به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پلی اتیلن گلیکول" در نشریات گروه "مواد و متالورژی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «پلی اتیلن گلیکول» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
  • محمد عباسی، رضا احمدی*، امیرحسین مغنیان، اعظم جنتی اصفهانی

    در این پژوهش نانوذرات گادلنیوم فلوراید (GdF3) دوپ شده با بیسموت (Bi) به روش هیدروترمال سنتز شد و تاثیر دما و مدت زمان فرآیند و همچنین غلظت NH4F (تنظیم کننده pH) مطالعه شد. برای این منظور از پلی اتیلن گلیکول به عنوان سورفکتانت در فرآیند سنتز نانوذرات GdF3:Bi استفاده شد. شناسایی فازها با طیف سنجی پراش اشعه ایکس (XRD)، تصویربرداری میکروسکوپی با میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FE-SEM) و آنالیز عنصری با طیف سنجی پراش انرژی اشعه ایکس (EDS) انجام گرفت. بررسی خواص کنتراست زایی نمونه ی مطلوب از طریق تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) و توموگرافی کامپیوتری (CT) در شرایط برون تنی انجام گرفت. نمونه ی تولید شده در دمای °C180، طی مدت زمان 6 ساعت و با غلظت دو برابر ضریب استوکیومتری NH4F با داشتن مورفولوژی مکعبی، اندازه ذرات کمتر از nm 100 و یکنواختی توزیع عناصر مطلوب ترین نمونه بوده و بررسی کنتراست زایی در حالت برون تنی نشان داد که این نانوذرات در تصویربرداری CT یک کنتراست زای مثبت عالی است و در تصاویر MRI نیز غلظت های 5/22 تا 180 میلی مولار آن کنتراست بالایی ایجاد می کند. به طور خلاصه می توان نتیجه گرفت، دوپ کردن Bi با GdF3 موفقیت آمیز بوده است و می توان از این نانوذرات به عنوان یک ماده حاجب در تصویربرداری دوگانه MRI-CT استفاده کرد.

    کلید واژگان: نانوذرات مغناطیسی, پلی اتیلن گلیکول, سورفکتانت, MRI, CT Scan
    Mohammad Abbasi, Reza Ahmadi*, Amirhossein Moghanian, Aazam Jannati Esfehani

    In the present study, the Bismuth doped GdF3 nanoparticles were synthesized via the hydrothermal method and the effect of temperature, time and NH4F concentration was investigated. The Poly Ethylene Glycol was used as the surfactant. The phases characterization was inducted via XRD, FE-SEM and EDS techniques. The in vitro investigation of the samples as the contast agents were performed using MR and CT imaging. the sample synthesized at 180 oC,, 6 hours and the NH4F concentration twice the Stoichiometric concentration that had the semi spherical structure with mean size lower than 100 nm was the suitable sample and the in vitro studies show that the particles act as an excellent CT contrast agent and also as an effective MRI contrast agent at concentrations between 22.5 and 180 mM. Briefly, The use of Bismuth dopant ant GdF3 nanoparticles was successfully performed and The particles can used as the potential MRI-CT contrast agents.

    Keywords: Magnetic nanoparticles, surfactant, MRI, CT Scan, poly ethylene glycol
  • مریم احمدی، ابراهیم شریفی*، حسن شریفی

    نانوذرات به دلیل ویژگی های فیزیکی و شیمیایی منحصربه فرد وابسته به اندازه، مزایای قابل توجهی در طیف وسیعی از زمینه ها به ارمغان آورده اند. در این پژوهش از روش محلول احتراقی برای ساخت نانوذرات La0.7Sr0.3MnO3 استفاده می شود. سپس نانوذرات با پلیمر پلی اتیلن گلیکول پوشانده می شوند. پلی اتیلن گلیکول به دلیل وجود زنجیره های مولکولی آب دوست و انعطاف پذیری بالا، یکی از ایده آل ترین عوامل پوشش دهنده برای افزایش پایداری کلوییدی و زیست سازگاری نانوذرات LSMO است. با استفاده از پراش اشعه ایکس (XRD)، ساختار کریستالی، اندازه نانوذرات و ترکیب نانوذرات LSMO مورد بررسی قرارگرفت و ساختار هگزاگونال با اندازه بلوری 4/18 نانومتر مشاهده شد. میکروسکوپ الکترونی گسیل میدانی (FESEM) برای بررسی شکل و اندازه توزیع نانوذرات استفاده شد. تصاویر نشان داد که بیشتر دانه ها کروی با توزیع یکنواخت هستند و اندازه دانه در نمونه فرآوری شده بین 20 تا 60 نانومتر است. رفتار نانوذرات با استفاده از آنالیز مغناطیسی نمونه ارتعاشی (VSM) به صورت فرومغناطیسی برآورد شد و مقدار مغناطیس اشباع قبل و بعد از پوشش نانوذرات به ترتیب (emu/g) 8/24 و (emu/g) 6/23 است. طیف سنجی FTIR پیوند موثر بین نانوذرات LSMO را قبل و بعد از درمان با پلی اتیلن گلیکول نشان داد.

    کلید واژگان: پلی اتیلن گلیکول, LSMO, سنتز احتراقی, نانوذرات
    Maryam Ahmadi, Ibrahim Sharifi*, Hassan Sharifi

    Nanoparticles have brought significant advantages in a wide range of fields due to their unique size-dependent physical and chemical properties. In this research, the combustion solution method is used to make La0.7Sr0.3MnO3 (LSMO) nanoparticles. Then the nanoparticles are covered with polyethylene glycol polymer. Due to the presence of hydrophilic molecular chains and high flexibility, polyethylene glycol is one of the most ideal coating agents to increase the colloidal stability and biocompatibility of LSMO nanoparticles. Using X-ray diffraction (XRD), the crystal structure, nanoparticle size and nanoparticle composition of LSMO were investigated, and a hexagonal structure with a crystal size of 18.4 nm was observed. Field emission electron microscopy (FESEM) was used to investigate the shape and size distribution of nanoparticles. The images showed that most of the grains are spherical with uniform distribution and the grain size in the processed sample is between 20 and 60 nm. The behavior of nanoparticles was estimated as ferromagnetic using Vibrating Sample Magnetic Analysis (VSM) and the saturation magnetization value before and after nanoparticle coating is 24.8 (emu/g) and 23.6 (emu/g), respectively. FTIR spectroscopy showed effective bonding between LSMO nanoparticles before and after treatment with polyethylene glycol.

    Keywords: Polyethylene glycol, LSMO, combustion solution synthesis, nanoparticles
  • شیما سلطانی نژاد، سعید حسنی*، علیرضا مشرقی
    نانوذرات مغناطیسی فریت کبالت به علت خواص مطلوب در گستره وسیعی از کاربردها از قبیل کاربردهای پزشکی مورد توجه قرار گرفته اند. اگر چه عموما نانوذرات مغناطیسی برای این کاربرد ها مناسب هستند، اما به علت سمی بودن، استفاده از آن ها با محدودیت هایی همراه است. بنابراین با اعمال یک لایه پوشش زیست سازگار سعی می شود تا آسیب های ناشی از سمیت این دسته از نانوذرات به حداقل برسد. در این راستا در پژوهش حاضر سعی شد تا ضمن تولید نانوذرات فریت کبالت آلاییده شده با گادولنیم و کلسیم به روش سل-ژل احتراقی، با پلیمرهای کیتوسان و پلی اتیلن گلیکول تحت پوشش دهی قرار گیرد. آزمون پراش پرتو ایکس به همراه آنالیز ریتولد تشکیل نانوذرات فریت کبالت خالص با متوسط اندازه بلورک های 27 نانومتر را تایید کرد. همچنین نتایج آنالیزهای وزن سنجی حرارتی و طیف مادون قرمز تبدیل فوریه به خوبی موید تشکیل لایه پوشش روی سطح نانوذرات پوشش دهی شده با کیتوسان و پلی ایتلن گلیکول بودند. بررسی خواص مغناطیسی نانوذرات نشان داد که اعمال لایه پوشش خواص مغناطیسی را تحت تاثیر قرار می دهد به گونه ای که مغناطش اشباع (Ms) از 67/93 به emu/g 74/61 افزایش می یابد. این در حالی است که نیروی پسماندزدای مغناطیسی (Hc) در نتیجه فرایند پوشش دهی از 982/86 به Oe 908/13 کاهش یافت.
    کلید واژگان: فریت کبالت, آنالیز ریتولد, آلاییدن, سل-ژل, کیتوسان, پلی اتیلن گلیکول
    Sh. Soltani-Nezhad, S. Hasani *, A.R. Mashreghi
    Magnetic cobalt ferrite nanoparticles have been widely employed in various applications, such as medical applications due to their desirable characteristics. Although generally magnetic nanoparticles are appropriate for such employments, their applications are restricted due to their toxic properties. Hence, it is tried to decrease the toxic damages by using a biocompatible coating layer. For this purpose, in the present study, it was tried to synthesize Ca2+ and Gd3+ doped cobalt ferrite nanoparticles by the sol-gel auto-combustion method and coat them with chitosan and polyethylene glycol polymers. X-ray diffraction (XRD) pattern along with the Rietveld refinement results confirmed the formation of pure cobalt ferrite nanoparticles with the average crystallite size of 27 nm. Moreover, the results of both thermogravimetry (TGA) test and Fourier transform infrared (FTIR) spectroscopy confirmed the formation of a coated layer of chitosan and polyethylene glycol polymers on the surface of nanoparticles. Magnetic characterization of the synthesized nanoparticles indicated that the formation of the coating layer can affect the magnetic properties, so that the saturation magnetization (Ms) increased from 67.93 to 74.61 emu/g. However, the coercivity (Hc) decreased from 982.86 to 908.13 Oe as a result of the formation of the coating layer.
    Keywords: Cobalt Ferrite, Rietveld refinement analysis, doping, Sol-gel, Chitosan, Polyethylene glycol
  • شیرین طالب نیا، محمدرضا سائری*، ابراهیم شریفی، علی دوست محمدی

    نانوذرات مغناطیسی در گستره وسیعی از زمینه های علمی از قبیل سیالات مغناطیسی، کاتالیزورها، بیوتکنولوژی، پزشکی، ذخیره اطلاعات و اصلاح محیط زیست مورد توجه محققان هستند. یکی از این کاربردها مهم آنها درمان پزشگی است. اگرچه نانوذرات مغناطیسی فریت اسپینلی بعلت خواص مغناطیسی مطلوب برای اینگونه کاربردها مناسب هستند، اما عدم زیست سازگاری و تمایل به تشکیل آگلومره این نانوذرات در محلول های آبی، در این رابطه مشکل ساز است. یک روش موثر برای حذف یا به حداقل رساندن این مشکل، استفاده از برخی پوشش ها است. در این تحقیق، ابتدا نانوفریت های اسپینل آهن (FeFe2O4) و همچنین روی (ZnFe2O4) به روش همرسوبی معکوس و در حضور گاز نیتروژن سنتز شده و تشکیل فازهای مورد نظر توسط آزمون پراش اشعه ایکس تایید شد. رفتار مغناطیسی ذرات توسط مغناطیس سنج ارتعاشی تعیین شد. همچنین برای تعیین مورفولوژی و توزیع اندازه ذرات به ترتیب از میکروسکوپ الکترونی گسیل میدانی و آزمون پراکندگی نور دینامیکی استفاده شد. نتایج طیف سنجی مادون قرمز با تبدیل فوریه نشان داد که دو باند ʋ1، ʋ2 در فرکانس بالا و به ترتیب در cm-1و578-554 و cm-1و397-368 قرار دارد که هر دو مشخصه ساختار اسپینل هستند. سپس نانوذرات مغناطیسی فریت آهن توسط پلیمرهای تخریب پذیر کیتوسان و پلی اتیلن گلیکول پوشش داده شدند. بررسی تصاویر میکروسکوپی الکترونی عبوری و همچنین مشاهده طیف های مادون قرمز با تبدیل فوریه از نانوذرات پوشش داده شده، نشان داد که نانوذرات FeFe2O4 با مورفولوژی کروی شکل، پوشش دهی یکنواختی از پلیمرها بر روی آنها تشکیل شده است.

    کلید واژگان: نانومواد, فریت اسپینل, هم رسوبی معکوس, پوشش دادن, کیتوسان, پلی اتیلن گلیکول
    Sh. Talebniya, M. R. Saeri*, I. Sharifi, A. Doostmohammadi

    Magnetic nanoparticles are of interest in various research fields such as magnetic fluids, catalysts, biotechnology, medicine, information storage, and environmental issues. However, spinel ferrite magnetic nanoparticles with proper magnetic properties could not be used alone in these applications because of their lack of biocompatibility and instability in aqueous solutions. Surface coating is an effective strategy to eliminate or minimize this issue. In this study, FeFe2O4 and ZnFe2O4 spinel ferrites were synthesized using the reverse co-precipitation method under a nitrogen gas atmosphere. The magnetic behavior of the particles, determined by a vibrating magnetometer (VSM) showed the saturation magnet (Ms) values of the FeFe2O4 and ZnFe2O4 spinel. Fourier-transform infrared (FTIR)  spectra showed two high-frequency bands v1 and v2 at about 554-578 and 368-397 cm-1, respectively, which were related to the spinel structure. Finally, the synthesized FeFe2O4 nanoparticles were coated with chitosan and polyethylene glycol (PEG) biopolymers. The TEM and FTIR analysis indicated that the magnetic nanoparticles were uniformly coated by the biopolymers.

    Keywords: Nanomaterials, Spinel ferrite, Reverse co-precipitation method, Coating, Chitosan, Polyethylene glycol
  • یدالله بیات*، امید مقدس

    استفاده از ترکیبات انرژی زا، به عنوان بایندر یا نرم کننده در فرمولاسیون پیشرانه جامد، از جمله روش های افزایش ضربه ویژه است. پلی بوتادین با گروه های انتهایی هیدروکسی (HTPB) یکی از پیش-پلیمرهایی است که به طور ویژه، جهت استفاده به عنوان بایندر در پیشرانه، سنتز شده است. وارد کردن PEG در زنجیره های HTPB باعث افزایش قطبیت بایندر شده و مانع از مهاجرت نرم کننده قطبی مثل بوتیل ننا می شود. در این مطالعه، ابتدا الاستورهای آمیزه HTPB/PEG تهیه شد و خواص مکانیکی و حرارتی آنها مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، پیشرانه های بر پایه HTPB/PEG تهیه گردید و خواص مکانیکی آنها با پیشرانه تهیه شده از بایندر HTPB مقایسه شد. وارد کردن PEG به بایندر، باعث افزایش تنش و کشش پیشرانه شده و همچنین موجب مثبت تر شدن موارنه اکسیژن آن می شود. افزایش بوتیل ننا به پیشرانه دارای 75% بار جامد، ضربه ویژه تیوری و نیمه تجربی را به ترتیب معادل 7.9s و 6.9s افزایش می دهد.

    کلید واژگان: نرم کننده انرژی زا, خواص مکانیکی, ضربه ویژه, پیشرانه جامد, پلی اتیلن گلیکول
    Y. Bayat*, O. Moghadas

    A way to increase the specific impulse of solid propellants is using the energetic components such as energetic binder or energetic plasticizer in the propellant formulations. Hydroxy terminated poly butadiene (HTPB) is the one of pre-polymer which was specifically synthesized for its use as a binder in propellant. Incorporating PEG into HTPB chains increases the polarity of binder. In this study, in the first step, elastomers of HTPB/PEG blend are prepared and their mechanical and thermal properties are investigated. Then, the propellant based-on HTPB/PEG blend was prepared and its mechanical properties were compared to the propellant based-on HTPB binder. Incorporation of PEG into the binder, increases the stress and elongation of the propellant and also, influences its oxygen balance. In the solid propellant with 75% solid loading, theoretical and semi empirical specific impulse were increased to 7.9s and 6.9 respectively, by the addition of BuNENA.

    Keywords: CompositeSolid Propellant, HTPB, PEG, Energetic Plasticizer, Mechanical Properties, Specific Impulse
  • امیر رزمجو، فاطمه نوری صفا *، ناهید امامی
    پلیمر پلی اورتان نقش مهمی در مراقبت های بهداشتی دارد و به طور گسترده در دستگاه ها و ابزارهای پزشکی مورد استفاده قرار می گیرد. با این حال، هنوز زیست سازگاری پایین و تشکیل بیوفیلم در سطح آن، موضوعی چالش برانگیز است. اصلاح ترشوندگی سطح روشی موثر برای افزایش زیست سازگاری سطح پلیمر های دارای خواص توده مطلوب است. در این مطالعه، اصلاح سطح صفحات پلی اورتان توسط لایه نازک پلی اتیلن گلیکول و به دام افتادن نانوذرات دی اکسید تیتانیوم در پلیمر به کمک تغییر ساختار فیزیکی و شیمیایی سطح به منظور افزایش زیست سازگاری انجام گرفت. خواص فیزیکوشیمیایی سطوح اصلاح شده با استفاده از طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، آنالیز پراش انرژی پرتو ایکس(EDX) و اندازه گیری زاویه تماس و انرژی آزاد سطح مشخص شد. زیست سازگاری سطوح اصلاح شده با استفاده از آزمون سمیت MTT بر سلول های سرطانی دهانه رحم، چسبندگی باکتریایی ها و بررسی تشکیل بیوفیلم و سنجش جذب پروتئین به روش برادفورد مورد بررسی قرار گرفت. یک لایه نازک قابل اتوکلاو و ارزان با ساختار دارای زبری چندگانه و پایدار به طور کووالان روی سطح صفحات پلی اورتان برای کاربردهای زیستی و پزشکی ایجاد شد. نتایج نشان می دهد که به غیر از فعالیت های ضد باکتریایی، نمونه اصلاح شده نیز توانایی کاهش تشکیل بیوفیلم را دارد به طوری که حداکثر مهار بیوفیلم در 24 ساعت اول 94 درصد بیشتر از نمونه اصلاح نشده است.
    کلید واژگان: زیست مواد, ابرآبدوستی, زیست سازگاری, نانوذرات دی اکسید تیتانیوم, پلی اتیلن گلیکول, پلی اورتان
    A. Razmjou, F. Noorisafa *, N. Emami
    Polyurethane polymer plays an important role in health care, and it is widely used in medical devices and instruments. However, the low biocompatibility and biofilm formation on the surface can be regarded as a challenging issue. Engineering the wetting capability of the surface is an effective way to increase the biodegradability of polymer surfaces with sufficient bulk properties. In this study, the surface modification of polyurethane sheets by a thin layer of polyethylene glycol and trapping of titanium dioxide nanoparticles were carried out by means of physical and chemical changes on the surface to enhance the biocompatibility. The physicochemical properties of the modified surfaces were determined using fourier-transform infrared (FTIR) spectroscopy , scanning electron microscopy (SEM), energy-dispersive X-ray spectroscopy (EDX), and contact angle and free surface energy measurement. The biocompatibility of the modified levels was evaluated using the MTT toxicity test on cervical cancer cells (HeLA), bacterial adhesion, biofilm formation, and the protein absorption assay by the Bradford method. A thin, autoclave able and inexpensive thin layer with a solid and stable roughening structure was created covalently on the surface of the polyurethane plates for biological and medical applications. The results, therefore, showed that apart from antibacterial activity, the modified sample also had the ability to reduce the biofilm formation, such that the maximum biofilm attachment inhibition in the first 24 hours was 94% higher than that of the modified sample.
    Keywords: Biomaterial, Ssuperhydrophilic, TiO2 nanoparticles, polyethylene glycol, polyurethane
  • آرمین ریسی پور شیرازی، زاهد احمدی *، حمید گرمابی
    ویژگی های پلی لاکتیک اسید مانند زیست تخریب پذیری دلیل اصلی توجه کاربران به این پلیمر در زمینه تولید محصولات مختلف گردیده است. از طرفی محدودیت های ساختاری منجر به کند شدن سرعت رشد مصرف این پلیمر شده است. در این میان بهبود خواص مکانیکی و چقرمگی پلی لاکتیک اسید از طریق رویکرد اصلاح پلیمر ها با نانو الیاف سلولزی اصلاح شده موفقیت امیز بوده است. در این پژوهش به منظور بهبود سازگاری نانو الیاف با ماتریس پلی لاکتیک اسید، در مرحله ی اول سطح نانو الیاف سلولزی اصلاح شد. اصلاح نانو الیاف با دو روش استیله کردن با درجه ی استخلاف 0.6 و پیوند زدن پلی اتیلن گلیکول روی سطح نانو الیاف انجام گرفت. تغییر ساختار نانو الیاف سلولزی پس از اصلاح مورد بررسی و پس از آن نانو الیاف استیله شده و نانو الیاف پیوند خورده با پلی اتیلن گلیکول به صورت مجزا و ترکیبی تا 1% وزنی به ماتریس پلی لاکتیک اسید اضافه شدند. کاهش میزان بلورینگی الیاف در اثر استیله شدن و پیوند خوردن با پلی اتیلن گلیکول در نتایج ازمایش اشعه ایکس و گرماسنجی مورد بررسی قرار گرفت. اضافه کردن نانو الیاف استیله شده به پلی لاکتیک اسید باعث ریز شدن بلور ها و اضافه کردن نانو الیاف پیوند خورده با پلی اتیلن گلیکول باعث درشت شدن بلورهای ماتریس پلی لاکتیک اسید می شوند. افزایش 7برابری چقرمگی با افت کمتر مدول و استحکام در نمونه ی حاوی هر دو نانو الیاف اصلاح شده مشاهده شد.
    کلید واژگان: پلی لاکتیک اسید, نانو الیاف سلولزی, استیله کردن, پلی اتیلن گلیکول, بلورینگی
    armin Raeisipour shirazi, Zahed Ahmadi *, Hamid Garmaby
    Structure-property relation is of vital importance in developing advanced polymer nanocomposites as well as enhancing their ultimate properties. In this research study, toughening of polylactic acid (PLA) with nanofibrillated cellulose (NFC) was studied and comparison was made between thermal and mechanical properties of systems containing pristine and modified NFC. NFC was modified through two different methods; acetylation of hydroxyl groups and grafting of polyethylene glycol (PEG) onto cellulose chains. Fourier transform infrared spectroscopy , X-ray diffraction , and differential scanning calorimetry were employed to probe into the surface characteristics, thermal properties and crystallinity of NFC/modified NFC, respectively; moreover, SEM imaging was utilized for surface morphology of samples. Subsequently, PLA with modified and unmodified NFC was prepared to evaluate the filler addition effect on toughness. Acetylated NFC has changed the PLA crystallinity degree and rate, which affected the modulus of PLA, as signaled by the changed NFC surface. Particularly, mechanical and toughening behavior of the prepared nanocomposites were analyzed based on tensile measurements which showed an eight-fold rise in toughening along with 18% decrease in modulus of the samples comprising 1 wt.% of acetylated NFC compared to the blank PLA. In the light of the obtained results, it can be inferred that brittle PLA can be toughened by the surface modified NFC. This research study can illuminate the way for future works on the modifications of nano-scale fillers/additives to achieve improved mechanical and thermal properties of PLA.
    Keywords: Polylactic acid, Nanofibers Cellulose, acetylation, PEG Crystallization
  • آرزو افضلی، وحید متقی طلب *، سید سلمان سیذافقهی، مجتبی جعفریان
    در این پژوهش اثر سورفکتانت های پلی اتیلن گلیکول و پلی متیل متااکریلات بر خواص فیزیکی و جذب راداری هگزافریت باریم تهیه شده به روش سل-ژل احتراقی بررسی شد. به منظور بررسی های فازی، موفولوژی و خواص مغناطیسی محصول نهایی به ترتیب از آنالیز پراش اشعه ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و مغناطیس سنج نمونه مرتعش (VSM) استفاده شد. همچنین پارامترهای الکترومغناطیسی نمونه های سنتز شده با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل شبکه بردار (VNA) در محدوده راداری باند X و Ku مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق نتایج حضور پلی اتیلن گلیکول به عنوان سورفکتانت در میزان خلوص فاز نهایی تاثیر بسزایی داشت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان دهنده ذراتی با مورفولوژی هگزاگونال برای تمامی نمونه های تهیه شده بود. طبق بررسی های مغناطیسی بیشترین مقدار مغناطش اشباع (emu/g 56) و نیروی وادارندگی (Oe5240) برای نمونه سنتز شده با استفاده از 1 گرم پلی اتیلن گلیکون حاصل شد. نمونه پلی اتیلن گلیکول در باند X در فرکانس های 6/10 و GHz 5/11 بیشترین میزان تلفات انعکاس برابر dB 5/1- و dB 8/1- می باشد که پهنای جذبی پلی اتیلن گلیکول نسبت به دو نمونه دیگر مناسب تر بوده است و در باند Ku بیشترین میزان جذب مربوط به نمونه پلی متیل متااکریلات می باشد که در فرکانس GHz 1/17 به میزان dB 2/2- جذب داشته است. بنابراین نتایج جذب حاکی از افزایش پهنای باند جذبی در صورت استفاده از هر دو سورفکتانت در باندهای X و Ku بوده است.
    کلید واژگان: هگزافریت باریم, سل, ژل احتراقی, پلی اتیلن گلیکول, پلی متیل متااکریلات
    A. Afzali, V. Motaghitalab*, M. Jafariyan
    In this research the effect of polyethylene glycol and Polymethyl methacrylate surfactants were investigated on physical and radar absorption properties of barium hexaferrite synthesized via Sol-gel combustion method. In order to scrutiny investigate the phase, morphology and magnetic properties of final product X-ray diffraction analysis (XRD), scanning electron microscopy (SEM) and vibrating sample magnetometer (VSM) were used respectively. Also, electromagnetic parameters of synthesized samples were evaluated by using a vector network analyzer (VNA) device in the radar bands of X and Ku. As a result, the presence of polyethylene glycol as a surfactant has strongly influenced on the final phase purity. SEM represents the hexagonal particle morphology was prepared for all samples. According to the magnetic studies the greatest amount of saturation magnetization (56emu/g) and coercivity (5240 Oe) was achieved for the sample synthesis in the presence of Polyethylene Glycol. PEG sample X band in frequencies 11.5GHz and 10.6 GHz had the highest Reflection loss -1.5 dB and -1.8 dB. The width of the absorption of polyethylene glycol was better than the other two. In Ku Band the maximum absorbance value belonged to Poly (methyl methacrylate) sample which has Reflection loss -2.2 dB in frequency 17.1 GHz. Therefore, the absorption results have shown an increase in the broadband absorption in the case of using both surfactants in X and Ku bands.
    Keywords: Barium hexaferrite, sol, gel combustion, polyethylene glycol, poly methyl methacrylate
  • علیرضا کوچکزایی*، حسین احمدی، محسن محمدی آچاچلویی
    تخریب پوشش دهنده ها و نرم کننده های مورد استفاده در حفاظت از چرم های تاریخی، آسیب به ویژگی های ساختاری و بصری این آثار را در پی دارد. لذا با در نظر گرفتن ارزش های نهفته در آثار تاریخی، ارزیابی پایداری این مواد پیش از مداخلات حفاظتی ضروری است. از این رو پایداری حرارتی پلی اتیلن گلیکول (PEG) و روغن سیلیکون به عنوان پوشش دهنده چرم های تاریخی خشک و اشباع از آب، مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر این، کارایی اسید آسکوربیک (AA) به عنوان افزودنی ضد اکسایش به PEG نیز بررسی شد. در این راستا پایداری ساختاری نرم کننده ها با استفاده از طیف سنجی ATR-FTIR و ثبات رنگی چرم های درمان شده، به روش رنگ سنجی ارزیابی گردید. نتایج نشان دهنده ی اکسایش شدید PEG در جریان پیرسازی تسریعی بود که افزودن اسید آسکوربیک مانع از این تغییر شد. ارزیابی چرم های درمان شده با PEG، تغییر شدید رنگی این نمونه ها را پس از پیرسازی نشان داد که با افزودن اسید آسکوربیک تشدید گردید. این در حالی است که روغن سیلیکون پایداری حرارتی بسیار بالایی داشت و چرم های درمان شده با آن نیز، کم ترین میزان تغییر رنگ را نشان دادند. از این رو درمان چرم های تاریخی با استفاده از روغن سیلیکون به سبب پایداری بالای آن و حفظ ویژگی های رنگی چرم، مناسب تر است.
    کلید واژگان: حفاظت از چرم های تاریخی, نرم سازی چرم, پلی اتیلن گلیکول, روغن سیلیکون, اکسایش
    Alireza Koochakzaei*, Hossein Ahmadi, Mohsen, Mohammadi Achachluei
    Deterioration of lubricants and dressings used in the conservation of historic leathers can alter the aesthetic and structural properties of these objects. Therefore, regarding to values of historical relics, assess the stability of conservation materials will be required before protective interventions. Hence, the heat stability of polyethylene glycol (PEG) and silicone oil were studied as dry and waterlogged leather dressings. Moreover, performance of ascorbic acid (AA) was evaluated as an antioxidant additive for PEG. For this purpose, structural stability of leather dressings and aesthetical changes of treated leathers were investigated by ATR-FTIR spectroscopy and colorimetery technique. The results show that aging process causes to severe oxidation in PEG, whereas ascorbic acid inhibits the change. Color measurement signified an intense color change of the aged PEG and PEG+AA treated leathers. While, silicone oil had a great heat stability and the treated leathers showed minimum color change. Therefore, silicone oil treatment was characterized best than PEG and PEG+AA, due to its high stability and minimum color change in treated leathers.
    Keywords: conservation of historic leathers, leather softening, leather dressing, polyethylene glycol, silicone oil, oxidation
  • احسان کمالی*، منصور شهیدزاده
    گلیسیدیل آزید پلیمر (GAP) بایندر الاستومری منحصربه فرد با گرمای تشکیل بالا و دانسیته بالا است که باعث ارتقاء خواص حرارتی و عملکردی پیشرانه های جامد مرکب می شود. با این حال GAP دارای دمای انتقال شیشه ای بالا و خواص مکانیکی ضعیف می باشد که استفاده از این پلیمر را به عنوان بایندر در فرمولاسیون پیشرانه های جامد مرکب با محدودیت مواجه ساخته است. در این مقاله، فعالیت-های انجام شده به منظور بهبود خواص مکانیکی و دمای انتقال شیشه ای پلی یورتان های برپایه GAP از طریق تهیه کوپلیمرهای GAP با استفاده از پلیمرهای با اسکلت انعطاف پذیرهمچون پلی اتیلن گلیکول (PEG)، پلی کاپرولاکتون (PCP) و بوتادی ان خاتمه یافته با هیدروکسیل (HTPB) مورد بررسی قرارگرفته است.
    کلید واژگان: گلایسیدیل آزید پلیمر, پیشرانه جامد مرکب, کوپلیمر, پلی اتیلن گلیکول, پلی کاپرولاکتون, بوتادی ان خاتمه یافته با هیدروکسیل, خواص حرارتی و مکانیکی
  • محمدعلی دهنوی*، میثم مسعودی
    در این مقاله پیشرانه جامد مرکب پرانرژی پلی اتر نرم شده با نیترات استر یا(NEPE)که نسل جدیدی از پیشرانه های جامد مرکب می باشد و به خاطر محتوی انرژی بالای آن در مقایسه با پیشرانه های مرسوم، در سال های اخیر مورد توجه محققین در دپارتمان های دفاعی دنیا بوده، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. ابتدا به معرفی، تاریخچه و اهمیت پیشرانه های NEPEپرداخته شده و بدنبال آن فرمولاسیون و ترکیب درصد اجزاء تشکیل دهنده پیشرانه شامل اجزاء جامد و سیستم بایندر ارائه گردیدهو در ادامه کاربردهای مختلف پیشرانه NEPEآمده است. ویژگی های عملکردی پیشرانه NEPEاز جمله ایمپالس ویژه،ایمپالس ویژه حجمی بررسی و با پیشرانه های مرسوم مقایسه شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که این پیشرانه با ویژگی های منحصر به فرد، ایمپالس ویژه بالا، چگالی بالا و ایمپالس ویژه حجمی یا ضریب کارایی بالا در مقایسه با پیشرانه های جامد برتری ویژه ایداشته از اینرو ایالات متحده امریکا و سایر کشورهای پیشرفته در زمینه تسلیحات نظامی و سایر تسلیحات هوا برد توجه بخصوصی به این پیشرانه داشته ودر اکثر راکت ها و موشک های بالستیکی بطور گسترده ای از این پیشرانه ی پرانرژی استفاده می کنند.
    کلید واژگان: پیشرانه جامد مرکب NEPE, پلی اتر نرم شده با نیترات استر, نیتروگلسیرین, پلی اتیلن گلیکول, مواد پرانرژی
  • غلامرضا نبیونی، منیر سادات سعادت، ابوالفضل براتی
    جذب سطحی پلیمرها به وسیله نانو ذرات، پایداری سوسپانسیون را در برابر کلوخه شدن بهبود می بخشد. در این مقاله، برای جلوگیری از کلوخه شدن، از نانو ذرات اکسید روی (ZnO) به عنوان اکسید فلزی انتخابی و از پلی اتیلن گلیکول (PEG) به عنوان پلیمر جذب شونده انتخابی استفاده شده است. انجام عمل جذب، توسط طیف سنجی فرو سرخ (IR)، اندازه و ساختار کریستالی نانو ذرات توسط آنالیز پراش اشعه ایکس (XRD)، میزان جرم پلیمر پوششی توسط آنالیز گرما وزن سنجی (TGA) و بالاخره میزان کلوخه ای شدن و انباشتگی نانو ذرات توسط تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، مورد بررسی قرار گرفته است. کاهش جرم مولکولی پلی اتیلن گلیکول سبب افزایش جرم پلیمر جذب شده بر روی نانو ذرات، کوچک شدن اندازه آن ها و کروی تر شدن ذرات شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد پس از پوشش دهی، پراکنش نانو ذرات ZnO بیش تر شده و میزان کلوخه ای شدن ذرات کم تر شده است.
    کلید واژگان: پوشش دهی, نانو ذرات اکسید روی, جذب سطحی, پلی اتیلن گلیکول, کلوخه ای شدن
    Gholamreza Nabiyouni, Monir Saadat, Abolfazl Barati
    Polymer coating is an effective way for modifying he particle surface. Polymer adsorption by nanoparticles improves the stability of the suspension against aggregation. In order to prevent nanoparticles from aggregation، in this work، zinc oxide nanoparticles and polyethylene glycol (PEG) are used as nano-sized metal oxide powder and adsorbed polymer، respectively. The adsorption process is analyzed by the infrared spectroscopy (IR) technique. The size and structure of zinc oxide nanoparticles have been characterized by X-ray diffraction (XRD). The amount of the adsorbed polymer was measured by thermogravimetry analysis (TGA) method. Moreover، the aggregation and accumulation of the nanoparticles was studied using scanning electron microscopy (SEM). We found that، using the polymers with lower average molecular weight made nanoparticles with higher adsorption، lower size، and a more spherical shape. Our results show that the coating process is an effective way of avoiding aggregation، sticking، and clumping of nanoparticles.
    Keywords: Coating, Zinc Oxide Nanoparticles, Surface Adsorption, Polyethylene, Glycol, Agglomeration
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال