جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "farm water management" در نشریات گروه "آب و خاک"
تکرار جستجوی کلیدواژه «farm water management» در نشریات گروه «کشاورزی»-
ایران در کمربند خشک کره زمین واقع است و میانگین بارش در آن یک سوم میانگین جهانی است لذا مدیریت صحیح منابع آب به ویژه در بخش کشاورزی ضرورت دارد. به این منظور، در سال 1401، تحقیقی با هدف بررسی اثر چند ماده اصلاح کننده رطوبت خاک، در منطقه خرم آباد، در مزارع تحقیقاتی دانشگاه لرستان، به صورت فاکتوریل با طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد که فاکتور اول تیمار آب آبیاری در چهار سطح شامل 100%، 80%، 60% و 40% نیاز آبی گیاه و فاکتور دوم مواد اصلاح کننده رطوبت خاک شامل ورمی کمپوست به میزان شش تن در هکتار، بیوچار 1/5 تن در هکتار، سوپرجاذب 75 کیلوگرم در هکتار، مالچ گیاهی 7/5 تن در هکتار و تیمار شاهد در نظر گرفته شد. سیستم آبیاری قطره ای نواری برای آبیاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین میزان عملکرد تر، عملکرد بیولوژیک و ارتفاع بوته در تیمار 100% نیاز آبی و کود ورمی کمپوست مشاهده گردید که به ترتیب برابر 71/126 و 27/46 تن در هکتار و 2/35 متر به دست آمد و بیشترین مقدار بهره وری تر و بهره وری بیولوژیک در سطح احتمال 5% از آن تیمار 80% نیاز آبی و کود ورمی کمپوست (شش تن در هکتار) بود که به ترتیب برابر 16/79 و 5/9 کیلوگرم در مترمکعب آب آبیاری محاسبه شد. به طورکلی ورمی کمپوست و بیوچار نیز سبب افزایش عملکرد تر و بیولوژیک، ارتفاع و بهره وری آب ذرت شد. مالچ در تیمار های 100% و 80% نیاز آبی، عملکرد بهتری داشت (افزایش 12/7% و 14/5% در عملکرد تر نسبت به تیمار شاهد) ولی با افزایش تنش آبی به 60% و 40% نیاز آبی، عملکرد تیمار های حاوی مالچ خوب نبود (کاهش 3/5% و1% در عملکرد تر نسبت به تیمار شاهد). سوپرجاذب نیز در تیمارهای 100%، 80% و 60% نیاز آبی موجب کاهش عملکرد تر ذرت شد (به ترتیب کاهش 9/3%، 7/2% و 3% در عملکرد تر نسبت به تیمار شاهد)، اما در تیمار 40% نیاز آبی، نتیجه بهتری را رقم زد (افزایش 7/6% در عملکرد تر نسبت به تیمار شاهد). از این رو، در منطقه خرم آباد کاربرد شش تن در هکتار ورمی کمپوست و 80% نیاز آبی به صورت آبیاری قطره ای تیپ(TAPE) برای بالاتر بردن تولید ذرت علوفه ای، هم زمان با صرفه جویی 20% مصرف آب توصیه می گردد.کلید واژگان: سوپرجاذب, کود های آلی, مالچ, مدیریت آب در مزرعهIran is located in the dry belt of the earth and its rainfall is one third of the global average. Therefore, proper management of water resources is necessary, especially in the agricultural sector. For this purpose, in 2022, a research was conducted with the aim of investigating the effect of several soil amendments in Khorram Abad region, in the research farm of Lorestan University. The experiment was factorial with a randomized complete block design in three replications. Treatments were irrigation water at 4 levels of I1=100%, I2=80%, I3=60%, and I4=40% of the water requirement and different soil moisture amendments including vermicompost (C) 6 t/ha, biochar (B) 1.5 t/ha, superabsorbent (S) 63 kg/ha, and organic mulch (M) 7.5 t/ha and the control treatment (I). Results showed that the highest productivity, biological yield, and plant height were related to I1-C treatment, which were 126.71 t/ha, 46.27 t/ha and 2.35 meters, respectively. The highest water productivity and biological productivity at the probability level of 5% was I2-C, which was calculated as 16.79 kg of fresh fodder/m3 of irrigation water and 5.9 kg of dry matter/m3 water. In general, vermicompost and biochar also increased the fresh and biological yield, height, and water productivity of corn. The use of mulch in 100% and 80% treatments had better effect, but with the increase in water stress (i.e. I3 and I4), effect of mulch decreased (5.3% and 1% relative to the control). Superabsorbent in I100, I80, I60 treatments showed lower effect (9.3%,7.2%, 3% less fresh weight than the control, respectively). However, with increasing stress, I4 had better results (7.6% higher fresh yield than the control). Therefore, in Khorram Abad region, the amount of 6 t/ha of vermicompost and 80% of the water requirement applied by drip tape irrigation for fodder corn is recommended to increase the production rate while saving 20% of water consumption.Keywords: super absorbent, Organic fertilizers, Mulch, Farm water management
-
مدل سازی و تخمین تبخیروتعرق روزانه گیاه مرجع با مدل های محاسبات نرم (مطالعه موردی: ایستگاه الیگودرز)
محاسبه و تخمین تبخیر و تعرق یکی از مهمترین پارامترهای مدیریت آب در پروژه های مهندسی کشاورزی است. هدف از این مطالعه ارزیابی مدل های برنامه ریزی بیان ژن، دسته بندی گروهی داده ها و اسپلاین تطبیقی چندگانه در برآورد تبخیر-تعرق مرجع ایستگاه الیگودرز است. بدین منظور از اطلاعات روزانه مربوط به دوره زمانی 25 ساله (2017-1993) منطقه الیگودرز واقع درشرق استان لرستان استفاده شد. 80 درصد داده ها برای آموزش و 20 درصد مابقی آنها برای آزمون مدل ها در نظر گرفته شد. براساس رگرسیون گام به گام درجه حرارت حداکثر دارای بیشترین تاثیر بر تبخیر-تعرق مرجع است. نتایج مدل سازی نشان داد تنها با داشتن درجه حرارت ماکزیمم و سرعت متوسط باد می توان تبخیر-تعرق را در الیگودرز برآورد کرد. با این دو متغیر و استفاده از مدل برنامه ریزی بیان ژن با دقت 93/0= و (mm/day) 84/0=RMSE، با مدل اسپلاین تطبیقی چندگانه هم با دقت 96/0= و (mm/day) 63/0=RMSE و با مدل دسته بندی گروهی داده ها با دقت 96/0= و (mm/day) 63/0=RMSE، تبخیر و تعرق مرجع را برآورد نمود. مقایسه عملکرد مدل ها نشان داد که مدل اسپلاین تطبیقی چندگانه با مقدار ضریب نش به میزان 963/0 در مرحله آموزش و 962/0 در مرحله آزمون، عملکرد بهتری نسبت به سایر مدل ها داشته است.
کلید واژگان: اسپلاین تطبیقی چندگانه, برنامه ریزی بیان ژن, دسته بندی گروهی داده ها, رگرسیون گام به گام, مدیریت آبیاریCalculation and estimation of evapotranspiration is one of the most important parameters of water management in agricultural engineering projects. The aim of this study was to evaluate the models of gene expression programming (GEP), group method of data handling (GMDH), and Multivariate adaptive regression spline (MARS) to estimating daily reference evapotranspiration. For this purpose, daily data recorded during the last 25-year period (1993-2017) of Aligudarz region (located in the east of Lorestan province) were used. 80% of the data were used for training and the remaining 20% for testing the models. The modeling results showed that only with the maximum temperature and average wind speed can evapotranspiration be estimated with very good accuracy. The error indices of GEP model in testing stage are , the error indices of MARS and GMDH models are . Comparing the performance of the models showed that the March model performed better than the other models.
Keywords: Farm Water Management, Gene expression programming, Group Method F Data Handling, Multivariate adaptive regression splines, Step-By-Step Regressio -
تحقیق حاضر در راستای بهبود بهره وری آب با اعمال برخی فناوری های به زراعی مانند تغییر روش های خاک ورزی، اصلاح ابعاد کرت آبیاری، تغییر ارقام گیاهی و اصلاح برنامه کودی در هشت مزرعه کشاورزان (چهار مزرعه تیمار و چهار مزرعه شاهد) در شهرستان های بناب، اسکو و عجب شیر واقع در حوضه ی شرقی دریاچه ارومیه در سال زراعی 95-1394 اجرا گردید. در مزارع تیمار، فناوری های پیشنهادی بدون اعمال مدیریت کشاورزان انجام شد و در مزارع شاهد کشاورزان به صورت سنتی و بر اساس دانش بومی خود و تجربه قبلی اقدام به انجام عملیات کاشت، داشت و برداشت نمودند. آب ورودی به مزارع ، رطوبت خاک در عمق توسعه ریشه در طول فصل رشد، و شاخص های مرتبط با رشد و تولید گیاه در زمان برداشت در همه مزارع اندازه گیری گردید. شاخص های بهره وری آب (Wp)، کارایی مصرف آب (WUE) و بهره وری اقتصادی آب (WPe) برای هریک از مزارع محاسبه شد. نتایج نشان داد که در مزارع تیمار نسبت به شاهد، آب مصرفی به میزان 9% کاهش و عملکرد محصول 34% افزایش داشت. نیز، در مقایسه با مزارع شاهد، فناوری های اعمال شده در مزارع تیمار به طور متوسط منجر به افزایش شاخص های Wp ، WUEو WPe به ترتیب به میزان 38%، 31% و 56% گردید.
کلید واژگان: آب مصرفی, تبخیر-تعرق واقعی, روش خاک ورزی, مدیریت آب در مزرعهThis research was performed to improve water productivity by changing a number of farmers' field practices such as tillage, dimensions of the irrigation borders, using newly released plants varieties, and improving fertilizer management in eight farms located in the Oskoo, Ajabshir, and Bonab cities, all parts of the eastern Uromieh Lake Basin, during 2015-2016 growing season. The adopted farm practices were applied in the treatment farms, while in the control farms, all the farming operations were implemented according to the local traditional practices. In all farms, the flow rates diverted to each farm, the soil moisture content in the root zone during the growing season, and indices related to the growth and yield of crops were measured. The indices of water productivity (WP), water use efficiency (WUE) and water economic productivity (WPe) were calculated. Water consumption was lower up to 9% while crops yields of the treatment farms were higher up to 34%, as compared with the control farms. According to the results, on average, implementation of applied technologies in the treatment farms increased WP, WUE, and WPe by 38%, 31%, and 56 %, respectively, as compared to the control farms.
Keywords: actual crop evapotranspiration, Consumptive water, Farm water management, Tillage method -
از راهکارهای مدیریت آب در مزرعه استفاده از آب شور برای آبیاری محصولات است. در این مطالعه به بررسی استفاده تناوبی آب شور و غیر شور پرداخته شد. آزمایش های مزرعه ای به مدت یک فصل زراعی در سال 1391 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی تحت آبیاری قطره ای برای محصول ذرت با نه تیمار در کرج انجام شد. تیمارها بر اساس مدیریت تناوبی آبیاری با آب شور و غیر شور، در سه سطح شوری 4/0، 5/3 و 7/5 دسی زیمنس بر متر و با تناوب های یک در میان، سه در میان و پنج در میان بودند. مدیریت یک در میان از لحاظ عملکرد محصول وضعیت بهتری نسبت به سایر مدیریت ها داشت. نتایج نشان داد در حالی که بیشترین عملکرد وزن تر (2/56 تن در هکتار) برای تیمار F (آبیاری ثابت با آب غیر شور) به دست آمد، اما بیشترین کارآیی مصرف آب آبیاری بر اساس وزن تر (9/14 کیلوگرم بر متر مکعب) در تیمار 3S1:1F (آبیاری تناوبی سه در میان آب شور 5/3 دسی زیمنس بر متر و آب غیر شور) حاصل شد. در نتیجه در تیمارهای استفاده تناوبی آب شور و غیرشور علیرغم کاهش نسبی عملکرد محصول، به دلیل اعمال کمتر آب در آبیاری های شور، کارآیی مصرف آب آبیاری افزایش یافت. نتایج نشان داد به ازای هر یک دسی زیمنس افزایش در شوری آب آبیاری در مدیریت های ثابت، عملکرد محصول به میزان 3/10 درصد کاهش یافت. در این مطالعه، عملکرد محصول در مدیریت تناوبی بیشتر از مدیریت اختلاط بود.کلید واژگان: کاربرد تناوبی آب شور, شوری, مدیریت آب در مزرعه, ذرت علوفه ایUsing saline water for irrigation of crops is a strategy for irrigation water management. In this study, the cyclic application of saline and non-saline water was investigated. Field experiments were carried out during a growing season in 2012 under drip irrigation for maize crop with nine treatments in randomized complete block design in Karaj. The treatments were based on alternative irrigation management of saline and non-saline water on three salinity levels of 0.4, 3.5 and 5.7 dS/m and freshwater application in every one, three and five saline water application (1:1, 3:1 and 5:1, respectively). The 1:1 management was better than the other managements in terms of crop yield. The results showed that while the highest wet weight yield (56.2 t ha-1) was obtained in the F treatment (irrigation with non-saline water constantly), but the highest irrigation water use efficiency based on wet weight (14.9 kg m-3) was acquired in the 3S1:1F treatment (thrice saline water (3.5 dS m-1) and once non-saline water, alternatively). Thus irrigation water use efficiency was increased in cyclic using of saline and non-saline water because of less water use in saline irrigations, despite the relative reduction of crop yield. The results indicated that the percentage of crop yield decreased by 10.3 for every 1 dS m-1 increase in salinity level of irrigation water in fixed management. In this study, the crop yield in alternative management was higher than mixing management.Keywords: Cyclic use of saline water, Salinity, On, farm water management, Silage maize
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.