به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « گاز » در نشریات گروه « فنی و مهندسی »

  • نیلوفر عباس پور*، مرجان عبدی
    گردشگری یک بخش اقتصادی با ضریب فزاینده تولید بالا است که از آن به موتور محرک رشد اقتصادی یاد می‏شود و می‏تواند به عنوان یک بخش پیشران اقتصادی، در صورت توسعه رونق کل اقتصاد را به همراه داشته باشد. از آن جا که محصول گردشگری کشش قیمتی بالایی دارد، برای حفظ و افزایش تقاضای این بخش اقتصادی قیمت‏گذاری از اهمیت ویژه‏ای برخوردار است. قیمت محصولات گردشگری تابعی از هزینه‏های این بخش است و افزایش هزینه‏ها از جمله هزینه‏های برق، گاز و آب مصرفی می‏تواند بر قیمت نهایی محصول تاثیرگذار باشد. با توجه به گرایش به آزادسازی تدریجی قیمت‏های انرژی، این پژوهش به بررسی افزایش هزینه‏های برق، گاز و آب بر شاخص قیمت بخش گردشگری می‏پردازد. به این منظور از رویکرد هزینه‏ای ماتریس حسابداری اجتماعی استفاده شده است. با توجه به فرابخشی بودن محصول گردشگری، ابتدا ماتریسی طراحی شده است که بخش گردشگری ورودی و گردشگری بومی را به عنوان دو بخش مجزا در حساب تولید دربرگیرد. یافته‏های تحقیق نشان می‏دهد افزایش یک واحدی هزینه برق، گاز و آب باعث افزایش اندک شاخص قیمت بخش گردشگری می‏شود و نمی‏توان انتظار افزایش قیمت چشمگیری در محصولات بخش گردشگری در پی افزایش قیمت این اقلام داشت.
    کلید واژگان: گردشگری, ماتریس حسابداری اجتماعی, برق, گاز, آب}
    Niloofar Abbaspoor *, Marjan Abdi
    Tourism is an economic sector with a high multiplier effect, which is referred to as the driving engine of economic growth and can bring prosperity to the entire economy as an economic stimulator. Since the tourism product has a high price elasticity, its pricing is of particular importance to maintain and increase the demand of this economic sector. The price of tourism products is a function of the costs of this sector, and the increase in costs, including the costs of electricity, gas and water consumption, can affect the price of the final product. Considering the tendency towards the gradual liberalization of energy prices, this research examines the effect of increasing electricity, gas and water prices on the price index of the tourism sector. For this purpose, the cost-based approach of social accounting matrix was used. Due to the multi-sectorality of the tourism product, a matrix was designed to include the inbound tourism sector and the domestic tourism sector as two distinct sectors in the production account. The findings of the research showed that a one-unit increase in the cost of electricity, gas and water caused a slight increase in the price index of the tourism sector, and a significant price increase can be expected in the tourism products following an increase in the price of these items.
    Keywords: Tourism, Social Accounting Matrix, electricity, Gas, Water}
  • دل آرا حیدری، مجید قربانی لاچوانی، رضامسیبی بهبهانی

    دیدگاه متداول در زمینه فروش و حمل و نقل گاز طبیعی این است که گاز مطابق با نیازهای بازار، تولید، فروش و حمل می شود. اما از آنجا که معمولا گاز بلافاصله پس از تولید به مصرف نمی رسد و قبل از اینکه به دست مصرف کننده نهایی برسد نیازمند ذخیره سازی می باشد. ذخیره گاز در ماهیت وسیله ای برای نگهداری و عرضه آن در راستای تنظیم بازار انرژی است. با توجه به اهمیت دسترسی به تاسیسات ذخیره سازی و اینکه امکان ساخت مخازن برای تمامی فعالان این حوزه به دلایل متعددی از جمله عدم توجیه اقتصادی، وجود ندارد؛ از این رو دارندگان تاسیسات ذخیره اقدام به انعقاد قرارداد با متقاضی ذخیره سازی می کنند. موضوع اصلی تحقیق حاضر بررسی موانع و چالشهای حقوقی قرارداد خدمات ذخیره سازی بطور خاص در مخازن زیرزمینی می باشد. در این تحقیق دانشی از اجزا و محتوای قرارداد و اصول عملیاتی، تجاری و حقوقی ارایه می شود که جهت انعقاد قرارداد خدمات ذخیره سازی مورد نیاز می باشد. 

    کلید واژگان: مخازن زیرزمینی, گاز, مالکیت, خدمات, تزریق, برداشت}
    Delara Heidari, Majid Ghorbani Lachevani, Reza Mosayebi Behbahani

    The common view in the field of selling and transporting natural gas is that gas is produced, sold and transported according to market needs. But since gas is usually not consumed immediately after production, it needs to be stored before reaching the final consumer. Gas storage is essentially a means to store and supply it in order to regulate the energy market. Due to the access to storage facilities and the fact that the possibility of building tanks is not available for all market participants for several reasons, including the lack of economic justification. Therefore, the owners of the facilities enter into a contract with the storage customer. The main topic of this research is to examine legal obstacles and challenges of storage service contracts, especially in underground storage. In this research, knowledge of the components and content of storage services contract and the operational, commercial and legal principles that are required to conclude a contract are provided.

    Keywords: Underground storage, Gas, ownership, Services, Injection, Extraction}
  • امیرحسین یزدان بخش

    با توجه به گستردگی جغرافیایی و آبوهوای گرموخشک جنوب ایران که بخش اعظم تاسیسات نفت و گاز کشور در آن قرار دارد، مسیله خوردگی خطوط لوله مدفون انتقال نفت و گاز در صنعت نفت ایران از اهمیت خاصی برخوردار است. درحال حاضر استفاده از پوششهای آلی ضدخوردگی در کنار حفاظت کاتدی، موثرترین راه پیشگیری از خوردگی لوله های مدفون شناخته میشود. به این منظور، در این پژوهش ویژگی ها، قابلیت ها و عملکرد پوشش های اپوکسی، پلی ا ظلفینی، پلی یورتان و پلی اوره بررسی و مقایسه شده است. همچنین با توجه به نقش مهم تولید داخلی در صنعت نفت و گاز ایران، پوششهای شناخته شده و تجاری موجود داخلی معرفی گشته و بر لزوم توجه مضاعف به این عرصه و رسیدن به فناوریهای روز جهان تاکید گشته است. با توجه به اهمیت صنعت نفت وگاز در ایران، پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه تولید داخلی پوشش‌های اپوکسی، پلیالفینی چندلایه و پلی یورتان صورت گرفته است. پوشش‌های پلیاوره، به نوعی نسل جدید پوشش‌های پلی یورتان هستند که مزایای رقابتی منحصربه فردی را ارایه داده که لزوم توجه ویژه به تولید داخلی آن را موکد می‌سازد.

    کلید واژگان: پوشش, خوردگی, لوله, مدفون, گاز}
  • صادق صحرایی، حنیف کارزرونی

    یکی از اولویت های مهم در سیاست های بالادستی نظام، ارایه راهبردهای لازم به منظور بهینه سازی تولید و مصرف انرژی است. در این مطالعه به منظور ارایه راهبردهای مناسب جهت توسعه مخازن گازی غیرمتداول کشور، از مدل تجزیه و تحلیل سوآت (SWOT) با چهار سطح، هدف در سطح اول، عوامل اصلی و زیرمعیارهای سوآت به ترتیب در سطوح دوم و سوم و گزینه های راهبردی به عنوان آخرین سطح بهره گیری شده است. به منظور وزن دهی عوامل داخلی و خارجی از فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و نرم افزار Super Decision استفاده شد. همچنین راهبردها بر اساس اولویت های سیاسی، فنی، اقتصادی، اجتماعی از خروجی ماتریس سوآت، ارایه شده اند. در پایان راهبرد قوت-فرصت، با کسب بالاترین وزن 0/388 به عنوان مهم ترین اولویت برنامه ریزی راهبردی توسعه میادین گازی غیرمتداول کشور حاصل شد.

    کلید واژگان: تحلیل راهبردی, گاز, غیرمتداول, سوآت, ANP}
    Sadegh Sahraei, Hanif Kazerooni

    One of the main priorities in the upstream policies of the government is to prepare the necessary strategies to optimize the production and consumption of energy. In this study, in order to provide a suitable strategy for the development of unconventional gas reservoirs, a SWOT analysis model were used with four levels, the goal (the best strategy) in the first level, the main factors and SWOT sub-criteria are respectively at the second and third levels and the last level was the strategy options. In order to weigh internal and external factors, the analytic network process (ANP) process and Super Decision software were used. Strategies were also presented based on the political, technical, economic, and social priorities of the SWOT matrix output. In the end, the Strength-Opportunity Strategy, with the highest weight of 0.388, was the first priority of strategic planning of the development of unconventional gas fields in the country.

    Keywords: Strategic Investigation, gas, Unconventional, SWOT, ANP}
  • احمد قضاتلو *

    فرایند هسته زایی در ذخیره سازی گاز طبیعی بصورت جامد از مراحل کلیدی در حجم ذخیره سازی و پایداری گاز ذخیره شده تحت شرایط محیطی می باشد که می توان با کنترل این مرحله شرایط ذخیره سازی گاز را بهبود داد. در این تحقیق سعی شده از نانوساختارهای متخلخل استفاده شود تا ضمن بهره مندی از خواص حرارتی نانوذرات در پایداری گاز جامد شده بتوان از تخلخل در ابعاد نانویی حجم ذخیره سازی را افزایش داد. از این رو استفاده از گرافن نانومتخلخل خالص و عاملدار شده در قالب نانوسیال پایدار مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج حاصل از آن با یکدیگر مقایسه شدند. فرایند جامد سازی گاز با غلظت 1% وزنی در فشار psig 1000 و دمای 4 درجه سانتی گراد انجام شد. نتایج بدست آمده با یک نمونه شاهد حاوی آب/سورفکتنت و یک نمونه شاهد آب خالص مقایسه و مشاهده شد که فرایند عاملدار کردن با حذف سورفکتنت از محیط در نهایت عملکرد بهتری را از خود بجای می گذارد. همچنین مشاهده شد علی رغم اینکه گاز جامد شده در حضور گرافن نانومتخلخل پایداری کمتری از نمونه شاهد دارد، اما بعد از رسیدن به شرایط پدیده خودنگهداری، میزان گاز ذخیره شده در ساختار گرافن نانومتخلخل از مقدار مربوط به نمونه شاهد بیشتر است. گرافن به تنهایی فرایند انحلال را %2/67 و زمان فرایند القا را تا %71 کاهش داده و مقدار ذخیره سازی را %67 افزایش داده است. همچین ملاحظه می شود که گرافن نانومتخلخل در ذخیره سازی گاز همان نقش سورفکتنت را ایفا می کند با این تفاوت که پایداری را افزایش می دهد. این در حالی است که سورفکتنت باعث کاهش این پایداری و افزایش نرخ تجزیه گاز می گردد.

    کلید واژگان: هسته زائی, گرافن نانومتخلخل, ذخیره سازی, گاز}
    Ahmad Ghozatloo *

    The nucleation process in solid natural gas storage is one of the key steps in the storage capacity and stability under environmental conditions. The gas storage conditions can be improved by controlling this stage. In this research, we tried to use nonporous materials In order to obtain the thermal properties of nanoparticles in the stability of solid gas and use of its porosity in nanoscale dimensions to increase the storage capacity. Therefore, the use of pure and functional nanoparticle graphene into nanofluid was evaluated and the results were compared with each other. The gas solidification process was carried out at a concentration of 1% wt. of graphene at 1000 psig and 4 °C.The results were compared with a control sample containing water/surfactant and a pure water sample, and it was observed that the functionalizing process by removing surfactant would ultimately lead to better performance. Graphene itself reduced the process of dissolution by 67.2% and induction time to 71% and increased the storage value by 67%.It is also seen that the graphene nanoparticulate plays the same role in storing gas as surfactant, with the difference that it increases stability. This is while surfactant decreases this stability and increases the rate of gas dissolution.

    Keywords: Nucleation, Graphene, Nanoparticles, Storage, Gas}
  • سید محسن مستشار شهیدی، عباس روحانی*، مهدی خجسته پور، جواد زارعی

    امروزه به دلیل کاربرد وسیع موتورهای اشتعال تراکمی در حمل و نقل شهری و نیز لزوم کاهش انتشار آلاینده ‏های خروجی و همچنین مهار مصرف سوخت باعث شده تا استفاده از سوخت های جایگزین در موتور دیزل متداول گردد. به طوریکه یکی از رایج ‏ترین سوخت‏های جایگزین در موتورهای دیزلی، سوخت‏ های گازی هستند. استفاده از سوخت‏ های جایگزین در موتورهای اشتعال تراکمی مستلزم مطالعه اثرات احتراقی و نحوه تشکیل مخلوط قابل اشتعال در محفظه احتراق این نوع از موتورهاست. متغیرهای پاشش سوخت در کیفیت خود اشتعالی موتورهای دوگانه سوز دیزل/گاز نقش بسزایی را ایفا می‏ کنند. از جمله متغیرهای مرتبط با پاشش سوخت، زمان پاشش و نحوه اختلاط سوخت ها با یکدیگر است. به منظور بررسی اثر زمان پاشش سوخت بر کیفیت احتراق موتورهای دوگانه سوز دیزل/گاز مطالعه‏ ای انجام شد. در این مطالعه به کمک دینامیک سیالات محاسباتی، کیفیت احتراق موتوردوگانه ‏سوز دیزل/گاز ارزیابی شد. برای دستیابی به این هدف، شروع زمان پاشش سوخت در سه حالت 22، 18و  14 درجه قبل از نقطه مکث بالا و درصد اختلاط سوخت متان - ان هپتان با درصدهای10-90، 15-85 و 25-75 مد نظر قرار گرفت. نتایج مطالعات عددی نشان داد که با افزایش زمان پاشش سوخت در موتور دوگانه‏ سوز دیزل/گاز، دمای محفظه احتراق و قله فشار استوانه افزایش یافت و همچنین موجب افزایش طول تاخیر احتراق شد. افزایش قله فشار استوانه موجب افزایش متغیر فشار متوسط نامی شد و متعاقب آن گشتاور خروجی به مقدار 16 درصد افزایش یافت. با بیشتر شدن نرخ جرمی سوخت مایع در مخلوط قابل اشتعال کاهش تاخیر احتراق و افت قله فشار متوسط نامی رخ داد به طوری که گشتاور خروجی به مقدار 17درصد و توان نامی به مقدار 70 درصد کاهش پیدا کرد. با کاهش مدت زمان پاشش سوخت در دورهای تند توان نامی بهبود یافت و نتایج انتشار آلایندگی نیز نشان داد که پیش ‏رسی پاشش موجب افزایش 31 درصد اکسید ازت و 16درصد کربن دی اکسید می‏شود که نشان دهنده بهبود کیفیت خود اشتعالی در موتور دوگانه‏ سوز دیزل/گاز است.

    کلید واژگان: موتور دوگانه سوز دیزل, گاز, متغیرهای عملکردی, دینامیک سیالات محاسباتی, انتشار آلایندگی, زمان پاشش سوخت}
    S.M.Mostasharshahidi, A.Rohani*, M. Khojastepour, J. Zareei

    Today, due to the various usage of compression ignition engines in urban transportation, as well as the need to reduce exhaust emissions and control fuel consumption, the use of alternative fuels has become common in diesel engines. Gaseous fuel is one of the most common alternative fuels that can be used in diesel engines. The utilization of alternative fuels in compression ignition engines requires the study of the combustion quality and the type of flammable mixture formation in the combustion chamber. Fuel injection parameter play a significant role in the combustion quality of dual-fuel diesel/gas engines. The injection timing and gaseous fuel mixing percentage together are among the parameters associated with fuel injection. In order to investigate the effect of fuel injection timing on the combustion quality of dual-fuel diesel / gas engines, a study was conducted. In this research, dual-fuel diesel engine is evaluated at two different speeds using the CFD method. To this research, three modes were selected for the fuel IT: BTDC 22°, BTDC 18° and BTDC 14° and three modes for gaseous fuel mixing percentage: 90%-10%, 85%-15% and 75%-25%. The results of numerical studies showed that with increasing fuel injection timing in a diesel / gas dual-fuel engine, the combustion chamber temperature and cylinder pressure peak (PCP) was increased. Increasing the IT also increased the ignition delay, diesel Knocking and distanced the PCP curve from TDC. The IMEP and output torque increased by 16% as the PCP increased. As the mass flow rate of pilot fuel increased, the ignition delay decreased, causing the PCP to fall. The output torque and indicator power decreased by 17% and 70% respectively. Reducing the fuel IT at high speed, the indicator power improved and the emission results showed that the IT advancing increased the NOx and CO2 by 31% and 16% respectively, indicating improved combustion quality in the dual-fuel diesel engine.

    Keywords: Dual-fuel diesel engine, Parametric performance, Computational fluid dynamic, Emission of pollutants, Injection timing}
  • عباس حسن نیاه، مجتبی موحدی *
    اثر لایه واسط آلومینیوم و حرارت ورودی بر خواص اتصال لبه روی هم آلیاژ آلومینیوم 5052 به فولاد 12-St با استفاده از فرآیند GTAW با جریان پالسی و فلز پرکننده 4047-ER بررسی شد. اتصال مستقیم ورق های آلومینیوم به فولاد بدون لایه واسط به دلیل تشکیل فازهای بین فلزی ترد امکان پذیر نبود. حضور لایه واسط آلومینیوم سبب کاهش ترکیبات بین فلزی (با ضخامت کم تر ازμm 3) و ایجاد جوش های بدون عیب با حداکثر استحکام کششیMPa 200~ شد. دو نوع آزمون کشش-برش (با تمرکز تنش برشی در فصل مشترک ورق فولاد/لایه واسط و فصل مشترک لایه واسط/ورق آلومینیوم 5052) برای ارزیابی استحکام اتصال استفاده شد. در هر دو حالت آزمون، شکست از داخل فلز جوش اتفاق افتاد. استحکام جوش با افزایش حرارت ورودی کاهش یافت. این نتیجه با توجه به تغییرات فاصله بازوهای اولیه دندریتی فاز α و توزیع فازهای یوتکتیک Al-Si در فضای بین دندریتی تحلیل شد.
    کلید واژگان: جوشکاری قوسی الکترود تنگستنی, گاز, جریان پالسی, فولاد روکش شده با آلومینیوم, ترکیبات بین فلزی, استحکام کششی}
    Abbas Hasanniah, Mojtaba Movahedi *
    Effect of aluminum interlayer and heat-input was investigated on lap joint properties of 5052 aluminum alloy to St-12 steel welded by pulsed GTAW with ER- 4047 filler metal. Direct joining of aluminum to steel without interlayer was not successful due to the formation of brittle intermetallic phases. Presence of the aluminum interlayer led to decrease in the intermetallic compounds (with the thickness
    Keywords: Gas Tungsten Arc Welding, Pulsed Current, Aluminum Clad Steel, Intermetallic Compounds, Tensile Strength}
  • صادق تراکمی، بهنام لطفی*، زهره صادقیان
    هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر افزودن تیتانیم به روکش IN625 تولید شده با استفاده از فرآیند جوشکاری الکترود قوسی تنگستن- گاز بر رفتار خوردگی روکش است. بدین منظور در ابتدا لایه ای از IN625 بر روی زیرلایه فولاد ساده کربنی جوشکاری سطحی شد و سپس تیتانیم خالص به روش جوشکاری الکترود قوسی تنگستن – گاز بر روی روکش قبلی اعمال شد. بر اساس مقدار ذوب فیلر تیتانیم، روکش آلیاژی حاوی 29 و39 درصد وزنی تیتانیم بدست آمد. بررسی های ریزساختار روکش های حاصل با استفاده از میکروسکوپ نوری انجام شد. به منظور مطالعه رفتار خوردگی از آزمون پلاریزاسیون تافل استفاده شد. نتایج آزمون پلاریزاسیون سیکلی نشان داد که روکش آلیاژی NiTi مقاومت به حفره دار شدن بهتری در مقایسه به روکش اینکونل از خود نشان می دهد. در میان روکش های مورد بررسی، روکش آلیاژی حاوی 39 درصد تیتانیم، با افزایش حدود 5/1 ولت در پتانسیل برگشت نسبت به روکش اینکونل بالاترین مقاومت به حفره دار شدن را نشان داد.
    کلید واژگان: جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, تیتانیم, IN625, روکش NiTi, مقاومت به خوردگی}
    Sadegh Trackme, Behnam Lotfi *, Zohreh Sadeghian
    The aim of this study was to investigate the effect of Ti addition on corrosion behavior of IN625 surface clad layer fabricated by Tungsten inert gas (TIG) welding. For this purpose a layer of IN625 was cladded on plain carbon steel and pure Ti was subsequently embedded into the clad layer by TIG surface welding. According to Ti content added by surface welding clad layers containing 29 and 39 wt.% Ti were obtained. Microstructural investigations of clad layers were conducted by optical microscopy (OM). Potentiodynamic polarization testing was used to study the corrosion behavior of the clad layers. Cyclic polarization experiments showed improved corrosion resistance of resultant Ni-Ti layer compared to that of IN625 clad layer. Surface clad layer containing 39 wt.%Ti showed a repass potential (Ep) of 1.5 V higher than that of IN625 with the highest pitting resistance among fabricated clad layers.
    Keywords: Tungsten inert gas welding, Titanium, IN625, NiTi clad, corrosion resistance}
  • حسین مداحی، ایمان ابراهیم زاده *، احمد تحویلیان
    در این پژوهش تاثیر حرارت ورودی بر ریزساختار و رفتار مکانیکی در اتصال ورق های نازک آلومینیوم سری 5456 در دو فرآیند جوشکاری قوسی تنگستن_گاز (GTAW) و جوشکاری قوسی فلز_گاز (GMAW) مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور فلز پایه ی آلومینیوم با ضخامت 9/0 میلی متر، فلز پرکننده ی ER5356 به قطر 2/1 میلی متر و گاز محافظ آرگون مورد استفاده قرار گرفت. ریزساختار و سطح مقطع شکست بترتیب توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد. همچنین برای بررسی خواص مکانیکی اتصال، از آزمون های کشش و ریزسختی استفاده شد. نتایج نشان داد که ریزساختار در فرآیند جوشکاری TIG بصورت دندریتی هم محور و در حالت جوشکاری MIG بصورت دندریتی ستونی می باشد. ریز ساختار در روش جوشکاری TIG به دلیل حرارت ورودی کمتر و در نتیجه گرادیان دمایی پایین تر نسبت به نمونه ی MIG ریزتر و پراکنده تر است که خود عامل افزایش استحکام و درصد ازدیاد طول نمونه ی TIG نسبت به نمونه ی MIG شده است. همچنین سطح شکست در نمونه ی TIGشامل دیمپل های ریز و حفرات قیفی شکل بوده و شکست از نوع نرم اتفاق افتاده است در صورتی که شکست در نمونه ی MIGاز نوع نیمه ترد مشاهده شد.
    کلید واژگان: ورق های نازک آلومینیوم, جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, جوشکاری قوسی فلز, خواص مکانیکی, ریزساختار}
    Hossein Maddahi, Iman Ebrahimzadeh *, Ahmad Tahvilian
    In this study, the effect of the heat input on the microstructure and mechanical behavior of the 5456 series aluminum thin sheets in two processes of gas tungsten arc welding (GTAW) and gas metal arc welding of (GMAW) was investigated. For this purpose, the aluminum base metal with a thickness of 0.9 mm, ER5356 as metal filler with a diameter of 1.2 mm and argon gas were used. Microstructure and fracture surface were studied by optical microscopy and scanning electron microscopy respectively. Also, to study the mechanical properties of the joint, the tensile and microhardness tests were used. The results shows that the microstructure of TIG and MIG welding process is coaxially dendrite and dendritic columnar respectively. The microstructure of TIG welded sample was finer than MIG welded sample as a result of lower heat input and lower temperature gradient. This event cause increase in strength and elongation in TIG welded sample compared to MIG welded sample. Also, the fracture surface of TIG sample is consists of the fine dumplings and funnel-shaped cavities, and so the ductile fracture has occurred, but the semi brittle failure was done in the MIG sample.
    Keywords: Aluminum thin sheet, Gas Tungsten arc welding, Gas Metal arc welding, Mechanical properties, Microstructure}
  • بهنام صادقی، حسن شریفی *، مهدی رفیعی
    اتصال نامتشابه فولاد زنگ نزن آستنیتی به فولاد ساده کربنی در اتصالات پتروشیمی، صنایع نفت و گاز و کشتی سازی کاربرد دارد. در این پژوهش به مقایسه ی دو حالت جوشکاری تنگستن- گاز (GTAW) با جریان متناوب(CCGTAW) و جریان پالسی(PCGTAW) و اثرات آن بر ریزساختار و رفتار مکانیکی اتصال نامتشابه فولاد زنگ نزن آستنیتیAISI 321 به فولاد کربنی ASTM A537CL1 بررسی شد. بدین منظور از فلز پرکننده یER308L با قطر 8/1 میلی متر و گاز محافظ آرگون استفاده شد. جهت بررسی ریزساختار و سطح مقطع شکست بتریب از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی استفاده شد. همچنین برای بررسی خواص مکانیکی اتصال، از آزمون های کشش، ضربه و ریزسختی استفاده شد. نتایج نشان داد که شکست از فلز پایه A537 و از نوع نرم بوده است. حرارت ورودی در روش جوشکاری پالسی نسبت به روش متناوب حدود 11 درصد کاهش یافت. انرژی ضربه در حالت پالسی حدود 200 ژول و در روش متناوب 145 ژول بدست. سطح مقطع شکست ناشی از آزمون ضربه در هر دو روش به صورت نرم بوده با این تفاوت که در روش پالسی دیمپل ها و حفرات ریزتر از روش متناوب مشاهده شد.
    کلید واژگان: جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, اتصال غیرمشابه, خواص مکانیکی, ریزساختار}
    Behnam Sadeghi, Hassan Sharifi *, Mahdi Rafiei
    Austenitic stainless steel to carbon steel dissimilar joint is used in petrochemical, oil & gas and shipbuilding applications. In this study, the AC current and pulsed current was compare and the effect of current type on the microstructure and mechanical behavior of dissimilar joint of AISI 321 stainless steel to ASTM A57CL1 were studied. For this purpose, the GTAW process and ER 308L filler metal with diameter of 1.8 mm and argon protect gas were used. In order to study the microstructure and fracture surface of weld samples, optical microscope and scanning electron microscope (SEM) were used. In addition to investigate of mechanical properties of joint, the tensile, impact and hardness tests were used. The results showed that all samples were fractured from ASTM A537CL1 steel with a ductile manner during the tension test. In pulsed current technique the heat input decrease about 11 percent compare to continue current welding. The weld metal impact energy of pulsed and continues current were 200 J and 145 J respectively. The SEM micrographs of Charpy fracture surface of the weld metals were ductile manner but the dimples and Cavities of pulsed technique were finer than continues technique.
    Keywords: Gas Tungsten arc welding, Dissimilar Joint, GTAW Welding, mechanical properties, Microstructure}
  • ساسان خورشید، صاحبعلی منافی *، سید حسین بدیعی
    در این تحقیق از فرآیند جوشکاری قوسی تنگستن-گاز جهت ایجاد لایه کامپوزیت آلومینیم-کاربید تنگستن بر زیر لایه Al6061 استفاده گردید و خواص مکانیکی آن با توجه به ریزساختار ایجاد شده مورد بررسی قرار گرفت. برای نمونه ها جوشکاری با جریان های مختلف 155 و 165 آمپر ایجاد گردید. بررسی های ریزساختاری، سختی سنجی و تست سایش روی نمونه ها انجام شد و ارتباط بین داده ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اعمال پودرهای نانوساختاری کاربید تنگستن با محدود کردن رشد دانه طی انجماد، باعث افزایش خواص مکانیکی می شود. با بررسی نتایج تست های سختی و سایش، افزایش بیش از 5/1 برابری سختی و همچنین افزایش مقاومت به سایش قابل توجه نسبت به نمونه اولیه مشاهده شد که کارآمدی این روش کامپوزیت سازی را در افزایش مقاومت سطحی نشان می دهد.
    کلید واژگان: جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, نانوکامپوزیت, تست سایش, تست سختی, Al6061}
  • حسین مظاهری، محمود فاضل، علیرض اعلایی
    در این پژوهش ایجاد پوشش کامپوزیتی حاوی ذرات کاربید سیلیسیوم بر سطح فولاد ASTM A106-Gr.B با به کارگیری فرآیند جوشکاری قوسی تنگستن– گاز بررسی شد. بدین منظور ذرات کاربید سیلیسیوم با درصد های حجمی متفاوت بر سطح فولاد مورد نظر پیش نشانی شد و با تغییر شدت جریان، فرآیند ذوب و اختلاط آنها با فلز پایه انجام گردید. مطالعه ریز ساختار پوشش ایجاد شده توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) همراه با آنالیز نقطه ای انجام گرفت. یافته های آزمون ها نشان داد که پوشش حاصله ساختار دندریتی حاوی تقویت کننده کاربید سیلیسیوم را دارا می باشد که می تواند باعث بهبود سختی و رفتار سایشی پوشش مذکور شود. سختی پوشش ها در آزمون های ریز سختی سنجی و رفتار سایشی پوشش ها توسط آزمون سایش به صورت رفت و برگشتی ارزیابی شد. نتایج آزمون ریز سختی سنجی نشان‎ دهنده افزایش سختی پوشش ایجاد شده(حدود 650 تا 1200 ویکرز) نسبت به نمونه بدون پوشش(حدود 200 ویکرز) بود. بررسی های رفتار سایشی پوشش ها بیانگر بهبود چشمگیر رفتار سایشی آنها در اثر افزودن تقویت کننده کاربید سیلیسیوم بود. مکانیزم عمده سایش در نمونه بدون پوشش سایش ورقه ای و اکسایش سطحی و در نمونه های پوشش داده شده مخلوطی از سایش ورقه ای، اکسایش سطحی و سایش چسبان تشخیص داده شد.
    کلید واژگان: جوش کاری قوسی تنگستن, گاز, پوشش دهی سطحی, کامپوزیت فولاد, کاربید سیلیسیوم}
    Hossein Mazaheri, Mahmoud Fazel, Alireza Alaei
    In this study, formation of composite coating containing silicon carbide amplifiers on ASTM A106-Gr B steel surface was investigated using the gas tungsten arc welding process. Therefore silicon carbide particles with different volume percentages on the steel surface were placed, and by changing the current density, melting and mixing process were done with the base metal. The study coating microstructure by optical microscopy and scanning electron microscopy (SEM) was conducted alongside the spot analysis. The results showed that the dendritic structure of the resulting coating which contained silicon carbide is capable of reinforcing. Besides, the capability of reinforcing could be improved hardness and wear behavior of the coatings. Hard coatings by a micro-hardness measurement and with slab vickers and wear behavior of the coatings was evaluated by testing the wear-trip basis. Microhardness test results showed that increased hardness was created (about 650 to 1200 Vickers) to compare with uncoated samples (about 200 Vickers) is. Conducting reviews of wear behavior of coatings represents significant improvements in their wear behavior due to the effect of adding silicon carbide reinforcement. The main wear mechanism of uncoated delamination wear samples, surface oxidation and the samples which were coated with a mixture of delamination wear, surface oxidation and adhesive wear were detected.
    Keywords: Gas Tungsten Arc Welding, Coating Surface, Steel, Silicon Carbide Composite}
  • ساسان محمدی، بهنام لطفی*، زهره صادقیان
    هدف از این پژوهش ایجاد روکش کامپوزیتی با زمینه آلیاژ پایه کبالت استلایت6 بر فولاد ساده کربنی و بررسی نقش ذرات تقویت کننده کاربید بور بر ریزساختار، سختی و رفتار سایشی روکش حاصل بوده است. به این منظور ابتدا خمیر پیش نشستی از پودر کاربید بور با نسبت های وزنی مختلف بر سطح زیرلایه فولادی ایجاد و سپس توسط فرایند جوشکاری GTAW با فیلر استلایت6 ذوب سطحی گردید. پس از روکش کاری جهت مطالعه ریز ساختاری از میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی (SEM) مجهز به میکرو آنالیز شیمیایی (EDS) و فازشناسی از آزمون پراش پرتو ایکس(XRD) کمک گرفته شد. همچنین جهت ارزیابی سختی و رفتار سایشی به ترتیب از ریزسختی سنج ویکرز و آزمون پین روی دیسک استفاده شد. نتایج نشان داد که ریزساختار روکش ها عمدتا شامل فاز زمینه ی غنی از کبالت g ، کاربیدهای یوتکتیکی غنی از کروم Cr7C3 و Cr23C6، مربوط به آلیاژ زمینه استلایت6 و فازهای ثانویه مانند CoB2، CrB2، WC وW2B ناشی از واکنش BوC حاصل از تجزیه B4C با عناصر دیگر موجود در روکش میباشد. با افزایش مقدار B4C در روکش دندریت ها ریزتر شده و میزان فاز های بین دندریتی افزایش یافت، همچنین روکش های کامپوزیتی سختی بالاتری نسبت به روکش خالص استلایت6 نشان دادند. مکانیزم سایش روکش های کامپوزیتی Stellite6/B4C از نوع سایش ورقه ای بود و روکش کامپوزیتی Stellite6-20%B4C کمترین کاهش وزن را از خود نشان داد.
    کلیدواژه ها
    کلید واژگان: استلایت 6, B4C, روکش کامپوزیتی, جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, رفتار سایشی}
    S. Mohammadi, B. Lotfi *, Z. Sadeghian
    A composite clad layer of stellite6 matrix was fabricated on plain steel and the effect of B4C reinforcing particles on microstructure characteristics, hardness and wear behavior was investigated. For this purpose B4C powder with different weight percentages were pasted on substrates and subsequently melted by GTAW using stellite6 filler. Microstructural investigations of clad layers were conducted by optical microscopy (OM) and scanning electron microscopy (SEM) equipped with energy dispersive spectrometery (EDS). X-ray diffractometery (XRD) was used for structural evaluation of clad layers. Hardness and wear behavior were studied by microhardness testing and pin on disk wear test, respectively. The results showed that the clad layer mostly contain  cobalt-rich matrix, eutectic carbides such as Cr7C3 and Cr23C6 relating to the matrix and secondary phases such as CoB2, CrB2, WC and W2B resulted from the reaction of B and C with other elements after decomposition of B4C. By the addition of B4C content in the clad layer a finer dendritic structure with more interdendritic phases was obtained. Moreover, composite clad layers exhibited higher hardness compared to stellite6 clad layer. Wear mechanism of stellite6/B4C composite clad layers was delamination and the stellite-20 wt.% B4C showed the least wear rate.
    Keywords: Stellite6, B4C, Composite Clad layer, GTAW, Wear behavior}
  • رضا بازرگان لاری *، احسان وفا
    در این تحقیق، ورق های آلیاژ آلومینیوم 6061 به ضخامت پنج میلی متر، به روش های جوشکاری هم زن اصطکاکی (FSLW) و قوس الکترود تنگستن - گاز (GTALW) با طرح اتصال لبه روی هم به منظور مقایسه رفتار خوردگی آلیاژ به یکدیگر جوش داده شده اند. جوشکاری به صورت دو پاسه ( یک پاس از رو و یک پاس زیر) انجام شد. ساختار متالورژیکی نمونه ها بعد از متالوگرافی توسط تصاویر میکروسکوپی نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی( SEM ) و آنالیز کیفی (EDS) و همچنین ریز سختی بررسی شده است. رفتار خوردگی ناحیه جوش توسط نمودار پلاریزاسیون تافل در محلول 5/3 درصد NaCl بررسی شده است. آنالیز کیفی EDS وجود رسوبات حاوی آهن و سیلیسیم را در نمونه ها اثبات می کند. اندازه دانه نمونه های جوش داده شده به روش FSLW و GTALW در ناحیه جوش کاری شده به ترتیب حدود 5 و 18 میکرومتر مشخص گردید. دانه بندی نمونه ها در ناحیه جوش نمونه جوش داده شده به روش GTALW به دلیل انتقال حرارت جهت دار در حین جوشکاری، دندریتی بوده که در یک جهت رشد کرده بودند. نمودار های حاصل از آزمون تافل نشان داد که مقاومت به خوردگی هر دو نمونه جوشکاری شده کمتر از فلز پایه است. همچنین نمونه جوشکاری شده به روش FSLW مقاومت به خوردگی بهتری نسبت به نمونه GTALW داشته است. دلیل این امر می تواند تفاوت دانه بندی و سرعت سرد شدن نمونه ها پس از جوشکاری باشد.
    کلید واژگان: جوشکاری هم زن اصطکاکی, جوشکاری قوس الکترود تنگستن, گاز, پلاریزاسیون تافل}
    Reza Bazarganlari *, Ehsan Vafa
    In this paper wrought aluminum sheets with thickness of 5 mm were square butt welded by friction stir lap welding (FSLW) and gas tungsten arc lap welding (GTALW) methods to campare their corrosion behavior.
    of the welding zone was probed by tafel polarization curve. Optical metallography (OM) and scaninig electron microscop (SEM) were used to study morphology. Energy dispersive spectroscopy (EDS) were used to analysis different zone of the welds. EDS analysis proved deposits of iron and silicon in samples. FSLW and GTALW resulted in equiaxed grains of about 5 and 18 micrometr respectively, while GTALW caused dendritic structure of the welded region. To assessment mechanical properties, micro hardness test were accure. Resistance to corrosion was greater for the FSLW grains than the GTALW structure. In both cases, susceptibility to corrosion attack was greater in the welded region than the base metal section. . microhardness of FSLW specimen were grater than GTALW specimen.
    Keywords: Friction Stir Lap Welding, Gas Tungsten Arc Lap Welding, Tofel Polarization}
  • حسین مظاهری، علی رضا اعلایی، محمود فاضل

    ورود ذرات کاربید سیلیسیوم در زمینه ای از فولاد ASTM A106 به روش جوشکاری قوس تنگستن-گاز و مطالعه رفتار سایشی کامپوزیت سطحی حاصلدر این پژوهش مکانیزم ایجاد پوشش کامپوزیتی حاوی ذرات کاربید سیلیسیوم بر سطح فولاد ASTM A106-Gr.B با به کارگیری فرآیند جوشکاری قوسی تنگستن – گاز بررسی شد. بدین منظور ذرات کاربید سیلیسیوم با درصد های حجمی متفاوت بر سطح فولاد مورد نظر پیش نشانی شد و با تغییر شدت جریان، فرآیند ذوب و اختلاط آنها با فلز پایه انجام گردید. مطالعه ریز ساختار پوشش ایجاد شده توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) همراه با آنالیز نقطه ای انجام گرفت. یافته های آزمون ها نشان داد که پوشش حاصله ساختاری دندریتی دارد که ذرات تقویت کننده کاربید سیلیسیوم در مناطق بین دندریتی و در میان فاز فریت اشباع از کربن و سیلیسیوم قرار گرفته است. این توزیع ذرات باعث بهبود سختی و رفتار سایشی پوشش مذکور شد. سختی پوشش ها در آزمون های ریز سختی سنجی و رفتار سایشی پوشش ها توسط آزمون سایش به صورت رفت و برگشتی ارزیابی شد. نتایج آزمون ریز سختی سنجی نشان دهنده افزایش سختی پوشش ایجاد شده (حدود 650 تا 1200 ویکرز) نسبت به نمونه بدون پوشش (حدود 200 ویکرز) بود. بررسی های رفتار سایشی پوشش ها بیانگر بهبود چشمگیر رفتار سایشی آنها در اثر افزودن تقویت کننده کاربید سیلیسیوم بود. مکانیزم عمده سایش در نمونه بدون پوشش سایش ورقه ای و اکسایش سطحی و در نمونه های پوشش داده شده مخلوطی از سایش ورقه ای، اکسایش سطحی و سایش چسبان تشخیص داده شد.

    کلید واژگان: جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, پوشش دهی سطحی, کامپوزیت فولاد, کاربید سیلیسیوم}
    H. Mazaheri, A. Aalaei

    In this research work, mechnanism of SiC insertation into ASTM A106-Gr B steel surface and composite layer formation studied. This layers formed using the tungsten inert gas (TIG) arc welding process. Therefore, silicon carbide particles with different volume percentages were applied on the steel surface by changing the current density, melting and mixing process. Composite layer microstructures studied using optical microscopy, scanning electron microscopy (SEM) and energy dispersive spectroscopy (EDS) spot analysis. The results showed that surface layers have the dendritic structure with silicon carbides particles into ferite phase. Micro hardness tests results showed increasing of surface hardness about 650 to 1200 VHN compare to uncoated samples about 200 VHN. Studing of composite layers wear behavior showed significant improvements with added silicon carbide reinforcement. The dominant wear mechanism of uncoated samples were delamination wear and surface oxidation. But, results showed that coated samples had a mixture of delamination wear, surface oxidation and adhesive wear.

    Keywords: Gas tungsten arc welding, Coating surface, steel, silicon carbide composite}
  • فاطمه بداغی، مسعود عطاپور، مرتضی شمعانیان
    آلیاژهای سری xxx5 آلومینیم به دلیل دارا بودن خواص ویژه در صنعت کاربردهای فراوان دارند. رفتار خوردگی این آلیاژ در محیط های صنعتی از جمله آب دریا از جمله مسائلی است که مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار دارد. با توجه به تولید قطعات بزرگ در صنعت و نیاز به اتصال دهی این آلیاژها، در این پژوهش به بررسی تاثیر تعداد پاس جوش کاری بر ریزساختار و رفتار خوردگی مقاطع جوش آلیاژ آلومینیم Al5083-H321 پرداخته شد. بدین منظور نمونه های آلیاژ مذکور به روش جوش کاری قوسی فلز-گاز (GMAW) با استفاده از فلز پرکننده ER5183 با یک، دو و سه پاس جوش کاری شدند. به منظور ارزیابی ساختار میکروسکوپی از متالوگرافی نوری و الکترونی استفاده شد. ارزیابی خواص خوردگی از طریق اندازه گیری پتانسیل مدار باز، آزمون غوطه وری در محلول 3.5%NaCl و آزمون های پلاریزاسیون انجام شد. یافته های پژوهشی نشان داد که مقاطع جوش کاری آلیاژ Al5083 با دو پاس با توجه به مقدار icorr و Ecorr معادل0.087×10-6 (μA/cm2) و -0.4395 (V)، دارای مقاومت به خوردگی مناسب تری نسبت به آلیاژپایه است.
    کلید واژگان: رفتار خوردگی, آب دریا, Al5083, جوش کاری قوسی فلز, گاز}
    F. Bodaghi, M. Atapour, M. Shamanian
    Aluminium 5xxx alloys excellent properties make them suitable for many industrial applications. The corrosion behavior of this alloy family in industrial environments such as sea water is the main focus of many researches. Due to need for joining large segments of this alloys, the effect of single as well as multipass (double and triple pass) gas metal arc welding (GMAW) on microstructure and corrosion behavior of Al5083-H321 alloy was studied. For this purpose, ER5183 filler metal was used. Microstructures were evaluated using optical and scanning electron microscopy (SEM). Corrosion measurements were performed using open circuit potential test, immersion test in 3.5%NaCl solution and polarization tests. Results indicated that the corrosion resistance of the two passes weldment was improved in comparison with the base metal and its icorr and Ecorr were equal to 0.087´10-6 (µA/cm2) and -0.4395 (V), respectively.
    Keywords: Corrosion behavior, Sea water, Al5083, Gas, metal arc welding}
  • محمد برمر، بهنام لطفی، زهره صادقیان
    در این تحقیق هدف ایجاد و بررسی مشخصه های ریزساختاری روکش های کامپوزیتی استلایت 6-کاربید بور به روش جوشکاری بر زیرلایه فولادی بوده است. به این منظور ابتدا خمیر پیش نشستی از مخلوط پودری استلایت 6-کاربید بور با نسبت های وزنی مختلف بر سطح زیرلایه فولادی ایجاد و سپس توسط فرآیند جوشکاری GTAW ذوب سطحی گردید. پس از روکش کاری بررسی های ریزساختاری نمونه ها در دو حالت اچ شده و اچ نشده با استفاده از میکروسکوپ نوری (OM) و الکترونی روبشی (SEM) مجهز به میکرو آنالیز شیمیایی (EDS) و مطالعات فاز شناسی با استفاده از آزمون پراش پرتو ایکس (XRD) صورت گرفت. همچنین به منظور بررسی روند تغییرات سختی از فصل مشترک روکش و زیرلایه به سمت سطح روکش ها از دستگاه ریزسختی سنج ویکرز استفاده شد. یافته های آزمایشی نشان داد که ریزساختار روکش های کامپوزیتی دارای زمینه ای از یک ساختار هیپویوتکتیکی است. بررسی های پراش پرتو ایکس مشخص کرد که ساختار روکش های به دست آمده شامل فاز زمینه غنی از کبالت و کاربیدهای یوتکتیکی غنی از کروم Cr7C3 و Cr23C6، مربوط به آلیاژ استلایت6 و همچنین کاربید بور که به عنوان ذرات تقویت کننده به روکش ها اضافه شده بود، هستند. مطالعات نشان داد که کاربید بور درطول فرآیند روکش کاری، ذوب و دوباره تشکیل می شوند. ذرات کاربید بور دوباره منجمد شده ضمن ممانعت از رشد دندریت های زمینه باعث اصلاح ریزساختار و کاهش اندازه دندریت های فاز زمینه روکش ها گردید. مشاهدات نشان داد که سختی روکش کامپوزیتی با افزایش درصد وزنی کاربید بور تا 30 درصد وزنی، افزایش یافته و در مقادیر بیشتر کاربید بور (40 و 50 درصد وزنی) کاهش می یابد.
    کلید واژگان: استلایت 6, کاربید بور, روکش کامپوزیتی, جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, ریزساختار}
    M. Barmar, B. Lotfi, Z. Sadeghian
    Microstructural characteristics of stellite6-B4C composite clad layer fabricated by GTAW were investigated on steel substrate. Mixtures of stellite6 with different B4C weight percentages were pasted on substrates. X-ray diffractometery (XRD) was used for structural evaluation of clad layers. Microstructural investigations of clad layers were conducted by optical microscopy (OM) and scanning electron microscopy (SEM) equipped with energy dispersive spectrometery (EDS). Hardness profiles of clad layers were obtained by microhardness testing method. According to the results the microstructure of composite clad layers contained a hypoeutectic structure. X-ray diffraction analysis showed the existence of cobalt-rich matrix together with eutectic carbides such as Cr7C3 and Cr23C6. It was suggested from the investigations that during the cladding process, boron carbides which were added to clad layer, melted completely and solidified again. B4C was found to have a preventing effect against the growth of dendrites tending to refinement of microstructure. The hardness increased with increasing B4C content up to 30 wt.%, but increasing B4C amount (40 and 50 wt.%) resulted in degradation of the hardness of composite clad layers.
    Keywords: Stellite6, B4C, Composite, GTAW Cladding, Microstructure}
  • حسین مظاهری*، محمود فاضل نجف آبادی، علیرضا اعلایی
    در این پژوهش ایجاد پوشش کامپوزیتی حاوی ذرات کاربید سیلیسیوم بر سطح فولاد ASTM A106-Gr.B با به کارگیری فرآیند جوشکاری قوسی تنگستن – گاز بررسی شد. بدین منظور ذرات کاربید سیلیسیوم با درصد های حجمی متفاوت بر سطح فولاد مورد نظر پیش نشانی شد و با تغییر شدت جریان، فرآیند ذوب و اختلاط آنها با فلز پایه انجام گردید. مطالعه ریز ساختار پوشش ایجاد شده توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) همراه با آنالیز نقطه ای انجام گرفت. یافته های آزمون ها نشان داد که پوشش حاصله ساختار دندریتی حاوی تقویت کننده کاربید سیلیسیوم را دارا می باشد که می تواند باعث بهبود سختی و رفتار سایشی پوشش مذکور شود. سختی پوشش ها در آزمون های ریز سختی سنجی و رفتار سایشی پوشش ها توسط آزمون سایش به صورت رفت و برگشتی ارزیابی شد. نتایج آزمون ریز سختی سنجی نشان دهنده افزایش سختی پوشش ایجاد شده (حدود 650 تا 1200 ویکرز) نسبت به نمونه بدون پوشش (حدود 200 ویکرز) بود. بررسی های رفتار سایشی پوشش ها بیانگر بهبود چشمگیر رفتار سایشی آنها در اثر افزودن تقویت کننده کاربید سیلیسیوم بود. مکانیزم عمده سایش در نمونه بدون پوشش سایش ورقه ای و اکسایش سطحی و در نمونه های پوشش داده شده مخلوطی از سایش ورقه ای، اکسایش سطحی و سایش چسبان تشخیص داده شد.
    کلید واژگان: جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, پوشش دهی سطحی, کامپوزیت فولاد, کاربید سیلیسیوم}
  • حسین مظاهری*، محمود فاضل نجف آبادی، علیرضا اعلایی
    در این پژوهش، ایجاد پوشش کامپوزیتی حاوی ذرات کاربید سیلیسیوم بر سطح فولاد ASTM A106-Gr.B با به کارگیری فرآیند جوشکاری قوسی تنگستن/گاز بررسی شد. بدین منظور، ذرات کاربید سیلیسیوم با درصد های حجمی متفاوت بر سطح فولاد مورد نظر پیش نشانی شد و با تغییر شدت جریان، فرآیند ذوب و اختلاط آنها با فلز پایه انجام گردید. مطالعه ریز ساختار پوشش ایجاد شده توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی همراه با تحلیل نقطه ای انجام گرفت. یافته های آزمون ها نشان داد که پوشش حاصله ساختاری دندانه ای دارد که حاوی تقویت کننده کاربید سیلیسیوم است و می تواند سبب بهبود سختی و رفتار سایشی پوشش مذکور شود. سختی پوشش ها در آزمون های ریز سختی سنجی و رفتار سایشی پوشش ها توسط آزمون سایش به صورت رفت و برگشتی ارزیابی شد. نتایج آزمون ریز سختی سنجی نشان دهنده افزایش سختی پوشش ایجاد شده (حدود 650 تا 1200 ویکرز) نسبت به نمونه بدون پوشش (حدود 200 ویکرز) بود. بررسی رفتار سایشی پوشش ها بیانگر بهبود چشمگیر رفتار سایشی آنها در اثر افزودن تقویت کننده کاربید سیلیسیوم بود. سازوکار عمده سایش در نمونه بدون پوشش سایش ورقه ای و اکسایش سطحی و در نمونه های پوشش داده شده تلفیقی از سایش ورقه ای، اکسایش سطحی و سایش چسبان تشخیص داده شد.
    کلید واژگان: جوشکاری قوسی تنگستن, گاز, پوشش دهی سطحی, کامپوزیت فولاد, کاربید سیلیسیوم}
    Hossein Mazaheri*, Mahmoud Fazel, Alireza Alaei
    In this study, formation ofcomposite coatings containing silicon carbide particles on the ASTM A106-Gr.B steel surface via gas tungsten arc welding process was investigated. For this purpose, silicon carbide particles with different volume percent were applied on the steel surface and melt mixing process with the base metal was completed altering the current density. . Study of microstructure of coatingswas performed by optical microscopy and scanning electron microscope,along with point analysis. The results of the measurements showed that coating had a dendritic structure containing silicon carbide reinforcement that can improve the hardness and the wear behavior of the mentioned coating. Hardness of the coating microhardness tests and wear behavior of coatings was evaluated by the reciprocating wear test. Micro hardness test results were indicative of increasing of hardness of coated samples (of about 650 to 1200 vickers) compared to the uncoated sample (of about 200 vickers). Assessment of wear behavior of coatings revealed a significant improvement in wear behavior of the coatings upon addition ofsilicon carbide reinforcing agent. The main wear mechanism of the uncoated samples was delamination, and wear and surface oxidation, while for the coated samples was delamination, wear and surface oxidation, andadhesive wear.
    Keywords: Gas tungsten arc welding, Coating surface, Steel, silicon carbide composite}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال