به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "landfill" در نشریات گروه "عمران"

تکرار جستجوی کلیدواژه «landfill» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
  • مهدی رنجبری، محمد امیری*، مهدی فقیهی

    در شهر بندرعباس روزانه حدود 500 تن زباله تولید می شود که به صورت غیراصولی و غیربهداشتی، جمع آوری، حمل و در روبه روی ایستگاه راه آهن دفن می شود که این فرایند موجب انتشار آلودگی در منطقه شده است. بر این اساس در پژوهش حاضر سعی در مکان گزینی سایت بهینه ی دفن پسماند شده است. برای دستیابی به این رهیافت، از 4 معیار محیط زیستی (6 زیرمعیار)، اکولوژیکی (5 زیرمعیار)، ساختاری (11 زیرمعیار) و فیزیکی (7 زیرمعیار) استفاده شده است. این معیارها با مدل تحلیل شبکه ([1]ANP) وزن دهی شده و برای هر یک، لایه ی اطلاعاتی تهیه شد. پس از تهیه ی نقشه ی فاصله اقلیدسی و تلفیق آن با عملگرهای فازی برای هر زیرمعیار، نقشه ی حاصل در وزن فازی ANP ضرب گردید. در ادامه، از عملگرهای فازی AND، OR، SUM، Product و گامای 9/0، 7/0 و 5/0 برای روی هم گذاری لایه ها استفاده شد. برای انتخاب بهترین نقشه ی روی هم گذاری شده از رگرسیون حداقل مربعات استفاده شده است. سپس برای رتبه بندی سایت های منتخب و بهترین سایت از تکنیک تاپسیس استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل شده معیار اکولوژیکی با وزن فازی 443/0 بیشترین تاثیر را در مکان گزینی مرکز دفن پسماند دارد. پس از آن نیز معیارهای ساختاری، محیط زیستی و فیزیکی به ترتیب با وزن فازی 279/0، 183/0 و 095/0 در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در زیرمعیارهای اکولوژیکی، فاصله از زیستگاه حساس کوه گنو با وزن فازی 438/0؛ در زیرمعیارهای ساختاری، فاصله از سکونتگاه ها با وزن فازی 155/0؛ در زیرمعیارهای محیط زیستی، فاصله از مسیل با وزن فازی 283/0 و در زیرمعیارهای فیزیکی، فاصله از رودخانه با وزن فازی 310/0 بیشترین تاثیر را در مکان گزینی دفن پسماند دارند. در بین عملگرهای روی هم گذاری فازی، عملگر اشتراک فازی SUM، بیشترین همبستگی را با معیارهای پژوهش در شناسایی سایت دفن پسماند دارد. پنج محل برای دفن پسماند در بندرعباس شناسایی شد و با مدل رتبه بندی تاپسیس، ناحیه ی چهار واقع در غرب بندرعباس و روستای تل سیاه و شرق بندرعباس، قطعه زمینی با مساحت 15 کیلومترمربع انتخاب شد که برای دفن پسماندهای شهری و صنعتی از دیدگاه زیست محیطی مناسب است.

    کلید واژگان: مرکز دفن پسماند, زیستگاه حساس, تحلیل شبکه (ANP), تاپسیس, بندرعباس
    Mahdi Ranjbari, Mohammad Amiri*, Mahdi Faghihi

    The increase in the urban population and the change in the consumption pattern in recent decades has caused the per capita volume of produced waste to increase significantly. The introduction of a large number of urban waste materials along with thousands of tons of dangerous toxic substances and hospital and industrial waste materials into the environment creates many problems that have harmful effects on other existing systems. urban and including their environmental system is remarkable. Finding a suitable place for waste disposal is one of the most important study steps in parallel with landfill design, whose management plays a significant role in environmental positioning because of the lack of attention to environmental and management studies in the planning process. Urban planning, especially in terms of landfill location, leads to problems such as flooding, leachate infiltration into underground water, soil and surface water pollution, placement on unstable land, and topological problems. In the Bandar Abbas, about 500 tons of waste is produced daily, which is collected in an unsanitary manner, collected, transported and buried in front of the railway station, which causes the spread of pollution in the region. For this reason, in the present study, an attempt has been made to locate the best landfill site to achieve this approach, 4 environmental criteria (6 sub-criteria), ecological (5 sub-criteria), structural (11 sub-criteria) and Physical (7 sub-criteria) was used. These criteria were weighted by ANP. After preparing the Euclidean distance map and combining it with fuzzy operators for each sub-criterion, the resulting map was multiplied by the ANP fuzzy weight. Then, fuzzy operators AND, OR, SUM, Product and gamma of 0.9, 0.7 and 0.5 were used to overlap the layers. OLS regression was used to select the best superimposed map. Finally, the TOPSIS was used to rank the selected sites and the best site. The results showed that the ecological criterion with a fuzzy weight of 0.443 has the greatest effect on the location of landfills. After that, structural, environmental and physical criteria were placed in the next ranks with 0.278, 0.182 and 0.095, respectively. In ecological sub-criteria, the distance from the sensitive habitat of Mount Gnu with 0.438; In structural sub-criteria, the distance from settlements with 0.155; In the environmental sub-criteria, the distance from the canal with 0.283 and in the physical sub-criteria, the distance from the river with 0.310 have the greatest effect on the location of landfill. Among the fuzzy overlay operators, the SUM fuzzy subscription operator has the highest correlation with the research criteria in identifying the landfill. Five landfill sites were identified in Bandar Abbas, and with the TOPSIS ranking model, District 4, located west of Bandar Abbas and Tel Siah village and east of Bandar Abbas, a 15 km2 of land was selected for landfilling of urban and industrial waste.

    Keywords: Landfill, Sensitive Habitat, ANP, TOPSIS, Bandar Abbas
  • علی دهنوی، سعید نادی، شروین جمشیدی*

    جانمایی ایستگاه ها و مراکز جمع آوری، پردازش و دفن پسماند شهری و روستایی نیازمند ارزیابی زیست محیطی است. بدین منظور، تهیه بانک اطلاعاتی از داده ها و تحلیل مکانی لایه ها برای اعمال حداقل فاصله مورد نیاز از مناطق مهم یا آسیب پذیر، اهمیت بسزایی در ارزیابی زیست محیطی دارد. در این پژوهش، با گردآوری، آماده سازی و روی هم گذاری 70 لایه اطلاعاتی در سطح استان اصفهان با نرم افزار ArcGIS و اعمال بافر (Buffer Zone) برای هرکدام از محدوده های ممنوعه (بین 200 متر تا 8 کیلومتر)، مشخص شد فقط 43% سطح استان قابلیت اجرای دفنگاه ها را داراست. همچنین در بین 210 دفنگاه و مراکز پردازش پسماند موجود استان، فقط 16% در مناطق مجاز قرار گرفته اند. در این بین، 37% مراکز حداقل 3 تعارض با ضوابط و آیین نامه های محیط زیستی (وضعیت نامطلوب) داشته و 5/9% حداقل 5 تعارض (وضعیت بسیار نامطلوب) دارند. اکثر این مراکز نیز از نوع دفن گاه های پسماند شهری و روستایی است. همچنین شهرستان هایی با بیشترین محل های دفن گاه نامطلوب مشخص شد و پیشنهاد گردید تا جابه جایی این مراکز در اولویت اقدامات محیط زیستی استان قرار گیرد. به علاوه پیشنهاد شد تا دسته بندی مناطق از دو به سه دسته مجاز، مشروط و ممنوعه در آیین نامه ها تغییر یابد. در این شرایط با شناسایی مناطق آسیب پذیر اما مجاز به اجرای محل های دفن پسماند، می توان تمهیدات ویژه مهندسی برای آن ها در نظر گرفت.

    کلید واژگان: Arcgis, ارزیابی ریسک زیست محیطی, پسماند عادی, دفنگاه, مدیریت پسماند جامد
    Ali Dehnavi, Saeed Nadi, Shervin Jamshidi *

    According to the estimations, about 80% of municipal and rural solid waste in Iran is disposed in landfills. This rate is similar to some countries like Greece or Croatia in Eastern Europe. However, there is a pivotal tendency, particularly among industrialized and developed countries like Germany, Japan, Belgium and Netherlands, to reduce the rate of landfilling solid wastes less than 1% through the recycling, composting and reuse (EEA, 2016). The European Union has set 10% as its vision for limiting the rate of solid waste landfills by 2035. Despite the will of reducing solid waste landfills worldwide, its application is inevitable, particularly in developing countries like Iran. Therefore, spatial analysis and zoning safe areas is the primary step for protecting the environment against the pollutions in these sites.In the last decade, there are quite numerous researches that aimed on optimizing the location of landfills through the combination of multi criteria decision making and spatial analysis tools, like geographic information systems (GIS) (Özkan et al. 2020; Şimşek and Alp, 2022). However, they were usually confined to a city area, used a few criteria, and emphasized to specific case studies. This conventional approach can highlight the locations where landfills might have the least environmental risks in a small scale. In addition, the accumulation of these researches can highlight some critical criteria and geographic layers. Although, we believe that in larger scales, optimizing the locations of landfills should be finalized by detailed quantified environmental impact assessment, like life cycle assessment (LCA) (Kumar et al. 2020). Prior to any technical decisions, a spatial survey is required to filter the risky regions for zoning landfills.This study uses GIS tool with 70 layers and criteria to classify the large area of Isfahan province, centre Iran, into risky and safe zones. Accordingly, the status of existing 210 solid waste landfills, disposal stations, and facilities are checked based on national guidelines and regulations. Here, the states and cities with the highest environmental violations are highlighted.

    Keywords: Domestic Waste, Environmental Risk Assessment, Arcgis, Landfill, Solid Waste Management
  • مینو نیک قلب پور، علیرضا نگهدار*
    با افزایش جمعیت، پیشرفت تکنولوژی و به تبع آن افزایش آلاینده های فلزات سنگین و نیز قرار گرفتن یک چهارم سطح زمین در مناطق سردسیر، مطالعه ی تاثیر فرایند انجماد و ذوب روی خاک های رسی و پیش بینی رفتار آن ها با گذشت زمان ضروری می باشد. با توجه به این که اثر چرخه انجماد و ذوب بر رفتار خاک های رسی آلوده به فلز سنگین کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و همچنین گستردگی وجود خاک رسی با خمیری پایین و سنگ رسوبی شیل در کشور ایران به عنوان نوآوری، در مقاله حاضر هدف بررسی تاثیر چرخه انجماد و ذوب بر رفتار نشست پذیری ترکیب شیل پودر شده- خاک رسی در برابر آلاینده های فلزات سنگین سرب و روی می باشد. در پژوهش حاضر خاک رسی با خمیری پایین به همراه 40 و 60 درصد شیل خرد شده مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد 60 آزمایش تحکیم یک بعدی و حدود اتربرگ بر روی ترکیب شیل پودری-خاک رس در برابر 0، 5 و 25 سانتی مول بر کیلوگرم خاک، از آلاینده های نیترات سرب و نیترات روی انجام گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، بیشترین تغییرات حد روانی مربوط به نمونه های آلوده به 25 سانتی مول نیترات سرب پس از 12 چرخه انجماد و ذوب با 43 درصد کاهش می باشد. کمترین تغییرات حد روانی مربوط به ترکیب 40 درصدی کایولینیت با 25 سانتی مول آلاینده نیترات روی می باشد. همچنین نتایج بدست آمده از آزمایش تحکیم بیان گر این موضوع است که خصوصیات نشست پذیری نمونه ها تحت تاثیر غلظت آلاینده فلز سنگین سرب و روی و چرخه انجماد و ذوب قرار داشته است. افزایش آلاینده فلز سنگین منجر به کاهش نسبت تخلخل اولیه و شاخص فشردگی نمونه ها و چرخه انجماد و ذوب منجر به افزایش این نسبت ها گردیده است. همچنین حداکثر تغییرات در چهار چرخه اول انجماد و ذوب ایجاد شده در حالی که تا چرخه دوازدهم تغییرات ناچیز بوده است.
    کلید واژگان: پوشش رسی, مدفن زباله, مناطق سردسیر, تحکیم یک بعدی, آلاینده فلز سنگین
    Minoo Nikghalbpour, Alireza Negahdar *
    With the population growth, technological advancement, and the increase in heavy metal pollutants, besides the location of a quarter of the earth's surface in cold regions, it is necessary to study the effect of freeze-thaw cycles on clay and predict its behavior over time. The effect of freeze-thaw cycles on the behavior of clay contaminated with heavy metals has been less studied. In addition, low plasticity clay and shale sedimentary rock are frequent in Iran. As an innovation in this article, the effect of the freeze-thaw cycles on the compressibility behavior of shale-clay soil in the presence of lead and zinc heavy metal pollutants is investigated. The combination of low plasticity clay with 40 and 60% crushed shale was investigated. For this purpose, 60 one-dimensional and Atterberg limit tests were conducted on the samples in the presence of 0, 5 and 25 cmol/kgsoil of lead nitrate and zinc nitrate pollutants. According to the obtained results, the most changes in liquid limit are related to the samples contaminated with 25 cmol of lead nitrate after 12 cycles of freeze-thaw cycles with a 43% reduction. And the lowest changes in liquid limit are related to the combination of 40% kaolinite with 25 cmol of zinc nitrate pollutant. Also, the results obtained from the consolidation test indicate that the compressibility of the samples was affected by the concentration of lead and zinc heavy metal pollutants and the freeze-thaw cycles. The increase of heavy metal pollutants led to a decrease in the initial void ratio and compressibility index of the samples compared to freeze-thaw cycle, which led to an increase in these ratios. The maximum changes were made in the first four cycles of the freeze-thaw cycle, and the changes were insignificant until the 12th cycle.
    Keywords: Clay cover, Landfill, cold regions, 1-D Consolidation, Heavy metal
  • مجتبی جعفری کرمانی پور*، سید مرتضی مرندی

    اضافه شدن ماسک و دستکش آلوده به زباله های شهری و مدیریت غیرعلمی پسماند، خطر افزایش همه گیری کرونا را به همراه دارد. علاوه بر این، آلودگی محیط زیست و آب های زیرزمینی در کشورهای در حال توسعه، به طور قابل توجهی نیاز به استفاده از محل های دفن علمی پسماند را برای کاهش خطر ابتلا به بیماری های همه گیر افزایش داده است. آنالیز عددی به طور گسترده یی در طول سه دهه ی گذشته برای ارزیابی پایداری و یکپارچگی سیستم های پوشش دفن پسماند استفاده شده است. در نوشتار حاضر، وجود جریان آب در چهار کد ارتفاعی در پشت شیب جداره ی لندفیل بررسی شده است. برای اعتبارسنجی مدل سازی، نتایج با اندازه گیری های ابزار دقیق در محل ارزیابی و مدل المان محدود سه بعدی (FE) توسط نرم افزار آباکوس اجرا شده است. نتایج نشان می دهند که یک سیستم پوشش با سطح آب تا 75\٪ ارتفاع شیب جانبی، ایمنی کافی در برابر خرابی دارد؛ اما در هنگام پر شدن تا ارتفاع کامل شیب، ژیوممبرین گسیخته می شود.

    کلید واژگان: لندفیل, سیستم پوشش جداره, ژئوسنتتیک, مدل سازی عددی, فشار هیدرواستاتیکی
    Mojtaba Jafari Kermani Pour *, S. M. Marandi

    Unscientific waste control and using inflamed masks and gloves in municipal garbage represent a risk of an outbreak. Furthermore, in growing nations, pollutants of the surroundings and groundwater have raised the call for landfills to decrease pandemic risk. Alternatively, municipal strong waste landfill barrier structures regularly contain an aggregate of geosynthetics and mineral layers. Throughout the last 20 years, there were full-size studies on the interactions among the substances and on the overall performance of the geosynthetics consisting of components of durability. This study has led to giant advances in the layout and specification of landfill lining structures. Although many numerical modeling applications are implemented to assess lining system stability and integrity, records to validate those models are presently limited. This paper highlights the records required to validate numerical models and instrumentation strategies that can be used to accumulate this information imposed at the liner (stress cells). The use of numerical analysis to analyze the stability and integrity of landfill liner systems has increased popularity over the last three decades. Internal landfill pressures, on the other hand, are emphasized by the majority of them. The presence of water flows behind the landfill side slope was investigated in four height level codes. The results are compared to on-site landfill data in order to validate the numerical model. This case study is the Miligate dump in the United Kingdom. The Finite Element (FE) model in three dimensions is used. To improve the accuracy of the study, the interfaces and properties of the materials were chosen from the experimental results. The findings revealed that a lining system with a water level up to 3/4 of the side slope was immune to failure, but that when the side slope was filled with respect to the full height, the geomembrane would be ripped.

    Keywords: Landfill, side slope lining system, Numerical Modeling, Hydrostatic pressure
  • Hanie Abbaslou *, Banafsheh Torkiyan, Alireza Ghanizadeh

    The liners are the principal components of solid waste landfills which have the main role in controlling the spread of pollution through the landfills. The high cost of artificial materials and their un-usability in large projects for preventing leaks is a major concern that has led to more attention to natural liner materials with low permeability and effective adsorption and stabilization condition. Clay minerals have a high capacity to adsorb heavy metals due to their high specific adsorption levels and bonding sites with numerous negative charges. Along with absorption properties, clay soils should have suitable hydraulic and geotechnical properties as landfill liners. Therefore, this study aimed to evaluate the efficiency of 5 types of soil (vermiculite clay, sepiolite clay, silty soil, silt+clay mixtures as 90% silt and 10% clay) as clay liner. The chemical, physical and mechanical properties of the study soils were evaluated to address the quality of soils as a landfill liner. The results showed that in terms of environmental quality (pollutant adsorption), soils containing sepiolite clay had a better adsorption capacity to adsorb cations rather than vermiculite clay soils. From a physical and mechanical point of view, soils containing sepiolite clay compared to vermiculite clay soil revealed a variety of landfill liner characteristics in terms of strength, permeability, and plasticity properties, respectively. Based on the technical and economic perspective, the silt and sepiolite mixtures supply good features which may justify their potential use as a liner material in solid waste landfills.

    Keywords: Vermiculite Clay, Sepiolite Clay, Landfill, Clay Liner, Geo-Environmental
  • Mohsen Keramati *, Hossein Moradi Moqhaddam, Omid Mozaffari, Mahnaz Fayeghi
    Studying the behavior of landfills under earthquake conditions to maintain safety and prevent failure is of significant environmental importance. The purpose of this study is to investigate the effective parameters in the seismic behavior of landfills with a combination of laboratory, field, and numerical methods. In this regard, Kahrizak landfill center (KLC), located in Tehran, was selected as an example of landfills in developing countries to study different parameters.  At first, a series of field and laboratory experiments, including CSWS tests and cyclic triaxial tests were used to determine dynamic parameters of the municipal solid waste (MSW), including shear wave velocity, damping ratio, and shear modulus in the ages of fresh, 7.5, and 16 years old. Then, using the available results, the one-dimensional equivalent linear analysis was performed by DEEPSOIL software to model the landfill behavior under different seismic accelerations. The effects of waste aging, types of foundations, the height of landfills, and seismic base accelerations on the dynamic response of MSW are presented in terms of peak ground acceleration, displacement, and stress ratio. The results of these studies showed various effects of the parameters on the landfill seismic behavior. Landfill behavior is highly dependent on the components of waste and age changes. Thus, the increase in the waste age and the process of decay can increase the surface acceleration and, ultimately, the resonance phenomenon in 7.5, and 16 years old samples.
    Keywords: Landfill, Aging, Site Conditions, Seismic Response, DEEPSOIL
  • H.R. Kamalan *, N. Saeedi

    Tehran generates 7000 tons of municipal solid waste (MSW) daily with 70% of organic component which causes leachate and greenhouse gases generation. Anaerobic digestion (AD), as a natural process, can be a solution. On this basis, the aim of this research is to compare AD and sanitary landfilling as two scenarios environmentally and economically. So, capital cost, operational cost, environmental costs of greenhouse gases GHG emission, Benefits from GHG reduction and selling outputs has been considered and their time value has been calculated for the life span of 20 years. Although landfilling has much lower cost, AD has been selected as the best scenario due to engineering economy parameters. The benefit cost ratio and economical balance of landfilling and AD has been calculated 1.2 and 73.28 respectively. While, these figure are obtained -19.25 and 0.08 for landfilling, respectively. Finally, SWOT analysis has been done for the selected scenario.

    Keywords: Anaerobic Digestion, Landfill, Municipal Solid Waste, Tehran
  • Evaluation the Shear Strength Behavior of aged MSW using Large Scale In Situ Direct Shear Test, a case of Tabriz Landfill
    Mohsen Keramati*, Masoud Shahedifar, MohammadHosein Aminfar, Hasan Alagipuor

    The current study presents the physical and mechanical properties of municipal solid waste (MSW) with different ages of new and old Tabriz landfill. Although there are several theoretical and laboratory methods to investigate the shear strength parameters of MSW, field methods provide more accurate results due to the minimum MSW disturbance and changes, so in this study the shear strength parameters of MSW Tabriz landfill were evaluated using the “Large Scale in Situ Direct Shear Device” with the cross-sectional dimensions 122 × 122 cm. In spite of difficulties related to conducting tests such as potential exposure to various contaminations and the lack of specific equipment in the beginning, it provided more realistic results of the geotechnical behavior of municipal solid waste compared to other methods. Moreover, the in situ unit weight, physical analysis, moisture and organic content at different ages were evaluated to better understand the mechanical response with increase in the age of MSW. The results showed the cohesion and friction angle of 5- and 16-year-old MSW was estimated as 1.17, 2.215 kPa and 31.51°, 21.51°, respectively; According to the results, the shear strength of 5- and 16-year-old MSW is mainly controlled by the friction angle which seems due to the MSW composition as a function of the consumption pattern. The physical analysis of fresh MSW from 2005 to 2017 showed an increase in the fiber content including plastics and textiles. Moreover, studies on MSW mechanical responses over the time revealed a decrease in the shear strength because of the raise in the fiber and plastic content.

    Keywords: Shear strength, Municipal solid waste, Landfill, Mechanical response, Aging
  • محسن کرامتی*، حسین مرادی مقدم، امین رامش
    گسیختگی مراکز دفن زباله در سال های اخیر سبب اهمیت بررسی رفتار زباله ها گردیده است. زباله ها به عنوان اصلی ترین عنصر تشکیل دهنده در لندفیل ها دارای عملکرد پیچیده ای می باشند. در این تحقیق با استفاده از نتایج انجام آزمایش های برش مستقیم بزرگ مقیاس در ابعاد 150*300*300 میلی متر بر روی زباله های با سنین تازه و سه ماهه، 2 مدل جهت پیش بینی رفتار زباله ها ارایه شده است. هدف از این تحقیق نیز پیش بینی رفتار تنش-کرنش زباله های جامد شهری تحت اثر افزایش سن برای لندفیل کهریزک تهران به عنوان نمونه ای از لندفیل های کشورهای در حال توسعه با استفاده از مدل های ساختاری می باشد. این مدل ها عبارتند از: مدل هیپربولیک و روش مبتنی بر الگوریتم ژنتیک به نام رگرسیون چند جمله ای تکاملی (EPR). در این سری آزمایش ها فرآیند افزایش سن تا 3 ماهگی، به صورت مصنوعی در آزمایشگاه به نمونه ها اعمال شده است و از سه تنش قایم 20، 50 و 100 کیلو پاسکال، همچنین سه نرخ کرنش برشی 8/0، 8 و 19 میلی متر بر دقیقه برای نمونه های با سنین مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج این تحقیق علاوه بر ارزیابی رفتار زباله ها تحت اثر افزایش سن و پوسیدگی، نشان دهنده ی تطابق بالای برازش تابع هیپربولیک و EPR با آزمایش های انجام شده توسط دستگاه برش مستقیم می باشد. این مطالعه در نهایت مزیت مدل EPR نسبت به مدل هیپربولیک، در دقت بالاتر برای تمامی آزمایش های انجام شده را نشان می دهد.
    کلید واژگان: زباله, لندفیل, اثر افزایش سن, هیپربولیک, EPR
    Mohsen Keramati *, Hossain Moradi Moghaddam, Amin Ramesh
    In recent years the rupture of landfill centers has resulted in the importance of studying the behavior of municipal solid waste (MSW). MSW as the main constituent element in landfills has a complicated performance. In this study, by using the results of large –scale direct shear experiments with dimensions of 300 mm x 300 mm x 150 mm, 2 models to predict the behavior of MSW with ages of fresh and 3 months are presented. The purpose of this investigation is to predict MSW stress-strain behavior for kahrizak landfill as a sample of developing countries landfills under aging and by structural models. These models are Hyperbolic model and Evolutionary polynomial regression (EPR). In these collection of experiments, aging process up to 3 months, was artificially applied to samples. Three normal stresses 20, 50,100 kpa and three shear strain rates 0.8,8,19 mm per minute were used for samples with different ages. The results of these two models, in addition to predict MSW behavior under aging and degradation, shows high accordance with experimental results by direct shear apparatus. Finally this study states the advantage of EPR model relative to Hyperbolic model in higher accuracy for all experiments.
    Keywords: Municipal solid waste, Landfill, Aging effect, Hyperbolic, EPR
  • Laboratory Simulation of Aeration on Municipal Solid Waste from Barmshoor Landfill
    Amin Falamaki*, Mahnaz Eskandari, Syavash Khodayari, Iman Forouzeshfar, Ali Ghaedsharaf, Zeinab Baneshi
    This study was aimed to determine the influence of the aeration on some of the leachate properties and geotechnical aspects of the fresh municipal solid waste (MSW) in laboratory obtained from Barmshoor landfill, Iran. Two different bioreactors were filled with the same MSW in the laboratory and cured under anaerobic and aerobic conditions for 200 days. Temperature variation, the rate of leachate generation and its properties (pH, COD, BOD and organic content) as well as the shear strength parameters and settlement of the MSW for each bioreactor were measured in curing of the bioreactors. Aeration causes the temperature of the aerated sample to increase considerably. The temperature difference between the two bioreactors becomes about 7 °C after 200 days. For the aerated bioreactor, leachate volume decreased, then increased and finally, it reduced to the end of the experiment. The aerated sample produces less leachate compared to the blank sample. Aeration of MSW has significantly reduced COD of the generated leachate after 120 days. The COD/BOD ratio is remaining constant for the aerated sample (less than 1.6) during the experiment. However, it increases in the case of the blank sample after 60th day and reaches to more than 5 at the end of the experiment. Therefore, waste aeration can eliminate some complicated organic materials due to the presence of oxygen in the injected air. Comparing the results of the direct shear test of both bioreactors indicates that the aeration increases the shear strength at the end of the procedure.
    Keywords: Landfill, Municipal solid waste, Aeration, Leachate
  • محمد امیری*، وحید رضا اوحدی
    زمینه و هدف
    خاک های آلوده به فلزات سنگین یکی از مشکلات متداول ژئوتکنیک زیست محیطی در سراسر جهان هستند. از سوی دیگر ایجاد بستری مناسب برای مراکز دفن زباله همواره یکی از مخاطرات پژوهشگران ژئوتکنیک و ژئوتکنیک زیست محیطی در سه دهه گذشته بوده است. ارائه ماده ای با خصوصیات ژئوتکنیک زیست محیطی مناسب با کمترین میزان نفوذپذیری و قابلیت جذب حداکثری آلاینده از اهداف این مقاله است. فرایند تولید نانوذرات رسی از رس های بنتونیت با رویکرد بالا به پایین شامل حذف بعضی از مواد به شکل ضایعات است. در پژوهش های صورت گرفته از طریق فرایندهای فیزیکی و شیمیایی اجزای نمونه رسی بنتونیت به دو بخش اصلی نانومونت موریلونیت (SLB) و ضایعات فرایند (BLB) جداسازی شده است.
    روش بررسی
    در این پژوهش با انجام یک سری آزمایش های ژئوتکنیکی و ژئوتکنیک زیست محیطی فرایند اندرکنش نانومونت موریلونیت (SLB)، ضایعات فرایند (BLB) و نمونه رسی بنتونیت با آلاینده های فلز سنگین مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل آزمایشگاهی قرار گرفته است. شایان ذکر است روند جداسازی اجزا نمونه رسی بنتونیت از طریق آزمایش های ریزساختاری پراش اشعه ایکس (XRD)، تعیین سطح ویژه (SSA) و بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی (SEM) مورد آنالیز قرار گرفت.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد، ضایعات فرایند (BLB) حدود 80% آلاینده فلز سنگین مس را در غلظت cmol/kg-soil 100 نگهداری می کند. همچنین میزان نفوذپذیری نمونه BLB در حدود m/sec 10-10*5.2 و درصد تورم آن 70% است.
    کلید واژگان: آلاینده فلز سنگین, نانورس, مرکز دفن مهندسی, BLB, XRD
    V.R. Ouhadi, Mohammad Amiri *
    Soils contaminated with heavy metals are among the common environmental geotectonic problems all around the globe. Clay is considered as one of the best protective layers for environment to absorb polluters. Considerable SSA, very low permeability and the clays cationic capacity have been good factors to use these materials in geo-environmental projects vastly. It can react with the materials existing in the polluters because of the layered structure and special vast surface so the clay can absorb all or some of the dangerous polluter materials passing through the soil. Each part of the mineral materials constituting the clay, carbonate, organic materials, oxides, amorphous materials or remained phases can play a role in the process retention heavy metals. Carbonates play a special role in the process of the clay and metallic polluters’ interaction. The effect of the soil structure in retention heavy metal has been studied in many researches. In geotechnical environment view the clay mineral montmorillonite is one of the clays used in geo-environmental projects. Among the clay minerals montmorillonite has the highest property absorbing polluters. In the absence of clayey soils, compacted bentonite-enhanced sand mixtures are attracting greater attention as suitable material for contaminant barrier systems. The efficiency of these insulated barriers depends largely on their hydraulic and mechanical behavior. In landfills, as the main function of the liner is to minimize the movement of water out of the waste disposal facility, Landfill should satisfy three performance criteria if it is to perform satisfactorily as a barrier material. It should have low hydraulic conductivity (typically less than 1×10-9 m/s), should have sufficient strength in order to be stable during construction and operation, and it should not be susceptible to excessive shrinkage cracking due to water content changes that usually occur during the lifetime of the landfill. On the other hand, provision of the proper platform for landfills has been a concern of geotectonic and environmental geotectonic researchers in the past three decades. One of the objectives of this research was to introduce a material with suitable environmental geotectonic properties, minimum permeability, and maximum contaminant absorption potential. The process of producing nanoclay particles from bentonite clay with a top-down approach involves omission of some materials in the form of tailings. In related studies, the bentonite clay sample was divided into the following two main parts through physical and chemical processes: nano-montmorillonite (SLB) and process tailings (BLB). In this research, through a series of geotectonic and environmental geotectonic experiments the interaction of nano-montmorillonite interaction (SLB), process tailings (BLB), and bentonite clay samples with heavy metal contaminants was studied and analyzed experimentally. It shall be mentioned that the process of separating bentonite clay sample components was analyzed through microstructural X-ray diffraction (XRD) and specific surface area (SSA) experiments as well as scanning electron microscope (SEM) imaging. The tests conducted in the study were mostly on the basis of ASTM standard and the geo-environmental tests directions issued by McGill University of Canada. The soil carbonate percentage was defined by titration method. The specific surface area (SSA) was determined using the ethylene glycol-monoethyl ether (EGME) method. CEC was determined by the BaCl2 replacement method. The carbonate content of the soil was determined by titration, and the soil pH was measured in 1:10 soil solution.Also the soil pollution retention capacity was measured by titration test and HNO3 in different concentrations was added to the samples. Results of the present research suggest that process tailings (BLB) contain approximately 80% of copper as a heavy metal contaminant at a concentration of 100 cmol/kg-soil. In addition, permeability of the BLB sample and its inflation are approximately 5.2 10-10 m/sec and 70%, respectively.
    Keywords: Heavy Metal, NanoClay, Landfill, BLB, XRD
  • مجید رضایی، احمد جمشیدی زنجانی*
    سالانه میلیون ها تن پسماند در سراسر دنیا تولید می شود که مدیریت صحیح آنها از مهم ترین دغدغه های جوامع بشری است. مکان یابی محل دفن پسماندهای شهری فرآیندی پیچیده است که نیاز به معیارهای متعدد زیست محیطی و فنی دارد. در این پژوهش، مکان یابی محل دفن پسماندهای شهری شهرستان اراک با روش تصمیم گیری چند معیاره در GIS انجام شده است. نخست پس از تبدیل داده های وکتوری به لایه های رستر و تهیه نقشه های رستری لایه های اطلاعاتی، استانداردسازی لایه ها بر اساس نوع توابع عضویت فازی (صعودی یا نزولی) بین صفر و یک انجام شد. برای تعیین وزن نهایی لایه ها از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. در مرحله بعد روش ترکیب خطی وزن دار برای تلفیق لایه های اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت 5 طبقه با تناسب های مکانی بسیار پایین، پایین، متوسط، بالا و بسیار بالا برای دفن پسماندهای شهری شهرستان اراک حاصل شد و بالاترین تناسب مکانی در طبقه فازی 69/0 تا 87/0 به دست آمد. بیشترین مساحت برای انتخاب مکان دفن پسماندهای شهری شهرستان اراک مربوط به مناطق با تناسب مکانی بالا با وسعت 44/1212 کیلومتر مربع و کمترین مساحت مربوط به مناطق با تناسب مکانی بسیار پایین با وسعتی حدود 73/270 کیلومتر مربع محاسبه شد.
    کلید واژگان: مکان یابی, منطق فازی, تصمیم گیری چند معیاره, لندفیل, سیستم اطلاعات جغرافیایی
    Majid Rezaei, Ahmad Jamshidi-Zanjani *
    The rapid increase of urban population and waste production is one of the most important environmental problems in developed and developing countries. Million of tons of waste material are produced annually in the world, the correct disposal and management of which presents a main concern in the human societies. With the increase in population, and industrialization of societies accompanied by economic growth, the production of waste material has increased throughout the world. It is predicted that the population of the world will increase 2 to 3 Milliard people in the next 30 years. This means that urban waste material production will increase 3 to 4 times. Along with health and environmental adverse effects of the landfill site, emissions of carbon dioxide, the intensification of the process of global warming on a global scale also will follow. Absence appropriate supervision over management and accumulation of these outputs can engender many environmental problems, especially for people who live near the landfill to be followed. Thus, appropriate urban landfill site selection is a main issue related to the stability of cities and human environments. Geographical information systems (GIS) have appeared as useful, computer-based tools for the spatial operations like entry, storage, manipulation, analysis, and display of geographical data. Since GIS can manage a large amount of spatial data, it can serve as an ideal tool in the siting studies. In addition to the use of GIS in the landfill site selection studies, multi-criteria evaluation method to deal with the issues that decision makers and experts face with in landfill site selection is used. Combination of GIS and multi-criterion evaluation method provides a valuable tool for the solution of landfill site selection problems. In this study, fuzzy logic based on Weighted Linear Combination (WLC) were used for urban waste landfill site selection in Arak city in ARC GIS 10.1 software environment with respect to the ecological, and socio-economic parameters.
    In this research, reviewing the international obligations in landfill site selection and using environmental expert views on weighting the effective ecologic, and socio-economic criteria in landfill site selection it was revealed that ecologic sub-criteria, including depth of groundwater resources, distance from surface water resources, and flood potential were of great importance in urban landfill siting. Moreover, among the socio-economic sub-criteria, distance from rural and urban population centers were vital in urban landfill site selection. In the present study, after the production of the final suitability map with fuzzy logic based on WLC, the spatial desirability was divided into 5 classes. The spatial desirability for landfill sites lies in the fuzzy membership degree of between 0.3 and 0.87. Around 11033 polygons with an area of 4146.03 square kilometers were found whose spatial suitability in the fuzzy membership degree of 0.3 to 0.87. The most spatial suitability lie in the fuzzy membership degree between 0.69 to 0.87. The spatial suitability of these areas with their fuzzy membership degree is as follows: very low suitability with the fuzzy membership degree of 0.3 to 0.47, low suitability with the fuzzy membership degree of 0.47 to 0.56, moderate suitability with the fuzzy membership degree of 0.56 to 0.63, high suitability with the fuzzy membership degree of 0.63 to 0.69, and very high suitability with the fuzzy membership degree of 0.69 to 0.87. The area of the existing polygons and their number are as follows: very low suitability polygons with the area of 270.73 km2 and number of 328 polygons, low suitability polygons with the area of 683.48 and number of 1687 polygons km2, moderate suitability polygons with the area of 1187.02 km2 and number of 3006, high suitability polygons with the area of 1212.44 km2 and number of 3954 polygons, very high suitability polygons with the area of 792.36 km2 and number of 2058 polygons.
    Keywords: site selection, Fuzzy Logic, Multi Criteria Decision Making (MCDM), Landfill, GIS
  • نادر شریعتمداری، حمیدرضا رازقی، احمد نایبی، محمدحسین حمزه ای تهرانی
    مقاومت برشی زباله موجود در مراکز دفن با توجه به شرایط خاص آنها امروزه یکی از موضوعات بسیار مهم بررسی پایداری آن مراکز می باشد. تاثیر پذیری بسیار زیاد این مواد از دما و رطوبت با توجه به ترکیب اولیه آنها باعث شده است با گذر زمان این ترکیبات تغییرات زیادی را از لحاظ ظاهر متحمل شوند. این دگرگونی همگام با شرایط دفن از جمله مسائل تراکم اولیه و میزان اضافه کردن خاک جهت پوشش روزانه و ماهانه، ساختار اولیه زباله را تغییر داده و کفایت بررسی مواد اولیه زباله یا نمونه های بدست آمده قبل از دفن را به عنوان نمونه یا معرف نمونه های موجود در این مراکز را زیر سوال می برد. در این مقاله با استفاده از نمونه های واقعی بدست آمده از مرکز دفن البرز واقع در شهر قم و با آزمایش مقاومت برشی با دستگاه برش مستقیم بزرگ مقیاس و نمونه های با سن متفاوت و درصد های خاک مختلف به بررسی مقاومت برشی بدست آمده از این مرکز دفن پرداخته و در راستای توسعه مرکز دفن پارامترهایی مانند افزایش پیش تحکیمی و افزایش درصد پلاستیک نیز بررسی شد. نتایج نشان دهنده کاهش مقاومت برشی نمونه تحت اثر افزایش سن و افزایش درصد پلاستیک زباله بوده با تغییرات میزان خاک تا درصد بهینه ای مقاومت برشی افزایش و پس از آن کاهش می یابد؛ افزایش پیش تحکیمی بدون افزایش انرژی تراکمی باعث سرعت بخشیدن در نحوه بسیج شدن مقاومت برشی نمونه و تغییر رفتار آن شد.
    کلید واژگان: مقاومت برشی, سن زباله, مرکز دفن, ترکیبات زباله, درصد خاک, میزان پلاستیک
    Nader Shariatmadari, Hamid Reza Razeghi, Ahmad Nayebi, Mohammad Hossein Hamzeie Tehrani
    Shear strength of landfill municipal solid waste (MSW) is a more important topic in landfill stability investigation. Impressibility of this material from the temperature and humidity regarding to its early component cause that this material suffering much change in its shape. This variation with filling condition such as prime compression and soil increasing for daily and monthly cover change structure of MSW; so the fresh samples or primary component have not enough indication to define the problem. In this paper, large-scale direct shear tests were performed on the real samples with different age and different percent of soil obtained from Alborz landfill in Qom city to investigate shear strength of materials in existing landfill and to expand the landfill. Other parameters such as overconsolidation and plastic content have analyzed. The results shows that shear strength have decreased with increasing in waste age and plastic content. In addition, with changing in soil amount to optimum percent shear resistance increased and then decreased. Overconsolidation without changing in compaction effort has mutated the mobilization of shear strength.
    Keywords: Shear strength, Waste age, Landfill, Soil content, Plastic content
  • An experimental investigation on the mechanical behavior of MSW
    M. Karimpour-Fard, N. Shariatmadari, M. Keramati, H. Jafari Kalarijani
    Due to the existence of fibrous materials such as plastic fragments, the strength anisotropy of Municipal Solid Waste (MSW) materials is the main source of differences between their mechanical response in direct shear and triaxial apparatus. As an extension of earlier research on the mechanical behavior of MSW using a large traixail apparatus, results presented in Shariatmadari et al. [1] and Karimpour-Fard et al. [2], the current study was programmed and executed. MSW samples were tested using a computer controlled large shear box apparatus with normal stress levels ranging between 20 to 200 kPa. The effect of fiber content, fiber orientation, aging and shearing rate on the response of MSW were addressed. The results showed that shear strength of MSW increases with normal stress, although, in spite of the presence of reinforcement elements in MSW and unlike the results from triaxial tests, no strain hardening could be observed in their mechanical response. An increase in the shear strength of MSW was observed with increasing the shearing rate. Increasing the shearing rate from 0.8 to 19 mm/min, enhanced the shear strength of samples from 16 to 27% depending on the shear displacement level. Although, the same trend was investigated in traixial tests, but lower rate-sensitivity in the mechanical response of MSW in direct shear tests were observed. Unlike the results of triaxial tests with aging process, mobilized shear strength level of MSW samples tested under direct shearing decreased comparing fresh samples. It was also observed that altering the fiber content and their orientation could affect the mechanical response and shear strength of the MSW. Additionally, there is an optimum fiber angle in MSW which yields the highest level of shearing strength.
    Keywords: Direct shear test, Landfill, Municipal solid waste, Mechanical behavior
  • MSW CHARACTERISTICS AND LANDFILL PERFORMANCE IN TROPICAL REGIONS
    Sandro Machado, Mehran Karimpour, Fard, Miriam Carvalho, Orencio Villar, Atila Caldas
    Municipal Solid Waste (MSW) materials are among the most complicated materials for geotechnical engineering as their composition includes an organic fraction, which suffers loss of mass over time, and a fibrous part, which acts as reinforcement, governing the MSW shear behavior. Because of these characteristics MSW can be described as a viscous material which shows time dependent behavior. Since the decomposition of MSW leads to gas and leachate generation, the changes in the MSW’s mechanical behavior could be linked to gas emission and leachate production from landfills. This paper deals with the characteristics of MSW materials to provide the necessary data for efficient and safe landfill design, construction and operation. The MSW physical characteristics such as composition, water content and organic content at varying ages, field and laboratory measurements of methane generation and leachate production, MSW compressibility behavior and its shear strength are covered. By presenting these data the authors hope to promote a better understanding of the mechanical behavior of MSW and provide useful data for use in landfill management tasks.
    Keywords: Municipal Solid Waste, Landfill, Mechanical, Physical Properties, Methane Emission, Leachate Production
  • کاظم بدو، عبدالله شایسته*
    در این تحقیق استفاده از ضایعات پودر سنگ ناشی از فرآوری سنگ در کارگاه های سنگبری جهت استفاده به عنوان مصالح لایه مانع انتقال آلودگی (لاینر) در محل های دفن زباله، در اشل آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. لزوم دارا بودن نفوذپذیری کم لاینر موجب می شود که مکانیزم غالب انتقال آلودگی از میان لاینر، مکانیزم انتشار مولکولی (دیفیوژن) باشد. مصالح اصلی پودر سنگ مرمر بوده و از ماسه، خاک رس، و سیمان به عنوان مواد افزودنی به پودر سنگ استفاده شد. پودر سنگ و دیگر مواد افزودنی با درصدهای مختلف ترکیب و ماده حاصله در لوله های پلی اتیلن با روش تراکم استاندارد متراکم شده و آزمایش های انتشار مولکولی برای تعیین ضریب انتشار مولکولی یون کلراید روی آن ها انجام پذیرفت. ضرایب انتشار مولکولی به دست آمده برای مصالح ترکیبی با ضریب انتشار مولکولی توصیه شده برای لاینر های رسی مقایسه شده و سپس ماده ترکیبی تولید شده از 65% پودر سنگ و 35% خاک رسی از نظر انتشار مولکولی نسبت به سایر مواد ترکیبی مناسب تشخیص داده شد. این ماده به دلیل دارا بودن مقداری کانی رسی و دارا بودن 17% دانه های هم اندازه رس، دارای خاصیت جذب یونی نیز می باشد که برای لاینر ها در کف محل های دفن زباله از نظر جذب یون برای تصفیه عناصر شیمیایی موجود در شیرابه زباله ضروری است. این ماده ترکیبی سپس برای میزان نفوذپذیری بررسی گردید. آزمایش نفوذپذیری با استفاده از دستگاه نفوذپذیری سه محوری انجام پذیرفت و ضریب نفوذپذیری m/s 10-10 2/1 برای این ماده ترکیبی به دست آمد. این مقدار از ضریب نفوذپذیری در مقایسه با ضریب نفوذپذیری حداقل توصیه شده برای لاینر های رسی متراکم در محدوده قابل قبولی قرار داشته و لذا لاینر ساخته شده از این ماده ترکیبی از نظر پدیده حرکتی فرارفت (ادوکشن) نیز مناسب است. نتایج حاصل از آزمایش ها نشان دادند که ترکیب حاصل از 65% ضایعات پودر سنگ مرمر و 35% خاک رسی به دلیل قرار گرفتن ضریب انتشار مولکولی و ضریب نفوذپذیری آن در محدوده توصیه شده برای لاینر ها و همچنین قابلیت تراکم پذیری و عمل جذب یونی مناسب، می تواند به عنوان مصالح جایگزین در ساخت لاینر های رسی در محل های دفن زباله مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: محل های دفن زباله, لاینر رسی, ضایعات سنگبری, پودر سنگ مرمر, انتشار مولکولی, نفوذپذیری
    Kazem Badv, Abdollah Shayesteh*
    1.
    Introduction
    The use of marble rock flour residue was investigated in the laboratory for the potential use as a landfill liner material. The clayey soil, sand, and cement were used as the additives. The rock flour and the additive material were mixed, compacted, and tested for diffusion and the hydraulic conductivity. The obtained diffusion coefficients were compared with the recommended diffusion coefficient for a compacted clayey liner. The comparison showed that the mixed material containing 65% rock flour and 35% clayey soil is acceptable with regard to diffusive transport mechanism compared to other mixed materials. The hydraulic conductivity was determined by the flexible wall triaxial hydraulic conductivity apparatus and the value of 1.210-10 m/s was obtained for this mixed material. This amount of hydraulic conductivity is in the range of values recommended for the compacted clayey liners and therefore this material is acceptable in terms of advective transport. The results showed that the diffusion coefficient and the hydraulic conductivity of the compacted mixed material containing 65% marble rock flour and 35% clayey soil are in the range of the recommended values for the compacted clayey liners.2. Methodology2.1.
    Materials And Methods
    The marbel rock flour, clayey soil, sand, and cement were used as the materials for this study. These materials were mixed in different percentages to obtain three types of mixed material. The type 1 mix included 67% rock flour, 27% sand, and 5% clayey soil. The type 2 mix included 65% rock flour and 35% clayey soil. The type 3 mix included 90% rock flour and 10% cement. The 100% pure rock flour was also tested. The material were compacted in a polyethylene tube and were tested for chloride ion diffusion coefficient. The mixed material type 2 was tested for the hydraulic conductivity.2.2. Theoretical modeling: The program POLLUTE [1] was used for the prediction of the chloride diffusion coefficient in the tested material based on the observed chloride concentrations data. The following diffusion coefficients were obtained: 5.310-10 m2/s for pure rock flour, 810-10 m2/s for type 1 mix, 5.510-10 m2/s for type 2 mix, and 710-10 m2/s for type 3 mix. 3. Results and discussion3.1. Diffusion: The comparison of the results for chloride diffusion coefficients showed that the mix material type 2 has the lowest diffusion coefficient. This material has 30% clayey soil which gives the mixture enough absorption capacity as a liner material [2]. Thus, type 2 mix material is found to be suitable as a liner material in the landfill applications compared to two other mixed material. Fig. 1 shows the observed and predicted concentration profiles for type 2 mix material.3.2. Hydraulic conductivity: The type 2 mix material was tested for the hydraulic conductivity using the flexible wall hydraulic conductivity apparatus. The hydraulic conductivity value of 1.210-10 m/s was obtained for this material.4.
    Conclusions
    The type 2 mix which included 65% rock flour and 35% clayey soil materials resulted in a reasonable low diffusion coefficient of 5.510-10 m2/s which is in the range of the reported diffusion coefficients for the compacted landfill liner material. The resulted hydraulic conductivity of 1.210-10 m/s for this mix material is also acceptable and is in the range of the standard value for the compacted landfill liner material. Thus, the type 2 mix is recommended as an alternative liner material for solid waste landfill liner applications.
    Keywords: Landfill, Liner, Marble rock flour, Diffusion, Hydraulic conductivity
  • کاظم بدو، بهزاد عیسی زاده

    نقش سیستم های زهکش نیمه اشباع و کنترل هیدرولیکی در مدفنهای مهندسی- بهداشتی زباله، با استفاده از مدلهای آزمایشگاهی یک بعدی سهلایهای شبیه سازی شد. در مدل مورد مطالعه بترتیب از بالا به پایین، منبع حاوی محلول کلرورسدیم به عنوان مخزن آلودگی، لایه متراکم شده سیلت اول به عنوان لایه مانع 1 اولیه، لایه ماسهای درشت دانه به عنوان لایه زهکش ثانویه و یا لایه کنترل هیدرولیکی؛ لایه سیلت دوم به عنوان لایه مانع ثانویه و در انتها مخزن آب به عنوان سفره آب زیرزمینی. در دو آزمایش اول، مدل سیستمهای زهکش ثانویه و تله هیدرولیکی طبیعی (حرکت رو به بالای جریان آب در لایه سیلت دوم) شبیه سازی شد. در این و نفوذ ملکولی 2 حالت، انتقال آلودگی از میان لایه سیلت اول به صورت فرارفت 3 رو به پایین و انتقال از میان لایه سیلت دوم به صورت نفوذ ملکولی رو به پایین و فرارفت رو به بالا انجام شد. نتایج به دست آمده نشان دادکه به کارگیری سیستم تله هیدرولیکی طبیعی در کاهش انتقال آلودگی به مخزن پایین (سفره آب زیرزمینی) موثر است. در آزمایش سوم، مدل سیستمهای تله هیدرولیکی طبیعی و مهندسی (حرکت رو به بالای آب از مخزن پایین تا مخزن آلودگی بالا) و در آزمایش چهارم، مدل فقط سیستم تله هیدرولیکی مهندسی (حرکت جریان آب در لایه سیلت اول رو به بالا و در لایه سیلت دوم رو به پایین) را شبیه سازی کرد. نتایج این آزمایشها نشان داد که سیستمهای تله هیدرولیکی در کاهش انتقال آلودگی نقش موثری داشته وسیستم تله هیدرولیکی مهندسی نیز از انتقال آلودگی به مخزن پایین به طور چشمگیری جلوگیری کرده و انتقال بطریقه انتشار مولکولی را نیز تضعیف میکند. در تمامی آزمایشها غلظت یون کلر در لایه های سیلتی و ماسهای و همچنین در مخازن بالا و پایین تعیین شد و داده های مشاهده شده با داده های تیوری به دست آمده از برنامه کامپیوتری V6-POLLUTE مقایسه شد. نتایج نشان داد که بین داده های مشاهده شده و تیوری تطابق خوبی وجود دارد.

    کلید واژگان: انتقال آلودگی, مدفن زباله, انتشار ملکولی, فرارفت, تله هیدرولیکی طبیعی و مهندسی
    K. Badv, B. Esazadeh

    The role of unsaturated drainage layer and hydraulic control systems in sanitary-engineered solidwaste landfills were simulated using three-layer one-dimensional laboratory models. In the models,from top to bottom, a sodium chloride solution as a contaminant source reservoir, a first compacted siltlayer as a primary liner, a coarse sand layer as a secondary leachate collection system or a hydrauliccontrol layer, a second compacted silt layer as a secondary liner, and a bottom water reservoir as agroundwater aquifer, were used. In the first two tests, the model simulated the secondary leachatecollection system and natural hydraulic trap system (upward flow through the second clayey siltlayer). In this case, the contaminant transport mechanisms through the first silt layer were downwardadvection and diffusion, and through the second silt layer, diffusion was downward and advection wasupward. The results showed that the implementation of the natural hydraulic control system couldeffectively reduce the contaminant transport to the underlying groundwater reservoir. In the third test,the natural and engineered hydraulic trap systems were simulated (upward flow from the bottomreservoir to the upper reservoir). In the fourth test, the model simulated the engineered hydraulic trapsystem (downward flow through the first silt layer and upward flow through the second silt layer). Theresults showed that natural and engineered hydraulic trap systems have important effects on reducingthe contaminant transport toward the underlying aquifer. In all experiments the chloride concentrationin silt and coarse sand layers and top and bottom reservoirs were measured and the observedconcentrations were compared with theoretical concentrations calculated by computer code POLLUTEV6. The results showed that there is good agreement between theoretical and observed data.

    Keywords: Contaminant Transport, Landfill, Diffusion, Advection, Natural, Engineered HydraulicTrap
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال