جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "اقتصادی" در نشریات گروه "اکولوژی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «اقتصادی» در نشریات گروه «کشاورزی»-
اجرای طرح های بیابان زدایی را نمی توان جدای از اثرات اقتصادی-اجتماعی آنها دانست. در سال های گذشته، طرح های بیابان زدایی متعددی نظیر مالچ پاشی، کشت گونه های مقاوم و غیره در کشور، اجرا گردیده است. در استان یزد نیز طرح های بیابان زدایی زیادی از جمله طرح بیابان زدایی میبد-اشکذر اجرا شده است. بنابراین، هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر اجرای عملیات طرح های بیابان زدایی از دیدگاه مردمی است. برای انجام این پژوهش، حجم نمونه با استفاده روش کوکران، 286 عدد محاسبه شد. پرسشنامه، بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت طراحی و گویه های متعددی شامل 6 گویه اقتصادی، 5 گویه اجتماعی و 7 گویه مدیریتی در پرسشنامه در نظر گرفته شده و توسط مردم بصورت تصادفی تکمیل گردید. سپس اولویت هر یک از گویه ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن، بررسی شد. نتایج تحقیق نشان داد که از نظر معیارهای اقتصادی، تاثیر اجرای طرح های جنگلکاری و کانال باد میبد بر کاهش خسارت به اراضی کشاورزی و محصولات با میانگین رتبه ای 82/4 به عنوان اولین اولویت ارزیابی مردمی قرار گرفت. در رتبه های بعدی، کاهش خسارت به اراضی مسکونی و صنعتی و افزایش تولید کشاورزی و باغی در واحد سطح، با میانگین رتبه ای 06/4 و 77/3 ارزیابی شد. در خصوص نگرش مردم نسبت به طرح، نتایج نشان داد که تمایل مردم نسبت به مشارکت در نگهداری طرح با میانگین رتبه ای 30/3 در اولویت اول قرار گرفته است. از نظر معیارهای مدیریتی، کاهش هجوم ماسه های روان، کاهش تولید گردوغبار و طوفان های محلی و کاهش آفات محصولات کشاورزی با میانگین رتبه ای 52/5، 37/5 و 43/4 در اولویت بعدی ارزیابی مردمی قرار گرفت. بنابراین، اثر مثبت طرح های بیابان زدایی توسط ساکنان منطقه، به خوبی احساس شده است و شایسته است به جهت حفاظت بهتر از منابع طبیعی، اقداماتی برای نزدیکی بیشتر مسیولان این بخش و جامعه محلی صورت گیرد.
کلید واژگان: ارزیابی مردمی, اکوسیستم بیابان, مشارکت, استان یزد, اقتصادی, اجتماعیThe implementation of combating desertification projects can not be considered apart from their socio-economic impacts. In recent years, many combating desertification projects such as mulching, planting resistant species and etc., have been implemented in the country. Many combating desertification projects have been implemented in Yazd province, including Meybod-Ashkezar. The purpose of this research is to investigate the impact of the implementation of combating desertification projects from the peoples’ point of view. To conduct the present research, the sample size was calculated using Cochran’s method, 286 samples. The questionnaire was designed based on the five-choice Likert scale and several items including 6 economic items, 5 social items and 7 management items were considered in the questionnaire and were randomly completed by people. Then, the priority of each item was checked using Friedman’s non-parametric test. The research results showed that the economic criteria, the effect of the implementation of afforestation and Meybod wind canal projects, reducing damage to agricultural lands and products with an average rating of 4.82, was placed as the first priority of people’s evaluation. In the next ranks, the reduction of damage to residential and industrial lands and the increase of agricultural and horticultural production per unit area were evaluated with an average 4.06 and 3.77, respectively. Regarding the people’s attitude towards the plan, the results showed that the people’s willingness to participate in the maintenance of the plan with an average rating of 3.30 is the first priority. Regarding the Peoples’ point of view to projects, the results showed that the people’s willingness to participate in the maintenance of the plan with an average rating of 3.30 is the first priority. Regarding the management criteria, reducing the influx of sands, reducing the production of dust and local storms, and Reduction of agricultural crop pests with average 5.52, 5.37, and 4.43 were placed in the next priority of public evaluation. Therefore, the positive effect of desertification projects has been well felt by the residents of the region, and it is appropriate to take measures to bring closer the officials of this sector and the local community for the purpose of better protection of natural resources.
Keywords: People’s evaluation, Desert ecosystem, Participation, Yazd province, Social, economic -
اولویت بندی معیارهای موثر در کاهش پایداری اکوسیستم های زراعی استان آذربایجان غربی با تکنیک دلفی فازیبا توجه به اهمیت امنیت غذایی برای جمعیت رو به رشد کشور و نیاز به پایداری اکوسیستم های زراعی، هدف از تحقیق اولویت بندی شاخص های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی موثر در پایداری تولیدات زراعی می باشد. معیارهای اکولوژیکی با 6 زیرمعیار، اجتماعی با 7 زیرمعیار و اقتصادی با 5 زیرمعیار مورد بررسی قرار گرفتند. داده های مورد نیاز با بهره گیری از نظرات گروهی از اساتید، محققان و کارشناسان ارشد زراعت استان آذربایجان غربی و از طریق تکمیل پرسشنامه در سال 1397 جمع آوری شد. با استفاده از تکنیک دلفی فازی، ارزش وزنی معیارها و زیرمعیارها تعیین شد. نتایج حاکی از آن بود که زیرمعیار محدودیت منابع آبی با وزن نسبی 22/0 و زیرمعیار عدم استفاده از نتایج تحقیقات علمی محققان در بخش کشاورزی توسط کشاورزان با وزن نسبی 25/0 به ترتیب بیشترین اهمیت را در بین معیارهای اکولوژیکی و اجتماعی داشت. در بین معیارهای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی، معیار اقتصادی دارای بیشترین تاثیر در کاهش پایداری تولیدات زراعی استان بود که در این بین زیرمعیار هزینه تولید بالا و درآمد پایین کشاورزان با وزن نسبی 27/0 بیشترین اهمیت را داشت. بنابراین مشکل تولید پایدار در این استان، کمبود آب آبیاری و به تبع آن درآمد پایین کشاورزان است و با توجه به اینکه دسترسی کشاورزان به منابع علمی و نتایج حاصل از تحقیقات محققان مشکل است، بنابراین به نظر می رسد ارائه الگوهای مناسب کشت و استفاده از سیستم های مدرن آبیاری، آیش گذاری زمین ها به منظور ذخیره آب، برگزاری کلاس های ترویجی و آموزشی جهت بهبود کیفیت در مراحل مختلف تولید، برداشت و فرآوری محصولات برای کشاورزان می تواند راه گشا باشد.کلید واژگان: اجتماعی, اقتصادی, اکولوژیک, پایداری, دلفی فازیConsidering the importance of food security for the country growing population and the need for sustainability of agro-ecosystems, this study aimed to prioritizing the effective ecological, social and economic criteria for the sustainability of agro-ecosystems in the West Azerbaijan Province. Ecological, social and economic criteria were investigated 6, 7 and 5 sub-criteria. Data and information required in this study were collected using a group of professors, researchers and agricultural expert opinions and questionnaires in 2018. The criteria and sub-criteria were ranked by using of Delphi Fuzzy technique. The results showed that water resources limitation (W= 0.22) and lake of scientific knowledge (W= 0.25) were the most important sub-criteria respectively in ecological and social criteria. Among the ecological, economic and social criteria, economic criterion had the most effect on reducing the sustainability of agricultural production in the province and high production cost and low income of farmers were the most important (W= 0.27). Therefore, the problem of sustainable production in this province is the water resources limitation and consequently, low income of farmers and lake of scientific knowledge, so it seems appropriate to provide suitable cultivation patterns, use of modern irrigation systems, fallow for water storage, considering research budgets, increasing the educational and training classes for farmers can be useful.Keywords: Delphi Fuzzy, Ecologic, Economic, Social, Sustainability
-
سابقه و هدفوجود نزدیک به 870 میلیون انسان دچار کمبود تغذیه مزمن در سال 2012، نشان از این دارد که شمار گرسنگان در جهان به طور ناباورانه ای بالا است. کاهش ناامنی غذایی و دستیابی پایدار به امنیت غذایی به شرطی قابل دسترس است که فعالیت های جامعی مانند اندازه گیری امنیت غذایی در سطح خانوارصورت گیرد. امنیت غذایی عبارت است از دسترسی همیشگی همه مردم به غذای کافی، سالم و مغذی به منظورزندگی سالم و فعال. بهبود امنیت غذایی فرا تر از افزایش میزان انرژی دریافتی است و بهبود کیفیت مواد غذایی را نیز شامل می شود. بررسی کمی وضعیت امنیت غذایی و عامل های موثر بر امنیت غذایی پایدار در شهرستان مرودشت از هدف های این پژوهش بوده است.مواد و روش هااین بررسی درشهرستان مرودشت - یکی از شهرستان های استان فارس- واقع در جنوب غرب ایران انجام شد.برای تبیین وضعیت امنیت غذایی ازروش توصیفی-پیمایشی استفاده شد. بدین منظور 500 خانوار شهری و روستایی به صورت تصادفی انتخاب شدند. داده های جمعیتی،اجتماعی واقتصادی خانوار ها با پرسشنامه اطلاعات عمومی گرد آوری ووضعیت امنیت غذایی با پرسش نامه18گویه ای امنیت غذایی خانوار که توسط وزارت کشاورزی ایالات متحده ارائه شده است،سنجیده شد. ارتباط بین تحصیلات والدین، درآمد خانوارو شمار افراد خانوار با وضعیت ناامنی غذایی خانوار با انجام آزمون همبستگی اسپیرمن مشخص شد. وضعیت ناامنی غذایی خانوار در مناطق شهری و روستایی و همچنین ارتباط بین وضعیت ناامنی غذایی خانوار و شغل والدین بر پایه آزمون خی دو مشخص شد.
نتایج و بحث: با توجه به نتایج مستخرج از پرسش نامه های USDA، از مهم ترین تجربه های ناامنی غذایی در خانوار های مورد بررسی می توان به احساس نگرانی در مورد تمام شدن مواد غذایی، ناتوانی مالی برای تامین غذای متعادل و متکی بودن به غذا های ارزان قیمت اشاره کرد. نتایج نشان داد ناامنی غذایی در این بررسی 8/73% (ناامنی غذایی بدون گرسنگی 35%، ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و شدید به ترتیب 23% و 8/15%) و در خانوار های روستایی بیشتر از خانوار های شهری بود؛ یکی از علل این امر، توان مالی کمتر خانوار های روستایی نسبت به خانوار های شهری درتهیه موادغذایی بوده است. همچنین نرخ بیسوادی و بیکاری در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری بوده که می تواند از علل دیگر تفاوت یادشده باشد. ناامنی غذایی در خانوار های روستا های دور از مرکز شهرستان تفاوتی با روستاهای نزدیک به مرکز شهرستان نداشت؛ این امرنشان دهنده برنامه (برنامه)غذایی نامطلوب همه افراد می باشد و فاصله ازشهرتفاوتی بین آنها ایجاد نمی کند. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش تحصیلات والدین ودرآمد خانوار، ناامنی غذایی کاهش یافت. ناامنی غذایی در خانوار های دارای فرزند، از دیگر خانوار ها بیشتربوده است. ناامنی غذایی در خانوار هایی که پدر بیکار و مادر خانه دار است نیز از دیگر خانوار ها بیشتر بوده است.نتیجه گیرییافته های این تحقیق نشان داد ناامنی غذایی در جامعه مورد بررسی وجود داشته و با برخی عامل ها مانند وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ارتباط دارد. از بین بردن فقر، تغییر الگو های ناپایدار به الگو های پایدار مصرفی و تولیدی به منظور دستیابی به امنیت غذایی برای همگان حیاتی است. بنابراین، با برنامه ریزی های مناسب در زمینه ارتقای وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانوار ها می توان شیوع ناامنی غذایی را در این منطقه کاهش داد.کلید واژگان: نا امنی غذایی, خانوار, وضعیت اجتماعی, اقتصادیIntroductionWith almost 870 million people worldwide chronically undernourished in 2012, the number of hungry people in the world remains unacceptably high. Reducing food insecurity and achieving sustainable food security are within reach, if such holistic actions as the quantification of food security at the household level are taken. Food security is defined as the permanent access to sufficient, safe and nutritious food for all people, in order to have an active and healthy life. Improving food security is about more than just increasing the quantity of energy intake, it is also about improving the quality of the food The main objectives of the study were (i) to conduct a quantitative analysis of food security in Marvdasht county and (ii) to determine factors affecting sustainable food security in the study area.Materials And MethodsThis study was performed in Marvdasht county, a county of Fars province in southwestern Iran. Accordingly, 500 rural and urban households were randomly selected from the study area and a descriptive-survey method was applied. Demographic, social and economic information was collected through general questionnaires and household food security was assessed by an 18-item Household food security questionnaire as recommended by USDA. The relation between parental education, household income and household size with household food insecurity status were determined by the Spearman correlation test. The state of household food insecurity in urban and rural areas as well as the relationship between household food insecurity and parental job(s), were determined using a chi-square test.Results And DiscussionAccording to the results obtained from USDA questionnaires, the most important experiences of food insecurity in households were a concern that food would run out and that they could not afford to eat balanced meals and relied on only a few kinds of low-cost foods. The results of this study showed that food insecurity in Marvdasht was 73.8% (Food insecure without hunger was 35%, Food insecure with moderate hunger was 23%, Food insecure with severe hunger was 15.8%). Food insecurity in rural households was greater than in urban households. One of the reasons is the lower economic ability of rural households compared with urban households for food supply. In addition, the higher rates of illiteracy and unemployment in rural areas can be other reasons. Also, food insecurity in villages located far from cities was not significantly different from those located close to cities, reflecting that there is no difference between an unpleasant diet for everybody and the distance from the city. Food insecurity reduced with increasing level of parental education and household income. Food insecurity in households with children was more than in childless households and, in households with an unemployed father and a housewife mother, was greater than in other households.ConclusionOverall, the findings showed that food insecurity was largely related to social, economic and cultural factors. Poverty eradication and changing unsustainable and promoting sustainable patterns of consumption and production are vital for access to food security for all. Hence, development of appropriate programs for improving the socio- economic situation of households could reduce food insecurity in the study area.Keywords: Food insecurity, Household, Socio, Economic Status
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.