به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "tribology" در نشریات گروه "مواد و متالورژی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «tribology» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
  • R. Nemati, R. Taghiabadi *, M. Saghafi Yazdi, S. Amini
    The effect of severe surface plastic deformation on the microstructure and tribological properties of CoCrWNi super alloy L605 was investigated. The surface of the annealed alloy was frictionally processed by a tungsten carbide tool with a tip radius of 5 mm under different sliding speeds of 500, 800, 1100, 1400, 1700, and 2000 mm/min for 2, 5, 10, 20, and 30 passes. Based on the results, applying friction hardening (FH) promoted the formation of the e-HCP (martensite) phase in the surface structure of the g-FCC alloy up to a depth of about 500 mm. The maximum surface hardness was observed at the sliding speed of 1700 mm/min and 30 passes, where the surface hardness increased by almost 100% (from about 320 HV to more than 635 HV). Pin-on-disk wear tests were carried out at room temperature, under applied pressures of 0.25, 0.5, and 1 MPa, for a sliding distance of 1000 m. According to the results, under low applied pressures, i.e. 0.25 MPa, the maximum wear resistance was observed in the sample FH-processed for 30 passes at 1700 mm/min. However, due to the formation of lateral microcracks on the surface of samples processed by high number of FH passes, under the applied pressure of 1 MPa, the lowest wear was observed in the 5-pass processed sample (1700 mm/min). The wear rate and average friction coefficient (AFC) of this sample were about 45% and 30% lower than those of the base (annealed) sample, respectively.
    Keywords: L605, friction hardening, hardness, sliding wear, tribology
  • محمدمهدی جعفری، احمد افسری، احمد به گزین، شاهین حیدری*

    در این پژوهش خواص مکانیکی و تریبولوژی جوش حاصل از چهار نوع فلز پرکننده مختلف برروی فولاد-1.6959 از طریق جوش تیگ مورد بررسی قرار گرفت. فلزهای پرکننده مورد استفاده در این تحقیق شامل ER70S-6, ER80S-G, ER80S-Ni1 , ER80S-B2  بوده و ترکیبات شیمیایی نزدیک به فلز پایه دارند. به منظور بررسی خواص جوش و کیفیت اتصال، آزمون های کشش، ضربه، سختی و سایش  با استفاده از دستگاه های کشش و ضربه و سایش انجام شده و ساختار میکروسکوپی نیز توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از آن است که تغییرات فازی و حضور عناصر آلیاژی مولیبدن و کروم، منجر تغییر در خواص اتصال جوش شده است. بیشترین وکمترین مقاومت به سایش به ترتیب در جوش حاصل از فلز پرکننده ER 80S-Ni1 و ER 70S-6 و بهترین کیفیت جوش و خواص مکانیکی با استفاده از فلز پرکننده ER 80S-B2 حاصل گردید و استحکام کششی نیز تا حدود 38 درصد نسبت به فلز پایه بهبود یافت.

    کلید واژگان: قابلیت جوشکاری فولاد, خواص مکانیکی, تریبولوژی, فلزپرکننده, جوش تیگ
    M.M. Jafari, A. Afsari, S.A. Behgozin, Sh. Heidari*

    In this study, the mechanical and tribological properties of 4 different types of welding filler metals were examined on a 1.6959 steel (DIN35NiCrMoV12-5) by the Gas Tungsten Arc Welding process. The fillers used in this study include ER70S-6, ER80S-G, ER80S-Ni1, ER80S-B2. The main reasons for choosing these fillers in this study are their availability and close chemical composition to the base metal. To evaluate the weld and quality of weld joints, tensile, impact, hardness and abrasion tests performed on the samples and related microstructures was investigated by optical microscope. The results indicated that the presence of molybdenum and chromium alloying elements in ER80S-B2 filler and related microstructure at HAZ has led to an increase in weld strength up to 38 percent. The best and worst wear resistance obtained from the filler ER 80S-Ni1 and ER 70S-6 respectively. The best weld quality and mechanical properties were acquired in welding using ER 80S-B2 welding filler metal.

    Keywords: Steel Weldability, Mechanical Properties, Tribology, Filler Metal, Gas Tungsten Arc Welding
  • راضیه چهارمحالی، میثم نوری*، آرش فتاح الحسینی

    آلیاژهای فلزی به دلیل دارا بودن خواص مکانیکی مناسب، کاربردهای گسترده ای به عنوان کاشتنی و ابزارهای مورد استفاده در بدن دارند. این آلیاژها در کاربردهایی چون ترمیم و تعویض مفاصل اسکلتی انسان، دندان پزشکی، دستگاه های قلبی و عروقی و جراحی استفاده می شوند. شرایط کاری این قطعه ها و محیط بدن موجب می شود این کاشتنی ها در معرض انواع مختلف سایش قرار گیرند. سایش یکی از عوامل اصلی کنترل کننده عمر کاشتنی و قطعه های فلزی مورد استفاده در بدن است و بسیاری از آن ها به دلیل پدیده های سایشی پس از مدتی توانایی عملکرد مناسب خود را از دست می دهند. به علاوه، ذرات تولیدشده در اثر سایش می توانند موجب التهاب و سست شدن فصل مشترک بین کاشتنی و بافت میزبان شوند. در مقاله حاضر، انواع آلیاژهای فلزی مورد استفاده به عنوان کاشتنی و ابزارهای مورد استفاده در بدن و سازوکارهای سایشی که با آن ها مواجه هستند، مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، روش های پوشش دهی که می توانند به منظور افزایش مقاومت به سایش قطعه ها و کاشتنی ها مورد استفاده قرار بگیرند، بررسی شده و مزیت ها و عیب های هر یک بیان شده است. با توجه به در دسترس نبودن مطالعه جامع در این حوزه به زبان فارسی، این مقاله می تواند مورد استفاده پژوهشگران و فعالان حوزه های ایمپلنت ها، بیوتریبولوژی و برهم کنش بین کاشتنی ها و بدن قرار بگیرد.

    کلید واژگان: کاشتنی های فلزی, سایش, تریبولوژی, پوشش دهی
    Razieh Chaharmahali, Meisam Nouri *, Arash Fattah-Alhosseini

    Metallic alloys are utilized widely as implants and bio-tools due to their prominent mechanical properties. They can be used as endoprostheses, dental implants, cardiovascular devices parts, and surgery tools. The working conditions and the environmental characteristics of the body cause the implants to be exposed to various types of wear. Abrasion is a critical factor in controlling the life cycle of the implant and the metallic parts used in the body and many of these objects fail to function properly due to abrasion phenomena. Moreover, the fine particles produced due to abrasion can actively produce inflammation and loosening at the interface between the implant and the host tissue. In this paper, various metallic alloys that are used as implants and the bio-tools and their corresponding wear mechanisms have been reviewed, comprehensively. Moreover, the coating techniques that enhance the tribological performance of the objects and implants have been studied and their advantages and disadvantages have been discussed.

    Keywords: Metallic implants, Failure, Tribology, Wear, Coating
  • میثم مکاریان، الهام عامری*
    نانوذره سرامیکی سیلیسیم کاربید (SiC) در روغن پایه به منظور بررسی خواص اصطکاک و سایش در مبحث تریبولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. نانو ذرات در درصدهای وزنی 0.25، 0.5، 1 و 5 به روغن پایه اضافه شد. جهت افزایش پایداری نانوذره SiC در روغن پایه از اولییک اسید جهت اصلاح سطح استفاده شد و برای مشخصه یابی از دستگاه های میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FESEM)، پراش پرتوایکس (XRD) و طیف سنج مادون قرمز با تبدیل فوریه (FTIR) استفاده شد. این بررسی برای روغن پایه SN500HVI از شرکت نفت سپاهان ایران انجام شد. آزمون های سایش و اصطکاک روی مخلوط نانوذره و روغن SN500HVI صورت پذیرفت. اثرات تریبولوژیکی روغن پایه/ نانوذره با استفاده از آزمون آزمایشگاهی پین روی دیسک مطابق با روش استاندارد آزمون ASTM G99 بررسی شد. بر اساس نتایج به دست آمده از XRD میانگین اندازه نانو ذرات اصلاح سطح شده کمتر از 30 نانومتر به دست آمد. مخلوط روغن پایه/ نانوذره با غلظت های 25/0، 5/0 و 1 درصد وزنی به ترتیب موجب کاهش 26%، 15% و 4% در ضریب اصطکاک شد. این رفتار تریبولوژیکی ناشی از نشستن و چسبیدن نانو ذرات روی سطوح درگیر سایش می باشد. همچنین توپوگرافی سطوح فرسایش یافته با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (FESEM) آنالیز شد. نتایج نشان دادند که نانوذره SiC با توجه به مناسب بودن خواص فیزیکی همچون سختی مناسب، شکل کروی و سطح ویژه بالا می تواند افزودنی موثری جهت بالا بردن کیفیت روغن روانکار در بحث کاهش اصطکاک و سایش به شمار آید.
    کلید واژگان: نانوذره, سرامیک, سیلیسیم کاربید, تریبولوژی, روغن روانکار
    Meisam Makkarian, Elham Ameri *
    The effect of silicon carbide (SiC) nanoparticles on the tribological properties of the base oil was investigated by friction and wear tests. SiC nanoparticles were synthesized by sol-gel method and added to the base oil at various weight percentages of (0.25, 0.5, 1 and 5). To increase the stability of SiC nanoparticles in the base oil, the surface was modified using oleic acid. To characterize the morphology of SiC nanoparticles, the FT-IR, FESEM and XRD techniques were applied. This investigation was carried out in the base oil SN500HVI from Sepahan Oil Company, Iran. The friction and wear tests were performed on the mixture of SN500HVI/nanoparticles. The tribological properties of nanoparticles in base oil were investigated using pin on disc test according to ASTM G99 test method. Based on the results obtained by XRD, the average size of SiC was known to be less than 30 nm. The mixture of nanoparticles in base oil with concentrations of 0.25, 0.5 and 1 wt.% led to reduction of friction coefficient by 26%, 15%, and 4%, in comparison to pure base oil, respectively. This tribological behavior was due to adhesiveness of nanoparticles on involving surfaces. Furthermore, the topography of worn surfaces was analyzed using FESEM. The results illustrated that the nanoparticles can be an effective additives to improve the quality of lubricants in terms of reducing the friction and wear due to their proper physical properties such as suitable hardness, spherical shape and high specific surface area.
    Keywords: Nanoparticle, Ceramic, Silicon Carbide, Tribology, Lubricant oil
  • N. Soliman, D. Ramadan *, J. Yagoob
    Aluminium – copper alloys have a wide range of industrial applications especially in military vehicles, rocket fins and aerospace. Solidification plays a vital role in controlling, the mechanical and tribological properties, and influencing the microstructure of metallic alloys in general and aluminium alloys in particular. Therefore, the researchers have made many efforts to figure out the solidification behaviour of Al-Cu alloys. Despite all these endeavors, however, the behavior is not yet fully understood. This research aims to investigate the effect of cooling rate on the microstructure, mechanical and tribological properties of aluminium-copper cast alloys (Al-Cu alloys) under dry sliding conditions. Four cooling rates were achieved by using four various steel moulds made of different thicknesses and one of them was surrounded with green sand, to get a lower cooling rate, with the same respective mould hole geometries. The microstructure results showed that the grain size increases with decreasing the cooling rate. While the hardness increased largely due to the refinement of the microstructure. Finally, it was concluded that the wear rate increases with decreasing the cooling rate, and this due to the reduction in hardness.
    Keywords: Aluminum-Copper Alloys, cooling rate, Grain Size, Tribology
  • Sh. Keshavarz, M. R. Naimi-Jamal*, M.Gh. Dekamin, Y. Izadmanesh

    In this work, the facile synthesis and identification of hexylmethylimidazolium bis(trifluoromethyl sulfonyl) amide ([HMIM] TFSA) and hexylmethylimidazolium triethyltrifluorophosphate ([HMIM]FAP) ionic liquids (ILs), as multifunctional and multipurpose gear oil additives, is introduced. The tribological tests indicated that both ([HMIM]TFSA) and ([HMIM]FAP) ILs demonstrate antiwear/extreme pressure properties (AW/EP) to the gear oils by preventing wear and scar of the lubricated system at low and high temperatures. [HMIM]TFSA provided superior performance in comparison to [HMIM]FAP. Because of the presence of heteroaromatic imidazole moiety in the ILs structure, the prepared ILs also imparted anticorrosion, antioxidant, and anti-rust properties to the lubricant. All these observations confirmed that the ILs are single component multifunctional and multipurpose oil additives. In addition, due to avoiding the use of toxic and harmful elements in the preparation of ILs make the fabricated oils potential candidates for green lubricants.

    Keywords: Ionic liquids, Gear oil, Tribology, Multifunctional gear oil additive, Green Lubricant
  • مهشید تفرشی، سعیدرضااللهکرم *، سهیل مهدوی
    در این تحقیق پوشش های ساده Zn-Ni و کامپوزیتی Zn-Ni/PTFE از حمام های سولفاتی رسوب گذاری الکتریکی شدند. از آزمون پلاریزاسیون پتانسیودینامیک و طیف نگاری امپدانس الکتروشیمیایی (EIS) برای بررسی رفتار خوردگی پوشش ها استفاده شد. سختی و رفتار تریبولوژیکی پوشش ها به ترتیب با استفاده از دستگاه سختی سنجی ویکرز و روش پین روی دیسک مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور بررسی ترکیب و مورفولوژی پوشش ها و مسیر سایش از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به طیف نگار پرتو ایکس (EDS) استفاده شد. نتایج آزمون خوردگی حاکی از آن است که دانسیته جریان خوردگی پوشش Zn-Ni حدود 30 درصد پوشش کامپوزیتی است. سختی پوشش ساده نیز با افزودن ذرات پلی تترا فلوئوراتیلن کاهش یافته است. با وجود این کاهش سختی، مقدار تلفات سایشی و ضریب اصطکاک با ورود ذرات پلی تترا فلوئوراتیلن حدودا نصف می شود. همچنین مکانیزم سایش در پوشش کامپوزیتی از نوع خراشان خفیف بوده ولی در پوشش فاقد ذرات تغییر فرم پلاستیک و سایش چسبان مکانیزم اصلی سایش هستند. مقدار تلفات سایشی و ضریب اصطکاک در این پوشش به ترتیب حدود 43 و 57 درصد کمتر از پوشش ساده است.
    کلید واژگان: آبکاری الکتریکی, Zn-Ni, Zn-Ni-PTFE, خوردگی, تریبولوژی, روانکار جامد
    M. Tafreshi, S. R. Allahkaram*, S. Mahdavi
    In this research, Zn-Ni and Zn-Ni/PTFE coatings were electrodeposited from sulfate-based electrolytes. Potentiodynamic polarization and electrochemical impedance spectroscopy (EIS) techniques were used to investigate the corrosion properties of the coatings. Hardness and tribological behavior of the coatings were examined by the Vickers microhardness testing machine and the pin-on-disc method, respectively. Chemical composition and morphology of the as-deposited and worn surfaces of the coatings were studied by a scanning electron microscope (SEM) equipped with an energy dispersive X-ray spectrometer (EDS). According to the results, the corrosion current density of the Zn-Ni film was about 30% of that of the composite coating. Hardness of the alloy film was partially decreased by the incorporation of Polytetrafluoroethylene (PTFE) particles. However, the wear loss and coefficient of friction of the Zn-Ni/PTFE coating were, respectively, about 43% and 57% of those of the Zn-Ni film. Moreover, wear mechanism was changed from plastic deformation and adhesive wear to slight abrasion by the co-deposition of PTFE particles.
    Keywords: Electrodeposition, Zn-Ni, Zn-Ni-PTFE, Corrosion, Tribology, Solid lubricant
  • N. Nikoogoftar, S. H. Razavi, M. Ghanbari
    In this research, the effect of annealing and aging temperature as well as the effect of quenching media on the microstructure, hardness and dry sliding wear behavior of Ti-6Al-4V alloy has been studied. Cylindrical samples with the diameter of 10 mm and the height of 20mm were solutionized at 930˚C and 1060˚C for 600 seconds and then were quenched in the cold water and in the air. The samples were aged at different temperature of 480˚C, 550˚C and 610˚C for 360 s to increase the hardness. Heat treated samples were tested using standard pin-on-disc test machine at the applied loads of 100, 150 and 200 N. Microstructural investigations using scanning electron microscope revealed that for the samples solutionized at 930˚C and quenched in the water, the microstructure is composed of primary α and high volume fraction of martensitic α΄ phase with fine precipitated of β between martensitic lathes. In the case of air cooled samples, transformed β has also been appeared in the vicinity of primary α. For the samples solutionized at 1060˚C and quenched in the water, fully martensitic micro structure with fine β precipitates was observed. For the sample solutionized at 1060˚C and air quenched, plate like α and lamellar grain boundary β were detected. The maximum hardness value relates to the sample solutionized at 1060˚C and quenched in water which is equal to 433 HV. Different wear mechanisms, including oxidative wear, scratch, and delamination occurred at the worn surfaces at different applied loads. For the samples quenched in the water, the oxidative wear mechanism governing at low applied load and oxide debris was observed as separate or compacted particles which formed in the contact between pin and steel counter face detached from the sample. At higher applied loads, delamination and scratch mechanism was also observed and metallic plate like debris was detached from the sample. Mechanically mixed layer (MML) was formed on the surface of the pin at high applied loads and for the samples with low hardness value adhesion marks were also revealed on the steel disc. The minimum weight loss in the wear test is related to the sample quenched from the 1060ºC in the cold water and aged at 550 ºC .
    Keywords: Ti-6Al-4V alloy, Tribology, Heat treatment, Microstructure, Hardness
  • E. Poursaiedi, A. Salarvand*
    This study investigated the effects of deposition techniques on the microstructural and tribological properties of Ti/TiN/TiCN/TiAlN multilayer coatings onto a Custom 450 steel substrate. The coatings were produced using cathodic arc physical vapor deposition (CAPVD) and plasma-assisted chemical vapor deposition (PACVD). The microstructure of the coatings was evaluated using (SEM), and phase formation was analyzed by (XRD). The mechanical properties of the coatings were examined by nano-indentation testing machine. Erosion behavior was studied using an erosion tester and the electrochemical behavior of the deposited films in 3.5% (wt) NaCl solution was investigated using potentiodynamic polarization. XRD analysis indicated that TiN, TiCN, and TiAlN featured different chemical compositions in each coating. Nano-indentation showed that the hardness of the CAPVD and PACVD coating was 23.35 and 12.92 GPa, respectively. The coefficient of friction was 0.22 for the CAPVD and 0.17 for the PACVD coatings. Erosion testing was conducted using two abrasive powders at impact angles of 30° and 90°. The results showed that erosion rate at an impingement angle of 90° was greater than that of 30° and the CAPVD coating showed better performance. The potentiodynamic polarization curves showed that the CAPVD coating provided better corrosion resistance than the PACVD coating.
    Keywords: Ti, TiN, TiCN, TiAlN Coating, Tribology, Cathodic Arc Physical Vapor Deposition, Plasma Assisted Chemical Vapor Deposition, C450 Steel
  • مجید عباسی، شهرام خیراندیش، یوسف خرازی، جلال حجازی

    در این مقاله، رفتار سایشی فولاد هادفیلد با استفاده از آزمون پین روی دیسک و سنگ سایشی مورد ارزیابی قرار گرفته است. تاثیر عوامل اصلی این آزمون شامل میزان نیروی عمود بر پین، سرعت خطی دیسک و طول مسیر بر میزان سایش فولاد هادفیلد مشخص شده است. در این تحلیل معادلات رگراسیونی و اثرات اصلی و متقابل این عوامل استخراج گردید. نتایج نشان داد که مکانیزم های کندگی و خراشان در اثر نیروهای برشی در مراحل اولیه سایش و ترکدار شدن سطح در اثر خستگی در مراحل پایانی دو مکانیزم اصلی سایش فولاد هادفیلد است. مشخص شد که در آزمون پین روی دیسک با استفاده از سنگ سایشی، نیروی عمود بر پین نسبت به سرعت خطی دیسک نقش موثرتری بر میزان کاهش وزن دارد. همچنین با بیشتر شدن طول مسیر (زمان) سایش، نقش نیرو بیشتر می گردد در صورتی که نقش سرعت خطی دیسک تقریبا ثابت می ماند. به علاوه برای مطالعه شرایط سایش آرام، فشار عمودی کمتر از 5/0 مگاپاسکال نیاز است.

    کلید واژگان: تریبولوژی, پین روی دیسک, سنگ سایشی, فولاد هادفیلد, سایش
    Majid Abbasi, Shahram Kheirandish, Yousef Kharrazi, Jalal Hejazi

    this paper, the wear behavior of Hadfield steel has been investigated by using the grinding wheel in the pin on disk test method. The main parameters of this test method such as normal load on pin, sliding speed and sliding distance have been studied. In this test, the main and interaction effects of parameters on the weight loss and its regression models have been obtained. The results show that chipping and surface cracking are two basic mechanisms of wear of the steel. In addition, the normal load is more effective than sliding speed in weight loss of the steel. In addition, the role of normal load on the weight loss increases with increasing the sliding distance, while the role of disk velocity fixes. The normal pressure (load) must also be lower than 0.5 MPa for low stress wear condition.

    Keywords: Tribology, Pin on Disk, Grinding Wheel, Hadfield Steel, Wear
  • مهدی پاکروان، سید رضا غفاریان
    این مقاله به بررسی نقش افزودنی های پودری شامل روانسازهای جامد (گرافیت و مولیبدن دی سولفاید)، پلی تترافلورو اتیلن و فیلر سرامیکی SiC بر رفتار تریبولوژیک یک پلیمر ویژه، رزین فنولیک، می پردازد. نمونه هایی از جنس کامپوزیت های پلیمری با استفاده از روش قالب گیری فشاری گرم ساخته شده و مشخصات سایشی و اصطکاکی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور از یک دستگاه تریبومتر پین روی دیسک تحت شرایط لغزش خشک و دمای محیط استفاده شده و مقادیر ضریب اصطکاک و میزان سایش نمونه ها تعیین گردید. یک پین از جنس فولاد سخت AISI 52100 به عنوان سطح مقابل انتخاب شد. آزمایش های متعددی با تغییر در نوع و کسر وزنی فیلر به کار رفته در ساخت نمونه کامپوزیتی انجام گرفت. درصدهای وزنی 10، 15 و 20 برای روان سازهای جامد (گرافیت و مولیبدن دی سولفاید)،15،10،5و 20 در مورد پلی تترافلورو اتلین و5و10 برای فیلرهای سرامیکی SiC به کار گرفته شد. در مورد SiC تاثیر اندازه ذرات نیز مورد مطالعه قرار گرفت که بدین منظور دو نوع فیلر با اندازه های 5 و 38 میکرومتر انتخاب گردید. نتایج نشان می دهد افزودن فیلرهای با ساختار لایه ای (گرافیت و مولیبدن دی سولفاید) موجب کاهش میزان اصطکاک و افزایش مقدار سایش می گردد. در حالی که پودرپلیمرپلی تترا فلورو اتیلن(PTFE) از طریق کاهش میزان سایش و ضریب اصطکاک هر دو ویژگی تریبولوژیک را بهبود می بخشد. فیلر سرامیکی سیلیکون کارباید، رفتار متفاوتی را نشان می دهد. در این مورد اندازه ذرات فیلر نقش موثری بر رفتار سایشی دارند، به گونه ای که ذرات درشت-تر(38) محافظت بهتری از ماتریس پلیمری در برابر فرایند سایش به عمل آورده و میزان سایش را کاهش می دهند، در حالی که ذرات ریزتر (5) باعث افزایش جزئی در مقدار سایش می شوند.
    کلید واژگان: تریبولوژی, رزین فنولیک, گرافیت, مولیبدن دی سولفاید, پلی تترافلورو اتیلن, سیلیکون کارباید
    Mehdi Pakravan, Seid Reza Ghaffarian
    This paper discusses the role of fillers including solid lubricants (graphite and molybdenum disulfide), polytetraflouroethylene and silicon carbide on the tribological behavior of a specific polymer, Phenolic Resin. Polymeric composite material samples are manufactured by compression molding and are evaluated for their friction and wear properties. Using a pin-on-disc apparatus, dry sliding wear behavior under ambient conditions was studied which measured friction coefficient of samples. The counterface was made from hardened steel, AISI 52100. A number of experiments were performed using different filler types and weight percents including: graphite and molybdenum disulfide (10, 15 and 20%), polytetraflouroethylene (5, 10, 15 and 20%) and Silicon Carbide (5 and 10%). In silicon carbide case, two different particle sizes (5, 38) were tested as well. Results showed that addition of fillers with layer structure (graphite and MoS2) decrease the friction coefficient and wear resistance but PTFE powder improves both tribological behaviors. Ceramic filler of SiC exhibited different effect. In this case particle size affects the wear property. Large particles (of about 38) found to protect the polymer matrix better than small particles (of about 5), which partially increase the wear rate.
    Keywords: Tribology, Polymer, Particulate Filler, Composite, PhenolicResi
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال