به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « اثرات رفاهی » در نشریات گروه « اقتصاد کشاورزی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «اثرات رفاهی» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • محمد قهرمان زاده، محمدباقر ضیایی
    هدف از مطالعه حاضر اندازه گیری و تحلیل اثر هزینه های تورمی قیمت مواد غذایی بعد از اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها بر خانوارهای شهری استان سیستان و بلوچستان می باشد. برای این منظور سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دوم (QUAIDS) برای تمامی گروه های خوراکی در سال های 1388 و 1390 مورد برازش قرار گرفت و سپس معیار تغییر جبرانی(CV) به عنوان معیاری جهت اندازه گیری تغییرات رفاهی مصرف کنندگان با استفاده از روش تقریب بسط تیلور و با بهره گیری از اطلاعات بدست آمده از سیستم تقاضای QUAIDS، محاسبه گردید. نتایج محاسبات تغییرات جبرانی نشان داد که خانوارهای استان سیستان و بلوچستان به طور میانگین222 ،008،11 ریال از درآمد خویش را به سبب افزایش قیمت مواد غذایی بعد از اجرای فاز نخست هدفمندسازی یارانه ها (تا پایان سال 1390) از دست داده اند. این مبلغ معادل 73/61 درصد از بودجه ی غذایی و 94/19 درصد از کل درآمد آن ها است.
    کلید واژگان: اثرات رفاهی, هدفمندسازی یارانه ها, افزایش قیمت, بسط تیلور, تغییر جبرانی}
    Mohammad Ghahremanzadeh
    The aim of the present study is to measurement and analysis of food price inflation due to implementation of Targeted Subsidy Reform program on urban households in Sistan and Baluchestan province. For this purpose, firstly to evaluate composition and changes in household consumption basket Engel functions for food and non-food items in years 2009 and 2012 were estimated. In the next step Quadratic Almost Ideal Demand System (QUAIDS) for all food groups in mentioned years was estimated, Then, Compensating Variation (CV) criterion was computed to measuring the consumer’s welfare changes based on Taylor series expansion method and using the results from the estimated QUAIDS model. Income elasticities of Engel Functions showed that after the implementation of Targeted Subsidy Reform program by the end of 2012, none of the food and non-food products consumption status has not changed. The results of the CV computing indicated that in this period, the urban Sistan and Baluchestan households on average were lost 11,008,222 Rials of their income due to rising food prices after the implementation of the first phase of Targeted Subsidy Reform program. This amount is equivalent to 61.73 percent of the food budget and 19.94 percent of their total income.
    Keywords: Welfare Effects, Targeted Subsidy Reform program, price increase, Compensating variation, Taylor series expansion}
  • قاسم لیانی*، عبدالکریم اسماعیلی
    با توجه به افزایش تقاضا برای محصولات چوبی در کشور و محدودیت منابع داخلی، واردات چوب و فرآورده های چوبی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. از جمله سیاست های داخلی که در بازار چوب وارداتی مشهود است، اعمال موانع تعرفه ای و غیر تعرفه ای است. اطلاع از واکنش تقاضاکنندگان در مقابل تغییرات قیمت می تواند در تعیین و اعمال میزان موانع یاد شده و یا کاهش آن ها حائز اهمیت باشد. لذا در این مطالعه ضمن برآورد سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دو برای چوب خام، واسطه و نهایی وارداتی و چوب خام داخلی طی سال های1390-1361، شاخص رفاهی تغییرات جبرانی ناشی از کاهش تعرفه گمرکی انواع چوب محاسبه شده است. نتایج مطالعه بیانگر وجود رابطه جانشینی بین چوب های وارداتی است. همچنین برآورد شاخص تغییرات جبرانی نشان می دهد کاهش تعرفه انواع چوب های وارداتی منجر به افزایش رفاه گروه تقاضاکنندگان چوب می گردد و تغییرات مخارج تقاضاکنندگان چوب در نتیجه کاهش تعرفه گمرکی چوب واسطه وارداتی، بیشتر از دو گروه دیگر می باشد. با توجه به افزایش رفاه تقاضا کنندگان چوب که مجموع کارگزاران اقتصادی تقاضاکننده چوب وارداتی و داخلی می باشند، توصیه می شود تعرفه واردات چوب بر اساس یک برنامه زمانی کاهش یابد. در این برنامه زمانی لازم است مواردی مانند روابط بین انواع چوب و امکان تطابق صنایع وابسته مورد توجه قرار گیرد. همچنین پیشنهاد می شود مدیریت واحدی بر هر دو گروه از چوب حاکم باشد تا آثار سیاست های اتخاذ شده در مجموع بازار چوب مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: واردات چوب, سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دو, تغییرات جبرانی, اثرات رفاهی}
    Ghasem Layani *, Abdolkarim Esmaeili
    Address to increasing demand for wood products and limited domestic resources, wood and wood products imports as one of the easily available and widespread ways in international context, is very important. Among the policy on the imported wood market that is evident, apply a tariff and non-tariff barriers. Know the reaction importers against the change priced is important to be determined and applied or reduction of these barriers. The objective of this paper is an empirical investigation of the QUAIDS for unprocessed, half-processed and processed wood imports and unprocessed domestic wood during 1982-2011. Also we calculate the Compensating Variation cause by reduction in tariffs. The results of study shows a substitution relation between imported woods and substitution relation between domestic and imported unprocessed wood as well as complementary relation between domestic unprocessed wood and imported half-processed wood and processed wood. Also Compensating Variation index shows by tariff reduction, change in Appliers expenditure for half-processed wood is higher than those of two others groups. Due to the use of the excessive harvesting of forests and assist tariff reduction to reduce the pressure on domestic forests, is recommended to reduce the tariffs based on temporal plan. This temporal plan is necessary be considered the possibility of compliance related industries. Also the tariff reduction according to requirements of WTO is important which IRAN is trying to join the organization. Thus it is proposed that the wood products as a whole to be managed by the same administrative system expecting to take into consideration the whole of wood market.
    Keywords: Wood Import, QUAIDS, Elasticity, Compensating Variation, Welfare}
  • سیامک نیک مهر، عباس عبدشاهی، عباس میرزایی
    دانه های روغنی بعد از غلات به عنوان دومین منبع تامین انرژی در تغذیه انسان مطرح می باشند. در میان اجزای پنجگانه مواد غذایی، روغن و چربی ها به دلیل تامین فشرده ترین منبع انرژی و ویتامین های محلول در چربی و ارزش غذایی بالایشان از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. در مطالعه حاضر تقاضای خانوار برای مهم ترین روغن های خوراکی شامل روغن زیتون، سویا، ذرت و آفتابگردان در ایران در دوره زمانی 1369-1391 بررسی گردید. همچنین اثرات رفاهی تغییرات میزان موجودی بازار آنها مبتنی بر مقدار، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل معکوس درجه دوم (IQUAIDS) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که تمامی روغن های خوراکی دارای کشش خود مقداری منفی هستند و روغن های سویا و زیتون به ترتیب دارای بیشترین و کمترین کشش خود مقداری می باشند. در پایان، میزان تغییرات رفاه ناشی از کاهش 10، 25 و50 درصدی موجودی بازار روغن آفتابگردان بیشترین تاثیر را بر روی رفاه خانوارها در میان سایر روغن ها دارد. بنابراین در میان روغن های موجود، روغن آفتابگردان از اهمیت بالایی در سبد خانوار برخوردار است.
    کلید واژگان: سیستم تقاضای نسبتا ایده آل معکوس درجه دوم, روغن های خوراکی, اثرات رفاهی, خانوارها, ایران}
  • محمد قهرمان زاده، محمدباقر ضیایی، اسماعیل پیش بهار، قادر دشتی
    در مطالعه حاضر سعی شده است اثر افزایش قیمت مواد غذایی بر رفاه خانوارهای شهری ایرانی و در بین دهک های درآمدی در سال های 90-1388 اندازه گیری و تحلیل شود. برای این منظور سیستم تقاضای تقریبا ایده آل درجه دوم برای نه گروه اصلی مواد غذایی در کشور برای هر یک از دهک های درآمدی در سال های 1388 و 1390 برآورد گردید. نتایج حاصل از کشش های درآمدی برای کل خانوارهای شهری نشان داد که گروه-های غلات، لبنیات و تخم پرندگان، سبزی و حبوبات، ادویه ها و آشامیدنی ها ضروری و گروه های گوشت، روغن-ها، میوه ها و خشکبار و قند و شکر و مرباها کالاهای لوکس محسوب می شوند. در نهایت با بکارگیری کشش-های تقاضای هیکس بدست آمده، اثرات رفاهی ناشی از افزایش قیمت مواد غذایی با استفاده از شاخص رفاه تغییرات جبرانی (CV) محاسبه شد. نتایج مطالعه نشان داد افزایش قیمت مواد غذایی رفاه کلیه خانوارهای شهری ایرانی را کاهش داده است. به طور نسبی از مخارج کل خانوارهای دهک اول در طی دوره 90-1388، 63/19 درصد از درآمد اولیه خویش را به سبب افزایش قیمت مواد غذایی از دست داده اند. در صورتی که همین نسبت برای خانوارهای دهک دهم 254/7 درصد از درآمد اولیه شان بوده است. ملاحظه می شود رفاه از دست رفته برای خانوارهای فقیر به مراتب بیشتر از خانوارهای ثروتمند بوده است و این در حالی است خانوارهای فقیر بخش بزرگی از درامد خود را صرف خرید مواد غذایی می نمایند. بنابراین لازم است تا سیاستگذاران اقتصادی حمایت بیشتری از خانوارهای دهک های پایین درآمدی بعمل آورند.
    کلید واژگان: افزایش قیمت مواد غذایی, اثرات رفاهی, معیار تغییرات جبرانی (CV), تابع تقاضای QUAIDS, دهک های درآمدی}
    Mohammad Ghahremanzadeh, Mohammad Bagher Ziaei, Esmaeil Pishbahar, Ghader Dashti
    The objective of the study is to measure welfare effects of food price on Iranian urban households within 10 income deciles between 2009 and 2012. Food consumption behavior in Iran is analyzed by estimating a complete food demand system using Quadratic Almost Ideal Demand System (QUAIDS) with considering homogeneity and symmetric conditionsfor 9 major food groups for each income deciles.The elasticity coefficients derived from QUAIDS were used to evaluate the distributional impacts of the relative food price changes in terms of Compensated Variations (CV). Based on our estimates, the food groups of cereals, dairy products, vegetable and pulses, Potables and Spices are necessary goods, as their budget elasticity is positive and below one at the same time. Meat, edible oils, fruits and dried fruits and Sugary products are luxury goods, with income elasticity above one. Results showed that all urban households groups, suffered welfare loses from rise in the food prices during 2009 and 2012. In addition for households in the lower deciles need the greatest relative amount of new income to return to pre-reform consumption levels and, indeed, this amount declines monotonically as household expenditures increase. Also the relative loss of poorest urban households is about threefold than the loss of richest households, which demonstrates the vulnerability of these households to food price increases. Consequently, it is essential that the policy makers support the poor households.
    Keywords: Welfare Effects, Food price raise, Deciles of consumption, QUAIDS, Compensated Variation (CV)}
  • سید نعمت الله موسوی
    پرورش ماهی و میگو به طور مصنوعی به خصوص در کشورهایی که توانایی گسترش منابع دریایی خود را ندارند، راه مناسبی برای تامین بخشی از نیازهای غذایی و پروتئینی محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی آثار رفاهی حذف یارانه انرژی در میان خانوارهای بهره بردار شیلاتی در استان فارس انجام شد. برای این منظور از داده های مقطعی بهره برداران شیلات استان فارس در سال 1389 استفاده و توابع هزینه، تقاضای نهاده ها و تولید این محصول برآورد گردید. نتایج نشان داد که حذف یارانه انرژی، منجر به کاهش تقاضای انرژی و کاهش تولید و درآمد و درنتیجه کاهش سود به اندازه حدود 16/0 درصد در سطح استان فارس می شود. هم چنین یافته ها نشان داد غذای ماهی مهم ترین نهاده در تولید است. به گونه ای که به ازاء 10 درصد افزایش در مقدار مصرف غذا ماهی در فرآیند تولید، در استان 8/4 درصد تولید افزایش می یابد. از سوی دیگر در اثر افزایش 50 درصدی در قیمت انرژی، میزان 5/9 درصد مصرف انرژی کاهش خواهد داشت که در اثر این کاهش مصرف، میزان تولید 057/0 درصد (036/0 تن) و سود 06/0 درصد کاهش خواهد داشت. لذا با توجه به اهمیت غذا در تولید پیشنهاد می شود بر روی افزایش بهره وری این نهاده تمرکز بیش تری صورت گیرد.
    کلید واژگان: اثرات رفاهی, یارانه انرژی, ماهی قزل آلا, تابع تولید, تابع هزینه ترانسلوگ}
    Seyed Nemat Mousavi
    Pisciculture, especially in countries which are unable to develop their marine resources, is a desired to provide part of their food and protein needs. This study aims at investigating welfare impacts of energy subsidy removal on fish producers in Fars province. To achieve the objective, cross-sectional data obtained from fish producers of Fars Province in 2010 was used. Cost, input demand and production functions were estimated using the collected data. The findings showed that in Fars Province removing fuel subsidies is led to decreased demand for fuel and production as well as a reduction in producer's revenue. As a result of that, in Fars Province benefits from fish are reduced by0.16 percent. The results also showed that food is the most important input in the fish production.a10 percent increases in food consumption is expected to raise the fish production by 4.8 percent. On the other hand, a 50 percent increase in the energy price will reduce the energy consumption by 9.5 percent, and as a result of that, the production and the benefit will be reduced by 0.057% (0.036 tons) and 0.06%, respectively. Regarding the importance of food in production, it is suggested to focus on improving the food productivity.
    Keywords: Welfare effects, Energy subsidy, Salmon, Production function, Translogcost function}
  • سید نعمت الله موسوی، اردوان خالویی، ذکریا فرج زاده

    تولید ذرت در محور اقتصادی کشاورزی استان فارس اهمیت زیادی داشته و هر گونه نوسان در تولید ذرت بر سطح رفاه خانوار تاثیر می گذارد. نهاده های شیمیایی در افزایش تولید محصولات کشاورزی و بویژه ذرت اهمیت زیادی دارند. با توجه به لزوم استفاده ی بهینه از این نهاده ها در فرایند تولید، به منظور کاهش هزینه های تولید کشاورزان و همچنین صرفه جویی در یارانه ی پرداختی به کود، این پژوهش با هدف تحلیل اثرات رفاهی حذف یارانه ی نهاده ی کود شیمیایی در فرایند تولید محصول ذرت در استان فارس انجام شد. برای رسیدن به هدف های این پژوهش از داده های مقطعی بهره برداران منتخب استان فارس در سال زراعی 88-1378 استفاده و تابع سود، تابع تقاضای نهاده ها و تابع تولید این محصول برآورد و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در سطح استان فارس حذف یارانه ی کود شیمیایی به دلیل نبود حساسیت تقاضای کود شیمیایی نسبت به تغییرات قیمت آن، منجر به افزایش هزینه های تولید و کاهش سودآوری به ترتیب به اندازه ی حدود 88/24 و 55/15 درصد شده است، بنابراین توصیه می شود که سیاست های قیمتی راهکار کافی جهت بهینه نمودن میزان مصرف این نهاده نبوده و باید سیاست های مکمل و جبرانی به همراه سیاست های قیمتی در رابطه با نهاده ی یاد شده اعمال شود.

    کلید واژگان: اثرات رفاهی, یارانه ی کود شیمیایی, ذرت, استان فارس}

    Maize production accounts for the agricultural economic pivot of Fars province and any fluctuation in its production is expected to influence the household welfare. The chemical inputs are highly important in increment of agricultural products and especially in maize production increment. Regarding the necessity of optimal use of the inputs in production, in order to decrease farmers production costs as well as to saving the subsidies, this study attempts to analysis the welfare impacts of fertilizer subsidy elimination in maize production in Fars province (as the maize pivot). To get the objective of study cross section data set obtained throughout the Fras province selected farmers in 1387-88 were applied. Then profit, inputs demand and production functions were estimated and some analysis was developed. The results showed that fertilizer subsidy elimination results in increase in production cost and lower profit about 24.88 and 15.55 respectively since the fertilizer demand is inelastic with respect to its price changes. This means that price polices are not able to develop a solution to optimize the input use and complementary and compensatory polices are needed.

نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال