به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پلاسما" در نشریات گروه "مهندسی شیمی، نفت و پلیمر"

تکرار جستجوی کلیدواژه «پلاسما» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
  • عفت یاحقی*، مهدیه بختیاری رمضانی، علی بیگانه، مریم عزیزی، سیده مریم نوری دوگاهی

    موضوع تحقیق: 

    پلی پروپیلن یک پلیمر گرمانرم می باشد که در یک بازه گسترده از کاربردها شامل فیلم و ورق، قالب گیری دمشی، قالب گیری تزریقی، بسته بندی غذایی، نساجی، تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی، لوله، کاربردهای صنعتی و ساختمانی و ساخت اجزاء خودرو مورد استفاده قرار دارد. در کاربردهای این پلیمر، بهبود خواص سطحی PP آن همواره مد نظر بوده است. یکی از روش های معمول بهبود خواص سطحی پلاسما است. پلاسما به لحاظ شیمیایی محیطی به شدت فعال است که در آن یون ها و رادیکال های زیادی وجود دارند. در این تحقیق برای افزایش خصلت آبگریزی پلی پروپیلن (PP) از پلاسمای تخلیه تابان فشار اتمسفری استفاده گردیده و تغییرات سطحی و عمقی PP مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش تحقیق:

     با تابش پلاسمای تخلیه تابان به سطح پلیمر  PP با زمانه ای متفاوت تغییرات عمقی و سطحی بررسی شد. آزمون های  FTIRو  XRD  برای بررسی تغییرات حجمی و FESEM برای بررسی تغییرات سطحی انجام شد. آبگریزی PPبا آزمون زاویه تماس (CA) بررسی شد و از طیف سنجی طول عمر پوزیترون (PALS) برای بررسی تغییرات عمقی کم استفاده شد.

    نتایج تحقیق:

     نتایج نشان می دهد که پلاسمای سرد اعمال شده تغییرات حجمی در PP ایجاد نکرده، ولی باعث تغییرات سطحی  و زبر شدگی آن شده است. زاویه تماس در این پلیمر از 1/0 ±1/30 به1/0 ± 4/34 افزایش پیدا کرده و آب گریزی سطح بیشتر شده است. بررسی تغییرات حفره ها با آزمون PALS نشان می دهد بعد از تابش پلاسما حجم حفره ها از Å3217 به Å3222  افزایش پیدا کرده و تعداد آنها کمتر شده است. این امر به علت گرمای ناشی از پلاسما و انرژی ذرات آن است.

    کلید واژگان: پلاسما, پلیمر, پلی پروپیلن, طیف سنجی عمرسنج پوزیترون, تغییرات سطحی و کم عمق
    Effat Yahaghi*, Mahdieh Bakhtiari Ramezani, Ali Biganeh, Maryam Azizi, Syedeh Maryam Nori Dogahi

    Research subject: 

    Polypropylene (PP) is a thermoplastic polymer that is used in a wide range of applications, including films and sheets, blow molding, injection molding, food packaging, textiles, laboratory and medical equipment, pipes, industrial and construction applications, and the manufacture of automotive components. In the applications of this polymer, improving the surface of PP has been considered. One of the usual methods for improving the surface is the cold plasma method. Plasma is a chemically highly active environment where there are many ions and radicals. In this research, atmospheric pressure gliding discharge plasma was used to increase the hydrophobicity of PP and the surface and depth changes of PP were investigated.

    Research approach: 

    The depth and surface changes of PP were investigated by radiating the gliding discharge plasma to the PP polymer surface at the different times. FTIR and XRD tests were performed to investigate volume changes and FESEM investigated the surface changes. The hydrophobicity of PP was investigated by contact angle (CA) test and positron lifetime spectroscopy (PALS) was used to investigate shallow depth changes.

    Main results

    The results show that the applied cold plasma did not cause volumetric changes in PP, but caused surface changes and roughness. In this polymer, the contact angle has increased from 30.1 ± 0.1 to 34.4 ± 0.1 and the hydrophobicity of the surface has increased. Examining the changes in holes by PALS test shows that after plasma irradiation the volume of the holes increased from 217 Å3 to 222 Å3 and their intensity decreased. This is due to the heat of the plasma and the energy of its particles.:The results show that the cold plasma caused surface and depth changes and the contact angle increased from 30.1 ± 0.1 to 34.4 ± 0.1 and the hydrophobicity of the surface increased.

    Keywords: Plasma, Polymer, Polypropylene
  • مریم عزیزی، عفت یاحقی*، مهدیه رمضانی بختیاری، مجتبی نوحه خوان

    فرضیه : 

    استفاده از پلاسما به عنوان روشی برای تغییرات سطوح پلیمر کاربردهای فراوانی دارد. استفاده از پلاسمای سرد فشار جو به دلیل سادگی و نیازنداشتن به تجهیزات گران قیمت، از برتری های بیشتری نسبت به سایر روش های پلاسما، لیزر و پرتو X برخوردار است. با توجه به کاربردهای زیاد پلی اتیلن در صنعت، بررسی تغییرات آن در اثر پلاسمای سرد می تواند موثر باشد.

     روش ها: 

    در این پژوهش، از پلاسمای تخلیه سد دی الکتریک (DBD) فشار جو برای افزایش ماهیت آب گریزی پلی اتیلن کم چگالی (LDPE)، استفاده شد. پس از مطالعه طیف گسیل نوری (OES) پلاسمای تولید شده، آثار آن در تغییرات سطحی و عمقی همچون شکل شناسی سطح، ترکیب شیمیایی و ساختار بلوری پلیمر با میکروسکوپی الکترونی پویشی گسیل میدانی (FE-SEM)، طیف نمایی زیرقرمز تبدیل فوریه بازتاب کلی تضعیف شده (ATR-FTIR)، پراش پرتو X (XRD) و طیف نمایی طول عمر پوزیترون (PALS) مطالعه شد. همچنین از آزمون زاویه تماس به منظور بررسی تغییرات در آب گریزی پلیمر استفاده شد.

    یافته ها:

     از داده های ATR-FTIR و XRD مشخص شد، تابش پلاسما به مدت s 180 در محدوده عمق چند نانومتری سطح پلی اتیلن اثر داشته است و تغییر شایان توجهی در پیوندهای شیمیایی و ساختار بلوری پلیمر ایجاد نمی کند. به عبارتی می توان از تابش پلاسما برای اصلاح نانومتری سطح استفاده کرد. از طرفی تصاویر SEM نشان می دهد، تابش پلاسما سطح صاف پلیمر اولیه را به سطحی پر از منافذ تبدیل می کند. نتایج آزمون زاویه تماس ضمن تایید این موضوع، بیشترشدن آب گریزی پلیمر پس از تابش پلاسما را نشان می دهد. نتایج طیف نمایی PALS نیز نشان می دهد، در عمق های میکرومتری به دلیل افزایش ناگهانی دما هنگام تابش پلاسما، حجم آزاد ماده به دلیل ترکیب تک حفره ها با یکدیگر، بزرگ تر می شود.

    کلید واژگان: پلاسما, پلیمر, پلی اتیلن, طیف سنجی, طیف سنجی عمر سنج پوزیترون
    Maryam Azizi, Effat Yahaghi *, Mahdieh Bakhtiari Ramezani, Mojtaba Nohekhan

    Hypothesis: 

    The use of plasma is widely used as a method to change polymer surfaces. The use of atmospheric cold plasma has more advantages than other plasma, laser and X-ray methods. This method is simple and it uses inexpensive equipment. Considering the many uses of polyethylene in industry, it can be effective to investigate its changes against cold plasma.

    Methods

    A dielectric barrier discharge (DBD) plasma under atmospheric pressure was used to increase the hydrophobicity of low-density polyethylene (LDPE). After studying the optical emission spectrum (OES) of the produced plasma, its effects on surface and depth changes including surface morphology, chemical composition and polymer crystal structure were studied through scanning electron microscopy (SEM), attenuated total reflectance-Fourier transform infrared spectroscopy (FTIR), X-ray diffractometry (XRD) and positron lifetime spectroscopy (PALS). Moreover, the contact angle analysis (CA) was used to examine the changes in the hydrophobicity of the polymer. 

    Finding

    Based on the data from FTIR and XRD analyses, it was found that plasma irradiation for 180 s affects the depth of a few nanometers of the polyethylene surface and does not cause significant changes in the chemical bonds and crystal structure of the polymer. In other words, plasma radiation can be used for nanometer-scale modification of the surface. On the other hand, the SEM images indicate that the plasma radiation changes the primary flat surface of the polymer into a porous surface. The results of CA analysis, while confirming this issue, show an increase in the hydrophobicity of the polymer after plasma irradiation. The results of PALS spectroscopy also reveal that at micron depth due to the sudden rise in temperature during plasma irradiation, the free volume of the material increases as a result of pore merging.

    Keywords: plasma, Polymer, polyethylene, spectroscopy, Positron lifetime spectroscopy
  • لیلا فیضی، نادر راحمی*، سمیه الهیاری
    در این تحقیق از راکتور هیبریدی پلاسمای فیلم ریزان نوع تخلیه مانع دی الکتریک، به همراه زیولیت همنهشتی برای حذف آلاینده دارویی تتراسایکلین از پساب ها استفاده شده است. سه نوع زیولیتبر اساس نسبت دی اکسید سدیم به دی اکسید سیلیکات 1، 2 و 3 با روش هیدروترمال، همنهشت شده است. تجزیه های طیف سنجی مادون قرمز (FT-IR)، پراش پرتو ایکس (XRD) میکروسکوپ الکترونی (SEM)، تجزیه اندازه گیری سطح ویژه و طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (EDX) بر روی این زیولیت های همنهشتی انجام گرفته است. میزان حذف تتراسایکیلین از پساب در زمان60 دقیقه در راکتور هیبریدی طراحی شده، برای زیولیت همنهشتی با نسبت اکسید دی سدیم به دی اکسید سیلیکات 1، حدود 81 درصد بوده است. مشخص شد که این میزان حذف آلاینده، 55 درصد بیشتر از سامانه پلاسمای بدون زیولیت است. میزان درصد حذف COD بر اساس تست های انجام شده حدود 71 درصد بوده است. بر اساس نتایج مربوط به آزمایش های اثر گونه های فعال در حذف تتراسایکلین اثر رادیکال هیدروکسیل از رادیکال سوپر اکسید 12 درصد بیشتر بوده است. سازوکار پیشنهادی برای انجام واکنش اکسایش پیشرفته در حذف تتراسایکلین بحث و بررسی شده است.
    کلید واژگان: پلاسما, فیلم ریزان, زئولیت, تتراسایکلین, هیبرید
    L. Feyzi, N. Rahemi *, S. Allahyari
    In this research, a hybrid water falling film plasma reactor dielectric barrier discharge with synthesized zeolite has been used to remove the tetracycline from aqueaus solution. Three types of zeolites have been synthesized by the hydrothermal method based on the ratio of sodium dioxide to silicate dioxide 1, 2 and 3. Infrared spectroscopy (FT-IR),X-ray diffraction (XRD), electron microscopy (SEM), specific surface area, X-ray energy diffraction (EDX), and dot-mapping have been performed on these synthesized zeolites. The tetracycline removal efficiency was about 81% at 60 min in a hybrid reactor designed for synthesized zeolite with a ratio of sodium oxide to silica 1. It was found that this removal percentage is 55% higher than the only plasma system. The percentage of COD removal in hybrid system was about 71% based on the tests performed. Based on experiments related to the effect of active species in the tetracycline removal as a radical trapping experiment, the hydroxyl radical was 12% effective than the superoxide radical. The proposed mechanism is discussed for performingan advanced oxidation reaction to remove tetracycline.
    Keywords: Plasma, Falling Film, Zeolites, Tetracycline
  • امین الدین حاجی*
    امروزه به دلیل مشکلات زیست محیطی مربوط به مواد رنگزای مصنوعی، توجه به استفاده از مواد رنگزای طبیعی در رنگرزی منسوجات رو به افزایش نهاده است. مواد رنگزای طبیعی دوست دار محیط زیست بوده و واجد برخی امتیازات و مشکلات در مقایسه با مواد رنگزای مصنوعی هستند. یکی از مشکلات اصلی در رنگرزی با مواد طبیعی، رمق کشی پایین آنها است. برای بهبود رنگرزی با مواد رنگزای طبیعی روش های گوناگونی مانند استفاده از دندانه های فلزی، دندانه های زیستی، نانو رس، کاربرد امواج فراصوت و ریزموج در رنگرزی و یا اصلاح سطح الیاف با پلاسما، پرتو فرابنفش و آنزیم و یا موادی مانند کیتوسان، سیکلودکسترین و دندریمر مورد استفاده قرار گرفته اند. روش های فوق باعث بهبود جذب مواد رنگزای طبیعی به الیاف شده و در بیشتر موارد خواص ثباتی رنگرزی حاصله را نیز بهبود می بخشند. در این مقاله، انواع روش های بکار رفته برای بهبود رنگرزی الیاف پشم با مواد رنگزای طبیعی مختلف مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: پشم, ماده رنگزای طبیعی, پلاسما, دندریمر, کیتوسان, ریزموج, اصلاح سطح
    Aminoddin Haji *
    Nowadays, Due to the environmental pollution associated with synthetic dyes, the attention to the application of natural dyes in the textile industry is growing. Natural dyes are environmentally friendly and possess some advantages and disadvantages in comparison with synthetic dyes. One of the main drawbacks of natural dyes is the low exhaustion of textile fibers. To improve the dyeing of textiles with natural colorants, several methods, including metal mordanting, bio-mordanting, treatment with nano-clay, ultrasound, microwave, plasma, ultraviolet, and enzyme, besides the attachment of chitosan, cyclodextrins, and dendrimers to the fibers have been employed. Due to the toxicity of the majority of metallic mordants, the use of bio-mordants and surface modification of fibers by physical and chemical methods are considered as alternative strategies for promoting the natural dyeing of wool fibers. These methods usually improve the sorption of natural dyes by wool fibers and improve the fastness properties of the dyed fibers in most cases. In this paper, the different methods employed to enhance the dyeing of wool fibers with natural dyes are discussed and summarized.
    Keywords: wool, Natural Dye, Plasma, Dendrimer, Chitosan, Microwave, Surface modification
  • هادی غلامیان

    در این تحقیق تاثیر استفاده از آمایش سطحی پلاسما در بهبود چسبندگی پوشش پایه آب و پایه حلال پلی یورتان در چوب مورد ارزیابی قرار گرفت. به همین منظور نمونه های چوبی از گونه صنوبر با رطوبت 8 درصد به ابعاد (L×R×T) 2×10× 15 میلی متر تهیه و سطوح آنها با استفاده از پلاسما به مدت 60، 120، 300 و 600 ثانیه آمایش گردید. سپس، سطوح نمونه ها با پوشش پلی یورتان پایه حلال و پایه آب پوشش داده شد و پس از خشک شدن آن توسط دستگاه چسبندگی کششی (Pull off) میزان مقاومت به چسبندگی آنها اندازه گیری گردید. نتایج آزمون زاویه تماس نشان داد که تیمار پلاسما باعث کاهش زاویه تماس و افزایش خواصیت ترشوندگی سطح چوب شده است. همچنین، نتایج مطالعات چسبندگی کششی نشان دهنده آن است که کمترین و بیشترین میزان چسبندگی پس از آمایش پلاسما به ترتیب مربوط به پوشش پایه حلال با نسبت میانگین 2.9 (Mpa) و پوشش پایه آب با نسبت میانگین 3.4 (Mpa) بود، که می توان یکی از عوامل موثر آن را آب دوستی سطح چوب در اثر تیمار پلاسما دانست. تیمار با پلاسما اثر قابل توجهی بر افزایش چسبندگی پوشش داشته، به طوری که با افزایش زمان تیمار میزان چسبندگی بهبود یافته استو همچنین، بیشترین میزان تغییرات تاثیر پلاسما در واحد زمان مربوط به نمونه 60 ثانیه پلاسما شده بود. بنابراین، می توان گفت؛ توانایی تیمار پلاسما برای افزایش چسبندگی پوشش ها بستگی به نوع رزین پوشش و زمان تیمار پلاسما دارد.

    کلید واژگان: پلاسما, چوب, چسبندگی, پوشش پایه آب, پوشش پایه حلال
    H. Gholamiyan

    In this study, the effect of plasma modification on improving the adhesion resistance of solvent-borne and waterborne polyurethane coatings in wood was evaluated. For this purpose, wood samples of poplar with a moisture content of 8% and dimensions of 2×10×15 (L×R×T) mm were prepared and their surfaces treated with plasma for 60, 120, 300 and 600 seconds. Then, the surfaces were coated with a solvent and waterborne polyurethane coatings and they were measured by a Pull-off adhesive strength. The results of the contact angle test indicate that the plasma treatment reduced the contact angle and increase the wettability of wood surface. Also, the results of adhesion test after plasma treatment showed that the lowest and highest parameter were related to the solvent-borne (2.9 Mpa) and waterborne (3.4 Mpa) coating respectively, one of the effective factors is increase the surface hydrophilicity of wood by plasma treatment. Plasma treatment had a significant effect on increasing adhesion, so that the adhesion is improved with increasing treatment time, and the highest change in the plasma's effect per unit time was the 60-second. Thus, it can be claimed that the ability of plasma treatment to improve the adhesion of coatings depends on the type of coating resin and plasma treatment time.

    Keywords: Plasma, Wood, Adhesion, Waterborne coating, solvent-borne coating
  • مسعود نعمت الهی، میترا توکلی*، عباس بهجت

    به طور کلی، مهندسی سطح پلیمرها در علوم زیست شناسی، غشاها، سطوح خودپاک کن و ابزار الکترونیکی استفاده می شود. تغییر در انرژی سطحی، توپوگرافی سطح و زیست سازگاری پلیمر از جمله خواصی است که می توان آن ها را با اصلاح سطح به طور کنترل شده تغییر داد. برای انتخاب روش مناسب اصلاح سطح یک پلیمر باید سه عامل درنظر گرفته شود. این عوامل عبارت اند از: ساختار شیمیایی پلیمر که بیانگر نقاط ضعف و قوت آن است، خواص سطحی مدنظر و در آخر هندسه سطح که مربوط به وجود یا عدم وجود تخلخل یا ناهم گونی های فیزیکی و شیمیایی روی سطح پلیمر است. روش های معمول شامل روش شیمی مرطوب، شعله، پلاسما، لیزر، تابش فرابنفش و پیوندزنی است. این پژوهش در راستای بررسی اصلاح سطح پلیمرها به کمک پلاسماست. همچنین، برای درک مناسبی از تجزیه و تحلیل کمی و کیفی تغییرات خواص سطحی ماده، مشخصات عمومی (عمق نفوذ، بزرگ نمایی، حساسیت تجزیه و هزینه) روش های استفاده شده به اختصار مرور شده است. از مهم ترین روش های ارزیابی مقدار اصلاح سطح می توان به تجزیه طیف سنجی زیرقرمز تبدیل فوریه (FTIR)، میکروسکوپی الکترونی پویشی (SEM)، میکروسکوپی نیروی اتمی (AFM)، اندازه گیری زاویه تماس، طیف شناسی فوتوالکترونی پرتو ایکس (XPS)، طیف سنجی جرمی یون ثانویه (SIMS)، طیف شناسی الکترونی آگار (AES) و میکروسکوپی تونل زنی پیمایشی (STM) اشاره کرد.

    کلید واژگان: اصلاح سطح, تجزیه و تحلیل سطح, توپوگرافی, پلاسما, شناسایی
    Masoud Nematollahi, Mitra Tavakoli *, Abbas Behjat

    Generally, polymer surface engineering has vast applications in biotechnology,membranes, self-cleaning and electronic devices. These applications are based oncontrollable changing in some properties such as surface energy, surface topography, andbiocompatibility of polymer. For choosing a proper method for the surface modificationof polymer, three parameters should be considered carefully. These parameters include:chemical structure of polymer which is focused on strengths and weaknesses of demandedpolymer, the surface properties that we need to achieve after treatment and finally surfacegeometry which is related to the presence or absence of porosity and or chemical andphysical heterogeneity of polymer surface. This research investigates the popular surfacemodification methods like wet chemistry, flame, plasma, UV radiation, laser and grafting.Furthermore, for accurate understanding of quantitative and qualitative changes of surfaceproperties of polymers, the general characteristics of used methods (depth analyzed,resolution, and analytical sensitivity) were briefly mentioned. Some of the popularmethods for include contact angle measurement, Fourier-transform infrared spectroscopy(FTIR), scanning electron microscopy (SEM), atomic force microscopy (AFM), X-rayphotoelectron spectroscopy (XPS), secondary-ion mass spectrometry (SIMS), Augerelectron spectroscopy (AES) and scanning tunnelling microscopy (STM).

    Keywords: surface modification, surface analysis, topography, plasma, characterization
  • فاطمه بسحاق، خسرو رستمی، زهرا اصفهانی
    فرایند تولید هیدروژن زیستی به روش تخمیر در تاریکی، فرایند پیچیده و چند محصوله است که در غیاب اکسیژن و نور
    انجام می شود. در این مقاله، با مروری بر عوامل شیمیایی و فیزیکی جهش زا در تولید هیدروژن زیستی به روش تخمیر در تاریکی تاثیر آنها بر بازده تولید هیدرژن ازطریق سویه انتروباکتر بررسی شده است. با بهره گیری از هر دو عامل فیزیکی و شیمیایی جهش زا بازده تولید هیدروژن نسبت به سویه وحشی افزایش و بازده تولید سایر محصولات کاهش یافته است. برای غربالگری یاخته های جهش یافته،
    از روش های مختلفی مانند بازدهی قند، خودکشی رشدمایه، خودکشی پروتون و وگس پروسکوئر سودجسته شده است؛ اما در نهایت میزان تولید هیدروژن به عنوان معیار انتخاب بهترین سویه جهش یافته در نظر گرفته شده است. بازده تولید هیدروژن در جهش زایی با عوامل شیمیایی بیشتر از جهش زایی با عوامل فیزیکی به دست آمده است.
    کلید واژگان: انتروباکتر, اتیل متان سولفونات, اتیدیم برماید, تخمیر در تاریکی, پلاسما, جهش زایی, پرتو فرابنفش, هیدروژن زیستی
    F. Boshagh, Kh. Rostami *, Z. Esfahani
    Dark fermentative hydrogen production is an elaborated multiproduct process that takes place in the absence of light and oxygen. In present paper effect of chemical and physical mutagens on increasing dark fermentative hydrogen production using Enterobacter strain is reviewed. The hydrogen production rate of mutant compared to the wild strain was increased and other metabolite production was decreased by using both chemical and physical mutagens. The various techniques such as testing sugar utilization efficiency, suicide substrate, suicide protons and Voges–Proskauer was used for screening mutant cells. However, the hydrogen production rate as index for selection the best mutant has been considered. Hydrogen production by using chemical mutagens was higher than physical mutagens.
    Keywords: Enterobacter, Ethyl Methanesulphonate, Ethidium Bromide, Dark Fermentation, Plasma, Mutagenesis, UV–Irradition, Biohydrogen
  • فرنازالسادات فتاحی، اکبر خدامی، حسین ایزدان
    در سال های اخیر،کلاس جدیدی از پلی استرهای خطی که پلی لاکتیک اسید نام دارند به شکل الیاف، نخ و پارچه تولید می شوند. این الیاف از منابع تجدید پذیر سالانه مانند ذرت مشتق می شوند.
    پروسه های تکمیلی متفاوتی از جمله عملیات آنزیمی، پلاسما و کاربرد نرم کن ها که اثرات فیزیکی و شیمیایی متفاوتی بر الیاف پلی لاکتیک اسید دارند، در حال استفاده هستند. تکمیل پارچه همان اندازه اهمیت دارد که طرح لباس و انتخاب رنگزا مهم است. فرآیندهای تکمیلی می توانند شکنندگی الیاف را که در سفیدگری، رنگرزی و عملیات چاپ به وجود می آید،کاهش دهند و در عین حال باعث افزایش کارایی پارچه و لباس می شوند.
    از آنجا که پلی لاکتیک اسید قابل بازیافت و تبدیل شدن به کود است، ظرف 45 الی 60 روز در دمای 50-60 در جه سانتیگراد و رطوبت 90-95% تخریب می شود. لذا در این مقاله مروری، توضیحاتی درباره روش و شرایط بهینه ی فرآیندهای تکمیلی الیاف پلی لاکتیک اسید و اثرات آن ها بر لیف ارائه شده است. در قسمت پیشین مروری بر روش تولید، خواص، کارایی و موارد مصرف الیاف پلی لاکتیک اسید ارائه شده است.
    کلید واژگان: الیاف پلی لاکتیک اسید, عملیات تکمیلی, تثبیت حرارتی, سطوح ابرآبگریز, پلاسما
    In recent years, the new family of aliphatic polyester that named poly lactic acid, is characterized by particular fiber forms, yarns and fabric constructions. This fibres can be derived from 100% renewable resources such as corn.
    A variety of processing applications (scouring, bleaching, enzyme treatment, plasma, thermal setting) that imparts the greatest chemical and physical effect on the Poly(lactic acid) fibres necessitate major attention. The finish of a fabric is often just as important as innovative designs and materials when used for garment manufacture. Finishes can compensate for, or even reduce, fibre embrittlement caused by bleaching, dyeing and printing processes and increase the functionality of the product.
    Poly lactic acid is compostable and recyclable, decomposing in 45-60 days in normal composting conditions (typically 50-60 °C and 90-95% humidity). So in this paper the best conditions for processing treatments of Poly(lactic acid) fibre and its effects on the fibre will be reviewed. This was accomplished through a broad literature survey including recent researches and developments in the area.
    Keywords: Poly(lactic acid) fibres, Finishing Treatment, Thermal Setting, Superhydrophobic surface, plasma
  • محمد مهدی صالحی، مریم عطایی فرد، سیامک مرادیان *
    چسبندگی به عنوان وجود کشش و جاذبه بین مرکب و زیرآیند تعریف می شود. برای داشتن خصوصیات ترشوندگی مناسب و در نتیجه حصول چسبندگی قابل قبول بین سطح پلیمر و مرکب اعمال شده بر روی آن، انرژی سطحی فیلم پلیمری، یکی از مشخصه های بحرانی محسوب می شود و انرژی سطحی فیلم معمولا باید بالاتر از کشش سطحی مرکب باشد. برخلاف ویژگی های فنی مناسب پلی اتیلن سبک به عنوان یکی از پرمصرف ترین پلیمرهای مورد استفاده در صنایع بسته بندی، پایین بودن انرژی سطحی این پلیمر سبب گردیده تا عملیات چاپ بر روی سطح فیلم های بسته بندی برپایه این پلیمرها با مشکلاتی روبرو گردد. بنابراین روش های متعددی برای آماده سازی این پلیمر به کار گرفته شده است. در این تحقیق قابلیت آماده سازی دو روش پلاسما و کرونا مورد مقایسه قرار می گیرد. از آزمون های اندازه گیری زاویه تماس، طیف سنجی ATR- FT-IR، SEM، AFM و آزمون چسبندگی نواری برای بررسی کیفیت آماده سازی استفاده شد. نتایج به دست آمده حکایت از کارایی بهتر روش پلاسما در مقایسه با روش کرونا هم از نظر میزان چسبندگی اولیه و هم دوام این چسبندگی دارد.
    کلید واژگان: پلی اتیلن سبک, بسته بندی, چاپ, آماده سازی, کرونا, پلاسما
    M. M. Salehi, M. Ataeefard, S. Moradian*
    The adhesion is defined as attraction between the ink and substrate. For good wetting characteristics and consequently achieve acceptable adhesion between the polymer surface and ink, the surface energy of polymeric substrates, is one of the critical parameters and Surface energy of the substrate should be higher than the surface tension of the ink. Despite the sound features of low density polyethylene polymers which make it suited for used in the many industries like packaging, low surface energy of this polymer caused problems with printing on this polymer. Thus, many methods are utilized to improve the printability of this polymer. The objective of this study is in investigating the printability of low density polyethylene after using two methods of treatment; plasma and corona behalf. Contact angle, adhesion tape tests, AFM, SEM was used to determine the quality of provision. Results indicated a better performance of plasma treatment in comparison with corona, both in terms of initial adhesion and durability of this adhesion.
    Keywords: Low density polyethylene, Packaging, Printing, Corona, Plasma
  • M. Fatehifar, J. Shayegan *
    Solid waste is one of the world’s important issues. Common methods for processing solid waste are landfill, incineration, anaerobic digestion, and pyrolysis. All these methods have some disadvantages and weaknesses. So, finding a new technology which is more powerful and reliable is necessary. The newest method is plasma gasification, which was done on a pilot scale for the first time in 1998. The temperatures up to 5000°C is achievable because of the existence of free electrodes inside the plasma arc. These temperatures are able the turn almost everything into syngas at oxygen starve environment. This process has 4 stages: waste pretreatment, plasma gasifier, gas cleaning system, energy recovery system which are described. Syngas is mostly made of H2, CO, CO2. Using two-stage plasma gasification technique, amplification of throughput, and syngas quality are achieved. This technology requires a considerable amount of initial investment, though it is known to be highly profitable economically.
    Keywords: Waste, Plasma, Gasification, Energy, Recycle, Reactor, Yield
  • عباسعلی موذن، محمدرضا کلایی*، منوچهر خراسانی
    در این تحقیق تاثیر عملیات پلاسما و درصد نانو ذرات سیلیکا با استفاده از روش آماری تاگوچی بر روی چسبندگی چسب های فشار حساس بر روی فیلم های پلی پروپیلن بررسی شد. متغیرهای انتخابی در عملیات پلاسما شامل زمان، توان و نوع گاز هر کدام در سه سطح در نظر گرفته شدند. گروه های عاملی ایجاد شده بر روی سطح با استفاده از روش ATR-FTIR شناسایی شد. همچنین میزان حکاکی حاصله بر روی سطوح توسط آزمون های SEM و AFMمورد بررسی قرار گرفت. آمایش سطحی انجام شده توسط روش تاگوچی تحلیل و بالاترین استحکام چسبندگی در زمان 7 دقیقه، توان 100وات و گاز آرگون به دست آمد. سپس مقادیر مختلفی از نانو ذرات سیلیکا به چسب اکریلیکی اضافه و بر روی سطح مورد نظر اعمال شد. آزمون استحکام چسبندگی با روش استحکام پوستی بررسی و نتایج حاصله حاکی از آن بود که بهترین استحکام مر بوط به افزایش 0.5 درصد ذرات نانوسیلیکا به چسب می باشد.
    کلید واژگان: پلاسما, پلی پروپیلن, چسب فشارحساس, بهینه سازی, نانوسیلیکا
    A.Moazen, M.Kalaee*, M.Khorasani
    This study was designed to investigate the effect of nano silica particles on the pressure-sensitive acrylic adhesive bonding on polypropylene film. In this work, the effect of plasma treatment on polypropylene films was examined. Selected variables including plasma treatment time, power and gas type at three levels were considered. Results were analyzed by Taguchi method and optimum condition of high adhesive strength at 7 minutes, power of 100 W and argon gas was obtained. Then varying amounts of silica nanoparticles were added to the acrylic adhesive. Adhesion strength test method was evaluated and the results showed that the strength increases to maximum value at 5.0 weight of nano silica. Functional groups on PP surface following plasma treatment were also detected using ATR- FTIR method; moreover, the etching condition of the surface was examined by both SEM and AFM methods.
    Keywords: Plasma, Polypropylene, Pressure, sensitive adhesive, Optimization, Nano, Silica
  • اکبر زنده نام، مهرفام ربیعیان، سیدمحسن حسینی*، سعیده مختاری
    غشاهای تبادل کاتیونی ناهمگن بر پایه پلی وینیل کلراید با استفاده از تکنیک قالب گیری محلول پلیمری تهیه گردید. اثر وجود نانو لوله های کربن عامل دار و نیز نانو ذرات ترکیبی نانو لوله کربن- نانو لایه نقره، بر خواص الکتروشیمیایی و ضد باکتریایی آنها بررسی شد. نانو ذرات ترکیبی با استفاده از تکنولوژی کندوپاش مگنترون در محیط پلاسما تهیه گردید. تصاویر میکروسکوپ نوری، پراکندگی یکنواخت نانو ذرات را در بدنه غشاهای پلیمری نشان می دهد. همچنین پوشش سطح نانو لوله های کربن به کمک نانو لایه های نقره سبب توزیع یکنواخت تر نانو ذرات در ساختار غشاها گشته است. نتایج نشان می دهد که خواص الکتروشیمیایی غشاها، با استفاده از نانو ذرات بهبود می یابد. همچنین غشای تهیه شده بوسیله نانو ذرات ترکیبی نانو لوله کربن- نانو لایه نقره، عملکرد الکتروشیمیایی و خاصیت ضد باکتریایی مناسب تری جهت حذف باکتری E-Coli در مقایسه با سایر غشاهای تهیه شده دارد.
    کلید واژگان: غشای تبادل یون, نانو ذرات ترکیبی, کندوپاش مگنترون, پلاسما, خواص الکتروشیمیایی و عملکرد ضد باکتریایی
    Sayedmohsen Hosseini
    Polyvinyl chloride based heterogeneous cation exchange membranes were prepared by solution casting technique. The effect of multi walled carbon nano tubes and also MWCNTs-co-Ag nanolayer composite nanoparticles on electrochemical and antibacterial properties of membranes was studied. The MWCNTs-co-Ag nanolayer composite nanoparticles were prepared by magnetron sputtering method. Scanning optical microscopy images showed uniform particles distribution for the membranes. Also surface modification of MWCNTs by Ag nanolayer caused to more uniformity for the membranes. Results showed that membrane electrochemical properties were improved by using of nanoparticles in membrane matrix. Also the modified membrane containing Multi Walled Carbon Nano Tubes-co-Ag nanolayer showed more suitable electrochemical characteristics and antibacterial property in E-Coli removal compared to others.
    Keywords: Ion exchange membrane, Composite nanoparticles, Magnetron sputtering method, Plasma, Fabrication, electrochemical characterization, Antibacterial property
  • امین الدین حاجی*
    استفاده از فناوری پلاسما به عنوان روشی سریع و دوست دار محیط زیست برای اصلاح خواص کالاهای نساجی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش های متنوعی درباره اصلاح پشم به عنوان یکی از پرمصرف ترین الیاف نساجی با عملیات پلاسما انجام شده است. در این مقاله، مقالات منتشر شده در زمینه اثرهای عملیات پلاسما روی خواص فیزیکی و شیمیایی الیاف پشم شامل شکل شناسی سطحی، استحکام، گروه های فعال شیمیایی سطحی و جذب آب مویینگی بررسی شد. از آنجا که عملیات پلاسما می تواند در سطح الیاف پشم حکاکی انجام داده و با افزایش آبدوستی، اثر مستقیم بر رنگرزی الیاف داشته باشد، پژوهش های مختلف انجام شده درباره اثر استفاده از پلاسمای گازهای متفاوت بر رنگرزی الیاف پشم به وسیله رنگزاهای مختلف مصنوعی و طبیعی بررسی و تحلیل شده است. به طور کلی استفاده از عملیات پلاسما با گازهایی مانند اکسی ژن، نیتروژن و آرگون پیش از رنگرزی، سبب بهبود رمق کشی رنگزاهای آنیونی با الیاف پشم شده و در مواردی خواص ثبات رنگی کالای اصلاح شده در مقایسه با کالای اصلاح نشده بهبود یافته است.
    کلید واژگان: پلاسما, پشم, اصلاح سطح, رنگرزی, رنگزای طبیعی
    Aminoddin Haji*
    Low temperature plasma technology has attracted the attention of several researchers as it is a fast and environmentally friendly method for surface modifcation of textiles. In this study, the effects of plasma treatment on physical and chemical properties of wool fbers including surface morphology, tenacity, surface functional groups and water wicking are reviewed. Due to the etching effect, cold plasma treatment can improve the hydrophilicity and dyeability of wool fbers. The effects of cold plasma treatment on dyeing of wool fbers with different synthetic and natural dyes have been also reviewed. Generally, the surface modifcation of wool fbers using oxygen, nitrogen and argon plasmas can improve the dyeability of wool fbers with anionic dyes. Furthermore, the color fastness properties of the plasma treated wool samples are improved compared with those of the untreated samples.
    Keywords: Plasma, Wool, Surface Modification, Dyeing, Natural Dye
  • بابک انصاری، محمد خواجه مهریزی، امین الدین حاجی
    در این مطالعه از گل ریواس به عنوان یک رنگزای طبیعی جدید برای رنگرزی الیاف پشم استفاده شده است. تاثیر آماده سازی الیاف با پلاسمای اکسیژن بر خواص رنگرزی الیاف پشم و امکان جایگزینی دندانه های معدنی با عملیات پلاسما در رنگرزی الیاف پشم با این رنگزا مورد بررسی قرار گرفت. برای مطالعه تغییرات فیزیکی ایجاد شده بر سطح الیاف از تصاویر میکروسکوپ الکترونی استفاده شد. تغییرات شیمیایی اعمال شده بر الیاف پشم بعد از عملیات پلاسما با استفاده از طیف های FTIR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که عملیات پلاسما فلس های سطحی الیاف پشم را تا حدودی تخریب کرده و گروه های اکسیژن دار بر روی الیاف ایجاد نموده است. ثبات رنگ نمونه های رنگرزی شده در برابر شستشو و نور اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که قدرت رنگی و مشخصات ثباتی نمونه های آماده سازی شده به وسیله پلاسما نسبت به الیاف خام بهبود یافته است.
    کلید واژگان: گل ریواس, پلاسما, پشم, رنگرزی طبیعی
    B. Ansari, M. Khajeh Mehrizi, A. Haji
    In this study, the extract of Rhuem Ribes L. flowers was used for dyeing of wool fibers. Oxygen plasma was used as a pretreatment to enhance the dyeability of wool fibers and metal mordant was eliminated from the dyeing process. The surface morphology of the wool fibers before and after plasma treatment was investigated by SEM images. FTIR analysis was employed to study the chemical changes imparted to the wool fibers by plasma treatment. The surface of wool fibers was etched and oxygen containing groups were introduced to the surface of wool fibers. The fastness of the dyed samples to washing and light was measured. The plasma treated samples showed better dyeability as well as good fastness to washing and light.
    Keywords: Rhuem Ribes L, Plasma, Wool, Natural dyeing
  • امین الدین حاجی، احمد موسوی شوشتزی
    عمل آوری با پلاسما روشی سریع و دوست دار محیط زیست برای اصلاح خواص سطحی مواد پلیمری از جمله انواع کالاهای نساجی است. در این مقاله ضمن معرفی پلاسما و عوامل مهم این فرایند، انواع پلاسما از جنبه های گوناگون بررسی شده است. روش ها و دستگاه های مختلف تولید پلاسما معرفی و مزایا و معایب آنها بررسی و مقایسه شد. درادامه، موارد کاربرد عمل آوری پلاسمای سرد روی کالاهای نساجی به اجمال بیان شده و به عنوان مطالعه موردی، پژوهش های انجام شده درباره اصلاح الیاف پلی پروپیلن به کمک فناوری پلاسما بحث و بررسی شده است. این عمل آوری می تواند سبب بهبود ترشوندگی، جذب آب و چسبندگی در الیاف پلی پروپیلن شود. همچنین، از پلاسما برای پیوندزدن مونومرهای مختلف، دارو و نانوذرات بر سطح الیاف پلی پروپیلن استفاده شده که در این پژوهش نتایج پژوهش های مزبورنیز بررسی شده است.
    کلید واژگان: پلاسما, پلی پروپیلن, اصلاح سطح, پیوند زنی, ترشوندگی
    Aminoddin Haji, Ahmad Mousavi Shoushtari
    Plasma treatment is a fast and environmentally friendly process for surface modification of polymeric and textile materials. In this study، the various types of plasma treatment are introduced and the most effective parameters on the treatment are discussed. Furthermore، the application of cold plasma treatment on textile goods is briefly discussed and the research works on modification of polypropylene fibers are reviewed. The cold plasma treatment can improve the wettability، water absorption and adhesion of polypropylene fibers. The plasma treatment has been also used for grafting of different monomers، drug، and nanoparticles on the surface of polypropylene fibers.
    Keywords: Plasma, Polypropylene, Surface Modification, Grafting, Wettability
  • علی وطنی*، شهرناز مختاری، نسترن رزمی قاروجی
    در سال های اخیر تبدیل گاز طبیعی به ترکیبات شیمیایی با ارزش افزوده یکی از جنبه های مهم تحقیقاتی بوده است و در این میان واکنش جفت شدن اکسایشی متان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. محصول مطلوب این فرایند اتیلن است که همراه با آن اتان و مقدار کمی ترکیبات سه کربنه نظیر استیلن به عنوان محصول زوج شدن و نیز اکسیدهای کربن به عنوان محصولات اکسیداسیون هیدروکربن ها تولید می شوند. در این تحقیق با معرفی واکنش های جفت شدن اکسایشی متان در شرایط مختلف فرآیندی (در غیاب کاتالیست، در حضور کاتالیست و در محیط پلاسمای هاله سرد) پارامترهای موثر از قبیل گزینش پذیری، درصد تبدیل و بازده مورد بررسی قرار گرفته و با ارائه مدل های سینتیکی موجود در مقالات برای فاز گاز و سطح کاتالیست، به صورت مجزا، پارامترهای فرایندی در هر مدل مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
    کلید واژگان: جفت شدن اکسایشی متان, مدل های سینتیکی, کاتالیست, پلاسما, اتیلن, واکنش های فاز گاز, واکنش های سطحی, امکان سنجی اقتصادی
    A.Vatani*, Sh.Mokhtari, N.Razmi Faroogi
    In recent years, there is a strong incentive to study and develop processes that would convert methane into more valuable chemical and petrochemical products. Among various schemes of methane conversion, oxidative coupling of methane (OCM) is promising process to upgrade natural gas. In this article, effective parameters i.e. selectivity, conversion and yield in differential conditions of this process have been investigated. Then some of kinetic models in the gas phase and catalyst surface proposed in literature have been analyzed.
    Keywords: Oxidative coupling of methane, OCM, Kinetic models, Catalyst, Plasma, Ethylene, Gas, phase reactions, Surface reactions
  • رحمت الله . رحیمی_لیلا حجت کاشانی
    از تکنیک های موثر و قابل قبول در سنتز ذرات نانومتری، تکنیک استفاده از پلاسما را می توان نام برد. پودرهای نانومتری نیتریت های مختلف توسط این روش سنتز می شوند. در این مقاله به بررسی سنتز نیتریت آلومینیوم با ابعاد نانومتری و عوامل موثر در سنتز آن از قبیل تبدیل پودرهای اولیه به فاز گازی، سرعت سرد کردن، حضور عناصری مانند Mo، Cr، Zr، Ti می پردازیم.همچنین پراکندگی و رشد ذرات تولید شده رامورد مطا لعه قرار می دهیم.
    کلید واژگان: ذرات نانومتری, پلاسما, فاز گازی, پودرهای اولیه, پراکندگی پودرها, شکل و ابعاد ذرات
    Rahmatollah Rahimi
    The production of nanopowders is one the most noticeable applications of induction plasma. An aim of the work is to extend the thermal plasma technique to the synthesis of nanosize nitride based composite powders and to determine an influence of process parameters on characteristics of produced powders. The nanosize nitride –based composites are prepared by evaporation of coarse commercially available powders of chemical elements such as Mo, Cr, Ti, Zr and subsequent condensation of products into a inductively coupled nitrogen plasma(ICP(.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال