به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "lars wg" در نشریات گروه "اکولوژی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «lars wg» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • مهدی کلانکی، هادی رمضانی اعتدالی*، پیتر فن اوول
    تغییرات اقلیمی از چالش‏های پیشروی بشر محسوب می‏شود. این رویداد تمامی نقاط جهان از جمله ایران را متاثر می‏سازد. بنابراین، درک نوسان های جوی و پیش‏نگری‏ آن می‏تواند برای برنامه‏ریزی‏های آتی در مناطق مختلف راهگشا باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با استفاده از شش مدل گردش عمومی (GCM) تغییرات اقلیمی را برای برخی ایستگاه‏ها در شمال غرب، غرب و جنوب غرب ایران تحت سه سناریوی مختلف RCP2.5 (خوش بینانه)، RCP4.5 (میانی) و RCP8.5 (بدبینانه) با استفاده از LARS-WG طی 2021-2100 ارزیابی کرده است. بر اساس نتایج، بیشترین مقادیر تحت RCP8.5 و در NorESM1.1، CanESM2 و HadGEM2-ES به ترتیب برای ساعت های آفتاب، دمای حداقل و حداکثر مشاهده شد. در مقایسه با دوره پایه: ایستگاه الیگودرز طی سال‏های 2081 2100 با افزایش 69 و 25 درصدی بیشترین افزایش دما را برای حداقل و حداکثر دما از خود نشان داد. ایستگاه اهواز با 4/35 درصد طی سال های 2061 2080 برای بارندگی روزانه و ایستگاه پارس آباد با 8/9 درصد طی سال های 2041-2060 برای ساعت های آفتابی در رتبه های بالا قرار گرفتند. از سوی دیگر، کمترین مقادیر روزانه نسبت به دوره پایه در سناریوهای RCP2.6 و RCP4.5 در اهواز با 23/0 درصد کاهش در دمای حداقل و 93/2 درصد افزایش برای حداکثر دما مشاهده شد. همچنین، بارش روزانه در ایستگاه پارس آباد 63/8 درصد و ساعت های آفتابی روزانه در ایستگاه میانه تا 54/14 درصد نسبت به دوره های پایه کاهش یافته است. به طور کلی، احتمالا در آینده، ایستگاه جنوب غربی با بارندگی بیشتر و شمال غرب با بارندگی کمتر مواجه می شوند.
    کلید واژگان: دما, بارش, ساعت های آفتابی, مدل های گردش عمومی, LARS-WG
    Mahdi Kalanaki, Hadi Ramezani Etedali *, Pieter Van Oel
    Climate change is one of the ongoing challenges. This phenomenon will affect all parts of the world, including Iran. Therefore, understanding and projecting climate change can be a way forward for future planning in different areas. To do this, the present study applied six general circulation models (GCM) to assess climate change in some stations in northwest, west and southwest of Iran under three different scenarios: RCP2.6 (optimistic), RCP4.5 (middle) and RCP8.5 (Pessimistic) by using LARS-WG during 2021-2100. Based on the results, the highest values were observed under the RCP8.5 scenario and in NorESM1.1, CanESM2 and HadGEM2-ES GCMs for sunhours, and minimum and maximum temperatures, respectively. Compared to the base period: The highest increase in minimum and maximum temperatures have been observed in Aligudarz station during 2081-2100 with 69% and 25%, respectively. Daily average rainfall and Sun hours might enhance 35.4% in Ahvaz during the years 2061-2080 and 9.8% in Parsabad during the years 2041-2060. On the other hand, the lowest daily values compared to the base period were observed in the RCP2.6 and RCP4.5 scenarios in Ahvaz, with a 0.23% decrease in minimum temperature and a 2.93% increase in maximum temperature. Also, compared to the base periods, the daily average precipitation in Parsabad has decreased by 8.63 % and sun hours in Mianeh have reduced to 14.54%. In general, the southwest may experience more precipitation compared to the northwest in the future.
    Keywords: temperature, Precipitation, general circulation models, LARS-WG
  • یزدان یاراحمدی، رضا قضاوی، هدی قاسمیه

    در این پژوهش تغییرات منحنی شدت-مدت-فراوانی برای ایستگاه سینوپتیک مهرآباد تحت تاثیر تغییر اقلیم با استفاده از رابطه آبخضر-قهرمان مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات مربوط به پژوهش حاضر شامل دو دسته است: دسته اول، شامل داده‌های ساعتی بارش اندازه‌گیری شده به منظور استخراج منحنی‌هایIDF برای دوره‌ پایه (2020-1980) است. دسته دوم، شامل داده‌های روزانه بارش پیش‌بینی شده برای سال‌های آینده نزدیک (2050-2021) و آینده دور (2100-2051) است که این داده‌ها از خروجی مدل LARS به‌دست آمد. ابتدا با استفاده از نرم افزار EasyFit تجزیه و تحلیل آماری بر روی داده‌های مشاهداتی صورت گرفت و توزیع برتر (توزیع گمبل) انتخاب شد و منحنی IDF مربوطه برای دوره بازگشت مختلف استخراج گردید. برای استخراج منحنی‌های IDF تحت تاثیر تغییر اقلیم از مدل گردش عمومی جو - ES HadGEM از سری مدل‌های CMIP5 تحت سناریوهای انتشار RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 استفاده گردید. نتایج نشان داد که مقادیر شدت بارش در همه تداوم‌های بارش و دوره بازگشت‌های مختلف در هر سه سناریو نسبت به منحنی شدت-مدت-فراوانی دوره پایه افزایش داشته است و فقط برای آینده نزدیک (2050-2021) تحت سناریوی RCP 8.5 نسبت به دوره پایه روند کاهشی وجود خواهد داشت. به عنوان مثال تداوم چهار و 24 ساعت برای دوره بازگشت 10 ساله مقدار شدت بارش برای سناریوی RCP 2.6 و RCP 8.5 برای آینده دور (2100- 2051) به ترتیب 05/7، 1/7 و 56/2، 58/2 در حالی که برای دوره پایه (2020-1980) به ترتیب 71/6 و 44/2 می‌باشد که نشان دهنده افزایش شدت بارش حداکثری با افزایش دوره بازگشت است. حداکثر شدت بارش در پایه زمانی کوتاه مدت افزایش داشته و با گذشت زمان از شدت بارش حداکثری کاسته شده است و منحنی‌های IDF تحت تاثیر بارش‌های کوتاه مدت هستند.

    کلید واژگان: توزیع گمبل, منحنی IDF, تغییر اقلیم, منطقه شش شهرداری تهران, LARS - WG
    yazdan yarahmadi, reza qazavi, Hoda Ghasemieh

    In this research, the changes in the frequency intensity curve for the Zone No. 6 of Tehran municipality (Mehrabad synoptic station) under the influence of climate change were investigated by using the Abkhezr-Ghahreman relationship. The information related to the current research includes two categories: First category includes hourly rainfall data measured in order to derive IDF curves for the base period (1980-2020). The second category includes the predicted daily rainfall data for the near future (2021-2050) and the far future (2051-2100), which were obtained from the output of the LARS model. First, using EasyFit software, statistical analysis was done on the observational data and the best distribution (Gamble distribution) was selected and the corresponding IDF curves were extracted for different return periods. To extract the IDF curves under the influence of climate change, the general circulation model of the atmosphere HadGEM - ES from the series of CMIP5 models under RCP2.6, RCP4.5 and RCP8.5 emission scenarios was used. The results showed that the rainfall intensity in all rainfall interval duration and different return periods in all three scenarios have increased compared to the intensity duration frequency curve of the base period, and only for the near future (2021-2050) under the RCP 8.5 scenario, there is a decreasing trend compared to the base period will have. For example, interval duration of 4 and 24 hours for the return period of 10 years, the amount of precipitation intensity for the scenario RCP 2.6 and RCP 8.5 for the distant future (2051 -2100) is 7.05, 7.1 and 2.56, 2.58, respectively, while which for the base period (1980-2020) is 6.71 and 2.44, respectively, which indicates the increase in the intensity of maximum rainfall with the increase of the return period. It can be concluded that the maximum intensity of rainfall has increased in short-term time base and with the passage of time, the intensity of the maximum rainfall has decreased, and the IDF curves are affected by short-term rainfall.

    Keywords: Gamble Distribution, IDF Curve, Climate Change, District 6 of Tehran Municipality, LARS - WG
  • هدا بلوکی، مهدی فاضلی*، مهدی شریف زاده
    منحنی ‏های شدت مدت فراوانی بارش (IDF) برای برنامه‏ ریزی، طراحی و بهره‏ برداری از پروژه ‏های منابع آب یا محافظت از پروژه‏ های مختلف مهندسی در برابر سیلاب استفاده می ‏شوند. منحنی‏ هایی که از شرایط آب وهوایی گذشته ایجاد شده ‏اند، نمی ‏توانند برای شرایط آب وهوایی آینده معتبر باشند، مگر اینکه با روند اقلیمی آینده به‏روز شوند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر منحنی ‏های IDF در ایستگاه همدید زاهدان است. ابتدا رفتار فرکتالی بارش در ایستگاه یاد شده بررسی شد که نتایج نشان داد بیشینه شدت بارش از رفتار منوفرکتالی تبعیت می‏ کند. خطای تیوری به روش تفاوت نسبی (RD) محاسبه شد و نتایج نشان داد خطاها در محدوده مجاز قرار دارند، در ادامه منحنی‏ ها برای دوره پایه (1982 تا 2019) و برای دوره بازگشت‏ های 2، 5، 10، 50، 100 و 200 سال استخراج شدند. همچنین، داده های بارش آینده (2021 تا 2055) با استفاده از مدل گردش عمومی HadGEM2-ES، از سری مدل‏ های CMIP5، تحت سناریوهای انتشار RCP4.5 و RCP8.5 و با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی آماری LARS-WG پیش ‏بینی شد و با استفاده از این داده ها و به کارگیری تیوری فرکتال منحنی‏ های IDF برای آینده نیز استخراج شد. مقایسه منحنی ‏های دوره پایه و آینده نشان داد میانگین بیشینه شدت بارش ‏ها در تداوم‏ ها و دوره بازگشت ‏های مختلف تحت سناریوی RCP4.5 به میزان 9/22 درصد افزایش و تحت سناریوی RCP8.5 به میزان 1/11 درصد کاهش می‏ یابد.
    کلید واژگان: تغییر اقلیم, تئوری فرکتال, سناریوهای انتشار, منحنی ‏های IDF, LARS-WG
    Hoda Bolouki, Mehdi Fazeli *, Mehdi Sharifzadeh
    Rainfall intensity-duration-frequency (IDF) curves are used to plan, design and operate water resources projects or to protect various engineering projects against floods. Curves created from past climates cannot be valid for the future climates unless they are updated with future climatic trends. The purpose of this study is to investigate the effect of climate change on IDF curves in Zahedan Synoptic Station. First, the fractal behavior of precipitation at the station was investigated and the results showed that the maximum intensity of precipitation follows the monofractal behavior. Theoretical error was calculated by the method of relative difference (RD) and the results showed that the errors are within the allowable range, then the curves are extracted for the base period (1982 to 2019) and for the return period of 2, 5, 10, 50, 100 and 200 years. Further, future precipitation data (2021 to 2055) were predicted using HadGEM2-ES general circulation model, from the CMIP5 series of models, under the RCP4.5 and RCP8.5 emission scenarios, and using LARS-WG statistical downscaling model. Based on future data, IDF curves for the future were extracted employing the fractal theory. Comparison of base and future period curves showed that the average maximum rainfall intensity in different durations and return periods increased by 22.9% under RCP4.5 scenario and decreased by 11.1% under RCP8.5 scenario.
    Keywords: climate change, LARS-WG, Emission scenarios, IDF curves, fractal theory
  • مجید قربانی دایلاری، صابره دربندی، اسماعیل اسدی*، مرتضی صمدیان

    نظر به اهمیت آثار تغییر اقلیم بر منابع آبی، بررسی رفتار رودخانه به ویژه میزان آبدهی آن در دوره ‏های آتی برای مدیریت منابع آب و ارایه راهکارهای سازگاری با پدیده تغییر اقلیم امری مفید و ضروری است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر پدیده تغییر اقلیم بر دبی رودخانه زولاچای واقع در استان آذربایجان ‏غربی است. به این منظور، ابتدا با استفاده از مدل LARS-WG مقادیر بارش و دمای ایستگاه هواشناسی چهریق علیا تحت سناریوهای مختلف از سال 2021 تا سال 2080 پیش بینی شد. سپس، بر اساس داده های ریزمقیاس شده بارش و دمای آینده، به کمک مدل بارش-رواناب IHACRES واسنجی و صحت سنجی شده حجم رواناب خروجی حوضه آبخیز در دوره‏های آتی شبیه سازی شد. نتایج پیش‏ بینی رواناب طی دوره ‏های اقلیمی آتی نشان داد متوسط تغییرات رواناب سالانه درازمدت طی دوره 2021 2080 به میزان 12/1 مترمکعب در ثانیه (34/33 درصد) تحت سناریوی RCP2.6، 17/1 مترمکعب در ثانیه (67/33 درصد) تحت سناریوی RCP4.5 و 37/1 مترمکعب در ثانیه (42/39 درصد) تحت سناریوی RCP8.5 نسبت به دوره پایه کاهش خواهد یافت.

    کلید واژگان: تغییر اقلیم, رودخانه زولاچای, مدل بارش-رواناب, LARS-WG, IHACRES
    Majid Ghorbani Dailari, Sabereh Darbandi, Esmaeil Asadi *, Morteza Samadian

    Considering the importance of the effects of climate change on water resources, it is useful and necessary to study the behavior of the river, especially its discharge in future periods, to manage water resources and provide solutions to adapt to the phenomenon of climate change. The purpose of this study is to investigate the effect of climate change on the discharge of the Zolachai River in West Azerbaijan Province. For this purpose, using the LARS-WG model, the precipitation and temperature values of the Upper Chehriq meteorological station under different scenarios from 2021 to 2080 were predicted. Then, based on the microscale data of future precipitation and temperature, the volume of run-off output of the basin in future periods was simulated using the IHACRES rainfall-runoff model. The results of runoff forecast during future climatic periods showed that the average long-term annual run-off changes during the period 2080-2021 at the rate of 1.12 cubic meters per second (33.34%) under the RCP2.6 scenario, 1.17 cubic meters per second (0.67 33%) under the RCP4.5 scenario and 1.37 cubic meters per second (39.42%) under the RCP8.5 scenario compared to the base period.

    Keywords: Rainfall- Runoff Model, climate change, LARS-WG, IHACRES, Zolachai River
  • محمدنبی جلالی، مهدی سرائی تبریزی*، حسین بابازاده

    تغییرات اقلیمی می‏تواند تهدید بزرگی برای تنوع زیستی و یکپارچگی اکوسیستم ‏ها‏ باشد. از این‏رو، پیشبینی رفتار هیدرولوژیکی حوضه های آبخیز برای حفاظت و بازسازی اکوسیستم‏ها ضروری است. حوضه آبخیز سد لتیان به ‏عنوان یکی از حوضه‏ های کوهستانی کشور با وسعت تقریبی 710 کیلومترمربع در شمال شرق تهران و در غرب شهرستان دماوند واقع شده است. در پژوهش حاضر، برای ارزیابی رواناب و بیلان آبی بر اثر تغییرات اقلیمی، از مدل هیدرولوژیکی نیمه ‏توزیعی SWAT براساس داده ‏های جمع ‏آوری شده طی سال‏های 1988 2014 استفاده شده است. با توجه به ‏دقت زیاد مدل های سری CMIP5، خروجی‏ های این مدل‏ها تحت دو سناریوی RCP2.6 و RCP8.5 برای آینده نزدیک با استفاده از مدل اقلیمی LARS-WG به مدل وارد شد. نتایج شبیه ‏سازی اقلیمی برای دوره 2021-2050 میلادی نشان داد میانگین دما با در نظر گرفتن سناریوی خوش‏بینانه RCP2.6، به‏ طور متوسط  C°75/0 و در سناریوی بدبینانه RCP8.5،C° 45/1 افزایش خواهد یافت. همچنین، نتایج کاهش 2 درصدی بارش در سناریوی RCP8.5 و 5 درصدی بارش در سناریوی RCP2.6 را نشان داد. نتایج رواناب نیز بیانگر بیشترین تغییرات رواناب طی دوره آینده، در ماه می با 4/2 مترمکعب بر ثانیه کاهش و در ماه آوریل با 49/1 مترمکعب بر ثانیه افزایش در سناریوی خوش‏ بینانه است. بیشترین کاهش رواناب نیز در سناریوی بدبینانه RCP8.5 در ماه‏ های می و ژوین پیش‏بینی شده که می‏تواند آثار بسیار بدی روی مقادیر آب ذخیره شده در مخزن سد تا شروع بارندگی‏ های مجدد داشته باشد. میزان تبخیر و تعرق واقعی متوسط سالانه در سناریوی خوش‏بینانه با 3 میلی‏متر افزایش و در سناریوی بدبینانه با 8 میلی‏متر افزایش، تاثیر منفی روی منابع آب قابل‏ دسترس در حوضه آبریز خواهد گذاشت. نتایج تحقیق حاضر بر ضرورت اعمال سیاست‏های مناسب به‏م نظور سازگاری تغییرات اقلیمی مبتنی بر اکوسیستم ‏ها در مدیریت حوضه آبریز لتیان تاکید می‏کند.

    کلید واژگان: بیلان آب, سد لتیان, LARS-WG, RCP, SUFI2
    MohammadNabi Jalali, Mahdi Sarai Tabrizi *, Hossein Babazadeh

    The Climate change can be a major threat to biodiversity and ecosystem integrity. Therefore, prediction of hydrological behavior of watersheds for conservation and reconstruction of ecosystems is necessary. In this research SWAT semi-distribution hydrological model was used to evaluate water flow and water balance by changing climate in Latyan dam near Tehran during 1988-2014. Also, the output of the CMIP5 series model is under two scenarios RCP 2.6 and RCP8.5 for the near future using the model, LARS-WG was introduced into the mode.The result of stimulation for 2021-2050 showed that mean temperature increases by 0.75 C° for RCP 2.6 optimistic scenario and 1.45 C° for RCP 8.5 pessimistic scenario. In addition, rain was reduced by 2 % in RCP 8.5 and 5 % in RCP 2.6. The result for water flow showed that high level of water flow decreases by 2.4 cubic meter per second in May and increases by 1.49 in April. The water flow in RCP 8.5 scenario for May and June was greatly reduced which it can negatively affect level of water in dam until starting rain. Average evapotranspiration was increased by 3 mm in optimistic scenario and 8 mm in pessimistic scenario which it negatively affects the accessible water resource. Reduction of rain was predicted for two scenarios.

    Keywords: LARS-WG, Latyan Dam, RCP, SUFI2, Water balance
  • غلامعباس فلاح قالهری، حسین یوسفی *، احمد حسین زاده، محمدرضا علیمرادی، الیاس ریحانی
    اقلیم زمین همواره در حال تغییر بوده است، ولی روند فعلی تغییرات اقلیمی زمین به دلیل تاثیر انسان بر آن، اهمیت بی سابقه ای پیدا کرده است. در پژوهش حاضر برای ارزیابی تغییرات اقلیمی در ایستگاه بجنورد از مدل های LARS WG و SDSM به منظور ریزمقیاس نمایی استفاده شده است. در هر دو مدل سناریوهای A و B بررسی شده، اما در مدل SDSM از سناریوهای جدید RCP نیز استفاده شده است. نتایج بررسی وضعیت ایستگاه از نظر دما این نکته را روشن می کند که متوسط دمای ایستگاه طی دوره مطالعه حدود 52/13 درجه سانتی‏گراد است، اما بعد از سال 2000 دمای ایستگاه بیشتر از میانگین درازمدت آن قرار گرفته است. نتایج مدل LARS WG نشان می‏دهد بارش در ایستگاه تا سال 2050 افزایش می‏یابد. در سناریوی B1 مقدار افزایش بارش تا سال 2050، 258 میلی‏متر برآورد شده که 16 میلی‏متر بیشتر از بارش پایه است و تمامی فصول در این سناریو افزایش بارش دارند و مقدار افزایش در سناریوی A2 به میزان 256 میلی متر در سال می‏رسد. در مدل SDSM بارش افزایش می‏یابد و این افزایش بارش در سناریوهای A2 و B1 بیشتر از سناریوهای RCP است. این مقدار در سناریوی A2، 289 میلی‏متر؛ در سناریوی B2، 294 میلی‏متر؛ در سناریوی 6/2 RCP، این مقدار 264 میلی‏متر؛ در سناریوی 5/4 RCP، 273 میلی‏متر و در سناریوی 5/8 RCP، این مقدار 264 میلی‏متر افزایش می‏یابد. در مدل LARS WG دمای کمینه در هر دو حالت روند افزایشی دارد و بیشترین مقدار افزایش دمای کمینه به فصل زمستان سناریوی A2 به میزان 8/0 درجه سانتی‏گراد مربوط است. از نظر ماهانه در هر دو سناریو دمای بیشینه در ماه‏های مارس، آوریل و می بیشترین افزایش را نسبت به دیگر فصول را دارد. مدل SDSM دمای بیشینه و کمینه سالانه کمتری را نسبت به دوره پایه نشان می‏دهد؛ اما از نظر ماهانه ماه‏های مارس، آوریل و می هم ‏دمای کمینه افزایش‏ یافته و هم‏ دمای بیشینه افزایش می‏یابد که نشان دهنده تطابق نتایج هر دو مدل با هم است.
    کلید واژگان: بجنورد, تغییر اقلیم, ریزمقیاس نمایی, SDSM, LARS WG
    Gholamabbas Fallah Ghalhari, Hossein Yousefi *, ahmad hossein zadeh, Mohammad reza alimoradi, elyas reyhani
    The climate of the land has always been changing over time but the current trend in climate change has become important due to the role of humans which has been unprecedented over the past years.in this study, The LARS WG and SDSM models are used to evaluate the climate change at Bojnourd station for downscaling climate. The result of the status of the station showed the temperature of the station is higher than its long-term average. The results of the LARS WG model show that precipitation will increase at the station at 2050 year. In scenario B1, the amount of precipitation increase almost 16 mm more than base precipitation to 2050.In totally the SDSM model downloading to increase precipitation that this the increase showed A1 and B2 scenarios more than rcp scenarios, therefore In the scenarios, A2 value is 289mm, B2 is 294 mm, rcp 2.6 is 264 mm, rcp4.5 is 273 mm and in rcp8.5 is 264 mm. In the LARS WG model, the minimum temperature increases in both cases. The maximum winter temperature rise is 0.8 c in the A2 scenario. In both scenarios, the maximum temperature in March, April and May is the highest increase to compare to other months. The SDSM model showed that the maximum and minimum annual temperatures of model is lower than the base period. But the temperature in March, April and May increase the minimum and maximum, which indicates the matching of the results of both models.
    Keywords: change climate, downscaling, SDSM, LARS WG, bojnourd
  • راضیه رحیمی، مهدی رحیمی
    خشک‏سالی خطر پیچیده‏ای است که سبب برهم خوردن تعادل آبی می‏شود؛ بنابراین بررسی تغییرات اقلیمی و پیش‏بینی آنها می‏تواند در امر مدیریت و برنامه‏ریزی مربوط به آن تاثیر زیادی داشته باشد. در تحقیق حاضر برای پایش و پیش‏بینی خشک‏سالی منطقه خوزستان و نیز بررسی عملکرد مدل‏های ریزمقیاس در این منطقه، ابتدا داده‏های بارش و دما به‏صورت روزانه طی دوره 1985-2010 از هشت ایستگاه منتخب در منطقه دریافت شد. سپس، نمایه خشک‏سالی دوره مشاهداتی به‏وسیله دو شاخص SPI و SPEI محاسبه و نقشه پهنه‏بندی آن‏ها ترسیم شد. در پژوهش حاضر برای پیش‏بینی خشک‏سالی از داده‏های GCM و مدل HADCM3 تحت دو سناریوی A2 و B1 استفاده شد؛ سپس داده‏های بزرگ‏مقیاس GCM با سه مدل‏ SDSM، LARS-WG و شبکه عصبی مصنوعی ریزمقیاس شدند. نتایج نشان داد توانایی مدل ریزمقیاس‏ شبکه عصبی مصنوعی در شبیه‏سازی بارش نسبتا قابل ‏قبول‏تر از سایر مدل‏هاست. نتایج آماره من-کندال نشان داد همواره مقادیر پیش‏بینی‏شده توسط مدل LARS-WG برای نمایه‏های SPI و SPEI شیب بیشتری در جهت منفی شدن دارد. با مشاهده نقشه پهنه‏بندی نمایه‏های خشک‏سالی استان خوزستان می‏توان چنین استنباط کرد که طی دوره‏های آتی همواره میانگین مقادیر دو شاخص کاهش یافته است، ولی از نظر مکانی تغییر درخور توجهی نداشته است.
    کلید واژگان: تغییر اقلیم, شبکه عصبی مصنوعی, SPEI, LARS-WG, SDSM
    Razieh Rahimi, Mahdi Rahimi
    Drought is a complex danger. Therefore, the study and prediction of climate change could have a significant role in the management and planning. In this study, at first rainfall and temperature data were obtained daily from the period of 1985-2010 from eight selected stations in the region. The indices during the observation period with SPEI and SPI indexes was calculated using statistical methods and their zoning map was drawn. In this study, GCM data and HADCM3 model under two scenarios A2 and B1 were used for prediction of drought. Then, the GCM large-scale data were downscaled using three methods including SDSM, LARS-WG and artificial neural networks. The results of statistical measures of performance evaluation showed that the ability the ANN model to simulate rainfall is relatively more acceptable than other models. The results of the Man-Kendall statistics for drought indexes show that the predicted values by the LARS-WG model for the SPI and SPEI indexes are consistently more negatively correlated. This can be deduced by observing the zoning map of drought indicators in Khuzestan province that in the coming periods, the mean values of the two indices have always dropped but did not change significantly in terms of spatial.
    Keywords: Climate change, SPEI, LARS-WG, SDSM, Artificial neural network
  • علی شهیدی*، سید محمد تاج بخش، عباس خاشعی سیوکی، حسین خزیمه نژاد، احمد جعفرزاده
    در این مطالعه آثار تغییر اقلیم روی متغیرهای اقلیمی بارندگی، کمترین و بیشترین دما بررسی شده است. بررسی روند تغییرات کمترین دما ، بیشترین دما و بارندگی به همراه تحلیل عدم قطعیت خروجی مدل‏های گردش عمومی از جمله اقدامات انجام شده است. به منظور بررسی آثار تغییر اقلیم، از خروجی 15 مدل گردش عمومی تحت سه سناریوی A1B، A2 و B1 استفاده شد. به منظور ریزمقیاس ‏نمایی داده های بزرگ مقیاس از مدل LARS-WG استفاده شد. بدین منظور آمار مشاهداتی هفت ایستگاه سینوپتیک موجود در سطح استان طی سال‏های 1990 تا 2010 میلادی به عنوان دوره پایه به مدل معرفی شد. پس از ریزمقیاس نمایی خروجی مدل‏های اقلیمی با انتخاب برترین و سازگارترین مدل‏ها، مقادیر شبیه‏سازی شده برای دما و بارش به صورت سالانه در مدل‏های منتخب تهیه شد. بدین ترتیب مجموعه خروجی مدل‏های اقلیمی برای هر متغیر و به صورت سالانه به عنوان ورودی فرمان بوت استرپ ایجاد شد و باند عدم قطعیت خروجی مدل‏های اقلیمی در سطح 99 درصد به صورت سالانه ارزیابی شد. نتایج مربوط به دقت مدل‏های گردش عمومی نشان داد بیشتر مدل‏ها توانمندی زیادی در شبیه‏سازی رفتار بارندگی ندارند؛ ولی عملکرد این مدل‏ها در شبیه‏سازی تغییرات کمترین و بیشترین دما بسیار خوب برآورد شد. نتایج تحلیل روند در سطح ایستگاهی و استانی نشان‏دهنده کاهش بارش و افزایش دما خواهد بود. با مقایسه تغییرات دما در آینده نسبت به دوره پایه می‏توان این انتظار را داشت که کمترین و بیشترین دما به ترتیب حدود 6/0 درجه کاهش و 2 درجه افزایش را داشته باشند. نتایج تحلیل عدم قطعیت نشان ‏می‏دهد منابع عدم قطعیت شایان توجهی در شبیه‏سازی مولفه های هواشناسی دارند. همچنین با تحلیل این عدم قطعیت‏ها در خصوص بارندگی می‏توان گفت که با گذر زمان، شدت تغییرات بارندگی افزایش می‏یابد. این نتیجه در خصوص کمترین و بیشترین دما نیز صادق است.
    کلید واژگان: بارندگی, بوت استرپ, من کندال, LARS-WG
    Ali Shahidi *, Mohammad Tajbakhsh, Abbas Khasheie, Hossein Khozeymehnejad, Ahmad Jafarzadeh
    For survey of climate change effects In this research fifteen GCMs models are used. By using downscaling method of LARS-WG large scale projections of GCMs output subgrided from high resolutions to local coordinate. For this aim, observation data (1990-2010) of synoptic stations in province are collected and was assumed as base period. Trend was fulfilled by Man-Kendal as well as uncertainty was carried out by bootstrapping function. Annual simulations of rainfall and temperature were used as entrance to Bootstrap. Confidence interval for each station was determined in 0.09 levels. Results about performance of GCMs showed that almost all models haven’t high ability to simulation of behavior of precipitation pattern. However performance of these models for simulation of variation of least and most temperature was very good. Results of trend analysis for stations and province showed that decrease of rainfall and increase of average temperature. By comparison of variation of temperature in future than historical period it is founded that minimum and maximum temperature will have 0.6 decrease and 2 increase respectively. also uncertainty analysis showed that there are significant sources of uncertainty in simulation of meteorological components. Also annual precipitation variations in future are more severe than historical period.
    Keywords: bootstrapping, LARS-WG, Man-Kendal, pricipitation
  • مریم احمدوند کهریزی، حامد روحانی*
    ارزیابی تاثیرات بالقوه تغییرات اقلیم در قرن 21 میلادی بر توزیع گونه ها و فرایندهای اکولوژیکی به سناریوهای اقلیمی با تفکیک‏پذیری مکانی کافی نیاز دارد. در پژوهش حاضر عملکرد سناریوهای SRES و RCP در پیش‏بینی دمای کمینه و بیشینه ایستگاه های ارازکوسه و نوده، واقع در استان گلستان در دوره های زمانی 2046 2065 و 2080 2099 نسبت به دوره پایه 1986 2005 مقایسه شد. بدین منظور از هشت مدل GCM و شش سناریوی انتشار و مدل‏های ریزمقیاس نمای LARS-WG و SDSM استفاده شد. نتایج نشان داد در بین سناریوهای انتشار قدیم، A1B و در بین سناریوهای جدید، RCP 8.5 بیشترین افزایش دما را برای هر دو ایستگاه پیش‏بینی کردند. مقدار افزایش دما به طور نسبی از سناریوی RCP 2.6 به سمت سناریوی RCP 8.5 افزایش می‏یابد. در هر دو سناریوهای جدید و قدیم، دمای تابستان آینده ممکن است با نرخ بیشتری نسبت به دیگر فصول افزایش یابد. همچنین در این تحقیق گسترده‏تر بودن تغییرات دما با مدل‏ MICP5 و سناریوهای RCP نسبت به مدل‏های MICP3 و سناریوهای SRES به وضوح مشاهده شد. تفاوت‏ها در پیش‏بینی ها توسط سناریوها بیانگر وجود عدم قطعیت است. به‏طور کلی، عدم قطعیت به محدوده وسیعی از برآورد تاثیرات تغییر اقلیم منجر می‏شود. بنابراین، با توجه به پیش‏بینی های متنوع آینده دما، در صورت انتخاب فقط یک یا تعداد محدودی از مدل های گردش عمومی جو، برداشتی اشتباه درباره تغییرات اقلیمی ‏آینده ایجاد می‏ شود.
    کلید واژگان: سناریوی انتشار, سناریوی مسیر غلظت, عدم قطعیت, LARS-WG, SDSM
    Maryam Ahmadvand Kahrizi, Hamed Rouhani *
    Assessing the potential impacts of 21st-century climate change on species distributions and ecological processes requires climate scenarios with sufficient spatial resolution. In this study we projected future changes in maximum temperature and minimum temperature under CMIP3 SRES and CMIP5 RCPs scenarios with two station-based datasets (Arazkoseh and Nodeh) of the eastern Golestan province. Change scenarios (2046-2065 and 2080-2099) are compared to the reference period (1986-2005).Therefore, 8 GCM models under 6 emission scenarios are downscaled by LARS-WG and SDSM. The results indicated that the largest increase in temperature among the old emission scenarios and new emission scenario are projected by A1B and RCP8.5, respectively. The variation between model projections is considerable. The uncertainty range is large for the change in warm seasonal period. For the two future periods, the downscaling methods produce seasonal increases in the temperature with an almost ordinal order of summer, spring, winter and autumn. Also, results show that temperature indices based on seasonal maxima are generally projected to increase more than minima. In general, uncertainty generates large spread ranges of estimated climate change impacts, therefore due to wide ranges of temperatures projection, to provide a complete picture of possible climate change impact studies that focus on a single or a few of climate models open to the charge of cherry-picking.
    Keywords: Emission scenario, Representative Concentration Pathways, LARS-WG, SDSM, Uncertainty
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال