به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "artemisia sieberi" در نشریات گروه "محیط زیست"

تکرار جستجوی کلیدواژه «artemisia sieberi» در نشریات گروه «علوم پایه»
جستجوی artemisia sieberi در مقالات مجلات علمی
  • علی جمشیدیان، عاطفه چمنی*، مژگان احمدی ندوشن
    مقدمه

    مناطق حفاظت شده ابزارهایی حیاتی در مدیریت و حفاظت از محیط زیست خشکی و دریایی هستند. با این حال، تضاد بین اولویت های حفاظتی و برداشت منابع از مناطق حفاظت شده روز به روز در سراسر جهان حال افزایش است. پارک ملی و پناهگاه حیات وحش موته به واسطه تنوع زیستی بالا از ارزش حفاظتی برخوردار است، ولی در سال های اخیر به دلیل جاذبه های غنی معدنی به شدت مورد بهره برداری قرار گرفته است. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی غلظت کادمیوم خاک و گیاه درمنه دشتی، عامل انتقال و عوامل موثر در بروز آن پرداخته است.

    مواد و روش ها

    45 نمونه خاک از عمق 0 تا 30 سانتی متر و برگ گیاه درمنه دشتی (Artemisia sieberi) در 15 نقطه در منطقه دشتی پارک ملی و پناهگاه حیات وحش موته (با وسعت 423 کیلومترمربع) برداشت و غلظت کادمیوم نمونه ها توسط دستگاه جذب اتمی مدل محاسبه شد. جذب کادمیوم توسط گیاه با استفاده از عامل انتقال محاسبه و تفسیر شد. با استفاده از روش معکوس فاصله وزنی در نرم افزار GIS، نواحی آلوده به کادمیوم در بخش خاک و گیاه تعیین و وسعت و موقعیت مکانی نواحی با غلظت کادمیوم بیش از mg/kg 5 در خاک و بیش از mg/kg 2/0 در برگ گیاه بر اساس استاندارد سازمان بهداشت جهانی و  آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده آمریکا شناسایی شد. درنهایت از مدل های رگرسیون خطی، لگاریتمی، توانی، نمایی و چندجمله ای برای بررسی اثر حمل و نقل جاده ای در آلودگی به کادمیوم استفاده شد.

    نتایج

    متوسط غلظت کادمیوم در گیاه و خاک (mg/kg) به ترتیب برابر با  11/0 ± 39/0 و  15/0 ± 97/2 بدست آمد. بیشترین غلظت خاک این عنصر در میانه های منطقه برابر با mg/kg 69/0 ± 00/15 بدست آمد که با حرکت به سمت قسمت های جنوبی منطقه، به تدریج از غلظت آن کاسته شد. بیشترین غلظت این عنصر در برگ های گیاه درمنه در بخش های شمالی ناحیه برابر با mg/kg 09/0 ± 62/0 بود و کمترین مقدار نیز در بخش میانی (mg/kg 32/0 ± 05/0) ثبت گردید. عامل انتقال بین دو مقدار 005/0 تا 544/0 با متوسط 93/4 قرار داشت. بر اساس حد استاندارد mg/kg 5 کادمیوم در خاک، وسعتی برابر با 80/20 درصد از منطقه به عنوان ناحیه آلوده به این عنصر شناخته شد، حال آن که با در نظر گرفتن مقدار مجاز mg/kg 2/0 در گیاه، بخش های بسیار زیادی از پوشش گیاهی منطقه (بیش از 95 درصد) آلوده به کادمیوم شناسایی شد. بهترین مدل رگرسیونی در حالت مدل نمایی با مقدار ضریب تشخیص 301/0 نشان داد که حمل و نقل جاده ای به عنوان یکی از مهم ترین عوامل انسانی موجب افزایش آلودگی خاک و گیاه درمنه دشتی موته به کادمیوم شده است.

    بحث:

     اکتشاف طلا و احداث معادن متعدد در منطقه موته و همچنین احداث کنارگذرهای شمال استان اصفهان باعث شد تا تهدیدات زیادی متوجه اکوسیستم و گونه های این ناحیه شود. بر اساس نتایج بدست آمده، خاک های منطقه دشتی موته به عنصر کادمیوم آلوده شده است. غلظت بالای این عنصر در خاک های اطراف جاده ها و کاهش غلظت آن ها با افزایش فاصله از جاده معیاری از اثر حمل و نقل جاده ای بر افزایش آلودگی خاک است. بر این اساس، جلوگیری از احداث راه های مواصلاتی در مناطقی با اکوسیستم های ارزشمند، افزایش کیفیت سوخت و خودروها و همچنین کاهش بار ترافیکی از جمله مهم ترین راهکارها برای حفظ محیط زیست و کاهش آلودگی به عناصر سمی بالقوه است.

    کلید واژگان: کادمیوم, موته, آلودگی خاک, درمنه دشتی
    Ali Jamshidian, Atefeh Chamani *, Mozhgan Ahmadi Nadoushan
    Introduction

    Protected areas are vital tools in the management and conservation of both terrestrial and marine environments. However, the conflict between conservation priorities and resource extraction from protected areas is increasing worldwide. Due to its high biodiversity, Mouteh National Park and Wildlife Refuge hold significant conservation value; nevertheless, in recent years, it has been heavily exploited due to rich mineral attractions. Consequently, the current study investigates the Cd concentration in the soil and plants in the Mouteh Basin, its transfer factor, and the influencing factors.

    Materials and Methods

    45 soil samples were collected from a depth of 0-30 cm, and leaf samples of the Artemisia sieberi plant were obtained at 15 locations within the plain region of the Mouteh National Park and Wildlife Refuge, which spans an area of 423 km2. The concentrations of Cd in these samples were determined using an atomic absorption spectrometer. The uptake of Cd by the plants was calculated and interpreted using the transfer factor. The Inverse Distance Weighting method in ArcGIS software was used to identify areas contaminated with Cd, with concentrations exceeding 5 mg/kg in soil and 2.0 mg/kg in plant leaves, based on the standard limits set by the WHO and U.S. EPA. Finally, linear, logarithmic, power, exponential and polynomial regression models were employed to examine the impact of road transportation on Cd pollution.

    Results

    The mean Cd concentrations in plants and soil (mg/kg) were found to be 0.39 ± 0.11 and 2.97 ± 0.15, respectively. The highest soil concentration of this element was recorded in the central areas of the region, reaching 15.00 ± 0.69 mg/kg. This concentration gradually decreased towards the southern parts of the region. The highest concentration of Cd in the leaves of Artemisia sieberi was observed in the northern sections of the region, at 0.62 ± 0.05 mg/kg, while the lowest value was recorded in the central part (0.32 ± 0.05 mg/kg). The transfer factor of Cd ranged from 0.005 to 0.544, with a mean of 0.934. According to the standard limit of 5 mg/kg for Cd in soil, an area equivalent to 20.80% of the region was identified as Cd-contaminated. However, considering the permissible limit of 0.2 mg/kg in plants, a significant portion of the vegetation cover in the area (more than 95%) was found to be contaminated with Cd. The best regression model was achieved in the exponential form with a coefficient of determination of 0.301, indicating that road transportation is one of the most significant human factors contributing to the increase in Cd pollution in the Mouteh soil and plant species Artemisia sieberi.

    Discussion

    The exploration of gold and the establishment of multiple mines in the Mouteh region, as well as the construction of highways in the northern province of Isfahan, have led to significant threats to the ecosystem and species of this area. Based on the results, the soils of the Mouteh plain region have been contaminated with Cd. The high concentration of this element in soils near the roads and its decrease with increasing distance from the road are indicators of the impact of road transportation on soil pollution. Therefore, preventing the construction of transportation routes in areas with rich biodiversity, improving the quality of fuels and vehicles, and reducing traffic congestion are among the most important measures for protecting the environment and reducing pollution from potentially toxic elements in natural areas.

    Keywords: Cadmium, Muteh, Soil pollution, Artemisia sieberi
  • ساناز خرمی پور*، رویا مافی غلامی، علی جهانی
    زمینه و هدف

    این پژوهش در مرکز دفن زباله محمدآباد قزوین با هدف بررسی تعیین غلظت فلزات سنگین (سرب و نیکل) در گیاه درمنه دشتی (Artemisia sieberi) و خاک منطقه صورت گرفت.

    روش بررسی

      به منظور انجام مطالعه سه پلات استقرار یافت. در هر پلات از گیاه مورد مطالعه با 10 تکرار نمونه برداری انجام گردید. همچنین 10 نمونه از خاک نیز تهیه گردید. به منظور بررسی تفاوت معنی دار غلظت فلزات، داده ها مورد تجزیه واریانس دو طرفه برای گیاه و تجزیه واریانس یک طرفه برای خاک قرار گرفتند. برای مقایسه میانگین ها نیز از آزمون دانکن استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که خاک سه پلات از نظر غلظت فلزات تفاوت معنی داری ندارند. همچنین با انجام آزمون t غیرجفتی این نتیجه حاصل گردید که بین اندام هوایی و ریشه گونه از نظر غلظت سرب تفاوت معنی داری وجود ندارد اما از نظر غلظت نیکل این اختلاف در سطح 5 درصد معنی دار گردید. میانگین غلظت سرب در اندام های هوایی و ریشه A.sieberi  به ترتیب (mgkg-1) 35/2 و (mgkg-1)  19/3  و برای فلز نیکل (mgkg-1) 44/  2و (mgkg-1)  99/ 2 می باشد. 

    بحث و نتیجه گیری

    فاکتورهای تجمع و انتقال نشان داد که گیاه مورد مطالعه با 33/0 و10/1=BCF و 81/0و78/0=TF به ترتیب برای فلزات سرب و نیکل، برای پالایش فلز سرب از خاک های آلوده مناسب است.

    کلید واژگان: آلودگی خاک, فلزات سنگین (سرب و نیکل), گیاه Artemisia sieberi
    Sanaz Khorami Pour *, Roya Mafi Gholami, Ali Jahani
    Background and Objective

    This study was conducted in Mohammadabad waste disposal site in Ghazvin in order to determine the concentration of Ni and Pb in Artemisia sieberi and in region’s soil.

    Method

    Three plots were selected. Ten random samples from root and shoot of the plant and also from the soil were collected. Two-way and one-way ANOVA were used to assess the differences of metal concentrations in roots and shoots of the plants, and in the soil of the plots, respectively. Duncan Test was applied to compare the average concentrations of metals in different plots.

    Findings

    The results revealed that the soil of the different plots does not have a significant difference in Ni and Pb concentrations. No significant difference was observed between the metal concentrations in roots and shoots of the plants. The mean concentration of lead in the A.sieberi aerial and root organs was 2.35 mgkg-1 and 3.19 mgkg-1, respectively, and for the nickel metal 3.14 mgkg-1 and 2.99 mgkg-1 respectively.

    Discussion and conclusion

    Bio concentration and transmission factors for Ni and Pb (TF=0.78; 0.81 and BCF=1.10; 0.33, respectively) suggested that A.sieberi is an appropriate plant to remove Pb from soil.

    Keywords: Soil pollution, Heavy Metals (Ni, and Pb), Artemisia sieberi
  • ناصر باغستانی میبدی *، صدیقه زارع کیا
    دگرآسیبی (Allelopathy) به اثر متقابل گیاهان توسط مواد شیمیایی خروجی از آنها بر روی یکدیگر اتلاق می شود که بر شیوه های رفتاری جوامع گیاهی و میزان عملکرد آنها موثرند. گیاهان دگرآسیب با ترشح مواد شیمیایی باعث کاهش تنوع و انبوهی گیاهان در زیر تاج خود نسبت به فضای باز مجاور می شوند. اثر دگرآسیبی گیاهان بر یکدیگر یکی از دغدغه های مهم در اصلاح و احیای مراتع بوده که در امر مرتعکاری در سطح مراتع کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این بررسی به خصوصیات دگرآسیبی گیاهان تاغ و درمنه دشتی که اولی از درختچه های بارز در امر احیا بیولوژیکی مناطق بیابانی و حاشیه کویر و دومی از بوته های غالب در مراتع استپی کشور هستند، پرداخته شده است. مرور مشاهدات صحرایی و مرور نوشتارهای علمی موجود پایه بحث و نتیجه گیری در این موضوع بوده است. بر اساس نتایج حاصله احتمال می رود که در عرصه های تاغکاری شده، رشد و گسترش دیگر گیاهان چندان موفقیتی در برنداشته باشد. از طرف دیگر وارد کردن درختچه های تاغ به عنوان بادشکن و یا گیاه مورد استفاده برای دام (ایجاد مرتع مشجر) در ترکیب گیاهی با گونه غالب درمنه دشتی موفقیت آمیز به نظر نمی رسد. زیرا ممکن است گونه درمنه دشتی در این اراضی با اثرات بازدارندگی خود بر گسترش گونه تاغ به عنوان گیاه همراه در ترکیب پوشش گیاهی مراتع مناطق استپی ممانعت بعمل آورد. اظهار نظرقطعی پیرامون دیدگاه ارائه شده مستلزم ادامه پژوهش در این زمینه می باشد.
    کلید واژگان: تاغ, درمنه, دگرآسیبی, بیابان, استپ
    Naser Baghestani Meybodi *, Seddigheh Zare Kia
    Allelopathy is known as the interaction effects between plants through the release of chemical compounds, affecting the behavioral patterns of plant communities and their performance. Allelopathic plants, by secreting chemicals, reduce the diversity and frequency of plants underneath the crown as compared to the adjacent open spaces. Receiving less attention so far, allelopathic effects of plants on each other is one of the important concerns in range improvement and reclamation. In this study, the allelopathic properties of Haloxylon aphyllum, as a prominent shrub used in biological reclamation of desert areas and desert margins, and Artemisia sieberi, as a dominant species of steppe rangelands in Iran, were investigated. The review of field observations and review of available scientific literature have been the basis for discussion and conclusion in this regard. According to the results, it is likely that the growth and distribution of other species will not be successful in Haloxylon plantations. On the other hand, the use of Haloxylon shrubs as windbreak or for livestock grazing does not seem to be successful. Because Artemisia sieberi, with its inhibitory effects, may prevent the development of Haloxylon as a companion species in the vegetation composition of steppe rangelands. An explicit commentary on the views presented requires further research in this regard.
    Keywords: Haloxylon aphyllum, Artemisia sieberi, allelopathy, desert, steppe
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال