به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « speciation » در نشریات گروه « زمین شناسی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «speciation» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • مهرآسا اسکندری طوری، گیتی فرقانی تهرانی*

    هدف از انجام این پژوهش، بررسی گونه سازی، زیست دسترس پذیری، و خطر سلامتی عنصر سرب در خاک‎های اطراف معدن ایرانکوه می باشد. به این منظور، پس از برداشت 20 نمونه خاک از پیرامون معدن پارامترهای فیزیکوشیمیایی خاک اندازه گیری شد. غلظت کل و زیست-دسترس پذیر عنصر سرب به ترتیب با استفاده از روش هضم کل و روش‎ آزمایشگاهی برون تنی (in vitro) مورد ارزیابی قرار گرفت. گونه-سازی عنصر سرب در نمونه های خاک انتخابی با استفاده از روش استخراج ترتیبی بررسی شد. مقدار pH ، ماده آلی، کربنات و ظرفیت تبادل کاتیونی نمونه های خاک مورد مطالعه به ترتیب بین بین 7/6 تا 2/8 ، 2/0 تا 8/4 درصد، 6 تا 5/48 درصد و 18 تا 2/11 میلی اکی والان بر 100 گرم متغیر است. غلظت کل عنصر سرب بین mg/kg 4/18 و mg/kg 2869 (میانگین mg/kg 4/273) تغییر می کند. سرب عمدتا با فاز اکسیدی همراه است که بیانگر منشاء انسانزاد این عنصر و تحرک بالقوه آن است. بر اساس نتایج حاصل از آزمایش in vitro زیست دسترس پذیری عنصر سرب بسیار متغیر است (بین 2/0 تا 4/45 درصد غلظت کل)، که به دلیل تفاوت در ویژگی های فیزیکوشیمیایی خاک و منبع عنصر سرب می باشد. مقدار ضریب خطر (HQ) برای مسیرهای بلع، تماس پوستی و استنشاق، برای کودکان بیش تر از بزرگسالان، و برای مسیر بلع نسبت به مسیرهای دیگر بیشتر است. نتایج حاصل از ارزیابی خطر سرطان زایی (CR) نشان دهنده عدم وجود خطر سرطان زایی برای مسیرهای تماس پوستی و استنشاق می باشد، اما محاسبه خطر سرطان زایی برای مسیر بلع با استفاده از داده های زیست دسترس پذیر و کل نشانگر احتمال بروز سرطان برای ساکنین مجاور محدوده معدن می باشد.

    کلید واژگان: سرب, خطر سلامتی, گونه سازی, زیست دسترس پذیری, ایرانکوه}
    Mehrasa Eskandari Touri, Giti Forghani Tehrani *

    The present study aims to investigate the speciation, bioaccessibility, and health risk of Pb in the soils around the Irankuh mine. For this purpose, 20 soil samples were collected and the physicochemical parameters of the samples were determined. The total and bioaccessible concentrations of Pb were determined using the total digestion and in vitro methods, respectively. The speciation of Pb in selected soil samples was investigated using a sequential extraction approach. The values of pH, organic matter, carbonate and cation exchange capacity of the studied soil samples vary between 6.7 to 8.2, 0.2 to 4.8 %, 6 to 48.5%, and 18 to 11.2 meq/100 g, respectively. The total concentration of Pb changes between 18.4 and 2869 mg/kg (average value of 273.4 mg/kg). Pb is dominantly present in reducible fraction, confirming the anthropogenic source of Pb and its potential mobility. Based on the in vitro test results, the bioaccessibility of Pb is very variable (between 0.2 to 45.4% of the total concentration), which is due to the difference in the physico-chemical characteristics of the samples and the source of the element. The hazard coefficient values for ingestion, dermal contact and inhalation routes are higher for children than adults, and for the ingestion route than other exposure pathways. The carcinogenic risk (CR) values indicate that there is no risk through dermal contact and inhalation routes; however, CR values for the ingestion route using both bioavailable and total concentrations confirm the probability of cancer risks for residents living near the mining site.

    Keywords: Lead, Health Risk, Speciation, Bioaccessibility, Irankuh}
  • مهناز رحمتی، افشین قشلاقی*
    در این پژوهش غلظت فلزات سنگین، گونه سازی ژئوشیمیایی و میزان تحرک پذیری آن ها به همراه کانی شناسی غیرآلی باطله های کارخانه زغال سنگ البرز شرقی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج بدست آمده این باطله ها نسبت به زغال سنگ های جهانی از سرب و آرسنیک دارای غنی شدگی نرمال، از مس، نیکل و کروم دارای غنی شدگی اندک و از کادمیم و روی دچار تهی شدگی شده اند. از نظر کانی شناسی و بر اساس مطالعات اشعه ایکس، کانی های کوارتز، ایلیت، کائولینیت، سیدریت، کلسیت، ژیپس و پیریت در نمونه های باطله مشاهده گردید. نتایج آنالیز گونه سازی با استفاده از روش استخراج ترتیبی 6 مرحله ای نشان داد که سرب، نیکل، مس و آرسنیک عمدتا با فاز ششم (فاصل متصل به سولفیدها)، کروم با فاز پنجم (فاز متصل به سیلیکات ها) و کادمیم و روی با فاز اول (فاز انحلال پذیر) همراه هستند. محاسبه ضریب تحرک پذیری نیز موید این مسئله است که کادمیم و روی با 32/53 و 12/44 درصد بیشترین میزان تحرک پذیری را بین فلزات مورد مطالعه دارا هستند. این روند به ویژه برای نمونه های باطله قدیمی تر (30 ساله) مشخص تر است. تحرک پذیری بالای روی و کادمیم نشان می دهد که این فلزات به ویژه دارای پتانسیل بالایی برای ورود و آلوده کردن محیط های پیرامونی (آب و خاک) هستند و این مسئله می باید در ارزیابی ها و مدیریت پسماندها و باطله های زغال سنگ در منطقه مورد مطالعه مدنظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: باطله زغال شویی, فلزات سنگین, گونه سازی, کانی شناسی, البرز شرقی}
    M. Rahmati, A. Qishlaqi *
    This study aims to investigate the content, geochemical speciation and mobility of heavy metals as well as mineralogical characteristics of wastes in a coal washing plant (Alborz-e-Sharghi Company). The obtained results revealed that coal wastes as compared to world coal mean are normal to enriched in terms of Pb, Cu, Ni, Cr and As while are depleted with respect to Cd and Zn. XRD analysis indicated that quartz, kaolinite, illite, calcite, calcite, siderite, gypsum and pyrite are present in the studied samples. The results obtained from speciation analysis showed that Pb, As, Cu, Ni and Cr were mainly associated with phases 6 and 5 (sulfide and silicate bound fractions) while Zn and Cd were mostly retrieved from phase 1 (water soluble fraction). The mobility factors also confirms that Zn and Cd with 53.32 and 44.12 % are the most mobilizable elements. This is particularly prominent for 30 years aged coal wastes. This study generally concludes that most mobilized metals such as Zn and Cd have the high potential to find their ways into the surrounding environments and this should be considered in future assessments and management of coal waste produced in the study area.
    Keywords: Coal washing wastes, Heavy metals, Speciation, mineralogy, Alborz–e-Sharghi}
  • عذرا اسدی کرم، افشین قشلاقی *
    در این مطالعه غلظت و گونه سازی فلزات در خاک و هم چنین نمونه گیاه درمنه، در اطراف یک منطقه کانه زایی و دگرسانی (معدن مس پورفیری ایجو، استان کرمان)، مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور تعداد 34 نمونه خاک و 8 نمونه گیاه درمنه، جمع آوری و به روش های استاندارد تجزیه شدند. هم چنین بر روی برخی از نمونه های خاک مطالعات گونه سازی انجام گرفت. نتایج نشان داد که غلظت فلز Cu در محدوده مربوط به زون دگرسانی پتاسیک (به طور میانگین mg/kg 25/457) و عناصر Pb، Zn و As در محدوده مربوط به زون دگرسانی آرژیلیک، بیش ترین غلظت و غنی شدگی را دارا هستند (به ترتیب mg/kg 137، mg/kg 06/580 و mg/kg 06/47). نتایج محاسبه شاخص های ژئوشیمیایی نیز نشان داد که بیش ترین ضریب غنی شدگی و ضریب زمین انباشت مربوط به عناصر آرسنیک، سرب و روی در زون دگرسانی آرژیلیک است و فلز مس نیز بالاترین ضرایب ژئوشیمیایی را در زون دگرسانی پتاسیک نشان می دهد. نتایج استخراج ترتیبی آشکار ساخت که فلزات مورد مطالعه، در فاز تبادل پذیر (89/1 % از غلظت کل) کمترین غلظت را داشته و تمرکز بالایی در فاز باقی مانده دارند (70/79 %). بر اساس ارزیابی غلظت فلزات در گیاه درمنه و هم چنین محاسبه شاخص های بیوژئوشیمیایی مشخص شد که بالاترین ضریب انتقال متعلق به فلز Z و کمترین مقدار آن متعلق به فلز Cr است. هم چنین بالاترین ضریب زیست تمرکز، برای فلز Cu بدست آمد. این مطالعه به طور کلی نتیجه می گیرد که اگرچه منشا بیش تر فلزات در خاک منطقه (در شرایط فعلی) طبیعی است؛ اما تشدید فعالیت های معدنکاری و استخراج کانسنگ در آینده می تواند باعث افزایش غلظت فلزات و یا دسترس پذیری آن ها در محیط خاک و گیاه شود.
    کلید واژگان: آلودگی خاک, عناصر سنگین, گونه سازی, گیاه درمنه, معدن مس ایجو}
    Ozra Asadin Karam*, Afshin Qishlaqi
    Heavy metal concentration and speciation in soils and native plants around the Ijo copper mine (Kerman province) are investigated in the present study. For this purpose, 34 soil samples (0-40 cm in depth) and 8 native plants (Artemisia sp.) are collected and analyzed by means of standard methods. In addition, chemical forms of heavy metals are determined by Tessier five-stage extraction procedure. The results obtained indicated that Cu (457.25 mg/kg on average) in potassic alteration zone and As, Pb and Zn in argillic (47.06, 137 and 580 mg/kg on average, respectively) have the highest concentrations. The calculated enrichment factor (EF) and geo accumulation indices (Igeo) also confirmed this distribution pattern. The results of sequential extraction method indicated that all the metal studied have relatively low proportion in the exchangeable fraction (F1, 1/89 % of their total contents) and high contribution in the residual fraction (79/70 % of total contents) implicating their main geogenic sources in the soils. Levels of heavy metal in Artemisia and based upon the calculated biogeochemical indices (Transfer factor-TF and Bioconcentration factor-BCF), it was revealed that Zn and Cr (Mn as well) have the highest and lowest transfer factors, respectively. Also, the highest BCF are calculated for Mo, Cd and Cu. This study generally concludes that although the metals in soils are inherited mainly from the natural or lithogenic source in the study area, intensive exploitation and mining activities might enhance the soil metal contamination rate and make metals more available that it should be considered in future assessments.
    Keywords: Ijo copper mine, Soil contamination, Speciation, Heavy elements, Artemisia sp}
  • افشین قشلاقی *، شیما رستمی
    هدف از این مطالعه بررسی تغییرات غلظت فلزات سنگین، ارزیابی شدت آلودگی و تعیین گونه های ژئوشیمیایی غالب فلزات در رسوبات بستر رودخانه سیاهرود در استان مازندران است. برای این منظور در طول این رودخانه و از محل سرچشمه تا محل تخلیه آن به دریای خزر تعداد 15 نمونه رسوب برداشت گردید. ضمن اندازه گیری غلظت کل فلزات (Pb، Zn، Cu، Cr، Ni، As، Cd) و برخی خواص فیزیکوشیمیایی (pH، درصد ماده آلی و درصد رس) نمونه های رسوب، فازهای ژئوشیمیایی فلزات موجود در آنها نیز با استفاده از روش استخراج ترتیبی 4 مرحله ای تعیین گردید. نتایج به دست آمده به طور کلی نشان داد که تغییرات غلظت بیشتر فلزات در طول رودخانه روندی غیریکنواخت داشته که علت آن آلاینده ها به ویژه در نقاط نزدیک به مناطق شهری و ایستگاه های آخر نمونه برداری و همچنین تاثیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی رسوب از جمله محتوای ماده آلی و درصد رس بر غلظت فلزات است. ارزیابی شدت آلودگی با محاسبه ضریب زمین انباشت نیز آشکار ساخت که رسوبات رودخانه سیاهرود نسبت به سرب و کادمیم آلودگی متوسط و نسبت به سایر فلزات آلودگی کم نشان می دهند. ضمنا دو فلز اول (سرب و کادمیم) با هیچ یک از پارامترهای فیزیکوشیمیایی رسوب رابطه آماری معنادار نشان نمی دهند درحالیکه فلزات دیگر با درصد رس و درصد ماده آلی رسوبات رابطه معنی داری نشان می دهند. نتایج حاصل از آنالیز استخراج ترتیبی نشان داد که بیش از 50 % از غلظت کل دو فلز سرب و کادمیم در فاز اول (تبادل پذیرF1) و سایر فلزات (روی و نیکل) عمدتا در فاز بازماندی خاک تجمع یافته اند. این مسئله مبین آن است که دو فلز Pb و Cd عمدتا بر اثر فعالیت های انسانی در رسوبات بستر رودخانه سیاهرود تجمع یافته اند در حالیکه عوامل طبیعی (زمین زاد) را می توان به عنوان عامل اصلی تجمع دو فلز روی و نیکل در بخش سیلیکات های رسوبات بستر رودخانه سیاهرود به حساب آورد.
    کلید واژگان: فلزات سنگین, آلودگی, رسوب, گونه سازی, رودخانه سیاهرود, مازندران}
    Shima Rostami *, Afshin Qishlaqi
    The main objective of the present study is to evaluate variation, contamination and speciation of heavy metals in bed sediments of the Siahrood River in Mazandaran Province. For this purpose, fifteen sediment samples were collected along the main channel of the river. In addition to total content of heavy metals and selected physiochemical properties of the sediments, geochemical species of heavy metals were determined operationally using the modified BCR method. The obtained results generally showed that there is a wide variation in heavy metal concentrations in the sediments, probably due to anthropogenic inputs into the river and effect of physicochemical properties of the sediments (organic matter and clay content) on the heavy metals variability. The calculated Igeo (Geo-accumulation index) for each metal also revealed that sediments are moderately or strongly contaminated in terms of Pb and Cd whereas not or slightly contaminated with respect to other heavy metals, suggesting an anthropogenic source for Pb and Cd and a mostly geogenic origin for Ni, Zn, and Cr (Arsenic is probably of a mixed source). The results of BCR method indicated that Pb and Cd are predominately incorporated into the first fraction (F1, acid-soluble fraction) while Zn and Ni are mainly associated with residual fraction (F4) confirming the concluded remarks on discrimination of heavy metals origins in the sediments.
    Keywords: Heavy metals, contamination, bed sediments, speciation, Siahrood River, Mazandaran}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال