به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "عامل دار کردن" در نشریات گروه "مهندسی شیمی، نفت و پلیمر"

تکرار جستجوی کلیدواژه «عامل دار کردن» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
جستجوی عامل دار کردن در مقالات مجلات علمی
  • ابوالقاسم زنگنه، حمیدرضا قاسم پور*، محمدکاظم کوهی، ناصر کریمی

    در این مطالعه یک چارچوب فلز_آلی مغناطیسی عامل دارشده با 8- آمینوکینولین به منظور پایش و اندازه گیری آرسنیک در نمونه های برنج و تن ماهی مصرفی در بازار ایران سنتز شد. پس از شناسایی نانوجاذب با روش های طیف بینی زیر قرمز تبدیل فوریه (FT-IR)، تجزیه عنصری، پراش پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپی الکترونی روبشی گسیل میدانی (FESEM)، میکروسکوپی الکترونی عبوری (TEM)، پراکندگی نور پویا (DLS)، پتانسیل زتا، مغناطیس سنجی لرزشی نمونه (VSM) و آنالیز سطح BET، مشخصه های موثر بر جذب و واجذب بهینه شد. سپس روش مورد نظر اعتبارسنجی شد و در پایان، جاذب سنتزشده برای اندازه گیری آرسنیک در    نمونه های برنج و تن ماهی مصرفی در بازار ایران، به کار گرفته شد. براورد شرایط بهینه استخراج با استفاده از طراحی آزمایش براساس روش سه سطحی باکس_بنکن در دو مرحله جذب و شویش انجام شد. شرایط بهینه استخراج عبارت بودند از pH محلول نمونه: 6/3، زمان جذب: 12 دقیقه، دوز جاذب: 16 میلی گرم، نوع و غلظت حلال شویش: 06/0 مولار نیتریک اسید، زمان شویش: 5/8 دقیقه، حجم حلال شویش: 8/0 میلی لیتر. تحت شرایط بهینه حد تشخیص روش برابر با 01/0 میکروگرم در لیتر به دست آمد و روش صحتی خوبی را در تجزیه نمونه با غلظت تاییدشده نشان داد. تحت شرایط بهینه، روش مورد نظر به منظور پایش و اندازه گیری آرسنیک در نمونه های برنج و تن ماهی مصرفی موجود در بازار ایران، ارزیابی و نتایج بسیار خوبی حاصل شد. از مهم ترین برتری های روش حاضر می توان به سرعت، سهولت، صرفه جویی در زمان، دقت و صحت بالا اشاره کرد.

    کلید واژگان: چارچوب فلز- آلی مغناطیسی, برنج و تن ماهی, آرسنیک, عامل دار کردن, پایش
    A. Zanganeh, H. R. Ghasempour *, M. K. Koohi, N. Karimi

    In this study, a magnetic metal-organic framework functionalized with 8-aminoquinoline was synthesized to monitor and measure arsenic in rice and tuna samples consumed in the Iranian market. After identifying the nanoadsorbent by FT-IR, SEM, TEM, VSM, XRD, CHN, DLS, Zeta potential and BET methods, parameters affecting adsorption and desorption were optimized. Optimization of the extraction process was performed by the experimental design method based on a three levels Box-Behnken design. Then the desired method was validated and finally, the synthesized adsorbent was used to monitor and measure arsenic in rice and tuna samples consumed in the Iranian market. The optimal extraction conditions were: pH of the sample solution, 3.6; adsorption time, 12 minutes; nanoadsorbent dose, 16 mg; type and concentration of elution solvent, 0.06 M nitric acid; elution time, 8.5 minutes; eluent volume, 0.8 ml. Under the optimal conditions, the detection limit of the method was equal to 0.01 μg/l, and the method exhibited good accuracy in the analysis of the sample with the confirmed concentration. Under the optimal conditions, the desired method was evaluated in order to monitor and measure arsenic in rice and tuna samples available in the Iranian market, and very good results were obtained.The most important advantages of the present method are its simplicity, easiness, time saving and high accuracy.

    Keywords: Magnetic metal-organic framework, Rice, canned tuna samples, ARSENIC, Functionalization, monitoring
  • پیام زاهدی*، میلاد جمشیدیان، امین سهرابی، اسماعیل قاسمی

    جذب سطحی یون فلز سرب (2+) از نمونه های آبی به وسیله نانوکامپوزیت پلی اتر سولفون (PES)/نانولوله های کربنی (CNT) آمین دار شده با متغیرهای pH، سرعت همزن، زمان تماس، مقدار جاذب و غلظت اولیه یون فلزی بررسی شد. نتایج FTIR و EDX برای نمونه اصلاح شده نشان داد که گروه های آمینی نوع اول (N-H2) و نوع دوم (N-H) روی سطح CNT قرار گرفتند. همچنین عکس های SEM گویای تغییر ساختار CNT، شکسته شدن آن ها و به دنبال آن ایجاد نظم بیشتر بود. سرعت جذب یون به وسیله نمونه نانوکامپوزیت نشان داد که تعادل سینتیکی جذب در 10 دقیقه اول تماس رخ داده است. برای حذف بیشینه یون فلزی، مقادیر نانوجاذب برابر g 1/0 به ازای mL 100 نمونه آبی، pH محیط خنثی و غلظت اولیه یون ppm95 تعیین شد. همچنین مدل ایزوترم فرندلیچ و مدل سینتیکی شبه درجه دوم، بهترین همپوشانی را با داده های آزمایشگاهی داشت.

    کلید واژگان: نانولوله های کربنی, عامل دار کردن, یون فلز سرب, پلی اتر سولفون, جذب سطحی, نانوکامپوزیت
    P. Zahedi*, M. Jamshidian, A. Sohrabi, E. Ghasemi

    Adsorption of lead metal ion [Pb(II)] from aqueous samples was investigated using polyethersulfone (PES)/amine-functionalized carbon nanotubes (NCNTs) via changes of pH, stirring speed, contact time, adsorbent content and initial metal ion concentration. The FTIR and EDX results for the modified sample showed that the first type amine groups (N-H2) and the second type amine groups (N-H) were located on the CNT surface. The SEM images also showed CNTs structure change, their breaking down followed by providing more order. The rate of ion adsorption by the nanocomposite sample showed that the kinetic equilibrium of adsorption occurred within the first 10 min of contact time. To maximize the metal ion removal, the amounts of nano-adsorbent, pH and initial ion concentration were determined 0.1 g/100 mL aqueous sample, 7, and 95 ppm, respectively. Also, the Freundlich isotherm model and the pseudo-second order kinetic model had the best correspondence with the experimental data.

    Keywords: Carbon Nanotubes, Functionalization, Lead Metal Ion, Polyethersulfone, Adsorption, Nanocomposite
  • محمدرضا جوزق کار، یوسف جهانی، حسن عربی، فرشید ضیایی
    اکستروژن واکنشی، روشی جذاب در فراوریپلیمرها با رویکردی اقصادی است که در کنار فرایندآمیزه سازی مذاب، واکنش های شیمیایی متعدد از جمله پلیمری شدن، پیوندزنی، ایجاد شاخه و... نیز قابل انجام است. عدم استفاده یا کاهش میزان حلال، زمان کوتاه واکنش، پیوستگی فرایند و هزینه های نسبتا پایین زیرساختی از دیگر مزایای این روش است که امروزه توجه فراوانی را در زمینه اصلاح شیمیایی اکثر پلیمرهای تجاری به ویژه پلی الفین ها به خود معطوف ساخته است. بنابراین در این تحقیق، اصلاح شیمیایی الفین ها که مرسوم ترین مواد تجاری مورد استفاده در دو حوزه صنعت و پژوهش های دانشگاهی هستند، مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش ابتدایی مقاله شرایط فرایندی مرسوم، سازوکارهای اصلاح رادیکال آزاد پلی الفین ها در حالت مذاب و همچنین دستورالعمل های عمومی به عنوان عوامل اساسی در کنترل ساختار محصول نهایی بیان شده است. در ادامه به نقد سنتز پلی الفین ها با روش عامل دار کردن واکنشی پرداخته شده است. این مواد که به عنوان پیش ماده در کوپلیمرسازی پیوندی دیگر پلی الفین ها مورد استفاده قرار می گیرند، شامل پلی الفین های پیوند داده شده با متاکریلیک ها، اکسازلین، استایرن، فومارات و مالئیک انیدرید هستند.
    کلید واژگان: فرایند اکستروژن واکنشی, پلی الفین, پیوندزنی مذاب, عامل دار کردن, آغازگر رادیکال آزاد
  • مجتبی فرخی، مهدی عبداللهی
    پلی(دی متیل سیلوکسان) به دلیل خواص استثنایی مانند کشش سطحی و آبگریزی زیاد، تراوایی گاز زیاد، انعطاف پذیری زیاد در دمای محیط، زیست سازگاری خوب و دمای انتقال شیشه ای بسیار کم مورد توجه بسیار قرار گرفته است. از ساده ترین روش های استفاده از این خواص در کوپلیمرها، استفاده از پلی(دی متیل سیلوکسان) به عنوان درشت آغازگر در پلیمرشدن رادیکالی کنترل شده است.در این پژوهش، پلی(دی متیل سیلوکسان) ω-هیدروکسیل به وسیله آزمون های طیف سنجی زیر قرمز تبدیل فوریه (FT-IR)، طیف سنجی رزونانس مغناطیسی هسته پروتون (1H-NMR) و رنگ نگاری ژل تراوایی(GPC) شناسایی شد. نتایج نشان داد، مقداری ناخالصی در نمونه تجاری پلی(دی متیل سیلوکسان) ω-هیدروکسیل وجود دارد. برای بررسی واکنش پذیری این ناخالصی ها از واکنش های عامل دار کردن استفاده شد.پلی(دی متیل سیلوکسان) ω-هیدروکسیل از واکنش با 2-برموپروپیونیل برمید و α-برموایزوبوتیریل برمید با موفقیت برم دار شد. از این درشت مولکول ω-برم دار شده می توان به عنوان درشت آغازگر در پلیمرشدن رادیکالی انتقال اتم استفاده کرد. در ادامه، پلی(دی متیل سیلوکسان) ω-برم دارشده با سدیم یدید در استون خشک یددار شد. برم دار و یددارشدن ببا آزمون های FT-IR،1H-NMR و GPC تایید شد. نتایج GPC نشان داد، با عامل دار کردن و شستشوی پلی(دی متیل سیلوکسان)، ناخالصی های با وزن مولکولی زیاد از بین می روند ولی همچنان مقادیری از ناخالصی باقی می ماند. پیک های مربوط به ناخالصی های باقی مانده در طیف های 1H-NMR نمونه های عامل دار شده بدون تغییر در شدت و مکان شیمیایی با وضوح بیشتری قابل مشاهده بود که نمایانگر خنثی بودن آنها در واکنش های اصلاح شیمیایی حکایت است. به عبارت دیگر، این ناخالصی ها فاقد گروه هیدروکسی هستند.
    کلید واژگان: پلی(دی متیل سیلوکسان), عامل دار کردن, سنتز و شناسایی, ناخالصی, طیف سنجی رزونانس مغناطیسی هسته پرتون
    Mojtaba Farrokhi, Mahdi Abdollahi
    Poly (dimethyl siloxane) (PDMS) has received special attention due to its unique properties such as high surface tension، high gas permeability، high hydrophobicity، high chain flexibility at room temperature، good biocompatibility and very low glass transition temperature. One of the simplest methods to impart these properties in copolymers is to use PDMS as a macroinitiator in the controlled radical polymerization. In the present study، hydroxyl-ω PDMS was characterized by FTIR، 1H NMR and GPC analyses. The results showed that there is an impurity present in the commercial hydroxyl-ω PDMS. Functionalization reactions were used to investigate the reactivity of the impurities. Hydroxyl-terminated PDMS was brominated via 2-bromopropionyl bromide and α-bromoisobutyryl bromide. Brominated PDMS، used as a macroinitiator in the atom transfer radical polymerization، was then iodinated by sodium iodide in anhydrous acetone as a solvent to prepare iodinated PDMS. Bromination and iodination were verified by FTIR، 1H NMR and GPC analyses. GPC results showed that a high molecular weight impurity present in the sample can be removed after functionalization and purification of PDMS though there may be still impurities remain in the purified product. 1H NMR spectrum of the brominated and iodinated PDMS showed that the peaks related to the impurity do not show any change in intensity and chemical shift in comparison with those appeared in the 1H NMR spectrum of the hydroxyl-ω PDMS، indicating that impure species are not reactive in chemical modifications. In other words، these impurity species do not have any hydroxyl reactive functional group.
    Keywords: poly(dimethyl siloxane), functionalization, synthesis, characterization, impurity, proton nuclear magnetic resonance spectroscopy
  • سید سیاوش مدائنی، سیروس زین الدینی
    در طول دهه گذشته، فعالیت های محققین به طور قابل توجهی در زمینه نانومواد افزایش یافته است. در این میان نانولوله-های کربنی به علت نسبت طول به قطر زیاد، مساحت سطح خارجی قابل دسترسی بزرگ، و واکنش پذیری مطلوبی که دارند، به عنوان جاذبی بسیار کارآمد برای حذف فلزات سنگین، ماکرو مولکول ها، و میکروارگانیسم ها به کار می روند. همچنین از این مواد در فرایند های غشایی به منظور دستیابی به شار و انتخاب گری بالا استفاده شده است. اضافه کردن نانولوله های کربنی موجب افزایش بازدهی فوتوکاتالیزگرها برای حذف آلودگی ها نیز شده است. با عامل دار کردن نانولوله های کربنی، می توان از تجمع آنها در محلول جلوگیری کرده، باعث افزایش کارایی و پخش شدن یکنواخت آنها گردید.
    کلید واژگان: نانولوله های کربنی, جداسازی, تصفیه, غشاء, جذب سطحی, عامل دار کردن
    S. S. Madaeni, S. Zinadini
    Since the last decade, researcher activities in the field of nano-materials have been considerably increased.Carbon nanotubes has exploited as efficient adsorbent for removal of heavy metals, macromoleculars and microorganism due to high length to diameter ratio, large accessible external surface area, and favorite reactivity. These materials are used in membrane processes in order to achieve high flux and selectivity. Adding CNT to photocatalysts increases the removal efficiency of pollutants. By functionalization of carbon nanotubes, their aggregations have suppressed in solutions. This leads efficiency improvement and uniform dispersion.
    Keywords: Carbon Nanotubes, Separation, Treatment, Membrane, Adsorption, Functionalization
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال