جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ژنتیک جمعیت" در نشریات گروه "زیست شناسی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ژنتیک جمعیت» در نشریات گروه «علوم پایه»-
ماهی صبیتی بومی خلیج فارس بوده و یک گونه ارزشمند از نظر اقتصادی و آبزی پروری می باشد. در این تحقیق از7 جایگاه میکروستلایتی برای بررسی ساختار جمعیتی ماهی صبیتی استفاده گردید. 170 نمونه ماهی صبیتی از 4 منطقه در خلیج فارس و یک منطقه در دریای عمان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعداد الل ها واقعی و موثر بسیار پایین می باشد اما هتروزیگوسیتی مشاهده شده و هتروزیگوسیتی مورد انتظار در حد متوسط بود. انحراف از تعادل هاردی واینبرگ در اکثر لوکوس ها بدلیل استفاده از جایگاه های غیر اختصاصی گونه مشاهد شد. نتایج آماره واریانس مولکولی، شاخص Rst مشخص کرد که 87 درصد از اختلاف ژنتیکی بین افراد و 11 درصد از اختلاف بین جمعیت های بود. جمعیت بوشهر، گناوه و دیر اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند اما با سایر جمعیت های دارای اختلاف هستند. جمعیت منطقه بندرعباس از جمعیت های مناطق خلیج فارس متمایز بود با این وجود جریان ژنی بالایی بین جمعیت های مختلف جغرافیایی وجود دارد. آنالیز مانتل اختلاف معنی داری را بین جمعیت های جغرافیایی نشان می دهد. آنالیز پیوند همجواری، بوشهر، دیر و گناوه را در یک خوشه و جمعیت بندرعباس را دریک کلاستر جداگانه قرار دارد. بطور کلی می توان گفت جمعیت بندرعباس از جمعیت های خلیج فارس متمایز می باشد.
کلید واژگان: ماهی صبیتی, ژنتیک جمعیت, تنوع ژنتیکی, میکروستلایت, Sparidentex hastaIn this study eight microsatellite DNA loci were used to examine the population genetic structure of Acanthopagrus curvieri, .170 individuals from four sites in Persian Gulf an on Site in Oman Sea were analyzed. The results Showed that number of Na and Ne in locus were very low. But observed heterozygosity, expected heterozygosity and gene diversity of were median. The results of analysis of molecular variance pairwise RST values indicate that, hat 87.54% of the genetic variation contained within populations and 13.46% occurred among populations. The Boushhr and Genaveh and Dayer populations were not significantly different from each other, but significant different from the other population, and khormosa and genaveh samples were also not significantly different from each other, but significantly different from all other samples. The samples were collected form Bandrabbas site was significant different from all other samples in Persian Gulf. The gene flow were estimated (Nm) indicted that existence of high gene flow among populations from 0.994 to 11.114. Neighbour-joining analysis clustered the bandarabas samples far from the others while population collections from Persian Gulf were clustered in one clade. In summery bandarabas population were distinct population from Persian Gulf population.
Keywords: Sobiti, Population Genetic, Genetic diversity, microsatellite, Sparidentex hasta -
تحلیل ساختار ژنتیکی جمعیت ها براساس نشانگرهای مولکولی عموما با استفاده از سه برنامه کامپیوتری STRUCTURE، CLUMPP و Distruct به طور متوالی انجام می شود. دو برنامه CLUMPP و Distruct واسط گرافیکی کاربر ندارند و برای اجرای آنها لازم است پژوهشگر ویژگی های فایل های ورودی و خروجی و تنظیمات مربوط به انتخاب الگوریتم ها و شاخص ها را در خارج از برنامه های اصلی به طور دستی آماده کند. تاکنون نرم افزار های کمکی مختلفی برای تسهیل کار نوشته شده اند که بیشتر به طور آنلاین یا وابسته به پکیج آماری R هستند. در مقاله حاضر با مرور اهداف و روش های تحلیل ساختار جمعیت با استفاده از داده های نشانگرهای مولکولی دامیننت، برنامه کامپیوتری جدید STRUCTUREasy که روند تحلیل ها را تسریع می کند و به آشنایی با زبان برنامه نویسی نیاز ندارد، معرفی می شود. این برنامه به شکل متن باز و دارای واسط گرافیکی ساده و قابل اجرا در محیط MicrosoftOffice است. کاربرد آن در استخراج ماتریس های Q و اتصال آنها به نرم افزارهای پایین دست و فراهم کردن سرعت و دقت بیشتر برای تحلیل ساختار ژنتیک جمعیت با استفاده از نشانگرهای چندلوکوسی است. این برنامه کامپیوتری در محیط بانک اطلاعاتی Microsoft Access 2016 اجرا می شود و تمام تنظیمات و عملیات استخراج داده ها بین نرم افزارهای STRUCTURE، CLUMPP و Distruct را برای افزایش سرعت و دقت انجام می دهد.
کلید واژگان: ژنتیک جمعیت, ساختار, برنامه کامپیوتری, CLUMPP, Distruct, STRUCTURE, STRUCTUREasyAbstract Analysis of population genetic structure using multilocus data, is generally performed by sequential run of the three computer programs, namely STRUCTURE, CLUMPP, and Distruct. The two latter programs lack Graphical User Interface (GUI), and the user must manually create inputs and settings files, using text editors out of the program environment. A number of facilitating programs have been developed, which are online, or dependent on statistical packages such as R. In this paper, after reviewing the aims and methods for analyzing the structure of populations using dominant molecular marker data, a new computer program, STRUCTUREasy is introduced. This program simplifies the analysis procedures, with no need for programing skills. STRUCTUREasy is an open source program with a simple user interface, running in Microsoft Office. Its application is for the extraction of Q-matrices of STRUCTURE and connecting the input files to downstream software, for providing ease of use, and more accuracy and pace, in population structure analysis using multilocus markers. This program runs in Microsoft Access 2016, and performs well in extracting data and settings between STRUCTURE, CLUMPP and Distruct software, for accuracy and pace.
Keywords: Population Genetics, Computer Program, CLUMPP, Distruct, STRUCTURE, STRUCTUREasy -
ساختار ژنتیکی ماهی کفال طلایی Liza aurata در تالابهای گمیشان و انزلی با استفاده از 6 جایگاه میکروستلایت (Muce55 ،Muce37 ،Muso10،Muco16 ،Muso19 ،Muso22) بررسی گردید. در مجموع 60 نمونه بالغ ماهی کفال از دو منطقه تالابهای گمیشان و انزلی جمع آوری شد. تمامی پرایمرهای مورد استفاده در طی واکنش زنجیره ای پلی مراز با موفقیت تکثیر شدند و چند شکل (پلی مورف) نشان دادند که از آنها برای تعیین تمایز ژنتیکی ماهی کفال طلایی استفاده شد. میانگین آللی (Na) در جایگاه ها 3/5 (با دامنه 3 تا 9 آلل) و در مناطق نمونه برداری در نمونه های تالاب گمیشان و انزلی به ترتیب 1/5 و 5/5 بود. در نمونه های هر دو منطقه آلل های اختصاصی دیده شد. میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار و مشاهده شده به ترتیب در نمونه های تالاب گمیشان 721/0 و 153/0 و انزلی 747/0 و 328/0 محاسبه شد. تمامی جایگاه ها در بررسی تعادل هاردی وینبرگ (H-W) خارج از تعادل بودند (001/0>P). میانگین ضریب خویشاوندی ( Fisو Fit) در 6 جایگاه میکروستلایت در هر دو جمعیت مثبت بود. میزان شاخص تمایز (Fst) و جریان ژنی (Nm) بر اساس فراوانی آللی به ترتیب 113/0 و 97/1 محاسبه شد. بر اساس تست AMOVA، شاخص های تمایز Fst و Rst تفاوت معنی داری بین جمعیت ها نشان دادند (01/0P≤). میزان فاصله ژنتیکی نیز نشان دهنده تمایز ژنتیکی بین جمعیت های مورد مطالعه بود. نتایج این بررسی نشان می دهد که جمعیت های متمایز ژنتیکی از ماهی کفال طلایی در جنوب دریای خزر، در مناطق مورد بررسی (تالابهای گمیشان و انزلی) موجود است.کلید واژگان: کفال طلایی, Liza aurata, ژنتیک جمعیت, میکروستلایت, دریای خزرGenetic structure of golden mullet, Liza aurata, investigated in the Gomishan and Anzali wetlands using six microsatellite primer sets (Muce55, Muce37, Muso10, Muco16, Muso19, and Muso22). Totally 60 samples of adult golden mullet were collected from these regions. All primer sets as polymorphic loci were used to analyze the genetic variation. Analyses revealed that average of alleles (Na) per locus was 5.3 (range 3 to 9 alleles) and in regions, samples of Gomishan wetland 5.1 and Anzali wetland 5.5 respectively. All sampled regions contained private alleles. The average estimates of inbreeding coefficients (Fis and Fit) values of 6 microsatellites were positive. The average observed and expected heterozygosity was in Gomishan wetland 0.153 and 0.721 and Anzali wetland 0.328 and 0.747 respectively. Deviations from Hardy-Weinberg equilibrium were in all cases (PKeywords: Golden mullet, Liza aurata, Population genetic, Microsatellite, Caspian Sea
-
ماهی کپور معمولی یکی از گونه های مهم اقتصادی دریای خزر است. هدف از این مطالعه بررسی تنوع و تمایز ژنتیکی ماهی کپور معمولی در مصب گرگانرود، سواحل رامسر، تالاب انزلی و رودخانه سد ارس با استفاده از پرایمرهای ریزماهواره بود. در مجموع 100 نمونه ماهی بالغ از مناطق نمونه برداری جمع آوری شد. از هفت جفت پرایمر ریزماهواره، بر روی DNA ژنومی ماهی کپور استفاده گردید که فقط 5 جفت از آنها (MFW6، MFW7، MFW9، SyP4 و Ca3/4) چند شکلی (پلی مورف) نشان دادند و از آنها برای تعیین تنوع ژنتیکی کپور معمولی استفاده شد. میانگین اللی آنها در جایگاه ها 7/7 (دامنه Na ، 2 تا 12 الل در جایگاه ها) بود. همه مناطق نمونه برداری اللهای اختصاصی نشان دادند. میانگین هتروزیگوسیتی قابل انتظار و هتروزیگوسیتی مشاهده شده به ترتیب 790/0 و 863/0 محاسبه شد. در بررسی تعادل هاردی وینبرگ (H-W) بیشتر جایگاه ها خارج از تعادل بودند. میانگین ضریب خویشاوندی (FIS)، جریان ژنی (Nm) و شاخص تمایز (FST) بر اساس فراوانی اللی به ترتیب 104/0-، 9/2 و 099/0 به دست آمد. بر اساس تست AMOVA میزان FST و RST بین مناطق معنی دار بود. بررسی حاضر، تنوع و تمایز ژنتیکی جمعیت های ماهی کپور معمولی در مناطق نمونه برداری را نشان می دهد.کلید واژگان: ریزماهواره, ژنتیک جمعیت, ماهی کپور, Cyprinus carpioCommon carp CyprinuscarpioL. is an important economic species in Caspian Sea. Genetic variability and differentiation of common carp investigated in and Gorgan rood estuary, Ramsar shoreline, Anzali wetland and Aras dam using microsatellite markers. A total of 100 specimens of adult common carp were sampled from regions. Seven pairs of microsatellites were tested on the common carp. In this study, only five primer pairs (MFW6,MFW7¡MFW9¡ SyP4 æ Ca3/4) were used successfully. Analyses revealed that the average of alleles per locus was 7.7 (range 2 to 12 alleles per locus in regions). All sampled regions contained private alleles. The average observed and expected heterozygosity was 0.790 and 0.863, respectively. Deviations from Hardy-Weinberg equilibrium were seen in most cases. Average of Fis, Nm and FSTwere -0.104, 2.9 and 0.099 respectively. FSTbandRSTestimates in AMOVA indicated significant genetic differentiation among regions, indicating that the populations were divergent. The data generated in this study provides useful information on the genetic variation and differentiation in populations of common carp.Keywords: Cyprinuscarpio, population genetics, microsatellite
-
مجله پژوهش های سلولی مولکولی (زیست شناسی ایران)، سال بیست و هشتم شماره 2 (تابستان 1394)، صص 223 -236رت ها امروزه از یک طرف مدل آزمایشگاهی بسیار مهمی به حساب می آیند و از طرف دیگر یک آفت بسیار مهم و بالقوه خطرناک می توانند باشند. مطالعه در مورد رت ها بخصوص برای شناسایی آنها، ژنتیک جمعیت شان و جغرافیای تکاملی آنها با استفاده از روش های مورفولوژیک و بالاخص مولکولی یک ضرورت است. این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی ژنتیک رت های کلان شهر تهران با استفاده از ژنوم میتوکندری در ناحیه D-Loop انجام گرفت و نتایج آن نشان داد که در شهر تهران فقط گونه های رت سیاه و قهوه ای وجود دارد. از میان 229 نمونه فقط یک نمونه رت سیاه و در بین رت های قهوه ای نیز دو زیرگونه احتمالی کاملا متفاوت تشخیص داده شد. نتیجه آنالیزهای ژنتیک جمعیت و دموگرافیک نشان داد که این جانوران دارای تنوع ژنتیکی خیلی پایینی هستند و دو گروه متفاوت با زمان مختلفی وارد ایران شده اند: ورود گروه اول که جدیدتر است حدود 700 و گروه قدیمی 5600 سال پیش تخمین زده شد. داده ها همچنین نشان داد که جمعیت رت های تهران در حال رشد و افزایش حجم است ولی در گذشته کنترلهای خوبی انجام شده است. مناطقی از تهران مثل 18، 19،13، 12، 9، 4 و 1 دارای جمعیت با تنوع ژنتیکی خیلی بیشتری از رت ها هستند و میتوانند محل اصلی کلنی ها باشند.
کلید واژگان: ژنتیک جمعیت, D, Loop, رت قهوه ای (Rattus norvegicus)Today, the rats are considering as an important laboratory model and from another aspect, as very important potentially dangerous pest. Rats reseach, especially to identify them, their genetics of populations and phylogeography, using morphological and especially molecular techniques is a necessity. This study performed using D-Loop region of mtDNA to identify them and study genetic of Tehran metropolis rats and the results showed presence of only the black and brown rat species in Tehran. Among the 229 samples, only one sample was the black rat and remians diagnosed as the brown rats belonging to two different subspecies probably. Demographic and population genetics analyses showed that these animals have a very low genetic diversity and the two different groups have entered Iran in different times: The estimated time for the first or newer group and for older group was about 700 and 5600 years, respectively. The data also revealed that Tehran's rat populations have had an expansion period in past but one could see the well-done controls in the past, too. The districts such as 18, 19, 13, 12, 9, 4 and 1 have much more groups of rats and could be the niche of colonies.Keywords: Population Genetic, D, Loop, Brown rat (Rattus norvegicus) -
در این بررسی 5 جایگاه ریزماهواره ای(Ssi25، Ssi62، Ssi37، Ssi60، Ssi23) با استفاده از 68 نمونه در میان دو جمعیت بندر لنگه(37 نمونه) و میناب (31 نمونه) در سواحل استان هرمزگان مورد پژوهش قرار گرفت. استخراج DNA با استفاده از روش اصلاح شده CTAB انجام شد. تعداد آللهای مشاهده شده 17- 5 با میانگین آللی4/8 بود. مقادیر هتروزیگوسیتی مشاهده شده (792/0>Ho> 115/0)و هتروزیگوسیتی مورد انتظار (902/0> He> 598/0) براورد شد. فاصله ژنتیکی و شباهت ژنتیکی بر پایه Nei به ترتیب520/0 و 595/0 بدست آمد،که نشان میدهد شباهت و فاصله بین نمونه های میناب و بندرلنگه در حد جنس است. در هر دو ایستگاه مورد بررسی، در بیشتر جایگاه ها انحراف معنی داری(001/0P<) از تعادل هاردی- واینبرگ دیده شد. بر پایه آزمون AMOVA میزان FST معنی دار(001/0 P=) و در حد متوسطی میان نمونه های میناب و بندرلنگه معنی دار براورد گردید و جریان ژنی 90/3 محاسبه شد. بر پایه داده های بدست آمده از این بررسی، علیرغم فاصله کم میان دو منطقه مورد بررسی، احتمالا دو جمعیت متمایز ژنتیکی در بندرلنگه و میناب وجود دارد که میتواند در مدیریت این ذخایر مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: شوورت ماهیان, ریزماهواره, ژنتیک جمعیت, هرمزگان, خلیج فارسUsing 5 microsatellite loci Sillago sp. From Hormozgan North Persian Gulf were investigated through 68 specimens in two stations: Minab (31 specimens) and Bandar Lengeh (38 specimens). DNA was extracted using modified CTAB (Hexadecyl trimethyl-ammonium bromide) protocol. 5-17 alleles were observed in 5 loci with 8. 4 mean allelic frequency. Observed and expected heterozygosity values was calculated (0. 115Keywords: Silaginids, Microsatellites, Population Genetics, Hormozgan, Persian Gulfتنوع ژنتیکی ماهی خیاطه با نام علمی Alburnoides eichwaldii در دو رودخانه کرگان رود و چالوس با استفاده از شش جفت نشانگر مولکولی ریزماهواره BL1-2b، Ca3، CnaB-030، CtoF-172، LleA-071 و Z21908 بر 30 قطعه ماهی صید شده از هر یک از رودخانه ها ارزیابی شد. میانگین تعداد آلل مشاهده شده در هر جایگاه ژنی 5/6 عدد بود. دامنه باندی در جایگاه های CtoF-172، BL1-2b، CnaB-030، LleA-071، Ca3 و Z21908 به ترتیب برابر با: 107-147، 147-184، 124-157، 332-387، 300-347 و 147-183 جفت باز بود. در بین شش جایگاه چندشکل، نشانگر Z21908 پایین ترین و نشانگر Ca3 بالاترین چندشکلی را نشان دادند. جمعیت ها در تمامی جایگاه ها انحراف از تعادل هاردی-وینبرگ را نشان دادند. میانگین تعداد آلل موثر، هتروزیگوسیتی مورد انتظار، هتروزیگوسیتی مشاهده شده و محتوای اطلاعات چندشکلی به ترتیب برابر با 86/4، 81/0، 96/0، 94/0 بود که همگی می تواند بیانگر تنوع ژنتیکی مطلوب دو جمعیت باشد. میانگین ضریب درون آمیزی FIS برای تمامی جایگاه ها و برای دو جمعیت منفی و در دامنه 23/0-3/0 قرار داشت که نشان دهنده عدم وقوع درون آمیزی در جمعیت ها بود. میزان فاصله ژنتیکی بین دو جمعیت برابر با 363/0 محاسبه شد. آنالیز واریانس مولکولی نشان داد که بخش اعظم تنوع درون جمعیت ها (69/93 درصد) و بخش اندکی از آن مربوط به بین دو جمعیت (31/6 درصد) و میزان FST برابر با 063/0 و معنی داربود. فاصله ژنتیکی قابل توجه بین دو جمعیت شاید بیانگر تطابق محلی به علت شرایط متفاوت اکولوژیک دو رودخانه باشد.
کلید واژگان: ژنتیک جمعیت, ماهی خیاطه, Alburnoides eichwaldii, ریزماهواره, حوضه جنوب غربی دریای خزرGenetic structure of two populations of Spirlin، Alburnoides eichwaldii from Karganroud and Chalous Rivers was investigated using six microsatellite molecular markers (CtoF-172، BL1-2b، CnaB-030، LleA-071، Ca3 and Z21908) on 30 fishes from each river. The mean of observed alleles at each locus was 6. 5. Allele sizes at CtoF-172، BL1-2b، CnaB-030، LleA-071، Ca3 and Z21908 loci were ranged from 107-147، 147-184، 124-157، 332-387 300-347 and 147-183 bps respectively. Z21908 and Ca3 showed the lowest and the highest polymorphism respectively. All loci in both rivers showed deviations from Hardy-Weinberg equilibrium. The number of effective alleles، expected heterozygosity، observed heterozygosity and polymorphism information content (PIC) were 4. 86، 0. 81، 0. 96 and 0. 94 respectively cindicative of high level of genetic diversity in both populations. The mean FIS value for all loci in both station ranged from -0. 23 to -0. 30 indicating low possibility for inbreeding occurrence. The analysis of molecular variance (AMOVA) indicated that the percent of variance among and within populations were 6. 31 and 93. 69 %، respectively. The genetic distance was 0. 363. Significant FST value (0. 063) was observed between the two populations. The high level of genetic differentiation may reflect local segregation of two populations because of differences in ecological conditions of two rivers.Keywords: Population genetics, Sprilin, Alburnoides echiwaldii, Microsatellite, South, west Caspian Sea basinبه منظور شناسایی مناسب ترین ژن در مطالعات فیلوژنتیک و ژنتیک جمعیت Syngnathus abaster، توالی های مربوط به چهار ژن میتوکندریایی شامل Cyt b، 12S rRNA، 16S rRNA و DLoop مربوط به 13 جمعیت از تالاب های غرب مدیترانه از طریق GenBank به دست آمد و برای آنالیز استفاده شد. نتایج تست های Neutrality برای ژن های 16S rRNA، 12S rRNA و DLoop به طور معنی داری منفی شد که نشان دهنده گسترش جمعیتی یا اثر انتخاب جهت دار است، و از طرف دیگر نتایج آنالیز MMD برای هیچ یک از ژن ها، سازگار با مدل گسترش ناگهانی جمعیت نبود. آنالیز واریانس برای هر چهار ژن نشان داد که جمعیت های S. abaster از لحاظ ژنتیکی در سه گروه شامل گروه شرقی، غربی مرکزی و جنوبی جای می گیرند، به طوری که برای هر چهار ژن، %7563 از تنوع کل مربوط به میان گروه ها بود. واگرایی ژنتیکی میان جمعیت های مرکزی (ساب کلاد A2) و غربی (ساب کلادهای A1 و A3) هنوز کم است و با هم در ارتباط هستند (کلاد A) در حالی که گروه های جنوبی و شرقی واگرایی بالایی را نشان داده اند و هر کدام داخل یک کلاد قرار گرفتند (به ترتیب B و C). جمعیت های مرکزی، جمعیت هایی موسس اند که منشاشان جمعیت های غربی در سواحل فرانسه و اسپانیا است. به علاوه یک سد ژنتیکی درون ناحیه شناسایی شد که سبب بلوکه شدن جریان ژنی میان غرب و شرق ناحیه مورد مطالعه می شد. واگرایی ژنتیکی ایجاد شده میان سه گروه جمعیتی می تواند به دلیل سد های جغرافیایی میان گروه های جمعیتی و یا شرایط زیستگاهی از جمله دما، شوری، میزان اکسیژن محلول آب و همچنین اثر نیروهای تکاملی ازجمله رانش، تنگناها، انتخاب و اثرات موسس باشد. با افزایش واگرایی احتمال ایجاد زیرگونه ها و درنتیجه گونه زایی پری پاتریک و ایجاد ناحیه هیبرید وجود خواهد داشت. با توجه به تنوع بالای مشاهده شده برای ناحیه DLoop و نظر به معنی داری آن در هر سه آنالیز فیلوژنتیک، تاریخ دموگرافیک و ساختار ژنتیک جمعیت، می توان گفت که این ژن مناسب ترین ژن در مطالعات فیلوژنتیک، و ژنتیک جمعیت این گونه است.کلید واژگان: mtDNA, Syngnathus abaster, فیلوژنی, ژنتیک جمعیتFor detecting the best gene in phylogenetic and population genetic studies of S. abaster, nucleotide sequences of four mitochondrial genes including Cyt b, 12S and 16S rRNA and D-Loop related to 13 Syngnathus abaster populations in west Mediterranean lagoons were obtained via GenBank and used for analysis. Neutrality tests results significantly were negative for 16S rRNA, 12S rRNA and D-Loop, indicating the effect of recent expansion or directional selection during evolution, whereas the result for MMD analyze wasnt consistent to the demographic model of sudden expansion. Analyze of molecular variance for each genes show that: the S. abaster populations of west Mediterranean lagoons genetically diverged in three groups including eastern group, western-central group and southern group, as 63-84% of observed diversity belongs to the among groups. Genetic divergence among the central(A2) and western(A1 and A3) populations still wasnt much and together placed in a common clade(A), whereas divergence levels of eastern and southern populations are very high and each group of populations placed in a separate clade(respectively C and B). Central populations are founder populations which those origins placed in western lagoons in the southern coasts of France and Spain. In addition, a genetic barrier was identified which block the gene flow among eastern and western parts of west Mediterranean lagoons. High divergence among the three clades may be due to geographic discontinuity, habitat conditions such as different temperature, salinity and levels of unsolved oxygen and also effects of evolutionary forces including genetic drift, bottlenecks, natural selection and founder effects. Increasing divergence among three clades during evolution cause creation of subspecies, pripatric speciations and hybrid zone. According to the high levels of genetic diversity and also significant results for phylogenetic, demographic and genetic structure analysis for D-Loop, we can say that this gene is the best one in studies of phylogenetic and genetic structure of S. abaster.Keywords: mtDNA, Syngnathus abaster, Phylogeny, Population geneticبه منظور تعیین ساختار ژنتیکی جمعیت آرتمیای دریاچه اینچه در استان گلستان، نمونه برداری از آرتمیای پارتنوژنتیک سه منطقه (شمالی، میانی و جنوبی) با تهیه 66 نمونه از دریاچه انجام گردید، سپس استخراج DNA به روش فنل – کلروفرم صورت گرفته و تنوع ژنتیکی آرتمیا در مناطق یاد شده با استفاده از قطعه ای از ژن COI میتوکندری مورد بررسی قرار گرفت. ژن فوق با استفاده از پرایمر های طراحی شده بر اساس توالی قطعاتی از ژن COI میتوکندری به وسیله دستگاه ترموسایکلر تکثیر و سپس محصول PCR با اندازه 720 جفت باز توسط 10 آنزیم محدود گر AluI، EcoRI، Eco47I، HaeIII، HindIII، HinfI، MboI، MspI، RsaI، TaqI هضم گردید. از این میان سه آنزیم برشگر AІUІ، RsaІ و HaeІІІ تنوع چند شکلی را نشان دادند. آنالیز RFLP محصول تکثیر شده ژن COI، در مجموع 9 هاپلوتیپ متفاوت در بین آرتمیای مناطق مختلف را مشخص نمود. میزان تنوع هاپلوتیپی درون جمعیتی مناطق شمالی،میانی و جنوبی دریاچه اینچه به ترتیب 0110/0 ±580/0 و 114/0 ±588/0 و105/0 ±571/0 بود. تنوع نوکلئوتیدی در درون جمعیت مناطق شمالی، میانی و جنوبی دریاچه اینچه به ترتیب 024/0 و 025/0 و 015/0(میانگین 0000111/0 ±021/0) محاسبه گردید. همچنین میزان تنوع نوکلئوتیدی بین این سه جمعیت 0233/0 و اختلاف نوکلئوتیدی بین سه جمعیت 0016/0 محاسبه شد. میزان X 2(فراوانی هاپلوتیپ ها) در میان مناطق مختلف دریاچه اینچه 75/23 X 2 = بوده و آنالیز آماری شبیه سازی شده Monte Carlo با هزار بار تکرار محاسبه، برابر با 007/0±057/0 X 2 = به دست آمد که اختلاف معنی داری را در فراوانی هاپلوتیپ های این سه منطقه مورد بررسی نشان نداد. در نتیجه جمعیتهای موجود در مناطق مختلف این دریاچه همگی یک جمعیت واحد می باشند.
کلید واژگان: آرتمیا پارتنوژنتیک, ژن COI, RFLP, ژنتیک جمعیت, دریاچه اینچهIn order to determine the population structure of artemia in the Inche Lake in the Golestan Province sampling was carried out in three regions of the Lake. Northern، middle and south ern parts of the Lake were the sampling locations. 66 specimens were collected from the sampling sites. mtDNA was extracted by phenol-chloroform method. Genetic variation investigated using COI gene segment. COI segment then was amplified with primers. PCR product with 720bp was digested with 10 restriction enzymes namely as: RsaI، MspI، MboI، HinfI، HindIII، HaeIII، Eco471، EcoRI، AluI، TaqI. Three out of 10 Enzymes (HaeIII، RsaI، and AluI) could demonstrate the polymorphism. RFLP analysis shows 9 different haplotypes of the samples. Haplotype variation among the samples collected from the north، middle، and south part of the Lake was 0. 580±0. 0110، 0. 588±0. 114، 0. 571±0. 105 respectively. Nucleotide variation among the samples collected from the north، middle، and south part of the Lake was 0. 024، 0. 025، and 0. 015 respectively with 0. 021±0. 0000111 as average. Also the nucleotide variation between the samples collected from the north، middle، and south part of the Lake was 0. 0233 and the nucleotide differences between populations was 0. 0016. Haplotype frequency (X2) between populations was 23. 75. Monte Carlo analysis with 1000 repeats was X2 =0. 057±0. 007. This indicates that there is no significant difference between haplotypes frequency of the samples. Therefore there is only one population of parthenogenetic artemia in the Inche Lake.Keywords: parthenogenetic artemia, COI gene, RFLP, population genetic, Inche Lakeماهی کیلکای معمولی، Clupeonella cultriventris یکی از ماهیان اقتصادی دریای خزر است که ساختار ژنتیک جمعیت آن در دریای خزر در آبهای مازندران با استفاده از ریزماهواره ها مورد بررسی قرارگرفته است. در کل 60 نمونه ماهی بالغ کیلکای معمولی در دو فصل بهار و تابستان، جمع آوری شدند. از 8 جفت پرایمر ریزماهواره طراحی شده برای ماهی شاد آمریکایی و ماهی هرینگ اقیانوس آرام، بر روی DNA ژنومی ماهی کیلکای معمولی استفاده گردید. پنج جفت از پرایمرها چند شکل (پلی مورف) نشان دادند و از آنها برای تعیین تمایز ژنتیکی ماهیان بالغ کیلکای معمولی استفاده شد. میانگین اللی آنها در لوکوس ها 7/11 (دامنه Na، 6 تا 17 الل در جایگاه ها) بود. هر دو فصل نمونه برداری اللهای اختصاصی در تمامی لوکوس ها نشان دادند. میانگین هتروزایگوسیتی قابل انتظار و هتروزایگوسیتی مشاهده شده به ترتیب 866/0 و 543/0 محاسبه شد. در بررسی تعادل هاردی واینبرگ (H-W) بیشتر لوکوس ها خارج از تعادل هاردی-وینبرگ بودند (01/0> P). بر اساس تست AMOVA میزان FST بین دو فصل معنی دار بود (01/0≤ P). این بررسی، وجود جمعیتهای متمایز ژنتیکی ماهی کیلکای معمولی در جنوب مرکزی دریای خزر (استان مازندران) در فصل های مختلف را نشان می دهد.
کلید واژگان: ماهی کیلکای معمولی, ژنتیک جمعیت, دریای خزر, ریزماهواره, Clupeonella cultriventrisCommon kilka, Clupeonella cultriventris is an economic fish in Caspian sea and we investigate population genetic structure of common kilka in the South Caspian Sea costline (Mazandaran province) using microsatellite markers. Totally, 60 individuals of adult common kilka from two seasons were sampled. Eight sets of microsatellite primers were developed from American shad and Pacific herring tested on genomic DNA of common kilka. At this point only the five successfully used primer sets and were used to analyze the genetic variation in adultsof the common kilka population. Analyses revealed that average of alleles per locus was 11.7 (Na range 6 to 17 alleles per locus). Both of sampled seasons contained private alleles. Average observed and expected heterozygosity were 0.543 and 0.866 respectively. Deviations from Hardy-Weinberg equilibrium were in most cases (P<0.01). Basis on AMOVA for both FST values among pairs them indicated a significant difference between the two seasons (P≤0.01). These results support the existence of different genetic populations along the South Caspian Sea costline (Mazandaran province) in different seasons.Keywords: Population genetic, South Caspian Sea, Microsatellite, Clupeonella cultriventrisتوالی های تکراری کوتاه (Short Tandem Repeats) DNA کروموزوم(Y-STR (Y انسان، واقع در خارج از ناحیه شبه اتوزومی(Pseudoautosomal) و در بخش های غیر نوترکیب کروموزوم Y از پدر به پسران انتقال می یابد. این توالی های تکراری در مطالعات تکاملی و ردیابی مهاجرت انسان،بررسی دودمان پدری و هم چنین در آزمون اثبات رابطه پدر- فرزندی و کاربردهای دیگر پزشکی قانونی، نشانگرهای بسیار سودمندی هستند. این مطالعه بر روی چند شکلی توالی تکراری کوتاه کروموزوم Y در میان 100 مرد غیر خویشاوند که به طور تصادفی از جمعیت تهران انتخاب شده اند، انجام شده است.این نمونه جمعیتی تصادفی به دلیل وضعیت مختلط جمعیت تهران، به خاطر مهاجرت پذیر بودن، به نظر می رسد نمایندهء نسبی (حداقل در معرفی عمومی اللها و هاپلو تیپ های موجود) از جمعیت ایران باشد. با استفاده از یک روش مبتنی بر PCR چند شکلی های 9 نشانگر توالی های کوتاه تکراری ویژه کروموزوم Y شامل DYS19 DYS385a/b، DYS389I/II، DYS390، DYS391، DYS392، و DYS393 مطالعه شده اند. این نشانگرها به عنوان حداقل هاپلوتایپ اروپایی(European Minimal Haplotype) تعریف شده اند. فراورده های PCR ابتدا بر روی ژل آگارز 5/1 درصد و سپس برای تفکیک بهتر و اطمینان از تفاوتهای جزئی در تعداد تکرارها بر روی ژل پلی آکریل امید رانده شد. تنوع ژنتیکی(;GD(Genetic Diversity)، نشاندهنده چند شکلی آللی، برای هر نشانگر محاسبه شد. نشانگرDYS385 بیشترین چند شکلی و نشانگر DYS391 کمترین چند شکلی را در بین افراد بررسی شده در این مطالعه نشان داد. تنوع هاپلوتایپی (Haplotype Diversity) برای ارزیابی پراکنش هاپلوتایپی این جمعیت 999/0 محاسبه شد. در نتیجه به خاطر این تنوع گسترده این نشانگرهای Y-STR در پزشکی قانونی، آزمون اثبات رابطه پدر- فرزندی و همچنین در مطالعات مقایسه ای گروه های نژادی در ایران می تواند به کار رود. نتایج حاصل به دلیل تنوع گروه های نژادی ساکن ایران نیز در مطالعات جهانی مربوط به توالی های تکراری کروموزوم Y حائز اهمیت است. مطالعه تفصیلی توالی های YSTR بین گروه های قومی و نژادی مختلف ایران در ازمایشگاه ما در دست انجام است.
کلید واژگان: پزشکی قانونی, میکروساتلیت, توالیهای تکراری کوتاه کروموزوم (Y, STR) Y, ژنتیک جمعیت, تهرانThe Y chromosome simple tandem repeats (STRs)، residing out of the pseudo-autosomal region، pass down through the father to the male offspring، represent suitable markers for evolutionary studies and tracing human migration through male lineage as well as paternity testing and forensic genetics. In this study the common Y chromosome STRs polymorphisms were investigated among 100 unrelated male individuals that were selected randomly from Tehran population; the sample can roughly (at least in providing a general profile of existing YSTR alleles and haplotypes) be a good representative of Iran''s general population due to the mixed nature of the people living in Tehran. Using a PCR based approach، the polymorphisms of nine Y chromosome specific STR markers، including DYS19، DYS385a/b، DYS389I/II، DYS390، DYS391، DYS392، and DYS393، were investigated. These markers are defined as the European Minimal Haplotypes (EMH). The PCR products were run on a 1. 5% agarose gel، followed by polyacrylamide gel electrophoresis for further resolution as minor differences in repeat numbers might not be resolved by conventional agarose gel electrophoresis. Gene Diversity (GD)، which is a measure of allelic polymorphism، calculated for each marker. DYS385 was shown to be the most polymorphic allele and DYS391 showed the lowest polymorphism in this study. Haplotypes Diversity (HD)، calculated for assessment of haplotypes distributions، found to be over 0. 999. This may warrant applying some of Y-STR markers possibly in forensics، paternity testing and also in comparative studies among different ethnic groups of Iran as well as for further application in global studies due to diversity of ethnic groups residing in Iran.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.