به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « قارچ ریشه آربوسکولار » در نشریات گروه « آب و خاک »

تکرار جستجوی کلیدواژه «قارچ ریشه آربوسکولار» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • راضیه کاظمی *، عبدالمجید رونقی، جعفر یثربی، رضا قاسمی فسایی، مهدی زارعی
    شوری از مهم ترین تنش های محیطی در جهان است، که یکی از اثرات منفی آن ایجاد اختلال در جذب عناصر غذایی به دلیل غلظت بالای یون های سدیم و کلر می باشد. این تحقیق به منظور بررسی امکان استفاده از قدرت جذب بالای بیوچار در جذب سدیم، کاهش نسبت سدیم به پتاسیم گیاه و کاهش اثرات منفی شوری بر رشد گیاه، غلظت و جذب نیتروژن و فسفر همراه با کاربرد قارچ ریشه به عنوان اصلاح کننده زیستی بود. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار ها شامل مواد آلی در پنج سطح ]عدم مصرف ماده آلی، کود مرغی (%1 و %2) و بیوچار کود مرغی (%1 و %2)[، شوری در چهار سطح ( 5/0، 6/3، 9/7، و 4/12 دسی زیمنس بر متر) و قارچ در دو سطح (شاهد بدون قارچ و مایه زنی بافونلیفورمیس موسه)بودند. کاربرد کود مرغی وبیوچار به طور معنی داری وزن خشک، شاخص سبزینگی، غلظت وجذب عناصر پرمصرف را افزایش اما درصد کلنیزاسیون ریشه را کاهش دادند. کاربرد کود مرغی غلظت سدیم گیاه ذرت را به طور معنی داری افزایش داد. با این حال، کاربرد بیوچار کود مرغی تغییری در غلظت سدیم گیاه در مقایسه با تیمار شاهد نشان نداد، اما افزایش غلظت پتاسیم اندام هوایی نسبت سدیم به پتاسیم گیاه را به طور معنی داری کاهش داد. کاربرد بیوچار در سطوح شوری بالا و متوسط (9/7 و 4/12 دسی زیمنس بر متر) نسبت سدیم به پتاسیم را در اندام هوایی گیاه کاهش داد. هرچند کاربرد قارچ در سطح 2% بیوچار (به دلیل بالا بودن میزان فسفر بیوچار)، تفاوت معنی داری را در رشد گیاه ایجاد نکرد. به طور کلی نتایج نشان داد که میزان عملکرد ماده خشک ذرت در تیمار یک درصد بیوچار همراه با فونلیفورمیس موسه مشابه عملکرد در تیمار دو درصد کود مرغی بود و همچنین مانع کارایی قارچ در کاهش نسبت سدیم به پتاسیم اندام هوایی گیاه در سطوح بالای شوری نگردید.
    کلید واژگان: پیرولیز, ذرت, سدیم کلرید, قارچ ریشه آربوسکولار, نسبت سدیم به پتاسیم}
    R. Kazemi*, A. Ronaghi, J. Yasrebi, R. Ghasemi, Fasaei, M. Zarei
    Salinity is among the most important stresses worldwide that affect the absorption and transport of nutrients to plants due to its high sodium concentration. The objective of this study was investigate the possibility of using high adsorption capacity of biochar for increasing sodium adsorption, reducing sodium to potassium ratio of the plant and reducing the negative effect of salinity on plant growth, concentration and uptake of nitrogen and phosphorus with use of mycorrhizal as an bio-amendment. This research was conducted with factorial arrangement in completely randomized design with three replications. Treatments consisted of five levels of organic substances (control, poultry manure (PM)(1% and 2%), poultry manure biochar (PMB) (1% and 2%), four salinity levels (0.5, 3.6, 7.9 and 12.4 dS.m-1) and two fungus levels (control and inoculated with Funneliformis mosseae). Application of PM and its biochar significantly increased growth, greennessindex, concentration and uptake of macronutrients, but decreased percentage of root colonization. Application of PM significantly increased corn plant sodium concentration. Application of PMB had no significant effect on sodium concentration compared to the control treatment, but significantly reduced shoot sodium/potassium ratio (Na+: K+) by increasing potassium concentration. Biochar application at high levels of salinity (7.9 and 12.4 dS.m-1) significantly reduced shoots Na+: K+ ratio. AMF application did not affect plant growth due to the high amount of phosphorous at 2% PMB treatment. In general, results indicated that corn dry matter yield at co-application of fungus and 1% biochar treatment was similar to 2% PM treatment and also, did not inhibit the effectiveness of fungus in reducing the shoot sodium to potassium ratio at high salinity levels.
    Keywords: Arbuscular mycorrhizal fungus, Corn, Pyrolysis, Sodium-to- potassium ratio, Sodium chloride}
  • محسن برین*، میرحسن رسولی صدقیانی، حبیب خداوردیلو
    در سال های اخیر استفاده از توانایی ریزسازواره های ریزوسفری به ویژه قارچ ریشه آربوسکولار ( AMF) و باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) در افزایش بردباری گیاهان به فلزات سنگین مورد توجه قرار گرفته است. دراینپژوهشنقشبرخیگونه هایPGPR و AMF بر جذب برخی عناصر و همچنین برخی شاخص های فیزیولوژیک، بهوسیلهگیاه گل گندم (Centaureacyanus) در خاک آلوده به کادمیمبررسی شد. این مطالعهدر شرایطگلخانه ایبهصورتفاکتوریلبادوفاکتورغلظتکادمیم در چهار سطح(صفر، 10، 30 و 100 میلی گرمکادمیمبرکیلوگرم) و تیمارتلقیح میکروبی در سه سطح (شاهد، گونه هایPGPR (ترکیبی از گونه هایPseudomonasشاملسویه های P. fluorescens، P.putida و P. aeruginosa)و AMF(ترکیبیازگونه هایGlomusو Rhizophagus شامل G. mosseae،G. fasciculatum و R. intraradices))،درقالبطرحپایهبلوک هایکاملتصادفیانجامشد.نتایجنشانداد که با افزایش غلظت کادمیم در خاک رشدگیاه،غلظتآهن،روی و مس درشاخساره،مقادیرکلروفیل هاوکاروتنوئیدها، ارتفاع، تنفس میکروبیکاهشومقادیرغلظتکادمیمدرشاخساره و ریشه گیاه به طور معنی داری (05/0P≤) افزایشیافت. در میانگین کلروفیل کل در تیمارهای AMFو PGPRبه ترتیب بیش از 2/2 و 3/1 و کاروتنوئید به ترتیب بیش از 4/2 و 2 برابر تیمارهای مشابه شاهد بدست آمد. همچنین تیمارهای میکروبی در جذب عناصر ریزمغذی نیز بهتر از شاهد عمل کردند به طوری که غلظت آهن، روی و مس در تیمارهای میکروبی بیش از 5/1 برابر تیمار شاهد بود. چنین نتیجه گیری می گرددکه تلقیحمیکروبیسبب بهبودرشد و افزایش تحمل گیاه به شرایط سمیت کادمیم می شوند.
    کلید واژگان: باکتری های محرک رشد گیاه, سمیت کادمیم, شاخص های فیزیولوژیکی, فلزات سنگین, قارچ ریشه آربوسکولار}
    M. Barin*, M. H. Rasouli, Sadaghiani, H. Khodaverdiloo
    Recently, rhizospheric microorganisms such as arbuscular mycorrhiza fungi (AMF) and plant growth promoting bacteria (PGPR) are in use to increase plant growth and plant tolerance to heavy metals. In this study, the effects of AMF and PGPR inoculation were evaluated on uptake of some elements and physiological properties of Centaurea (Centaurea cyanus) in a Cd contaminated soil. This study carried out in a greenhouse condition as a factorial experiment based on a randomized complete block design with three replications. Four levels of Cd concentrations (0, 250, 500 and 1000 mg kg-1) and three levels of microbial treatments (control, AMF (mixture of Glomus and Rhizophagus speciesincluding R. intraradices, G. mosseae and G. fasciculatum) and PGPR (mixture of Pseudomonas species includeing P. putida, P. fluorescens, and P. aeruginosa)) were included in the study. Results indicated that by increasing Cd concentrations, plant growth, Fe, Cu and Zn concentrations in shoot of Centaurea, chlorophyll and carotenoeids contents, plant height and microbial respiration decreased, while proline content and Cd concentration in shoot and root of Centaurea significantly (p
    Keywords: Arbuscular Mycorrhizal fungi, Cd toxicity, Heavy metals, Physiological properties, Plant growth promoting rhizobacteria}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال