به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ایزوترم جذب" در نشریات گروه "مهندسی آب"

تکرار جستجوی کلیدواژه «ایزوترم جذب» در نشریات گروه «فنی و مهندسی»
  • وحید عزیزخانی*، مهدی سلطانی، محمد سمیع پورگیری
    در این مقاله، حذف نیترات از فاضلاب خام شهری (تهران) توسط خاک اره درخت گردو به روش جذب سطحی به عنوان یک روش سبز کارآمد معرفی شد و تاثیر پارامترهای مختلف مورد بررسی قرارگرفت. نتایج به دست آمده از ایزوترم‎های لانگمویر 9951/0  = R2 و فروندلیچ 9936/0 = R2 نشان دهنده جذب بهتر در غلظت های پایین است که از مدل لانگمویر پیروی می کند. برای تکمیل مطالعات حاضر، نمودار جذب، تاثیر pH، مطالعات ترمودینامیکی و سینتیکی بررسی شد. مطالعات سینتیکی نشان داد که فرآیند جذب سطحی نیترات توسط خاک اره درخت گردو از سینتیک شبه مرتبه اول پیروی می‎کند. هم چنین ظرفیت جذب به دست آمده از این معادله 2/34 میلی‎گرم بر گرم است که به مقدار تجربی آن 32 میلی‎گرم بر گرم نزدیک است. نتایج نشان داد که این فرآیند با جذب فیزیکی برگشت پذیر کنترل می‎شود. با توجه به طیف FT-IR جاذب، پدیده جذب نیترات با کمک ساختار سلولزی جاذب صورت می‎گیرد. استفاده از خاک اره درخت گردو (سایز میکرو) بدون اصلاح شیمیایی به عنوان یک جاذب طبیعی، سبز، دوستدار محیط زیست، کارآمد و موثر در حذف نیترات ها از فاضلاب خام شهر تهران از ویژگی های مهم این تحقیق بود.
    کلید واژگان: فاضلاب شهری تهران, جاذب خاک اره گردو, ایزوترم جذب, حذف نیترات, میکروسکوپ الکترونی روبشی
    Vahid Azizkhani *, Mehdi Soltani, Mohammad Samipour Giri
    In this paper, the removal of nitrates from urban raw sewage (Tehran) by walnut tree sawdust using the surface absorption method was introduced as an efficient green method, and the effect of various parameters was studied. The results obtained from Langmuir isotherms R2=0.9951 and Freundlich R2 = 0.9936 indicated better absorption in low concentrations, which follows the Langmuir model. To complete the present studies, the adsorption diagram, the effect of pH, thermodynamic and kinetic studies were investigated. Kinetic studies showed that the surface adsorption process of nitrate by walnut tree sawdust follows the pseudo-first order kinetic. The absorption capacity obtained from this equation was 34.2 mg/g (its experimental value of 32 mg/g). The results showed that this process is controlled by reversible physical adsorption. According to the FT-IR spectrum of the absorbent, the phenomenon of nitrate absorption takes place with the help of the cellulose structure of the absorbent. The use of walnut tree sawdust (micro size) without chemical modification as a natural, green, environmentally friendly, efficient, and effective adsorbent in removing nitrates from the raw sewage of Tehran city was one of the important features of this research.
    Keywords: Tehran wastewater, walnut sawdust adsorbent, Adsorption Isotherm, Nitrate removal, Scanning Electron Microscope
  • فاطمه عین الهی پیر*، نرجس اکاتی
    امروزه آلودگی محیط زیست و کاهش آب شیرین قابل دسترس، از مهم ترین مشکلات محیط زیستی ناشی از افزایش شهرنشینی و صنعتی شدن است. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش، سنتز گرافن اکسید مغناطیسی آمین دار) mGO-NH2) از ساقه گیاه آبزی لویی Typha latifolia به عنوان جاذب فلز سرب به روش سطح پاسخ (RSM) بود. در این پژوهش، گرافن از ساقه گیاه آبزی لویی Typha latifolia به روش راکتور حرارتی CVD سنتز و پس از انجام مراحل اکسیداسیون و مغناطیسی، با گروه های عاملی آمین، عامل دار شد. سپس به منظور حصول اطمینان از سنتز نانوجاذب، ویژگی های ساختاری آن توسط آنالیزهای FTIR، AFM،Raman ، SEM، ZETA potential و pHZPC بررسی شد. در ادامه، پس از بهینه سازی فاکتور pH، تاثیر هریک از فاکتورهای زمان (X1)، غلظت سرب (X2) و مقدار جاذب (X3)، بر کارایی اکسیدگرافن مغناطیسی آمین دار شده (mGO-NH2) در حذف یون های سرب از محلول آبی، به وسیله معادله درجه دوم به روش RSM و طرح مرکب مرکزی (CCD) بررسی شد. بر اساس نتایج حاصل از تصویر SEM، تصویر AFM، آنالیز Raman و طیف FTIR، سنتز نانوجاذب تایید شد. مقدار بیشینه ظرفیت جذب برابر mg/g29/164 (mg20= X3، mg/L20 = X2 و min120 = X1) حاکی از هم راستا بودن نتایج آزمایش ها با مقدار پیش بینی شده مدل بود. بر اساس مدل فروندلیچ و ردلیچ-پیترسون، فرایند جذب نیز از نوع برهم کنش شیمیایی با سطح نامتجانس جاذب بود. پژوهش ترمودینامیک نیز حاکی از گرماگیر بودن فرایند جذب بود. نتایج این بررسی نشان داد که ساقه گیاه لویی می تواند به عنوان گزینه مناسبی در سنتز گرافن مورد استفاده قرار گرفته و mGH-NH2 حاصل، کارایی موثری در جذب یون های سرب از محلول های آبی دارد.
    کلید واژگان: ایزوترم جذب, ترمودینامیک جذب, جذب سطحی, طرح مرکب مرکزی
    Fatemeh Einollahipeer *, Narjes Okati
    Today, environmental pollution and less accessibility of freshwater have been a serious challenge due to industrialization and urbanization. Therefore, the aim of this study was to investigate the synthesis of aminated magnetic graphene oxide (m-GO-NH2) from Typha latifolia and its application for Pb (II) removal from aqueous solution. The m-GO-NH2 was synthesized from steam of T. latifolia by using CVD and applied to Pb (II) removal. The structure of synthesized nano adsorbent was characterized by using SEM, FTIR, AFM, Raman spectroscopy and pHZPC. After finding the optimum amount of pH, central composite design was applied to survey the effect of time (X1), initial concentration of Pb (II) (X2) and adsorption dosage (X3) for Pb (II) removal from aqueous solution. Two quadratic models were developed to estimate the amount of Pb (II) removal efficiency with design expert software.  According to the SEM, FTIR, AFM, Raman analysis, the mGO-NH2 was successfully synthesized. The amount of 164.29 mg/g of Pb (II) removal at operation conditions (X1=120min, X2=35mg/L and X3=20 mg/L) indicated an excellent agreement with the model amount predicted. Regarding the thermodynamic studies, the adsorption procedure was spontaneous and endothermic and followed Freundlich isotherm and Redlich-Peterson (R-P) equations. In conclusion, it is affirmed the m-GO-NH2 as synthesized from T. latifolia, has a high capability for use in adsorption of Pb (II) from aqueous solution.
    Keywords: Isotherms Models, Thermodynamic, Adsorption, Central composite design
  • ناهید اختری، مهناز سادات صادقی*، همیرا آگاه
    وجود آلودگی های فلزات سنگین و معایب روش های معمول حذف، سبب شده که مطالعات بر روی روش های کارآمدتر جذب انجام شود. جذب زیستی به وسیله ریزجلبک یکی از روش های مناسب است که مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، ریزجلبک Scenedesmus obliquus توان خوبی برای رشد در داخل پساب ها دارد. این پژوهش در سال 1398، کارایی ریزجلبک Scenedesmus obliquus را برای حذف نیکل از محلول های آبی مورد بررسی قرارداد. برای تعیین شرایط بهینه رشد جلبک همراه با بیشترین راندمان حذف آلودگی نیکل، ابتدا جلبک در محیط کشت BG-11 کشت داده شد. شرایط غلظت پایه، آلاینده نیکل ppm1 10 وpH   برابر با 1/0±7 درنظر گرفته شد که در این غلظت در دماهای مختلف، دمای بهینه، 30 درجه سانتی گراد با میزان رشد جلبک براساس جذب نوری برابر با 81/0 به‎دست آمد. در مرحله بعد برای تعیین غلظت بهینه، غلظت های 0 (شاهد)، 5/0، 1، 2، 5، 10 و 20 ppm نیکل، در زمان های (1، 7، 14 و 21روز) و دمای 2±30 درجه سانتی گراد و pH برابر با 1/0±7 مورد بررسی قرارگرفت. شرایط بهینه برای جذب فلز توسط جلبک در دمای 30 درجه سانتی گراد، غلظت ppm 10 بود که در آن مقدار حذف، 07/91 درصد بود. ایزوترم لانگمویر و مدل سینتیک شبه درجه دوم تطابق بهتری با داده ها نشان دادند. داده های تعادل برای نیکل به‎خوبی با روش جذب لانگمویر برازش شد و حداکثر ظرفیت جذب 76/25 میلی گرم بر گرم در روز چهارم گزارش شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ریزجلبک Scenedesmus obliquus به‎عنوان جاذب گیاهی از توان بالایی برای حذف فلز سنگین نیکل برخوردار است.
    کلید واژگان: ایزوترم جذب, جذب زیستی, ریزجلبک, Scenedesmus obliquus, فلز سنگین نیکل
    Nahid Akhtari, Mahnaz Sadat Sadeghi *, Homeira Agah
    Disadvantages of conventional techniques for removal of heavy metals from aquatic systems has led to the application of more efficient methods. Biosorption using microalgae is one of the appropriate methods to remove heavy metals. In this study which is performed on 2019, the efficiency of green algae, Scenedesmus obliquus which has a good potential for growing in wastewater, was investigated for the removal of nickel (Ni) as a toxic metal. The algae were first grown up in the BG-11 medium. The algae’s optimum growing condition in a medium consisted of Ni ions, were obtained by applying different temperatures in primitive condition: 10 ppm Ni, pH: 7±0.1. The optimum temperature was accordingly obtained as 30°C with OD = 0.81. Subsequently different Ni solutions (0, 0.5, 1, 2, 5, 10 and 20 ppm) at several contact times (1, 7, 14, and 21 day) were considered; while pH and temperature were 7±0.1 and 30±2 ºC, respectively. The results demonstrated that the algae have optimum Ni removal efficiency (91.07%) at the Ni concentration of 10 ppm. Equilibrium data for Nickel were fitted well by Langmuir adsorption model with maximum adsorption capacity of 25.76 mg/g at the 4th day contact time. The results showed that the microalgae S.obliquus, as a biosorbent, has appropriate capacity to remove heavy metals, especially Ni, from wastewater.
    Keywords: Absorption isotherm, Biosorption, Microalgae, Nickel heavy metal, Scenedesmus obliquus
  • آفرین اکباتانی، امیر حسام حسنی*، امیر حسین جاوید
    یکی از ترکیبات خطرناک برای انسان و محیط زیست هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای PAHs است که نفتالین، مقدم ترین هیدروکربن آروماتیک با دو حلقه بنزنی است. این ترکیبات سرطان زا و سمی هستند و باعث کم خونی و آسیب به شبکیه چشم نیز می شوند و برای گیاهان و آبزیان نیز سمی هستند. این ترکیبات خطرناک به عنوان سه آلاینده ای به شماره می روند که حذف آنها از سوی سازمان بهداشت جهانی در اولویت قرار گرفته است، در عین حال این ترکیبات توسط روش های بیولوژیکی به سختی حذف می شوند. این پژوهش در شرایط آزمایشگاهی ناپیوسته انجام شده که در آن تاثیر پارامترهایی مانند زمان ماند 15، 30، 45، 60، 90 و 120 دقیقه، غلظت نانولوله کربنی چند دیواره و کربن فعال حاصل از پوست نارگیل 1/0، 25/0، 5/0، 75/0، 1 و 2 گرم در لیتر، غلظت محلول نفتالین 1، 5، 10، 15، 20، 50 و 100 میلی گرم در لیتر و pH معادل 3، 4، 5، 6، 7 و 8 در غلظت 10 میلی گرم در لیتر محلول نفتالین در حذف نفتالین بررسی شد. داده های تجربی تعادل جذب با مدل های مختلف ایزوترم جذب لانگمیر و فروندلیچ ارزیابی و همراه با سینتیک جذب از طریق مقایسه ضریب تبیین R2  بررسی شد و به وسیله نرم افزار Excel تحلیل شد. حداکثر جذب سطحی نفتالین بر روی هر دو جاذب، نانولوله های کربنی و کربن فعال حاصل از پوست نارگیل در غلظت اولیه 10 میلی گرم در لیتر نفتالین و مقدار دوز جاذب برابر 75/0 گرم در لیتر در pH برابر 7 و زمان مناسب برای دستیابی به حداکثر جذب نفتالین و حالت تعادل90 دقیقه است. مکانیسم جذب در هر دو جاذب ایزوترم جذب لانگمیر سازگار بوده و ضریب تبیین آنها به ترتیب در نانولوله کربنی برابر با 9589/0R²= و در کربن فعال حاصل از پوست نارگیل 9319/0R²= بود و هر دو جاذب از سنتیک جذب درجه دوم تبعیت می کنند. نانولوله های کربنی چند جداره و کربن فعال حاصل از پوست نارگیل به دلیل اندازه کوچک، سطح مقطع زیاد در نتیجه واکنش پذیری بسیار زیاد، به عنوان جاذب برای حذف نفتالین از آب کارایی زیادی دارد و نانولوله کربنی چند جداره جذب بیشترین نسبت به کربن فعال حاصل از پوست نارگیل دارد، بنابراین به دلیل مقرون به صرفه بودن و در دسترس بودن آن به عنوان جاذب بهتری مورد توجه قرار گرفته است.
    کلید واژگان: پوست نارگیل, نانولوله کربنی, ایزوترم جذب, نفتالین, کربن فعال
    Afarin Ekbatani, Amirhesam Hasani *, Amir Hossein Javid
    One of the hazardous compounds for humans and the environment is polycyclic aromatic hydrocarbons, which are the naphthalene of the precursor of two-ring aromatic hydrocarbons. These compounds are carcinogenic and toxic, they cause anemia and damage to the retina and are also toxic to plants and aquatic animals, these compounds have been identified as priority pollutants by the World Health Organization, yet these compounds are difficult to remove by biological methods. This study was performed in batch in vitro where the effect of parameters such as retention time 15, 30, 45, 60, 90 and 120 minutes, concentration of multi-walled carbon nanotubes and activated carbon from coconut skin 0.1, 0.25, 0.5, 0.75, 1 and 2 g/L), solution concentration 1, 5, 10, 15, 20, 50 and 100 mg/L and pH 3, 4, 5, 6, 7 and 8 the concentration of 10 mg/L naphthalene solution in naphthalene removal was investigated. Experimental data of adsorption equilibrium with different Langmuir and Freundlich adsorption isotherm models are evaluated and analyzed with adsorption kinetics by comparing R2 coefficient of analysis and analyzed by excel software. Maximum naphthalene adsorption on both carbon nanotubes and activated carbon nanotube adsorbent at initial concentration of 10 mg/L naphthalene and adsorbent dose equal to 0.75 g/L at pH=7 is an appropriate time to achieve maximum naphthalene adsorption;the balance mode is 90 minutes. The adsorption mechanism is consistent in both adsorbents of Langmuir adsorption isotherm and their coefficient of determination in carbon nanotubes is (R²=0.9589) and in coconut shell activated carbon (R²=0.9319). and both adsorbents are from adsorption synthetics second-degree followers. Multiwalled carbon nanotubes and activated carbon from coconut skin due to their small size, high cross-sectional area as a result of high reactivity, as an adsorbent for removal of naphthalene from water. And the nanotube has a higher absorption than activated carbon from the coconut skin, so it is considered as a better adsorbent because of its affordability and availability.
    Keywords: Coconut Skin, Carbon Nanotube, Adsorption Isotherm, Naphthalene, Activated carbon
  • سمیه رهدار، شهین احمدی، زهره آرامش، عباس رهدار*

    رنگ‎ها یکی از مهم‎ترین آلاینده‎های فاضلاب نساجی بوده که سمی، سرطان‎زا، جهش‎زا و غیرقابل تجزیه بیولوژیک هستند. بنابراین هدف از مطالعه حاضرسنتز نانوذره Fe2O3@SiO2 و کاربرد آن در حذف رنگ‎زای اسید بلو 92 از محلول‎های آبی و تعیین ایزوترم و سینتیک جذب است. در این مطالعه از روش الکتروشیمیایی برای سنتز نانوذره Fe2O3@SiO2استفاده شد. ویژگی جاذب با تکنیک میکروسکوپ الکترونی عبوری ((SEM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تاثیر pH (2-11)، زمان تماس (150-20 دقیقه)، دوز نانوذره (14/02-0/0 گرم بر لیتر) و غلظت‎های مختلف رنگ (120-20 میلی‎گرم بر لیتر) بررسی و بهینه‎سازی شدند. pH برابر با 2، زمان تماس 90 دقیقه، دوز نانوذره 1/0 گرم بر لیتر به‎عنوان شرایط بهینه برای حذف رنگ حاصل شد. بررسی معادلات سینتیک و ایزوترم نشان داد که داده‎های تجربی فرایند جذب رنگ به‎ترتیب با شبه درجه دوم (995/0R2=) و مدل دوبینین-رادوشکویچ (989/0R2=) همبستگی داشت. در شرایط بهینه، نانوذره Fe2O3@SiO2 پتانسیل و کارایی موثری را در حذف رنگ دارد و به‎دلیل خاصیت مغناطیسی، جداسازی آن از محلول آبی ساده و سریع‎تر است.

    کلید واژگان: اسید آبی92, نانو ذره Fe2O3@SiO, سینتیک, ایزوترم جذب, محلول آبی
    Somayeh Rahdar, Shahin Ahmadi, Zohreh Aramesh, Abbas Rahdar *

    Dyes are one of the most important existing pollutants in textile industrial wastewater. They are often toxic, carcinogenic, teratogenic, and non-biodegredable. So the aim of this study was synthesis Fe2O3@SiO2 nanoparticle and using it as adsorbent for the removal of acid blue 92 from aqueous solutions. In this study, the electrochemical method for synthesis nanoparticle was used and characteristics of nanoparticle were analyzed by SEM (Scanning electron microscopy) technique. In this study, the effect of the pH (2-11), contact time (20-150 min), nanoparticle dosage (0.02-0.14g/L) and concentration of dye (20-120 mg/L) was investigated by one factor at the time method and then was optimized. The pH equal to 2, contact time of 40 min, and absorbent of 0.08 g/l was obtained as experimental data correlate to the pseudo-second order kinetic (R2=0.995) and Dubinin-Radushkevich adsorption isotherm model (R2=0.989). In optimal conditions, Fe2O3@SiO2 nanoparticle has well potential to quickly and effectively remove dye and simply be separated from the solution by the magnet due to its magnetic property.

    Keywords: Acid Blue 92, Adsorption Isotherm, Aqueous solution, Fe2O3@SiO2 nanoparticle, Kinetic
  • مهدی حیاتی، سمیه طورانی*
    حذف آلودگی ها به وسیله جاذب، یک روش مفید و موثر برای حذف فلزات سنگین از نمونه های آبی است. جیوه یکی از انواع فلزات سنگین است که اثرات بسیار مخربی بر سلامت انسان و محیط زیست دارد. این پژوهش با هدف بررسی عملکرد نانولوله کربنی مغناطیسی شده، برای حذف جیوه از محلول های آبی انجام شد. از روش سطح پاسخ بر مبنای مدل باکس-بنکن برای ارزیابی اثر متغیرهای مستقل مانند pH محلول، غلظت اولیه جیوه، دز جاذب و زمان تماس بر عملکرد پاسخ (درصد حذف جیوه) استفاده شد. ابتدا نانولوله کربنی مغناطیسی شده سنتز شد و مشخصات جاذب به وسیله آنالیزهای SEM و FT-IR و XRD بررسی شد، سپس آزمایش های جذب بر اساس طراحی آزمایش انجام شد. نتایج حاصل از آنالیز مشخصات جاذب نشان داد که ذرات اکسید آهن به خوبی بر روی نانولوله های کربنی چند دیواره نشانده شده اند و جاذب خاصیت مغناطیسی پیدا کرده است. نتایج حاصل از انجام آزمایش ها توسط نرم افزار Design Expert آنالیز و تحلیل شد و مناسب ترین مدل برای رسم منحنی های سطح پاسخ که روش مرتبه دوم بوده است، مشخص شد. بر اساس نتایج آزمایش ها بیشترین راندمان حذف جیوه تحت شرایط pH برابر 6، دز جاذب 6/0 گرم در لیتر، غلظت اولیه جیوه ppm 10 و زمان تماس 150 دقیقه حاصل شد که معادل 85 درصد بود. با تطابق داده های آزمایشگاهی با مدل های ایزوترم و سینتیک مشخص شد که فرایند جذب از مدل ایزوترم فروندلیچ (99/0<R2) و همچنین مدل سینتیک شبه مرتبه
    کلید واژگان: جذب سطحی, جیوه, نانولوله کربنی مغناطیسی شده, ایزوترم جذب, سنتیک جذب
    Mehdi Hayati, Somayeh Tourani *
    Removal of contaminants by adsorbent is a useful and effective way to remove heavy metals from wastewater and aqueous samples. Mercury is one of the heavy metals that is toxic to humans, animals and the environment. In this study, magnetic multi-walled carbon nanotube (MMWCNT) composite was synthesized and used to remove Hg(II) from aqueous solutions. This work was conducted on a laboratory scale and based on the design of experiment by the surface response methodology (RSM) and based on Box-Behnken design, and the effects of independent variables including pH, adsorbent dose, initial concentration of Hg and contact time in different levels were evaluated with the help of Design-Expert Stat-Ease Inc software. The properties of this magnetic adsorbent were characterized by scanning electron microscopy (SEM), X-ray diffraction (XRD) and Fourier transform infrared spectroscopy (FT-IR). The results show that the adsorption of Hg(II) on magnetic MWCNT composite is strongly dependent on contact time and adsorbent dosage. The highest efficiency of removal mercury was about 85% and that occurred when pH=6, dose of adsorbent= 0.6 g/L, initial concentration of Hg(II)=10 ppm and contact time=150 minutes. The adsorption isotherm data were better fitted by Freundlich model, while kinetic data can be characterized by the pseudo-second-order rate kinetics. In general, it can be concluded that magnetic MWCNT adsorbent has a very high ability to remove mercury.
    Keywords: Adsorption, Mercury, Magnetic carbon nanotube, Adsorption Isotherms, Adsorption kinetics
  • پرویز جوانمردی، افشین تکدستان*، رضا جلیل زاده ینگجه
    استفاده از جاذب های ارزان قیمت برای حذف فلزات سنگین از جمله سرب در سال های اخیر توسط پژوهشگران مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق حذف فلز سرب توسط زئولیت طبیعی کلینوپتیلولایت مورد بررسی قرار گرفت. جذب سرب از محلول آبی به صورت ناپیوسته با استفاده از زئولیت طبیعی کلینوپتیلولایت انجام شد. برای تعیین ویژگی های زئولیت از میکروسکوپ الکترونی روبشی و دستگاه پراش نگار اشعه ایکس (XRD) استفاده شد. تاثیر متغیرهایpH در مقدار 3، 5، 7 و 10، زمان تماس مقدار جاذب طبیعی کلینوپتیلولایت و غلظت فلز سرب در دمای ثابت و سرعت همزن 250 دور بر دقیقه برکارایی حذف سرب و ایزوترم ها و سینتیک جذب بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده در شرایط بهینه برای حذف سرب با زئولیت طبیعی در pH برابر 8، جاذب5 گرم در لیتر و زمان تماس45 دقیقه بالاترین راندمان حذف یعنی 6/89 درصد به دست آمد. با افزایش غلظت فلز مقدار فلز حذف شده کاهش و ظرفیت جذب افزایش یافت. مدل لانگمیر برای جذب فلز سرب تطابق بهتری نسبت با سایر ایزوترم ها داشت (99/0R2=). همچنین مدل سینتیک شبه درجه دوم بهتر از سایر مدل ها با داده های به دست آمده همخوانی داشت. نتایج این پژوهش نشان داد که زئولیت طبیعی کلینوپتیلولایت می تواند به عنوان یک جاذب کارآمد و ارزان به منظور حذف فلز سنگین سرب از محیط های آبی به کار رود.
    کلید واژگان: زئولیت طبیعی, کلینوپتیلولایت, جذب, حذف سرب, ایزوترم جذب
    Parviz Javanmardi, Afshin Takdastan *, Reza Jalilzadeh Yengejeh
    Recently the low-cost adsorbent for heavy metals removal such as Lead in recent years has been noticed by researchers. In this study, lead removal by clinoptilolite has been investigated. Non-continuous lead absorption from aqueous solution was carried out by using clinoptilolite. The zeolite characteristics were analyzed with SEM and XRD. The effect of pH variables (1, 3, 5, 7, 10), contact time (15, 30, 45, 60, 90 min), clinoptilolite adsorbent dosage (1, 3, 5, 7, 10 g) and lead concentrations (10, 20, 40, 50, 60, 70, 80 & 100 mg/L) were studied on lead removal efficiency and adsorption isotherms and kinetics in constant temperature and stirrer speed of 250 rpm. According to the results, optimum conditions of lead removal by natural zeolite were pH of 8, adsorbent dosage of 5 g/L and contact time of 45 min., the highest removal efficiency of 89.6 achieved. By increasing metal concentration, the amount of removed lead was decreased while absorption capacity increased. Of the two studied models, the Langmuir isotherm had better conformity for lead adsorption (R2=0.99) than other isotherms. Also the pseudo second order kinetics model had better conformity with achieved data than other models. Results of this study indicated that natural clinoptilolite zeolite can be considered as an efficient and cost effective adsorbent for lead removal from aqueous solutions.
    Keywords: Natural Clinoptilolite Zeolite, Adsorption, Lead Removal, Adsorption Isotherm
  • عطیه قاجاریه *، خسرو فریزاده، محسن حسینخانی
    رنگ ها از جمله آلاینده های اصلی موجود در فاضلاب های صنایع نساجی می باشند که به دلیل ساختار پیچیده مولکولی، غالبا سمی و سرطانزا بوده و در محیط زیست پایدار می باشند. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی کارایی حذف رنگ بازیک آبی 159 (BB159) از محیط های آبی توسط هیدروژل مهره های مغناطیسی آلجینات سدیم بود. ابتدا هیدروژل مهره های مغناطیسی آلجینات سدیم بر اساس روش راچر و با استفاده از CaCl2 به عنوان کراس لینک کننده، سنتز شدند. سپس گروه های فعال موجود در سطح مهره های مغناطیسی تولید شده توسط طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریهمورد مطالعه قرار گرفت. خواص مغناطیسی مهره ها توسط مغناطیس سنج نمونه ارتعاشیاندازه گیری و پارامترهای مغناطیسی محاسبه شد. اثر پارامترهای مختلف از جمله مقدار جاذب،pH ، غلظت اولیه رنگزا و زمان تماس در میزان حذف رنگزای 159BB توسط این جاذب مورد بررسی قرار گرفت. ایزوترم جذب رنگزای 159BB بر روی هیدروژل مهره های مغناطیسی آلجینات سدیم توسط مدل های لانگمیر، فروندلیچ، تمکین و بی.ای.تی بررسی شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان دریافت که مهره های مغناطیسی آلجینات سدیم دارای گروه های -COO و- OH بوده که در جذب رنگزای 159BB با بار مثبت، نقش شایانی دارند. مقدار مغناطش اشباع برای مهره های آلجینات سدیم/ نانو ذرات آهن emu/g8/21 به دست آمد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان حذف رنگزا از محلول رنگی در pH برابر 11، مدت زمان 120 دقیقه و مقدار 9 گرم جاذب صورت گرفته است. از نتایج به دست آمده می توان دریافت که حذف رنگزای مذکور از مدل لانگمیر تبعیت می کند. نتایج این تحقیق نشان داد که هیدروژل مهره های مغناطیسی آلجینات سدیم دارای راندمان قابل قبولی (85 درصد) برای حذف رنگزای 159BB از محیط های آبی می باشد.
    کلید واژگان: هیدروژل مهره های مغناطیسی, آلجینات سدیم, رنگزای آبی 159, محیط آبی, ایزوترم جذب
    Atiyeh Ghajarieh *, Khosro Farizadeh, Mohsen Hosseinkhani
    Dyes are a main source of pollutants in textile plant effluents. Due to their molecular structure, they are usually toxic, carcinogenous, and persistent in the environment. The aim of the present work was to explore the removal of basic blue159 (BB159) using magnetic sodium alginate hydrogel beads. Magnetic sodium alginate hydrogel beads were initially synthesized accoriodng to Rocher method using CaCl2 as a crosslink agent. Fourier transform infrared spectroscopy (FTIR) was then employed to examine the functional groups on the surface of the magnetic sodium alginate hydrogel beads. In a third stage, the magnetic properties of the beads were measured using a vibrating sample magnetometer (VSM) and the magnetic parameters were calculated. Subsequently, the effects of such parameters as adsorbent dosage, pH, initial concentration of dye, and contact time were evaluated on the BB159 removal efficiency of the adsorbent used. Finally, the Langmuir, Freundlich, Temkin, and B.E.T models were exploited to study the adsorption isotherm of BB159 onto the magnetic sodium alginate hydrogel beads. It was found that the magnetic sodium alginate beads possess both –COO and –OH groups that play important roles in the adsorption of the positively charged BB159 dye. A saturation magnetization equal to 21/8(emu/g) was obtained for the sodium alginate beads/nano Fe3O4. Results also revealed that the highest dye removal from aqueous solutions was achieved at pH=11 in 120 minutes for 9 grams of the adsorbent. The study indicated that BB159 removal using the magnetic sodium alginate hydrogel beads as the adsorbent obeys the Langmuir model. Moreover, it was shown that the efficiency of the process for BB159 removal from aqueous solutions was satisfactory (85%).
    Keywords: Magnetic Hydrogel Beads, Sodium Alginate, Basic Blue 159, Aqueous Solution, Adsorption Isotherm
  • علی شهیدی، نسیم جلیل نژاد فالیزی، الهام جلیل نژاد فالیزی
    امروزه آلودگی منابع آبی به فلزات سنگین به یک مشکل جهانی تبدیل شده و نیاز به پایش و کنترل مستمر دارد. به طور طبیعی سالانه حدود 25000 تن کادمیم وارد محیط زیست می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ویژگی های حذف کادمیم از محیط آبی با استفاده از جاذب طبیعی لوفا به روش های آزمایش تعادلی ناپیوسته و ستون بستر ثابت بود. در آزمایش های ناپیوسته، اثر عواملی مانند زمان تماس، pH، جرم جاذب و غلظت اولیه کادمیم، بر فرایند جذب بررسی شد. مدل های ایزوترمی لانگمیر و فروندلیچ به منظور بررسی تعادل جذب استفاده شدند. مطالعه ایزوترم جذب نشان داد که اگرچه هر دو مدل ایزوترم، داده ها را به خوبی توصیف کردند، اما مدل لانگمیر با R2 برابر987/0 با داده های جذب مطابقت بیشتری داشت و بیشینه ظرفیت جذبی به دست آمده در این مطالعه برابر 711/6 میلی گرم بر گرم بود. در مرحله دوم، جذب کادمیم در حالت جریان پیوسته با استفاده از ستون بستر ثابت مطالعه شد. عملکرد ستون جاذب با تغییر عوامل دبی و غلظت کادمیم ورودی بررسی شد. نتایج آزمایش نشان داد که کل مقدار یون کادمیم جذب شده و ظرفیت جذب ستون، با افزایش دبی کاهش و با افزایش غلظت کادمیم ورودی افزایش می یابد. با اعمال مدلآدامز- بوهارتبر داده های تجربی، منحنی شکست پیش بینی شده و خصوصیات پارامترهای لازم برای فرایند طراحی تعیین شدند. نتایج نشان داد که از جاذب طبیعی لوفا می توان برای حذف مقرون به صرفه کادمیم از منابع آبی استفاده نمود.
    کلید واژگان: ایزوترم جذب, جذب سطحی, حذف کادمیم (II), ضریب سینتیکی جذب, لوفا استوانه ای
    Ali Shahidi, Nasim Jalilnezhad Falizi, Elham Jalilnejad, Falizi
    Contamination of water resources with heavy metals has nowadays become a global problem that requires continuous monitoring and control. An annual quantity of about 25,000 tons of cadmium is normally discharged into the environment. The objective of this study was to investigate cadmium removal from aqueous environments with the natural Luffa sorbent using equilibrium experiments consisting of the batch flow mode and the continuous flow mode reactors with a fixed bed column. The effects of pH, contact time, adsorbent dosage, and initial solution concentration on the uptake of metal ions by the adsorbent in the batch operation were examined. Langmuir and Freundlich isotherm models were used to investigate the adsorption equilibrium. The adsorption behavior of Cd(II) ions fitted both isotherms but followed the Langmuir isotherm most precisely (R2=0.987), with a maximum adsorption capacity of 6.711 mg/g. Cadmium removal in the continuous flow mode using a fixed bed column was also studied. The effecte of operating parameters such as flow rate and inlet Cd(II) concentration on the sorption characteristics of Luffa were determined by assessing the breakthrough curve. The data confirmed that the total amount of sorbet Cd(II) and equilibrium Cd(II) uptakes decreased with increasing flow rate but increased with increasing inlet Cd(II) concentration. The Adams–Bohart model was applied to the experimental data to predict the breakthrough curves and to determine the characteristic parameters of the column useful for process design. Results showed that the natural Luffa absorbent was capable of efficiently removing cadmium from water.
    Keywords: Adsorption Isoterm, Adsorption, Cd (II) Removal, Breakthrough Curve, Luffacylindrical
  • حسین جعفری منصوریان، امیرحسین محوی، احمد جنیدی جعفری، محمد ملکوتیان *

    امروزه وجود ترکیبات مقاوم سمی از جمله فنل در محیط زیست مشکلات بهداشتی و محیط زیستی فراوانی ایجاد کرده اند. در این پژوهش کارایی پوسته غلاف گیاه آکاسیاتورتیلیس به عنوان جاذب ارزان قیمت و قابل دسترس در حذف فنل بررسی شد. این پژوهش تجربی در مقیاس آزمایشگاهی در یک سیستم ناپیوسته انجام پذیرفت. در این راستا اثر متغیرهای مهم بهره برداری از قبیل غلظت اولیه فنل 5/0، 1، 2، 4، 8، 16، 32 و 64 میلی گرم در لیتر، دز جاذب 1/0، 2/0، 4/0، 8/0 و 6/1 گرم در لیتر در اندازه های مشخص شده مش بین 30 تا 60 و 60 تا 100، pH با مقادیر 2، 4، 6، 8، 10، 12 و زمان تماس 10،20، 30، 40، 50، 60 دقیقه بررسی شد. همچنین ایزوترم های جذب فروندلیچ و لانگمیر به منظور تشریح ارتباط بین میزان محلول رنگی و جاذب تعیین شد. نتایج آزمایش ها نشان داد موثرترین ظرفیت جذب فنل در pH بهینه 2، دز جاذب بهینه 2/0 گرم در لیتر با مش 60 تا 100 و زمان تماس 10 دقیقه به دست آمد که بالای 95 درصد بود. با افزایش غلظت فنل، کارایی حذف نیز افزایش یافت؛ اما این سرعت حذف در غلظت های بالا کمتر بود. همچنین فرایند جذب با مدل فروندلیچ انطباق بیشتری داشت. بر اساس یافته های حاصل از مطالعه حاضر، نتیجه گیری می شود که پوسته غلاف گیاه آکاسیاتورتیلیس با توجه به کارایی بالا، می تواند به عنوان جاذب طبیعی موثر، کارآمد و در عین حال ارزان قیمت در حذف فنل از محلول های آبی مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: فنل, زائدات کشاورزی, آکاسیاتورتیلیس, ایزوترم جذب
    Hossien Jafarimansoorian, Amirhossein Mahvi, Ahmad Jonidi Jafari, Mohammad Malakootian

    The presence of nondegradable toxic compounds such as phenol in the environment has nowadays led to many health and environmental problems. The present empirical study was conducted on the lab scale to evaluate the efficiency of Acacia tortillis pod shell as a new alternative and low cost adsorbent for removing phenol from aqueous solutions. The experiment was performed in a batch system and the effects of important operation variables including initial phenol concentrations of 0.5, 1, 2, 4, 8, 16, 32, and 64 mg/l, absorbent doses of 0.1, 0.2, 0.4, 0.8, and 1.6g/l in predetermined mesh sizes (ranging over 30-60 and 60-100), pH levels of 2, 4, 6, 8, 10, and 12, and contact times of 10, 20, 30, 40, 50, and 60 min were evaluated. Finally, the Freundlich and Langmuir adsorption isotherms were determined in order to describe the relationship between the colored solution and the absorbent. Results showed that the highest phenol absorption efficiency achieved was above 95% which was obtained with an optimum pH level of 2, an optimum absorbent dose of 0.2 g/l, and a mesh size of 60-100 for a contact time of 10 minutes and at a low pollutant concentration. Increasing phenol concentration increased its removal efficiency but this removal rate was lower at extreme concentrations. Also, the adsorption process was found to be more compatible with the Freundlich model. Based on the results obtained, the pod shells of Acacia tortillis pod shell may be claimed to be an effective, efficient, and cheap absorbent for the removal of phenol from aqueous solutions.

    Keywords: Phenol, Agricultural Solid Waste, Acacia Tortillis, Adsorption Isotherm
  • سیده معصومه حسینی، احمد فرخیان فیروزی، علی اکبر بابایی، فریبا حیدری زاده
    آلودگی آب و خاک به فلزات سنگین تهدیدی جدی برای محیط زیست و سلامت بشر است. یافتن روشی موثر برای پالایش این فلزات از آب اهمیت فراوانی دارد. هدف از انجام این پژوهش امکان یابی اصلاح پسماندهای چای با نانو ذرات مگنتیت و بررسی کارایی آن برای حذف فلز مس از محلولهای آبی بود. به این منظور جاذب طبیعی از پسماند چای تولید و با نانو ذرات مگنتیت اصلاح گردید. ویژگی های جاذب با استفاده از SEMو طیف سنجی مادون قرمز تعیین شدند. اثر پارامترهای مختلف مانند زمان تماس، pH محلول مس، غلظت فلز و غلظت جاذب بر شدت حذف مس بررسی گردید. نتایج نشان داد با افزایش pH از 2 تا 5، درصد حذف مس از 87 به 98 درصد افزایش یافت و حداکثر جذب در pH برابر 5 حاصل شد. با افزایش غلظت اولیه مس، درصد حذف آن از 5/98 به 89 درصد کاهش و با افزایش مقدار جاذب، درصد حذف به 6/94 درصد افزایش یافت. همچنین نتایج نشان داد که جذب فلز مس از هر دو مدل همدمای لانگمیر و فروندلیچ پیروی می کند. ظرفیت جذب لانگمیر 4/22 میلی گرم بر گرم به دست آمد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد پسماندهای چای اصلاح شده با نانو ذرات مگنتیت توانایی بالایی در حذف مس از آبهای آلوده دارند. همچنین جداسازی جاذب پس از حذف فلزات آسان است.
    کلید واژگان: حذف مس, پسماندهای چای اصلاح شده, ایزوترم جذب, نانو ذرات مگنتیت, محلول آبی
    Seyyedeh Masoumeh Hosseini, Ahmad Farrokhian Firouzi, Aliakbar Babaei, Fariba Heidarizadeh
    Water and soil pollution by heavy metals is a serious threat to environment and human health. Therefore finding an effective method for removing heavy metals from water is very important. Removal of heavy metals from water by adsorption method has increasingly received much attention in recent years because it is simple relatively low-cost and effective method. The main objective of this research is to investigate the possibility of removing Cu (II) from aqueous solution using modified tea waste with magnetite nanoparticles. Consequently، modified tea waste with magnetite nanoparticles were prepared and characterized by Atomic Force Microscopy (AFM) and Fourier Transform Infrared Spectroscopy (FTIR). The effects of various parameters، such as contact time، pH، Cu concentration and adsorbent dosage were studied. The adsorption isotherm data were fitted to Langmuir and Freundlich equation. The results indicated that the sorption data can be represented by both Langmuir and Freundlich isotherm models، and the Langmuir adsorption capacity، was found to be 22. 4 mgg−1. The results indicated that Cu (II) adsorption increased with increasing solution pH. Maximum removal of Cu (II) was obtained at pH=5. 5. The results also showed the adsorption were decreased by increasing of initial Cu (II) concentration. An increase in adsorbent dosage increased the removal of Cu (II). The results also revealed that modified tea waste with magnetite nanoparticles can be an attractive option for metal removal from contaminated water.
    Keywords: Removal of Cu, Modified Tea Waste, Adsorption Isotherm, Magnetite Nanoparticle, Aqueous Solution
  • محمد ملکوتیان، نادر یوسفی، نعمت الله جعفرزاده حقیقی فرد
    تخلیه فسفر به آبهای سطحی منجر به رشد بیش از حد جلبکها شده و در نتیجه یوتریفیکاسیون رودخانه و دریاچه را به دنبال دارد. ازاین رو حذف این ماده به منظور جلوگیری از مغذی شدن منابع آبهای سطحی موضوعیت یافته است. هدف از این مطالعه احیای کلینوپتیلولایت، بررسی کارایی کلینوپتیلولیت اصلاح شده در جذب فسفات از محلولهای آبی و مدل سازی ایزوترم و سینتیک واکنش های جذب فسفات بود. به منظور مطالعه آماده سازی جاذب از سورفاکتانت های هگزادسیل تری متیل آمونیوم بروماید HDTMA – Br))، هگزادسیل تری متیل آمونیوم کلراید (HDTMA – Cl)، سدیم دسیل سولفات (SDS)، ستریماید C استفاده شد. آزمایش ها در سیستم ناپیوسته انجام شد و تاثیر پارامترهای pH، دز جاذب، غلظت اولیه فسفات و زمان تماس و اندازه ذرات بر جذب فسفات توسط خاک کلینوپتیلولایت اصلاحی1 مورد بررسی قرار گرفت. نهایتا از متداول ترین ایزوترم ها و سینتیک های جذب برای بررسی جذب فسفات و دینامیک واکنش استفاده شد. حداکثر جذب فسفات به ترتیب در pH و زمان تماس برابر 7 و 90 دقیقه به دست آمد. با افزایش غلظت اولیه فسفات، راندمان حذف کاهش یافت. ایزوترم لانگمیر نوع 2 بیشترین تطابق را با داده های این مطالعه نشان داد (997/0=R2). با توجه به نتایج حاصله در بهترین حالت بیشترین ظرفیت جذب برابر با 73/22 میلی گرم بر گرم است که در میزان جاذب برابر 5 گرم در لیتر به دست آمد. آنالیز سینتیک نشان داد که جذب فسفات بر خاک کلینوپتیلولایت اصلاحی مطابق سینتیک پخش بین ذره ای انجام شده است (999/0 =R2). با توجه به راندمان بالای حذف فسفات توسط خاک کلینوپتیلولایت اصلاحی می توان از این روش به عنوان جاذبی نسبتا کارآمد و ارزان قیمت برای جذب فسفات استفاده نمود.
    کلید واژگان: حذف فسفات, خاک کلینوپتیلولایت, دتر جنت های کاتیونی, سینتیک جذب, ایزوترم جذب
    Mohammad Malakootian, Nader Yousefi, Neematallah Jaafarzadeh Haghighifard
    The Phosphorous discharge into the surface water led to excessive growth of algae and eutrophication in lakes and rivers. Therefore the phosphorus removal is important due to negative effect on water resources. The aim of this study was to investigat the modification of clinoptilolite and application of modified clinoptilolite for phosphorous adsorption from aqueous solution and isotherms and kinetics modeling. Hexadecyl Trimethyl Ammonium bromide (HDTMA-Br), Hexadecyl trimethyl Ammonium Chloride (HDTMA-Cl), Sodium Decyl Sulphate (SDS) and Cetrimide-C were used for modification of clinoptilolite. Experiments were conducted using jar apparatus and batch system. The effect of pH, adsorbent doses, contact time, phosphate initial concentration and particle size were studied surveyed on phosphate adsorption by modified clinoptilolite. The most common isotherms and the kinetics adsorption equations were used for determination of adsorption rate and dynamic reaction. The results showed that maximum phosphate adsorption was obtained in the pH of 7 and contact time 90min. Also it was found with the increasing of phosphate initial concentration, phosphate removal efficiency decreased significantly. Langmuir No 2 showed a good correlation compared to other isotherms (R2=0.997). Maximum adsorption capacity was obtained in 20g/L adsorbent dose (22.73mg/g). Also Interaparticle diffusion kinetics well fits with experimental data (R2=0.999) with constant rate of 3.84mg/g min0.5. The result showed that modified clinoptilolite can be used successfully as low cost and effective absorbent for phosphate removal.
  • سید حسن زوار موسوی، آزاده ارجمندی
    حذف فلزات سنگین از پسابهای صنعتی یکی از مباحث مهم زیست محیطی است. در این مطالعه، روده خشک شده گوسفند به عنوان یک جاذب مناسب و ارزان قیمت به منظور تصفیه و حذف یون های سرب، مس و آهن از محلول آبی و پسابهای صنعتی به کار گرفته شد. برای تعیین فاکتورهای مؤثر در جذب از سیستم ناپیوسته استفاده شد. همچنین اثر پارامترهای مختلف مانند زمان، pH، مقدار جاذب و غلظت اولیه فلزات سنگین بر میزان جذب بررسی گردید. مدت زمان لازم برای جذب، دو ساعت بود. بیشترین مقدار جذب در محدوده pH بین 4 تا 8 انجام گرفت. ظرفیت جاذب مورد مطالعه برای هر یک از یون های مس، آهن و سرب به ترتیب 76/9، 19/11 و 01/3 میلی مول به ازای هر گرم جاذب بود. همچنین روابط مربوط به ایزوترم لانگمیر و فروندلیچ برای جاذب مورد مطالعه، اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد که ایزوترم لانگمیر برای توصیف فرایند جذب مناسب تر بوده و مطابقت بیشتری با داده های تجربی دارد.
    کلید واژگان: فلزات سنگین, حذف, ضایعات روده گوسفند, پساب صنعتی, ایزوترم جذب
  • رضا فوائدی فرد، علی اکبر عظیمی، غلامرضا نبی بیدهندی
    در این مقاله نحوه جذب فلز کادمیم از محلول آبی توسط پودر لجن خشک شده حاصل از تصفیه فاضلاب شهری (بایوسالید) در دمای 24 تا 26 درجه سلسیوس، pH از 2 تا 6، زمان تماس 5 تا 420 دقیقه، میزان اختلاط 50 تا 300 دور در دقیقه، در مقیاس آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. پیش تصفیه بایوسالید شامل خشک سازی، خردسازی و دانه بندی بین الک 50 تا 120 بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده شرایط بهینه برای جذب کادمیم توسط بایوسالید، pH معادل 4، زمان تماس 120 دقیقه و میزان اختلاط 200 دور بر دقیقه می باشد. سینتیک جذب کادمیم از مدل شبه درجه دوم پیروی کرده و حداکثر میزان جذب تعادلی در زمان 2 ساعت مشاهده گردید. ایزوترم جذب با مدل لانگمویر تطابق کامل داشته و حداکثر ظرفیت جذب کادمیم (qmax)توسط بایوسالید 38/0 میلی مول بر گرم بایوسالید خشک (5/41 میلی گرم بر گرم) برآورد شده و ثابت لانگمویر(Kd)، 1044/0 میلی مول بر لیتر (37/11 میلی گرم بر لیتر) به دست آمد.
    کلید واژگان: جذب, کادمیم, بایوسالید, سینتیک جذب, ایزوترم جذب
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال