به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « استان فارس » در نشریات گروه « بیوتکنولوژی و ژنتیک گیاهی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «استان فارس» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • یوسف علی سعادت *، علیرضا عباسی
    زرشک بی دانه (Berberis vulgaris var. asperma) یکی از گیاهان دارویی ایران است و کمبود نهال سالم از مشکلات موجود توسعه کشت این گیاه ارزشمند است. این پژوهش به منظور دستیابی به روش سریع و آسان برای ریزافزایی زرشک بی دانه انجام شد. در چندین آزمایش تاثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی مختلف، مواد ژله ای کننده مختلف محیط کشت و منابع مختلف کربوهیدرات بر رشد درون شیشه ای این گیاه بررسی شد. براساس نتایج حاصل مشخص شد که قطعات شاخه نیمه خشبی ساقه دارای 2-1 جوانه جانبی مناسب ترین ریزنمونه برای استقرار درون شیشه ای زرشک بی دانه است. گندزدایی مواد گیاهی منشا گرفته از درختان بالغ با غوطه ور کردن در محلول دو گرم در لیتر قارچ کش بنومیل به مدت یک ساعت و بعد محلول یک درصد هیپوکلریت سدیم تجاری به مدت 15 دقیقه و در پایان سه بار آبشویی با آب مقطر سترون انجام شد. محیط کشت نیمه جامد شده با فیتاژل در مقایسه با دیفکوباکتوآگار و آگارژل برای تولید شاخساره برتری معنی دار نشان داد. افزودن سه گرم در لیتر زغال فعال به محیط کشت موجب کنترل قهوه ای شدن محیط کشت و بافت های گیاهی، افزایش زنده مانی و رشد درون شیشه ای شد. محیط کشت DKW دارای دو میلی گرم در لیتر BA، 5/0 میلی گرم در لیتر IBA و دو میلی گرم در لیتر GA3 و نیمه جامد شده با 5/2 گرم در لیتر فیتاژل برای رشد درون شیشه ای زرشک بی دانه مطلوب بود و برای تولید شاخساره توصیه می شود. ریشه زایی در دو مرحله جداگانه انگیزش ریشه در حضور اکسین با غلظت زیاد و بعد انتقال شاخساره ها به محیط کشت بدون تنظیم کننده رشد برای نمو ریشه ها اجرا شد، اما ریشه زایی مشاهده نشد و به پژوهش های بیشتر نیاز است.
    کلید واژگان: استان فارس, بنزیل آدنین, ریشه زایی, ساکارز, فیتاژل, محیط کشت DKW}
    Y.A. Saadat *, A. Abbasi
    Berberis vulgaris var. asperma, is a medicinal plant of Iran and lack of healthy vigorous seedlings is the main limitation of barberry cultivation. This research was carried out to develop a suitable technique for mass micropropagation of the species. Effects of different plant growth regulators, different gelling agents and different carbon sources on in vitro growth of barberry were studied in several experiments. Based on the results of the experiments, nodal segments containing 1-2 axillary buds of semi-hardwood shoots were the best explants for establishment of clean in vitro cultures. Surface disinfection of plant materials originated from adult trees was performed with immersion in 2 gl -1 of Benomyl solution for one hour, then 1% solution of commercial bleach for 15 minutes and rinsed three times with sterile distilled water. Explants cultured on media solidified with Phytagel were significantly better than the media with DifcoBacto agar and Agargel for shoot production. Addition of 3 gl -1 activated charcoal resulted in control of nutrient medium and explants browning, improvement of survival and in vitro growth of the explants. DKW medium containing 2 mgl 3 gl -1 activated charcoal and solidified with 2.5 gl -1 -1 BA, 0.5 mgl -1 IBA , 2 mgl Phytagel was optimum for in vitro growth of barberry and recommended for shoot multiplication of the species. Rooting experiment was carried out using a two phase procedure, root induction in media with high concentration of IBA, followed by transferring to growth regulators free medium for root development. No rooting was observed and further research is needed.
    Keywords: BA, DKW nutrient medium, Fars province, Phytagel, rooting, sucrose}
  • منصوره معینی*
    محیط زیست طبیعی و ذخایر ژنتیک ناحیه پردیس واقع در کیلومتر 5 جاده صدرا - شیراز به دلیل فعالیت های عمرانی و توسعه ای بسیار در چند سال اخیر دستخوش تغییرات سریع و شدیدی شده است. در یک طرح پژوهشی که در سال های 1391 و 1392 اجرا شد پوشش گیاهی منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت و گیاهان موجود در فصول مختلف جمع آوری شد. شناسایی نمونه ها با مطالعات میکروسکوپی و استفاده از کتاب های مرتبط با فلور ایران و منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام شد. برای حفظ و نگهداری ذخایر گیاهی منطقه، این نمونه ها پس از شناسایی و طبقه بندی به مجموعه هرباریوم دانشگاه آزاد اسلامی شیراز افزوده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که 289 گونه متعلق به 47 خانواده گیاهی در منطقه پردیس وجود داشت. یک نهانزاد آوندی، یک بازدانه و 45 نهاندانه (شامل41 دولپه و 4 تک لپه) شناسایی شد. بیش ترین تعداد گونه ها به ترتیب در خانواده های نخود (Papilionaceae) با 49 گونه، کاسنی (Asteraceae) و گندم (Poaceae) هر کدام 38 گونه، شب بو (Brassicaceae) 19 گونه و نعناع (Lamiaceae) با 15 گونه مشاهده شد. بیش ترین تنوع گونه ای مربوط به جنس های گون (Astragalus) با 10 گونه، ماشک (Vicia) با 8 گونه و تاج خروس (Amaranthus) با 6 گونه بود. درصد فراوانی شکل های زیستی گیاهان در منطقه به ترتیب 40/63 درصد تروفیت، 63/21 درصد همی کریپتوفیت، 20/6 درصد کامفیت، 45/4 درصد کریپتوفیت، 33/2 درصد فانروفیت و 99/1 درصد ژئوفیت بود. از ویژگی های مهم منطقه پردیس، غنای قابل توجه گونه های گیاهی علیرغم وسعت محدود منطقه بود.
    کلید واژگان: استان فارس, پردیس شیراز, فلور, شکل زیستی}
    M.Moeeni*
    The natural environment and the genetic resources of Pardis region, five kilometers from
    Sadra-Shiraz road, have undergone rapid and extreme changes due to the construction and development projects which are conducted over the past years. The vegetation of the region was explored in an experimental study, carried out in 2012-2013, and the existing plants were collected during different seasons. The plants were identified through microscopic studies and with the help of the library and Internet resources on Iranian flora. In an attempt to keep and preserve the plant resources of the region, the samples were added to the Herbarium of Islamic Azad University, Shiraz branch, after identification and classification. The results of this experiment indicated that Pardisfloraincluded 289 species which belonged to 47 plant families. One Pteridophyte, one Gymnospermes, and 44 Angiospermes (including 40 Dicotyledones and 4 Monocotyledones) were identified. The highest number of species belonged to Fabaceae, Poaceae and Asteraceae,Brassicaceae, and Lamiaceaefamilies respectively with 49, 38, 19,and 15 species. The most frequent species belonged to three genera namely, Astragalus, Vicia, and Amaranthuswith 10, 8, and 6 species, respectively. The plant life forms across the region included 63.40% therophyte, 21.63% hemicryptophyte, 6.20% chamephyte, 4.45% cryptophyte, 2.33% phanerophyte, and 1.99% geophyte. The results of this study indicated that the floristic composition of plant species inPardisof Shiraz is rich despite the limited area of the region.
    Keywords: Fars province, Pardis of Shiraz, Flora, Life form}
  • قاسم عسکری*، علی شعبانی، حمیدرضا رضایی
    Garra rufa متعلق به خانواده کپور ماهیان و از گونه های مهم اکولوژیک رودخانه ای می باشد. در این مطالعه از شش جایگاه میکروساتلایت جهت بررسی تنوع ژنتیکی ماهی Garra rufa در دو رودخانه فهلیان و سرآب بهرام استان فارس استفاده شد. در این بررسی از 56 نمونه (28 عدد برای هر رودخانه) استفاده شد. میانگین تعداد الل در سطح جمعیت ها 41/11 بود که از میانگین گزارش شده برای ماهیان آب شیرین بالاتر بود. میانگین هتروزیگوسیتی به ترتیب 497/0 و 847/0 بدست آمد. تقریبا تمامی جایگاه های ژنی انحراف از تعادل هاردی – واینبرگ را نشان دادند. با توجه به میزان جریان ژنی بالا (212/17Nm=) بین دو منطقه و Fst پایین (02/0Fst =) به نظر می-رسد تمایز پایینی بین جمعیت های این گونه در مناطق مورد بررسی وجود دارد. بر اساس تجزیه های موجود به نظر می رسد، گونه Garra rufa دارای تنوع ژنتیکی مطلوبی در مناطق مورد بررسی بود.
    کلید واژگان: استان فارس, تنوع ژنتیکی, میکروساتلایت, DNA, Garra rufa}
    Askari Gh*, Shabani A., Rezaei Hr
    Garra rufa, belongs to the Cyprinidae family; this fish is one of the important ecological species. In this study, six microsatellite locations were used to investigate the levels of genetic variation of Garra rufa in the Fahlyan and Sarab Bahram rivers in Fars province. In this research 56 samples used (28 samples per each river). The mean number of allele’s level at the population was 11.41 which are more than the reported values for freshwater fishes. The expected and observed heterozygosity were 0.497 and 0.847, respectively. Almost all of loci showed deviation from Hardy-Weinberg equilibrium. It seems that there is a low separation between two populations of this species in the studied areas due to high level of gene flow (Nm=17.212) between two regions and low Fst (0.02). According to these analyses, it seems that, Garra rufa has desirable genetic diversity in investigated regions.
    Keywords: DNA, Fars province, Garra rufa, Genetic diversity, Microsatellite}
  • سیامک پیش بین
    این مطالعه با هدف بررسی اثر مکانیزاسیون برمیزان تولید بهره برداران کلزا صورت گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه از میان بهره برداران منتخب کلزا در مناطق اقلید و جهرم (استان فارس) به دست آمد. در تحلیل اثر مکانیزاسیون از سه روش پیشنهادی مطالعات صورت گرفته استفاده شد. در روش اول بهره برداران با استفاده از رهیافت تحلیل خوشه ایبه دو گروه دارای سطح مکانیزاسیون متفاوت تقسیم شدند. در روش دوم شاخصی بصورت ارزش نهاده های ساخته شده در بخش صنعت شامل کودشیمیایی، انواع آفت کش ها، تجهیزات آبیاری و ماشین آلات و ادوات و در روش سوم نسبت هزینه ماشین آلات به مجموع هزینه ماشین آلات و نیروی کار به عنوان شاخص مکانیزاسیون تعریف و از آنها در تحلیل اثر مکانیزاسیون در تابع تولید (کاب- داگلاس) بهره برداران استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی نشان دادکه در میان گروه دارای سطح مکانیزاسیون پایین، رابطه میان عملکرد به جز در مورد نیروی کار و بذر با سایر متغیرها مثبت و معنی دار می باشد. نتایج تابع تولید نشان داد که به دنبال 10 درصد افزایش در میزان استفاده از نهاده های آب، آفت کش و کود شیمیایی (نیروی کار) میزان محصول تولید شده به ترتیب حدود 3/4، 2/2 و 2/6 (7/8) درصد افزایش یا کاهش خواهد یافت. متغیر موهومی منطقه نیز حاکی از آن بود که شرایط تولید در منطقه اقلید مطلوب تر از منطقه جهرم است. در گروه بهره برداران دارای سطح مکانیزاسیون بالا، بر اساس ضرایب همبستگی مشخص گردید که رابطه میان عملکرد با نهاده ها به جز در مورد بذر (8/42+) یا برخلاف انتظار است و یا این که فاقد اهمیت آماری است. هم‎چنین نتایج تابع تولید بهره برداران دارای سطح مکانیزاسیون بالا نشان داد که نهاده های آب مصرفی، نیروی کار و ماشین آلات بر تولید اثر منفی دارند. هم‎چنین نهاده بذر اثر مثبت و معنی داری بر تولید کلزا نشان داد. نتایج ارزیابی اثر مکانیزاسیون بر اساس شاخص ارزش مجموع نهاده های ساخته شده در بخش صنعت نیز نشان داد که به دنبال 10 درصد افزایش در شاخص مکانیزاسیون، حدود 3/1 درصد به عملکرد محصول اضافه می‎شود. هم‎چنین یافته های الگوی دیگر که با استفاده از شاخص مکانیزاسیون به‎صورت نسبت هزینه ماشین آلات به مجموع هزینه ماشین آلات و نیروی کار برآورد گردید نشان داد که با افزایش شاخص یاد شده به میزان 10 درصد، میزان تولید در واحد سطح کلزا حدود 9/6 درصد افزایش می‎یابد.
    کلید واژگان: کلزا, مکانیزاسیون کشاورزی, تابع تولید, استان فارس}
    Siamak Pishbin
    Effect of mechanization on canola production of growers was studied. Data were collected by distributing questionnaires among selected farmers in Eqlid and Jahrom districts in Fars province. Three methods were applied based on literature. In the first method by the use of cluster analysis, producers were classified into two groups. In the second method, an index was defined as a value of manufactured inputs included chemical fertilizers, pesticides, irrigation equipments, and machineries. In the third method, a mechanization index as ratio of machinery costs to machinery and labor costs was considered. These criteria were used as explanatory variable in Cobb-Douglas production function. Findings of correlation analysis revealed that throughout low-mechanized group the relation of yield with inputs is positive and statistically significant, except in case of seed and labor. The results of production function showed that 10% increase in water, pesticides and chemical fertilizer (labor) applications will rise or decrease the outputs by 4.3, 2.2, 6.2 and 8.7%, respectively. Dummy variable of location indicated proper condition of canola production in Eqlid than in Jahrom. In case of highly mechanized farmers, based on correlation coefficients, the relation among yield with inputs were found unexpected or statistically non- significant, except for seed (+0.42). The results of production function of highly mechanized producers showed that water, labor and machinery related negatively to the production. Seed also was revealed a significant positive effect on canola production. Based on the mechanization criteria concerning total value of manufactured inputs, 10% increase of this criterium will rise yield by 1.3%. The results of another mechanization criterium, the ratio of machinery costs to machinery and labor costs showed that 10% increase in this criterium will rise canola production by 6.9%.
    Keywords: canola, criteria, mechanization, production, Fars province}
  • حمید محمدی، محمد نقشینه فرد، فردین بوستانی، سیامک پیش بین
    این مطالعه با هدف ارایه الگوی بهینه فعالیت برای بهره برداران منطقه مرودشت صورت گرفت. در تعیین الگوی بهینه به طور هم زمان سه هدف کاهش واریانس یا ریسک فعالیت، کاهش مصرف آب و تامین سطح مشخصی از بازده برنامه ای مورد نظر بود. با توجه به عدم قطعیت در ضرایب مورد استفاده در تابع هدف و محدودیت ها و غیردقیق بودن مقادیر، ضرایب به صورت فازی (دامنه ای) مورد استفاده قرار گرفت. تعقیب اهداف فوق و استفاده از مقادیر فازی در قالب برنامه ریزی چندهدفی فازی میسر شد. الگوی فعلی بهره برداران شامل برنج، گندم، جو، ذرت دانه ای، ذرت علوفه ای، گوجه فرنگی، چغندرقند و کلزا به ترتیب با سطح زیرکشت متوسط 2، 8/2، 2/0، 3/0،، 4/0، 2/0 و 2/0 هکتار و بازده ناخالص 44/09 میلیون ریال است. هم چنین واریانس بازده ناخالص و مصرف آب در این الگو به ترتیب برابر با 03×387 و 4230 مترمکعب است. در الگوی بهینه فازی محصولات حایز اولویت به ترتیب شامل برنج، گندم، گوجه فرنگی و کلزا با متوسط سطح زیرکشت 3/0، 3/، 5/ و 4 هکتار است. بازده ناخالص، واریانس بازده ناخالص و مصرف آب در الگوی بهینه فازی نیز به ترتیب برابر با 99/9 میلیون ریال، 03×96 و 95784 متر مکعب به دست آمد. هم چنین یافته ها نشان داد افزایش عدم قطعیت در سطح دسترسی به آب مصرفی منجر به کاهش سطح زیرکشت گندم و افزایش سطح زیرکشت دو محصول برنج و کلزا در الگوی فازی می-گردد.
    کلید واژگان: الگوی بهینه, برنامه ریزی چندهدفی فازی, آب, ریسک, استان فارس}
    H. Mohammadi, M. Naghshineh Fard, F. Boostani, S. Pishbin
    The main objective of this study was to develop optimal cropping pattern for producers of Marvdashat district. Determination of optimal cropping contains providing the objectives of reducing production variance or risk, reducing water usage, and providing a special amount of gross margin, simultaneously. Regarding the fluctuations in coefficients used in objective function and constraints and fuzziness of the coefficients, the coefficients were used in fuzzy form. Considering the objectives and applying fuzzy values jointly was resulted in multi objective fuzzy programming. Current pattern of selected producers contains rice, wheat, maize, hay maize, tomato, sugar beet and canola with area of, .8, 0., 0.,, 0., 0. and 0. hectares, respectively. Gross margin of the current pattern is 09. billions rials. Variance of gross margin and water consumption in the current pattern were 87×0 and 0 m, respectively. In fuzzy optimal pattern, rice, wheat, tomato and canola had priority over other crops, getting area of 0.,. ,. and Hectares, respectively. Gross margin, variance of gross margin and water consumption in fuzzy optimal pattern were 9.99, 96×0 and 978 m, respectively. The results also revealed that increased uncertainty in water availability results in reduction of wheat area in favor of rice and canola.
  • رضا شاهدی، حمید محمدی، زکریا فرج زاده، مجید رحیمی
    کاهش هزینه های انتقال از طریق تدوین الگوی حمل و نقل کم هزینه می-تواند به کاهش قیمت تمام شده محصول در محل مصرف منجر شده و افزایش کارایی را در بر داشته باشد. این مطالعه با هدف ارایه یک الگوی بهینه جهت انتقال میوه در شبکه انتقال محصول شامل مراکز تولید تا سردخانه ها و سردخانه ها تا مراکز توزیع یا میادین میوه و تره بار صورت گرفت. محصولات نیز عمدتا شامل سیب، مرکبات و انجیر بود. سردخانه های میوه استان فارس در شهرستان های فیروزآباد، جهرم، سپیدان، استهبان، شیراز و کازرون واقع هستند. مراکز تولید نیز که سردخانه های فوق از آن ها تغذیه می شوند، شامل شهرستان های جهرم، داراب، سپیدان، استهبان و سمیرم (استان اصفهان) می باشند. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه در سال 1385 در مراکز واقع در شهرستان های یاد شده به دست آمد. در این بررسی تابع هزینه دارای دو جز کلی شامل هزینه انتقال محصول در شبکه میان مراکز تولید و سردخانه ها و سردخانه ها تا مراکز توزیع بود. در الگوی فعلی، مجموع هزینه های انتقال محصول در هر دو شبکه برابر با 2105 میلیون ریال است در حالی که در الگوی بهینه این رقم به 2/1886 (معادل 4/10 درصد) میلیون ریال کاهش می یابد. در الگوی بهینه، مسیرهای انتقال جهرم به کازرون، جهرم به شیراز، داراب به کازرون، سپیدان به فیروزآباد، سپیدان به جهرم، سمیرم به شیراز، شیراز به تهران و شیراز به اصفهان حذف شدند. در 3 الگوی تقریبا بهینه از میان مسیرهای یاد شده به جز مسیرهای سمیرم به شیراز و سپیدان به جهرم، سایر مسیرهایی که در الگوی بهینه شبکه انتقال محصول دخالت نداشتند، حداقل در یکی از سه الگوی تقریبا بهینه وارد شدند.
    کلید واژگان: میوه, سردخانه, حمل و نقل, الگوی بهینه, استان فارس}
    R. Shahedi, H. Mohammadi, Z. Farajzadeh, M. Rahimi
    Lowering transformation costs using low cost transportation plans may result in reduced final price of crops in consumption places and increased efficiency. This study was a try to develope an optimal solution for fruit transport throughout production, cold storage, and distribution points. Fruit cold storages of Fars province are located in Firouzabad, Jahrom, Sepidan, Istahban, Shiraz, and Kazeroun. Production points providing the above storages with fruits are Jahrom, Darab, Sepidan, Istahban, and Semirom (Isfahan province) districts. The dataset were gathered by completing questioner in 385 (006) in the above mentioned points. The cost function of the study included two parts: cost of transporting fruit between production and storage points, and the one of transporting between storages and distribution centers. In current pattern, the total cost of both transporting networks equals to 05 million Rials, while in optimal solution it can be reduced to 886. million Rials, (equal to 0.4 percent reduction). Some transporting paths including Jahrom to Kazeroun, Jahrom to Shiraz, Darab to Kazeroun, Sepidan to Firouzabad, Sepidan to Jahrom, and Semirom to Shiraz, Shiraz to Tehran, and Shiraz to Isfahan were eliminated from transportation network. In three nearly optimal solutions, from the eliminated paths, Semirom to Shiraz, and Sepidan to Jahrom ones could not incorporated and the other ones could get a positive amount.
  • نادر پیرمرادیان، سید امیر شمس نیا، فردین بوستانی، محمدعلی شاهرخ نیا
    خشکسالی یکی از بلایای محیطی است که فراوانی آن به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک کشور بسیار زیاد می باشد. کمبود بارش اثرات متفاوتی را بر روی آب های زیرزمینی، رطوبت خاک و جریان رودخانه ها به جای می گذارد. استخراج و تحلیل منحنی های شدت- تداوم و پایش خشکسالی از نیازهای اساسی برنامه ریزی های مدیریتی کشاورزی و منابع آبی محسوب می شود. بدین منظور بایستی از شاخص های خشکسالی استفاده شود. شاخص استاندارد شده بارش(SPI) یکی از مهمترین شاخص ها می باشد که هدف آن اختصاص ارزش عددی به مهم ترین فاکتور اقلیمی(بارندگی) می باشد. این شاخص جهت تعیین کمبود بارش در مقیاس های زمانی مختلف به کار می رود. مقیاس های زمانی، اثرات خشکسالی را در توانایی منابع آب نشان می دهند. در راستای پژوهش انجام گرفته، شدت های خشکسالی در یک دوره آماری 30 ساله برای 20 ایستگاه استان فارس، در سه مقیاس زمانی 6، 12 و 24 ماهه تعیین گردید. سپس براساس شدت های خشکسالی به دست آمده در ماه های مختلف، نمودارهای روند تغییرات شاخص SPI در مقیاس های مختلف تهیه گردید. با در نظر گرفتن مقیاس های زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، خشکسالی از دیدگاه های مختلف بررسی و رخداد شدیدترین خشکسالی ها و دوره تناوب آن ها مقایسه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که استان فارس در بیشتر سال ها دچار خشکسالی بوده و شدت آن در سال های اخیر به مراتب بیشتر از سال های قبل می باشد. دیگر نتایج نشان داد که خشکسالی های کوتاه مدت دارای نوسانات و تغییرات زیادی می باشد و حساسیت بیشتری به تغییرات شرایط رطوبت دارد. اما در مقیاس های زمانی بلند مدت، خشکسالی های شدید دارای دوره های تداوم طولانی می باشند و خشکسالی را بهتر منعکس می نمایند. لذا با توجه به این که شدت خشکسالی و تکرار آن همگی توابعی هستند که به طور مستقیم و غیر مستقیم به مقیاس زمانی وابسته اند، لذا می توانند هشدار اولیه ای جهت خشکسالی و کمک به ارزیابی شدت آن باشند. از دیگر نتایج این پژوهش، مشخص شدن روند تغییرات از شدت های کم به زیاد از سمت شمال غربی استان به سمت جنوب شرقی آن می باشد. دوره تناوب وقوع خشکسالی با شدت ملایم در ایستگاه های مورد مطالعه به طور متوسط بین 3 تا 10 سال متغیر بود. این مقادیر برای خشکسالی های متوسط و شدید نیز به طور متوسط به ترتیب 5 تا 15 و 10 تا 15 سال به دست آمد.
    کلید واژگان: خشکسالی, شاخص استاندارد شده بارش, استان فارس}
    N. Pirmoradian, S. A. Shamsnia, F. Boustani, M. A. Shahrokhnia
    Drought is one of the natural disasters and it is very much frequent in dry and semidry areas of Iran. Lack of rainfall has different effects on underground waters, soil moisture and river currents. Examining and analyzing of drought severity duration curves and evaluation curves are essential to water resources and agricultural management planning. So, the drought indices should be used. Standardized precipitation index (SPI) is one of the most important indices that aims to assign numeric values to the most important climate factor (rainfall). It is used to determine precipitation deficit in different time scales. Time scales show the drought effects on water resource abilities. In present study, the drought severities were determined in a 30 year statistical period for 0 stations across Fars province of Iran in three 6, and 4 months scales. Then based on drought severities in different months, the change process curves of SPI index were provided at different scales. Considering the short-time, mid-time and long-time scales, and the drought was examined from different view points and its severest events and their alternation periods were compared and analyzed. The results showed that Fars province has been encountered with droughts for many years and it has deteriorated in recent years. Other results showed that the short-time droughts had very much fluctuation and were much sensitive to the moisture changes. But in long-term time scale, the sever droughts had long standing and reflected the drought in better fashion. Thus, since drought severity and its frequency are all directly or indirectly time scale depended functions, they may be regarded as the initial warning for drought and help to evaluate it. Result was also revealed the changes process from low severity to high one from northwest to the southeast of the province. The alternation period of drought occurrence with a mild severity varied 3-0 years in average at the studied stations. These quantities for moderate and severe droughts were obtained 5-5 and 0-5 years, respectively.
  • فردین بوستانی، حمید محمدی
    هدف اصلی این مطالعه تدوین الگوی بهینه بهره برداران چغندرکار اقلید (استان فارس) و هم چنین بررسی اهمیت چغندرقند در الگوی کشت آن ها بود. با توجه به اثرگذاری مساله ی ریسک بر تصمیم تولیدکنندگان، دو منشا ریسک قیمت و عملکرد نیز در تدوین الگو دخالت داده شدند. هم چنین با استفاده از قابلیت تکنیک برنامه-ریزی چند هدفی، مساله ی کاهش استفاده از آب نیز به سایر اهداف اضافه شد. یافته ها نشان داد که تفاوت بازدهی الگوی فعلی با الگوی بهینه تنها 7 درصد است، اما از نظر ترکیب محصول میان آن ها تفاوت وجود دارد. به این ترتیب که در الگوی فعلی 8/3 هکتار از سطح زیرکشت بهره بردار نماینده با 8/6 هکتار به چغندرقند اختصاص دارد در حالی که در الگوی بهینه این مقدار به 2/0 هکتار کاهش می یابد. به طور کلی در الگوهای ارایه شده، ترکیب محصول از چغندرقند و گندم به نفع لوبیا تغییر می یابد. این تغییر افزون بر هدف تامین بازدهی فعلی بهرهججبرداران، هدف کاهش مصرف آب تا 33 درصد سطح مصرف فعلی را نیز تامین می کند. یافته ها نشان داد که بهره برداران در تدوین الگوی کشت خود عمدتا به ریسک قیمت توجه دارند. هم چنین مشخص گردید که ناکارایی چغندرقند در استفاده از نهاده ی محدود کننده ی آب باعث کاهش اولویت آن در الگوی کشت گردیده است.
    کلید واژگان: چغندرقند, الگوی کشت بهینه, آب, ریسک, استان فارس}
    F. Boostani, H. Mohammadi
    The main objective of this study was to develop an optimal cropping pattern for sugar beet growers of Eqlid district (Fars province) and to investigate its importance in cropping pattern. Regarding the effect of risk on producer's decision, two sources of risk including price and yield risks was considered. Beside the other objectives, reduced water use was also dealt with applying multi objective Programming framework. The results showed that the income difference of current and optimal cropping pattern is only 7 percent. However, they are different in crop combination, so that, in current pattern. 8 hectare out of 6.8 hectare of representative growers belongs to sugar beet, while in the case of optimal pattern, it reduces to 0. hectares. In general, in developed cropping patterns, sugar beet-wheat dominated production combination changes in favor of been. The change meets the goal of reduced water use up to percent in addition to providing the current gross margin. The results revealed that farmers mainly consider price risk, to a great extent, in cropping pattern. It was also determined that inefficiency of sugar beet in using water as a restricting input has been resulted in reduced priority of sugar beet in cropping pattern.
  • رضا شاهدی، حمید محمدی، مجید رحیمی، سیامک پیش بین
    سردخانه های گوشت استان فارس شامل سردخانه های لار، شیراز، مرودشت و کازرون محصول خود را از شهرستان های اقلید، شیراز، تهران، کازرون و مرودشت تامین و آن را در شهرهای لار، جهرم، مرودشت، شیراز، فسا، کازرون و داراب توزیع می کنند. یکی از نکات قابل توجه در خصوص سردخانه ها، محل استقرار آن ها یا به عبارت دیگرموقعیت آن ها نسبت به مراکز تولید که سردخانه ها از آن تغذیه می شوند و هم چنین مراکز مصرف که محصول نگهداری شده به آن جا منتقل می گردد، می باشد. در صورت مشخص بودن محل های استقرار می توان از میان مراکز تولید و مصرف متعدد به الگویی دست یافت که کم ترین هزینه را در بر داشته باشد. در این تحقیق برای تدوین الگوی بهینه برای شبکه ی انتقال گوشت میان مراکز تولید، نگهداری و مصرف در استان فارس، داده ها از طریق تکمیل پرسش نامه از سردخانه ها جمع آوری گردید و الگوی بهینه با استفاده از نرم افزار 10Lingo برآورد شد. نتایج نشان داد که در الگوی فعلی، مجموع هزینه های انتقال محصول در هر دو شبکه برابر با 1181 میلیون ریال است، در حالی که در الگوی بهینه این رقم به 1/940 میلیون ریال کاهش می یابد. به این ترتیب در الگوی بهینه نسبت به الگوی فعلی هزینه های انتقال محصول 4/20 درصد کاهش می یابد. مسیرهای انتقال کازرون به شیراز، کازرون به لار و کازرون به فسا در الگوی بهینه از اولویت لازم جهت قرار گرفتن در شبکه انتقال حداقل کننده ی هزینه قرار نگرفتند، لذا دو الگوی تقریبا بهینه با انحراف (افزایش هزینه) 5 درصد ارایه گردید. الگوهای تقریبا بهینه از تغییر شبکه انتقال محصول از مراکز تولید تا سردخانه ها حاصل گردید. الگوی تقریبا بهینه ی اول از تغییر در شبکه حمل محصول به سردخانه های کازرون و لار به دست آمد. الگوی تقریبا بهینه ی دوم نیز از طریق ایجاد تغییر در مسیر حمل محصول به سردخانه های شیراز و کازرون حاصل شد.
    کلید واژگان: گوشت, سردخانه, حمل و نقل, الگوی بهینه, استان فارس}
    R. Shahedi, H. Mohammadi, M. Rahimi, S. Pishbin
    Meat cold storages of Fars province including Lar, Shiraz, Marvdasht, and Kazeroun are supported by Eqlid, Shiraz, Tehran, Kazeroun, and Marvdasht districts and their commodities is distributed in Lar, Jahrom, Marvdasht, Shiraz, Fasa, Kazeroun, and Darab lingo 0 software were used to obtain optimal pattern of meat transportation network. In current pattern, the total cost of transportation through two transporting networks equals to 8 million rials, while in optimal solution it reduced to 940. million rials, i.e., using the optimal solution can result in a saving of 0.4 percent. Transportation paths to Kazeroun to Shiraz, Kazeroun to Lar, and Kazeroun to Fasa couldn’t get a priority to contribute to transportation, thus two nearly optimal solutions, considering a 5% deviation (incrementin cost) from optimal point, were developed. Nearly optimal solutions were obtained by some changes occurred in transportation path from production to storage points. The first nearly optimal solution was obtained by change in the transportation paths of Kazeroun and Lar storages and the second one was obtained by change in the transportation path to Shiraz and Kazeroun storages.
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال