به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « پساب شهری » در نشریات گروه « مهندسی آب »

تکرار جستجوی کلیدواژه « پساب شهری » در نشریات گروه « فنی و مهندسی »
  • الهام موحد، کیوان صائب*، فرشید پژوم شریعتی، آپتین راهنورد
    تصفیه پساب شهری و تولید، به طور هم زمان یک روش نوین و کارآمد در صنعت تصفیه است، با به کارگیری محیط کشت مصنوعی، پساب شهری به عنوان منبع غذایی ریزجلبک به کار می رود. کشت ریزجلبک در پساب، مرحله ای با اهمیت در تصفیه فاضلاب محسوب می شود که افزون بر تصفیه پساب، تولید هم زمان زیست توده نیز انجام می شود که می تواند برای مصارف متعدد به کار رود و ارزش زیادی دارد. در این پژوهش تاثیر pH اولیه بر عملکرد زیست راکتور غشایی نوری در رشد زیست توده و حذف مواد مغذی از پساب شهری بررسی شد. در این پژوهش ابتدا ریزجلبک کلرلا ولگاریس در یک زیست راکتور نوری غشایی با شدت نور 300 میکرومول فوتون بر مترمربع در ثانیه در سیکل نوری 24 ساعت روشنایی و غلظت اولیه 1 گرم در لیتر وزن خشک ریزجلبک در سه pH اولیه 4، 7 و 10 کشت داده شد. سپس با توجه به رابطه مستقیم رشد ریزجلبک و حذف مواد مغذی بهترین pH اولیه در حذف نیترات و فسفات از پساب شهری بررسی شد. با توجه به نتایج، ریزجلبک پس از 9 روز با پساب شهری سازگار شده و در pH اولیه برابر 7 بیشترین نرخ رشد ریزجلبک برابر بر با 37/2 گرم وزن خشک در لیتر و حذف نیترات و فسفات به ترتیب 88 و 87 درصد به دست آمد و همچنین در روز پانزدهم در همان pH اولیه بیشترین مقدار حذف نیترات و فسفات از پساب شهری به ترتیب 92 و 91 درصد به دست آمد. نتایج نشان داد که تنظیم pH اولیه ریزجلبکی می تواند تاثیر انکارناپذیری بر رشد ریزجلبک ها داشته باشد و همچنین تاثیر قابل توجهی در حذف نیترات و فسفات از پساب شهری از طریق کشت ریزجلبک ها داشته باشد که با بهینه کردن pH اولیه این درصد حذف افزایش پیدا کرده است.
    کلید واژگان: ریزجلبک, پساب شهری, زیست راکتور غشایی نوری, pH, نیترات و فسفات}
    Elham Movahed, Keivan Saeb *, Farshid Pajoum Shariati, Aptin Rahnavard
    Municipal wastewater treatment and algal biomass production are simultaneously new and efficient methods in the treatment industry. Using artificial culture medium, urban wastewater is used as a food source for microalgae. Cultivation of microalgae in wastewater is an important step in wastewater treatment that, in addition to wastewater treatment, simultaneous production of biomass is done which can be used for many purposes and is of great value.
    Method
    in the present study, the effect of initial pH on the performance of membrane photobioreactor in biomass growth and nutrient removal from municipal wastewater was investigated. In this study, first Chlorella vulgaris microalgae in a membrane optical bioreactor with a light intensity of 300 μmol photons m-2. s-1 in the 24-hour light cycle and an initial concentration of 1 g/L dry weight of microalgae in the initial three pH (4, 7 and 10) were cultivated. Then, due to the direct relationship between microalgae growth and nutrient removal, the best initial pH in nitrate and phosphate removal from municipal wastewater was investigated. According to the results, microalgae were adapted to municipal effluent after 9 days and at the initial pH of 7, the highest growth rate of microalgae equal to 2.37 g dry weight per liter, and removal of nitrate and phosphate were 88 and 87%, respectively. Also, on the 15th day at the same initial pH, the highest amount of nitrate and phosphate removal from municipal effluent was 92% and 91%, respectively. The results show that the regulation of the initial pH of microalgae can have an undeniable effect on the growth of microalgae. It also has a significant effect on the removal of nitrate and phosphate from municipal wastewater through the cultivation of microalgae. By optimizing the initial pH, this removal percentage has increased.
    Keywords: Microalgae, Municipal wastewater, Membrane Photobioreactor, pH, Nitrate, Phosphate}
  • مهناز مترقی، خوشناز پاینده*

    با توجه به بحران کمبود آب استفاده مجدد از پساب شهری بسیار مهم و ضروری است. استفاده از گیاهان در فرایند تصفیه فاضلاب مناسب است و می تواند در کاهش و حذف آلودگی موجود در فاضلاب های شهری و روستایی کمک شایانی کند. این پژوهش در سال 1397 با هدف گیاه پالایی لویی و علف هفت بند در حذف فلزات سرب و نیکل از پساب تصفیه خانه شهر اهواز انجام شد. در این پژوهش از طرح کاملا تصادفی در قالب 4 تیمار و 3 تکرار استفاده شد و مراحل فعالیت های آزمایشگاهی در آزمایشگاه خاک شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز انجام شد. عناصر سنگین به روش جذب اتمی به کمک دستگاه PG Instruments Limited سنجش شدند. میانگین میزان سرب و نیکل در پساب شهر اهواز 35/96 و 57/102 میکروگرم در لیتر بود. میزان فلز سرب در تیمارهای بررسی شده در دامنه 85/17 تا 85/96 میکروگرم در لیتر و مقدار نیکل 91/18 تا 87/102 میکروگرم در لیتر به دست آمد. در این پژوهش در تیمار چهارم در زمان ماند 90، درصد حذف سرب و نیکل به وسیله گیاه لویی به ترتیب 66/62 و 18/70 درصد به دست آمد. همچنین کارایی حذف پارامترهای مورد بررسی به وسیله گیاه علف هفت بند نیز به ترتیب 26/29 و 22/44 درصد بود. مقدار جذب نیکل به وسیله گیاهان بالاتر از جذب فلز سرب بود. کارایی حذف فلزات سرب 66/62 و نیکل 18/70 از پساب شهری به وسیله گیاه لویی بیشتر از گیاه علف هفت بند به دست آمد. در مجموع گیاهان لویی و علف هفت بند توانایی گیاه پالایی فلزات سرب و نیکل را از پساب شهری داشتند، به طوری که مقدار این فلزات طی 90 روز زمان ماند در تیمار دوم و چهارم کاهش یافت.

    کلید واژگان: نیکل, سرب, لویی, علف هفت بند, پساب شهری, تصفیه خانه فاضلاب}
    Mahnaz Moteraghi, Khoshnaz Payandeh *

    Due to the water shortage crisis, the reuse of municipal wastewater is essential. Planting plants in the wastewater treatment process is appropriate and can help to reduce and eliminate pollution in urban and rural wastewater. This study aimed to determine the phytoremediation of lead and nickel from Ahwaz wastewater treatment plant. In this study, a completely randomized design with 4 treatments and 3 replications was used, and the laboratory activities were performed in the soil laboratory of Islamic Azad University, Ahvaz Branch. Heavy metals were measured by atomic absorption method and PG Instruments Ltd. The average amount of lead and nickel in the effluent of Ahvaz was 96.35 and 102.57 μg/kg. The amount of lead metal in the studied treatments was 17.85-96.86 ppb, and nickel content was 18.91- 102.87 ppb. In this study, the percentage of the Lewis plant's removal of lead and nickel was 62.66% and 70.18%, respectively. Also, the removal efficiency of the studied parameters by the seven herbaceous plants was 29.26% and 44.22%, respectively. The amount of nickel adsorbed by plants was higher than that of lead metal. The removal efficiency of lead and nickel metals from municipal effluent obtained by Typha Latifolica was higher than Polygonum aviculare. In total, Typha Latifolica and Polygonum aviculare plants had the ability to purify lead and nickel metals from urban effluents so that the amounts of these metals were reduced in the second and fourth treatments within 90 days.

    Keywords: nickel, Lead, Typha Latifolica, Polygonum Aviculare, Municipal wastewater, Wastewater Treatment Plant}
  • جواد شفیعی نیستانک، عباس روزبهانی*، سید ابراهیم هاشمی گرم دره

    پساب های شهری به دلیل آن که مقدار کمیت و کیفیت آنها توسط بشر کنترل می شود، منبع مناسبی برای تخصیص به کاربری های مختلف برای مصارف غیرخانگی است اما دارای محدودیت هایی نیز هستند. استفاده غیراصولی از این پساب ها بدون تصفیه کامل می تواند باعث بروز مخاطرات محیط زیستی و بهداشتی شده و در نتیجه باعث بروز نارضایتی های اجتماعی و گاهی مشکلات اقتصادی شود. این پژوهش به بررسی مخاطراتی که استفاده از پساب را محدود می کند، اختصاص داده شده است. برای این پژوهش اطلاعات کیفی 26 تصفیه خانه در کشور جمع آوری شد. با استفاده این اطلاعات و با ایجاد یک بانک اطلاعاتی مناسب، خطرپذیری استفاده از پساب در کشاورزی و صنعت با در نظر گرفتن شاخص های اصلی ریسک محیط زیستی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فنی محاسبه شد. برای محاسبه ریسک ها، پژوهش ها و مدارک چاپ شده و نشده مختلف جمع آوری و مرور شد، مخاطرات گوناگونی در ارتباط با استفاده از پساب، شناسی و در نهایت در دسته های ریسک های چهارگانه بیان شده تقسیم شده اند. در ادامه شبکه های سلسله مراتبی ارایه شده تا ریسک های اصلی و در نهایت ریسک کلی محاسبه شود. شبکه های بیزین برای مدل سازی ساختارها استفاده شده است. روابط بیزین به صورت علت و معلولی بوده که کمک شایانی به بیان روابط بین گره ها به صورت احتمالاتی می کند. نتایج پژوهش نشان داد که ریسک استفاده از فاضلاب تصفیه شده شهری با توجه به تصفیه فعلی برای کشاورزی معمولا بیشتر از استفاده در صنعت است و بنابراین مقبولیت استفاده از پساب در صنعت ممکن است بیشتر از کشاورزی باشد. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که ساختارهای مخاطرات ریسکی در ارتباط با کشاورزی و صنعت در شبکه های بیزین با توجه به شاخص های R2، RMSE و MAPE به خوبی مدل شده اند. میانگین این شاخص ها برای شبکه های بیزین ریسک استفاده از پساب در کشاورزی به ترتیب 993/0، 202/0 و 637/0 و استفاده از پساب در صنعت به طور معمول 988/0، 980/0 و 731/2 است. بنابراین با توجه به نتایج می توان اذعان کرد که شبکه های بیزین قابلیت در مدل سازی ساختارهای ریسک استفاده از پساب در کشاورزی و صنعت دارد. مدیران و مجریان پروژه ها می توانند با به کارگیری روش ارایه شده در این پژوهش می توانند به ارزیابی ریسک های مرتبط به محیط زیستی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و فنی برای استفاده از پساب در کشاورزی و صنعت بپردازند.

    کلید واژگان: تحلیل ریسک, پساب شهری, عدم قطعیت, شبکه های بیزین}
    Javad Shafiee Neyestanak, Abbas Roozbahani *, Seyyed Ebrahim Hashemi Garmdarreh

    Urban treated wastewater is a useful resource for allocation to various non-potable reuses because its quantity and quality can be controlled and managed by humans, but it has its limitations. Improper use of these resources without treatment can lead to environmental and health risks and, as a result, can cause social dissatisfaction and sometimes economic problems. This paper examines the risks of limitations associated with the use of treated wastewater. Qualitative information of 26 wastewater treatment plants in the country was collected to create a proper database for risk assessment of using treated wastewater for agricultural and industrial application by taking into account the major factors such as environmental, socio-cultural, economic, and technical. For risks calculation, multiple risks associated with the use of treated wastewater were identified by reviewing various available publications and categorizing them according to the above four risk factors. Hierarchical networks were prepared to calculate the main and the overall risk. Bayesian networks were used to model risk-based structures. Bayesian relationships are causal and helpful in expressing the links of the nodes in a probabilistic way. Research results show that the risk of using treated urban wastewater in agricultural sector is generally higher than its application in industrial use, and hence it will make it more suitable and more acceptable for industrial use under current treatment. Bayesian risk-based agricultural and industrial structures were suitably modeled according to R2, RMSE, and MAPE indicators. The average values of the above indicators for the calibration of Bayesian model using treated wastewater in agricultural and industrial risked-based structure were 0.993, 0.202 and 0.637; 0.988, 0.980 and 2.731, respectively. From this study it can be concluded that Bayesian networks have a modeling capability in assessing the risk associated with the use of treated wastewater in agricultural and industrial sectors. The method presented in this paper can be used by the wastewater treatment plant managers and end users when assessing the potential risk of using treated effluent for agricultural and industrial applications.

    Keywords: Risk Assessment, Urban Treated Wastewater, Uncertainty, Bayesian networks}
  • ساناز عباسی، مصطفی چرم، نعیمه عنایتی ضمیر*، حسین معتمدی
    فلزات سنگین در بیشتر نقاط دنیا در فرم های فیزیکی و شیمیایی گوناگون و در غلظت های متفاوت به عنوان آلاینده محیط زیست، از طریق تخلیه پساب های متعدد ازجمله پساب های شهری و صنعتی، وارد محیط می شوند. امروزه استفاده از روش های بیولوژیکی در تصفیه و حذف فلزات سنگین از پساب ها مورد توجه زیادی قرار گرفته است. به این منظور در مطالعه حاضر باکتری هایی با مقاومت نسبی به فلزات سنگین کادمیم و سرب از پساب شهری جدا و خالص سازی شدند. باکتری های خالص سازی شده با استفاده از آزمون های بیوشیمیایی شناسایی و میزان حداقل غلظت بازدارنده آن ها تعیین شد. حداقل غلظت بازدارنده باکتری ها در غلظت های 25، 50، 75،100، 150 ، 300، 500 و 750 میلی گرم در لیتر سرب و کادمیم به دست آمد. سپس توانایی باکتری های برتر با جمعیت CFU/ml 108 به منظور حذف سرب و کادمیم از پساب شهری غنی شده با غلظت های 50، 100، 150 و 300 میلی گرم در لیتر سرب و کادمیم مورد بررسی قرار گرفت. باکتری های باسیلوس لاتروسپروس و یرسینیا سودوتوبرکولوسیس به عنوان باکتری های مقاوم از پساب شهری جداسازی و شناسایی شدند. حداقل غلظت بازدارنده سرب و کادمیم توسط باسیلوس لاتروسپروس و یرسینیا سودوتوبرکولوسیس به ترتیب 300 و 500 میلی گرم در لیتر و همچنین حداکثر درصد حذف فلز سرب از پساب غنی شده با 100 میلی گرم در لیتر سرب توسط باکتری های باسیلوس لاتروسپروس و یرسینیا سودوتوبرکولوسیس به ترتیب 0 6/50 و 7/45 درصد و در مورد کادمیم 18/36 و 41/21 درصد در پساب غنی شده با 100 میلی گرم در لیتر سرب و 150 میلی گرم در لیتر کادمیم به دست آمد.
    کلید واژگان: باسیلوس لاتروسپروس, پساب شهری, حداقل غلظت بازدارنده, فلز سنگین, یرسینیا سودوتوبرکولوسیس}
    Sanaz Abbasi, Mostafa Chorom, Naeime Enayatizamir *, Hossein Motamedi
    Municipal and industrial effluents continually release into the environment heavy metals of a variety of physical and chemical forms and at various concentrations. Biological treatment processes have attracted a growing attention for the removal of heavy metals from these effluents. For the purposes of the present study, bacteria that are relatively resistant to heavy metals, such as cadmium and lead, were isolated from municipal waste and purified. They were then subjected to biochemical tests for identification and their minimum inhibitory concentrations were determined. Bacterial minimum inhibitory concentrations were initially measured in flasks containing 25, 50, 75, 100, 150, 300, 500, and 700 ppm of lead and cadmium before superior bacteria at populations of 108 CFU/ml were evaluated in terms of their ability to remove lead and cadmium at concentrations of 50, 100, 150, and 300 ppm from enriched municipal wastewater. Base on the results, Bacillus laterosporous and Yersinia pseudotuberculosis were identified as the resistant bacteria and the minimum lead and cadmium inhibitory concentrations for these bacteria were determined to be 300 and 500 ppm, respectively. Moreover, Bacillus laterosporous and Yersinia pseudotuberculosis recorded maximum removal efficiencies of around 50.6% and 45.7%, respectively, with wastewater containing 100 mg/l of lead and 36.18% and 21.41% in the case of cadmium from wastewater enriched with 100 mg/l of lead and 150 mg/l of cadmium.
    Keywords: Bacillus Laterosporous, Yersinia Pseudotuberculosis, Heavy Metal, Minimum inhibitory concentration, Municipal Wastewater}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال