به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "hydrogen sulfide" در نشریات گروه "محیط زیست"

تکرار جستجوی کلیدواژه «hydrogen sulfide» در نشریات گروه «علوم پایه»
جستجوی hydrogen sulfide در مقالات مجلات علمی
  • بهنام بیگی، نادیا اسفندیاری*
    زمینه و هدف

    گاز طبیعی تولیدی از چاه های نفت و گاز، اغلب دارای سولفید هیدروژن و دی اکسید کربن می‏باشد که اصطلاحا این گاز‏ها را گاز ترش می‏گویند. وجود دی اکسید کربن (به مقدار زیاد) و  سولفید هیدروژن (حتی به مقدار کم) باعث اشکالات فراوانی در هنگام انتقال و مصرف گاز طبیعی می‏شود.  در این تحقیق، مدل ریاضی برای جداسازی گازهای دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن از هلیم به کمک دو جنس متفاوت غشایی شامل مدول سرامیکی و PEEK-L II و مایعات یونی مورد بررسی قرار گرفت.

    روش بررسی

    تاثیر جنس، قطر، فشار و دما بر روی بازده جداسازی بررسی شد. مایع یونی مورد استفاده دراین تحقیق [hemim][BF4] می باشد. مدول سرامیکی و PEEK-L IIمورد مطالعه قرار گرفت. تغییرات فشار و غلظت در هنگام جذب بررسی شد. تغییرات غلظت دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن در مایع یونی بر حسب زمان بررسی شد.

    یافته ها

    برای مدول سرامیکی حدود 50 تا 60% افت فشار در 100 تا 120 ثانیه اول رخ می دهد. برای مدول PEEK-L II در30 ثانیه اول حدود50 تا60% افت فشار ناشی از جذب گاز رخ می دهد. اثر تغییر دما بر روی غلظت دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن در سه دمای 25، 50 و 100 درجه سانتی گراد بررسی شد. با افزایش دما در مدول سرامیکی مقدار دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن بیشتری از غشا عبور می‏کند.

    بحث و نتیجه گیری

    . با افزایش زمان غلظت دو گاز دی اکسید کربن و سولفید هیدروژن در مایع یونی رو به افزایش می باشد. با افزایش دما از 25 به100 درجه سانتی گراد، میزان گازهای اسیدی بیشتری جذب مایع یونی شد. مدول PEEK-L II نسبت به مدول سرامیکی مقدار بیشتری ازگازهای اسیدی را از سیستم حذف می کند.

    کلید واژگان: جداسازی, دی اکسید کربن, سولفید هیدروژن, مایع یونی, غشا
    Behnam Beigi, Nadia Esfandiari *
    Background and Objective

    Natural gas produced from oil and gas wells often contains hydrogen sulfide and carbon dioxide, which are so-called “sour gasses”. Carbon dioxide (in large quantities) and hydrogen sulfide (even in small quantities) cause many problems during the transmission and consumption of natural gas. In this study, mathematical model for the separation of carbon dioxide and hydrogen sulfide from helium has been investigated with two different membrane species including a ceramic modulus and PEEK-L II and ionic liquids.

    Material and Methodology

    The effect of material, diameter, pressure and temperature on separation efficiency has been investigated. The ionic liquid used in this study is [hemim] [BF4]. The ceramic and PEEK-L II was studied. The pressure and concentration during absorption is investigated. The concentration variations of carbon dioxide and hydrogen sulfide in ionic fluid were investigated in time.

    Findings

    For a ceramic modulus, about 50 to 60% of the pressure drop occurs in the first 100 to 120 seconds. For the PEEK-L II modulus, in the first 30 seconds, about 50 to 60% of the pressure drop occurs due to gas absorption. The effect of temperature on the concentration of carbon dioxide and hydrogen sulfide at three temperatures of 25, 50 and 100 °C was investigated. As the temperature rises in the ceramic modulus, the amounts of carbon dioxide and hydrogen sulfide, passing through the membrane, increase.

    Discussion and Conclusion

    As the time increases, the concentrations of carbon dioxide and hydrogen sulfide in the ionic fluid are increasing. With increasing temperature from 25 to 100 ° C, the amount of absorbed acidic gases into ionic liquid was increased. The PEEK-L II modules removed more acidic gases than the ceramic modules.

    Keywords: Separation, Carbon dioxide, Hydrogen sulfide, Ionic liquid, Membrane
  • عبدالله سمیعی بیرق*، مینا رضایی، محمد مشکینی

    بیوفیلتراسیون یک فن آوری جدید جهت کنترل آلاینده های هوا با قیمت پایین، بازدهی بالا، عملکرد ساده و عدم ایجاد مواد زاید است. هدف از این پژوهش، بررسی قابلیت حذف و یا کاهش عوامل بوزا با سیستم بیوفیلتراسیون جهت افزایش ایمنی و سلامت پرسنل تصفیه خانه بود. در این پژوهش، از راکتور بیولوژیکی ستون بیوفیلتر با قطر داخلی 14 و طول cm 95  به مدتmonth  12 در مجاورت حوضچه تغلیظ لجن در دمای محیط جهت کاهش بو استفاده شد. غلظت گاز سولفید هیدروژن، گاز آمونیاک، غلظت ترکیبات آلی سولفوره و غیره مورد اندازه گیری قرار گرفت. جهت ایجاد شرایط مناسب برای رشد تعداد بیومس در بستر بیوفیلتر از عناصر مغذی استفاده شد. نتایج نشان داد که راندمان حذف هیدروژن سولفید در زمان ماند بستر خالی 30 وs  15 بالاتر از 97% و برای آمونیاک در زمان ماند بستر خالی 30، 15 و s10 بالاتر از 96% بود. نتایج آزمایشگاهی نشان داد که عامل انتشار بو در تصفیه خانه فاضلاب شهری گازهای H2S و NH3 بوده و سیستم بیوفیلتراسیون قابلیت حذف بالغ بر 95% ترکیبات مولد بو را دارد. روش بیوفیلتراسیون غلظت H2S و NH3 را از هوای تصفیه خانه به کم تر از حد مجاز و مطابق با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست رسانده و بنابراین برای ارتقای ایمنی و بهداشت پرسنل مناسب می باشد.

    کلید واژگان: آمونیاک, ایمنی و سلامت پرسنل, بیوفیلتراسیون, ترکیبات مولد بو, هیدروژن سولفید
    Abdoullah Samiee Bayragh *, Mina Razaei, Mohammad Meshkini

    Biofilteration is one of the modern technologies in use for controlling the air pollutants because of its cost-effectiveness, high efficiency, simple operation, and lack of generating waste material. The purpose of the present study was to assess the removal or reduction feasibility of odourous compounds through biofilteration system in order to increase the safety and health of the treatment stuffs. A biological reactor having internal diameter of 14 and length of 95 cm was used for 12 months at ambient temperature in the vicinity of the sludge thickner tank. The concentration of compounds such as hydrogen sulfide, ammonia, orgoanosulforo compounds were measured. In order to maintain the suitable conditions for the growth of biomass at the biofilter bed, nutrients were used. The results showed that the removal efficiency of biofilter at an empty bed retention time of 30 and 15 s was more than 97% for hydrogen sulfide. Almost the same result (96%) was achieved for ammonia. According to the laboratory analysis, it was found that origin of odor was emissions of hydrogen sulfide and ammonia gases in the municipal wastewater treatment plant, where the biofilteration system could remove more than 95% of the odourous compounds. Biofilteration could bring the concentration of H2S and NH3 to less than the permitted level as recommended by the National Department of Environment. Therefore, this method is proposed to clean up contaminants in order to control the health and safety of the stuffs working in such environments.

    Keywords: Ammonia, Biofiltration, Employee Health, Safety, Hydrogen Sulfide, Odorous Compounds
  • حسین میرمحرابی، محمد غفوری*، غلامرضا لشکری پور، جعفر حسن پور
    زمینه و هدف

    یکی از مهم ترین مخاطرات زمین شناسی مهندسی و زیست محیطی در حفر تونل ها، مواجه شدن با برخی گازهای طبیعی مانند سولفید هیدروژن (H2S) در زمان حفاری می باشد. حل مخاطرات و چالش های مربوط به ورود این گاز به تونل ها بسیار دشوار و پرهزینه است. یکی از وظایف مهم در این شرایط، پیش بینی و برآورد میزان خطر گاز H2S در فضاهای زیرزمینی و تعیین روش مناسب جهت مقابله با مشکلات مهندسی و زیست محیطی آن است. تونل انتقال آب اسپر در سازندهای حاوی منابع هیدروکربوری حفاری شده و از نمونه هایی است که در طی احداث آن با نشت گاز H2S مواجه شده اند. دراین مقاله مخاطرات، ویژگی ها، قوانین ایمنی، منشا زمین شناسی و پیش بینی خطر گاز H2S و راهکارهای کاهش خطرات و مشکلات حفاری تونل، با توجه به تجربیات به دست آمده از تونل اسپر ارایه شده است.

    روش بررسی

    برای بررسی منشا گاز H2S و انتخاب بهترین روش ها جهت مقابله با خطرات و مشکلات آن، علاوه بر بررسی تجارب موجود میزان غلظت این گاز در هوا به طور پیوسته در سه زمان شروع، وسط و پایان هر شیفت کاری اندازه گیری گردید. هم چنین نسبت به نمونه گیری از آب و هوای آلوده و ارسال آن به آزمایشگاه های مخصوص جهت آنالیز شیمیایی نمونه ها اقدام گردید. در همان موقع غلظت گاز مذکور به صورت هم زمان در آب و هوای تونل به صورت صحرایی اندازه گیری شد.

    یافته ها

    تجربیات حاصل از این پروژه نشان داد که میزان گاز موجود در تونل شرایط غیر قابل قبولی را برای کارگران ایجاد نموده است. به منظور پیش بینی خطر گاز H2S در فضاهای زیرزمینی، می توان از شواهدی همانند چشمه های گوگردی، آثار مواد آلی در رخنمون های سنگی، شیل های آلی، تصاعد بوی گوگرد از سطح شکسته شده تازه سنگ و استشمام بوی گاز در زمان حفاری گمانه ها استفاده نمود. نتایج آنالیزهای صورت گرفته بیانگر اینست که گاز سولفید هیدروژن غالبا به همراه آب زیرزمینی وارد تونل می گردد و میزان قابل توجهی از آن در همان لحظات اولیه از آب آزاد می شود. منشا این گاز با توجه به بررسی ها مرتبط با تشکیلات نفتی منطقه است.

    نتیجه گیری

    همواره مواجهه با این گاز را در محیط های زمین شناسی مرتبط با میدان های نفتی باید جدی گرفت. هم چنین با توجه به این که این گاز به صورت محلول در آب وارد تونل می شود و به محض ورود از آن آزاد می گردد برای کاهش خطرات و مشکلات حفاری، ناچار از روش های کنترل ورود آب زیرزمینی به داخل تونل، رقیق سازی غلظت گاز و آموزش کارکنان و تجهیزات کمکی استفاده گردید.

    کلید واژگان: زمین های گازدار, مخاطرات زمین شناسی, حفاری مکانیزه, سولفید هیدروژن
    Hossein Mirmehrabi, Mohammad Ghafoori *, Gholamreza Lashkaripour, Jafar Hassanpour
    Introduction

    Encountering hydrogen sulfide gas (H2S) during excavation is one of the important engineering, geological and environmental hazards during the tunnelling. Tackling this hazard and solving its challenges solving are very difficult and costly. During investigation of the situation, one of the main tasks is prediction or evaluation of the risk of H2S gas and selection of the best methods to tackle its engineering and environmental problems. In this study, water conveyance tunnel of Aspar excavated in H2S bearing environment is discussed. This tunnel is excavated in the hydrocarbon formations. In this paper, hazards, characteristics, safety regulations, and geological sources of H2S as well as the methods to decrease the risks and problems in excavation of the tunnel are presented in brief.

    Methods

    In order to determine the source of gas and to select the best methods to mitigate its hazards and problems, in addition to investigation of the same experiences, concentration of various gases was recorded by fixed stations on the machine and by mobile sensors at the beginning, midpoint and end of each working shift. Moreover, sampling of the polluted air and water was implemented. The samples were sent to a specific laboratory for chemical analysis. At the same time, concentration of the gas in the air and water of the tunnel was measured.

    Results

    Experiments raleted to the tunnel showed that the gas caused an unacceptable condition for workers. For predicting the risk of H2S gas in underground spaces, it is possible to use some evidences such as sulfur springs, organic traces, organic shales, exposure of H2S odor from fresh surface of rock, and smelling of H2S during boreholes drilling. Results of the analysis show that the gas enters the tunnel along with water, dominantly. Also considerable amount of the gas is released to the air at the beginning. According to the investigations, the source of the gas is relevant to hydrocarbon formations inthe area.

    Conclusion

    Geological formations related to hydrocarbon resources are very important in the formation and reservation of H2S gas. Since the gas is in solution form and is emitted promptly, controlling the inflow of groundwater into the excavation, diluting the concentration of H2S and training the workers are a series of methods used to decrease the risks and problems associated with tunnel excavation in an H2S-bearing environment.

    Keywords: Gassy grounds, Geological hazards, Mechanized excavation, Hydrogen sulfide
  • امیر رحیمی، سمانه سامی
    در این مطالعه، یک مدل ریاضی به منظور توصیف فرآیند حذف H2S درحالت های عملکردی شبه پایدار و ناپایدار در یک بیوفیلتر ارایه شده است. مدل مربوط شامل معادلات موازنه جرم برای جزء آلاینده و اکسیژن در ناحیه گاز و توده فیلم میکروبی می باشد که بر اساس قوانین بقا استخراج گردیده است. حل همزمان و عددی این معادلات، تغییرات غلظت آلاینده را در طول ارتفاع بیوفیلتر و ضخامت توده زیستی به دست می دهد. محاسبات برای یافتن مقادیر بازده و ظرفیت حذف در سه شدت جریان مختلف گاز 03/0، 07/0 و m3/hr 14/0 با غلظت های ورودی متفاوت صورت گرفته و نتایج آن توسط نمودارهایی با داده های تجربی ارایه شده توسط Oyarzun و همکاران مورد مقایسه قرار گرفته است. در شرایط ناپایدار نیز مقایسه نتایج حاصل از مدل با نتایج تجربی در غلظت ورودی ppm1100 از آلاینده H2S ارایه شده است. یافته های حاصل از این بررسی ها نشان می دهد که این مدل با دقت قابل قبولی قادر به برازش نتایج تجربی بوده و بنابراین از آن می توان به عنوان یک ابزار مناسب، برای طراحی بیوفیلتر استفاده نمود. همچنین، اثر پارامترهای مختلف عملیاتی شامل: سطح مخصوص بستر، ارتفاع بستر پر شده، تخلخل بستر و شدت جریان حجمی گاز بر عملکرد بیوفیلتر مورد بررسی قرار گرفته است.
    کلید واژگان: بیوفیلتر, مدل سازی ریاضی, هیدروژن سولفاید
    Amir Rahimi, Samaneh Sami
    In this study, A mathematical model has been developed for H2S removal in a bio-filter. The model is used for analyzing the bio-filter performance in steady and unsteady state operation conditions. The governing equations including the concentration distribution equations for pollutant component and oxygen in the gas and biofilm phases were derived based on the conservation laws and solved numerically. The change of pollutant concentration through the bio-filter length and bio film thickness was obtained. The model predictions for removal efficiency and elimination capacity in three different gas flow rates (0.03, 0.07 and 0.14 m3/hr) and different inlet concentrations, compared with the experimental data reported by Oyarzun et al., and the accuracy of the model results was obtained. Also the results of the model for unsteady state operation condition were obtained for 1100 ppm of inlet concentration of H2S. These values compared with the existing experimental data too. Finally the effect of some operation parameters such as: specific surface area of the bed, height of the bed, porosity of the bed and gas flow rate, on the removal efficiency of bio-filter was investigated.
    Keywords: Bio, filter, Mathematical modeling, Hydrogen sulfide
  • Ali Alemian, Ghasem D. Najafpour, Maryam Khavarpour, Ali, Asghar Ghoreyshi, Hamid Heydarzadeh Darzi
    Removal of hydrogen sulfide from mixed gas was successfully carried out in a batch reactor. The isolated microorganism from Ramsar hot spring was cultured and adapted in an environment with hydrogen sulfide. At 35°C, maximum cell dry weight was 0.43 g/l. For the hydrogen sulfide removal, effect of temperature in the range of 25 to 45°C was investigated. The experimental results showed that the removal efficiency significantly increased with an increase in temperature from 25 to 35°C, then; a slightly decrease in media temperature at 45°C appeared. Maximum and minimum removal efficiencies of hydrogen sulfide were 72 and 25%, respectively. At 35°C based on first order biochemical kinetic; the rate of substrate utilization was 0.06 h.
    Keywords: Hydrogen sulfide, Removal efficiency, Substrate utilization, Ramsar hot spring, Sulfuroxidizing bacteria
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال