به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "south pars field" در نشریات گروه "زمین شناسی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «south pars field» در نشریات گروه «علوم پایه»
جستجوی south pars field در مقالات مجلات علمی
  • محمدرضا رحمانی، سید رضا موسوی حرمی *، مهران آرین
    در این مقاله کیفیت مخزنی سازند داریان که یکی از مخازن نفتی میدان پارس جنوبی است با مطالعه واحدهای جریانی هیدرولیکی و گونه های سنگی مخزن که از بررسی داده های تخلخل و تراوایی سه چاه SPO-1 ، SPO-2 و SPO-3 از این میدان حاصل شده و همچنین بررسی ویژگی های بافتی و دیاژنتیکی رخساره ها که حاصل مطالعه بر روی مقاطع نازک این چاه ها بوده مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس شاخص زون جریانی (FZI)، تعداد 6 واحد جریانی هیدرولیکی (HFU) برای رخساره های مخزن بدست آمد. این واحدهای جریانی هیدرولیکی عبارتند از HFU-A، HFU-B، HFU-C، HFU-D، HFU-E و HFU-F. در یک مقایسه کلی بین واحدهای جریانی هیدرولیکی تفکیک شده در مخزن، این واحدها به چهار دسته واحدهای جریانی با کیفیت مخزنی بسیار پایین (HFU-A و HFU-B)، پایین (HFU-C) ، متوسط (HFU-D) و بالا (HFU-E و HFU-F) تقسیم می شوند که ارتباط خوبی با ویژگی های بافتی و دیاژنتیکی رخساره ها نشان می دهند. همچنین، بر اساس مطالعات انجام شده، 4 گونه سنگی تعیین گردید. گونه سنگی1 عمدتا" در برگیرنده واحدهای جریانی با کیفیت مخزنی بسیار پایین و پایین است (B, C) و واحدهای جریانی متوسط (D) و بالا (EوF) سهم کمتری در آن دارند. گونه سنگی2 از لحاظ ویژگی های مخزنی تا حدودی شبیه به گونه سنگی 1 است با این تفاوت که درصد واحدهای جریانی متوسط (D) و بالا (E) در این گونه سنگی نسبت به گونه سنگی 1 مقداری بیشتر و درصد واحدهای جریانی بسیار پایین و پایین مقداری کمتر است. گونه سنگی3 بیشتر با واحدهای جریانی بالا (E و F) و به مقدار کمتر با واحد جریانی متوسط (D) در ارتباط است. گونه سنگی4 نیز تنها با واحد جریانی بالا (F) در ارتباط است.
    کلید واژگان: میدان پارس جنوبی, سازند داریان, کیفیت مخزنی, واحد جریانی هیدرولیکی, گونه سنگی
    Mohammad Reza Rahmani, Seyed Reza Mousavi Harami *, Mehran Arian
    Dariyan formation which is one of the oil reservoirs in the south pars field, has been studied in wells SPO-1, SPO-2, SPO-3 from this field. Six hydraulic flow units (HFU) were identified by flow zone indicator (FZI) for reservoir facies, including HFU-A, HFU-B, HFU-C, HFU-D, HFU-E and HFU-F. Comparison between these hydraulic flow units indicate HFU-A and HFU-B with very Low reservoir quality, HFU-C with low reservoir quality, HFU-D with medium reservoir quality and HFU-E and HFU-F with high reservoir quality which reveal good correspond with facies texture and diagenetic specifications. Also, based on studies, four rock types were identified. Rock type 1 includes flow unites mostly with very low reservoir quality (B, C), and flow unites with medium (D) and flow unites with high reservoir quality (E, F) are lesser. Rock type 2 is nearly semblable to rock type 1 albeit, flow unites with medium (D) and high (E) reservoir quality are more and flow unites with very low and low reservoir quality are less than rock type 1. Rock type 3 is more liaise to flow unites with high reservoir quality (E, F) and less with medium reservoir quality (D). Rock type 4 is only related with flow unite with high reservoir quality (F).
    Keywords: South Pars Field, Dariyan Formation, reservoir quality, hydraulic flow unit, rock type
  • محمدرضا رحمانی، سید رضا موسوی حرمی *، مهران آرین
    سازند داریان یکی از مخازن نفتی میدان پارس جنوبی است. این سازند در چاه های SPO-1، SPO-2 و SPO-3 از این میدان مطالعه شده است. ستبرای سازند داریان در چاه های یاد شده به ترتیب 109، 113 و 114 متر است. بر پایه مطالعات انجام شده روی مقاطع نازک میکروسکوپی حاصل از سه حلقه چاه یاد شده، 9 رخساره کربناته و یک رخساره آواری مشخص شد که در چهار مجموعه رخساره ای شامل مجموعه رخساره ای کشندی (مادستون)، لاگون (مادستون- وکستون بایوکلستی، وکستون- پکستون پلوییدی بایوکلستی، پکستون- گرینستون پلوییدی بایوکلستی، باندستون جلبکی)، رمپ میانی (وکستون- پکستون نرم تن دار اکینوییدی، وکستون- پکستون اربیتولین دار، فریمستون، فلوتستون) و رمپ بیرونی (شیل) قرار می گیرند. مطالعه رخساره ها نشان داد که این سازند در یک رمپ هموکلینال رسوب گذاری شده است. سازند یاد شده 4 مرحله دیاژنزی دریایی، جوی، تدفینی و بالاآمدگی را سپری کرده است. مهم ترین فرایندهای دیاژنزی شناسایی شده شامل میکرایتی شدن، آشفتگی زیستی، ژئوپتال، فشردگی فیزیکی و شیمیایی، سیمانی شدن، نوشکلی، جانشینی، انحلال و شکستگی و پر شدگی است. در میان فرایندهای دیاژنزی، انحلال و شکستگی اصلی ترین فرایندهای افزایش دهنده کیفیت مخزنی و در برابر آن، فشردگی فیزیکی و به ویژه سیمانی شدن، فرایندهای مهم کاهش دهنده کیفیت مخزنی هستند. فرایند انحلال با ایجاد تخلخل های ثانویه حفره ای و قالبی تاثیری مهم در افزایش میزان تخلخل در این سازند داشته است. بیشتر پدیده های حاصل از انحلال در طی دیاژنز جوی و به میزان کمتر طی دیاژنز تدفینی صورت گرفته است. انحلال در برخی از موارد، با توسعه تخلخل های حفره ای موجب اتصال آنها به یکدیگر شده و گاهی نیز در توسعه و گسترش مسیر شکستگی ها و استیلولیت ها و از بین رفتن سیمان های پیشین نقش داشته است که در نتیجه سبب افزایش تراوایی و کیفیت مخزنی در بخش هایی از داریان بالایی و پایینی شده است. همچنین شکستگی ها، از دیگر فرایندهای مهم دیاژنزی، در برخی از موارد با اتصال حفرات انحلالی به یکدیگر، نقش موثری در افزایش تراوایی و کیفیت مخزنی بخش های بالایی و پایینی سازند داریان داشته است.
    کلید واژگان: سازند داریان, میدان پارس جنوبی, دیاژنز, کیفیت مخزنی, میدان نفتی
    M. R. Rahmani, S. R. Moussavi Harami *, M. Arian
    Dariyan formation is one of the oil reservoirs in the south pars field. This formation has been studied in wells SPO-1, SPO -2 and Spo-3. Thickness of Dariyan formation in mentioned wells are 109, 113 and 114 meters respectively. Based on the studies of thin sections the Dariyan formation of three above mentioned wells, nine carbonate and one detrital facies have been identified within four facies associations including tidal flat (Mudstone), lagoon (Bioclast mudstone to wackstone, Bioclast peloid wackstone to packstone, Bioclast peloid packstone to grainstone, Algal boundstone), Mid ramp (Echinoid mollusk wackstone to packstone, Orbitolina wackstone to packstone, Framestone, Floatstone) and outer ramp (Shale). Facies studies indicate that Dariyan formation has been deposited in a homoclinal ramp.The Dariyan formation has been affected by four diagenetic stages, including marine, meteoric, burial and uplift. The most important identified diagenetic processes are micritization, bioturbation, geopetal, physical and chemical compaction, cementation, neomorphism, replacement, dissolution, fracturing and filling. Among the all diagenesis process, dissolution and fracturing are the major processes improving reservoir quality. In Contrary, physical compaction and especially cementation are the main processes reducing reservoir quality. Dissolution process with generating secondary porosity consists of vuggy and moldic, has important effect on increasing of porosity. Most of the dissolution features have been produced during the meteoric diagenesis and less through burial diagenesis. Dissolution process with develop the vuggy pores caused to connect them in some case and also affected on fractures , stylolites and previous diagenetic cements in upper and lower members of Daryian formation which eventually has been increased permeability and reservoir quality. Also, Fracturing, the main other diagenetic process with connect the some individual vuggy and moldic pores together has effective role to increase the permeability and reservoir quality in upper and lower parts of Dariyan formation.
    Keywords: Dariyan formation, South pars field, Diagenesis, Reservoir quality, Oil field
  • میترا نوذری، بهرام موحد، سید حمید وزیری
    میدان گاز پارس جنوبی یکی از میادین جنوب غربی ایران در حوضه ی رسوبی زاگرس بوده و شامل دو مخزن کنگان و دالان است. سازندهای کنگان و دالان به گروه دهرم تعلق دارند و از مهمترین مخازن گازی در ناحیه خلیج فارس محسوب می شوند ارزیابی خواص پترویزیکی در چاه مورد مطالعه با استفاده از اطلاعات نمودارهای چاه پیمایی و بهره گیری از نرم افزار تخصصی geolog6.6 و روش ارزیابی پتروفیزیک احتمالی (probabilistic) انجام گرفت. برای اندازه گیری دقیق تصحیحات لازم بر روی نمودارها با در نظر گرفتن محل های ریختگی، اثرات محیطی،اثرات گازو شیل انجام شد.بعد از انجام تصحیحات لیتولوژی سازندهای کنگان و دالان با استفاده از کراس پلات نوترون-چگالی تعیین شد.آنالیز فوق نشان می دهد که این سازندها اساسا آهکی و در بعضی فواصل دولومیتی است با توجه به لیتولوژی،حجم شیل،حضور نهشته های تبخیری و تخلخل سازند کنگان به دو بخش K1وK2 و همچنین سازند دالان به دو بخش K3 وK4 تفکیک می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بخش K2 سازند کنگان و بخش K4 سازند دالان از نظر مقدار اشباع شدگی،تخلخل و لیتولوژی شرایط یک مخزن مناسب را دارد میانگین تخلخل موثر و اشباع آب موثر برای سازند کنگان به ترتیب 9.7% و9.45% و برای سازند دالان 8.2% و 8.65% به دست آمده است.
    کلید واژگان: میدان پارس جنوبی, سازند کنگان ودالان, تخلخل, آب اشباع شدگی, ارزیابی پتروفیزیکی
    Mitra Nozari, Bahram Movahed, Seyed Hamid Vaziri
    The south pars gas field is on of the southwestern fields of iran in zagros sedimentary basing and consists of two kangan and dalan reservoirs. the Kangan and Dalan formations belong to Dehram Group and are the most important gas reservoirs in Persian Gulf area. Petrophysical characteristics in the studied well were evaluated by the data of the well logs and Probabilistic method was used for petrophysical by Geolog 6.6 software. for an accurate evaluations, the necessary corrections were applied on logs by considering the places of wash out, environment effects, gas and shale effects. After that, the lithology of the Kangan and Dalan formations were determined by using of cross plot of neutron – density. Analysis of wire line data shows that the formation is basically limeston and in some part it is dolomite. on the based of Lithology, shale volume, presence of evaporate sediments and porosity, the Kangan formation has been zoned to and, and the Dalan formation has been zoned to and. The results show that the zone of the Kangan formation and the zone of the Dalan formation have on apporiate reservoir in terms of gas saturation level, porosity and lithology as results porosity (PHIE) and water saturation (SWE) were obtained 9/45%, 9/7% for kangan and 8/65%, 8/2% for Dalan formation in average, respectively.
    Keywords: south pars field, Kangan, Dalan formation, porosity, water saturation, petrophysical evaluation
  • مهدی نخستین مرتضوی*، وحید توکلی، ابوالقاسم کامکار روحانی، علیرضا عرب امیری
    امروزه استفاده از آنالیز موجک برای شناسایی و تجزیه و تحلیل مرزهای گذرا کاربرد فراوانی دارد. یکی از کاربردهای این نوع آنالیز، شناسایی ناپیوستگی ها در توالی های رسوبی و نیز شناسایی مرزهای چینه نگاری سکانسی می باشد. به دلیل انواع مرزهای سکانسی که بر روی، نمودارهای مختلف چاه نگاری نمایان می گردند و دیگر تغییرات لیتولوژی و ساختاری بر روی نمودارهای چاه نگاری و به تبع آن تاثیر بر آنالیز موجک، نمی توان تنها با آنالیز موجک یک نوع نمودار چاه پیمایی، تمامی مرزهای سکانسی را شناسایی کرد. در این مطالعه سعی شده است با استفاده از آنالیز موجک داده های چاه پیمایی مانندGR، NPHI، RHOB، RHOZ، THOR/URAN و داده های تحلیل چندکانیایی مانند حجم انیدریت و نیز ترکیب نمودن آن ها، روشی مناسب و کم خطا برای تعیین خودکار این مرزها ارائه شود. بدین ترتیب برای شناسایی مرزهای سکانسی بهترین نتیجه از ترکیب ضرایب همبستگی نمودارهای (GR، NPHI، RHOB(RHOZ و نسبت حجمی انیدریت، ترکیب (GR، NPHI، RHOB(RHOZ و نسبت توریوم به اورانیوم THOR/URAN به دست آمده است. مقایسه نتایج به دست آمده از این روش با نتایج به دست آمده از سایر روش ها بر روی سازندهای کنگان و دالان در میدان گازی پارس جنوبی صحت این روش را اثبات می نماید.
    کلید واژگان: آنالیز موجک, چینه نگاری سکانسی, ژئوفیزیک, پارس جنوبی, نمودارهای چاه پیمایی
    Nakhostin Mortazavim.*, Tavakoliv., Kamkare, Rouhania., Arab Amiri, A
    Nowadays, wavelet analysis has many applications to identify and analyze the transient boundaries and waves, such as image borders and earthquake waves. Detection of discontinuities in the sedimentary sequences and identifying the boundaries of sequence stratigraphic surfaces are one of those applications. In this study, wavelet analysis was used to analyze wirline logs data, such as GR, NPHI, RHOB, RHOZ, THOR / URAN and multimin data such as anhydrite percentage volume, in which the data vary in sequence boundaries. Different types of sequence boundaries impact on different types of logs. The wireline logs are affected by structural and lithological changes; thus, we cannot identify those boundaries using a kind of correlation coefficients. In this study, a combination of coefficients for the wireline logs is used. This combination offers a good way to automatically determine the borders fairly accurate. The best results are obtained from the coefficients combination of GR, NPHI, RHOB (RHOZ) logs and the anhydrite percentage volume multimin, and also, the coefficients combination of GR, NPHI, RHOB (RHOZ) logs and thorium to uranium ratio (THOR / URAN) graphs. Comparison between the results of this study in Kangan and Dalan formations of South Pars gas field with the other proved methods show the capability of this technique in combination of data.
    Keywords: Wavelet analysis, Sequence stratigraphy, Geophysics, South Pars Field, Wireline logs
  • سید نظام الدین طبیبی*، حسین اصیلیان مهاباد، بهرام موحد، حسن حاجی حسینلو
    سازند کنگان به سن تریاس زیرین یکی از مخازن اصلی در خلیج فارس می باشد در این مطالعه گروه های سنگی مخزنی بر مبنای لیتولوژی، فابریک سنگی، هندسه فضا های خالی ومیزان تخلخل تعیین گردیده اند. بر این اساس هفت گروه سنگی مخزنی تعیین وشناسایی شده است که عبارتند از 1- انیدریت لایه ای، فاقد کیفیت مخزنی 2-دولومیت آهکی با فابریک گل افزون، فاقد کیفیت مخزنی 3-دولومیت آهکی با فابریک گل افزون دارای کیفیت مخزنی متوسط 4-دولومیت با فابریک بلورین دارای کیفیت مخزنی بد 5- دولومیت با فابریک بلورین دارای کیفیت مخزنی متوسط6- آهک با فابریک دانه افزون دارای کیفیت مخزنی خوب 7- دولومیت با فابریک بلورین دارای کیفیت مخزنی خوب بر اساس لاگ های پترو فیزیکی (اشعه گاما،چگالی، نوترون وصوتی)،اینتر وال های مخزنی وغیر مخزنی شناسائی وتفکیک شدند. بر این اساس 5 واحد مخزنی و6 واحد غیر مخزنی تشخیص داده شده، واحد های مخزنی دارای لیتو لوژی آهک /دولومیت متخلخل با فابریک بلورین ودر برخی موارد فابریک گلی می باشد و واحد های غیر مخزنی عمد تا شامل انیدریت وآهک /دولومیت فاقد تخلخل با فابریک گلی می باشند. مطالعات پترو گرافی وپترو فیزیکی انجام شده نشان می دهد که تخلخل های قالبی به هم مرتبط، بین بلور ین وبین ذره ای از بهترین تخلخل های موثر در کیفیت مخزنی این سازند بشمار می روند ودیگر تخلخل هانظیر حفره ای، شکستگی ودرون ذره ای عوامل فرعی در این امرند.
    کلید واژگان: ارزیابی مخزنی, سازندکنگان, میدان گازی پارس جنوبی, مطالعات پتروفیزیکی, مطالعات پتروگرافی, خلیج فارس
    Tabibi S.N.*, Asilian Mahabadi H., Movahed B., Haji Hosseinloo H
    The Early Triassic Kangan Formation is the main reservoir in the Persian Gulf. In this studyreservoir rock types were recognized according to lithology, rock fabric, geometry andamount of porosity. Therefore, 7 reservoir rock types were determined: - Anhydrite without reservoir quality, - limy– dolomite with mud dominated fabric without reservoir quality, - limy– dolomite with mud dominated fabric and an average reservoir quality, -limy– dolomite with mud dominated fabric and good reservoir quality, - dolomite with crystalline fabric and low reservoir quality, - limestone with grain dominated fabric with an average reservoir quality and - dolomite with crystaline fabric with a good reservoir quality.Based on petrophysical logs(Gamma ray, sonic, neutron & density), 5 reservoir units and 6non – reservoir units were identified. Reservoir units are mainly formed of porous grain dominated limestone, crystalline dolomite and mud dominated fabric dolomite, and non –reservoir units include anhydrite and limy dolomite without porosity. Petrophysical and petrographical studies indicate that moldic, intercrystaline and interparticle porosities are the most effective porosities in the reservoir units of this formation, whereas others like vuggy, fracture and intraparticle porosities have minor role in reservoir quality.
    Keywords: reservoir evaluation, Kangan Formation, South Pars field, Petrographic studies, petrophysical studies, Persian Gulf
  • علی اکبر کاکویی، محسن مسیحی، محمد شیرانی
    یکی از مراحل اساسی در تعیین و توصیف ویژگی های زمین شناسی و مهندسی یک مخزن، تعیین رخساره های مختلف سنگ های آن مخزن توسط داده های حاصل از عملیات چاه نگاری و مغزه گیری است. در این تحقیق در نظر است با استفاده از شبکه های عصبی RBF و PNN، رخساره های میدان گازی پارس جنوبی برای کاربرد کلان تر در مدل سازی استاتیک و دینامیک مخزن، تعیین و شناسایی شود. روش های یادشده برای اولین بار در تعیین رخساره های سنگی در میدان های ایران استفاده شده است. در این مطالعه از پارامترهای هدف وگسترش شبکه های مذکور در بهبود عملکرد آن شبکه ها استفاده شده است. در این راستا، بهبود عملکرد شبکه با استفاده از پارامترهای یادشده نشان داد که مقادیر بهینه عدد گسترش و هدف، به ترتیب بین 01/0 تا 10 و 02/0 تا 04/0 متغیر است. نتیجه حاصل از به کارگیری این روش ها، نشان داد که شبکه های عصبی توانایی بالایی در تعیین رخساره ها دارند.
    کلید واژگان: رخساره, شبکه های عصبی, شبکه عصبی RBF, شبکه عصبی PNN, میدان پارس جنوبی
    A. Kakouei, M. Masihi, M. Shirani
    Determination of different facies is one of the important and basic tasks of geological engineering characterization of reservoir rocks well logs and core data. Our objective is to identify and determine different facies of the South Pars Field using RBF and PNN neural networks in order to perform static and dynamic simulation. These networks are utilized to identify facies of the South Pars Field for the first time in Iran. In this study, we use different parameters of mentioned networks such as ‘spread’ and ‘goal numbers’ to improve networks operation. In this regards, the optimum values of these two parameters were 0.01-10 and 0.02-0.04 respectively. The results show that the RBF and PNN neural networks are robust means to determine and model the facies of the South Pars Field in Iran.
    Keywords: Facies, Neural Networks, RBF Neural Networks, PNN Neural Networks, South Pars Field
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال