جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کاربرد تلفیقی" در نشریات گروه "اکولوژی"
تکرار جستجوی کلیدواژه «کاربرد تلفیقی» در نشریات گروه «کشاورزی»-
به منظور بررسی واکنش ذرت سیلوئی (Zea mays L.) به محل کشت و نسبت های مختلف کود نیتروژن و کود کمپوست بقایای نیشکر (Saccharum officinarum L.) در شرایط تنش خشکی، آزمایشی مزرعه ای به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان 1400 در مزرعه آزمایشی هنرستان کشاورزی شهرستان رامهرمز در استان خوزستان اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل سه سطح آبیاری پس از تخلیه 30 درصد رطوبت قابل دسترس، 50 درصد رطوبت قابل دسترس و 70 درصد رطوبت قابل دسترس در کرت های اصلی، پنج تیمار کودی شامل 100 درصد نیتروژن، 75 درصد نیتروژن + 25 درصد کمپوست،50 درصد نیتروژن + 50 درصد کمپوست، 25 درصد نیتروژن + 75 درصد کمپوست و 100 درصد کمپوست در کرت های فرعی و دو روش کاشت در راس پشته و کف جوی در کرت های فرعی فرعی بودند. تجزیه واریانس نشان داد که اثر سطوح تنش خشکی، کود شیمیایی و کود آلی و روش کشت بر صفات ارتفاع بوته، شاخص سطح برگ، طول بلال، قطر بلال، عملکرد خشک برگ، ساقه و بلال، عملکرد تر و خشک کل و نسبت بلال به کل معنی دار است. مقایسه میانگین اثر برهم کنش روش کشت و کاربرد کود نیتروژن و کمپوست بقایای نیشکر در شرایط تنش خشکی نشان داد که در شرایط آبیاری مطلوب (شاهد بدون تنش)، بیشترین عملکرد خشک کل (25847 کیلوگرم در هکتار) از 100 درصد نیتروژن و کشت در کف جوی و کمترین (15725 کیلوگرم در هکتار) از 100 کمپوست و کشت در راس پشته حاصل شد. در شرایط تنش خشکی ملایم، حداکثر عملکرد خشک کل (20193 کیلوگرم در هکتار) از 50 درصد نیتروژن + 50 درصد کمپوست و کشت در کف جوی و حداقل آن (12256 کیلوگرم در هکتار) از 100 درصد کمپوست و کشت در راس پشته به دست آمد. همچنین در شرایط تنش شدید، بالاترین عملکرد خشک کل (13744 کیلوگرم در هکتار) از تیمار تلفیقی 50 درصد نیتروژن + 50 درصد کمپوست و کشت در کف جوی و کمترین آن (10242 کیلو گرم در هکتار) از 100 کمپوست و کشت در راس پشته به دست آمد. نتایج نشان داد که تیمار تلفیقی 50 درصد نیتروژن + 50 درصد کمپوست نسبت به سایر تیمارها به ویژه در شرایط تنش خشکی (ملایم و شدید)، باعث افزایش عملکرد خشک کل علوفه ذرت شد و ثبات عملکردی بالاتری داشت. به طور کلی، کاربرد تلفیقی کود نیتروژن با کمپوست، با فراهمی عناصر غذایی، آزاد کردن تدریجی آن ها و نگهداشت رطوبت در خاک و کاشت در کف جوی با حفظ رطوبت بیشتر و ایجاد میکروکلیمای مناسب برای گیاه، موجب توسعه رشد، تعدیل تنش خشکی و افزایش عملکرد علوفه ذرت شده است.
کلید واژگان: رطوبت قابل دسترس, عملکرد خشک, کاربرد تلفیقی, کشت کف جویAgroecology journal, Volume:16 Issue: 2, 2025, PP 369 -389IntroductionDrought stress is one of the most important abiotic stresses that can seriously reduce crop yield depending on the season, intensity, and time of occurrence. Corn (Zea mays L.) cultivation and production in Khuzestan province face limitations such as lack of water resources in summer, low percentage of soil organic matter, heavy soil texture, and soil salinity that one of the reasons for which is the excessive use of chemical fertilizers, which can reduce some of these problems by using crop management and breed methods. Using compost fertilizer has beneficial effects on the physical, chemical, and biological conditions of the soil and has positive effects on grain yield and yield components of crop plants. Also, one of the factors affecting the growth and development of crops is the method and pattern of cultivation, which affects the distribution of plants in the field, distances between plants, the use of growth sources such as light, water, and soil nutrients, competition between plants, etc. that finally, these factors affect the growth and yield of crops. This study was designed with the aim of investigating the response of silage corn to the effect of the place of cultivation and different replacement ratios of nitrogen fertilizer and organic fertilizer (sugarcane (Saccharum officinarum L.) residue compost) under drought stress conditions in the Agricultural Sciences and Natural Resources University of Khuzestan.
Materials and MethodsThis experiment was conducted as a split split-plot arrangement in a randomized complete block design with three replications in the summer of 2021 in the experimental farm of the agricultural college of Ramhormoz in Khuzestan province. Experimental factors including irrigation regimes at three levels; Irrigation after draining 30% of available moisture in root development depth (I1: control irrigation), irrigation after draining 50% of available moisture in root development depth (I2: mild stress) and irrigation after draining 70% of available moisture in root development depth (I3: severe stress) in the main plots, five fertilizer treatments including the complete supply of nitrogen required by the plant through chemical nitrogen fertilizer (N1) (180 kg.ha-1 nitrogen), 75% nitrogen+ 25% compost (N2) (135 kg.ha-1 nitrogen+ 12.5 ton.ha-1 compost), 50% nitrogen+ 50% compost (N3) (90 kg.ha-1 nitrogen+ 25 ton/ha compost), 25% nitrogen+ 75% compost (N4) (45 kg.ha-1 nitrogen+ 37.5 ton/ha compost) and the complete supply of nitrogen required by the plant through the sugarcane residues compost (N5) (50 ton.ha-1 compost) in the sub plots and the planting site was by two methods of planting on ridges (P1) and planting in furrows (P2) in the sub-sub plots.
Results and DiscussionVariance analysis showed that the effect of different levels of drought stress caused by different irrigation regimes, ratios of chemical and organic fertilizer replacement and cultivation methods was significant on all the measured traits. A mean comparison of the interaction effect of the cultivation method and combined application of nitrogen fertilizer and sugarcane residue compost under drought stress conditions showed that the treatment of 50% chemical fertilizer+ 50% organic fertilizer (consumption of 180 kg.ha-1 of nitrogen fertilizer and 25 tons.ha-1 of sugarcane residue compost) compared to other treatments, caused a significant increase in total fresh yield and total dry yield of corn. Under favorable irrigation conditions, the chemical nutrition treatment resulted in the highest total dry yield, with the combined nutrition treatments ranking next. However, under conditions of mild and severe drought stress, the combined nutrition treatments produced a higher yield compared to both the chemical and organic treatments.
ConclusionIn general, based on the results of this experiment, it seems that the integrated application of chemical fertilizer along with organic fertilizer with the providing of nutrients, their gradual release, and maintaining moisture in the soil and planting in furrows by maintaining more moisture and creating a suitable microclimate for the plant has developed growth, moderated drought stress, and increased corn yield.
Keywords: Available Moisture, Dry Yield, Integrated Application, Planting In Furrows -
اهداف
جنبه های زیستمحیطی و اقتصادی کاربرد کودهای شیمیایی، محققان و کشاورزان را به استفاده از منابع کودی جایگزین تشویق نموده است. اهداف این پژوهش، ارزیابی اثرات کودهای زیستی، شیمیایی و آلی به صورت انفرادی و تلفیقی بر عملکرد، اجزای عملکرد و صفات فیزیولوژیک آفتابگردان (Helianthus annus L.) در سطوح مختلف آبیاری بود.
مواد و روش هاآزمایشی دوساله به صورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی پیرانشهر واقع در استان آذربایجان غربی در سالهای 1395 و 1396 اجرا گردید. کرت های اصلی شامل آبیاری در 85 ، 70 و 55 درصد ظرفیت مزرعه ای و کرت های فرعی شامل تیمارهای کودی: 100 درصد کود شیمیایی توصیه شده (255، 25 و 25 کیلوگرم در هکتار به ترتیب کود اوره، سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم)،10 تن در هکتار ورمی کمپوست، 15 تن در هکتار ورمی کمپوست، کود زیستی بیوسوپر+ ازتوباکتر، 10 تن در هکتار ورمی کمپوست+ بیوسوپر+ ازتوباکتر، 15 تن در هکتار ورمی کمپوست+ بیوسوپر+ ازتوباکتر، 10 تن در هکتار ورمی کمپوست+ بیوسوپر+ ازتوباکتر+ 50 درصد کود شیمیایی توصیه شده و 15 تن در هکتار ورمی کمپوست+ بیوسوپر+ ازتوباکتر+ 50 درصد کود شیمیایی بودند.
یافته هانتایج نشان داد، تنش شدید (55 درصد ظرفیت مزرعه ای) سبب کاهش قابل ملاحظه ارتفاع بوته، قطر ساقه، قطر طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، کلروفیل a، کلروفیل b، مقدار نسبی آب، وزن طبق و تعداد دانه در طبق گردید. بیشترین عملکرد دانه آفتابگردان (4230 کیلوگرم در هکتار) در شرایط آبیاری نرمال (85 درصد ظرفیت مزرعه ای) و با کاربرد 15 تن در هکتار ورمی کمپوست+ بیوسوپر+ ازتوباکتر+50 درصد کود شیمیایی حاصل شد. همچنین کمترین عملکرد دانه آفتابگردان (3051 کیلوگرم در هکتار) در تنش شدید و با کاربرد 100 درصد کود شیمیایی مشاهده شد. علاوه بر این، بیشترین (3/64 گرم) و کمترین وزن هزار دانه (4/41 گرم) به ترتیب در آبیاری نرمال با کاربرد 15 تن در هکتار ورمی کمپوست+ کودهای زیستی+ 50 درصد کود شیمیایی و در آبیاری 55 درصد ظرفیت مزرعه ای با کاربرد 100 درصد کود شیمیایی به دست آمد.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین درآمد ناخالص با کاربرد 100 درصد کود شیمیایی (255، 25 و 25 کیلوگرم در هکتار به ترتیب کود اوره، سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم) و کودهای زیستی در شرایط آبیاری نرمال حاصل شد.
کلید واژگان: ارزیابی اقتصادی, تنش شدید, ظرفیت مزرعه ای, عملکرد دانه, کاربرد تلفیقی, کشاورزی پایدارBackground and objectivesThe environmental and economic impacts of chemical fertilizers application have encouraged agronomists and growers to evaluate the use of alternative nutrient sources. The objectives of this study were to evaluate the effects of biological, chemical and organic fertilizers, as alone and integrative application on yield, yield components and physiological traits of sunflower under different irrigation levels.
Materials and methodsA two- field experiments were carried out as split plot based on randomized complete blocks design (RCBD) with three replications at the Piranshahr agricultural research station, West Azarbaijan province, Iran, during during 2016 and 2017. The main plots included different irrigation levels (Irrigation at 85, 70 and 55% field capacity) and the sub plots were including different fertilization levels: 100% of recommended chemical fertilizer (255, 25 and 25 kg ha-1 urea, triple superphosphate and potassium sulfate, respectively), 10 ton ha-1 vermicompost, 15 ton ha-1 vermicompost, biosuper+ azotobacter biofertilizer, 10 ton ha-1 vermicompost+ biosuper+ azotobacter, 15 ton ha-1 vermicompost+ biosuper+ azotobacter, 10 ton ha-1 vermicompost+ biosuper+ azotobacter, 10 ton ha-1 vermicompost+ biosuper+ azotobacter+ 50% chemical fertilizer and 15 ton ha-1 and vermicompost+ biosuper+ azotobacter+ 50% chemical fertilizer.
ResultsThe results demonstrated that the irrigation at 55% of field capacity significantly decreased the plant height, stem diameter, head diameter, thousand seed weight, seed yield, biological yield, chlorophyll a, chlorophyll b, relative water content, head weight and number of seeds per head of sunflower. The highest achene yield of sunflower (4230 kg ha-1) was achieved in the normal irrigation with application of 15 ton ha-1 vermicompost+ biosuper+ azotobacter+ 50% chemical fertilizer. Also, the lowest achene yield (3051 kg ha-1) was observed in the severe stress conditions (Irrigation at 55% of field capacity) with application of chemical fertilizer. In addition, the highest (46.3 g) and the lowest (41.4) thousand seed weight was achieved in the irrigation at 85% field capacity with application of 15 ton ha-1 vermicompost+ biosuper+ azotobacter+ 50% chemical fertilizer and irrigation at 55% field capacity with application of chemical fertilizer, respectively.
ConclusionThe results of this study showed that the highest gross return was achieved by application of 100% chemical fertilizer (255, 25 and 25 kg ha-1 urea, triple superphosphate and potassium sulfate, respectively) and biofertilizers in the normal irrigation conditions (85% of field capacity).
Keywords: Achene Yield, Economic Analysis, Field Capacity, Integrate Application, Sustainable Agriculture, Severe Stress
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.