به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "hadcm3 model" در نشریات گروه "آب و خاک"

تکرار جستجوی کلیدواژه «hadcm3 model» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی hadcm3 model در مقالات مجلات علمی
  • پژمان سالاریه، مجتبی خوش روش*، رضا نوروز ولاشدی، علیرضا کیانی
    با توجه به مقدار سطح بالای کشت ذرت در ایران، هرگونه اقدام جهت افزایش بهره وری مصرف آب، سبب کاهش میزان آب مصرفی و همچنین افزایش امنیت غذایی در کشور می گردد. یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر رشد و عملکرد محصول اثرات تغییر اقلیم است. پژوهش حاضر با هدف اثر تغییر اقلیم و تغییر تاریخ کشت بر بهره وری آب گیاه ذرت در شهرستان گرگان می-باشد. همچنین بر اساس تیمارهای مختلف آبیاری و تاریخ های مختلف کشت، بهره وری آب گیاه ذرت با استفاده از مدل WOFOST برای شرایط آینده شبیه سازی شد. تیمارهای آبیاری شامل 100 درصد (T1)، 75 درصد (T2) و 50 درصد (T3) آب مورد نیاز گیاه بودند. بنابراین با کمک مدل آماری SDSM و مدل گردش عمومی جو HadCM3 برای تمام سناریوهای گزارش پنجم ریزمقیاس-نمایی در دو دوره سی ساله 2050-2020 و 2080-2050 انجام شد. نتایج نشان داد که با تنش بیشتر آبیاری، خطای شبیه سازی بهره وری آب آبیاری افزایش یافت ولی روند منظمی در این مورد وجود نداشت. در دوره 2050-2020 بیش ترین بهره وری آب آبیاری در تیمار T3 در تاریخ 2 تیر به مقدار 4 کیلوگرم بر متر مکعب پیش بینی شد که نسبت به دوره پایه 1/9 درصد کاهش دارد. در این دوره کم ترین بهره وری آب آبیاری در تیمارT1 در تاریخ 12 خرداد به مقدار 7/2 کیلوگرم بر متر مکعب پیش بینی شد که نسبت به دوره پایه 57/3 درصد کاهش دارد. بر اساس نتایج شبیه سازی شده، بهترین زمان کاشت ذرت در شهرستان گرگان در تاریخ 2 تیر است. با اعتبارسنجی مناسب تاریخ کاشت، می توان مدیریت مناسبی برای تطبیق با اثرات منفی تغییرات اقلیم در بهره-وری آب ذرت اجرا کرد. انتخاب بهترین زمان کاشت با مدیریت مناسب، یک راهکار کارآمد در شهرستان گرگان است تا از کاهش عملکرد به دلیل انتخاب نادرست تاریخ کاشت جلوگیری شود.
    کلید واژگان: امنیت غذایی, مدل WOFOST, مدیریت کشت, مدل HADCM3
    Pezhman Salarieh, Mojtaba Khoshravesh *, Reza Norooz Valashedi, Ali Reza Kiani
    Given the extensive cultivation of maize in Iran, any initiative aimed at increasing water use efficiency contributes to reducing water consumption and enhancing food security in the country. One of the most influential factors affecting the growth and performance of crops is the impact of climate change. The present study aims to assess the impact of climate change and altering planting dates on the water productivity of maize in Gorgan County. Additionally, water productivity of maize under different irrigation treatments and planting dates is simulated using the WOFOST model for future conditions. The irrigation treatments include 100% (T1), 75% (T2), and 50% (T3) of the plant's water requirements. Hence, statistical SDSM and HadCM3 General Circulation Model were employed to downscale all scenarios of the fifth report for two thirty-year periods, 2020-2050 and 2050-2080. The results showed with increasing of irrigation water stress, the simulation error of irrigation water productivity increased, but no consistent trend was observed. In the period of 2050-2020, the highest irrigation water productivity was predicted in treatment T3 on 23 June, amounting to 4 kilograms per cubic meter, which represents a 1.9% reduction compared to the baseline period. During this period, the lowest irrigation water productivity was projected in treatment T1 on 2 June, amounting to 2.7 kilograms per cubic meter, indicating a 57.3% reduction compared to the baseline. Based on the simulated results, the optimal planting time for corn in Gorgan is on 23 June. With appropriate validation of the planting date, effective management can be implemented to adapt to the negative effects of climate change on corn water productivity. Choosing the best planting time, along with proper management, is an efficient solution in Gorgan to prevent reduced performance due to an inappropriate choice of planting date.
    Keywords: Food Security, WOFOST Model, Crop Management, HADCM3 Model
  • شهلا توانگر، حمیدرضا مرادی*، علیرضا مساح بوانی

    تغییرات خصوصیات بارش تحت تاثیر تغییر اقلیم شامل تغییر تعداد روزهای مرطوب، مدت بارش، شدت بارش و هم چنین تغییر در مقدار بارش می باشد. هدف این تحقیق تعیین اثر تغییر اقلیم بر مقدار و شدت باران در سواحل جنوبی دریای خزر است. به همین منظور مولفه های بارش در سه دوره (2030-2011)، (2065-2045) و (2099-2080) در شمال ایران با استفاده از پیش بینی های مدل چرخش عمومی جوHadCM3 ، سناریوی انتشارA1B  و همچنین مدل ریزمقیاس سازی LARS-WG پیش بینی گردید. بر اساس نتایج به طور کلی میانگین بارش ماهانه افزایش یافته اما الگوی مشخصی برای این تغییرات در مقیاس ماهانه در بین ایستگاه های مطالعاتی به دست نیامده است. تغییرات فصلی بارندگی طی دوره های آتی مورد مطالعه به گونه ای خواهد بود که در فصل زمستان افزایش و در فصل تابستان کاهش بارش را شاهد خواهیم بود. بررسی شدت بارش در قالب منحنی های IDF نیز نشان دهنده افزایش حداکثر شدت بارش 30 دقیقه ای طی دوره های آتی نسبت به دوره مشاهداتی در تمامی ایستگاه ها به استثناء ایستگاه بابل می باشد. بیش ترین و کمترین میزان حداکثر شدت 30 دقیقه ای طی دوره های مورد مطالعه و در دوره بازگشت های 2، 5، 10، 20، 50 و 100 ساله به ترتیب مربوط یه ایستگاه انزلی و سنگده می باشد. هم چنین بیشترین میزان تغییرات حداکثر شدت 30 دقیقه ای به میزان 3/38 درصد مربوط به ایستگاه گرگان در دوره بازگشت 100 ساله و طی سال های 2099-2080 روی خواهد داد. کمترین میزان این تغییرات به میزان 88/0 درصد مربوط به ایستگاه بهشهر در دوره بازگشت 5 سال و طی سال های 2030-2011 می باشد. نتایج تحقیق حاضر بیانگر تشدید وقایع بارش و پیامدهای آن بر رواناب، نفوذ، فرسایش خاک و رسوب سواحل جنوبی دریای خرز در آینده می باشد که مستلزم برنامه ریزی جامع در راستای سازگاری با تغییرات اقلیمی پیش رو در منطقه شمال کشور خواهد بود.

    کلید واژگان: تغییر اقلیم, ریزمقیاس سازی, مدلLARS-WG, مدل HADCM3
    Shahla Tavangar, Hamidreza Moradi *, Ali Reza Massah Bavani

    Rainfall properties is impacted by climate change that includes change in number of wet days, duration, intensity and amount of precipitation. This article shows impact of climate change on intensity and rainfall amount in south coast of Caspian Sea. In this research, rainfall is estimated by the aid of HadCM3, A1B and LARS-WG for triple periods 2011-2030, 2045-2065 and 2080-2099. According to estimation results, average precipitation will increase but there is not any evident pattern for monthly scale in study stations. Additionally, according to results, seasonal rainfall changes will increase in winter and in contrary, it will decrease in summer. Intensity simulation results by IDF curves determine that maximum 30-minute intensity will increase in future periods in compares with observational periods except Babol station. In addition, the maximum and minimum 30-minutes intensities in studied return periods, 2, 5, 10, 20, 50, and 100 years are belonged to Anzali and Sangdeh, respectively. Furthermore, maximum 30-minutes intensities in studied return period of 100 years will be %38 will occur in Gorgan in 2080-2099 and minimum will be %0.88 that will occurred in Behshahr in 2030-2011 Finally, this research shows that precipitation events will exacerbate in future periods, which will have consequence in runoff, percolation, sediment and soil erosion in south coast of Caspian Sea that it needs to proper planning for more adaption to climate change in Iran northern region.

    Keywords: Climate change, Downscaling, LARS-WG model, HADCM3 Model
  • نیر آقابیگی، اباذر اسمعلی عوری*، رئوف مصطفی زاده، محمد گلشن

    تغییر اقلیم یکی از مهم ترین چالش هایی است که بخش های مختلف زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد، در دهه های اخیر شرایط اقلیمی سبب تغییر در حجم، زمان و مدت رواناب شده است که پیامد این اتفاق در عرصه مدیریت منابع آب، تحولات و تغییرات بسیاری را به وجود خواهد آورد. هدف از پژوهش حاضر به دست آوردن نوسانات رواناب طی دهه های آینده (2030-2011)، با استفاده از مدل IHACRES می باشد. بدین منظور پارامتر های اقلیمی دمای حداکثر، دمای حداقل و بارش طی دهه های آینده (2030-2011) با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی LARS-WG و استفاده از خروجی مدلHadCM3  بررسی شدند و داده های به دست آمده با استفاده از مدل IHACRES در 8 ایستگاه هیدرومتری واقع در جنوب و جنوب غربی استان اردبیل اجرا شدند و میزان رواناب در ایستگاه ها طی دهه های آینده (2030-2011) تخمین زده شدند. نتایج نشان می دهد میزان بارش طی دهه های آینده دچار نوساناتی شده و به طورکلی برای دوره زمانی 2030-2011 مقدار بارندگی 68/3 درصد کاهش یافته و دمای حداقل 48/16 و دمای حداکثر نیز 39/5 درصد افزایش یافته است. هم چنین بررسی میزان رواناب طی دهه های آینده در ایستگاه های هیدرومتری نشان داد که دبی متوسط به طورکلی 16/0 درصد کاهش یافته است و از طرف دیگر تعداد وقایع دبی اوج افزایش یافته است که بیش ترین افزایش مربوط به ایستگاه هیدرومتری یامچی با دبی متوسط 09/2 مترمکعب بر ثانیه و 16 روز دبی اوج بالای 6 مترمکعب برثانیه می باشد.

    کلید واژگان: مدل LARS-WG, مدل HADCM3, ریز مقیاس نمایی, تغییرات رواناب
    Nayer Aghabeigi, Abazar Esmali Ouri *, Raoof Mostafazade, Mohammad Golshan

    Climate change is one of the most important challenges that have significant effects on human life. In the recent decades, the climate situation resulted in changes in the volume, duration and time of runoff, which might have many considerable effects on the management of water resources. In this study, the main purpose is to obtain fluctuation of runoff over the coming decades (2030-2011) using the IHACRES model. For this purpose, the maximum temperature, minimum temperature and precipitation parameters over the coming decades (2030-2011) were investigated using the LARS-WG program and the HadCM3 model. The obtained data of HadCM3 have entered the IHACRES model at 8 hydrometric stations, located in Ardabil province south and southwest. So, the runoff rate was achieved in the coming decades (2030-2011). The result shows that the precipitation rate has fluctuated in the coming decades, and for the period of 2011-2030, precipitation has decreased till 3.68% and the maximum temperature and minimum temperature increased, 16.48 and 5.39 percent, respectively. Also, the results of the runoff amount during the next decades at the hydrometric stations showed that the average discharge has decreased total 0.16 percent, and on the other hand, peak discharge has increased. The highest increase in the floods evens was observed in the Yamchi hydrometric station with 2.09 m3.s-1average and 16 days with discharge higher than 6 cubic meters per second.

    Keywords: : LARS-WG model, HADCM3 Model, exponential fine-scale, runoff variation
  • افشین منصوری، بابک امین نژاد *، حسن احمدی
    در مقاله حاضر، تغییرات جریان ورودی به سد کارون 4 تحت سناریو های مختلف تغییر اقلیم برای دوره 2050-2021 مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از خروجی های مدل HadCM3 تحت سناریو های B1 (خوش بینانه) و A2 (بد بینانه) برای گزارش چهارم و خروجی های مدل ترکیبی (ensemble)، تحت سناریوهای RCP 2/6 (خوش بینانه) و RCP 8/5 (بد بینانه) برای گزارش پنجم استفاده شد، همچنین به منظور براورد رواناب در دوره آتی، شبکه عصبی مصنوعی به عنوان مدل بارش- رواناب در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که متوسط بارش سالانه در پنج ایستگاه مورد بررسی تحت سناریور های B1 و RCP 2/6 به ترتیب 15 و 5 درصد افزایش و تحت سناریو های A2 و RCP 8/5، به ترتیب 8 و 6 درصد کاهش را نشان می دهد، همچنین متوسط دمای سالانه در تمام سناریوها، افزایش را نشان می دهد که مقدار این افزایش حداقل 06/1 درجه سانتی گراد تحت سناریوها B1 و حداکثر 89/1 درجه سانتی گراد تحت سناریو RCP 8/5 بوده است. بررسی رواناب ورودی به سد کارون 4 نشان داد، تحت دو سناریو B1 و RCP 2/6 به ترتیب جریان سالانه ورودی 8/1 و 5/1 درصد افزایش خواهد یافت و تحت دو سناریو A2 و RCP 8/5، جریان سالانه ورودی 4/10 و 8/9 کاهش را نشان می دهد.
    کلید واژگان: ممدل HadCM3, مدل ensemble, سناریو های خوش بینانه, سناریو های بد بینانه
    A. Mansouri, B. Aminnejad *, H. Ahmadi
    In the present paper, fluctuations of inflow into the Karun-4 Dam under different scenarios of the climate change for the future period of 2021-2050 were investigated. For this purpose, the outputs of the HadCM3 model under the scenarios of B1 (optimistic) and A2 (pessimistic) were utilized for the fourth report; additionally, the outputs of the ensemble model under RCP 2.6 (optimistic) and RCP 8.5 (pessimistic) scenarios were used for the fifth report. Moreover, in order to estimate runoff in the future period, the artificial neural network was considered as a rainfall-runoff model. The results indicated that the average annual precipitation in the five study stations under B1 and RCP 2.6 scenarios was increased by 15 and 5%, respectively, while it showed a decrease equal to 8 and 6%, respectively under the scenarios A2 and RCP 8.5. Furthermore, the average annual temperature in all scenarios showed increase, which was at least 1.06 ⁰C under the scenario B1 and 1.89 ⁰C under scenario RCP 8.5. Examining the input inflow into the Karun-4 dam showed that under both B1 and RCP 2.6 scenarios, the annual inflow will be increased by 1.8 and 1.5%, respectively; under the two scenarios A2 and RCP of 8.5, the annual inflow will be decreased to 10.4 and 9.8%, respectively.
    Keywords: HadCM3 model, Ensemble model, Optimistic scenarios, Pessimistic scenarios
  • مجید شیداییان، میرخالق ضیاءتبار احمدی، رامین فضل اولی
    در این پژوهش کوچک مقیاس سازی دما در دشت تجن واقع در استان مازندران انجام گرفت. نتایج مدل های گردش عمومی جو با مدل اقلیمیHadCM3تحت سناریوی A2به دست آمد. از آنجایی که خروجی مدل های گردش عمومی جو دارای وضوح مکانی پایینی است می بایست در سطح منطقه یا حوزه کوچک مقیاس شوند که این کار به روش آماری انجام شد. روش های آماری مورد استفاده شامل مدل کوچک مقیاس سازی SDSM5.5.1 و مدل شبکه عصبی مصنوعی است. در این پژوهش، با استفاده از اطلاعات میانگین دمای روزانه ایستگاه کردخیل در طول دوره آماری 30 ساله (2001-1971) و متغیر های بزرگ مقیاس NCEP، به عنوان ورودی های شبکه عصبی و مدل SDSM، شبیه سازی و کوچک مقیاس سازی دمای بیشینه و کمینه در دوره گذشته به منظور تعیین خطای مدل ها صورت گرفت. بدین منظور از امکانات و توابع موجود در محیط برنامه نویسی متلب، بهره گرفته شد. سپس برای ارزیابی عملکرد مدل ها، از معیار های آماری از جمله ضریب همبستگی،ضریب تبیین و جذر میانگین مربعات خطا بین مقادیر مشاهداتی و پیش بینی شده ی دما استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده کارآیی مناسب مدل SDSMبرای کوچک مقیاس سازی دما نسبت به مدل شبکه عصبی مصنوعی است. به طوری که درصد خطای مدل SDSMکمتر از شبکه عصبی و ضریب همبستگی آن بیشتر است.همچنین بهترین ساختار شبکه عصبی برای شبیه سازی دمای بیشینه مدل پرسپترون چهار لایه پنهان با معماری 6-6-5-5 و برای متغیر دمای کمینه مدل پرسپترون سه لایه پنهان با معماری 1-3-5 می باشد.
    کلید واژگان: استان مازندران, مدل HadCM3, محیط متلب, مدل گردش عمومی جو
    Majid Sheidaeian, Mirkhalegh Ziatabar Ahmadi, Ramin Fazl Ola
    In this study downscaling of temperature was down in Tajan Plain located in the province of Mazandaran. The result of atmospheric general circulation models was obtained with HadCM3 climate model under scenario A2. Since the output of atmospheric general circulation models has a low locative resolution, should be downscaled in the area or Basin level that it was conducted with statistical method. The statistical methods used included of downscaling SDSM5.5. And artificial neural network model. In this study, by using the average daily temperature data of Kordkheil Station during the30-year statistic Period (1971-2001) and the large-scale variables NCEP, as inputs to the neural network and SDSM model, simulation and downscaling was down respectively of the maximum and minimum temperature in the last period to determine models error. To this end were used of the features and functions available in the programming software MATLAB. Then To evaluate the performance of the models, were used the statistical criteria including of correlation coefficient, coefficient of declaration and root mean square error between observed and predicted values ​​of temperature. The obtained results show the appropriate performance of SDSM model for downscaling temperature Than the ANN model. So that the error percentage of SDSM model is lower and the correlation coefficient is more than the ANN model. The best Structure of neural network to simulate of maximum temperature is perceptron model with four hidden layer with the 5-5-6-6 architecture and for the minimum temperature Variable is perceptron model with three hidden layer with 5.3.1 architecture.
    Keywords: Province of Mazandaran, Hadcm3 model, MATLAB, Atmospheric General Circulation Model
  • سید سعید موسوی، فاطمه کاراندیش *، حسین طبری
    در این پژوهش، اثرات بلندمدت تغییراقلیم بر تغییرات مکانی و زمانی بارش در سطح کشور تحت سناریوهای A1B، A2 و B1 تا سال 2100 بررسی شد. با استفاده از داده های بارش روزانه در دورهی پایه (2010-1980) در 52 ایستگاه سینوپتیک، مدل LARS-WG واسنجی شده و جهت ریزمقیاسسازی داده های مدل گردش عمومی جو HADCM3 تحت سناریوهای مذکور تا سال 2100 استفاده شد. نقشه های پراکنش مکانی تغییرات بارش در محیط GIS تهیه شد. مقادیر اندک جذر میانگین مربعات خطای نرمال شده و ضریب کارآیی بالا در مقایسه ی مقادیر مشاهده ای و شبیه سازی شده ی بارش حاکی از عملکرد مطلوب مدل LARS-WG برای شبیه سازی بارش بود. نتایج شبیه سازی نشان داد که تغییراقلیم باعث افزایش غیریکنواخت بارش در دو مقیاس مکانی و زمانی در بخش اعظم کشور خواهد شد. افزایش بارش در کرانه های دریاهای خزر، عمان و خلیج فارس، دامنه های غربی رشته کوه های زاگرس و دامنه های شمالی رشته کوه های البرز بیشتر از نواحی مرکزی، شرقی و شمال شرقی ایران بود. علیرغم افزایش میانگین بارش در تمام دوره های زمانی، میانگین بارش در دوره های زمانی 2070-2041 و 2100-2071 کمتر از مقدار آن در دوره ی زمانی 2040-2011 بود. این مساله، لزوم برنامه ریزی در استفاده ی بهینه از بارش موثر در کشور را به اثبات می رساند.
    کلید واژگان: سناریوهای تغییر اقلیم, ریز مقیاس سازی آماری, مدل HADCM3, مدل LARS, WG
    Seyed Saeed Mousavi, Fatemeh Karandish *, Hossein Tabari
    In this research, the long-term effect of climate change on the spatial and temporal distribution of precipitation in Iran was investigated under A1B, A2 and B1 scenarios up to 2100. The LARS-WG model calibrated by daily precipitation data from 52 synoptic stations for the reference period (1980-2100) was used for downscaling the HADCM3 atmospheric general circulation model data under the mentioned scenarios up to 2100. The spatial distribution maps of precipitation changes were prepared in GIS environment. Low root mean square error (RMSE) and high efficiency factor (EF) values for comparing the observed and simulated precipitation, demonstrates the ability of LARS-WG for precipitation simulation. Simulation results showed that climate change causes a non-uniform precipitation increase for both spatial and temporal scales in a major part of the country. The precipitation increase over the Caspian Sea, Oman Sea and Persian Gulf coasts, western hillsides of the Zagros Mountains and northern hillsides of the Alborz Mountains was higher than that in the central, eastern and north-eastern parts. Despite a positive significant increasing trend in rainfall during 1980-2100, a decreasing trend was observed in rainfall during 2010-2100 so average rainfall during 2041-2070 and 2071-2100 was lower than one for 2011-2040. These results emphasize on the need for planning to optimally use of green water in the country.
    Keywords: Climate Change Scenarios, HADCM3 Model, LARS-WG Model, Statistical Downscaling
  • پریسا سادات آشفته
    این تحقیق تاثیر پدیده تغییر اقلیم بر نیاز آبی محصولات را در شبکه آبیاری آیدوغموش برای دوره آتی 2039 -2026، با استفاده از مدل HadCM3، بررسی می نماید. ابتدا مقادیر دما و بارش ماهانه از مدل HadCM3 تحت سناریوی A2 در دوره های آتی و پایه (2000 -1987)، تهیه و کوچک مقیاس شدند. نتایج نشان از افزایش 0/1 تا 8/1 درجه ای دما و تغییرات 28- تا 33 درصدی بارش دوره آتی نسبت به دوره پایه دارد. به منظور برآورد نیاز آبی، تبخیر و تعرق گیاهی و بارندگی موثر محاسبه شدند. محاسبه تبخیر و تعرق پتانسیل به روش پنمن مانتیس فائو و تبخیر و تعرق گیاهی به روش فائو 24 بوده است. محاسبه تبخیر و تعرق پتانسیل در دوره های آتی (به دلیل نبودن اطلاعات لازم) از طریق رابطه دما و تبخیر و تعرق پتانسیل در دوره پایه انجام شد. در نهایت، با معرفی سری زمانی ماهانه دما و بارش کوچک مقیاس شده دوره آتی به مدل مناسب، نیاز آبی و ریسک تغییرات تقاضای آبی محصولات گندم، جو، یونجه، سویا، ذرت علوفه ای، ذرت دانه ای، سیب زمینی و باغات گردو، بررسی شد. نتایج نشان از افزایش ریسک میزان نیاز آبی محصولات دارد، به گونه ای که این افزایش تا حدود 10 و 13 درصد به ترتیب برای ریسک 50 و 25 درصد می رسد. همچنین بر اساس سطح کشت فعلی شبکه به طور متوسط، حجم تقاضای آب، تنها برای این گیاهان تا حدود 6 و 9 میلیون متر مکعب در سال برای دوره 2039 -2026 به ترتیب با ریسک 50 و 25 درصد خواهد رسید. همچنین واکنش محصولات نسبت به این پدیده یکسان نبوده و گندم و جو حساسیت کمتری را از خود نشان می دهد.
    کلید واژگان: تغییر اقلیم, مدل HadCM3, نیاز آبی, ریسک تقاضای آب, کوچک مقیاس کردن, شبکه آبیاری آیدوغموش
    P. Ashofteh
    This research work was aimed to investigate agricultural water demand and water requirement using HadCM3 model that occur due to climate change in Aidoghmoush irrigation network at time period 2026-2039. At first، monthly temperature and precipitation data of HadCM3 model were provided and downscaled in the baseline period (1987-2000) and the future period (2026-2039) under the SRES emission scenario، namely A2. Results showed that the temperature increased (Between 1. 0 to 1. 8) and precipitation varied (-28 to 33 percent) in 2026-2039 compared with baseline period (1987-2000). In order to estimate the water requirements، crop evapotranspiration and effective rainfall were calculated. The potential evapotranspiration and the crop evapotranspiration were calculated to FAO Penman-Monteith and FAO-24 method، respectively. Calculation the potential evapotranspiration in future periods (due to lack of information) through the relationship of temperature and potential evapotranspiration in the base period was conducted. Then، for risk analysis، downscaled temperature and precipitation for 2026-2039 were introduced to water requirement model and monthly net water requirement was simulated in the future and in the sequel، water demand and the risk increase of its changing considered. The study also revealed risk increase in agriculture water demand، as these increase is of 10 to 13 (for the risk of 50% and 25%). Considering the present areas of the selected crops (wheat، barley، alfalfa، soya، feed corn، forage maize، potato and walnut) and their augmented requirements، volume of 6 to 9 MCM/y for 2026-2039 period (for the probability of 50% and 25%) will be required to meet the demands. Finally، it is found that responses of the crops were different where wheat and barley more variability to this phenomenon.
    Keywords: Climate change, HadCM3 model, Water requirement, Water demand risk, Downscaling, Aidoghmoush irrigation network
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال