به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "south khorasan" در نشریات گروه "اکولوژی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «south khorasan» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی south khorasan در مقالات مجلات علمی
  • وحیده عبداللهی، حسین ارزانی*، محمدعلی زارع چاهوکی، سید حمید موحد محمدی، غلامرضا هادربادی

    با توجه به وضعیت ضعیف اکثر مراتع ایران، ارزیابی قابلیت اراضی مرتعی و تعیین شایستگی برای بهره برداری مستمر و بهینه ضروری به نظر می رسد. بدین منظور این تحقیق با هدف بررسی تناسب مرتع برای چرای گوسفند و بز با استفاده از روش فایو و GIS انجام شد. بنابراین سه معیار پوشش گیاهی، آب و خاک مورد مطالعه قرار گرفت. خصوصیات پوشش با چهار ترانسکت 200 متری و پلات های 2 متر مربعی اندازه گیری گردید. موقعیت و موجودی منابع آب ثبت و کیفیت آنها (EC و TDS)  اندازه گیری شد. برای تعیین فرسایش خاک نیز از روش MPSIAC استفاده گردید. با تلفیق لایه های مختلف حاصل از معیارها مدل نهایی شایستگی برای چرای مشترک تهیه شد. نتایج مدل نهایی شایستگی نشان داد که 11/7810 هکتار (5/61 درصد) از اراضی مرتعی دارای شایستگی اندک (S3) و 16/4899 هکتار (5/38 درصد) فاقد شایستگی (N) برای چرای  مشترک گوسفند و بز هستند. مهم ترین عوامل محدودکننده شایستگی معیار پوشش گیاهی بخصوص پایین بودن میزان علوفه قابل استفاده و همچنین فرسایش خاک تشخیص داده شد.، اما وجود منابع آب فراوان و همچنین کمیت و کیفیت قابل قبول از نقاط مثبت منطقه برای چرای دام محسوب می شود. بنابراین با توجه به طبقات شایستگی پایین در منطقه لازم است برنامه های مدیریت دام به طور کامل و با دقت بیشتر صورت گیرد تا امکان افزایش گونه های خوشخوراک فراهم گردد. ضمن اینکه برای جبران درآمد مرتعداران توصیه می شود سایر ظرفیت های مراتع منطقه از قبیل بهره برداری از محصولات فرعی، گردشگری و از همه مهم تر زنبورداری به عنوان معیشت های تکمیلی مورد توجه جدی قرار گیرد.

    کلید واژگان: تناسب مرتع, چرای مشترک, فائو, GIS, خراسان جنوبی
    Vahideh Abdollahi, Hossain Arzani*, M.A Zare Chahoki, Hamid Movahed Mohammadi, Gh Haderbadi

    Considering the poor condition of most rangelands of Iran, evaluation of rangeland potential and determination of suitability for continuous and optimal utilization seems necessary. The purpose of this study was to investigate the rangeland suitability for sheep and goat grazing using FAO and GIS methods. Therefore, three criteria including vegetation cover, water, and soil were studied. The vegetation cover characteristics were measured using four transects of 200 meters and 2 m2 plots. The location and volume of water resources were recorded and the water quality (EC and TDS) was measured. The soil erosion was studied using the MPSIAC method. The final suitability model for common grazing was prepared by integrating different layers of criteria. According to the results of the final suitability model, 7810.11 ha (61.5%) of the study rangelands were of a low suitability (S3) and 4899.16 ha (38.5%) had no suitability (N). The low forage production as well as soil erosion was recognized as the most important factors limiting the rangeland suitability of the study area; however, abundant water resources with an acceptable quantity and quality were the positive points of the area for grazing. Regarding the low suitability classes in the study area, livestock management plans should be fully and carefully performed to increase the development of palatable species. Overall, to compensate the beneficiaries’ income it is recommended that other rangeland capacities such as exploitation of by-products, tourism, and beekeeping be considered as supplementary livelihoods.

    Keywords: Rangeland suitability, common grazing, FAO, GIS, South Khorasan
  • M. Moudi*, M.S. Hosseinzadeh
    Aims

    Species distribution models (SDMs) are predictive models for species’ geographic distributions which are in association with environmental factors and presence of species. SDMs are important for a variety of applications in systematics, ecology, and conservation. The genus Ziziphus Mill. (Rhamnaceae) comprises six species in Iran including Z. spina-christi, Z. nummularia, Z. jujuba, Z. mauritiana, Z. lotus, and Z. oxyphylla. Out of which, Z. jujuba is a common species of the genus.

    Materials & Methods

    In this study, 43 occurrences of Ziziphus jujuba were recorded and used in the maximum entropy distribution modeling approach (MaxEnt) with five environmental variables. Three important variables: bio6 (Min Temperature of Coldest Month, 24.3%), bio8        (Mean Temperature of Wettest Quarter, 23%), bio9 (Mean Temperature of Driest Quarter, 20.5%) include 67.8% of all percentage contribution in the final model.

    Findings

    Slope, five temperate and two precipitation variables influenced our final model. The most suitable habitats are located in eastern Iran which completely corresponds to South Khorasan province and central Iran. Additionally, the species is distributed in northern Iran as well but our model doesn’t show northern Iran as the most suitable habitat for Z. jujuba which probably related to the species has been cultivated in that place.

    Conclusion

    Temperature is one of the most important factors in the distribution of Z. jujuba and it is compatible with that Jujube trees raise in arid and semiarid zones. However, the predictable habitats are distributed in central and eastern Iran which partly corresponds to South Khorasan province.

    Keywords: Species Distribution Model, Jujube, Temperature, South Khorasan, Environmental Factors
  • سید محمد جعفر اصفهانی، کریم نادری مهدیی، حشمت الله سعدی، آرش دوراندیش
    این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات زیست محیطی تولید ذرت علوفه ای (Zea mays L.) در استان خراسان جنوبی انجام شده است. برای این منظور از رویکرد ارزیابی چرخه حیات (LCA) استفاده و برای ارائه نتایج کاربردی تر و همچنین تخمین ظرفیت کاهش اثرات زیست محیطی با تکنیک تحلیل فراگیر داده ها ترکیب شد. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه رو در رو با کشاورزان و کارشناسان کشاورزی گردآوری و با استفاده از بسته نرم افزاری DEAP2.1 ، Simapro7 تجزیه و تحلیل شد. اثرات زیست محیطی برای تولید یک تن ذرت علوفه ای و با استفاده از روش IMPACT 2002+ که 15 شاخص اثر میانی و چهار شاخص اثر پایانی را شامل می شود، ارزیابی شد. نتایج کارایی نشان داد میانگین کارایی فنی و کارایی خالص فنی و کارایی مقیاس به ترتیب 80/0، 93/0 و 86/0 است. نتایج ارزیابی چرخه حیات نشان داد بیشترین بار محیطی در کشت ذرت علوفه-ای مربوط به شاخص مواد آلی غیر تنفسی و پس از آن شاخص های اثر گرمایش جهانی، انرژی تجدیدناپذیر و مواد سرطان زا در رده های بعد قرار دارند. ارزیابی طبقات آسیب نشان داد که بیشترین تاثیر بر روی شاخص سلامتی انسان بوده و شاخص تغییرات اقلیم و منابع در رده های بعدی قرار دارند. نتایج شاخص های اثر در صورتی که واحد های ناکارا با اصلاح الگوی مصرف خود را به مرز کارایی برسانند، بین 28/3 درصد (اثر مواد سرطان زا) تا 25/28 (مسمومیت خاکی) درصد کاهش خواهند یافت. شاخص های اثر استخراج مواد معدنی با 01/25 درصد کاهش و اشغال زمین و امواج یونیزه کننده با 81/20 درصد پس از شاخص اثر مواد سرطان زا بیشترین میزان کاهش را نشان دادند. همچنین در بین نهاده های تولید الکتریسیته، کود حیوانی و انتشارات دورن سیستمی مهمترین نقش را در تاثیرات زیست محیطی تولید ذرت علوفه ای در منطقه داشتند. اصلاح نظام آبیاری و سیستم پمپاژ آب به منظور کاهش مصرف آب و الکتریسیته و همچنین ترغیب و آگاهی بخشی به کشاوزان در جهت استفاده بهینه از کودهای شیمیایی و استفاده از کود سبز به جای سایر کودها به منظور کاهش اثرات زیست محیطی تولید ذرت علوفه ای در منطقه توصیه می شود.
    کلید واژگان: ارزیابی چرخه حیات, تحلیل پوششی داده ها, طبقات آسیب
    Seyed Mohammad Jafar Esfahani, Karim Naderi Mahdei, Heshmatollah Saadi, Arash Dourandish
    IntroductionThe discussions on environmental sustainability have eventually come to include agricultural products in recent years. LCA is an ISO-standardized method, in which an inventory is used to determine the inputs and emissions associated with each stage of production life cycle and to express their quantitative share in a specific impact category. Southern Khorasan Province is the most eastern province in Iran. Drought and increased price of forage in this province have turned the growing of silage corn into an economical attraction for this province. Consequently, it is necessary to environmentally evaluate this crop in order to have more comprehensive understanding of its production, in addition to its economical evaluation. In this study was tried to examine the environmental impacts of silage corn production by an integrated LCA and DEA method to better understand its production and to recommend approaches for mitigating its environmental impacts.
    Materials and MethodsData were collected by questionnaire and face-to-face interviews with farmers and agriculture experts and analyzed using DEAP2.1 and Simapro software. An LCA project has four phases include goal and scope definition, life cycle inventory analysis, life cycle impact assessment, and Interpretation. An important part of goal and scope definition is to select system boundaries. The focus of the present study is on production phase and on-farm processes. In fact, farm gate is selected as system boundary and all of environmental impact estimated for the production of one tone of product. Various methods have been introduced by different institutions and countries for environmental impacts assessment. One of them is IMPACT 2002 method which is a combination of three methods of IMPACT 2002, Eco-Indicater 99andCML. This method is selected because it assesses 15 impact indicators, and it assesses four end point indicators (damage category) by combining these impact indicators. The consumption of inputs within the studied system boundary will result in direct emission of pollutants into air, water and soil. These emissions have been calculated according to the literature.
    Results and DiscussionResults for efficiency showed that mean technical efficiency, pure technical efficiency and scale efficiency were 0.80, 0.93, and 0.86, respectively. In CCR mode, 13 units and in BCC mode, 22 units were efficient. Technical efficiency varied in 0.33-1 range with 0.20 SE. The lowest pure technical efficiency was 0.64 with 0.10 SE. If inefficient units could approach efficiency boundary by adjusting their consumption pattern, the results for impact categories could be reduced by 3.2-28.2%. The lowest reduction( 3.3%) was the indicator of carcinogens, and the highest reduction ( 28.2%) was terrestrial ecotoxicity followed by mineral extraction with 25.01% reduction and land occupation and ionizing radiation with 20.8% reduction. Normalized results showed that the highest environmental burden in silage corn production was related to Respiratory inorganics followed by global warming, non-renewable energy and carcinogens. Environmental burden of electricity had the highest impact on environment pollution in five impact indicators (carcinogens, non-carcinogens, aquatic toxicity, global warming, and non-renewable energies). The assessment of damage categories revealed that the highest effect was on human health and then, on climate change and resources. Electricity, manure and on system emissions also played the most important role in environmental impacts of silage corn production in this region.
    ConclusionsAccording to the results of the present study on the one hand and the necessity for silage corn production in the region to meet livestock sector’s demand on the other hand, reform in irrigation system and water pumping system to reduce water and electricity use as well as motivating farmers to analyze soil to determine the optimum fertilization rate and increasing their understanding of how to apply this input are the most important factors to reduce environmental impacts of silage corn production in the region.
    Keywords: Data envelopment analyzes, Life cycle assessment, Silage corn, South Khorasan
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال