به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "microbial" در نشریات گروه "آب و خاک"

تکرار جستجوی کلیدواژه «microbial» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی microbial در مقالات مجلات علمی
  • یحیی کوچ*، مهرداد زرافشار، ذکریا پرندوش
    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر شدت های مختلف تخریب (کم، متوسط و زیاد) رویشگاه بر ویژگی های زیستی خاک، به عنوان شاخص های اصلی سلامت خاک، در جنگل خانیکان نوشهر انجام شد. بدین منظور از هر یک از شدت های مختلف تخریب، 12 نمونه خاک سطحی (عمق 10-0 سانتی متری) به آزمایشگاه انتقال داده شد. همچنین، به منظور سنجش لایه بندی ماده آلی، نمونه های خاک علاوه بر عمق 10-0 سانتی متری از عمق 20-10 سانتی متری هم گرفته شد. به منظور بررسی وجود و یا عدم وجود تفاوت آماری معنی دار مشخصه های مورد مطالعه در شدت های مختلف تخریب رویشگاه از آزمون تجزیه واریانس یکطرفه در قالب طرح کاملا تصادفی و برای بررسی روابط چندگانه از تجزیه به مولفه های اصلی استفاده شد. مطابق با نتایج، بیشترین زی توده های درشت ریشه و ریزریشه، تعداد و زی توده های کرم های خاکی اپی ژییک ها و آنسییک ها، تعداد و زی توده کل کرم های خاکی، جمعیت کنه ها، پادمان ها، نماتدها، پروتوزویرها، باکتری ها و قارچ ها، زیتوده های میکروبی نیتروژن و فسفر و فعالیت آنزیم های (اوره آز، اسید فسفاتاز، آریل سولفاتاز و اینورتاز) خاک در رویشگاه هایی با شدت تخریب کم مشاهده شد. تعداد و زی توده اندوژییک ها تفاوت آماری معنی داری را در بوم سامانه های مورد مطالعه نشان نداده اند، در حالی که رویشگاه هایی با شدت های تخریب کم و متوسط دارای بیشترین مقادیر تنفس پایه، تنفس برانگیخته و زیتوده میکروبی کربن خاک بوده اند. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی حاکی از آنست که شاخص های حاصل خیزی (نسبت کربن به نیتروژن و فسفر قابل جذب، کلسیم و منیزیم قابل جذب، پتاسیم قابل جذب) و محتوی رس خاک به ترتیب بیشترین تاثیر را بر شاخص های زیستی خاک داشته اند که تحت تاثیر مدیریت رویشگاه می باشند.
    کلید واژگان: رویشگاه جنگلی, ویژگی های خاک, گروه های بوم شناختی کرم خاکی, فعالیت های میکروبی و آنزیمی
    Yahya Kooch *, Mehrdad Zarafshar, Zakaria Parandosh
    This study aimed to investigate the effect of different intensities (i.e., light, moderate, and heavy) of habitat degradation on soil biological characteristics as the main indicators of soil health in the Khanikan forest of Nowshahr. For this purpose, from each of the different intensities of degradation, 12 samples of topsoil (0-10 cm depth) were transferred to the laboratory. Also, in order to measure the stratification ratio of organic matter, soil samples were taken from a depth of 10-20 cm in addition to 0-10 cm depth. In order to investigate the presence or absence of statistically significant differences between the studied characteristics in different intensities of habitat degradation, a one-way analysis of variance (ANOVA) test in a completely randomized design was employed. In addition, principal component analysis was used to study multiple relationships. According to the results, the highest values ​​of coarse and fine root biomass, number and biomass of epigeics and anecics, number and biomass of total earthworms and the populations of Acarina, collembola, nematodes, protozoa, bacteria and fungi, nitrogen and phosphorus microbial biomass and enzyme (i.e. urease, acid phosphatase, arylsulfatase, and invertase) activities were found in forest cover with light degradation intensity. The number and biomass of endogeics did not show a statistically significant difference in the studied ecosystems, while forest stands with light and moderate degradation intensities had the highest values ​​of basal soil respiration, substrate-induced respiration, and carbon microbial biomass. Principal component analysis results indicate that fertility indices (C/N ratio and available P, available Ca and Mg, available K) and clay content had the greatest effect
    Keywords: Forest ecosystem, soil properties, earthworm ecological groups, microbial, enzymatic activities
  • الهالم عزیزی، آتنا میربلوک *
    در این مطالعه اثر فلز سنگین کروم بر برخی شاخص های میکروبی و اکوفیزیولوژیکی خاک در حضور ورمی کمپوست و در قالب طرح کاملا تصادفی بررسی شد. این آزمایش در پنج سطح کروم ( 0، 100، 200، 300 و 400 میلی گرم کروم بر کیلوگرم خاک از نمک دی کرومات پتاسیم) و در هفت دوره انکوباسیون ( 5، 30، 60، 90، 100، 110، 120 روز ) در سه تکرار اجرا گردید و به منظور کاهش اثرات مخرب آلاینده در خاک، در روز 90 ام به همه تیمارها ورمی کمپوست اضافه شد.در انتهای هر دوره فعالیت آنزیم دهیدروژناز، تنفس پایه و کربن بیومس میکروبی به عنوان شاخص های میکروبی و همچنین نسبت میکروبی و متابولیک به عنوان شاخص های اکوفیزیولوژیک اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند که با افزایش غلظت کروم در خاک شاخص های میکروبی خاک تا روز نود کاهش یافتند. آنزیم دهیدروژناز در غلظت 100 میلی گرم کروم در خاک، 100 درصد کاهش را پس از نود روز انکوباسیون نشان داد و پس از آن افزایش یافت و در غلظت های کمتر از 100 میلی گرم کروم کاربرد ورمی کمپوست تاثیر سوء آلاینده را جبران نمود. سهم متابولیک در غلظتmg Cr kg- 300 بعد از افزودن ماده آلی از43/5 در روز 90 ام به 164/0در روز 100 ام رسید و همین کاهش با روند شدید تر در تیمارmg Cr kg- 400 نیز اتفاق افتاد. . نسبت میکروبی با افزایش ماده آلی در خاک، در تیمار شاهد 56 درصد و در بالاترین غلطت کروم در خاک، 44 درصد افزایش را نشان داد. بر اساس یافته های این پژوهش در غلظت های بیش از 100 میلی گرم کروم در خاک پیامدهای منفی فلز بر شاخص های میکروبی خاک نمایان شد و کاربرد ورمی کمپوست در بهبود این شاخص ها در حضور آلاینده موثر بود.
    کلید واژگان: سهم متابولیک و نسبت میکروبی, کربن بیومس میکروبی, زمان, فعالیت آنزیم دهیدروژناز
    E. Azizi, A. Mirbolook *
    In this study, effects of heavy metal of chromium on microbial and eco physiological indices of soil in presence of vermicompost were evaluated using a complete randomized design. This experiment was carried out in five levels of chromium (0, 100, 200, 300 and 400 mg Cr kg-1 soil from potassium dichromate) and seven incubation periods (5, 30,60,90,100,110 and 120 days) in three replicates and for decreasing the adverse effects of pollutant in soil, in the 90th day, vermicompost was added to all of the treatments. At the end of each period, dehydrogenase enzyme activity, basal respiration and microbial biomass carbon as microbial indices and also metabolic and microbial quotient as eco physiological indices were measured. The results showed that with increasing chromium concentration in soil, the microbial indices were decreased up to the 90th day. Dehydrogenase enzyme activity decreased by 100 percent in concentrations of 100 mg Cr kg- and then it was increased, therefore application of the vermicompost compensated the adverse effects of the pollutant. Metabolic quotient in concentration of 300 mg kg- Cr the 90th day reached to 5.43 and then decreased to 0.164 in the 100th day. This decrease happened in concentration of 400 mg kg- Cr, severely. By adding organic matter, the microbial quotient increased 56 and 44 percent in control and in the highest concentration of the chromium respectively. Based on result of this research, in concentrations higher than 100 mg Cr kg- in soil negative effects of the metal on microbial indices was revealed and usage of vermicompost in improvement of this indices in presence of chromium was efficient.
    Keywords: Dehydrogenase enzyme activity, Microbial, metabolic quotient, Microbial biomass carbon, time
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال