جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "معادن روباز" در نشریات گروه "مهندسی معدن"
تکرار جستجوی کلیدواژه «معادن روباز» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»-
بارگیری و باربری بالاترین سهم را در هزینه های تولیدی معادن روباز به خود اختصاص می دهند، بنابراین در انتخاب ناوگان ماشین-آلات بارگیری و باربری ضروری است که به جنبه های اقتصادی توجه ویژه ای شود. برای درک بهتر از عملکرد اقتصادی ماشین آلات ترابری معادن، تاکنون شاخص های عملکردی گوناگونی توسط محققان ارایه شده است. در این پژوهش، شکل ویژه ای از شاخص عملکرد اقتصادی ارایه شده که بیان گر نسبت مقدار درآمد تحصیل شده به وسیله هر یک از ماشین آلات بر هزینه کل است. به این منظور با تمرکز بر روی ناوگان بارگیری و حمل در یک معدن روباز مشتمل بر 87 کامیون معدنی (64 عدد ماشین 100 تنی و 23 عدد ماشین 36 تنی) و همچنین 18 ماشین بارکننده (13 عدد بیل مکانیکی و 5 عدد شاول) به ارزیابی شاخص عملکرد اقتصادی ماشین آلات ناوگان ترابری یاد شده پرداخته شده است. به این منظور، در ابتدا هزینه کل و میزان درآمد حاصل از عملکرد هر یک از ماشین آلات با توجه به اطلاعات اقتصادی در دسترس برای هر ماشین، مشخص شده است، سپس شاخص عملکرد اقتصادی برای هر یک از ماشین آلات باربری و بارگیری محاسبه و با یکدیگر مقایسه شده است. نتایج نشان می دهند که بیل های مکانیکی به دلیل داشتن ظرفیت پایین و کم بودن زمان تعمیرپذیری آن ها نسبت به شاول ها ، عملکرد بهتری دارند. علاوه بر این، با بررسی برند ماشین های مختلف مشخص شد که کامیون های سری C 100 بهترین عملکرد را در بین کل کامیون های باربری داشته و مقدار شاخص عملکرد آن به طور متوسط برای هر یک از آن کامیون ها 82/2 است.
کلید واژگان: معادن روباز, عملکرد اقتصادی, هزینه, درآمد, ماشین آلات ترابریLoading and hauling operations have the highest share of the production costs of open-pit mines. Therefore, in choosing the loading and hauling machines, paying attention to the economic aspects is necessary. For a better understanding of the financial performance of mining machinery, various performance indicators have been proposed by researchers. This research presents a special form of economic performance index, which indicates the ratio of each machine's revenue to its total cost. For this purpose, the cost and revenue of the transport fleet, including dump trucks, mining shovels, and backhoe excavators, were collected for two years (From September 2017 to September 2019) and determined. As the first step, the total cost and the amount of revenue from the operation of each machine then, the Economic Performance Index (EPI) for each of the loading and hauling machines is calculated and compared with each other. The results show that Backhoe excavators perform better than mining shovels. In addition, by examining different trucks from different manufacturers, it was found that C100 series trucks have the best performance among all trucks. Its average economic performance index value for each of those trucks is 2.82.
Keywords: Open-pit mines, loading, hauling machinery, Economic performance index, Revenue, Cost -
بهینه سازی سیستم ترابری در عملیات استخراج معادن سطحی به دلیل بالا بودن هزینه های مربوط به بخش بارگیری و باربری که حدود 60 درصد هزینه های عملیاتی را دربر میگیرد از اهمیت ویژهای برخوردار است. تاکنون تحقیقات زیادی در این مورد انجام شده و محققان بسیاری روش ها و تکنیک های متعددی را برای این موضوع به کاربرده اند. با پژوهش های انجام شده در این زمینه، پیشرفت های زیادی در بهینه سازی سیستم حمل ونقل معادن حاصل شده و همچنان ادامه دارد. امروزه استفاده از روش های هوشمند در حل مسایل سخت (np-hard) و از جمله مسایل مهندسی معدن گسترش زیادی یافته و موفقیت هایی در حل این گونه مسایل به دست آمده است. الگوریتم رقابت استعماری یکی از این گونه الگوریتم هاست که به تازگی در حوزه مهندسی معدن کاربرد یافته است. در مقاله حاضر، کاربرد الگوریتم رقابت استعماری در حل مسیله بهینه سازی سیستم حمل ونقل معادن روباز معرفی و برای معدن مس سونگون پیاده سازی شده است. با به کارگیری این الگوریتم، مسیرهای مجاز برای عبور کامیون ها به عنوان ورودی های مسیله تعریف شده و در گام های متوالی بعدی بهبود می یابند یا به بهبود مسیله کمک می کنند. پیاده سازی الگوریتم برای سیستم ترابری معدن مس سونگون منجر به افزایش تولید از حدود 32 هزار تن به حدود 37 هزار تن در شرایط یکسان گردید. بعلاوه برای اعتبار سنجی مدل ارایه شده، مسیله مزبور با الگوریتم ژنتیک نیز حل و نتایج مقایسه شد. نتایج نشان داد مقدار تولید به دست آمده از ژنتیک حدود 35 هزار تن بوده است.
کلید واژگان: بهینه سازی, تخصیص و گسیل کامیون - شاول, الگوریتم رقابت استعماری, الگوریتم ژنتیک, معادن روبازOptimization of haulage system in open pit mines is very important due to its high operating costs. Till now a large no. of researches have been conducted to optimize the truck fleet size in an open pit mine in dispatching and non-dispatching modes. These researches have gained many achievements in this regard and still they are going to continue. On the other hand, nowadays, application of artificial intelligence is spreading vastly to optimize systems in the field of (mining) engineering, especially in np-hard problems. One of the new meta-heuristic algorithms in engineering field is Imperialistic Competition (IC), which is developed primarily for electrical systems. Recently, it has found its application in the field of mining systems as well. In this paper, application of IC algorithm for optimization of haulage system in open pit mines is introduced. Implementation of the IC algorithm for Songon Copper mine was validated with comparison of its results with those of Genetic algorithm. Comparison showed promising results. Optimization of the system with IC algorithm improves the mine production from 32 thousand tons as the current situation to 37 thousand tons, while optimization of the system with Genetic algorithm improves the mine production to 35 thousand tones.
Keywords: Truck-Shavel optimization, Dispatching, Imperialistic competition algorithm, developed Li model -
The haul trucks consume a significant energy source in open-pit mines, where diesel fuel is widely used as the main energy source. Improving the haul truck fuel consumption can considerably decrease the operating cost of mining, and more importantly, reduce the pollutants and greenhouse gas emissions. This work aims to model and evaluate the diesel fuel consumption of the mining haul trucks. The machine learning techniques including multiple linear regression, random forest, artificial neural network, support vector machine, and kernel nearest neighbor are implemented and investigated in order to predict the haul truck fuel consumption based on the independent variables such as the payload, total resistance, and actual speed. The prediction models are built on the actual dataset collected from an Iron ore open-pit mine located in the Yazd province, Iran. In order to evaluate the goodness of the predicted models, the coefficient of determination, mean square error, and mean absolute error are investigated. The results obtained demonstrate that the artificial neural network has the highest accuracy compared to the other models (coefficient of determination = 0.903, mean square error = 489.173, and mean absolute error = 13.440). In contrast, the multiple linear regression exhibits the worst result in all statistical metrics. Finally, a sensitivity analysis is used to evaluate the significance of the independent variables.
Keywords: Fuel consumption, Haul truck, Machine learning, Prediction, Open-Pit Mine -
مجله محیط و معدن، سال دوازدهم شماره 4 (Autumn 2021)، صص 1175 -1186
The production cycle in open-pit mines includes the drilling, blasting, loading, and haulage. Since loading and haulage account for a large part of the mining costs, it is very important to optimize the transport fleet from the economic viewpoint. Simulation is one of the most widely used methods in the field of fleet design. However, it is unable to propose an optimized scenario for which the appropriate metaheuristic method should be employed. This paper considers the Sungun copper mine as the case study, and attempts to find the most feasible transportation arrangement. In the first step, in this work, we compare the flexible dispatching with the fixed allocation methods using the Arena software. Accordingly, the use of flexible dispatching reveals the increase in the production rate (20%) and productivity (25%), and the decrease (20%) in the idle time. The firefly metaheuristic algorithm used in the second step shows that the combined scenario of the 35-ton and 100-ton trucks is the most suitable option in terms of productivity and cost. In another attempt, comparing different heterogeneous truck fleets, we have found that the scenarios 35-100 and 35-60-100-144 increase the production rate by 39% and 49%, respectively. Also, in both scenarios, the production cost decreases by 11% and 21%, respectively.
Keywords: Optimization, Open-pit mines, Loading, haulage, Simulation, firefly algorithm -
برنامه ریزی تولید بلند مدت در معادن روباز یک امر بسیار حیاتی در برنامه ریزی معدن می باشد و توزیع جریان نقدینگی را در سراسر عمر معدن مشخص می نماید. هدف برنامه ریزی، بیشینه کردن ارزش خالص فعلی با در نظر گرفتن همه محدودیت های عملیاتی از قبیل: شیب، آمیختن عیارهای مختلف، تولید ماده معدنی و ظرفیت استخراج است. عدم قطعیت های مرتبط با داده های مدل، نقش بسزایی در بهینه سازی برنامه های تولید بلند مدت دارند. در میان عدم قطعیت ها، عدم قطعیت عیار، سهم عمده ای را ایفا می کند. در این مقاله مدل های ترکیبی بوسیله روش آزادسازی لاگرانژی (LR)، روش آزادسازی لاگرانژی تعمیم یافته (ALR) و الگوریتم کرم شب تاب (FA) برای حل مساله برنامه ریزی تولید بلند مدت معادن روباز با فرض قطعیت و همچنین، با در نظر گرفتن عدم قطعیت عیار ارایه شده اند. الگوریتم کرم شب تاب برای به روزرسانی ضرایب لاگرانژ مورد استفاده قرار گرفته شده است. رویکردهای جدید پیشنهاد شده با نتایج روش های ترکیبی حاصل از آزادسازی لاگرانژی و آزادسازی لاگرانژی تعمیم یافته با الگوریتم ژنتیک (GA) و روش سنتی زیرگرادیان (SG) مقایسه شده اند. برای حل و اعتبارسنجی مدل به دست آمده، معدن سنگ آهن چادرملو به عنوان مورد مطالعاتی مناسب، در نظرگرفته شده است. نتایج حاصل از مطالعه موردی نشان می دهد که استراتژی ترکیبی ALR-FA می تواند راه حل نزدیک به بهینه را نسبت به روش های دیگر ارایه کند؛ بطوری که، در طول یک دوره زمان بندی دوازده ساله، میانگین ارزش خالص فعلی با استفاده از روش ترکیبی پیشنهادی %11/20 بیشتر از روش سنتی موجود است. همچنین، سرعت CPU از مدل پیشنهادی، 7/4 درصد بیشتر از دیگر روش ها حاصل شد.
کلید واژگان: معادن روباز, برنامه ریزی تولید بلند مدت, عدم قطعیت عیار, آزادسازی لاگرانژی, الگوریتم کرم شب تابLong-term production scheduling in open-pit mines is a crucial issue in mining planning and determines the distribution of cash flow throughout the life of the mine. The purpose of the planning is to maximize the net present value by taking into account all operational constraints such as slope, mixing of different grades, mineral production, and extraction capacity. The uncertainties associated with model data play an important role in optimizing long-term production plans. Among the uncertainties, grade uncertainty plays a major role. In this paper, hybrid models are presented by the Lagrangian relaxation (LR) method, augmented Lagrangian relaxation (ALR) method, and firefly algorithm (FA) to solve the long-term production scheduling problem of open-pit mines with the assumption of deterministic and also considering the grade uncertainty. The firefly algorithm is used to update the Lagrange multipliers. The newly proposed approaches are based on optimizing Lagrangian multipliers and comparing them with the results of combined Lagrangian relaxation method and augmented Lagrangian relaxation with the Genetic Algorithm (GA), and the traditional sub-gradient (SG) method. For solving and validating the obtained model, Chadarmelo iron ore mine is considered as a suitable case study. The results of the case study show that the combined strategy (ALR-FA) can provide a near-optimal solution over other methods such that, over a given period, the net present value using the proposed hybrid approach is 20.11% higher than the traditional method is available. Also, the CPU speed of the proposed model is 4.7% more than the other methods.
Keywords: Open-pit mine, long-term production scheduling, Grade Uncertainty, Lagrangian relaxation, firefly algorithm -
یکی از ارکان اصلی برنامه ریزی معدن، برنامه ریزی تولید بلند مدت است که یک امر بسیار مهم در تحقیقات نظری استخراج معادن روباز بوده و توزیع جریان نقدینگی را در سراسر عمر معدن مشخص می نماید. در واقع هدف برنامه ریزی، بیشینه کردن ارزش خالص فعلی از مجموع سودهایی است که در آینده تولید می شوند. برای رسیدن به این هدف باید همه محدودیت های عملیاتی از قبیل شیب، آمیختن عیارهای مختلف، تولید ماده معدنی و ظرفیت استخراج راضی کننده باشند. طرح های تولید بلند مدت بهینه در برابر عدم قطعیت های مربوطه با داده های مدل بهینه سازی دارای حساسیت هستند. در میان عدم قطعیت ها، عدم قطعیت عیار، سهم عمده ای را در دقت برنامه ریزی تولید بلند مدت خواهد داشت. در این مقاله مدل ترکیبی به وسیله روش آزادسازی لاگرانژی و الگوریتم خفاش برای حل مساله برنامه ریزی تولید بلند مدت معادن روباز ارایه شده که در آن عدم قطعیت عیار نیز لحاظ گردیده است. رویکردهای جدید پیشنهاد شده براساس بهینه سازی ضرایب لاگرانژ و مقایسه آن با روش سنتی است. الگوریتم خفاش برای به روزرسانی ضرایب لاگرانژ مورد استفاده قرار گرفته شده است. برای حل و اعتبارسنجی مدل به دست آمده، معدن سنگ آهن چادرملو به عنوان مورد مطالعاتی مناسب، در نظرگرفته شده است. نتایج حاصل از مطالعه موردی نشان می دهد که استراتژی ترکیبی می تواند راه حل قابل قبولی را نسبت به روش تقریبی سنتی ارایه کند؛ به طوری که، در طول یک دوره معین ارزش خالص فعلی با استفاده از روش ترکیبی پیشنهادی 69/6 درصد بیشتر از روش سنتی موجود است.
کلید واژگان: معادن روباز, برنامه ریزی تولید بلند مدت, عدم قطعیت عیار, آزادسازی لاگرانژی, الگوریتم خفاشJournal of Aalytical and Numerical Methods in Mining Engineering, Volume:10 Issue: 24, 2020, PP 13 -26Summary:
One of the main problems of mine planning is long-term production scheduling, which is very important in the theoretical research of open-pit mining and determines the distribution of cash flow throughout the life of the mine. In fact, the purpose is to maximize the net present value of the future profits generated. Among the uncertainties, grade uncertainty will play a major role in the accuracy of long-term production scheduling. In this paper, a hybrid model is presented by the Lagrangian relaxation method and bat algorithm to solve the problem of long-term production of open-pit mines, in which the uncertainty of the grade is also considered. The new approaches proposed are based on optimizing Lagrange coefficients and comparing them with the traditional method. The bat algorithm is used to update the Lagrange coefficients. The results of the case study show that the hybrid strategy can provide an acceptable solution compared to the traditional approximation method so that over a given period the net present value using the proposed hybrid method is 6.69% higher than the traditional one.
IntroductionIn recent years, a new approach to cheaper computational algorithms, such as meta-heuristic techniques, has attracted more attention from researchers to solve production scheduling problems. Although these techniques do not guarantee optimization as a final solution for production, they can provide suitable solutions for production at a lower computational cost.
Methodology and Approaches:
In this paper, an optimal hybrid model by the Lagrangian relaxation method and bat algorithm is presented to solve the problem of long-term production of open-pit mines, where the uncertainty of the grade is also considered. The newly proposed approach is based on optimizing Lagrange coefficients and comparing it with the traditional method. The results of the proposed approach are also compared with the combined approach based on the Lagrangian relaxation method and genetic algorithm. The bat algorithm is used to update the Lagrange coefficients.
Results and ConclusionsThe results of a case study show that the Lagrangian relaxation method can provide a suitable solution to the main problem and the combined strategy can produce a more effective solution than the traditional approximation method. It was also found that the proposed method has advantages, such as stable convergence property and prevention of early convergence. Over a given period, the net present value using the LR-BA hybrid method is 6.69% higher than the traditional method and also 5.58% higher than the LR-GA method.
Keywords: Open pit mine, Long-term production scheduling, Grade uncertainty, Lagrangian relaxation, Bat algorithm -
It is significant to discover a global optimization in the problems dealing with large dimensional scales to increase the quality of decision-making in the mining operation. It has been broadly confirmed that the long-term production scheduling (LTPS) problem performs a main role in mining projects to develop the performance regarding the obtainability of constraints, while maximizing the whole profits of the project in a specific period. There is a requirement for improving the scheduling methodologies to get a good solution since the production scheduling problems are non-deterministic polynomial-time hard. The current paper introduces the hybrid models so as to solve the LTPS problem under the condition of grade uncertainty with the contribution of Lagrangian relaxation (LR), particle swarm optimization (PSO), firefly algorithm (FA), and bat algorithm (BA). In fact, the LTPS problem is solved under the condition of grade uncertainty. It is proposed to use the LR technique on the LTPS problem and develop its performance, speeding up the convergence. Furthermore, PSO, FA, and BA are projected to bring up-to-date the Lagrangian multipliers. The consequences of the case study specifies that the LR method is more influential than the traditional linearization method to clarify the large-scale problem and make an acceptable solution. The results obtained point out that a better presentation is gained by LR–FA in comparison with LR-PSO, LR-BA, LR-Genetic Algorithm (GA), and traditional methods in terms of the summation net present value. Moreover, the CPU time by the LR-FA method is approximately 16.2% upper than the other methods.
Keywords: Open-Pit Mine, long-term production scheduling, grade uncertainty, Lagrangian relaxation, Meta-heuristics Methods -
ارائه رویکرد ترکیبی چند معیاره فازی جهت تعیین ابعاد بهینه بلوک در مدل سازی معادن روباز: مطالعه موردی
The computer-based 3D modeling of ore bodies is one of the most important steps in the resource estimation, grade determination, and production scheduling of open-pit mines. In the modeling phase, the volume of the orebody model is required to be filled by the blocks and sub-blocks. The determination of Block Size (BS) is important due to the dependence of the geostatistical issues and calculations related to mining capabilities on it. There are some factors effective in the determination of an optimal BS including the metal content, estimation error, recovery percentage, mining ability, safety, and dilution. In this work, an optimal BS is determined using a two-stage approach. In the proposed approach, the Fuzzy Delphi Analytic Hierarchy Process (FDAHP) and Fuzzy Multi-Objective Optimization by Ratio Analysis (FMOORA) methods are used. In the first phase, the weight of each criterion is calculated based on the opinions of the experts using the FDAHP method. In the second phase, the FMOORA method is applied in order to determine a suitable BS for the design and operation of mining considering the extracted weights in the previous phase. The block model of the Sungun copper mine is studied as a case study to evaluate the capability of the proposed approach. The results of implementation of this approach are desirable because of converting the opinions of the experts to fuzzy values, weighing the experts according to the experience and technical knowledge, weighting the criteria by FDAHP, and choosing the optimal option with FMOORA. Furthermore, the 12.5×12.5×12.5 m3 block (A5) is chosen as an appropriate BS, which is compatible with the real conditions of the studied mine.
Keywords: Block size determination, Open-pit mines, Fuzzy Delphi AHP, Fuzzy MOORA -
پرتاب سنگ یکی از مسائل بحرانی عملیات آتشباری در معادن روباز است که به شدت ایمنی پرسنل و تجهیزات را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از راه های کاهش ریسک حوادث ناشی از پرتاب سنگ، پیش بینی دقیق آن است. طی سالیان گذشته با استفاده از روش های هوش مصنوعی، مدل های تجربی بسیاری برای پیش بینی پرتاب سنگ توسعه داده شده است. اغلب این مدل ها شفاف و قابل فهم نبوده و در آنها ارتباط بین پارامترهای ورودی و خروجی به وضوح نشان داده نشده است. هدف از این مقاله ارائه مدلی صریح و قابل فهم برای پیش بینی پرتاب سنگ است. برای این منظور از تکنیک M5P استفاده و به کمک آن ساختاری درخت مانند برای تخمین فاصله پرتاب سنگ ارائه شده است. در این مدل پرتاب سنگ بر اساس یک سری معادله های خطی پیش بینی می شود، از این رو استفاده از آن بسیار ساده است. به منظور آموزش و آزمایش مدل درختی پیشنهادی، داده های آتشباری معدن مس سونگون به کار گرفته شده است. در این مدل فاصله پرتاب سنگ با استفاده از مهم ترین پارامترهای قابل کنترل آتشباری یعنی بار سنگ، فاصله داری چال ها، طول گل گذاری، طول چال، قطر چال، خرج ویژه و متوسط خرج در هر چال تخمین زده می شود. دقت و کارایی مدل پیشنهادی با استفاده از شاخص های آماری R2، VAF و RMSEمورد ارزیابی قرار گرفت. مقدار این شاخص ها به ترتیب 1/92 درصد، 92 درصد و 9/3 به دست آمدند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تکنیک درختی M5P ابزاری مفید و قدرتمند برای پیش بینی پرتاب سنگ است. همچنین، نتایج نشان داد که بار سنگ و قطر چال به ترتیب با اهمیت ترین و کم اهمیت ترین پارامترها در پیش بینی پرتاب سنگ هستند.کلید واژگان: معادن روباز, آتشباری, پرتاب سنگ, مدل درختی, تکنیک M5P, معدن مس سونگونJournal of Aalytical and Numerical Methods in Mining Engineering, Volume:8 Issue: 16, 2018, PP 45 -55Summary: Based on statistics, flyrock is the main reason of 20 to 40% of blasting induced accidents in mines. Therefore, the accurate prediction of flyrock has a remarkable role on reducing its detrimental effects. In this paper, a model tree was developed for flyrock prediction using M5P technique. This model was trained and tested by the blasting database of Sungun copper mine. The results showed that the proposed model can estimate the flyrock with an acceptable error.IntroductionFlyrock is one of the most challenging safety issues of blasting operation in open pit mines, which always threatens the safety of personnel and equipment. Thus, the accurate prediction of flyrock seems necessary for determination of safe blasting zone. During past years, many empirical models have been developed using artificial intelligence techniques for flyrock prediction. Most of these models do not indicate the relationship between input and output parameters, so they are opaque and vague. The main purpose of this paper is to construct a transparent and understandable model for flyrock prediction. Methodology and Approache: In this paper, a model is developed for flyrock prediction using M5P technique. This technique presents a tree structure which contains linear equations in its leaves and using these equations the flyrock can be predicted easily. In this model, the flyrock distance is estimated using the most important controllable blasting parameters (i.e. burden, spacing, stemming, blasthole length, blasthole diameter, powder factor and mean charge per blasthole). Results and Conclusions: The accuracy and efficiency of proposed model was evaluated using various statistical indices such as coefficient and determination (R2), variance account for (VAF) and root mean square error (RMSE). These indices were obtained 92.1%, 92%, and 3.9, respectively. Therefore, it can be concluded that M5P technique is a suitable and efficient means that provides an acceptable prediction for flyrock. Furthermore, the results indicated that the burden and blasthole diameter are the most and the least effective parameters on flyrock prediction, respectively. The output of this model can be considered as a preliminary estimation of flyrock, based on which the risk of hazards and potential accidents can be reduced to a desirable extent.Keywords: Open pit mines, Blasting, Flyrock, Model tree, M5P technique, Sungun Copper Mine
-
معدنکاری به دلیل ویژگی های خاص خود از جمله صنایع پر مخاطره بوده و ارزیابی ریسک یکی از مهم ترین مراحل مدیریت پروژه محسوب می شود. هدف از این تحقیق ارائه رویکردی جهت شناسایی و رتبه بندی ریسک ها در معادن روباز است. رتبه بندی یک مسئله تصمیم گیری چند شاخصه است. به منظور شناسایی ریسک ها از روش ساختار شکست ریسک و جهت رتبه بندی از روش Fuzzy TOPSISاستفاده شده است. در این راستا ابتدا ساختار جامعی از ریسک ها در معادن روباز در قالب 20 سطح اصلی و 117 زیر سطح تهیه شده است. سپس شاخص های متعددی شامل احتمال وقوع، اثر بر اهداف پروژه (زمان، هزینه، کیفیت و محدوده)، مدیریت پذیری، تناوب تکرار، میزان کشف، نزدیکی وقوع و سطح اطمینان ریسک جهت رتبه بندی عوامل ریسک تعیین گردید. از این رویکرد جهت ارزیابی ریسک معدن طلای زرشوران به عنوان بزرگ ترین معدن طلای کشور استفاده گردید. در این معدن ریسک های بازار، ژئوتکنیکی، اقتصادی و سیاسی به ترتیب به عنوان مهم ترین ریسک ها شناسایی شده اند.
کلید واژگان: معادن روباز, ارزیابی ریسک, ساختار شکست ریسک (RBS), تصمیم گیری چند شاخصهJournal of Aalytical and Numerical Methods in Mining Engineering, Volume:3 Issue: 6, 2014, PP 45 -58Mining due to its specific characteristic is considered as a hazardous industry. Risk assessment is one of the most important project management procedures. The aim of this research is to present an approach for identification and ranking risks in the open pit mines. Ranking is a multi-attribute decision making. In order to identify the risks، risk breakdown structure method and ranking risks by Fuzzy TOPSIS method is implemented. First a comprehensive structure of risks in open pit mines in the frame work of 20 main levels and 117 sublevels is designed. Then different indices such as “probability”، “impact on project objectives (time، cost، quality and performance) ’’، “manageability”، “continually repeating”، “exposure”، “proximity”، “confidence level” for ranking of risk issues are determined. This approach is applied for risk assessment of Zarshuran Gold Mine as one of the biggest goldmines in Iran. In this mine، marketing، geotechnical، economic and political risks have been identified as the most significant risks، respectively.Keywords: Open pit mines, risk assessment, risk breakdown structure (RBS), multi attribute decision making -
یکی از روش های استخراج معادن سطحی روش روباز است که در آن استخراج ماده معدنی به صورت پله ای انجام می شود. محدوده نهایی معدن در این روش که معرف شکل آن در پایان عمر معدن است، باید قبل از استخراج طراحی شود. محدوده نهایی معدن را می توان با روش های دستی و رایانه ای طراحی نمود. در روش دستی محدوده ی سربه سری معدن طراحی می شود ولی هدف در طراحی رایانه ای تعیین محدوده بهینه معدن است. محدوده بهینه، محدوده ای است که سود حاصل از آن حداکثر باشد. جهت طراحی محدوده بهینه الگوریتم های متعددی همچون مخروط شناور، الگوریتم کوروبوف، الگوریتم کوروبوف اصلاح شده و الگوریتم لرچ و گروسمن مبتنی بر نظریه گراف ارائه شده است که هر کدام دارای معایب و مزایای خاصی هستند. طراحان الگوریتم کوروبوف اصلاح شده معتقداند این الگوریتم قادر است در همه حالت ها محدوده بهینه واقعی را برآورد نماید. با توجه به اینکه ثابت شده الگوریتم لرچ و گروسمن قادر است در همه حالت ها محدوده بهینه واقعی را محاسبه نماید، لذا در این مقاله، الگوریتم کوروبوف اصلاح شده در مدل های مختلف مورد نقد و بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل با الگوریتم لرچ و گروسمن مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که روش مذکور درعین سادگی قادر نیست محدوده بهینه واقعی را در بعضی از مدل ها پیدا نماید.
کلید واژگان: معادن روباز, محدوده بهینه, الگوریتم کوروبوف اصلاح شده, الگوریتم لرچ و گروسمنOpen pit mining is one of the most important methods of surface mining in which extraction of mineral deposit is carried out in benches. Ultimate limits of an open pit which define its size and shape at the end of the mine’s life must be designed before to start the operation. Manual and computer methods can be used to determine optimum ultimate pit limits. Manual methods of designing pit limits are based on stripping ratios and involve determining break even pit limits. The objective of computer methods is to determine the optimum ultimate pit outline for which the net profit is maximized. A number of algorithms such as floating or moving cone method, the Korobov algorithm and the corrected form of this method and the Lerchs and Grossmann algorithm based on graph theory have been developed to find out the optimum final pit limits. Each of these methods has special advantages and disadvantages. The designers of the corrected form of Korobov algorithm claim that this method is able to yield the true optimum pit in all the cases. The aim of this paper is to examine this method for being as a true optimum pit algorithm. This method is compared with the Lerchs-Grossmann algorithm which is the only method that can be proved, rigorously, always to yield the true optimum pit. The results show that the corrected form of Korobov algorithm is not always able to find out a true optimum pit outline.Keywords: Open pit mining, Ultimate Pit Limit, Corrected form of Korobov algorithm, Lerchs, Grossmann algorithm -
با وجود آن که تاکنون الگوریتم های متعددی برای بهینه سازی محدوده معدنکاری روباز ارائه شده اما بدلیل وجود بعضی محدودیت ها در الگوریتم های موجود، همواره ارائه الگوریتم های جدیدی که بتواند برخی از این محدودیت ها را پوشش دهد، مورد توجه متخصصان بوده است. در این مقاله، از مفاهیم روش گروه های کلیدی که به طور خاص به منظور تحلیل پایداری شیب های سنگی استفاده می شود، برای تدوین الگوریتم بهینه سازی محدوده نهایی معادن روباز استفاده شده است. این الگوریتم که KG-PLO نامیده شده است، بر روی نوع ویژه ای از مدل اقتصادی محدوده معدنی اجرا می شود و از آنجا که از پشتوانه قوی منطق ریاضی بهره می برد، قادر است محدوده بهینه واقعی را ارائه نماید. بدلیل اجرای مرحله ای الگوریتم، حجم محاسبات و درنتیجه زمان پردازش داده ها برای اجرای آن کم است. هر چند که با توجه به منطق فعلی روش گروه های کلیدی این الگوریتم به صورت دو بعدی ارائه شده اما در صورتی که مبانی نظری روش گروه های کلیدی از دو بعد به سه بعد گسترش یابد، می توان الگوریتم ارائه شده را به سه بعد تعمیم داد. برای اجرای الگوریتم KG-PLO، یک برنامه کامپیوتری با بهره گیری از منطق روش گروه های کلیدی در محیط Mathematica پیاده سازی شده است.
کلید واژگان: تئوری بلوکی, گروه های کلیدی, محدوده نهایی, معادن روباز, بهینه سازیA large number of algorithms have already been developed to optimize open pit limits based on some assumptions and constraints. Therefore، it is normal to develop new algorithms to decrease existing limitations and increase their capabilities. The key group concept، mainly used for stability slope analysis is، in this paper، used to develop a new algorithm named “KG-PLO” to optimize open pit limits. The KG-PLO is implemented on an especial type of the economic block model of the mining area. The algorithm can present the true optimal limit because it is rigorous and have a mathematical proof. Since the KG-PLO enjoys a sequential procedure، the logic iterations are not too much. The KG-PLO algorithm has been developed based on the existing 2D key group approach. It is possible to improve the proposed algorithm concerning the further improvement of the key group concept، proportionally. A computer program in Mathematica media is prepared to implement the KG-PLO algorithm.Keywords: Block Theory, Key Group, Pit Limits, Open Pit, Optimization
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.