جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فاکتور تحرک" در نشریات گروه "کشاورزی"
جستجوی فاکتور تحرک در مقالات مجلات علمی
-
تجمع فلزات سنگین در سال های اخیر به دلیل فعالیت های بشری در حال افزایش است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر نانوبیوچار و نانوبیوچار اصلاح شده با آهن، تهیه شده از گیاه نی بر تحرک و توزیع شکل های شیمیایی کادمیوم در یک خاک آلوده بود. این پژوهش در سال 1400-1399 به صورت آزمایش فاکتوریل، با دو فاکتور شامل نوع جاذب (در چهار سطح شامل بیوچار، بیوچار اصلاح شده، نانوبیوچار و نانوبیوچار اصلاح شده) و کاربرد بیوچار (در سه سطح شامل صفر، 5/0 و 1 درصد وزنی) در قالب طرح کاملا تصادفی، در سه تکرار و در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. پس از اعمال تیمارها، نمونه های خاک به مدت 90 روز در شرایط انکوباسیون نگه داری شدند. در پایان آزمایش غلظت قابل دسترس و شکل های شیمیایی کادمیوم اندازه گیری شد. همچنین فاکتور تحرک کادمیوم تعیین شد. نتایج نشان داد در اثر کاربرد تمامی جاذب ها (به ویژه در سطح 1 درصد وزنی) غلظت کادمیوم قابل دسترس خاک، کادمیوم تبادلی و کادمیوم پیوند شده با کربنات ها به طور معنی داری کاهش یافت، در حالی که کادمیوم پیوند شده با اکسیدهای آهن و منگنز، کادمیوم پیوند شده با مواد آلی و کادمیوم باقی مانده در خاک، به طور معنی داری (05/0> P) افزایش یافت. بطوریکه مقدار کادمیوم قابل دسترس در تیمار 1 درصد نانوبیوچار اصلاح شده در مقایسه با تیمار شاهد 37/26 درصد کاهش یافت. نتایج همچنین نشان داد تیمار نانوبیوچار در تثبیت کادمیوم و کاهش تحرک آن در خاک موثرتر از بیوچار اولیه بود. افزون بر این، بیوچار و نانوبیوچار اصلاح شده در مقایسه با بیوچارهای اولیه کارایی بالاتری در ثبیت کادمیوم در خاک داشتند. به طورکلی نتایج نشان داد نانوبیوچار نی و نانوبیوچار نی اصلاح شده با کلرید آهن، می توانند جاذب های مناسبی برای تثبیت کادمیوم در خاک های آلوده باشند.کلید واژگان: آلودگی خاک, جاذب آلی, فراهمی کادمیوم, فاکتور تحرکIn the past few decades, accumulation of heavy metals in soils has increased as a result of human activities. The objective of this study was to evaluate the effect of common reed nano-biochar and Fe-modified nano-biochar on cadmium (Cd) mobility and fractionation in a Cd-contaminated soil. This study was carried out in 1399-1400 as a factorial experiment based on a completely randomized design (CRD) with two factors including absorbent type (at four levels including biochar, modified biochar, nano-biochar and modified nano-biochar), and biochar application levels (0, 0.5 and 1% w/w) in three replications under laboratory conditions. After treatments’ application, the soil samples were incubated for 90 days. At the end of incubation period, Cd availability and fractionation were measured and Cd mobility factor was determined. The results indicated that with the application of all absorbents (especially at 1% w/w level), concentration of available Cd, exchangeable and Cd bound to carbonate fraction were significantly decreased, while Cd bound to Fe-Mn oxides, Cd bound to organic matter and residue fraction of Cd significantly (P<0.05) increased. The Cd availability in modified nano-biochar treatment (1%) decreased by 26.37 % compared to the control. Results also indicated that nano-biochar had a more significant impact than raw biochar on the immobilization of Cd and decrease its mobility in the soil. In addition, modified-biochar and nano-biochar had more efficiency than raw biochars on the Cd stabilization in the soil. In general, the results revealed that common reed nano-biochar and modified nano-biochar with FeCl2 can be suitable absorbent for stabilization of Cd in contaminated soils.Keywords: Soil contamination, Organic absorbent, Cadmium availability, Mobility factor
-
پیامد تجمع فلزات سنگین در محیط زیست خیلی نگران کننده است. یکی از روش های پالایش فلزات سنگین در خاک، استفاده از کلات کننده هایی نظیر اسید های آلی می باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی پتانسیل اسید سیتریک و اسید تارتاریک برای پالایش فلزات سنگین Ni، Pb، Cu، Zn و Cd از خاک های آلوده و توزیع شکل های مختلف این فلزات سنگین و تحرک آنها می باشد. در این مطالعه، شش نمونه از خاک های آلوده شهرک صنعتی چرمشهر واقع در شهرستان ورامین، از عمق صفر تا 15 سانتی متر تهیه گردید. از غلظت 05/0 مولار اسید سیتریک و اسید تارتاریک با نسبت یک به 25 خاک به مایع برای شستشوی فلزات سنگین، استفاده شد. به منظور برآورد توزیع فلزات سنگین Ni، Pb، Cu، Zn و Cd از اجزای مختلف خاک، از روش استخراج متوالی استفاده گردید. اجزای خاک شامل F1 (جزء تبادلی)، F2 (پیوند یافته با کربنات)، F3 (پیوند یافته با اکسیدهای منگنز و آهن)، F4 (پیوند یافته با مواد آلی) وF5 (جزء باقیمانده)، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مطالعه، نشان داد جزء باقیمانده نقش مهمی در نگهداشت فلزات سنگین در خاک ایفا می کند. Cu و Zn دارای الگوی توزیع یکسان در بین اجزای مختلف خاک بودند. Pb و Cd نیز پیوند قویتری با جزء اکسید های آهن- منگنز داشتند. توزیع فلزات سنگین بین اجزای مختلف خاک ها، قبل و بعد از شستشو با اسید سیتریک و اسید تارتاریک مقایسه شد. اسید سیتریک درصد بیشتری از فلزات سنگین را در مقایسه با اسید تارتاریک رهاسازی نمود. اسید سیتریک باعث رها سازی 55/45 درصد روی، 04/31 درصد سرب، 64/35 درصد نیکل، 7/48 درصد مس و 2/37 درصدی کادمیم گردید. میزان رهاسازی روی به میزان 42/3 درصد، سرب به میزان 15/16درصد، نیکل به میزان 34/26 درصد، مس به میزان 93/28 درصد و کادمیوم به میزان 76/18 درصد نیز توسط اسید تارتاریک گزارش شد. فاکتور تحرک فلزات سنگین Pb، Cu و Cd در خاک آلوده بیش از 10 درصد مشاهده گردید. فاکتور تحرک هر پنج فلز سنگین پس از شستشو با اسید سیتریک و اسید تارتاریک، زیر 10 درصد محاسبه شد. بر اساس نتایج این مطالعه، اسید سیتریک و اسید تارتاریک نقش قابل تاملی در رها سازی فلزات سنگین دارند و استفاده از این اسید ها برای پالایش فلزات سنگین از خاک های آلوده، توصیه می شود.کلید واژگان: فلز سنگین, اسید سیتریک, اسید تارتاریک, استخراج متوالی, فاکتور تحرکThe accumulation of heavy metals in the soil is a serious environmental problem. One of the heavy metals remediation methods from contaminated soils is the use of chelating agents, particularly organic acids. The aim of this study was to evaluate the potential of citric acid, and tartaric acid for the Cd, Zn, Cu, Pb, Ni mobility and distribution in the contaminated soils. Accordingly, soil samples were collected from contaminated soils of Charmshar Industrial Park located in Varamin city. Six samples were collected from surface (0-15 cm) in 2019. Contaminated soils were washed using 0.05M citric acid and tartaric acid using a soil: liquid ratio of 1:25. In order to understand the distribution of Zn, Pb, Cu, Ni, and Cd in soils before and after washing, a sequential extraction procedure was applied. Accordingly, five chemical fractions of the studied heavy metals were defined: exchangeable (F1), carbonate (F2), organic (F3), Fe-Mn oxide (F4) and residual (F5). Residual forms were the most important for the retention of all heavy metals. Zn and Cu had the same distribution and fractionation pattern. Cd and Pb had a strong affinity for the Fe-Mn oxide fraction. The washing efficiency varied in the order: Citric Acid˃Tartaric Acid. Citric acid removed 45.55% Zn, 31.04% Pb, 35.64% Ni, 48.7% Cu and 37.2%. Tartaric acid showed extraction efficiency of 3.42% Zn, 16.15% Pb, 26.34% Ni, 28.93% Cu and 18.76% Cd. The Cu, Cd and Ni mobility factor were observed higher than 10 %. The mobility factor for five heavy metals calculated less than 10 %, after washing by citric acid and tartaric acid. The results of this study showed that citric acid and tartaric acid have a deleterious role in the release of heavy metals, and using theses acids is recommended to contaminated soil remediation.Keywords: heavy metal, citric acid, Tartaric Acid, sequential extraction, Mobility Factor
-
در مطالعه حاضر، کارایی اثرات کاربرد استخوان دامی (RB) و بن چار (BC) تولید شده از آن (طی فرایند پیرولیسیس در دمای 500 (°C، بر رفتار نیکل در یک خاک آهکی آلوده شده به این عنصر، مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور، RB و BC در سطوح 5/1 و 3 % (وزنی/وزنی) به صورت جداگانه به خاک آلوده به نیکل (350 میلی گرم نیکل بر کیلوگرم خاک) افزوده شده و پس از اعمال فرایند خوابانیدن (3 ماه) تحت رطوبت ظرفیت زراعی، رفتار نیکل در خاک، طی تکنیک های سینتیک واجذبی و عصاره گیری دنباله ای، در آزمایشگاه گروه پژوهشی محیط زیست، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان (سال 1399)، بررسی گردید. بر اساس نتایج، BC باتوجه به سطح ویژه بسیار بالا (9/95 m2 g-1)، ایجاد فرایند تبادل با نیکل از طریق کلسیم موجود در سطح خود و تشکیل کمپلکس سطحی ارتوفسفات - نیکل، سبب کاهش معنی دار نیکل واجذب شده در مقایسه با نمونه خاک شاهد (بدون اعمال تیمار) شد. در طرف مقابل، RB با داشتن سطح ویژه بسیار پایین (96/0 m2 g-1) و مکانیسم آزادسازی یون هیدروژن در خاک، سبب افزایش واجذبی نیکل در خاک، در مقایسه با نمونه شاهد شد. بررسی شکل های شیمیایی نیکل در خاک های تیمار شده با BC و RB، به ترتیب نشان از کاهش (22/33- 2/43 %) و افزایش (9/15- 97/20 %) معنی دار فاکتور تحرک نیکل در مقایسه با نمونه شاهد (8/38 %) شد. معادله دومرحله ای مرتبه اول، باتوجه به روند دوفازی واجذب نیکل در همه نمونه های خاک، پیش بینی مناسبی (%99<R2) از سینتیک واجذبی نیکل نشان داد. به طورکلی نتایج این تحقیق نشان داد، فرایند پیرولیسیس با تغییر ساختار فیزیکی و شیمیایی RB، سبب بهبود خصوصیات تثبیت کنندگی BC و درنهایت تثبیت نیکل خاک شده است، که لزوم توجه به کاربرد و افزایش کارایی (اصلاحات فیزیکی و شیمیایی) بیشتر از این تثبیت کننده در تحقیقات آتی را طلب می کند.کلید واژگان: عصاره گیری دنباله ای, تثبیت شیمیایی, نیکل, فاکتور تحرک, بیوچار استخوانIn the present study, the efficiency of animal bone (RB) and its bone char (BC) (from the pyrolysis process at 500 °C) application effects on nickel (Ni) behavior was evaluated in a Ni-spiked calcareous soil. For this purpose, RB and BC at 1.5 and 3% (w/w) were added separately to Ni-spiked soil (350 mg kg-1) and after incubation process (3 months) under field capacity moisture, soil Ni behavior were investigated through desorption kinetics and sequential extraction techniques, in the laboratory of environment department, graduate university of advanced technology, Kerman (1399). Based on the results, BC due to the very high specific surface area (95.9 m2 g-1), the process of nickel exchange with calcium in its surface, and the formation of orthophosphate-Ni surface complex caused a significant reduction of Ni desorption compared to the control soil sample (without treatment). The mechanism of hydrogen ion release in RB-treated soil increased the Ni desorption compared to the control sample. The results of chemical forms of Ni in soils treated with BC and RB, showed a significant decrease (43.23-23.22%) and increase (15-97-9.9%) in Ni mobility factor, respectively, compared to the control sample (38.8%). The Two first-order reactions model, considering the biphasic process of Ni desorption in all soil samples, showed a good prediction (R2>99%) of Ni desorption kinetics. In general, the results of this study showed that the pyrolysis process, by changing the physical and chemical structure of RB, has improved the stabilizing properties of CB and finally stabilized soil Ni, which requires more attention to the application and increase of efficiency (physical and chemical modifications) of this stabilizer in future research.Keywords: Sequential extraction, Chemical stabilization, nickel, Motility factor, Bone biochar
-
هدف از این پژوهش بررسی توزیع شکل های شیمیایی سرب، روی، کادمیم و مس در دو غلظت و سه pH مختلف در یک خاک آهکی بود. سرب و روی در دو غلظت 1 و 10 میلی مول بر کیلوگرم و مس و کادمیم در دو غلظت 1/0 و 1 میلی مول برکیلوگرم از منبع نمک نیتراتی در سه سطح pH6، 7 و 8 به خاک افزوده شدند. نسبت خاک به محلول 1 به 20 در نظر گرفته شد. خاک ها در دمای C° 1 ± 30 به مدت 30 روز در انکوباتور نگهداری شدند. شکل های شیمیایی فلزها در خاک به روش تسیر تعیین شد. نتایج نشان داد که pH بر توزیع شکل های سرب و روی بومی خاک تاثیر نداشت. با افزایش pH از 6 به 8، شکل باقی مانده مس بومی کاهش یافته و شکل آلی آن افزایش یافت. با توجه به حد تعیین مقدار (LOQ) دستگاه جذب اتمی، کادمیم بومی خاک قابل اندازه گیری نبود. تاثیر pH بر توزیع فلزها بین شکل های مختلف بسته به نوع فلز و غلظت آن متفاوت بود. شکل های اکسیدی و آلی در غلظت کم سرب و شکل های اکسیدی و کربناتی در غلظت زیاد این فلز غالب بودند. همچنین، روی و مس افزوده شده به ترتیب بیشتر به شکل های اکسیدی و آلی تجمع یافتند. کادمیم افزوده شده در غلظت کم به شکل آلی و در غلظت زیاد به شکل تبادلی تجمع یافت. نتایج نشان داد که با 10 برابر شدن غلظت اولیه فلزها، فاکتور تحرک فلزها به طور متوسط 8/1 برابر افزایش یافت. فاکتور تحرک فلزها با افزایش pH تغییر قابل ملاحظه ای نکرد.کلید واژگان: روش تسیر, خاک آهکی, شکل بومی فلز, فاکتور تحرک, pHThe aim of this study was to investigate the chemical forms of Pb, Zn, Cd, and Cu in two concentrations and three pH values in a calcareous soil. Metals as nitrate salts were added at two levels of 1.0 and 10 mmol kg-1 for Pb and Zn and at two levels of 0.1 and 1 mmol kg-1 for Cu and Cd all at three levels of pH (6, 7 and 8). The soil to solution ratio (w/v) was 1 to 20. The soils were incubated at 30±1°C for 30 days. Chemical forms of metals in the soils were determined by Tessier method. The results showed that the distribution of native forms of Pb and Zn was independent of pH. With increasing pH values from 6 to 8, the residual form of Cu decreased, whereas its organic form increased. Regarding the limit of quantitation (LOQ) for the atomic absorption instrument, the native cadmium was not measurable. The effect of pH on metal distribution between different forms varied with respect to metal nature and its concentration. The oxide and organic forms were dominant in low concentration of Pb and the oxide and carbonate forms were dominant in high concentration of this metal. Moreover, the added Zn and Cu were mainly dominated in oxide and organic forms, respectively. The added Cd was accumulated in organic form at low concentration and accumulated in exchangeable form at high concentration.Keywords: Calcareous soil, native metal, Mobility factor, pH, Tessier method
-
روابط آلودگی مس با ویژگی های خاکهای پایین دست معدن مس مزرعه (اهر-آذربایجان شرقی)The Relationships between Cu Contamination and Soil Characteristics in Downstream of Mazra eh Copper Mine (Ahar-East Azarbaijan)Due to the proximity of dumping sites for mine tailings to agricultural lands, the migration of contaminants to these lands is possible. In this study, a total of 30 points along a track line of approximately 10 km in downstream of Mazraeh copper mine (Ahar-East Azarbaijan) covered with a mixture of transferred tailings and bed sediments of Mazraeh seasonal river were selected. The composite samplings were carried out fromsoils at depths of 0-10, 10-30 and 30-60 cmand fromsurficial sediments. In addition, six non-covered points (controls) with minimum distance from the sampling points were selected. The total concentrations ofcopper in surficial sediments as well as soils were determined using aqua regia method. Then, the relationships between these concentrations and soil properties were assessed. The results showed very high concentrations of copper (1116 mg kg-1, on average) in the surficial sediments. The concentrations of copper in the soil depths of 0-10, 10-30 and 30-60 cm were 105, 86.4 and 79.8 mg kg-1, respectively. Based on results, 13% of 0-10 cm soils, all of 10-30 cm soils and 57% of 30-60 cm soils were very contaminated, medium contaminated and low contaminated, compared to controls (48.4 mg kg-1, on average for three depths), respectively. Soil copper concentration showed significant positive correlations with surficial sediment copper concentration, thickness of surficial sediment and soil cation exchange capacity (CEC) in all three depths of the studied soils.Keywords: Copper mine, Mobility factor, Surficial sediments, Tailings dam
-
شستشوی خاک یکی از تکنیک های درجا برای آلودگی زدایی خاک است. اجرای این تکنیک می تواند با خطرات زیست محیطی همراه باشد. لذا، مطالعه عوامل موثر بر حذف فلزات سنگین از شکل های مختلف حائز اهمیت است. در تحقیق حاضر شکل های روی، سرب و کادمیم در سه خاک آلوده اطراف کارخانه سرب و روی زنجان قبل و بعد از استخراج پیمانه ای با 1/0 مول EDTA به ازای یک کیلو گرم خاک، به دو روش اسپوزیتو و همکاران و تسیر و همکاران تعیین شدند. نتایج کارایی بالای اسید نیتریک داغ را برای استخراج کادمیم و کارایی بالای آکوا رجیا را برای استخراج روی و سرب نشان داد. روش اسپوزیتو و همکاران برای هر سه فلز و در هر سه خاک، شکل های کربناتی و باقی مانده را به عنوان شکل غالب معرفی کرد. بعد از شستشو همین شکل ها و به ویژه شکل کربناتی عمده حذف را از خود نشان دادند. مجموع شکل های شیمیایی فلزات سنگین به روش اسپوزیتو و همکاران بیشتر از روش تسیر و همکاران به دست آمد. برخلاف روش اسپوزیتو و همکاران که در آن حذف سرب عمدتا از شکل کربناتی صورت گرفت، در روش تسیر و همکاران این حذف عمدتا از شکل اکسیدی بود. نتایج بالاترین کارایی حذف را برای کادمیم (به روش اسپوزیتو و همکاران) و پایین ترین کارایی حذف را برای سرب ( به روش تسیر و همکاران) نشان داد. فاکتور تحرک روی بعد از استخراج پیمانه ای با EDTA به شدت کاهش یافت. در مقابل، فاکتور تحرک سرب بعد از استخراج اغلب به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت.کلید واژگان: استخراج پیمانه ای, استخراج دنباله ای, کارایی حذف, درصد استخراج, فاکتور تحرکSoil washing by mobilizing is one of in-situ techniques for soil decontamination. Applying this technique to the contaminated soils could be followed by many environmental problems. Therefore, it is important to study the effective factors on removal of heavy metals from different forms. In the present research, the forms of Zn, Pb, and Cd in three contaminated soils from the zinc-lead smelting plant area in Zanjan before and after batch extractions by 0.1 mole of EDTA per one kilogram of soil were determined using two methods of Sposito et al. and Tessier et al. The results indicated the higher effectiveness of hot nitric acid in extraction of Cd and in turn the higher effectiveness of aqua regia in extraction of Zn and Pb. The Spositos method introduced carbonate and residual forms as dominant form for all three metals in all three soils. these forms, particularly carbonate form, showed major removal after washing. The sum of different forms of a given heavy metal obtained from Spositos method was greater than that of modified Tessiers method. Unlike the Spositos method, in which the dominant removal of Pb by EDTA was from the carbonate form, this removal was from the oxide form in the modified Tessiers method. the highest and lowest removal efficiencies were observed for Cd (using Spositos method) and Pb (using Tessiers method), respectively. The mobility factor of Zn after batch extraction by EDTA intensely decreased. Additionally, the mobility factor of Pb after extraction significantly increased.Keywords: Batch extraction, Extraction percentage, Mobility factor, Removal efficiency, Sequential extraction
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.