به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "برنج" در نشریات گروه "محیط زیست"

تکرار جستجوی کلیدواژه «برنج» در نشریات گروه «علوم پایه»
  • آذرنوش عموزاده، مجید میراب بالو*، علیرضا نظری
    هدف از این مطالعه بررسی تغییرات جمعیت دو گونه تریپس متعلق به جنس Haplothrips در مزارع برنج با دو اقلیم متفاوت بود. نمونه برداری  ها در فصل زراعی 1397-1396 از مراحل مختلف رشد برنج در چهار مزرعه در شهرستان های چرداول (معتدل سردسیری) و دره شهر (معتدل گرمسیری) واقع در استان ایلام (غرب ایران) انجام شد. در مجموع هشت گونه تریپس متعلق به شش جنس و سه خانواده جمع آوری و شناسایی گردید؛ که در بین آن ها Haplothripsganglbaueri Schmutz و Haplothrips aculeatus (Fabricius) به ترتیب با فراوانی 73/16 و 17/83 درصد (در مزارع برنج دره شهر) و 61/19 و 27/25 درصد (در مزارع برنج چرداول) دارای بیش ترین جمعیت بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، زمان ظهور هر دو گونه تریپس در هر دو منطقه سردسیر و گرمسیر از زمان به ساقه رفتن گیاه برنج بود. بیش ترین تراکم هر دو گونه H. ganglbaueri و H. aculeatus در مزارع برنج دره شهر، در مرحله بالغ به ترتیب با میانگین 0/8 و 0/33 تریپس مربوط مرحله پرشدن دانه و بیش ترین تراکم مرحله نابالغ و مجموع (بالغ و نابالغ) به ترتیب با تعداد (0/9 و 1/40) و (0/33 و 0/6) تریپس مربوط به مرحله گل دهی برنج بود. اما بیش ترین تراکم H. ganglbaueri در مزارع برنج چرداول در مرحله بالغ با تعداد 0/73 تریپس مربوط به مرحله گل دهی و بیش ترین تراکم مرحله نابالغ و مجموع (بالغ و نابالغ) با تعداد 0/93 و 1/40 تریپس مربوط به مرحله خوشه دهی برنج بود. هم چنین بیش ترین تراکم H. aculeatus در مزارع چرداول در مرحله بالغ و مجموع (بالغ و نابالغ) با تعداد 0/26 و 0/43 تریپس مربوط به مرحله پرشدن دانه و بیش ترین تراکم مرحله نابالغ تریپس با تعداد 0/23 تریپس مربوط به مرحله گل دهی برنج به دست آمد.نتایج آزمون T-test برای دو گونه هاپلوتریپس بین دو شهرستان دره شهر و چرداول نشان داد که بین این دو منطقه اختلاف معنی داری وجود نداشت. به طور کلی روند تغییرات جمعیت مراحل نابالغ تریپس در هر دو منطقه از ابتدای حضور در مزرعه پایین و سپس یک سیر صعودی نشان داد و در مرحله گل دهی برنج نیز روند کاهشی پیدا کرد. هم چنین حشرات بالغ تریپس در اوایل مرحله رشدی برنج مشاهده شدند، به طوری که تراکم حشرات بالغ در ابتدای فصل پایین بوده و سپس بعد از افزایش تدریجی، در مرحله پر شدن دانه از تراکم تریپس کاسته شد.
    کلید واژگان: برنج, Haplothrips, فراوانی, اقلیم, ایران
    Azarnoosh Amoozadeh, Majid Mirabbalou *, Alireza Nazari
    The study was conducted to determine population fluctuation of two Haplothrips species in rice fields with two different climates. Samples were collected from different growth stages of rice in four fields located at Chardavol (cold climate) and Darreh-Shahr (Tropical climate) cities, in Ilam province (western Iran), during 2017-2018. Totally, eight thrips species belonging to six genera and three families were collected and identified. Amongst them, Haplothripsganglbaueri Schmutz and H. aculeatus (Fabricius) were the dominant species accounting for 73.16% and 17.83 (in Darreh-Shahr) and 61.19% and 27.25% (in Chardavol) in abundance. According to the results, both Haplothrips species in both cold and tropical regions were observed from the stem stage of rice. The highest density of adult for both Haplothrips species in Darreh-Shahr was related to dough stage of rice (0.8 and 0.33 thrips), but for both adult and larval stages was related to flowering stage of rice (0.9 and 1.40 for H. ganglbaueri, 0.33 and 0.6 for H. aculeatus). In addition, the highest density of adult for H. ganglbaueri in Chardavol was related to flowering stage of rice (0.73 thrips) and for larval stage and (adult+larva) was related to heading stage of rice (0.93 and 1.40 thrips). The above information for H. aculeatus for adult and (adult+larva) was related to dough stage (0.26 and 0.43 thrips) and for larval stages related to flowering stage of rice (0.23 thrips). The results of the T-test for two Haplothrips species between Darreh-shahr and Chardavol showed that there was no significant difference between the two regions. In general, population fluctuation for the immature stages of thrips in both regions showed the low density in beginning of rice growth and there was a decreasing in the flowering stage of rice. Adult thrips were also observed in the early stages of rice growth, so that the density of adults was low at the beginning of the season and then, after a gradual increase, the density of thrips decreased during the dough stage.
    Keywords: rice, Haplothrips, Abundance, Climate, Iran
  • حسین پندی، صفورا اسدی کپورچال*، مجید وظیفه دوست، مجتبی رضایی
    با توجه به اهمیت منابع آب وخاک در توسعه کشاورزی پایدار، افزایش جمعیت جهان و نیاز روزافزون به تولیدات زراعی، پیش بینی عملکرد محصول با استفاده از مدل های شبیه ساز گیاهی و فناوری سنجش از دور بسیار با اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف برآورد عملکرد اجزای برنج شامل کاه، شلتوک و زیست توده رقم هاشمی طی مراحل مختلف رشد با مدل SWAP و ارایه معادلات رگرسیونی با استخراج شاخص های گیاهی NDVI و SAVI از تصاویر ماهواره ای سنتینل 2 و لندست 7 و 8 در موسسه تحقیقات برنج کشور انجام شد. مقایسه متغیرهای آماری عملکرد گیاه برنج نشان داد که میانگین مقادیر ضریب تبیین (R2) و شاخص کارایی مدل (EF) در برآورد عملکرد اجزای برنج در مراحل مختلف رشد با مدل SWAP به ترتیب بیش تر از 7/0 و 9/0 و دارای خطای 93/1 تا 54/6% معادل 21/134 الی kg/ha 43/470 بود. اختلاف اندک بین مقادیر اندازه گیری شده و شبیه سازی شده نشان داد که مدل SWAP عملکرد برنج در منطقه موردمطالعه را با دقتی مناسب برآورد می کند. نتایج همچنین نشان داد که شاخص های NDVI و SAVI استخراج شده با دقتی بسیار خوب عملکرد اجزای برنج در مراحل مختلف رشد را برآورد می کنند. لیکن بیش ترین مقدار همبستگی مربوط به مرحله رشد زایشی بود. در نهایت، R2 برای شاخص NDVI در مراحل مختلف رشد و نیز در کل دوره رشد برای کاه، شلتوک و زیست توده نسبت به شاخص SAVI بیش تر بوده و شاخص NDVI از دقت بیش تری برخوردار بود.
    کلید واژگان: برنج, تصاویر ماهواره ای, زیست توده, شاخص های گیاهی, مدل SWAP
    Hosein Pandi, Safoora Asadi Kapourchal *, Majid Vazifedoust, Mojtaba Rezaei
    Given the importance of soil and water resources in the development of sustainable agriculture, increasing world population and the growing need for crop production, predicting crop yields using plant simulation models and remote sensing technology is very crucial. The aim of this study was to estimate the yield of rice components including straw, paddy and biomass of Hashemi cultivar during different growth stages with SWAP model and to provide regression equations by extracting NDVI and SAVI plant indices from Sentinel-2 and Landsat-7 and 8 satellite images. It was done in the National Rice Research Institute. Comparison of statistical variables indicated that the mean values of coefficient of determination (R2) and model efficiency factor (EF) in estimating the yield of rice components in different stages of growth with SWAP model were more than 0.70 and 0.90, respectively, and with an error of 1.93 to 6.54% was equivalent to 134.21 to 470.43 kg/ha. The slight difference between the measured and simulated values showed that the SWAP model estimates the rice yield in the study area with appropriate accuracy. The results also showed that the extracted NDVI and SAVI indices with very good accuracy estimate the yield of rice components at different stages of growth. However, the highest amount of correlation was related to the reproductive development stage. Finally, R2 for NDVI at different growth stages as well as  the entire growth period for straw, paddy, and biomass were higher than the SAVI index, revealing more accuracy of NDVI than SAVI.
    Keywords: Biomass, rice, satellite images, SWAP model, Vegetation indices
  • شیما اکبری، مهرداد چراغی*
    زمینه و هدف

    با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با هدف بررسی عناصر روی، سرب و کادمیوم در محصول برنج عرضه شده در بازار مصرف شهر همدان در سال 1394 انجام یافت.

    روش بررسی

    بدین منظور از 10 نوع محصول برنج موجود در بازار سطح شهر همدان نمونه برداری مطابق روش استاندارد انجام شد. پس از انجام مراحل آماده سازی نمونه ها به روش هضم اسیدی، غلظت عناصر در آن ها توسط دستگاه نشر اتمی قرائت شد. پردازش آماری داده ها نیز توسط نرم افزار SPSS انجام یافت.

    یافته ها

    نتایج بیان گر آن بود که کمینه و بیشینه میانگین غلظت عناصر در نمونه های برنج بر حسب میلی گرم در کیلوگرم برای روی با 0002/0±0862/0 و 00781/0±02/1 به ترتیب مربوط به برنج B و C، برای سرب با 00529/0±226/0 و 00529/0±894/4 به ترتیب مربوط به برنج A و H و برای کادمیوم با 001/0± 006/0 و 00436/0± 043/0 به ترتیب مربوط به برنج H و A می باشد. همچنین نتایج بیان گر اختلاف معنی دار آماری میانگین غلظت تجمع یافته فلزات سنگین در نمونه های برنج عرضه شده در بازار مصرف شهر همدان با رهنمود WHO می باشد، به طوری که میانگین غلظت عناصر روی و کادمیوم کم تر و میانگین غلظت عنصر سرب بیش تر از حد مجاز می باشد.

    بحث و نتیجه گیری

    در نهایت می توان عنوان کرد گرچه در حال حاضر محصول برنج مصرفی شهر همدان در معرض آلودگی بیش از حد مجاز به فلز سنگین سرب می باشد، تماس بیش از حد با سرب می تواندمنجر به بیماری های غیرمنتظره، مشکلات روانی و رفتاری گردد و تبعات بهداشتی غیر قابل جبرانی را نیز برای مصرف کنندگان به دنبال داشته باشد.

    کلید واژگان: فلز سنگین, برنج, امنیت غذایی, همدان
    Shima Akbari, Mehrdad Cheraghi *
    Background and Objective

    Considering the significance of the issue, this research was performed to study the elements of Zn, Pb and Cd in the rice products available in the markets of Hamedan in 1394.

    Method

    Accordingly, ten types of that rice were sampled through a standard method. After passing the preparation stages of the samples by acidic digestion method, the concentration of elements was read in Atomic Emission Device. Spss was applied to process the statistical data.

    Findings

    The results indicated that the minimum and maximum average of element concentration in rice samples (according to mlg/kg) were as the following: for Zink with 0.0862±0.0002 and 1.02±0.00781 in B rice and C respectively, for Lead with 0.226±0.00529 and 4.894±0.00529 in A and H rice, and for Cadmium with 0.006±0.001 and 0.043±0.00436 in H and A. The results also showed meaningful, statistical deviation of accumulated concentration average of heavy metals in rice samples available in the markets of Hamedan through WHO. Concentration averages of Zinc and Cadmium are less while concentration average of Lead is more than permissible level.

    Discussion and Conclusion

    Finally, it can be stated that the rice product which is being consumed in Hamedan is exposed to Lead pollution which is more than permissible level and it can cause psychological and behavioral problems and health consequences which cannot be compensated.

    Keywords: Heavy metal, Brass, Food security, Hamedan
  • محمدحسین ترابی، افشین سلطانی، سلمان دستان*، حسین عجم نوروزی
     
    سابقه و هدف
    ارزیابی محیط زیستی چرخه زندگی گیاهان زراعی در سامانه های تولید یکی از روش های مورد قبول برای دستیابی به هدف های کشاورزی پایدار است. بخش کشاورزی نیز سهم بسزایی در انتشار گازهای گلخانه ای و گرمایش جهانی دارد. از این رو، بهبود عملیات کشاورزی بعنوان راه کار مناسب برای تخفیف اثر های تغییر اقلیم مطرح است. بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی محیط زیستی سناریوهای مختلف تولید ارقام اصلاح شده برنج اجرا شد.
    مواد و روش ها
    پس از ارزیابی اولیه و مشورت با متخصصان برنج، 100 مزرعه در روش کاشت نیمه مکانیزه و 100 مزرعه در روش سنتی در منطقه ساری در سال های 1395 و 1396 انتخاب شدند. پس از ثبت اطلاعات، هر روش کاشت بر اساس شیوه مدیریت زراعی و مصرف نهاده ها به چهار نظام کاشت تبدیل شده که در مجموع هشت سناریو را تشکیل دادند. چهار سناریوی روش نیمه مکانیزه شامل چهار نظام کم نهاده (SL)1، حفاظتی (SCI)2، رایج منطقه (SCII)3 و پرنهاده (SH)4 و چهار سناریوی روش سنتی نز به ترتیب نظام های کم نهاده (TL)5، حفاظتی (TCI)6، رایج منطقه (TCII)7 و پرنهاده (TH)8 بودند. نتایج و بحث: یافته ها نشان داد میانگین عملکرد شلتوک در هشت سناریو برابر 6418 کیلوگرم در هکتار و میانگین انرژی ورودی در هشت سناریو برابر 93/28138 مگاژول در هکتار بود که 44/45 درصد انرژی تجدیدپذیر و 56/54 درصد انرژی تجدیدناپذیر را شامل می شد. بیشترین انرژی ورودی در سناریوی SH و TH مشاهده شد که مربوط به نظام کاشت پرنهاده در هر دو روش کاشت است. میانگین انرژی خروجی در هشت سناریو برابر 197076 مگاژول در هکتار و بیشترین انرژی خروجی در سناریوهای SCII، SH، TCII و TH به دست آمد. میانگین بهره وری انرژی در هشت سناریو برابر 23/0 کیلوگرم بر مگاژول بود که کمترین میزان آن در هر دو روش کاشت در نظام پرنهاده حاصل شد و دیگر سناریوها در یک سطح قرار گرفتند. میانگین انتشار دی اکسید کربن در هشت سناریو برابر 37/1120 کیلوگرم معادل CO2 در هکتار بود که بذر، سوخت و ادوات و ماشین آلات بالاترین سهم را داشتند. از نظر پتانسیل گرمایش جهانی در واحد سطح سناریوی TH در رتبه اول و سناریوی SH در رتبه دوم قرار گرفت. بالاترین پتانسیل گرمایش جهانی در واحد وزن شلتوک و انرژی ورودی در سناریوی SL و TL به دست آمد. بیشترین انتشار فلزهای سنگین در آب و خاک در هر دو روش کاشت در نظام کاشت پرنهاده مشاهده شد و نظام کاشت رایج در رتبه دوم قرار گرفت. بیشترین بهره وری خالص اولیه (NPP)9 در سناریوهای تولید مربوط به نظام های کاشت رایج و پرنهاده بود که میزان آن در روش کاشت نیمه مکانیزه بالاتر از روش سنتی به دست آمد. در هر دو روش کاشت، بیشترین ورودی کربن نسبی (Ri) در سناریوهای تولید مربوط به نظام کاشت کم نهاده (SL و TL) حاصل شد. با توجه به کربن ورودی – خروجی و کربن خالص در هشت سناریو، میانگین شاخص پایداری نیز برابر 66/4 به دست آمد. بالاترین شاخص پایداری در سناریوی SCI (05/5) مشاهده شد که مربوط به نظام کاشت حفاظتی بود. سناریوهای TL، SL، SCII و TCI از نظر شاخص پایداری در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در واقع، شیوه صحیح مدیریت مزرعه در نظام تولید حفاظتی به کاهش انتشار آلاینده های محیط زیستی منجر شد.
    نتیجه گیری
    طبق یافته ها، نظام های کاشت کم نهاده و حفاظتی در هر دو روش کاشت به شاخص های توسعه پایدار نزدیکتر بودند. همچنین، کشاورزان منطقه در نظام های تولید پرنهاده و رایج بیشتر، بهره وری اقتصادی در تولید برنج را در نظر گرفته و کمتر به پایداری محیط زیستی و بهره وری انرژی توجه داشتند. از این رو، استفاده از یافته های این پژوهش می تواند برای افزایش پایداری بوم نظام ها و همچنین کاهش اثرهای سوء محیط زیستی ناشی از مصرف نهاده های شیمیایی و دستیابی به هدف های کشاورزی پایدار بسیار تاثیرگذار باشد.
    کلید واژگان: آلاینده محیط زیستی, انتشار گازهای گلخانه ای, برنج, تغییر اقلیم, نظام کاشت
    Salman Dastan*
     
    Introduction
    Environmental assessment of the life cycle of crops in production systems is an accepted method for achieving agricultural sustainability. Moreover, the agricultural sector has a significant contribution to greenhouse gas emissions and global warming. Hence, improving agricultural operations is an appropriate way to mitigate the effects of climate change. Therefore, the aim of this research was the environmental assessment of different scenarios of the production of improved rice cultivars. Material and
    methods
    After preliminary evaluation and consultation with rice specialists, 100 paddy fields were selected for semi-mechanized planting method and 100 paddy fields for traditional planting method in Sari region from 2015 to 2016. After recording the data, each planting method was converted into four planting systems based on agronomic management and input consumption, which formed a total of eight scenarios. Four scenarios of the semi-mechanized method were systems of low-input (SL), conservation (SCI), conventional (SCII) and high-input (SH). Four scenarios of the traditional method were systems of low-input (TL), conservation (TCI), conventional (TCII) and high-input (TH).
    Results and discussion
    The results indicated that the average paddy yield in eight scenarios was 6418 kg.ha-1. The average input energy in eight scenarios was 28138.93 MJ.ha-1, which contained 45.44% renewable (biologic) energy and 54.56% non-renewable (industrial) energy. The highest input energy was observed in scenarios IV and VIII, which was related to the SH in both planting methods. The average output energy in eight scenarios was equal to 197076 MJ.ha-1. The highest output energy was obtained in scenarios III, IV, VII and VIII. The average energy productivity in the eight scenarios was equal to 0.23 kg.MJ-1 that the least amount was obtained in both planting methods and the other scenarios were on the same level. The average CO2 emissions in all eight scenarios were 1120.37 kg CO2.eq ha-1, which had the highest share related to seed, fuel, and machinery. In terms of global warming potential per unit area, scenario VIII was ranked first and scenario IV ranked second. The highest global warming potential per grain weight and GWP per input energy were achieved in scenarios I and V. The highest heavy metal emission into water and soil was observed in the SH and SCII, respectively. The highest net primary productivity (NPP) in production scenarios was related to SCII and SH, which was higher in the semi-mechanized method than the traditional method. In both planting methods, the most relative carbon inputs (Ri) were obtained in scenarios of the SH (I and V). With regard to input-output carbon and net carbon in eight scenarios, the average sustainability index was 4.66. The highest sustainability index was observed in scenario II (5.05), which was related to the conservation system. The scenarios V, I, III and VI were next ranked in terms of the sustainability index. In fact, the correct management of the paddy field in the SCI has led to a reduction in emissions of environmental pollutants.
    Conclusion
    According to the findings, SL and SCI were closer to sustainable development indicators in both methods. Furthermore, the economic efficiency of rice production was more important to farmers than environmental sustainability and energy efficiency. Hence, using the findings of this research can be very effective in increasing environmental sustainability and reducing the environmental impacts of chemical inputs and achieving agricultural sustainability.
    Keywords: Climate change, Environmental pollutant, Greenhouse gas emissions, Planting system, Rice.
  • معصومه فراستی، عابدین توسلی، ابوالحسن فتح آبادی، عبداللطیف قلی زاده
    امروزه کشاورزان به دلیل کمبود منابع آبی برای آبیاری مزارع خود با مشکل مواجه هستند و برای رفع این مشکل به استفاده از منابع آبی نامتعارف مانند پساب ها روی آورده اند. از این رو در این تحقیق تاثیر آبیاری با آب رودخانه که حاوی پساب می باشد بر خصوصیات خاک مورد آزمایش قرار گرفته است. در این تحقیق در دو سال متوالی 1395 و 1396 دو مزرعه شالیزار و گل کلم که با آب رودخانه و چاه واقع در روستای زیارت آبیاری می شدند، نمونه برداری از عمق 0 تا 30 سانتی متری سطح خاک، در مراحل قبل از کاشت، کاشت، داشت و برداشت انجام شد. دو مزرعه شالیزار و گل کلم نیز که با آب چاه آبیاری می شدند به عنوان نقاط شاهد انتخاب شد. نتایج آنالیز های پارامتر های خاک نشان داد درصد کربن آلی خاک در اراضی برنج با مقدار میانگین 14/1 بیشتر از اراضی گل کلم با مقدار میانگین 01/1 و اسیدیته خاک در اراضی گل کلم با مقدار میانگین 51/7 بیشتر از اراضی برنج با میانگین 9/6 بوده است. همچنین میزان شوری خاک در صورت استفاده از آب رودخانه و چاه طی مراحل کاشت کاهش یافت. میزان ازت و پتاسیم در مزرعه برنج و در صورت استفاده از آب رودخانه، افزایش یافت. از سوی دیگر همه ی پارامتر های خاک مزرعه هایی که با آب چاه و رودخانه آبیاری شده اند با هم تفاوت معناداری داشتند. نتایج همچنین نشان داد که در مراحل مختلف کشت محصولات همه فاکتور های خاک تفاوت معناداری داشتند. همچنین مشخص شد که پارامتر های خاک مزرعه ها در سال دوم با سال اول تفاوت معناداری نداشتند.
    کلید واژگان: برنج, پساب, خاک, کشاورزی, گل کلم
    masumeh farasati*, Abedin Tavasoli, Hasan Fathaabadi, Mohammad Gholizadeh *
    Population growth and rising water demand make our country, which is part of the world's arid regions, on the brink of a crisis of water. Water scarcity is one of the challenges that the world faces today. Water resources constraints have attracted the attention of researchers and authorities to the fundamental use of unconventional waters such as saline water and urban and industrial wastewater. Among the low quality water sources, municipal wastewater is less expensive and considered attractive for irrigation in water-scarce regions. This wastewater is composed of 99.9% water together with small concentrations of suspended and dissolved organic and inorganic solids. It generally contains carbohydrates, lignin, fats, soaps, synthetic detergents, proteins and their decomposition products. It may also include a broad spectrum of contaminants such as macro- and micronutrients for plants, salts and specific ions, and inorganic substances, including a number of toxic elements such as heavy metals. The composition of wastewater, however, differs widely from place to place, even within a country. High energy costs, technology requirements and frequent problems with maintaining treatment plants render wastewater treatment ineffective for use in most developing countries. The results of water comparison showed nitrogen and acidity of wastewater were significantly higher than well water. The results of analysis of soil parameters showed that soil carbon in rice lands with an average value of 1.14 was higher than cauliflower with an average value of 1.01 and Soil acidity in cauliflower lands with a mean value of 51.5 was higher than rice land with an average of 6.9. On the other hand, all soil parameters of the fields that are irrigated with well water and wastewater have a significant difference. As a result, the water used to irrigate it has a direct impact on soil factors, so that soil factors in irrigated fields have higher values relative to irrigated wells. The presence of solids in sewage and municipal wastewater, by increasing organic carbon, salinity and reducing soil acidity, have caused changes in physical indices such as porosity reduction, permeability, water diffusion and water conductivity, or density increase, penetration resistance and soil density. The effect of changing the amount of these parameters on the soil is to destroy the soil structure, reduce the rate of penetration and movement of water, create runoff and soil erosion, which has an adverse effect on the plant due to reduced water holding capacity, reduced water and nutrient uptake, decreased growth And performance.
    Keywords: rice, wastewater, soil, agriculture, Brassica oleracea var. botrytis
  • تیمور رضوی پور*، محمدرضا خالدیان، مجتبی رضایی
    به منظور بررسی تاثیر میزان و تقسیط کود نیتروژن بر عملکرد و جذب عناصر در برنج رقم هاشمی مطالعه ای در طول دو فصل زراعی در موسسه تحقیقات برنج کشور به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها عبارت بودند از مقادیر کود نیتروژن از منبع اوره در چهار سطح (30، 60، 90 و 120 کیلوگرم در هکتار) و تعداد تقسیط کود در سه سطح (یک، دو و سه تقسیط) در مراحل نشاکاری، ابتدای پنجه زنی و اواخر دوره پنجه زنی و قبل از گل‏دهی. نتایج نشان داد مقدار و همچنین تقسیط کود نیتروژن (به جز سال دوم) در طول دوره رشد بر عملکرد دانه اثر بسیار معنی داری داشت (P<0.01). میزان کاربرد نیتروژن تاثیری بر میزان درصد فسفر جذب شده در دانه نداشت. افزایش دفعات بکارگیری نیتروژن در سه تقسیط باعث افزایش درصد جذب نیتروژن در دانه شده است (سال اول P<0.01). نتایج همچنین نشان داد افزایش عملکرد ناشی از مصرف نیتروژن اضافی به میزان 30 کیلوگرم در هکتار، معادل افزایش یک مرحله در تعداد تقسیط می باشد.
    کلید واژگان: برنج, تقسیط کود نیتروژن, جذب نیتروژن, عملکرد
    Taymour Razavipour *, Mohammadreza Khaledian, Mojtaba Rezaei
    In order to investigate the effects of nitrogen fertilizer amount and its spliting on rice (Hashemi variety) yield and nutrients uptake from urea source, was conducted in the National Rice Research Instituteduring during a two- year experiment. The study has been done based on a Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications. Increasing amount of nitrogen fertilizers based on urea source in four categories was as the first factor, i.e. 30, 60, 90, and 120 kg nitrogen ha-1 and the time of its application was as the second factor i.e. basal application at transplanting, two splits i.e. at transplanting and at the beginning of tillering, and three splits i.e. at transplanting, at the beginning of tillering and just before flowering. Results showed that yield and nitrogen uptake by grain and straw increased significantly by applying of increased amount of urea fertilizer and when the fertilizer was used in two or three splits application (P
    Keywords: Rice, Nitrogen Splitting, Nitrogen uptake, Yield
  • فاطمه میرزاجانی *
    امروزه نانوذرات سنتزی گستره وسیعی از ذرات با ویژگی های منحصر به فرد را دربر می گیرند و کاربردهای زیادی در حوزه نانوتکنولوژی دارند. خواص ویژه نانوذرات و برهمکنش آنها با مولکول های زیستی توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. این ذرات به دلیل اندازه کوچک و ویژگی های منحصربه فرد، قابلیت استفاده در علوم مختلف، مخصوصا علوم زیستی را دارند. بررسی های گذشته در حوزه نانوذرات نشان می دهند که به دلیل عدم وجود یک مدل منطقی از برهمکنش این ذرات با مولکول های زیستی، تاکنون از روش های آزمایش و خطا به ویژگی های یک نانوذره و اثرات آن بر محیط واکنش و مولکول های حاضر در آن محیط پی می بردند. به دلیل ورود این ذرات به گیاهان و بدن جانوران، و مخصوصا استفاده روزافزون آنها در محصولات مورد استفاده انسان، بررسی اثرات ایجادشده توسط این ذرات بر مولکول ها و میزبان های زیستی ضروری به نظر می رسد. ، در این مقاله مروری اثرات سمی نانو ذرات نقره در محیط های زیستی و آثار مخرب آنها بررسی شد و نتایج پژوهش های بین المللی در حوزه های مختلفی از جمله مولکول های زیستی، میکروارگانیسم ها، گیاهان، جانوران و انسان مرور شده است. در این میان یافته های مرتبط با تریپسین و آلبومین سرم خونی انسانی در حوزه رفتارهای مولکولی، باکتری های Staphylococcus aureus و Bacillus thurigiensis در زیرمجموعه باکتریایی و گیاه Oryza sativa L. (برنج) ، از نظر ریخت شناسی و پرتئومیکس به طور ویژه مورد توجه قرار گرفته اند.
    کلید واژگان: پروتئومیکس, بررسی های ریخت شناسی, نانوذرات نقره, Staphylococcus aureus, Bacillus thurigiensis, Oryza sativa L, (برنج)
    Fateme Mirzajani *
    Nanoparticles with a wide range of unique features have been allocated many applications in the field of nanotechnology. Their special properties and their interaction with biological molecules have grabbed the attention of many researchers. These particles, because of their small size and unique characteristics, can be used in various fields, especially the life sciences. Because the lack of any logical model of nanoparticle and biomolecule interaction, their properties and influences on the environment have been evaluated using various separate and non-comparable studies. Nanoparticles interact with plants, animals, and humans and have various and essential impacts on them and these should be considered. The aim of this article is to conduct a morphological and proteomic study of the interaction of biomolecular, bacterial and plant models with silver nanoparticles. The findings are associated with trypsin and human blood serum albumin (as a molecular model), Staphylococcus aureus and Bacillus Thurigiensis (as bacterial models) and Oryza sativa L. (rice) as a plant model.
    Keywords: Proteomics, Morphological study, SilverNanoparticles, S. aureus , B. Thurigiensis , Oryza sativa L
  • سلمان دستان *، افشین سلطانی، قربان نورمحمدی، حمید مدنی، رضا یدی
    مدیریت صحیح می تواند باعث افزایش بهره ری و کاهش ردپای کربن شود. هدف از ین پژوهش، تخمین ردپای کربن و گرمایش جهانی در نظامهای تولید برنج است. در این آزمایش نظام های کاشت فشرده (SRI) ، بهبود یافته و رایج منطقه )سنتی (در مزرعه تولید برنج واقع در شهرستان نکا بررسی شدند. تمامی عملیات زراعی و اطلاعات مربوط به روش های تولیدی و مقادیر مختلف مصرف نهاده ها) ورودی ها (در سال 1391 ثبت و بررسی شدند. نتایج نشان داد کاه متوسط پتانسیل گرمایش جهانی) GWP 2083 کیلوگرم / ( در سه نظام کاشت برابر 25 معادل 2CO در هکتار بود. بیشترین و کمترین GWP در نظام های کاشت فشرده و رایج منطقه مشاهده شد. GWP در واحد انرژی ورودی در نظام کاشت فشرده حداقل و در نظام کاشت رایج منطقه و حداکثر بود. نظام های کاشت رایج منطقه و فشرده به ترتیب بیشترین و کمترین GWP در واحد انرژی خروجی را داشتند. کمترین و بیشترین ردپای کربن در واحد وزن نیز در نظامهای کاشت فشرده و رایج منطقه به دست آمد. بنابراین، شیوه صحیح مدیریت مزرعه در نظام تولید فشرده به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای، پتانسیل گرمایش جهانی و ردپای کربن منجر شد.
    کلید واژگان: برنج, تغییر اقلیم, ردپای کربن, گازهای گلخانه ای, محیط زیست
    Salman Dastan*, Afshin Soltani, GhorbanNoormohamadi, Hamid Madani, Reza Yadi
    Optimal management approaches can be adopted in order to increase crop productivity and lower the carbon footprint of grain products. The objective of this study was to estimate the carbon (C) footprint and global warming potential of rice production systems. In this experiment, rice production systems (including SRI, improved and conventional) were studied. All activities, field operations and data in production methods and at different input rates were monitored and recorded during 2012. Results showed that average GWP across production systems was equal to 2803.25 kg CO2-eq ha- 1. The highest and least GWP were observed in the SRI and conventional systems, respectively. GWP per unit energy input was the least and most in SRI and conventional systems, respectively. Also, the SRI and conventional systems had the maximum and minimum GWP per unit energy output, respectively. SRI and conventional system had the greatest and least GWP per unit energy output, respectively. Therefore, the optimal management approach found in SRI resulted in a reduction in GHGs, GWP and the carbon footprint.
    Keywords: Carbon Footprint, Climate Change, Environment, Greenhouse Gas (GHG), Rice
  • محمد علی صیاد نژاد*، ابراهیم علایی، محمد سلیمانی جمارانی
    زمینه و هدف

    ضایعات شیمیایی به خصوص ضایعات حاصل از تولید آفت کش ها بسیار خطرناک بوده و کنترل و بازیافت آن ها در طی سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهش گران و سازمان های زیست محیطی را به خود جلب نموده است. ضایعات حاصل از تولید علف کش بوتاکلر در واحد های صنعتی تحت شرایط نامطلوب فرآیند و هم چنین طی مراحل فیلتراسیون محصول به وجود می آید و باعث مشکلات جدی زیست محیطی می شود. در این تحقیق بازیافت بوتاکلر از ضایعات و کاربرد آن بر روی گیاه برنج مورد بررسی قرار گرفت.

    روش بررسی

    ضایعات دارای 8/55 % بوتاکلر و محصول غیر استاندارد با درجه خلوص 3/63 % از یک واحد صنعتی نمونه برداری شد. ترکیبات موجود در ضایعات با حلال استخراج و با استفاده از دستگاه های GC/MS و FT-IR مورد شناسایی قرار گرفتند. اندازه گیری بوتاکلر بازیافتی در نمونه های استخراج شده از ضایعات و محصول غیراستاندارد با دستگاه HPLC انجام گرفت که مقدار آن به ترتیب4/88 و 7/89 %بود. جهت بررسی استفاده از این نمونه ها در شالیزارها، آزمایش کاربردی بر روی گیاه برنج انجام گرفت . تیمارهای تهیه شده در معرض ضایعات، محصول غیراستاندارد، بوتاکلر های بازیافتی و نمونه تجارتی به میزان 5/1 کیلوگرم ماده فعال در هر هکتار قرار گرفتند.

    بحث و نتیجه گیری

    میزان گیاه سوزی نمونه ضایعات و محصول غیراستاندارد برابر 100% بوده و کلیه گیاهان پس از 28 روز پژمرده و خشک شدند. میزان گیاه سوزی بوتاکلر تجارتی ، بازیافت شده از ضایعات و محصول غیراستاندارد در همان شرایط به ترتیب برابر 5/6 ، 5/8 و 8% بوده است که دلالت بر آن دارد که بوتاکلر های بازیافت شده می توانند مانند نمونه تجارتی به طور موثر درمزارع برنج مورد استفاده قرار گیرند.

    کلید واژگان: بوتاکلر, برنج, علف کش, ضایعات, گیاه سوزی
    Mohammad Ali Sayad Nejad *, Ebrahim Alaei, Mohammad Salimi Jamarani

    Chemical wastes in particular wastes obtained from pesticides production are very dangerous, so control and recovery of them has attracted attention of many researchers and environmental organizations in recent years. Wastes in butachlor industries are formed under undesirable conditions in the process and also during filtration step and cause serious problems. In this study, recovery of butachlor from waste and its effects on rice plant was investigated.
    Material and

    Methods

    Waste and off-spec samples containing 55.8% and 63.3% butachlor, respectively, were subjected to solvent extraction. GC/MS and FT-IR were used to identify components of the extracts. The determination of butachlor recovered from waste and off-spec samples was carried out by HPLC and its amount was found to be 88.4% and 89.7%, respectively. Field tests were done on the rice plants to investigate using recovered samples in rice fields. The treatments were exposed at 1.5 Kg active ingredient / hectare of recovered butachlor, waste, off-spec and commercial samples.

    Results And Discussion

    The phytotoxicity degrees of both waste and off-spec samples were 100% and the plants died after 28 days. The phytotoxicity degrees of commercial and recovered butachlor from waste and off-spec samples were 6.5, 8.5 and 8% under the same conditions, respectively, which indicates that the recovered butachlor can be used as effectively as the commercial sample in rice fields.

    Keywords: Butachlor, Waste, rice, Herbicide, Phytotoxicity
  • رویا فضلی، سعید کامرانی، نورالدین نظر نژاد
    این مطالعه با هدف بررسی پسماندهای کشاورزیقابل استفاده در صنعت چوب و کاغذباقی مانده در زمین های کشاورزی که بر اثر سوزاندن باعث آلودگی زیست محیطی می گردند، در استان گلستان صورت پذیرفت. یعنی ضایعات منابع کشاورزی به عنوان یکی از منابع تجدیدپذیر، مصداق مناسبی از توسعه پایدار می باشد.
    در همین راستا از مزارع گندم، برنج و جو استان گلستان نمونه برداری انجام گرفت. در این مطالعه محاسبه میزان این پسماندها در سطح یک مترمربع زمین های کشاورزی شهرستان های استان گلستان به طور تصادفی و در نهایت در سطح هکتار و کل شهرستان های استان تعمیم پیدا کرد.
    نتایج این تحقیق نشان داد که حدودیک سوم از ساقه ی گیاهان کشاورزی گندم، برنج و جو در مزارع کشاورزی بدون برداشت، در زمین باقی می مانند و در خیلی از موارد سوزانده می شوند. همچنین این نتایج نشان داد که بیشترین میزان پسماند های سوزانده شده مربوط به ساقه ی گندم و کمترین میزان مربوط به پسماند های ساقه ی برنج می باشد.
    کلید واژگان: پسماند های سوزانده شده, آلودگی زیست محیطی, توسعه پایدار, برنج, جو, گندم
    R. Fazli, S. Kamrani, N. Nazarnezhad
    This study conducted by the purpose of investigating agricultural wastes (usable in wood and paper industry) remained in farm lands which due to factors such as burning caused environmental contamination in Golestan province. In this way, from applicable findings, remained farm products in Golestan field such as wheat, rice and barely have been used. Study Result showed that about 1/3 of the agricultural plants stem in agricultural field remained and burnt without harvesting, including wheat, rice and barely. In this study, estimating amount of the wastes in one square meter area of the Golestan field randomly and finally in hectare level and total cities have been generalized. Results showed that the highest amount of burnt waste related to wheat straw and the lowest on related to rice straw.
    Keywords: burn waste, environmental pollution, sustainable development, rice, barely, wheat.
  • مسعود شیدایی، نسترن حیدری، بهزاد قره یاضی

    بیماری زنگ برگ در برنج یک بیماری قارچی عمده است که توسط Rhizoctonia solani پدید می آید.تحقیق حاضر برای شناسایی تنوع ژن کیتیناز در 19 رقم برنج ایرانی و با استفاده از روش RFLP-PBR و آنزیم های محدود کننده SacI ،aq-I ،RsaI و Ava-I انجام گرفته است . هضم ژن RICCH- 3 توسط آنزیم های اختصاصی RsaI و TaqI باندهای یکسانی را در تمامی ارقام برنج مطالعه شده پدید آورد در حالی که هضم ژن RICCH- 1 وجود پلی مرفیسم را در دو رقم 1205 و 1206 نشان داد. از طرفی هضم ژن RICCH- 2 باندهای پلی مورف در ارقام 665 و667 بوجود آورد. ارقام مطالعه شده هیچ تنوعی را برای جایگاه های AvaI و SacI نشان ندادند . بطور کلی تعداد 13 باند از هضم آنزیم های RsaI و TaqI در ارقام برنج بدست آمد که از این میان تعداد 4 باند در تمامی ارقام مشترک بودند. یک باند اختصاصی در رمق 326 وجود داشت در حالی که 4 باند درتمامی ارقام بجز رقم 326 مشاهده شدند. نتایج بدست آمده احتمال وقوع حذف درون ژنی RICCH- 1 و نیز مضاعف شدگی درون ژنی RICCH-2 را نشان می دهند . گروه بندی ارقام برنج بر اساس باندهای حاصل از RFLP ارتباطی را با محل جغرافیایی ارقام نشان نداد.

    کلید واژگان: کیتیناز, ایران, چند شکلی طولی قطعات محدود شده, برنج
    Masoud Sheidai, Nastaran Heydari, Behzad Ghareyazi

    Sheath blight disease, caused by Rhizoctonia solani, is a major fungal disease of rice, occurring mostly in Asian rice. The present study was performed to identify the chitinase polymorphism in 19 Iranian rice cultivars by using RFLP-PBR, with Rsa I, Taq I, Sac I and Ava I restriction enzymes. Digestion of the chitinase gene RICCH- 3 by its specific digesting enzymes, i.e. RsaI and TaqI, produced a uniform banding pattern in all the rice cultivars studied. However RICCH-1 digestion showed banding pattern polymorphism in the two cultivars 1205 and 1206 and digestion of RICCH-2 showed banding pattern polymorphism in the cultivars 665 and 667. The cultivars studied showed no polymorphism for the sites of the AvaI and SacI enzymes. In total, 13 bands were obtained by the digesting action of RsaI and TaqI enzymes among 19 rice cultivars studied, 4 bands were common in all the cultivarswhile one unique band was observed in the cultivar 326. There were 4 other bands present in all other cultivars but missing in the cultivar 326, making this cultivar significantly different from the other rice cultivars studied. Data obtained suggested the possible occurrence of intra-geneic deletion in the RICCH-1 site and intra-genic duplication in RICCH-2 site. Grouping of the rice cultivars on the basis of the RFLP bands obtained did not correlate with their geographical regions of cultivation. This is the first report on chitinase polymorphism in Iranian rice cultivars.

  • محمد علی بهمنیار
    به منظور بررسی تاثیر کاربرد فاضلاب شهری در میزان تجمع عناصر سنگین در خاک و گیاهان تحت کشت، فاضلاب شهری قسمتی از غرب ساری و قسمت مرکزی قائم شهر که برای آبیاری اراضی زیرکشت زراعی برنج مصرف می شد در سال 1384 مورد بررسی قرار گرفت. در زمان برداشت برنج، ریشه، اندام هوایی، دانه و خاک اراضی نمونه برداری شد(شاهد و تحت تاثیر فاضلاب).پس از برداشت برنج از ریشه و اندام هوایی شبدر، اسفناج و علوفه نیز نمونه برداری صورت پذیرفت.سپس میزان کادمیوم، نیکل، سرب و کروم در خاک، ریشه، اندام هوایی و دانه برنج و ریشه و اندام هوایی اسفناج، شبدرو علوفه اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که با استفاده از فاضلاب شهری برای کمک در آبیاری اراضی، میزان کادمیوم، نیکل، سرب و کروم در خاک افزایش یافت.با افزایش مقدارآهک و مواد آلی خاک، میزان سرب کل تجمع یافته در خاک افزایش معنی داری نشان داد و سایر عناصر با مقدار آهک و مواد آلی همبستگی معنی داری نشان نداده اند.میران کادمیوم، نیکل، کروم و سرب تجمع یافته در ریشه بیشتر از اندام هوایی و دانه برنج بود و در اراضی تحت تاثیر فاضلاب شهری، میزان عناصر مورد بررسی افزایش یافت، اما به حد سمی بودن نرسید.میزان سرب در اندام هوایی اسفناج و دانه برنج نسبت به شاهد بیش از 2 برابر بود که نیاز به بررسی بیشتر دارد.ضریب انتقال سرب، کادمیوم، نیکل و کروم به دانه برنج به ترتیب افزایش یافت، اما دراندام هوایی اسفناج، میزان انتقال به ترتیب در کروم، نیکل، سرب و کادمیوم افزایش نشان داده است.
    کلید واژگان: عناصر سنگین, فاضلاب شهری, برنج, اسفناج, شبدر, خاک
  • بررسی باقی مانده حشره کش های لیندن و دیازینون در محصول برنج شالیزارهای شهرستان تنکابن سال 1378
    منصوره شایقی، سیف الدین جوادیان
    از سال ها قبل در کشورهای پیشرفته تحقیقات زیادی در زمینه باقی مانده حشره کش ها برروی مواد غذایی انجام شده است ولی متاسفانه در کشور ما با وجود مصرف بی رویه حشره کش ها, مطالعه زیادی در این مورد صورت نگرفته است در بیشتر شالیزارهای استان مازندران برای مبارزه با مگس خزانه و آبدزدک, از حشره کش کلره لیندن و همچنین برای مبارزه با آفات کرم ساقه خوار برنج, از حشره کش فسفره دیازینون استفاده می شود.
    کلید واژگان: برنج, لیندن, کراواتوگرافی لایه نازک, تنکابن, دیازینون
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال