جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کارایی جذب" در نشریات گروه "آب و خاک"
تکرار جستجوی کلیدواژه «کارایی جذب» در نشریات گروه «کشاورزی»جستجوی کارایی جذب در مقالات مجلات علمی
-
یکی از سازوکارهای استفاده از شکل های شیمیایی کم محلول فسفر در خاک، استفاده از گونه های گیاهی و ارقامی است که کارایی جذب فسفر بالایی دارند. به این منظور، در سال 1399 در شرکت کشت و صنعت حکیم فارابی خوزستان، کارایی جذب فسفر ارقام تجاری نیشکر و سازوکارهای موثر بر آن در یک آزمایش گلخانه ای مورد مطالعه قرار گرفت. عوامل مورد بررسی شامل کود فسفر (صفر، 125 و 250 کیلوگرم در هکتار کود سوپرفسفات تریپل) و رقم نیشکر (CP57-614، CP69-1062 و CP48-103) بودند که در سه زمان نمونه برداری شامل 45، 90 و 130 روز پس از کشت در یک آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. در این مطالعه در هر یک از زمان های نمونه برداری، پارامترهای جذب فسفر، طول ریشه گیاه، طول ویژه ریشه، نسبت ریشه به ساقه و جریان به درون فسفر مورد بررسی قرار گرفت. در شرایط کم بودن فسفر قابل استفاده در خاک، رقم CP48 و پس از آن رقم CP57 قادر به جذب بیش تر فسفر از خاک بودند و بنابراین می توان آن ها را به عنوان ارقام فسفر کارا در نظر گرفت در حالی که در کمبود فسفر، رقم CP69 توانایی کم تری در جذب فسفر از خاک نشان داد. در شرایط کمبود فسفر (P0) مقدار جذب فسفر در رقم CP48 به مقدار 13 و 45 درصد به ترتیب در مقایسه با رقم های CP57 و CP69 افزایش داشت و در رقم CP57 نیز 29 درصد افزایش نسبت به رقم CP69 نشان داد. با گذشت زمان، مقدار اینفلاکس فسفر در ارقامی CP57 و CP69 کاهش یافت به طوری که مقدار کاهش به ترتیب 53 و 67 درصد بود در حالی که در رقم CP48 به مقدار 66 درصد افزایش نشان داد. بنابراین تفاوت ها در توانایی جذب فسفر در ارقام نیشکر می تواند در مدیریت مصرف کود فسفر به ویژه در سن راتون مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: اینفلاکس فسفر, طول ریشه, فسفر کارا, کارایی جذب, نیشکرOne of the strategies of using low-soluble P farctions in the soil is selection and cultivation of plants and varieties with high P uptake efficiency. According to the necessity of P uptake efficiency and effective mechanisms in commercial varieties of sugarcane knowledge, a pot experiment was carried out in greenhouse condition in Hakim Farabi Agro-Industry CO.. The treatments were P fertilizer (including: blank (P0), 125 (P50) and 250 (P100) kg ha-1 as triple superphosphate) and varieties of sugarcane (including: CP57-614, CP69-1062 and CP48-103) in three sampling times (including: 45, 90 and 130 days after planting) with three replications in factorial based on completely randomized design. In this study, P uptake, root length, specific root length, root to shoot ratio and P influx were evaluated at each sampling time. In low available P condition, the CP48 and the CP57 varieties able to uptake more P and then considered as efficient P varieties. However, CP69 has less ability to uptake of P in this condition. In this condition, CP48 variety, P uptake was increased by 13% and 45% compared to CP57 and CP69 varieties respectively. However, CP57 showed enhancement of P uptake up to 29% compared to CP69 variety. Phosphorus influx decreased in CP57 and CP69 varieties by 53% and 67% respectively with aging of sugarcane that the greatest decrease of influx was observed in CP69 variety. In the CP48 variety, P influx increased up to 66%, which can be an effective factor in more P uptake. Therefore, these differences in the ability of P uptake in sugarcane varieties and mechanisms affecting P uptake can improve the management of P fertilizer consumption especially in ratoon.Keywords: Efficient phosphorus, phosphorus influx, Root length, Sugarcane, uptake efficiency
-
عنصرکارایی از مهم ترین ویژگی های ارقام مختلف گیاهی برای مدیریت تغذیه و مصرف کود در گیاهان است. این پژوهش با هدف بررسی سیلیسیم کارایی ارقام مختلف ذرت در یک خاک آهکی تحت شرایط گلخانهای طراحی و اجرا شد. تیمارها شامل پنج رقم ذرت (سینگل کراس های 400 (ksc400)، 410 (ksc410)، 704 (ksc704)، 705 (ksc705)، 706 (ksc706)) و دو سطح سیلیسیم (صفر و 100 میلی گرم سیلیسیم بر کیلوگرم خاک از منبع سیلیکات پتاسیم) بود، که به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی اجرا گردید. پس از گذشت هشت هفته از دوره رویشی، گیاهان برداشت و فاکتورهایی نظیر وزن خشک اندام هوایی و ریشه، سطح برگ، حجم و سطح ریشه و مقدار جذب سیلیسیم گیاه اندازه گیری شد. شاخص های عنصرکارایی شامل کارایی جذب و مصرف سیلیسیم ارقام مختلف محاسبه گردید. در بین ارقام تیمار ksc706 با عملکرد g54/14 و وزن ریشه g7/6 و سطح برگ mm2 173700 و سطح ریشه mm2 185185 از لحاظ خصوصیات مورفولوژیکی بهترین نتایج را داشت و رقم ksc410 نیز با عملکرد g03/10 و وزن ریشه g 25/5 و سطح برگ mm2147900 و سطح ریشه mm2 136284 کمترین خصوصیات مطلوب را نسبت به تیمار شاهد نشان داد. افزایش عملکرد ارقام نسبت به تیمار شاهد به صورت: ksc400 (7/20%)، ksc706 (8/17%)، ksc410 (2/9%)، ksc704 (9/8%) و ksc705 (8/4%) بود. بیشترین کارایی جذب سیلیسیم در رقم ksc706 (7/85%) و کمترین آن در ksc704 (9/58%)، و بیشترین کارایی مصرف سیلیسیم در ksc705 (52/12%) و کمترین در ksc400 (44/5%) بود. با توجه به افزایش سطح سیستم ریشه ای در تیمار حاوی سیلیسیم نسبت به شاهد، و اثرات سیلیسیم بر جذب و انتقال بیشتر عناصر غذایی از خاک به اندام هوایی، افزایش عملکرد گیاه مشهود است. بر این اساس، توصیه میشود توسعه کاشت گیاهان عنصر کارا با هدف مدیریت مصرف نهاده ها، حاصل خیزی خاک و اهداف کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گیرد.کلید واژگان: سیلیسیم, سیلیسیم کارآ, جذب, کارآیی جذب, ارقام ذرتElement efficiency is one of the most important characteristics of different plant cultivars for managing nutrition and fertilizer application in plants. This study was carried out to investigate the efficiency of silicon in different maize cultivars in a calcareous soil under greenhouse conditions. Treatments included five maize cultivars (single crosses 400 (ksc400), 410 (ksc410), 704 (ksc704), 705 (ksc705), 706 (ksc706)) and two silicon levels (0 and 100 mg silicon in 1 kg soil from potassium silicate source), which was performed in a factorial arrangement based on a completely randomized design. After eight weeks of vegetative period, plants harvested and factors such as shoot and root dry weight, leaf area, root volume and surface area and plant silicon uptake were measured. Efficiency element indices including adsorption and consumption efficiency of silicon and silicon efficiency of different cultivars were calculated. Among cultivars, ksc706 with 14.54 g yield, root weight of 6.7 g, leaf area of 173700 mm2 and root area of 185185 mm2 had the best results in terms of morphological characteristics and ksc410 cultivar with yield of 10.03 g, root weight of 5.25 g, leaf area of 2147900 mm2 and root area of 136284 mm2 showed the lowest desirable characteristics, compared to the control treatment. Yield increase of cultivars compared to the control treatment were: ksc400 (20.7%), ksc706 (17.8%), ksc410 (9.2%), ksc704 (8.9%) and ksc705 (4.8%). The highest silicon uptake efficiency was in ksc706 cultivar (85.7%) and the lowest in ksc704 (58.9%), and the highest silicon consumption efficiency was in ksc705 (12.52%) and the lowest in ksc400 (5.44%). With regard of increasing the area of root system in the treatment containing silicon compared to the control, and the effects of silicon on the uptake and transfer of more nutrients from the soil to the shoots, an increase in plant yield is evident. Accordingly, it is suggested to consider the development of planting the effective element plants with the aim of managing input consumption, soil fertility and sustainable agricultural goals.Keywords: Silicon, Efficient silicon, absorption, Absorption Efficiency, Maize cultivars
-
سابقه و هدفکشت مخلوط رشد دو یا چند گیاه به طور همزمان در یک مکان است و به عنوان روشی پایدارتر برای افزایش محصول در مقایسه با کشت خالص مطرح است. سیستم ریشه ای گسترده و توزیع یافته و نیز معماری کارآمدتر آن در کشت مخلوط، ممکن است جذب و کارایی عناصر افزایش دهد. از سوی دیگر کاربرد کودهای آلی آلودگی های محیطی را کاهش می دهد و منجر به بازچرخش طولانی تر عناصر در سیستمهای کشاورزی می شود. باتوجه به این موضوع، این مطالعه با هدف ارزیابی کارایی عناصرکشت مخلوط سویا- بادرشبویه تحت تغذیه کود دامی و کود شیمیایی اجرا شد.مواد و روش هاآزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی شهرکرد در سال 1395 اجرا شد. پنج الگوی کشت شامل کشت خالص سویا، کشت خالص بادرشبویه و سه نسبت مخلوط این دو گیاه (1:1، 2:1 و 1:2) به عنوان فاکتور اول در دو منبع کودی (کودهای شیمیایی و کود مرغی) به عنوان فاکتور دوم ارزیابی شد. گیاه بادرشبویه و سویا به ترتیب در مرحله گلدهی و در مرحله رسیدگی برداشت شدند. غلظت عنصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، مس، آهن، روی و منگنز تعیین گردید. سپس جذب هر عنصر از حالضرب غلظت عنصر در عملکرد محصول محاسبه شد. عملکرد نسبی محصول و عملکرد نسبی عناصر در کشت مخلوط محاسبه شد. تجزیه واریانس داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SAS انجام شد و مقایسه میانگینها با آزمون LSD در سطح احتمال 5 درصد انجام شد.یافته هانتایج نشان داد بیشترین جذب نیتروژن (59/10 گرم در متر مربع) و فسفر (79/1 گرم در متر مربع) به ترتیب در کشت خالص سویا و کشت خالص بادرشبویه تیمار شده با کود آلی بدست آمد که با نسبت مخلوط سویا: بادرشبویه (1:1) تفاوت معنیداری نداشت. بیشترین جذب پتاسیم، آهن، روی و منگنز به ترتیب با14، 253/0، 065/0 و 080/0 گرم در متر مربع در کشت خالص بادرشبویه تیمار شده با کود آلی بدست آمد. در حالی که برای مس بیشترین جذب (0135/0 گرم در متر مربع) در کشت خالص بادرشبویه حاوی کود آلی حاصل شد که با تیمار سویا: بادرشبویه (1:2) حاوی کود آلی اختلاف معنی داری نشان نداد. بیشترین عملکرد نسبی نیتروژن (04/1)، فسفر (09/1)، آهن (03/1) در سویا: بادرشبویه (1:1) تحت تغذیه کود آلی بدست آمد. بیشترین عملکرد نسبی پتاسیم (07/1)، مس (32/1)، منگنز (03/1) در تیمار سویا: بادرشبویه (1:2) تحت تغذیه کود آلی مشاهده شد. در این آزمایش، کود آلی از لحاظ جذب عناصر برتری معنیداری نسبت به کود شیمیایی داشت. علاوه بر این، کارایی جذب عناصر در الگوهای کشت مخلوط بالاتر از کشت خالص بود.نتیجه گیریالگوهای کشت مخلوط به ویژه در شرایط کاربرد کود دامی، کارایی عناصر را افزایش می دهد. بنابراین افزایش کارایی جذب، نیاز به مصرف کودها در مزعه کاهش می دهد که علاوه بر آسیب های زیست محیطی کمتر، در افزایش بهرهوری اقتصادی نیز سهیم میباشدکلید واژگان: الگوی کشت, فسفر, کارایی جذب, عناصر کم مصرف, نیتروژنBackground and ObjectivesIntercropping defined as growing two or more crops simultaneously in the same field, considering for its more sustainability and higher yields compared to sole-cropping. More developed and distributed root systems besides efficient architecture may enhance uptake and efficiency of nutrients. Application of organic fertilizers, on the other hand reduces environmental pollution and lead to longer nutrients recycling in agricultural systems. Considering these issues, this study aimed to evaluate nutrient efficiency of dragonhead - soybean intercropping nourished with organic manure and chemical fertilizer.Material and methodsA RCBD factorial experiment with three replications was conducted at Shahrekord University research farm in 2016. Five sowing patterns include: Sole-cropping of soybean (S), sole cropping of dragonhead (D) and three intercropping ratios of them (S:D 2:1, 1:1, and 1:2) as first factor were evaluated at two fertilization sources (chemical fertilizer and broiler litter) as second factor. Dragonhead and soybean were harvested at flowering and maturity stages, respectively. Concentration of nitrogen, phosphorus, potassium, copper, iron, zinc and manganese were determined for each plot. Finally, uptake of nutrients was calculated by multiplying the concentration by yield. The relative crop yield and relative nutrients yield in intercropping were calculated. The analysis of variance for the obtained data was done by statistical analysis system (SAS V.9) software. The mean comparison was done using the least significant difference (LSD) test at the 5% probability level.ResultsThe result showed that the maximum uptake of nitrogen (10.59 g.m-2) and phosphorus (1.79 g.m-2) were obtained in sole cropped soybean and dragonhead treated with organic manure, did not show significant difference with intercropped ratio of soybean: dragonhead (1:1). The highest uptake of potassium (14 g.m-2), iron (0.253 g.m-2), zinc (0.065 g.m-2) and manganese (0.080 g.m-2) were achieved in sole cropped dragonhead treated with organic manure too. While for copper the highest ones (0.0135 g.m-2) were obtained in sole cropped dragonhead under organic manure, showing no significant difference with soybean: dragonhead (1:2) ratio under organic manure. The highest relative yield of nitrogen (1.04), phosphorus (1.09) and iron (1.03) was obtained in soybean: dragonhead (1:1) under organic manure. The greatest relative yield of potassium (1.07), copper (1.32) and manganese (1.03) was observed in soybean: dragonhead (1:2) under organic manure.
In this study, organic manure showed significant gains in terms of nutrient uptake compared to chemical fertilizer. In addition to, uptake efficiency of nutrient was higher compared with sole cropping.ConclusionIntercropped patterns especially for organic manure application enhances nutrient efficiency. So, enhancement of uptake efficiency reduces the need for fertilizers in farm, in addition to lower environmental hazards contributes to increasing economic efficiencyKeywords: Cropping pattern, Phosphorus, Uptake efficiency, Micronutrient, Nitrogen -
اکثر گیاهان دارویی قادرند در خاکهایی با فسفر قابل استفاده کم، بخوبی رشد کنند. برای بررسی مکانیسم توانایی این گیاهان، یک آزمایش گلخانه ای با گیاهان کاکوتی کوهی، بومادران و مریم گلی در خاکی با فسفر کم در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تیمار کم، متوسط و زیاد فسفر (0، 15و 150 میلی گرم بر کیلوگرم) در دو برداشت و سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد هر سه گونه گیاهی در انتهای آزمایش (برداشت دوم) در تیمار کم فسفر دارای وزن خشک نسبی بالای 80 درصد بودند که حاکی از کارایی زیاد گیاهان در استفاده از فسفر بود. غلظت فسفر در گیاهان در تیمار کم فسفر و در برداشت اول بین 23/0 تا 29/0 درصد بود که تفاوت معنی داری با تیمار زیاد فسفر نداشت. همچنین محتوای کل 4 فسفر در گیاهان تیمار کم فسفر نیز نسبتا زیاد بود. با توجه به غلظت و محتوای کل فسفر می توان گفت این گیاهان دارای کارایی جذب فسفر زیادی در خاک بودند. اینفلاکس5 (جریان به داخل) فسفر در کاکوتی به طور معنی داری بیشتر از دو گیاه دیگر بود. بررسی نسبت ریشه به اندام های هوایی نشان داد که در مریم گلی، زیاد بودن کارایی جذب در شرایط کمبود فسفر خاک بیشتر در ارتباط با گسترش زیادتر ریشه بود در حالیکه در کاکوتی بیشتر مربوط به اینفلاکس زیاد فسفر بود.
کلید واژگان: فسفر, کارایی جذب, اینفلاکس, گیاهان داروییJournal of water and soil, Volume:26 Issue: 6, 2013, PP 1483 -1491Most of medicinal plants are able to grow in low P supply as well. In order to study the ability of some medicinal plant species، a greenhouse experiment was conducted with Salvia virgata، Achillea millefolium and Ziziphora clinopodioides Lam in a low P soil. The experiment was undertaken with three levels of P (0، 15، 150 mg kg-1)، two harvests and three replications as a randomized complete block design. In the second harvest and low P treatment، all species showed a high relative shoot dry matter (above 80%) which indicated a high P use efficiency of them. The range of shoot P concentration in low P treatment at the first harvest was between 0. 23% and 0. 29%. In this case، no significant difference was observed among different P treatments. In addition، the shoot P content of plants was almost high. As a result، all three plant species were P uptake efficient plants. The P influx in Ziziphora clinopodioides Lam was more than two other plant species. The results of the root- shoot ratio of plants at low P supplied was indicated that high P uptake efficiency of Salvia virgata was mostly due to its extensive root system، whilst، for Ziziphora clinopodioides Lam it was mostly due to its high P influx.Keywords: Phosphorous, Uptake efficiency, Influx, Medicinal plants
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.