جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مدیریت دانش" در نشریات گروه "فناوری اطلاعات"
تکرار جستجوی کلیدواژه «مدیریت دانش» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»-
ایجاد شهرهای هوشمند باعث وابستگی بیشتر به ساختار مدیریت دانش (KM) شده است. این موضوع منجر به چالش های مدیریتی جدیدی می شود که پیچیدگی حاکمیت مدیریت دانش و مسائل فرایندی شهر هوشمند را همانند نیاز به مدیریت دانش که از درون و فراتر از مرزهای پروژه ها نشئت می گیرد، منعکس می کند. بااین حال، تحقیقات جامع درباره توسعه شهرهای هوشمند از نظر مدیریت دانش، همچنان نیاز به کار بیشتر دارد. اگرچه، جوامع دانشی، مسئول رقابت و برتری سیستم های مبتنی بر دانش همانند پروژه های شهر هوشمند در نظر گرفته می شوند اما نقش های متفاوتی که آن ها در چنین پروژه هایی در هنگام حاکمیت مدیریت دانش و مسائل فرآیندی ایفا می کنند، همچنان تحت مطالعه قرار دارد؛ بنابراین، با یک مطالعه موردی اکتشافی از 15 پروژه شهر هوشمند، هدف این مقاله بررسی این پرسش است که جوامع دانشی چگونه موضوع حاکمیت مدیریت دانش را در زمانی که دانش داخلی و دانش خارجی مورد استفاده قرار می گیرد، مدیریت می کنند. همچنین، چگونه فرآیندهای مدیریت دانش را هنگام به کارگیری دانش داخلی و خارجی، مدیریت می نمایند. نتایج نشان می دهد که دانشگاه ها به عنوان واسطه های دانش، دروازه های دانش، ارائه دهندگان دانش و ارزیابی کنندگان دانش عمل می کنند.
کلید واژگان: شهر هوشمند, مدیریت دانش, اشتراک دانش, جوامع دانشی, دانشگاه ها, توسعه شهری مبتنی بر دانشThe development of smart cities has increased dependence on Knowledge Management (KM) structures. This leads to new managerial challenges reflecting the complexity of KM governance and process issues in smart cities, similar to the need for knowledge management that originates from within and beyond project boundaries. However, comprehensive research on the development of smart cities in terms of knowledge management still requires further exploration. While knowledge communities are considered responsible for competition and superiority of knowledge-based systems such as smart city projects, their various roles in KM governance and process issues are still under study. Therefore, with an exploratory case study of 15 smart city projects, the aim of this article is to investigate how knowledge communities manage KM governance when both internal and external knowledge are utilized. It also explores how knowledge communities manage KM processes when employing both internal and external knowledge. The results indicate that universities act as knowledge intermediaries, knowledge gateways, knowledge providers, and knowledge evaluators.
Keywords: Smart City, Knowledge Management, Knowledge Sharing, Knowledgecommunities, Universities, Knowledge-Based Urban Development -
پیشینه و اهداف
سازمان ها با آگاهی از عصری که با تغییرات روز به روز دنیا مواجه است، باید دایما با فناوری و تغییرات فناوری همراه شده و آنها را برای بقا و دست یابی به بهترین نتایج ممکن اجرا کنند. یکی از این تغییرات فناوری تصمیم گیری برای پیاده سازی موک در حوزه یادگیری دیجیتالی آن هم در محیط کاری سازمان ها است که موضوع پیچیده ای به حساب می آید و آگاهی و اطلاع رسانی از اثربخشی خدمات آموزشی این نوع تکنولوژی به عنوان یکی از انواع نمودهای آموزش مجازی در انتخاب این راه بی نتیجه نیست؛ چرا که موک ها نقش مهمی را به عنوان یک استراتژی آموزشی بالقوه برای سازمان ها و شرکت ها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه داشته اند. ازاین رو، هدف از این پژوهش شناسایی کارکردهای فناورانه آموزشی موک ها برای کارکنان در محیط کار است.
روش هاپژوهش براساس نوع هدف بنیادی، و از نظر رویکرد پژوهشی کیفی از نوع سنتز پژوهی صورت گرفته است. جامعه آماری شامل اسناد و مدارک (کتاب ها، مقالات پژوهشی و مروری، پایان نامه ها و منابع اینترنتی) است که به طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر وب فارسی (پایگاه استنادی جهان اسلام، مگ ایران، پایگاه اطلاعاتی نور (نورمگز)، موسسه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سیویلیکا، سیستم شبکه دانش باراکات، پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و پایگاه داده های وب لاتین (پروکویست، اشپرینگر، اسکوپوس، ساینس دایرکت، و هم چنین موتور جستجوی گوگل اسکالر) از 183منبع دریافتی با نمونه گیری به طریق معیاری (از سال موک شرکتی2014تا سال2022) 45 نمونه انتخاب شد که در نمونه 32 اشباع نظری مولفه ها حاصل شد. به منظور گردآوری داده ها از روش تحقیق کتابخانه ای و جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون که در تحقیقات کیفی کاربرد دارد، استفاده شده است. در انتها برای اعتباریابی مدل پیشنهادی تعداد 6 نفر از متخصصان در حوزه های مختلف چون برنامه ریزی درسی و آموزشی، تکنولوژی آموزشی و یادگیری الکترونیکی به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید و سپس پرسش نامه محقق ساخته اعتباریابی محتوایی مدل مفهومی برای آن ها ارسال شد و مدل نهایی پس از انجام اصلاحات مورد تایید قرار گرفت.
یافته هادر پژوهش حاضر براساس یافته ها در نهایت سه مولفه اصلی حاصل شد. دسته اول فرایند آموزشی با 6 زیرمولفه (هدف گذاری آموزشی دوره ها، محتواهای دوره های آموزشی، شیوه های یادگیری حرفه ای متنوع، فعالیت های آموزشی حرفه ای، منابع آموزشی دوره ها، ارزیابی عملکرد)، دسته دوم بخش حمایتی با 5 زیرمولفه (پوشش آموزشی کارکنان، پشتیبانی آموزشی، هزینه های آموزشی، برانگیزنده های آموزشی، قابلیت های روش آموزشی) و دسته سوم بخش عملیاتی با 3 زیرمولفه (حیطه های آموزشی، آموزش های تکمیلی مهارتی، ایجاد مهارت های نرم حرفه ای).
نتیجه گیریاین مطالعه پیامدهای احتمالی کارکردهای آموزشی موک در محیط کار را نشان داده است که ذی نفعان شامل سازمان ها، شرکت ها و کارکنان با اطمینان و با توجه بیشتر به این کارکردها می توانند آن را در سیستم آموزشی خود به کار گیرند چرا که به جرات می توان گفت هنوز اکثر سازمان ها در ایران از مزایای بالقوه آموزشی آن بی خبر هستند. در دنیایی که با پیشرفت سریع تکنولوژی آنلاین بودن چه از نظر شخصی و چه از نظر حرفه ای در سازمان ها از جمله کشورمان یک ضرورت محسوب می شود و انتظار می رود که نیروی کار امروزی بسیار ماهر باشند و پیوسته مهارت های خود را با معیارهای روز جهانی بهبود بخشند، و آنها می توانند این مهارت های جدید را از طریق یادگیری مادام العمر یعنی موک ها یک محیط دیجیتالی پیشرفته کسب کنند.
کلید واژگان: محیط کار, موک, خدمات آموزشی, مدیریت دانش, کارکنانBackground and ObjectivesWith an awareness of the era that entails the day-to-day changes, the organizations must constantly keep up with technology and technological changes and implement them to survive and achieve the best possible results. One of these changes is making decision about the implementation of massive open online courses (MOOCs) in digital learning area at the workplaces, which is regarded as a complicated issue. Awareness of and informing about the effectiveness of educational services of this type of technology, as one of the manifestations of virtual education, is not inconclusive in choosing this path due to the key role of MOOCs as a potential educational strategy in organizations and companies in developed and developing countries. The purpose of this research was thus to identify the technological pedagogical functions of MOOCs to employees in the workplace.
MethodsThis basic research was conducted using a qualitative research synthesis technique. The corpus included documents (books, research and review articles, dissertations and Internet resources) retrieved by searching the authentic Persian (Islamic World Citation Database (ISC), Magiran, Noor Database (Noormags), CIVILICA Institute for Humanities and Cultural Studies, Barakat Knowledge Network System, Iran Scientific Information Database (GANJ) and Iranian Research Institute for Information Science and Technology (IranDoc) and Latin web databases (ProQuest, Springer, Scopus, Science Direct, and also Google Scholar search engine) retrieved from 183 sources using a criterion sampling method (From corporate MOOCs 2014 to 2022). A total of 45 samples were selected. Theoretical saturation of themes was reached by the 32th sample. In order to collect data, the library research method was used. The collected data were then analyzed using a thematic analysis technique that is used in qualitative research studies. Finally, to validate the proposed model, a total of six experts in different fields, such as curriculum and educational planning, educational technology, and electronic learning were selected using a purposive sampling method. The researcher-made questionnaire for content validation of conceptual model was then sent for them. The final model was approved after modifications.
FindingsBased on the findings of this research, three main components were obtained. The first group was the educational process with six sub-components (Educational targeting of courses, Contents of training courses, Various professional learning methods, Professional educational activities, Educational resources of the courses, and performance evaluation); the second group was the supporting part with five sub-components (training coverage of staff, Educational support, Educational expenses, Educational stimuli, and capabilities of the educational method); and the third group was the operational part with three sub-components (Educational areas, Complementary skills training, and Creating professional soft skills).
ConclusionThis study showed the probable consequences of educational functions of MOOC in the workplace. The beneficiaries, including organizations, companies, and employees, can reliably employ these functions in their education system by paying more attention to them because it can be said that most organizations in Iran seem to be still unaware of its potential educational benefits. In a world where with the rapid development of technology, being online is considered a necessity both personally and professionally in Iranian organizations, and the today's workforce is expected to be highly skilled and to continuously improve their skills based on the today's global standards, they can acquire these new skills through life-long learning, i.e. MOOCs, in an advanced digital environment.
Keywords: Workplace, Mooc, Training Services, knowledge management, . Employees -
در دنیای فناور محور امروزی عموما در حوزه های کاربردی مختلف همواره با پردازش حجم عظیمی از داده ها، به عنوان یک چالش اساسی روبرو هستیم. لذا، برای چنین پردازش های حجیمی به ابزارهای کشف دانش نیاز داریم. داده کاوی به عنوان یک توانایی پیشرفته در تحلیل داده و کشف دانش مورد استفاده قرار می گیرد. داده کاوی عبارت است از فرآیند اکتشاف الگو و روندهای منظم و پنهان در داده های بزرگ و توزیع شده، با استفاده از مجموعه وسیعی از الگوریتم های مبتنی بر علوم ریاضی و آمار. به طور کلی داده کاوی را می توان نتیجه سیر تکاملی طبیعی فناوری اطلاعات دانست که این سیر نشات گرفته از تکامل صنعت پایگاه داده است. اصلی ترین علت بوجود آمدن علم داده کاوی در دسترس بودن حجم وسیعی از داده ها و نیاز شدید به استخراج دانش و اطلاعات مفید از این داده ها بوده است. به دلیل اهمیت این موضوع، در این مقاله به بررسی اجمالی ابعاد مهم مساله داده کاوی شامل اهداف، کاربردهای نوین داده کاوی در حوزه صنعت و تجارت، مدل ها و ابزارهای مرتبط پرداختیم.
کلید واژگان: داده کاوی, مدیریت دانش, پردازش توزیعی, پایگاه داده, فناوری اطلاعاتIn today's technology-oriented world, we are always faced with the processing of a huge amount of data as a major challenge in various fields of application. Therefore, we need knowledge discovery tools for such massive processing. Data mining is used as an advanced capability in data analysis and knowledge discovery. Data mining is the process of discovering patterns and regular and hidden trends in large and distributed data, using a wide set of algorithms based on mathematical and statistical sciences. In general, data mining can be considered the result of the natural evolution of information technology, which originated from the evolution of the database industry. The main reason for the emergence of data mining science has been the availability of a large amount of data and the strong need to extract useful knowledge and information from these data. Due to the importance of this issue, in this article we reviewed the important aspects of the data mining problem including goals, applications, models and related tools.
Keywords: Data Mining, Knowledge Management, Distributed Processing, database, Informaion Technology -
مدیریت پسماند به مجموعه فعالیت ها و اقدامات لازم برای ساماندهی پسماندها از مبدا آن تا دفع نهایی گفته می شود. این فرایند علاوه بر موارد دیگر، جمع آوری، حمل ونقل، تصفیه و دفع زباله ها را نیز با نظارت و تنظیم و همچنین، چارچوب های قانونی و نظارتی مربوط به مدیریت پسماند دارای راهنمایی های مربوط به بازیافت را در بر می گیرد. از سوی دیگر، شیوه های مدیریت پسماند بین کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، مناطق شهری، مناطق روستایی، بخش های مسکونی و صنعتی یکنواخت نیست. توجه به این تفاوت ها تنها از طریق به کارگیری یک نظام مدیریت دانش قابل انجام است. با توجه به پیچیدگی این فرایند و چندگانگی نقش ها و قواعد فرایندی، کاربست فناوری های نوین اجتناب ناپذیر است. بسیاری از محققان و صنعتگران در تلاش اند تا راه حلی هوشمندانه تر برای مدیریت آلودگی زباله ها ایجاد کنند. در این مقاله، مدیریت هوشمند پسماند بر پایه اینترنت اشیاء به عنوان یک مفهوم زیربنایی مورد توجه قرار گرفته و تبیین شده است. همچنین، زیرساخت های شهر هوشمند و مسیر دستیابی به شهر دانش مورد تحلیل قرار گرفته است.
کلید واژگان: مدیریت دانش, شهر هوشمند, اینترنت اشیاء, مدیریت پسماند, زیرساخت شهر دانشWaste management refers to the set of activities and measures necessary to organize waste from its source to final disposal. This process includes, among other things, the collection, transportation, treatment and disposal of waste with monitoring and regulation, as well as legal and regulatory frameworks related to waste management with recycling guidelines. On the other hand, waste management practices are not uniform between developed and developing countries, urban areas, rural areas, residential and industrial sectors. Paying attention to these differences can only be done through the use of a knowledge management system, and due to the complexity of this process and the multiplicity of roles and procedural rules, the use of new technologies is inevitable. Many researchers and industries are trying to find a solution to find a smarter way to manage waste pollution. In this article, intelligent waste management based on the Internet of Things is considered and explained as an underlying concept. In addition, the infrastructure of the smart city and the path to achieve the city of knowledge have been analyzed.
Keywords: Knowledge Management, Smart City, Internet Of Things, Waste Management, Knowledge City Infrastructure -
پیشینه و اهداف
بخش کشاورزی از جمله بخش های مهم اقتصادی و اجتماعی کشور است که برای پیشبرد هدف های خود در راستای توسعه کشاورزی و روستایی نیازمند داشتن مدیریت مناسب است. بررسی مدیریت دانش و چابکی سازمانی دو راهکار مهم در مسیر مدیریت سازمان هاست. مدیریت دانش به تلاش هایی اشاره دارد که به طور نظام مند برای تقویت فرهنگ یادگیری مستمر و تسهیم دانش در سازمان صورت می گیرد و شامل مولفه های کسب، ذخیره، انتقال و کاربرد دانش است. چابکی سازمانی نیز شامل مولفه های توانایی ایجاد تغییر، انعطاف پذیری، پاسخگویی، همکاری، آموزش و یادگیری در سازمان است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت دانش با چابکی سازمانی در سازمان جهاد کشاورزی استان تهران می باشد
روش هااین تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 450 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی استان تهران بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران 207 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه استاندارد است که از سه بخش تشکیل شده است: 1- مشخصات بیوگرافی پاسخگویان، 2- سوالات مربوط به چابکی سازمانی با تعداد 27 گویه و 3- سوالات مدیریت دانش با 23 گویه. منبع پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش لاوسن (2003) با 23 گویه و 4 متغیر شامل: کسب دانش با 4 سوال، انتقال دانش با 6 سوال، ذخیره دانش با 6 سوال، و کاربرد دانش با 7 سوال می باشد که بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت به بررسی اثر مدیریت دانش می پردازد. پرسش نامه چابکی سازمانی این پژوهش مربوط ژانگ (2012) است که دارای 27 گویه و4 متغیر شامل: سرعت با 7 سوال، پاسخگویی 6 سوال، انعطاف پذیری با 7سوال، شایستگی با 7 سوال و بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت سنجیده می شوند. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس انجام شد. متغیرهای اصلی این تحقیق شامل چابکی سازمانی، مدیریت دانش و متغیرهای فردی بودند.
یافته هانتایج تحقیق نشان داد که بین چابکی سازمانی و مدیریت دانش رابطه معناداری وجود دارد و از میان مولفه های چابکی سازمانی، مولفه «توانایی ایجاد تغییر»، «انعطاف پذیری» و «توانایی پاسخگویی» به ترتیب از مهم ترین تبیین کننده ها بوده و نقش مهمی در این زمینه ایفا می کنند. نتایج در خصوص مولفه مدیریت دانش نیز نشان داد که «کاربرد دانش» با ضریب تاثیر 902/0 بیشترین تاثیر را در تبیین متغیر وابسته مدیریت دانش داشته است. پس از آن به ترتیب مولفه «انتقال دانش»، «کسب دانش»، و «ذخیره دانش» با ضرایب 894/0، 720/0 و 474/0 در رتبه های بعدی قرار گرفتند و این ارتباط مثبت و معنی دار است.
نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش چابکی سازمانی مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی استان تهران نیز افزایش می یابد و بالعکس. یعنی با افزایش هرکدام از مولفه های مدیریت دانش، مولفه های چابکی سازمانی نیز افزایش می یابد و سازمان به همان نسبت چابک تر خواهد شد. با توجه به اینکه مهم ترین بعد چابکی سازمانی در این تحقیق «توانایی ایجاد تغییر» بود لذا یک سازمان چابک باید توانایی شناسایی و ایجاد تغییرات در محیط سازمانی را داشته باشد. علاوه بر این، مدیریت نیز خود باید به دنبال تغییر بوده و از آن استقبال کند. در همین راستا، استفاده از برنامه های آموزشی فنون مدیریت تغییر در جهت تحقق چابکی سازمانی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: چابکی سازمانی, مدیریت دانش, سازمان جهاد کشاورزی, سازمان و مدیریتBackground and ObjectivesThe agricultural sector is one of the most important economic and social sectors of the country that needs proper management to achieve the goals of agricultural and rural development. Knowledge management (KM) and organizational agility (OA) are two important strategies in managing organizations. KM refers to resources that are systematically designed to foster the most effective learning and lifelong learning in the organization and includes such components as acquisition, storage, transfer and application of knowledge. OA also includes such components as the ability to create change, flexibility, accountability, collaboration, training and learning in the organization. Therefore, the purpose of the present study was to investigate the relationship between KM and OA is in Agricultural Jihad Organization, Tehran branch.
MethodsThis research was an applied one in terms of its aims and survey in terms of its data collection procedures. The statistical population includes 450 agricultural Jihad staff. Out of these, 207 were selected and included in the sample using Cochran formula. The research instrument was a standard questionnaire that consisted of three parts: 1) biographical characteristics of the respondents, 2) questions related to organizational agility, 3) questions related to knowledge management. The instrument for assessing knowledge management was used with 23 items and 4 variables including: knowledge acquisition with 4 questions, knowledge transfer with 6 questions, knowledge storage with 6 questions, and application of knowledge with 7 questions; all items were anchored on a five-point Likert scale. The organizational agility questionnaire was used by Zhang (2012), with 27 items and 4 variables including: quickness with 7 questions, responsiveness with 6 questions, flexibility with 7 questions, competency with 7 questions; all items were anchored on a five-point Likert scale. Statistical analysis was performed using SPSS software and Smart PLS. The main variables of this study included organizational agility, knowledge management and individual variables.
FindingsThe results showed that there was a significant relationship between organizational agility and knowledge management, and among the components of organizational agility, the component of "ability to create change", "flexibility" and "ability to respond" were the most important determinants and played an important role in this regard. The results about knowledge management components showed that "knowledge application" by an effect coefficient of 0.902 had the highest impact on dependent variable of KM. The items including "knowledge transfer", "knowledge acquisition", and "knowledge storage" were other important components by coefficients of 0.894, 0.720, and 0.474, respectively.
ConclusionThe results of this study showed that there was a positive and significant relationship between organizational agility and knowledge management in Agricultural Jihad Organization, Tehran branch. This means that increasing each component of organizational agility leads to an increase in knowledge management vice versa. Given that the most important dimension of organizational agility in this study was "ability to make a change", an agile organization would be able to identify and make changes in the organizational environment. In this regard, it is recommended to use educational programs to change management techniques in order to achieve organizational mobility.
Keywords: Organizational Agility (OA), Knowledge Management (KM), Agricultural Jihad Organization, Organizational Mangement -
در دهه های اخیر، دانش به عنوان یکی از مهم ترین، حیاتی ترین و استراتژیک ترین منابع سازمانی شناخته شده که ایجاد، اشتراک گذاری و به کار گیری موثر آن موجب افزایش نوآوری، کاهش هزینه ها، بهبود در تصمیم گیری ها و ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان ها می شود. مدیریت دانش به تمامی تلاش ها جهت دست یابی و استفاده هرچه بیشتر از منابع دانش اطلاق می شود. پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش، بستگی به انتخاب بهترین فرآیندها و تعیین استراتژی مناسب پیاده سازی دارد. هدف از این پژوهش، ارایه سیستم فازی برای تعیین استراتژی پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان با توجه به فرآیندهای اولویت بندی شده موثر بر مدیریت دانش سازمان است. اساس راهکار پیشنهاد شده بر مبنای همراستایی فرآیندها و استراتژی های مدیریت دانش جهت تعیین استراتژی مناسب برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان می باشد. با توجه به اینکه مقادیر برخی فاکتورهای موثر بر تدوین استراتژی مدیریت دانش سازمان کیفی است ، در این پژوهش برای مدلسازی ارتباطات میان فاکتورهای وابستگی و فرآیندهای مدیریت دانش از یک سو و همچنین مدلسازی چارچوب همراستایی فرآیندها و استراتژی های مدیریت دانش از سوی دیگر، دو سیستم فازی نوع اول مبتنی بر قانون ارایه شده است که سیستم تعیین استراتژی بر اساس خروجی های سیستم اول کار می کند. مقایسه نتایج بدست آمده در مقاله حاضر با نتایج پژوهش های پیشین مشخص می کند که روش پیشنهاد شده در مقاله، ضمن بررسی وضعیت فاکتورهای وابستگی و تعیین اولویت بندی دقیق تری از فرآیندهای مدیریت دانش، استراتژی مناسب جهت پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان را مشخص کند.کلید واژگان: مدیریت دانش, سیستم فازی مبتنی بر قانون, استراتژی مدیریت دانش, فرآیندهای مدیریت دانش, فاکتورهای مدیریت دانشKnowledge is recognized as one of the most important, vital and strategic organizational resources that it's creation, sharing and efficient use increases innovation, reduces costs, improves decision making and creates a sustainable competitive advantage for organizations. Knowledge management (KM) refers to all efforts to the access and use of knowledge resources as much as possible. Successful implementation of knowledge management depends on determining the appropriate KM implementation strategy. The aim of this paper is to design a rule-based fuzzy logic system for determining the appropriate strategy for implementing KM through prioritizing the knowledge management processes (KMP). In this research, two type-1 rule-based fuzzy systems are designed to model the relationships between dependency factors and knowledge management processes as well as to model the alignment framework of knowledge management processes and strategies. Comparison of the obtained results with the results of previous researches shows that the method proposed in this article, in addition to a more detailed evaluation of the dependency factors and more accurate prioritization of knowledge management processes, can also determine the appropriate strategy for implementing knowledge management in the organization.Keywords: Knowledge Management, fuzzy rule-based system, knowledge management strategy, knowledge management process (KMP), knowledge management factors
-
با توجه به اینکه امروزه سازمان های عمرانی دارای نقش استراتژیکی در بهره وری و توسعه اقتصاد جهانی هستند، اهمیت دانش و مدیریت آن در این سازمان ها امری حیاتی به نظر می رسد. در این پژوهش از شرکت ساختمانی و تاسیساتی آثارطوس به عنوان مورد مطالعاتی استفاده شده است. ابزار این پژوهش پرسشنامه استاندارد لیکرت 5 گزینه ای بوده که از روایی و پایایی مناسبی برخوردار می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. پس از مقایسه مدلهای مدیریت دانش با یکدیگر، مدل مدیریت دانش ادل و گراسیون به عنوان الگوی مناسب برای استفاده در این سازمان ها انتخاب گردید. همچنین با بررسی تاثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر خلق دانش با توجه به نتایج آماری مشخص گردید که در شرکت مورد مطالعه، فرهنگ سازمانی و فناوری اطلاعات بر روی خلق دانش تاثیر مثبت داشته اند اما منابع انسانی بر روی خلق دانش تاثیر معناداری نداشته است. در ادامه نیز با بررسی عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی سیستم مدیریت دانش و اولویتبندی آنها با توجه به پرسشنامه توزیع شده مشخص گردید که عوامل کلیدی و اولویتبندی آن ها به ترتیب اهداف و راهبردها، فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی و منابع انسانی می باشند. با توجه به نقش غیرقابل انکار منابع انسانی در خلق و یا کسب دانش، جهت فعال نمودن و تهییج کارکنان در خلق دانش، به مدیریت شرکت مورد مطالعه توصیه شد به ابزارهایی نظیر پاداشدهی و مدنظر قرار دادن نقش کارکنان در خلق دانش به عنوان معیاری در مدیریت عملکرد کارکنان، توجه نمایند.
کلید واژگان: دانش, مدیریت دانش, مدل های مدیریت دانش, سازمان های عمرانی -
پیشینه و اهداف:
پردازش ابری انواع نرم افزار ضروری و خدمات سخت افزار (به عنوان مثال، برنامه های کاربردی، ذخیره سازی، قدرت پردازش، سرور مجازی) را در رسانه وب (به عنوان مثال، ابر) بر روی ساختار قیمت پرداخت تدریجی، ارایه می کند، در نتیجه مقیاس پذیری و رفع نیاز به سرمایه گذاری های بزرگ در سخت افزارهای گران قیمت و پروانه های نرم افزار و ارایه مزایا، هزینه ای قابل توجه به سازمان ها را ارایه می کند. ارتقاء مداوم نرم افزار ها و سخت افزار ها به شیوه ای رایج (و گران) در بسیاری از سازمان ها تبدیل شده است. این وضعیت به احتمال زیاد در وضعیت فعلی اقتصادی پس از سقوط نزدیک سیستم های مالی جهان بدتر خواهد شد. پردازش ابری می تواند برای بسیاری از این سازمان ها فرصت ادامه استفاده از تحولات جدید در فن آوری های IT باهزینه های مقرون به صرفه ارایه کند. انواع مختلف سازمان ها، در جهان به طور فزاینده ای پویا زندگی می کنند. بخش عمده ای از این پویایی از تحولات و نوآوری در فن آوری، به ویژه فن آوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) ایجاد می شود. هدف این مقاله یک بررسی روی ابتکارات مدیریت دانش در عصر پردازش ابری به منظور شناسایی وضعیت فرارو و همچنین تحقیقات آینده می باشد، جنبه هایی مانند اهداف، انواع دانش و تکنولوژی ها بررسی می شود.
روش ها:
پس از مطالعات نگاشتی در 4 پایگاه آی تریپل ای، کتابخانه دیجیتالی ای ام سی، اسپرینگرلینک و ساینس دایرکت 9 مطالعه در مورد ابتکارات مدیریت دانش در عصر پردازش ابری شناسایی کردیم که به منظور استخراج اطلاعات مربوطه در مجموعه ای از سوالات تحقیق بررسی شده اند. اگر چه تنها چند مطالعه پیدا شده بود که ابتکارات مدیریت دانش در عصر پردازش ابری را نشان دهد، اما مطالعات افزایش علاقه به این موضوع در سال های اخیر را نشان می دهد. از نقطه نظر مدیریت دانش، بیشتر مطالعات در مورد جنبه های مربوط به ارایه مسایل ابری و ارایه نرم افزار های جدید تحت وب برای مدیریت دانش با استفاده از یک سیستم مدیریت دانش بحث می کنند.
یافته هانتایج نشان می دهد که مدیریت دانش به عنوان یک استراتژی مهم برای افزایش اثربخشی، و هم چنین برای بهبود انتخاب و استفاده از تکنیک های مناسب و روش ها در مسایل ابری اشاره می کند. از سوی دیگر، عدم کفایت سیستم های مدیریت دانش موجود به عنوان بزرگترین مشکل مربوط به اجرای مدیریت دانش در عصر پردازش ابری ذکر شده.
نتیجه گیریدر این مقاله، ما نگاشت سیستماتیک در مدیریت دانش در پردازش ابر ارایه دادیم. 9 سوال پژوهشی تعریف شدند و به بررسی جنبه های زیر پرداختند. 1) توزیع مطالعات انتخاب شده در طول سال 2) تمرکز پژوهش از منظر پردازش ابر 3) تمرکز پژوهشی از دیدگاه مدیریت دانش 4) نوع پژوهش 5) مشکلات گزارش شده 6) اهداف به کار گرفتن مدیریت دانش در پردازش ابر.7) انواع دانش معمولا مدیریت شده در زمینه پردازش ابر 8) فن آوری اطلاعات استفاده شده در مدیریت دانش در پردازش ابر 9) نتیجه گیری اصلی (مزایا و مشکلات) گزارش شده در اجرای مدیریت دانش. مدیریت دانش در پردازش ابر برای بودن یک حوزه پژوهشی بسیار متعهد و امیدوارکننده نشان داده شده است. چراکه مدیریت دانش به بررسی دانش در سازمان در جهات مختلف کمک می کند ،همان طورکه به وسیله این نگاشت سیستماتیک نشان داده شد. بخش اصلی از این کار آشکار ساختن برخی از جنبه های مرتبط با به کارگیری مدیریت دانش در پردازش ابر، به منظور تحقیقات آینده در این حوزه است.
کلید واژگان: مدیریت دانش, پردازش ابری, مطالعات نگاشتی, فرایند پردازش دانشBackground and ObjectiveCloud processing provide services based on gradual price structure for essential software and hardware services (e.g., applications, storage, processing power, virtual server) in web media (e.g., cloud). As a result of scalability and eliminating the need for large investments in expensive hardware and software licenses, and offering benefits, it offers significant costs to organizations. Continuous software and hardware upgrades have become commonplace (and expensive) in many organizations. This situation is likely to worsen in the current economic situation after the imminent collapse of the world's financial systems. Cloud computing can provide the opportunity for many of these organizations to continue to take advantage of new developments in IT technologies at affordable cost. Different organizations in the world are increasingly dynamic. A major part of this situation is the result of developments and innovations in technology, particularly Information and Communication Technology (ICT). The objective of the present study is to investigate knowledge management initiatives in the cloud processing era to identify the current situation as well as future research. Different dimensions such as objectives, different types of knowledge and technologies will be investigated.
MethodsAfter mapping studies at 4 databases of IEEE, AMC digital library, SpringerLink, and Science Direct, 9 articles were identified about knowledge management initiatives at the cloud processing era and in order to extract the related information, they were investigated within a set of questions. Although only a few studies were found that indicated knowledge management initiatives at the cloud processing era, studies show increasing interest in this topic in recent years. From the perspective of knowledge management, most of studies on the dimensions related to presenting cloud issues and new web-based software for knowledge management discuss the utilization of knowledge management system.
FindingsThe results show that knowledge management is an important strategy to increase effectiveness, promote choices, and use suitable techniques and methods in cloud issues. On the other hand, inadequacy of the existing knowledge management systems is referred as the biggest problem related to knowledge management implementation in the era of cloud processing.
ConclusionIn this paper, a systematic mapping of knowledge management in cloud computing was provided. Nine research questions were defined and examined the following aspects. 1) Distribution of selected studies throughout the year; 2) Research focus from the perspective of cloud processing; 3) Research focus from the perspective of knowledge management; 4) Type of research; 5) Reported problems; 6) Objectives of applying knowledge management in cloud processing; 7) Types of knowledge commonly managed in background of cloud processing; 8) Information technology used in knowledge management in cloud processing; and 9) Main conclusion (advantages and problems) reported in the implementation of knowledge management. Knowledge management in cloud processing has been shown to be a very committed and promising field of research. Knowledge management helps to examine knowledge in the organization in different ways, as shown by this systematic mapping. The main part of this work is to reveal some aspects related to the application of knowledge management in cloud processing for future research in this field.
Keywords: knowledge management, cloud computing, mapping studies, process knowledge processing -
پیشینه و اهداف
جامعه در سطح کلان شامل انواع صنایع و سازمان هاست که هر یک به نوبه خود به سمت دانش بنیان شدن در حرکت هستند زیرا عدم تطابق با تحولات جهانی به منزله فناست. پس باید سازمان ها انعطاف لازم برای تغییر ساختار، اهداف، استراتژی ها و چشم انداز خود داشته باشند. یکی از ابزارهای مورد استفاده برای ایجاد سازمان دانش بنیان، ایجاد فرایند خلق دانش سازمانی برای کسب مزیت رقابتی است. در سطح سازمان دانش کارکنان نقش تعیین کننده داشته و به تبع آن در سطح جامعه دانش افراد و سازمان ها مدنظر خواهد بود. پس لازم است مدیریت دانش و به طور خاص خلق دانش در سطح ملی مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا دانش خلق شده به صورت نظام مند در اختیار همه افراد و سازمان ها باشد و کل جامعه از آن منتفع شوند. امروزه کشورها برای توسعه و پیشرفت دانش نیازمند مدیریت منابع دانشی و به طور مشخص خلق دانش و نواوری در حوزه ملی هستند. ادبیات زیادی در حوزه خلق دانش سازمانی وجود دارد و مدل های مختلفی بدین منظور توسعه داده شده است؛ اما موضوع خلق دانش تاکنون در سطح سازمان و در مواردی فراسازمانی و در بین زیرمجموعه های داخلی یک سازمان اتفاق افتاده است و در حوزه خلق دانش در سطح ملی فعالیت های اندکی صورت پذیرفته است. آنچه به عنوان نوآوری این مقاله می توان به آن اشاره کرد این موضوع است که خلق دانش در سطح ملی با چه فرایندهایی تعریف می شود.
روش هابدین منظور پس از مرور ادبیات و تحلیل شکاف مطالعاتی، با استفاده از روش دلفی و نظرسنجی از خبرگان به شناسایی فرایندهای ممکن در خلق دانش ملی پرداخته شده است. پنل خبرگان شامل 7 تن از اساتید و متخصصان حوزه مدیریت دانش است که به صورت نظری و تجربی با این مفهوم آشنا هستند.
یافته هانتایج حاصل از تکنیک دلفی نشان می دهد که فرایندهای اجتماعی سازی، بیرونی سازی، ترکیب، فرهنگ سازی، کاربرد و درونی سازی را می توان بعنوان فرایندهای خلق دانش در سطح ملی نام برد. با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری مشخص شد که فرایندهای اجتماعی سازی، بیرونی سازی و درونی سازی در سطح 1، فرایندهای فرهنگ سازی و ترکیب در سطح دوم و فرایند کاربرد در سطح سوم مدل قرار دارند.
نتیجه گیرینتایج حاصل از مدل خلق دانش ملی حاکی از این است که اجتماعی سازی، بیرونی سازی و درونی سازی سنگ بنای الگوی خلق دانش ملی هستند. این بدان معنا است که برای پیاده سازی موفق خلق دانش در سطح ملی، باید پیش از هر چیز روی این موارد سرمایه گذاری کرد. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل نهایی ترسیمی با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری نیز به وضوح مشاهده می شود، که فرایندهای ترکیب و فرهنگ سازی ابعادی مستقل بوده و برنامه ریزی برای ترکیب دانش در میان سازمان های مختلف و نیز برنامه ریزی برای فرهنگ سازی در سطح سازمان ها برای پذیرش و اعمال دانش جدید در سطح سازمان ها مستقل از دیگر فرایندها قابل انجام است. باید این نکته را یادآوری کرد که شناسایی و سطح بندی سازه های فرایند خلق دانش ملی، مبتنی بر مبانی نظری موضوع و دریافت آرا و نظرات خبرگان دانشگاهی و تجربی محدودی به سرانجام رسیده است. از این رو، زمینه تحقیقاتی که می تواند در پژوهش های آینده مورد استفاده قرار گیرد، به کارگیری روش تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پژوهش پیش رو است تا اعتبار مدل به دست آمده بررسی شود.
کلید واژگان: تکنیک دلفی, خلق دانش سازمانی, خلق دانش ملی, مدلسازی ساختاری تفسیری, مدیریت دانشBackground and ObjectivesAt the macro level, society includes a variety of industries and organizations, each of which in turn is moving toward becoming a foundational science because incompatibility with global developments leads to failure. So organizations need to have the flexibility to change their structure, goals, strategies, and vision. One of the tools used to create a knowledge-based organization is to create the process of knowledge creation to gain a competitive advantage. As a result creation of the concept of the process of creating national knowledge will is not out of the reach. Today, countries need management of knowledge resources and, in particular, the knowledge creation for knowledge development. There are lots of studies in the field of organizational knowledge creation and so various models have been developed for this purpose. But, the important point is that the creation of knowledge has so far been at the organizational level and in some cases cross-organization and among the subset of a parent organization. The innovation of this article is identifying the process of knowledge creation at the national level.
MethodsFor this purpose, based on the literature review and analyzing the research gap, using the Delphi method and a survey of experts, possible processes at the national knowledge creation has been addressed. The panel of experts includes seven professors and experts in the field of knowledge management, who are both theoretically and experimentally familiar with this concept.
FindingsThe results of Delphi technique show that the processes of socialization, externalization, combination, culture creation, application, and internalization can be referred to as the processes of national knowledge creation. Using interpretive structural modeling, it was revealed that the processes of socialization, internalization and externalization are at level 1, the processes of culture and combination are in the second level and the process of application is at the third level of the model.
ConclusionThe results of the National Knowledge Creation Model indicate that socialization, externalization, and internalization are the cornerstones of the model. This means that in order to successfully implement the creation of knowledge at the national level, one must first invest in these issues. According to the results obtained it is clearly seen that the processes of combination and culture making are independent dimensions and planning for combining knowledge among different organizations and organizational programming for culture building at organizational level can be done independent of other processes. It should be noted that the identification of the structures of the process of creating the national knowledge process has been achieved based on theoretical foundations and receiving the opinions and of a limited number of academic and experimental experts. Therefore, the scope for future research is the application of factor analysis method, path analysis and structural equation modeling approach to test the research model to examine the validity of the obtained model.
Keywords: Delphi Technique, Interpretative Structural Modeling, knowledge management, National Knowledge Creation, Organizational Knowledge Creation -
فصلنامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، سال نهم شماره 1 (پیاپی 33، پاییز 1397)، صص 113 -127پژوهش حاضر کاربردی و با هدف بررسی نقش میانجی فناوری اطلاعات در تعیین وضعیت مدیریت دانش بر اساس مسئولیت پذیری اجتماعی بهورزان مراکز بهداشتی و به روش تحلیل مسیر بوده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را کلیه بهورزان شهرستان ارومیه تشکیل دادند. نمونه آماری 230 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه استاندارد مسئولیت اجتماعی کارول (1991) با ضریب آلفای کرونباخ 70/0، مدیریت دانش پژوهان (1387) با ضریب آلفای کرونباخ 79/0 و فناوری اطلاعات رهنورد آهن (1389) با ضریب آلفای کرونباخ 72/0 استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان دهنده برازندگی مدل مفهومی و تایید آن برای جامعه بهورزان ارومیه است. نتایج نشان داد اثر مستقیم متغیر مسئولیت اجتماعی بر فناوری اطلاعات (79/0) و با توجه به مقدار (25/7= t) در سطح 00/0 معنی دار است. اثر مستقیم فناوری اطلاعات بر مدیریت دانش (61/0) و با توجه به مقدار (36/4= t) در سطح 01/0 معنی دار است. اثر غیرمستقیم مسئولیت اجتماعی بر مدیریت دانش برابر با 48/0 و با توجه به (54/6= t) در سطح 00/0 معنی دار است. با توجه به اینکه این اثر غیرمستقیم از طریق فناوری اطلاعات انجام می گیرد، می توان گفت که این متغیر نقش واسطه ای را در میان مسئولیت اجتماعی و مدیریت دانش ایفا می کنند. بنابراین در سازمان های خدماتی افراد را در حین آموزش های ضمن خدمت مسئولیت پذیرتر بار آورند و فناوری اطلاعات را به آنها آموزش داده و مسئولیت به افراد واگذار کنند.کلید واژگان: فن آوری اطلاعات, مدیریت دانش, مسئولیت اجتماعی, آموزش بهورزیInformation and Communication Technology in Educational Sciences, Volume:9 Issue: 1, 2018, PP 113 -127The present research is an applied research aimed at investigating the role of information technology mediator in determining the status of knowledge management based on the social responsibility of health care providers in the health care centers and through path analysis. The population under study in this study was all kidneys in Urmia city. A sample of 230 people was selected using random access sampling method. To collect data, three standard questionnaires of Carole's social responsibility (1991) with Cronbach's alpha coefficient of 0.70, scholarship management (2008) with Cronbach's alpha coefficient of 0.79 and Iron information technology (2010) with Cronbach's alpha of 0.72 Is. Structural equation model is used for analysis. The results show the fitness of the conceptual model and its confirmation for the Orumieh Behvarz community. The results showed that the direct effect of social responsibility variable on information technology (0.79) and significance (t = 7.25) was significant at the level of 0.00. The direct effect of information technology on knowledge management (0.61) and significance (t = 4/36) is significant at the level of 0.01. The indirect effect of social responsibility on knowledge management is 0/48 and with respect to (t = 6/54) at the level of 0/00. Given this indirect effect through information technology, it can be said that this variable plays a mediating role among social responsibility and knowledge management. Therefore, in service organizations, individuals are more responsible at the time of in-service training, providing them with information technology and transferring responsibility to individuals.Keywords: Information Technology, Knowledge Management, social responsibility, health workers
-
هدفهدف از این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و اشتراک دانش درون و برون سازمانی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی شهر شیراز است.روش پژوهشپژوهش به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی شیراز (195 نفر) بوده که به علت محدودیت جامعه، نمونه گیری صورت نگرفت و تمامی این افراد به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزارSPSS16 و آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی و آزمون ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است.یافته های پژوهشدر مجموع، می توان چنین بیان نمود که از میان موارد بیان شده، تشویق به خلق و نوآوری، فرصت دهی برای بروز افکار نو، وجود محیط کاری امن و در نهایت، جو اعتماد همکاری بیشترین حد متوسط را به خود اختصاص داده بودند و حدود 12 درصد از پاسخ گویان فرهنگ سازمانی اشتراک دانش را مناسب و 48 درصد تا حدودی مناسب ارزیابی کردند.نتیجه گیریفرهنگ سازمانی با اشتراک دانش درون و برون سازمانی رابطه معنادار قطعی دارد.کلید واژگان: اشتراک دانش, کتابداران کتابخانه های عمومی شهر شیراز, فرهنگ سازمانی, مدیریت دانشPurposeThe purpose of this study is to investigate the relationship between organizational culture and knowledge sharing of inside and outside of the organization among the librarians of the public libraries of ShirazMetodologyThe research method is mixed (quantitative and qualitative) and using survey. The statistical population of the study included all librarians working in public libraries of Shiraz (195 persons) and sampling was not carried out due to population size limitation and all of them were considered as the statistical population. The analyzes were done using Amos Graphics, SPSS16, and descriptive and inferential statistics including frequency and Pearson correlation coefficient test .ResultsAccording to assessment of 12 percent of respondents, the status of organizational culture and the sharing of knowledge is appropriate and according to assessment of %48 is inappropriate.ConclusionOrganizational culture has a definitive meaningful relationship with the knowledge sharing of inside and outside of the organization.Keywords: Knowledge management, Knowledge sharing, Librarians of Shiraz public libraries, Organizational Culture
-
فصلنامه فن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی، سال هفتم شماره 4 (پیاپی 28، تابستان 1396)، صص 173 -184این پژوهش با هدف بررسی رابطه فن آوری اطلاعات با مزیت رقابتی و ظرفیت مدیریت دانش صورت گرفت. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل مدیران و متصدیان کامپیوتر اداره کل فرودگاه های استان مازندران به تعداد 130 نفر در سال 1396 بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 97 نفر تعیین شد و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام پذیرفت. جهت گردآوری داده ها از مقیاس های استاندارد هانگی و همکارن استفاده گردید. روایی محتوایی ابزار بررسی و تایید شد. ضریب پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای متغیر فن آوری اطلاعات 0/83، مزیت رقابتی 0/82 و ظرفیت مدیریت دانش 0/80 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که فن آوری اطلاعات با مزیت رقابتی و ظرفیت مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری دارد. هم چنین، رابطه بین مزیت رقابتی و ظرفیت مدیریت دانش نیز تایید گردید. تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز حاکی از وجود رابطه مثبت بین فن آوری اطلاعات با مزیت رقابتی و ظرفیت مدیریت دانش بود.کلید واژگان: فن آوری اطلاعات, مزیت رقابتی, مدیریت دانشInformation and Communication Technology in Educational Sciences, Volume:7 Issue: 4, 2017, PP 173 -184The purpose of this study was to investigate the relationship between information technology with competitive advantage and knowledge management capacity. The research method was applied and in terms of data collection method, it was descriptive and correlation. Statistical population was managers and computer operators of Mazandaran Province Airport in the year of 2017 (130 persons). According to Cochran formula sample size was calculated 97 persons. The sampling was done randomly. Data was collected by standard questionnaire (Hongyi et al., 2016), that its validity was confirmed by related experts. To assess the reliability of the questionnaire, Cronbach's alpha was calculated for information technology 0.83, competitive advantage 0.82 and knowledge management capacity 0.80. Data were analyzed by using Kolmogorov Smirnov test, Pearson correlation coefficient and Regression tests. The results showed that Information technology had a positive and significant relationship with competitive advantage and knowledge management capacity. Also the relationship between competitive advantage and knowledge management capacity had confirmed. Regression analysis also indicated a positive relationship between information technology with competitive advantage and knowledge management capacity.Keywords: Information Technology, competitive advantage, Knowledge Management
-
هدفدر این دوران توجه مدیران سازمان ها به مقوله هایی همچون دانش و خلاقیت بیشتر جلب شده است و در پی آن، انسان های دانشگرا نسبت به انسان های عملگرا اهمیت بیشتری پیدا کرده اند. از این رو این پژوهش سعی دارد به شناسایی نگرش کارمندان شرکت های پتروشیمی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی نسبت به کاربرد مدیریت دانش بپردازد.روشپژوهش حاضر از نوع کاربردی است و در اجرای آن از روش تحقیق پیمایشی - تحلیلی استفاده شده است. جامعه پژوهش را 11424 نفر از کارکنان 13 شرکت پتروشیمی منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی می باشد که بر اساس جدول مورگان 370 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و اساتید تائید گردید و برای تعیین پایایی آن از فرمول آلفای کرونباخ استفاده شد و پایایی آن 91/0 تعیین گردید. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آزمون های توصیفی (فراوانی، درصد میانگین، انحراف معیار) و آزمون های استنباطی(اسپیرمن، پیرسون، من ویت نی، کروسکال –والیس) در نرم افزار SPSS21 انجام شد.یافته هایافته های تحقیق حاکی از آن است که نگرش کارکنان نسبت به کاربرد مدیریت دانش مثبت است. همبستگی مثبت و معنا داری بین متغیر های جنس، سن، مدرک تحصیلی و سابقه خدمت با نگرش کارکنان وجود دارد. علاوه بر این بر اساس یافته ها تفاوت معنا درای بین این متغیرها و نگرش کارکنان نسبت به کار برد مدیریت دانش در سازمان وجود دارد.نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر برافزایش درک وجود دانش و مدیریت دانش در سازمان، تصمیم گیری های موثر و دقیق در سایه اشتراک دانش تاکید دارد.کلید واژگان: : مدیریت دانش, نگرش, نیروی انسانی, اشتراک دانش, شرکت های پتروشیمی منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبیPurposeIn this era of knowledge and creativity are likely to draw the attention of managers on issues and subsequently, Danshgra people are more important than pragmatic people. Thus, this study aims to identify the attitudes of staff of the South Pars Special Economic Energy Zone petrochemical companies to use their knowledge management..MethodologyA descriptive - survey. The population included 11,424 employees, 13 of South Pars Petrochemical Special Economic Zone, which according to Morgan as the sample size was 370 people. The data collection instrument was a questionnaire. Its validity was confirmed by experts and professors and Cronbach's alpha was used to determine its reliability and 0/91 reliability was determined. Data analysis using descriptive statistics (frequency, percentage, mean, standard deviation) and inferential (Spearman, Im Whitney, Kruskal -Valys) software was SPSS21.
Findings: The findings show that a positive attitude toward the application of knowledge management. And a significant positive correlation between gender, age, education and years of service with the attitude of the staff there. Moreover, based on the findings Mnadray difference between these variables and attitude toward applied knowledge management in the organization.ConclusionResults of this study was to understand the accretion of knowledge and knowledge management in the organization, effective and accurate decisions in the light emphasizes knowledge sharing.Keywords: Attitude, Human Resources, Knowledge management, Share knowledge, South Pars Special Economic Energy Zone petrochemical companies -
در این تحقیق عوامل زمینه ساز استقرار مدیریت دانش به صورت مطالعه موردی در شرکت مخابرات استان کرمانشاه طی انجام نظر سنجی های میدانی از کارکنان مربوطه مورد بررسی قرار گرفته است. پس از شناسایی عوامل زمینه ساز مدیریت دانش، رابطه بین هر یک از عوامل فرهنگ سازمانی، نظام فرآیندهای دانش نظام فناوری اطلاعات با مدیریت دانش ضمن استفاده از نتایج بدست آمده و با به کار گیری برنامه آماری SPSS مورد تجزیه تحلیل آماری قرا گرفته است. شرکت مخابرات استان کرمانشاه دارای تعداد 370 نفر بوده که از بین این جامعه، نمونه آماری مورد بررسی 77 نفر می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین نظام فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی، نظام فرآیندهای دانش با استقرار مدیریت دانش در حد قابل قبولی همبستگی وجود دارد که ضریب همبستگی (R) هر یک به ترتیب برابر 854/0، 915/0 و 812/0 می باشد. بین میزان تاثیر هر یک از متغیرهای نظام فرآیندهای دانش، فرهنگ سازمانی، نظام فناوری اطلاعات در استقرار مدیریت دانش در شرکت مخابرات استان کرمانشاه تفاوت وجود دارد، طوری که به ترتیب نظام فرآیندهای دانش، نظام فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی دراستقرار مدیریت دانش در رتبه اول، دوم و سوم قرار دارند.کلید واژگان: مدیریت دانش, فرآیندهای دانش, فرهنگ سازمانی, نظام فناوری اطلاعاتThe required factors have been investigated to apply knowledge management by carrying out the field study using staff opinions of Kermanshah Telecommunication Company in this research. After indicating the required factors of applying knowledge management, relationship between each factor of knowledge process system, organizational culture and information technology system with the knowledge management have been analyzed statistically by the obtained results using SPSS program. Kermanshah Telecommunication Company has a population of 370 staff that a sample of 77 staff has been used. It has been found that there are acceptable correlation between knowledge process system, organizational culture and information technology system with the knowledge management which correlation coefficient (R) of each relationship is 0.854, 0.915 and 0.812 respectively. There are some different between the effects of knowledge process system, organizational culture and information technology system on the applying knowledge management as the effects knowledge process system, information technology system and organizational culture are in the fist, second and third step respectively.Keywords: knowledge management, knowledge processes, organizational culture, IT system
-
هدفپژوهش حاضر از یک سو به دنبال تعیین میزان تسهیم دانش و سطوح خلاقیت و نوآوری و از سوی دیگر در پی نمایاندن رابطه تسهیم دانش با خلاقیت و نوآوری است.روشپژوهش حاضر، از نوع کاربردی و به روش پیمایشی- همبستگی است. جامعه پژوهش را 80 نفر از کتابداران کتابخانه های سه دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات و دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل می دهند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسونو آزمون اف وتی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند.یافته هایافته های پژوهش نشان دهنده آن است که میزان تسهیم دانش، خلاقیت و نوآوری در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی، آزاد و علوم پزشکی در سطح مطلوبی قرار ندارد. همچنین بین تسهیم دانش و خلاقیت همبستگی معناداری وجود ندارد اما بین متغیرهای تسهیم دانش و نوآوری همبستگی معناداری وجود دارد.نتیجه گیریبین تسهیم دانش و خلاقیت همبستگی معناداری وجود ندارد؛ بدین معنی که هر نوع تغییری که در اشتراک دانش در کتابخانه ها صورت گیرد الزاما این گونه نیست که تغییر در خلاقیت کتابداران را به همراه داشته باشد. علاوه بر این، بین تسهیم دانش و نوآوری محیطی، نوآوری فردی، نوآوری فرد- بازخورد نیز همبستگی معناداری وجود ندارد؛ بدین معنی که کم و زیادشدن اشتراک دانش و تجربه، کم و زیادشدن نوآوری محیطی، نوآوری فردی، نوآوری فرد- بازخورد را در پی نخواهد داشت؛ اما تسهیم دانش با نوآوری رهبری، نوآوری بازخورد- محیط و به طور کلی نوآوری، همبستگی مثبتی دارد؛ بدین معنی که هر اندازه که اشتراک دانش و تجربه بیشتر شود، به سبب آن نوآوری رهبری و نوآوری بازخورد- محیط هم بیشتر می شود و بالعکس.کلید واژگان: تسهیم دانش, خلاقیت, نوآوری, مدیریت دانش, کتابخانه های دانشگاهی, کتابدارانPurposeThe study from direction is sought to determine the level of knowledge sharing and creativity and innovation and On the other hand seeks to illustrate the relationship between knowledge sharing with creativity and innovation.MethodologyThis applied research is carried out using survey method. The research population of 80 people from librarians of three university Tarbiat Modares , Islamic Azad of Science and Research Branch and Tehran of Medical Sciences. The data using descriptive and inferential statistics, including Pearson correlation coefficient, the F and T tests were analyzed.
Findings: These research findings indicate that is not desirable knowledge sharing, creativity and innovation in central library state university, Islamic Azad Medical Sciences; In addition, there was no significant correlation between knowledge sharing and creativity. however, the variables of knowledge sharing and innovation is a significant relationship.ConclusionThere was no significant correlation between knowledge sharing and creativity; Means that any changes in the knowledge sharing take place in libraries, it is not necessarily associated with a change in the creative librarian. In addition, the knowledge sharing with environmental innovation, personal innovation, feedback-individual innovation there is no significant correlation; Means that the low and the high knowledge sharing and experience will not follow the low and the high environmental innovation, individual innovation, feedback-individual innovation; The low and the high knowledge sharing and experience, more or less peripheral to innovation, personal innovation, feedback-person innovation. However, knowledge sharing has a positive correlation with leadership innovation, feedback- environment innovation and general innovationKeywords: knowledge sharing, creativity, innovation, knowledge management, University Libraries, Library -
هدفهدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین هوش فرهنگی و هر یک از ابعاد آن با مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی استان خوزستاناست.روشاین پژوهش یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی کتابداران کتابخانه های عمومی استان خوزستان (جمعا230 نفر) است که از این تعداد، بر اساس جدول کرجسی- مورگان یک نمونه ی 145 نفری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. به منظور سنجش هر یک از متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ی جداگانه ای استفاده شده است. برای سنجش هوش فرهنگی از پرسشنامه ی چهار عاملی ون داین و انگ (Van Dyne & Ang، 2004) استفاده شد. ابزار اندازه گیری مدیریت دانش پرسشنامه ای است که سوالات آن از پرسشنامه ی موجود در پژوهش خرقانی و سلسله (1385) با تغییرانی به منظور برآوردن اهداف این پژوهش استخراج شده است. به منظور بررسی سوالات این پژوهش از روش رگرسیون ساده و چندگانه و هم چنین ضرایب همبستگی پیرسون استفاده شد.یافته هابر اساس یافته های این پژوهش بین هوش فرهنگی و مدیریت دانش رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد. هم چنین از میان ابعاد هوش فرهنگی (شناختی، فراشناختی، انگیزشی و رفتاری) دو بعد فراشناختی و شناختی با مدیریت دانش رابطه ی مثبت و معنی دار دارند.نتیجه گیریتوجه به هوش فرهنگی و تقویت آن در سازمان های گوناگون می تواند گامی در راستای بهبود روابط بین فردی و تسهیل هر یک از فرایندهای مدیریت دانش باشد.
کلید واژگان: خوزستان, کتابداران کتابخانه های عمومی, مدیریت دانش, هوش فرهنگیPurposeThis study aimed to investigate the relationship between cultural intelligence and knowledge management in public libraries of the Khuzestan province.MethodThis study was conducted by descriptive survey method. The research population consists of librarians in public libraries in Khuzestan that were 230 totally and sample of 145 librarians were determined based on Krejcie-Morgan table by stratified random sampling method. In order to measure each of the variables, a separate questionnaire was used. To measure cultural intelligence four factors Vndayn and stigma (Van Dyne & Ang, 2004) questionnaire was used. Knowledge management instrument is a questionnaire that extracted from the questionnaire of Khargani and Selseleh research (1385) with some changes to meet the objectives of this study. To investigate the questions, simple and multiple regression and Pearson correlation coefficients were used.FindingsThe findings showed a positive correlation between cultural intelligence and knowledge management. Meanwhile, of cultural intelligence dimensions (cognitive, meta-cognitive, motivational and behavioral), two dimensions of meta cognitive and cognitive had positive and significant relationship with knowledge management.ConclusionDue to the cultural intelligence and strengthened it in various organizations can step in order to improve interpersonal relationships and facilitate knowledge management processeKeywords: Khuzestan, Public libraries, librarians, Knowledge management, Cultural intelligence -
تغییرات سریع و رشد روزافزون دانش واطلاعات، سبب شده سازمان ها برای حفظ مزیت رقابتی، تمام تلاش خود را در مدیریت دانش به کارگیرند. نوآوری، به عنوان یکی از منابع کلیدی مزایای رقابتی نقش مهمی در این رابطه دارد. از این رو پژوهش حاضر با ارائه مدلی یکپارچه به دنبال روشن کردن وجود رابطه معناداری بین فعالیت های اصلی و فعالیت های حمایت کننده زنجیره دانش با عملکرد نوآورانه شرکت لبنی کاله آمل، به منظور بالا بردن مزایای رقابتی سازمان است که می تواند در اختیار مدیران سازمان ها و صنایع دیگر نیز قرار گیرد. اطلاعات لازم برای تحقیق حاضر با استفاده از پرسشنامه ای که در اختیار 130 نفر از پرسنل شرکت کاله آمل قرار گرفت با ضریب پایایی 755/0، با استفاده از نرم افزار SPSS16 و LISREL8.5 با اعمال آزمون های آماری مناسب، با توجه به فرضیات تحقیق، تجزیه و تحلیل گردید و فرضیات آزمون تایید شد.
کلید واژگان: دانش, مدیریت دانش, نوآوری, مزایای رقابتیRapid change and grows of knowledge and information, caused organizations try to increase and maintain their competitive advantage by using knowledge management efforts. Innovation as a key source of competitive advantage is important in this regard. In this study, an integrated model for clarifying the existence of a significant relationship between main knowledge chain activities and supported knowledge chain activities with innovative performance in Kaleh Amol dairy company is presented which can enhance the competitive advantages of the company. Data for this study was collected by a questionnaire that was distributed among 130 staffing personnel of Amol Kaleh Company. Questioner reliability coefficient was 0.755. Data analyzed by using SPSS16 and LISREL8.5 software and research hypotheses were confirmed.Keywords: knowledge, knowledge management, innovation, competitive advantages, Kaleh Amol dairy company -
ارائه مدل و الگوریتمی در راستای بهبود فرایند پیاده سازی مدیریت دانش (مطالعه موردی: بانک اقتصاد نوین)امروزه دانش موجود در سازمان ها از مهم ترین دارایی های آن ها محسوب می شود. برخورداری از چنین دانشی برای رسیدن به موفقیت های شغلی بیشتر و ادامه حیات سازمان اهمیت قابل توجهی دارد. علیرغم مزایای فراوان سیستم های مدیریت دانش، تخمین زده شده است که حدود 84 درصد پروژه-های مدیریت دانش هیچ گونه تاثیر مهمی در بهبود و رفع کارایی سازمان های مذکور نداشته است؛ یعنی این که به علت برخی موانع و چالش ها، اکثر سیستم های مدیریت دانش با شکست مواجه گشته-اند.
در این تحقیق چالش های موجود بر سر راه پیاده سازی فرایند مدیریت دانش بر اساس مدل هیسیگ در 4 محور ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، منابع انسانی و فرهنگ سازمانی در بانک اقتصاد نوین به لحاظ خصوصیات برتر این بانک، مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته 61 سوالی با ضریب آلفای کرونباخ 95% است که در طی جلسات توجیهی برای نمونه مورد بررسی تکمیل گردیده است که با توجه به نتایج حاصل از آزمون آماری T نتیجه گیری شده است که این بانک در 2 محور ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نیست و با اولویت بندی محورها با استفاده از آزمون فریدمن منابع انسانی، فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی و فرهنگ سازمانی به ترتیب در درجه اهمیت بالایی جهت بهبود فرایند مدیریت دانش قرار دارند. در ادامه، مدلی برای اولویت بندی چالش های موجود بر سر راه پیاده سازی مدیریت دانش و بهبود کارایی فرایند پیاده سازی ارائه گردیده است. به نظر نویسندگان، الگوریتم پیشنهادی می تواند در سازمان های مشابه قابلیت تعمیم پذیری داشته، در هر سازمانی با روش سنجش مشابه با این مقاله، جهت بهبود فرایند پیاده سازی مدیریت دانش به کار برود.
کلید واژگان: مدیریت دانش, مدل هیسیگ, ساختار سازمانی, فناوری اطلاعات, منابع انسانی, فرهنگ سازمانیProposing a New Model for Implementing Knowledge Management Systems: A Case of Eghtesad-e-Novin BankToday, existing knowledge in the organizations is considered to be among their primary assets. Possessing such knowledge is invaluable in employees’ career success and survival of the organization. Despite enjoying numerous advantages, Knowledge Management (KM) systems were found not to be able to improve the efficiency of the organization in most cases (84%). In fact, KM systems failed in most cases due to the existing barriers and challenges. This study investigates challenges on the way of implementing KM systems in Eghtesad-e-Novin Bank. It employs Hicks model in four axes: organizational structure, information technology, human resources, and organizational culture. A researcher-made questionnaire which enjoyed Cronbach alpha reliability of 95% was used; the questionnaire was filled out by the respondents during the briefing sessions. T-test analyses revealed that the bank suffers from deficiencies in two axes of organizational structure and organizational culture. Also Freidman could provide us with the ranking of the axes in the concerned banking system, i.e. human resources, information technology, organizational structure and organizational culture. Finally, a new model was proposed to identify and rank the existing barriers on the way of implementing KM systems. The proposed model can be used in Eghtesad-e-Novin bank and similar contexts to improve the performance of the organization. -
در هزاره سوم که لازمه رشد اقتصادی در آن توسعه مراکز تولید دانش، فناوری و مهارت های فنی است، از کارآفرینی می توان به عنوان یکی از مهم ترین موتورهای رشد و توسعه یاد کرد. اینجاست که نقش کارآفرین و نیاز به کارآفرینی در جامعه مشخص می شود. طبیعی است، بارزترین چیزی که می تواند ما را به این مقصود برساند دانشگاه ها و مراکز کارآفرینی است. در این مقاله سعی بر آن است که ارتباط آموزش و نوع آموزش های لازم با کارآفرینی و روند اجرایی کار آفرینی را روشن کنیم. در تجزیه و تحلیل استنباطی و آزمون فرضیه های این تحقیق که روش آن بر اساس هدف تحقیق، توسعه ای بوده و به صورت پیمایشی مقطعی انجام گرفته، از سه آزمون «کالموگروف- اسمیرنف»، «آزمون t یک نمونه» و «آزمون رتبه بندی فریدمن»، استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان داده است که در میان عوامل داخلی دانشگاه، فرآیند های دانشگاهی و در میان عوامل احیای سازمانی (دانشگاهی)، اعمال رهبری تحول بخش و در میان تغییرات اساسی و بنیادی دانشگاه، ایجاد یک محیط پویا و علمی بیشترین تاثیر را در شکل گیری و استقرار دانشگاه های کارآفرین دارند. در پایان مقاله نیز نتیجه گیری هایی به عمل آمده و براساس آن پیشنهادات خاصی در راستای توسعه «آموزش کارآفرینی» جهت استقرار دانشگاه های کارآفرین ارایه گردیده است.
کلید واژگان: کارآفرینی, مزیت رقابتی, مدیریت دانش, آموزش کارآفرینی, نوآوری, اقتصاد دانش محورDeveloping the production centers of knowledge, technology and technical skills is the requirement of economic growth in the third millennium. Entrepreneurship can be considered as one of the important engines of growth and development. At this point, the role of entrepreneur and entrepreneurship in the community is determined which can be more clearly realized through universities and centers of entrepreneurship. In this paper, we tried to find the administrative process of entrepreneurship as well as the relationship between education and the kind of necessary training for entrepreneurship. Three tests including: 1 – Kalmogrof-Asmyronf tests, 2- one sample t-test, 3- Friedman rank test were used in this research in a cross-sectional form to test the hypotheses of the research and to analyze them inferentially. The research conclusion has shown that the evolutionary leadership among the internal factors of the university, the university process and the revival factors of the university and also creating a scientific and dynamic environment among the basic and fundamental changes in the university are the most effective ones in the stability of entrepreneur universities. At the end of the paper, some suggestions have been presented regarding the development of "entrepreneurship education" in order to stabilize entrepreneur universities.
Keywords: Entrepreneurship, Competitive Advantage, knowledge management, Entrepreneurship Education, Innovation, Knowledge-Based Economics
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.