به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مدول الاستیک" در نشریات گروه "مواد و متالورژی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «مدول الاستیک» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
جستجوی مدول الاستیک در مقالات مجلات علمی
  • علیرضا ستوده *، نوید سخندانی، سید مجتبی زبرجد
    رزین وینیل استر به علت خواص خوب مکانیکی و مقاومت شیمیایی بالا، در بسیاری از ساختار های کامپوزیتی و صنایع مختلف استفاده می شود. یکی از مهم ترین اهداف اضافه کردن تقویت کننده های نانومتری به زمینه های پلیمری افزایش مدول الاستیک و استحکام آن ها می باشد. نانو لوله کربنی به دلیل ساختار صلب و نسبت منظری می تواند به طور موثری در افزایش مدول الاستیک و سفتی زمینه پلیمری عمل کند. مهم ترین هدف کاربردی این پژوهش، دستیابی به توزیع مناسبی از نانو لوله های کربنی چند جداره دارای عامل کربوکسیل در رزین وینیل استر است به طوری که همزمان مدول الاستیک، استحکام کششی و میزان چقرمگی نانو کامپوزیت حاصل افزایش یابد. بر این اساس، نانوکامپوزیت هایی با شش درصد وزنی مختلف از نانوفیلر ساخته شد و نمونه های مربوطه تحت آزمون کشش قرار گرفت. بررسی نتایج نشان می دهد که افزودن نانو لوله کربنی در درصد های پایین، تاثیر مثبت بر خواص مکانیکی پلیمر وینیل استر دارد به طوری که در 25/0 درصد وزنی نانو لوله کربنی چند جداره بهترین خواص مکانیکی حاصل گردید. در این حالت چقرمگی ماده 52 درصد، استحکام کششی 23 درصد و مدول الاستیک 14 درصد افزایش یافت. به منظور تایید نتایج آزمایشگاهی و بررسی جامع نقش نانو لوله کربنی در رفتار رزین وینیل استر، به وسیله میکروسکوپ الکترونی از سطح شکست نمونه های کامپوزیتی عکس برداری شد و مهم ترین مکانیزم های شکست مورد بحث و بررسی قرار گرفت. همچنین جهت ارائه یک مدل تئوری مناسب برای پیش بینی مدول الاستیک نانو کامپوزیت، نتایج آزمایشگاهی با مدل های تئوری موجود مقایسه گردید و یک ضریب تصحیح جدید بر اساس تئوری هرسچ و نتایج آزمایشگاهی جهت کاربرد های صنعتی آینده ارائه شد.
    کلید واژگان: نانو کامپوزیت, نانو لوله کربنی چند جداره, مدول الاستیک, استحکام کششی, چقرمگی
    AliReza Setoodeh*, Navid Sokhandani, Seyed Mojtaba Zebarjad
    Vinyl ester resins are widely used in structural composites because of their excellent mechanical properties. One of the main goals of adding nanofillers to polymer matrix is to enhance the Young’s modulus and strength of the original base polymers. Due to the rigid structure of carbon nanotube as well as their aspect ratios, they can effectively increase the elastic modulus and stiffness of the polymer matrix. The main practical target of the present study is to obtain the best distribution of the multi-walled carbon nanotubes (MWCNTs) with carboxylic group in order to simultaneously improve the elastic modulus, tensile strength and toughness of the resulted nanocomposite. In this regard, nanocomposites with six different weight fractions (wt%) of MWCNTs are made and the specimens are subjected to the tensile test. The results exhibit that addition of MWCNTs with low concentration leads to improvement in the mechanical properties of the vinyl ester polymer such that the optimum mechanical properties are obtained with 0.25wt% of MWCNTs. In this case, the fracture toughness, tensile strength and Young’s modulus are respectively enhanced by amount of 52%, 23%, and 14%. In order to validate the experimental results and investigation the role of MWCNTs on tensile behavior of vinyl ester resin, the scanning electron microscope (SEM) is used and the most important failure mechanisms are discussed and studied in details. Also, the experimental results are compared with existing theoretical models and a new correction factor based on Hirsch’s theory and experimental results is introduced for future industrial applications.
    Keywords: Nanocomposites, Multi-walled carbon nanotubes, Young's modulus, Tensile strength, Toughness
  • زهیر سراجان، سعید ناطق *، حمیدرضا نجفی دژده
    تغییر در خواص استحکامی و سختی آلیاژها عامل اصلی در تغییر نرخ کرنش طی خزش است. بنابراین، اندازه گیری این خواص و مطالعه ارتباط آنها با مقاومت خزشی دارای اهمیت می باشد. در این پژوهش، ارتباط بین داده های سختی و مقاومت به خزش فولاد H13 طی خزش کوتاه مدت مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمون های خزش تا شکست و نیز کرنش 1% در بازه دمایی C 600 500 و تنش MPa 5/926 872 انجام شد. سختی سنجی بر روی کلیه نمونه ها و آزمون کشش بر روی نمونه های خزش با کرنش 1% و در دمای محیط صورت پذیرفت. برپایه نتایج، میانگین توان خزشی 4/5 در تمام بازه های تنشی و دمایی مبین غالب بودن مکانیزم خزش نابجائی بود. انرژی فعال سازی خزش این فولاد نیز کم تر از انرژی فعال سازی نفوذ در خود آهن آلفا (برابر 109 کیلوژول بر مول) بود که بیانگر نقش تنش در انرژی فعال سازی ظاهری این آلیاژ بود. همچنین، ارتباط خطی بین نسبت تغییرات سختی به نسبت عمر خزشی این آلیاژ مشاهده شد، هرچند که شیب آن برای دو بخش سر و گیج نمونه های خزش مقداری تفاوت از خود نشان داد. چنین ارتباطی، بررسی مقاومت خزشی و تخمین دقیقتر عمر باقیمانده فولاد H13 را امکان پذیر می سازد.
    کلید واژگان: خزش, فولاد H13, استحکام تسلیم, سختی, مدول الاستیک
    Zohair Sarajan, Said Nategh *, Hamidreza Najafi
    Changes in strength and hardness of alloys are the main factor affecting the strain rate during creep. Thus measuring these properties and studying their correlations to creep resistance is an important issue. In the current study, the relationship between hardness and creep resistance for H13 steel was investigated during short-term creep. Creep fracture and 1% creep ductility tests were carried out at 500-600 C and stress of 872-926.5 MPa. Hardness test was carried out on all specimens and tensile test was performed on 1% creep ductility specimens at room temperature. The stress power of 4.5 indicated that dislocation creep was the dominant mechanism. The creep activation energy was lower than the activation energy of the self diffusion of alpha iron (109 kJ/mol), which indicated the role of stress in the apparent activation energy of this alloy. A linear relationship has been observed between hardness variation ratio and creep life ratio, although the slopes for the head and gage were slightly different. This linear relationship makes it possible to more accurately predict the life of H13 steel in creep condition.
    Keywords: Creep, H13 steel, Yield strength, Hardness, Modulus of Elasticity
  • فرامرز آشنای قاسمی*، اسماعیل قاسمی، سجاد دانش پایه
    در این تحقیق، خواص مکانیکی، شامل مدول الاستیک، استحکام کششی و استحکام ضربه نانوکامپوزیت های بر پایه آلیاژ پلی پروپیلن و پلی اتیلن خطی با چگالی کم، در حضور نانوذرات اکسید تیتانیوم، به روش اختلاط مذاب در یک اکسترودر دو مارپیچه هم سوگرد تهیه گردید. بدین منظور، به ترتیب 0، 2 و 4 درصد وزنی نانو ذرات اکسید تیتانیوم به ترکیبات پایه پلی پروپیلن/پلی اتیلن خطی با چگالی کم با نسبت ثابت 60/40 درصد وزنی افزوده شده و ترکیبات نهایی تهیه شد. آزمون های کشش و ضربه به ترتیب برای تعیین مدول الاستیسیته، استحکام کششی و استحکام ضربه ترکیبات انجام شد. مشاهده شد که افزودن نانو ذرات اکسید تیتانیوم تا 2 درصد وزنی مدول الاستیسیته و استحکام ضربه نسبت به ترکیب پایه پلی پروپیلن/پلی اتیلن خطی با چگالی کم را افزایش می دهد اما تاثیر چندانی بر استحکام کششی ندارد. حضور بیش از 2 درصد وزنی نانو ذرات (تا 4 درصد وزنی) باعث کاهش خواص مذکور می شود. همچنین مشاهده گردید که حضور نانو ذرات با درصد وزنی کم (حدود 2 درصد وزنی)، تقریبا 7 درصد استحکام ضربه و مدول الاستیک ترکیبات را افزایش می دهد.
    کلید واژگان: نانو کامپوزیت ها, مدول الاستیک, استحکام ضربه, نانو ذرات اکسید تیتانیوم
    Faramarz Ashenai Ghasemi *, Ismail Ghasemi, Sajjad Daneshpayeh
    In this study, mechanical properties, including elastic modulus and impact strength of nanocomposites based on polypropylene and polyethylene, linear low-density blends, in the presence of titanium oxide nanoparticles have been studied. 0, 2 and 4 wt% titanium dioxide nanoparticles were added to the basic ingredients polypropylene / polyethylene linear low density with a fixed ratio of 60/40 wt. % to reach the final composition that was prepared using an extruder. Tensile and impact tests were carried out in order to determine the elastic modulus and impact strength of compounds. It was observed that the presence of titanium dioxide nanoparticles at 2 wt. %, elastic modulus and impact strength compared to the basic polypropylene/polyethylene linear low-density increase and the presence of higher level of titanium dioxide nanoparticles up to 4 wt. % decrease mechanical properties of compounds. It was also seen that usilng low weight percent of nano particles, increase impact strength of the samples up to 7 percenrt.
    Keywords: Nanocomposite analytical, elastic modulus, Impact strength, Titanium dioxide
  • عارف مهدی تبار، سید ابراهیم وحدت *، غلامحسین رحیمی

    در پژوهش حاضر، استحکام تسلیم فشاری، مدول الاستیک، سختی، ضریب انبساط حرارتی و مقاومت به سایش فلز مدرج پایه آلومینیم حاوی 26 درصد وزنی مس و 8 درصد وزنی سیلیسیم در لایه بیرونی، لایه میانی و لایه درونی استوانه توخالی گریز از مرکز شده مورد بررسی قرار می گیرد. مطالعات ریزساختار با میکروسکپ الکترونی روبشی و میکروسکپ الکترونی عبوری-روبشی نشان داده است که در لایه درونی، مقدار ترکیب بین فلزی برابر با 3/33 درصد حجمی است در حالی که در لایه بیرونی به تدریج تا 4/26 درصد حجمی کاهش می یابد. به علاوه، در لایه درونی، سختی، 153 ویکرز و نرخ سایش، 40/5 گرم بر متر مربع، است که تا رسیدن به لایه بیرونی به ترتیب، به 149 ویکرز کاهش و به 07/7 گرم بر متر مربع افزایش می یابد. در حالی که استحکام تسلیم فشاری در لایه های بیرونی، میانی و درونی به ترتیب برابر با 275، 460 و 415 مگاپاسکال به دست آمده است.

    کلید واژگان: استحکام تسلیم فشاری, ضریب انبساط حرارتی, مدول الاستیک, مقاومت سایشی
    Aref Mehditabar, Seyed Ebrahim Vahdat *, Gholam Hossien Rahimi

    In the present study, an investigation of coefficient of thermal expansion, elastic modulus, yield strength of compression, wear resistance and hardness of 3 layers called inner, intermediate and outer are investigated for functionally graded Al based cylindrical shell containing 26 wt.% Cu and 8 wt.% Si. The microstructure is studied by using TESCAN MIRA3 field emission scanning electron microscopy (FESEM) and TITAN scanning transmission electron microscope (STEM) is revealed that intermetallic compound content reaches its maximum volume fraction at the inner layer with 33.3 Vol.% and then reduces gradually to 26.4 Vol.% at outer layer. In addition, wear rate was 5.4gr/m2 and hardness was 153 HV at inner layer and then gradual increase by 7.07 gr/m2 and decrease by 149 HV, respectively at outer layer. Moreover, the value of yield strength of compression is determined 275, 460 and 415 MPa at outer, intermediate and inner layers, respectively.

    Keywords: Coefficient of thermal expansion, Elastic modulus, Yield strength of compression, Wear resistance
  • شبنم حسینی*، شمس الدین میردامادی، علی نعمتی
    تیتانیم و آلیاژهای آن به دلیل خواص مکانیکی خوب، مقاومت به خوردگی و زیست سازگاری عالی، یکی از مواد فلزی مهم برای ایمپلنت های ارتوپدی و دندانی می باشند. یکی از چالش های اصلی در ایمپلنت های دندانی، ساخت موادی می باشد که توانایی ایجاد پیوند قوی و سریع با بافت اطراف را داشته باشد. در پژوهش حاضر، داربست های متخلخل آلیاژ Ti6Al4V با استفاده از فضاساز منیزیم و به روش متالوژی پودر تولید گردیدند. نمونه ها در دمای 950 درجه سانتی گراد، زیر دمای استحاله β و نزدیک به نقطه جوش منیزیم زینتر شدند. بررسی ریزساختاری جهت ارزیابی تخلخل و تاثیر منیزیم بر روی آن، توسط میکروسکپ نوری و الکترونی صورت پذیرفت و سپس خواص مکانیکی و خوردگی الکتروشیمیایی نمونه ها مورد مطالعه قرار گرفت. زیست سازگاری توسط آزمون MTT بررسی گردید و نشان داد که با اقزایش تخلخل، میزان تکثیر سلولی و زیست سازگاری افزایش یافته است. این بررسی ها نشان داده است که داربست های متخلخل حاوی 10 درصد حجمی منیزیم با 31% تخلخل دارای استحکام MPa 155 و مدول الاستیک GPa 9 بوده و نزدیک به استخوان دندان می باشد. همچنین نتایج خوردگی الکتروشیمیایی و نرخ تکثیر سلولی مقاومت به خوردگی و استخوان سازی مناسب این نمونه را نشان می دهد. به دلیل اهمیت استحکام داربست در کاربردهای ایمپلنت دندانی و با توجه به نتایج به دست آمده، داربستTi6Al4V دارای 10% منیزیم می تواند جایگزین مناسبی برای کاربردهای کلینیکی که به هر دو مشخصه استحکام و استخوان سازی نیاز دارند، باشد.
    کلید واژگان: آلیاژ تیتانیم, تخلخل, استحکام فشاری, مدول الاستیک, تکثیر سلولی
    Shabnam Hoseiini *
    Titanium and its alloys are known as one of the most significant metallic materials used in the orthopedic and dental implants due to their excellent mechanical properties, corrosion resistance and biocompatibility. One of the main issues in dental implant is the fabrication of the biomaterials that have early and sufficiently strong bonding with the surrounding bone. In the present study, porous Ti6Al4V scaffolds were produced using magnesium as a space holder by powder metallurgy. The specimens were sintered in 950°C, below the β transition temperature, close to magnesium vaporization point. To evaluate the porosity and effect of magnesium on it, the micro structure was investigated by optical microscopy and SEM and then mechanical properties and electrochemical corrosion behavior of the specimens were studied. Biocompatibility was investigated by MTT test, and it was deduced that the cell proliferation and biocompatibility was increased with increasing the porosity. This investigation showed that the compressive strength and elastic modulus of the porous scaffold with 10% magnesium and 31% porosity are 155MPa and 9GPa, respectively and close to dental bone. Also, the corrosion results and cell proliferation showed the appropriate corrosion behavior and osseointegration of this scaffold. Due to the importance of strength in the dental implant and according to these results, the Ti6Al4V scaffold with 10%Mg could be an advanced alternative for clinical applications which two factors of strength and osseointegration are required.
    Keywords: Titanium alloy, Porosity, Compressive strength, Elastic modulus, Cell proliferation
  • محمدرضا دشت بیاض، مریم محمودی میمند
    در این پژوهش، سفتی نانوکامپوزیت پلیمر- رس با استفاده از مدل های موری- تاناکا، المان محدود دو بعدی و سه بعدی شبیه سازی شده است. لایه های رس در درون زمینه پلیمری به دو صورت موازی و پراکنده ی تصادفی نسبت به جهت بارگذاری پخش شده اند. اثر عوامل ریزساختاری شامل کسر حجمی رس، مدول الاستیک رس و فاز میانی، ضخامت فاز میانی، نسبت ظاهری لایه های رس و جهت گیری لایه ها بر مدول الاستیک نانوکامپوزیت توسط مدل المان محدود بررسی شده است. مقایسه نتایج شبیه سازی با نتایج تجربی نشان داد که نتایج مدل موری- تاناکا به نتایج تجربی نزدیک تر بوده است. تحلیل نتایج نشان داد که کسر حجمی رس، مدول الاستیک رس، میزان انحراف لایه های رس از جهت بارگذاری، نسبت ظاهری لایه های رس، ضخامت فاز میانی و مدول الاستیک فاز میانی بر مدول الاستیک نانوکامپوزیت به ترتیب بیشترین اثر را داشته اند.
    کلید واژگان: شبیه سازی, نانوکامپوزیت پلیمر, رس, مدول الاستیک, مدل المان محدود, مدل موری, تاناکا
    M.R. Dashtbayazi, M. Mahmoudi Meymand
    In this research, stiffness of polymer-clay nanocomposites was simulated by Mori-Tanaka and two and three dimensional finite element models. Nanoclays were dispersed into polymer matrix in two ways, namely parallel and random orientations toward loading direction. Effects of microstructural parameters including volume fraction of nanoclays, elastic modulus of nanoclays and interphase, thickness of interphase, aspect ratio of nanoclays and random orientation of nanoclays on elastic modulus of the nanocomposite were investigated by finite element model. Comparing the simulation with experimental results showed that the Mori-Tanak simulation results were closer to the experimental results. Analysis of results showed that the volume fraction of nanoclay, elastic modulus of nanoclay, deviation of nanoclay layers with respect to loading direction, nanoclays aspect ratio, thickness of interphase and the elastic modulus of interphase had respectively the most to the least effect on elastic modulus of nanocomposite.
    Keywords: Simulation, Polymer, clay nanocomposite, Elastic modulus, Finite element model, Mori, Tanaka model
  • احسان کمالی، منصور شهیدزاده *
    برای بهبود خواص مکانیکی و حرارتی پلی یورتان های بر پایه گلیسیدیل آزید پلیمر، یک سری پلی یورتان الاستومر با دو بخش نرم متفاوت از طریق فرمول بندی IPDI /GAP/PPG/TMP و HDI/GAP/PPG/TMP تهیه شد. نسبت وزنی دو بخش نرم /GAP PPG در نمونه-های تهیه شده به صورت 100:0؛ 30:70 و 50:50 در فرمول بندی تغییر کرده است. به منظور بررسی ارتباط بین ساختار - خواص نمونه های تهیه شده، وزن مولکولی بین اتصالات و دانسیته شبکه عرضی نمونه ها از طریق داده های آزمون تورم و آنالیز دینامیکی پویا محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که با افزایش مقدار GAP در نمونه های پلی یورتانی، میزان دانسیته شبکه کاهش و جرم مولکولی بین اتصالات افزایش می یابد. همچنین نتایج آزمون دینامیکی پویا نشان می دهد که با افزایش میزان GAP، مدول ذخیره در ناحیه الاستیک کاهش و دمای انتقال شیشه ای نمونه ها افزایش می یابد. به علاوه نتایج اندازه گیری سختی نمونه ها نشان می دهد که در نمونه های با مقدار زیادترGAP، میزان مهاجرت بخش نرم به سطح نمونه های پلی یورتانی بیشتر شده و موجب کاهش سختی نمونه ها می شود.
    کلید واژگان: گلایسیدیل آزید پلیمر, پلی پروپیلن گلیکول, دمای انتقال شیشه ای, مدول الاستیک, کوپلی یورتان
    E. Kamali*, M. Shahidzadeh
    For improving the mechanical and thermal properties of polyurethanes based on glycidyl azide polymer (GAP), a series of polyurethane elastomers with two soft segments were prepared from hexamethylene diisocyanate (HDI) / (GAP) / (PPG) /TMP and isophorone diisocyanate (IPDI) / GAP/ PPG/ TMP formulation. The weight ratio of soft segments GAP/PPG in polyurethane samples is changed as following order: 0:100, 30:70 and 50:50. For the study the structure – property relationships of polyurethane samples, the average molecular weight between cross-link junctions and effective cross-link density (νe) of samples were calculated from swelling and dynamic mechanical analysis tests. Both tests have shown that, as the GAP contents of copolyurethane samples are increased, molecular weight between cross-links (Mc) is increased. Also, dynamic mechanical analysis results of polyurethane samples have shown that by increasing of GAP ratio in the soft segment of polyurethane, the storage modulus at elastic region decreased and the glass transition temperature (Tg) have increased. As well as, hardness of samples is measured and indicated that by increasing the GAP extent of polyurethane samples, the migration of soft segment to the surface of polyurethane is improved and causes the dropping of the sample hardness.
    Keywords: Glycidyl azide polymer, Polypropylene glycol, Glass transition temperature, Elastic module, Copolyurethane
  • احسان کمالی*، منصور شهیدزاده
    به منظور بهبود خواص حرارتی و مکانیکی شبکه های پلی یورتانی برپایه گلایسیدیل آزید پلیمر (GAP)، الاستومرهای کوپلی یورتانی با استفاده از GAP و پلیمر پلی پروپیلن گلایکول(PPG) در نسبت های مختلف وزنی GAP:PPG، 0:100، 30:70 و 50:50 با استفاده از دی ایزوسیانات آلیفاتیک و نامتقارن ایزوفرن دی ایزوسیانات(IPDI) و دی ایزوسیانات آلیفاتیک و متقارن هگزا متیلن دی ایزوسیانات(HDI) تهیه شدند. خواص تورمی نمونه های پلی یورتانی از جمله جرم مولکولی بین اتصالات عرضی (Mc) و دانسیته اتصالات عرضی(νe) با استفاده از تئوری الاستیسیته و معادله فلوری-رنر تعیین شدند. با افزایش مقادیر بالاتر GAP در نمونه پلی یورتان، νe کاهش و مقدار Mc افزایش می یابد. خواص ویسکوالاستیک نمونه ها به وسیله آنالیز حرارتی مکانیکی- دینامیکی (DMTA) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آنالیز حرارتی DMTA، نشان داد که با افزایش محتوی GAP در فرمولاسیون الاستومرها، دمای انتقال شیشه ای (Tg) افزایش و مدول الاستیک الاستومرهای کوپلی یورتانی کاهش می یابد. ضمن آنکه در کوپلی یورتان های تهیه شده با عامل پختHDI جدایی فاز دیده شد. همچنین با استفاده از آنالیز سختی، سختی نمونه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آنالیز سختی نشان داد که سختی کوپلی یورتان ها با افزایش محتوی P PG افزایش می یابد.
    کلید واژگان: گلایسیدیل آزید پلیمر, پلی پروپیلن گلایکول, دمای انتقال شیشه ای, مدول الاستیک, سختی
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال