تعیین گردید. زیست زون تجمعی رسوبات ژوراسیک میانی برش کالشانه قابل تطابق و مقایسه با بیوزون تجمعی معرفی شده از سازند هجدک در منطقه کوچکعلی شمالی، جنوب باختر طبس و سایر زیست زون های هم ارز در این بازه زمانی می باشد. بر اساس فراوانی نسبی به دست آمده راسته های نیلسونیال ها، گینکگوآل ها، فیلیکال ها و اکوئی ستال ها به ترتیب با فراوانی نسبی 44/44%، 64/20%، 87/15% و 94/7% بیشترین حضور را در مجموعه پوشش گیاهی بازه زمانی ژوراسیک میانی در منطقه کالشانه داشته اند. جنس های نیلسونیا، سفنوبایرا، کلوکیا و اکوئی ستایتس به ترتیب با فراوانی نسبی 27/41%، 46/17%، 11/11% و 94/7% بیشترین حضور را در این منطقه داشته اند. بدین ترتیب، آب و هوای نیمه گرمسیری- معتدل و مرطوب برای ژوراسیک میانی این منطقه خاطرنشان می گردد.
    کلید واژگان: ماکروفسیل های گیاهی, زیست چینه نگاری, سازند هجدک, ژوراسیک, طبس, آب و هوای دیرینه
    Fatemeh Vaez, Javadi
    Jurassic deposits are well exposed in the Calshaneh area, north western of the Tabas city, Central-East Iran. It contains plant macrofossils belonging to seventeen species allocated to eleven genera of various orders such as of Equisetales, Filicales, Bennettitales, Cycadales, Caytoniales, Ginkgoales and Pinales. One biozone was recognized in the Hojedk Formation at Calshaneh section. According to occurrence of Klukia exilis and Coniopteris hymenophylloides a Middle Jurassic age is suggested for this biozones. One Assemblage zone, Nilssnonia sp. cf. N. bozorga-Klukia exilis Assemblage zone, and three subzones were recognized in this section. Subzones are from base to up 1- Ptilophyllum harrisianum Taxon range zone 2- Elatides thomasii-Sphenobaiera longifolia concurrent range zone and 3- Ginkgoites sp. cf. G. parasingularis - Coniopteris hymenophylloides concurrent range zone. This Assemblage biozone is comparable to other biozones of the same age in Iran. Furthermore, relative abundances of taxa was studied and relative abundances of order Nilssoniales, Ginkgoales, Filicales, and Equisetales were 44.44%, 20.64%, 15.87, and 7.94% respectively. It is noteworthy that variety and relative abundance of the species of Genus Nilssonia (six species and 42.27%) and species of Order Ginkgoales (two taxa and 17.46%), as a macrophyllous cycadophyte, was high within the Calshaneh area. Therefore, a humid subtropical to temperate climate is considered for this period of time in this area.
    Keywords: Plant macrofossils, Biostratigraphy, Jurassic, Hojedk Formation, Tabas, Palaeoclimate
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال