به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "محلول پاشی" در نشریات گروه "بیوتکنولوژی و ژنتیک گیاهی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «محلول پاشی» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • مصطفی خمر*، حمیدرضا مبصر، عباس کشته گر

    به منظور بررسی تاثیر هیومیک اسید و دور آبیاری بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانه ای رقم سینگل کراس 704 در منطقه زابل، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده (اسپیلت پلات) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، با سه تکرار انجام گردید. تیمارهای آزمایش شامل دور آبیاری به عنوان تیمار اصلی در سه سطح 6، 9 و 12 روز و محلول پاشی هیومیک اسید به عنوان تیمار فرعی در چهار سطح هر هفته، دو هفته، سه هفته و چهار هفته یکبار بود. اثر دور آبیاری و محلول پاشی هیومیک اسید و برهمکنش آن ها بر ارتفاع بوته، تعداد بلال در بوته و تعداد دانه در بلال، معنی دار بود.  بیشترین ارتفاع بوته، تعداد بلال در بوته و تعداد دانه در بلال تحت شرایط دور آبیاری 6 روز یکبار و هر دو هفته یکبار محلول پاشی هیومیک اسید، به دست آمد که با تیمارهای دور آبیاری 6 روز یکبار و محلول پاشی هر هفته و هر سه هفته یکبار هیومیک اسید، در یک گروه آماری قرار گرفته و اختلاف معنی داری نداشتند. در مقابل، تیمار دور آبیاری 12 روز یکبار و هر چهار هفته یکبار محلول پاشی هیومیک اسید، کاهش چشمگیری در صفات فوق نشان داد. به طوری که با تیمارهای دور آبیاری 12روز یکبار و محلول پاشی هر هفته و هر سه هفته یکبار هیومیک اسید، در یک گروه آماری قرار گرفت. بنابراین، بهترین دور آبیاری به منظور تولید دانه ذرت، دور آبیاری 6 روز یکبار همراه با مصرف هر دو هفته یکبار محلول پاشی هیومیک اسید برای کشت در منطقه توصیه می شود.

    کلید واژگان: تحمل تنش, دانه در بلال, محلول پاشی, هیبرید ذرت, هیومیک اسید
    Mostafa Khammar *, Hamidreza Mobasser, Abbas Keshtehgar

    In order to investigate the effect of humic acid and irrigation interval on yield and yield components of corn seed of single-cross 704 at the region of Zabol, an experiment as the split-plot has been conducted in a randomized complete block design with 3 replications. Treatments of the experiment included irrigation round as main plot in three levels of 6, 9 and 12 days, and spraying of humic acid as a subplot in four levels of control or every week, every two weeks, every three weeks and every four weeks. The effect of irrigation and spraying of humic acid and their interactions on plant height, number of ear per plant and number of seeds per ear were significant. The highest plant height, number of ear per plant and number of seeds per ear was obtained under 6 days of irrigation round and every two week spraying of humic acid which by 6 days of irrigation round and  every week spraying of humic acid and every three week in same statistical group and did not show any significant difference. On the other hand, the 12 days of irrigation round treatments and every four week spraying of humic acid showed that significantly reduced in the above traits. So that with 12 days of irrigation round and spraying every week and every three weeks of humic acid was placed in the same statistical group. Therefore, the best irrigation round in order to produce corn grain is recommended for 6 days of irrigation round with the use of every two weeks for humic acid spraying for cultivation in the region.

    Keywords: Foliar application, Grains, ear, Humic acid, Maize hybrid, stress tolerance
  • علی باقرزاده چهارجویی*، مصطفی حجتیان فر

    به منظور بررسی تاثیر هورمون محرک رشد تری اکانتانول بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه نخود، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایشی شامل میزان مصرف هورمون در چهار سطح صفر، 5، 10 و 15 میلی گرم در لیتر، روش مصرف در دو سطح مصرف برگی و خاکی و دو توده محلی نخود (توده مشهد و توده کرمانشاهی)، هر یک در 24 گلدان می باشند. در این پژوهش صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام، وزن صد دانه، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک نخود بررسی گردید. نتایج نشان داد که تاثیر اثرات ساده میزان مصرف هورمون تری اکانتانول و روش مصرف بر اکثر صفات، اثر معنی داری نداشتند. همچنین، اثر ساده نوع توده نخود در هیچکدام از صفات معنی دار نشد. در بررسی اثرات متقابل دوگانه میزان مصرف هورمون، روش مصرف و نوع توده نخود، تقریبا تمامی صفات به استثنای تعداد دانه در نیام (تمام اثرات متقابل دوگانه) و وزن صد دانه (اثر متقابل روش مصرف × نوع توده نخود) معنی دار شدند. در بررسی برهمکنش سه گانه اثرات متقابل، تمامی صفات دارای اثر معنی دار بودند که بیشترین عملکرد در تیمار مصرف 15 میلی گرم در لیتر و روش مصرف برگی و در شرایط استفاده از توده  نخود مشهد بدست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد، 45% افزایش عملکرد صورت گرفت. این افزایش عملکرد در اثر مصرف هورمون به ویژه در غلظت بالا بوده و اثر مستقیمی بر اندام های هوایی داشته که عمدتا به دلیل کاهش ریزش گل ها، غلاف ها و برگ ها موجب افزایش اجزای عملکرد می شود. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از هورمون تری اکانتانول از طریق اثرات مثبت بر فعالیت های متابولیکی، موجب افزایش عملکرد گیاه شده که می توان با انتخاب رقم مناسب کشت با توجه به مناطق آب و هوایی مناطق مختلف، انتظار عملکرد حداکثری محصول مورد نظر را داشت.

    کلید واژگان: تنظیم کننده ی رشد, توده کرمانشاهی, عملکرد زیستی, محلول پاشی
    Ali Bagherzadeh Chaharjouee *, Mostafa Hojatianfar

    To investigate the effect of triacontanol on the yield and yield components of the two chickpea Landraces, a completely randomized factorial design was conducted with three replications. The treatments were designed at four levels of hormone consumption including 0, 5, 10 and 15 mg/L in the form of leaf and soil applications on two chickpea Landrace of Mashhad and Kermanshah. The total treatments included 24 pots for each Landrace. In this experiment, traits such as grain yield, biological yield, number of pods per plant, number of grains per pod, height of plant, 100-grain weight, and total biomass of chickpeas were examined. The results revealed that the effects of triacontanol application and method of application on chickpea Landraces were not significant. The results also showed no significant effect for biomass. Moreover, analyzing the effects of interaction between the amount of hormone consumption and method of consumption and type of chickpea mass on the yield and yield components showed that all properties were significantly different with an exception of the number of grains per pod and 100-grain weight. Increasing the doses of hormone by leaf application on Mashhad Landrace resulted in significant improvement of yield and yield components of the chickpea. The triple interaction effects of triacontanol application, method of application and chickpea Landrace on the measured traits were significant in all treatments. In the triple interaction, the highest yield was observed in 15 mg/L triacontanol application on the leaves of Mashhad Landrace chickpea, which increased the yield by 45% compared to control treatment. It was concluded that the increase of yield and yield components by increasing doses of triacontanol application on leaves was mainly due to their effects on aerial parts of the plant through decreased rates of flowers, pods and falling leaves. On the whole, application of biochemical triacontanol hormone resulted in increasing chickpea yield by its positive effect on the metabolism activities of the plant.

    Keywords:  biological yield,  foliar application,  growth regulation,  Kermanshahi landrace
  • معروف خلیلی*، فوزیه پاشایی، محمدعلی ابراهیمی

    این تحقیق با هدف بررسی اثر نانو کلات روی بر خصوصیات رویشی و بیان ژن های موثر بر سنتز  تیمول و کارواکرول در آویشن انجام گرفت، طرح به صورت فاکتوریل در قابل طرح کاملا تصادفی با سه تکرار بود. فاکتور اول دو رقم آویشن (آویشن دنایی و آویشن کوهی) و فاکتور دوم محلول پاشی نانو کلات روی در چهار سطح (صفر (شاهد)، 5/2، 5/3 و 5/4 میلی گرم در لیتر) بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد بالاترین محتوی کارتنویید به سطوح 5/4 میلی گرم در لیتر و بالاترین محتوی کاراکرول اسانس به سطح 5/2 میلی گرم در لیتر نانو کلات روی اختصاص داشت. نتایج مقایسه میانگین تیمارهای اثر متقابل نشان داد هر دو رقم بالاترین عملکرد خشک بوته، محتوی کلروفیل a و b را در واکنش به محلول پاشی 5/3 میلی گرم در لیتر نانو کلات روی نشان دادند، در این بررسی بالاترین محتوی تیمول اسانس در رقم آویشن کوهی در سطوح 5/2 و 5/3 میلی گرم در لیتر و در رقم آویشن دنایی در سطح 5/2 و 5/4 میلی گرم در لیتر  نانو کلات روی ثبت شد. نتایج نشان داد اثر محلول پاشی نانو کلات روی بر مقدار بیان ژن های CYP71D180 و CYP71D178 در سطح احتمال یک درصد و بر مقدار بیان ژن های DXR و CYP71D180 در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. در این بررسی سطح 5/2 میلی گرم بر لیتر نانو کلات روی مقدار بیان ژن DXR را در مقایسه با تیمار شاهد 36/27 درصد افزایش داد، همچنین محلول پاشی دو سطح 5/2 و 5/3 میلی گرم در لیتر مقدار بیان ژن های گاماترپینن سنتاز را به ترتیب 13/51 و 38/2 درصد، مقدار بیان ژن CYP71D180 را به ترتیب 31/36 و 28/42 درصد و بیان ژن CYP71D178 را به ترتیب درصد 70/61 و 34/36 درصد افزایش دادند.

    کلید واژگان: اسانس, رقم, متابولیت, محلول پاشی
    Marouf Khalili*, Fozieh Pashaee, MA .Ebrahimi

    This study aimed to investigate the effect of zinc nano-chelate on vegetative characteristics and expression of genes affecting the synthesis of thymol and carvacrol in thyme. The experimental design was factorial in a completely randomized design with three replications. The first factor included two cultivars of thyme and the second factor was the foliar application of zinc nano-chelate at four levels (zero (control), 2.5, 3.5, and 4.5 mg/l). The results of the present study showed that the highest content of carotenoids was at the level of 4.5 mg /l and the highest content of caracrol essential oil was at the level of 2.5 mg /l nano-zinc chelate. The results of comparing the mean of interaction treatments also showed that both cultivars showed the highest plant dry yield, chlorophyll a and b content in response to spraying of 3.5 mg /l nano-zinc chelate. In this study, the highest thymol content of essential oil was recorded in the levels of 2.5 and 3.5 mg/l  for Thymus vulgaris cultivars and Thymus Dena cultivars at the levels of 2.5 and 4.5 mg / L. The results showed that the effect of nano-chelate zinc foliar application on the expression of CYP71D180 and CYP71D178 genes was significant at the level of 1% and on the expression of DXR and CYP71D180 genes at the level of 5% probability. In this study, the level of 2.5 mg / l nano-zinc chelate increased the expression of DXR gene by 27.36% compared to the control treatment. Also, foliar application of two levels of 2.5 and 3.5 mg / l increased the expression of gamaterpinene synthase genes by 51.13% and 2.38%, expression of CYP71D180 gene by 36.31% and 42.28, and the expression of CYP71D178 gene by 61.70% and 36.34%, respectively.

    Keywords: essential, cultivars, metabolites, foliar application
  • حسین گرگینی شبانکاره، سارا خراسانی نژاد*، حسن سلطانلو، وحید شریعتی
    گیاه دارویی اسطوخودوس (Lavandula angustifolia) با دارا بودن قابلیت اقتصادی و زینتی و کاربرد زیاد آن در صنایع آرایشی- بهداشتی و دارویی، در سراسر جهان کشت می شود. به منظور بررسی اثر محلول پاشی اسیدآبسیزیک بر افزایش تحمل به تنش خشکی در رقم Munstead Organic این گیاه، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده تولید گیاهی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال زراعی 97-1396 اجرا شد. تیمارهای آزمایش در چهار سطح رژیم های آبیاری (شامل 100-90، 80-70، 60-50 و 40-30 درصد ظرفیت زراعی) و محلول پاشی اسیدآبسیزیک در سه سطح (شامل صفر، 15 و 30 میکرومولار در لیتر) لحاظ گردید. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بیشترین درصد اسانس با میانگین 18/1 درصد از کاربرد 15 میکرومولار اسیدآبسیزیک در شرایط تنش خشکی (آبیاری 40-30 درصد ظرفیت زراعی به دست آمد. در حالی که بیشترین عملکرد اسانس با میانگین 055/0 گرم در گیاه مربوط به کاربرد 30 میکرومولار اسیدآبسیزیک در شرایط آبیاری 80-70 درصد ظرفیت زراعی بود. همچنین گروه بندی اجزای اسانس نشان داد که از میان 26 ترکیب شناسایی شده، شش ترکیب مونوترپن هیدروکربنه، 10 ترکیب مونوترپن اکسیژنه، 6 ترکیب سسکویی ترپن هیدروژنه و چهار ترکیب سسکویی ترپن اکسیژنه بودند. با افزایش خشکی میزان ترکیبات مونوترپنی هیدروکربنه و اکسیژنه کاهش و ترکیبات سسکویی ترپنی هیدروکربنه و اکسیژنه افزایش یافتند. همچنین نتایج نشان داد که بالاترین میزان لیمونن (10 درصد) از کاربرد 15 میکرومولار اسیدآبسیزیک در آبیاری 80-70 درصد ظرفیت زراعی، کامفور (47/10 درصد) و بورنیول (58/51 درصد) از آبیاری کامل و عدم کاربرد اسیدآبسیزیک، کاریوفیلن اکساید (80/7 درصد) از کاربرد 30 میکرومولار اسیدآبسیزیک در آبیاری 60-50 درصد ظرفیت زراعی و آلفامورولن (90/24 درصد) از کاربرد 30 میکرومولار اسیدآبسیزیک در شرایط 40-30 درصد ظرفیت زراعی بدست آمد. در کل، یافته های این پژوهش نشان داد که محلول پاشی اسیدآبسیزیک در خشکی 40-30 درصد ظرفیت زراعی می تواند سبب افزایش درصد اسانس و ترکیبات سسکویی ترپنی برای مقابله با شرایط خشکی در گیاه اسطوخودوس شود.
    کلید واژگان: اسطوخودوس, خشکی, سسکوئی ترپن, محلول پاشی, مونوترپن
    H. Gorgini Shabankareh, S. Khorasaninejad *, Hasan Soltanloo, V. Shariati
    The medicinal plant Lavender (Lavandula angustifolia) is cultivated all over the world due to its economic and ornamental potential and its wide application in the cosmetic and pharmaceutical industries. To investigate the effect of abscisic acid foliar application on increasing drought stress tolerance in Munstead Organic cultivar, a factorial experiment was conducted in a randomized complete block with three replications in the Faculty of Plant Production of Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Iran in year 2016-2017. Experimental treatments were considered at four levels of irrigation regimes (including 90-100, 70-80, 50-60, and 30-40% of field capacity(FC)) and three levels of abscisic acid foliar application (including zero, 15, and 30 mM/l). Data analysis showed that the highest percentage of the essential oil (1.18%) was obtained in 15 μM abscisic acid and 30-40%FC. While the highest yield of the essential oil (0.055 g/plant) was related to the application of 30 μM abscisic acid in 70-80%FC. The category of the essential oil components also showed that out of 26 identified components, six compounds were hydrocarbon monoterpene, 10 compounds were oxygen monoterpene, six compounds were hydrogen peroxide and four components were oxygen sedimentation. With increasing drought, stress, the amount of hydrocarbon and oxygen monoterpene compounds decreased, but hydrocarbon and oxygen sesquiterpene compounds increased. The results also showed that the highest amount of limonene (10%) was obtained from adding 15 μM abscisic acid in irrigation of 70-80%FC. The highest amounts of camphor (10.47%) and bernoulli (51.58%) were achieved in complete irrigation and non-use of abscisic acid. However, the highest amounts of cariofillenoxide (7.80%) and α-Muurolene (24.90%) was observed in 30 μM abscisic acid and 60-50%FC and in 30 μM abscisic acid and 30-40%FC, respectively. Overall, it was found that foliar application of abscisic acid under drought stress 30-40%FC, could increase the percentage of the essential oils and sesquiterpene compounds to cope with drought conditions in lavender.
    Keywords: Lavandula angustifolia, drought, sesquiterpene, spraying, monoterpene
  • حسن نورافکن*، زهرا محمودی راد، مهتاب پویان فر
    به دلیل اهمیت کشت گیاهان دارویی به روش ارگانیک و مزایای استفاده از کودهای بیولوژیک آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به صورت گلدانی با محلول پاشی چای کمپوست سه بار به فاصله زمانی 10 روزه با رقت های حجمی صفر، 25، 50، 100% محلول آبی ورمی کمپوست و بدون محلول پاشی به اجرا در آمد. دو هفته بعد از آخرین محلول پاشی، قطر سایه انداز، ارتفاع بوته، قطر یقه، طول ریشه، تعداد گره ساقه، فاصله اولین گره از یقه، تعداد برگ، طول و عرض بزرگ ترین برگ، وزن تر و خشک برگ، ساقه، ریشه و وزن تر و خشک گیاه اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده نشان داد با افزایش رقت چای ورمی کمپوست در محلول های مصرفی، شاخص های رشدی افزایش می یابد به طوری که تیمار 50% بیشترین مقدار ارتفاع بوته، تعداد برگ و وزن خشک گیاه را نشان داد و بیشترین مقدار طول ریشه، طول و عرض بزرگ ترین برگ، وزن تر و خشک ساقه، وزن تر و خشک ریشه در تیمار 100% حجمی به دست آمد. احتمالا اثر مثبت چای ورمی کمپوست روی شاخص های رشدی به قابلیت جذب نیتروژن توسط گیاه و یا اثر هورمون های رشد حاصل از فعالیت کرم خاکی در چای ورمی کمپوست مربوط باشد. با توجه به سرعت انتقال عناصر غذایی از سطح برگ ها به اندام های مختلف گیاه، محلول پاشی کودهای زیستی به تنهایی و یا در ترکیب با کود شیمیایی می تواند در کشت و پرورش گیاهان دارویی که توصیه کمتری برای مصرف مواد شیمیایی می شود، تاثیر مثبتی داشته باشد.
    کلید واژگان: تنظیم کننده رشد, توان زیستی, کشت ارگانیک, کود زیستی, محلول پاشی
    Hassan Nourafcan*, Zahra Mahmoudirad, Mahtab Pouyanfar
    Because of the importance of medicinal plants cultivation with organic manner and the advantages of biological fertilizers, the experiment was conducted based on completely randomized design with three replications in pot condition using three times at 10 days interval with foliar application of concentrations of 25, 50 and 100% vermicompost tea. Two weeks after the last spraying, canopy diameter, plant height, crown diameter, root length, node number, distance between the first node from the crown, leaf number, leaf length, leaf width, leaf fresh weight, shoot fresh weight, root fresh weight, plant fresh weight, leaf dry weight, shoot dry weight, root dry weight and plant dry weight were measured. The growth indices increased with increasing of concentration of vermicompost tea so that vermicompost tea 50% showed higher plant height, leaf number and plant dry weight. Vermicompost tea 100% treatment was the highest amount of root length, width and height of the leaf, stem fresh and dry weight, root fresh and dry weight. Vermicompost tea may have a positive effect on growth indices related to the ability of nitrogen uptake by plants or growth hormones effect of earthworms on vermicompost tea. Given the pace of the transfer of nutrients from the leaves to the different plant parts, spraying bio- fertilizers alone or in combination with chemical fertilizers can education in the cultivation of medicinal plants recommended less use of chemicals occurs, have a positive effect.
    Keywords: o plant growth regulator, o viability, o compost tea, o growth indexes, o biofertilizer, o organic cultivation
  • انسیه فانی اخلاق*، جهانفر دانشیان، عباس شهدی، محمد ربیعی، ابراهیم امیری
    با توجه به محدودیت های مصرف خاکی عناصر کم مصرف (از قبیل تثبیت شدن و اثرات باقی مانده) محلول پاشی و یا تغذیه برگی از راه های موثر در برطرف کردن نیاز غذایی گیاهان به عناصر کم مصرف است.
    به منظور بررسی اثر محلول پاشی سولفات روی و سولفات منگنز بر عملکرد و صفات زراعی ارقام کلزا(Brassicanapus L.) در شالیزار، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1388 در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور واقع در رشت اجرا گردید. در این آزمایش، فاکتورها شامل استفاده از کودمیکرو (ریز مغذی) در 4 سطح (سولفات روی، سولفات منگنز، توام سولفات روی و سولفات منگنز و عدم کاربرد آن ها) و ارقام در 3 سطح شامل Hyola 401، Hyola 308 و RGS006 در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اثر کود ریزمغذی بر ارتفاع گیاه، تعداد خورجین در گیاه، طول خورجین ساقه اصلی، طول خورجین ساقه های فرعی، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، شاخص برداشت و عملکرد روغن معنی دار شد. اثر رقم بر ارتفاع گیاه، تعداد خورجین در گیاه، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد روغن معنی دار گردید اما اثر متقابل تیمارهای آزمایشی فقط بر تعداد خورجین در گیاه، تعداد دانه در خورجین و درصد روغن معنی دار شد. نتایج نشان داد که تعداد خورجین در گیاه و تعداد دانه در خورجین با تیمار کاربرد سولفات روی به همراه سولفات منگنز در رقم هایولا 401 بیشترین تعداد خورجین در گیاه و تعداد دانه در خورجین را داشت. بیشترین عملکرد روغن نیز در شرایط کاربرد سولفات روی به همراه سولفات منگنز در رقم هایولا 401 با میانگین 1146 کیلوگرم در هکتار به دست آمد.
    کلید واژگان: کلزا, محلول پاشی, سولفات روی, سولفات منگنز, صفات زراعی, عملکرد دانه
    Fani Akhlaghe.*, Daneshianj., Shahdia., Rabieem., Amiri, E
    Given the limitations of the soil application of micronutrients (such as fixation and the residual effects), spraying or foliar feeding is an effective way for compensating the nutritional need of the plants to the micronutrients. In an attempt to explore the impact of zinc sulfate and manganese sulfate spraying on yield and the agronomic characteristics of canola varieties (Brassica napus L.) in paddy, a factorial experiment following a randomized complete block design with three replications was carried out in the research field of the Rice Research Institute of Rasht in 2009. The factors in this study included the application of micronutrients at four levels (zinc sulfate, manganese sulfate, combined use of zinc and manganese sulfates, and their zero application) and the varieties at three levels (Hyola 401, Hyola 308, and RGS006). The results indicated that micronutrient fertilizer had a significant effect on the plant height, the number of pods per plant, the length of the pods in the main and side stems, the number of seeds in the pods, 1000 seed weight, seed yield, harvest index, and oil yield. The varieties significantly affected the plant height, the number of pods in the plant, the number of seeds in the pod, 1000 seed weight, and seed and oil yield. However, the interaction effect of the experiment treatments was only significant in the number of pods in the plant, the number of seeds in the pod, and oil percentage. The results revealed that the number of pods in the plant and the number of seeds in the pod were the highest in the treatment of the combined use of zinc and manganese sulfates in Hyola401 variety. The maximum amount of oil yield was obtained from the combined use of zinc and manganese sulfates Hyola401 with an average of 1146 kg per hectare.
    Keywords: Canola, Spraying, Zinc sulfate, Manganese sulfate, Agronomic characteristics, Seed yield
  • لیلا غیرتی آرانی، طیبه شریفی، محمدرضا شیخی*
    این تحقیق به منظور بررسی اثر روش‎های خاک مصرف عناصر و روش‎های محلول‎پاشی آهن و روی به صورت تنها و توام بر رشد و عملکرد دانه لوبیا سبز و میزان روی و آهن در محصول انجام گرفت. آزمایش به‎صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک‎های کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی عبارت بودند از نوع کود در سه سطح (آهن، روی، مصرف توام هر دو کود). زمان و نوع کاربرد کودها (شاهد، کاربرد خاک مصرف، محلول‎پاشی در مرحله رویشی، محلول‎پاشی در مرحله آغاز گل‎دهی، محلول‎پاشی در دو مرحله رویشی و آغاز گل‎دهی، محلول‎پاشی بعد از برداشت هر چین، محلول‎پاشی در سه مرحله رویشی، آغاز گل‎دهی و بعد از برداشت هر چین). بر اساس نتایج به دست آمده، تیمارهای کاربرد خاک مصرف عناصر، محلول‎پاشی عناصر در دو مرحله رویشی و آغاز گل‎دهی و محلول‎پاشی عناصر در سه مرحله رویشی، آغاز گل‎دهی و بعد از برداشت هر چین، باعث افزایش صفات مورد بررسی از جمله ارتفاع ساقه، تعداد برگ، وزن خشک برگ‎های بوته، وزن خشک ساقه، وزن خشک اندام هوایی، میانگین طول نیام و عملکرد نیام شدند. در این بررسی کاربرد توام آهن و روی، تعداد برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، وزن خشک اندام هوایی و عملکرد نیام را به میزان بیشتری نسبت به کاربرد هر یک از کودها به تنهایی افزایش داد. بیشترین عملکرد نیام در واحد سطح به میزان 29/2 کیلوگرم در صورت کاربرد توام کودها و کمترین میزان آن به میزان 82/1 کیلوگرم در صورت کاربرد کود آهن به تنهایی حاصل گردید. هم‎چنین تیمارهای کاربرد خاک مصرف کودها، محلول‎پاشی در دو مرحله رویشی و آغاز گل‎دهی و محلول‎پاشی در سه مرحله رویشی، آغاز گل‎دهی و بعد از برداشت هر چین بیشترین افزایش را در عملکرد نیام در واحد سطح باعث شدند. در این سه تیمار، عملکرد نیام به ترتیب به میزان 65، 59 و 65 درصد بیشتر از شاهد بود. در تیمار کاربرد آهن و روی به صورت توام و روی به تنهایی غلظت روی بیشتری نسبت به کاربرد آهن به تنهایی به دست آمد. هم‎چنین کمترین میزان روی در صورت محلول‎پاشی در مرحله رویشی به دست آمد. در تیمارهای آهن و روی به صورت توام و آهن به تنهایی نیز میزان آهن بیشتری نسبت به تیمار روی به تنهایی به دست آمد. کمترین اثر در افزایش غلظت آهن نیز مربوط به تیمار محلول‎پاشی در آغاز گل‎دهی بود.
    کلید واژگان: لوبیا سبز, آهن, روی, محلول‎پاشی
    Leyla Gheyrati Arani, Tayebeh Sharifi, Mohammadreza Sheykhi*
    Effect of soil and foliar application of Fe, Zn and both Fe and Zn fertilizers on growth and yield of green bean was evaluated as factorial based on a rondomized complete block design. Factors were fertilizer type (Fe, Zn, and both Fe and Zn fertilizers) and fertilizer type and application time (control, soil application of fertilizers, foliar application at vegetative stage, foliar application at early flowering stage, foliar application at two vegetative and flowering stages, foliar application after harvest, foliar application at three vegetative, early flowering and after harvest stages). Based on the results, soil application of fertilizers, foliar application at two vegetative and flowering stages and foliar application at three vegetative, early flowering and after harvest stages increased plant height, leaf number, leaf dry weight, stem dry weight, shoot dry weight and yield, significantly. Application of both Fe and Zn fertilizers was more effective than solely application of each fertilizer in leaf number, leaf dry weight, stem dry weight, shoot dry weight and yield. Maximum yield 2.29 kg/m2) was obtained by application of both fertilizers and minimum rate (1.82 kg/m2) was observed when Fe fertilizer was applied solely. Pod yield was also 65, 59 and 65% higer than the control in soil application of fertilizers, foliar application at two vegetative and flowering stages and foliar application at three vegetative, early flowering and after harvest stages treatments, respectively. Combined application of Fe and Zn and solely application of Zn resulted in a higher Zn content in plant in comparison to the solely application of Fe. Besides, the lowest Zn content in plant was obtained in foliar fertilizer application at vegetative stage. Also, combined application of Fe and Zn and solely application of Fe resulted in a higher Fe content in plant in comparison to the solely application of Zn. The minimum impact on increasing Fe concent in plant was observed in foliar application of fertilizers at early flowering stage.
    Keywords: green bean, iron, zinc, foliar application
  • روح الله دهقان هراتی، ابوالفضل مروتی، دانیال آبادیخواه ده علی
    به منظور بررسی تاثیر زمان های مختلف محلول پاشی و غلظت های مختلف کود کلات روی بر ذرت دانه ای رقم 704 Zea mayse آزمایشی به صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان خاتم انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل زمان های محلول پاشی در سه زمان = T18-5 برگی، = T28-5 برگی + ظهور گل تاجی،= T38-5 برگی + ظهور گل تاجی + خمیری شدن دانه در کرت های اصلی و غلظت های مختلف کلات روی در سه سطح (1 C= بدون مصرف کلات روی (شاهد)، 2 C= محلول پاشی 5/0 کیلوگرم کلات روی در هکتار، C3 = محلول پاشی 1 کیلوگرم کلات روی در هکتار) در کرت های فرعی بودند. صفات اندازه گیری شده شامل وزن بلال، تعداد دانه در بلال، تعداد ردیف در بلال، وزن چوب، طول بلال، وزن هزاردانه و عملکرد دانه بودند. نتایج نشان داد که تیمارهای زمان محلول پاشی و سطوح کودی مورد مطالعه بر صفاتی مانند عملکرد، تعداد دانه، وزن هزاردانه، وزن چوب، اختلاف معنی داری داشت امام طول بلال، وزن بلال، تعداد ردیف تحت تاثیر تیمارهای مورد تحقیق قرار نگرفت اثرات متقابل تیمارهای سطوح کودی و زمان محلول پاشی نشان می دهد که بالاترین وزن هزاردانه (3/373 گرم) در تیمار کوی 1 کیلوگرم کلات روی و تیمار زمان محلول پاشی (= T38-5 برگی + ظهور گل تاجی + خمیری شدن دانه) دارد. نتایج نشان دادکه محلول پاشی 1 کیلوگرم کلات روی باعث افزایش معنی دار صفات عملکرد دانه، تعداد دانه در بلال شد. بالاترین میانگین تعداد دانه در بلال و عملکرد در زمان محلول پاشی = T38-5 برگی + ظهورگل تاجی + خمیری شدن دانه به دست آمد. بیشترین عملکرد در اثر مصرف 1 کیلوگرم کلات روی در هکتار در زمانT3 =8-5 برگی + ظهور گل تاجی + خمیری شدن دانه به دست آمد.
    کلید واژگان: ذرت دانه ای (Zea mayse), کلات روی, زمان, غلظت, محلول پاشی, اجزای عملکرد
    R.Dehghan, Harati, A.Morovati, D.Abadikhah, Dehali*
    To investigate the effect of different times and concentrations of Zn-chelate fertilizer spraying on corn seed (704 cultivar), an experiment was carried out in split plot in Khatam region, using a randomized complete block design with three replications. The treatments included three spraying times (T1= spraying the plant with 5 to 8 leaves, T2= spraying the plant with 5 to 8 leaves at the emergence of crown flower, and T3= spraying the plant with 5 to 8 leaves at the emergence of crown flower at dough stage) in the main plot, and different concentrations of Zn-chelate (i.e. C1= zero application of Zn (control), C2= spraying 0.5 kg /ha Zn, and C3= spraying 1 kg/ha Zn) in the sub-plot. The traits under study included corn weight, the number of seeds and rows in corn, cob weight, corn length, 1000-grain weight, and seed yield. The results indicated that the aforementioned treatments had a significant effect on grain yield, the number of seeds, 1000-grain weight, and cob weight. On the contrary, corn length and weight and the number of rows were not affected. The interaction effect of the two treatments also revealed that the highest 1000-grain weight (373.3 g) obtained from 1 kg/ha Zn and T3 spraying treatments. The results indicated that spraying 1 kg/ha Zn significantly increased grain yield and the number of seeds in corn. The highest average of the number of corn seed and grain yield obtained from the third level of spraying time, i.e. spraying the plant with 5 to 8 leaves at the emergence of crown flower at dough stage. The highest grain yield belonged to 1 kg/ha Zn and T3 spraying treatments. Keywords: Corn Seed)Zea Mayse), Zn-chelate, Time, Concentration, Spraying, Yield Component
  • مجید احمدی، ناصر محب علی پور*، ولی فیضی اصل، ایرج اسکندری
    به منظور مطالعه اثرات محلول پاشی عناصر کم مصرف منگنز، روی و بور بر عملکرد و اجزای عملکرد گندم دیم، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به صورت کرت های دو بار خرد شده با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم (مراغه) به مدت یک سال زراعی (1388-1387) اجرا شد. ارقام آذر2 و هما در کرت های اصلی، زمان محلول پاشی در سه مرحله پنجه زنی (GS32)، ساقه رفتن (GS37) و ظهور برگ پرچم (GS64) در کرت های فرعی و محلول پاشی عناصر کم مصرف (شاهد، آب خالص، سولفات منگنز به غلظت هفت در هزار، سولفات روی به غلظت پنج در هزار و اسید بوریک به غلظت سه در هزار) در کرت های فرعی در فرعی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر محلول پاشی عناصر کم مصرف بر عملکرد دانه، تعداد سنبله در واحد سطح و وزن خشک برگ پرچم، شاخص برداشت، وزن تر برگ پرچم و وزن آب بافت معنی دار بود. نتایج مقایسه میانگین عملکرد دانه نشان داد که بیشترین مقدار این صفت به میزان 1418 کیلوگرم در هکتار از تیمار اسید بوریک سه در هزار و کمترین آن به میزان 1285 کیلوگرم در هکتار از آب خالص به دست آمد. مطابق این نتایج محلول پاشی سولفات منگنز هفت در هزار و سولفات روی پنج در هزار اثر معنی داری در افزایش عملکرد دانه گندم دیم نداشت. بیشترین تعداد سنبله در واحد سطح از محلول پاشی سولفات منگنز هفت در هزار و بیشترین میزان وزن‎تر و خشک برگ پرچم از اسد بوریک سه در هزار حاصل گردید. مناسب ترین مرحله برای محلول پاشی، مرحله پنجه زنی بود که بیشترین عملکرد دانه (1630 کیلوگرم در هکتار) بدست آمد. رقم آذر2، از لحاظ عملکرد بیولوژیک و دانه به‎ترتیب به میزان 32 درصد (1650 کیلوگرم در هکتار) و 36 درصد (648 کیلوگرم در هکتار) برتر از رقم‎ هما بود.
    کلید واژگان: گندم دیم, محلول پاشی, عناصر کم مصرف, سولفات منگنز, سولفات روی, اسید بوریک
    Majid Ahmadi, Naser Mohebalipour*, Vali Feizi, Asl, Iraj Eskandari
    In order to evaluate the effects of foliar application of manganese, zinc and boron on grain quality and quantity characteristics of dryland wheat, a split-split plot experiment was conducted based on a randomized complete block design with three replications. Experiment was carried out in Dryland Agricultural Research Station in Maragheh region, northwest Iran during 2008-2009. Wheat cultivars (Azar2 and Homa) were planted in main plots. Foliar application time in three stages of tillering (GS32), stem elongation (GS37) and flag leaf emerging (GS64) and foliar application of micronutrients (control, pure water, 35g.ha-1 manganese sulfate, 25 g.ha-1 zinc sulfate and 15 g.ha-1 boric acid) were also allocated to subplots and sub subplots, respectively. Results showed that foliar application of microelements significantly affected grain yield, spike number per area unit, dry weight and fresh weight of flag leaf and harvest index. According to the results, application of 35 g.ha-1 manganese sulfate and 25 g.ha-1 zinc sulfates had non significant effect on grain yield. \ Application of 15 g.ha-1 boric acid resulted in the highest yield (1418 kg. ha-1), dry weight and fresh weight of flag leaf. The highest number of spikes per m2 was observed with application of 35 g.ha-1 manganese sulfate. According to these results, tillering stage (GS32) was the best stage for foliar application of micronutrients that produced the highest yield (1630 g.ha-1). Azar2 was better cultivar and produced 32 and 36 percent higer biological and grain yield in comparison to Homa cultivar, respectively.
    Keywords: reinfed wheat, foliar application, microelement, manganese sulfate, zinc sulfate, boric acid, quantitative characteristics
  • محمد آرمین، جواد مصلحی
    به منظور بررسی واکنش عملکرد و اجزای عملکرد نخود رقم هاشم به زمان و مقدار مصرف اسید هیومیک، در سال‎ 1390 آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‎های کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان‎ بردستان انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل زمان محلول‎پاشی در سه سطح (سه برگی، گل دهی و غلاف دهی) و مقدار محلول‎پاشی اسید هیومیک در چهار سطح (0، 2، 4 و 6 لیتر در هکتار) بود. در این آزمایش از اسید هیومیک 8 درصد با نام تجاری هیومکس که دارای 80% اسید هیومیک، 5% اکسید پتاسیم و 15% اسید فلویک بود استفاده شد. واکنش عملکرد و اجزای عملکرد به زمان محلول‎پاشی متفاوت بود. محلول‎پاشی در زمان گل دهی بیشترین اثر را بر تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد اقتصادی و بیولوژیکی داشت، در حالی که محلول‎پاشی در زمان رویشی بیشترین اثر را بر ارتفاع نهایی و تعداد شاخه جانبی داشت. با افزایش مقدار اسید هیومیک، کلیه خصوصیات مورد بررسی به جز تعداد شاخه جانبی افزایش یافت. بیشترین تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد اقتصادی و بیولوژیکی در محلول‎پاشی اسید هیومیک به مقدار شش لیتر در هکتار بدست آمد. نتایج این آزمایش نشان داد که محلول‎پاشی در زمان غلاف دهی به مقدار شش لیتر در هکتار جهت حصول عملکرد اقتصادی مطلوب قابل توصیه می‎باشد.
    کلید واژگان: اسید هیومیک, محلول‎پاشی, نخود, غلاف در بوته, دانه در غلاف
    Mohammad Armin, Javad Moslehi
    Yield and yield components response of chickpea to time and different levels of humic acid foliar application was studied in Bardaskan (northeast Iran) in 2011. experiment was carried out as factorial based on a complete randomized block design with three replications. Factors were foliar application time of humic acid at three levels (three leaf, flowering and poding stages), and different levels of humic acid concentrations (0, 2, 4 and 6 Lit.ha-1). Humic acid 8% was used with Humax trade name containing 80% humic acid, 5% potassium oxide and 15% fulvic acid. Yield and yield components response were different to foliar application time. Foliar application at flowering stage had the greatest effect on pod number per plant, seed number per plant, economic yield and biological yield, while foliar application at three leaf stage had the highest effect on plant height and lateral branches number in plant. Increasing humic acid level increased all parameters, except lateral branches number in plant. The highest pod number per plant, seed number per plant, economic yield and biological yield was obtained at 6 lit.ha-1 humic acid concentration. Overall, the result of this experiment showed that 6 lit.ha-1 humic acid application at poding stage can be recommended to achieve optimal economic performance.
    Keywords: Humic acid, Foliar application, Chickpea, yield
  • محمدرضا بوربوری*، داود ارادتمند اصلی، محمد مهدی طهرانی
    به منظور بررسی اثرات متقابل سطوح مختلف عناصر روی و مس بصورت مصرف خاکی و محلول پاشی بر خصوصیات کمی وکیفی گندم، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار در آبان ماه سال 1387 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل ترکیبی از 3 مصرف کود جامد روی و مس و 2 سطح مصرف محلول پاشی این دو عنصر بوده است. نتایج کاربرد هیچکدام از تیمارها بر روی درصد پروتئین و تعداد پنجه و تعداد دانه در سنبله اثر معنی داری را نشان نداد. مصرف خاکی روی و خاکی مس موجب افزایش معنی دار عملکرد، وزن هزار دانه، محتوای جذب روی و مس در دانه و غلظت روی و مس در دانه و اندام هوایی و تعداد پنجه بارور گردید در صورتیکه کاربرد خاکی و محلول پاشی روی موجب افزایش معنی دار محتوای جذب روی و مس در دانه، غلظت روی در دانه و اندام هوایی گردید، همچنین نتایج نشان داد که کاربرد خاکی روی و برگی مس در مقایسه با شاهد موجب افزایش معنی دار غلظت و محتوای جذب روی در دانه، غلظت روی در اندام هوایی گردید در صورتیکه کاربرد خاکی مس و برگی روی موجب افزایش معنی دار غلظت و محتوای جذب روی و مس در دانه، پنجه بارور و غلظت روی و مس در اندام هوایی گردید. کاربرد خاکی مس و برگی مس باعث افزایش معنی دار غلظت و محتوای جذب روی و مس در دانه، غلظت روی و مس در اندام هوایی و وزن هزار دانه گردید. کاربرد برگی روی و برگی مس باعث افزایش معنی دار غلظت روی و مس در دانه و اندام هوایی، و محتوای جذب مس در دانه گردید. نتایج حاصل از این آزمایش نشان دهنده این است که بین عناصر مس و روی برهمکنش منفی وجود دارد. نتایج این آزمایش نشان داد که مصرف خاکی مس و روی بصورت توامان بیشترین تاثیر را بر عملکرد گیاه گندم دارد.
    کلید واژگان: روی, مس, گندم, مصرف خاکی, محلول پاشی, برهمکنش
    M.Boorboori *, D. Eradatmand Asli, M.Tehrani
    To evaluate the effects of different levels of zinc and copper intake as soil and foliar application and interaction of these two elements on wheat’s qualitative and quantitative characteristics, the research was done as a factorial experiment in randomized complete block design with 3 replications in Greenhouse College of Agriculture, Islamic Azad University Saveh in November 2008. The factors of this research included complex of 3 levels of Soild mix of zinc, copper and 2 levels of spray of these two elements. The Results did not show significant effect of fertilizer on protein and percentage of tiller and Grain number in spike. The Results showed that the application of zinc and copper on soil compared with control significantly increased Grain yield, grain weight, zinc and copper content of seed, concentration zinc and cooper on seed, concentration zinc and copper on the shoot and fertile tillers, while application of zinc on soil and spray zinc as compared with control significant content absorbed copper and zinc on seed, concentration copper and zinc on the shoot. The results showed that the application of zinc on soil and spray copper as compared with control View caused significant increase of content absorbed zinc on seed, concentration zinc on seed and concentration zinc on the shoot while application of copper on soil and spray zinc as compared with control View caused significant increase of content absorbed copper and zinc on seed, concentration copper and zinc on seed, concentration copper and zinc on the shoot and fertile tillers. The results showed that application of copper on soil and spray copper as compared with control View caused significant increase of concentration zinc and copper on seed, content absorbed zinc and copper on seed, concentration zinc and copper on the shoot and grain weight. The results showed that spray copper and zinc as compared with control View had significant increase of concentration zinc and copper on seed, concentration zinc and copper on the shoot and content absorbed copper on seed. The results showed that zinc and copper had a negative Interaction on each other. The Results in this study showed that the application of zinc and copper together on soil had the highest effect on yield of wheat.
    Keywords: zinc, copper, wheat, intake as soil, spray, interactive
  • محمدرضا بوربوری، داود ارادتمند اصلی، محمد مهدی طهرانی
    اثر روش های مختلف کود دهی آهن و مس بر عملکرد کمی و کیفی گندم (Triticum aestivum L.) رقم پیشتاز، طی سال 1387 به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه بررسی شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح مصرف خاکی آهن و مس (شاهد، 5/2 و 5 میلی‎گرم در کیلوگرم خاک سولفات مس و شاهد، 5 و 10 میلی‎گرم در کیلوگرم خاک سولفات آهن) و دو سطح مصرف محلول‎پاشی این دو عنصر (با غلظت شاهد و 2 در هزار کلات مس و آهن EDTA) بودند. هیچ کدام از تیمارها روی درصد پروتئین و تعداد پنجه گندم اثر معنی‎داری نداشتند. مصرف خاکی کود آهن موجب افزایش معنی دار اجزای عملکرد، محتوای جذب آهن در دانه و اندام هوایی و تعداد پنجه بارور به ترتیب به میزان 37، 31، 11 و 29 درصد گردید. در صورتی که کاربرد خاکی کود مس موجب افزایش معنی دار اجزای عملکرد، محتوای جذب مس در دانه و غلظت مس در دانه و اندام هوایی به ترتیب به میزان 12، 42، 40 و 42 درصد شد. هم‎چنین نتایج نشان داد که کاربرد عنصر آهن بصورت محلول‎پاشی در مقایسه با شاهد موجب افزایش معنی دار عملکرد دانه، تعداد دانه در سنبله، محتوای جذب آهن در دانه و غلظت آهن در دانه و اندام هوایی به میزان 20، 4، 6، 14 و 2 درصد گردید، در صورتی که کاربرد عنصر مس به‎صورت محلول‎پاشی موجب افزایش معنی‎دار غلظت مس در دانه و اندام هوایی و محتوای مس در دانه به ترتیب به میزان 31، 33 و 31 درصد شد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان دهنده این است که بین عناصر آهن و مس برهم کنش منفی وجود دارد و با افزایش آهن، درصد مس در گیاه کاهش می‎یابد.
    کلید واژگان: کلات, محلول‎پاشی, مصرف خاکی, مس, آهن, اثرآنتاگونیستی
    Mohammad Reza Boorboori, Davood Eradatmand Asli, Mohammad Mehdi Tehrani
    The effect of different anounts and procedures of Cu and Fe fertilizers applications on yield and quality of wheat (Triticum aestivum L.) var. Pishtaz was evaluated in the greenhouse of Agricultural College of Saveh Branch, Islamic Azad University in 2008. A factorial experiment based on a randomized complete block design with three replications was applied. Treatments included three levels of Fe (control, 2.5 and 5 mg.kg -1 of CuSO4.5H2O) and Cu (control, 5 and 10 mg.kg -1 of FeSO4.H2O) fertilizers were applied on the soil and two levels foliar applications (control and 2000 mg.L-1 of Cu-EDTA plus Fe-EDTA). The results did not show significant effect of treatments on protein content and number of tillers. Soil application of Fe fertilizer significantly increased yield components, Fe content in seeds, number of shoots and the number of fertile tillers about 37, 31, 11 and 29%, respectively. Whereas the soil application of Cu significantly increased yield components, uptake and content of Cu in the grain and straw and number of fertile tillers about 12, 42, 40 and 42% respectively. The results showed that spray application of Fe in comparison to the control, significantly increased grain yield, grain number per spike, Fe uptake and Fe concentrations in the grain and straw about 20, 4, 6, 14 and 2% respectively. The foliar application of Cu significantly increased the concentration of Cu in the grain and straw as well as Cu content in the grain about 31, 33 and 33%, respectively. The results of this experiment indicated that there was an antagonistic interactions between Fe and Cu contents in the grain, where by increasing Fe content in the plant, the content of Cu will be reduced and vice versa.
    Keywords: Fe, Cu, intake, soil, spray, interaction, grain yield
  • سمیرا عادلی، علی خورگامی، مسعود رفیعی
    برای بررسی اثر محلول‎پاشی سولفات روی بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم سویا، آزمایشی در سال 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واقع در منطقه کمالوند خرم آباد، به‎صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک‎های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل سه رقم سویای L17، m9، m7 و محلول‎پاشی سولفات روی در سه سطح (صفر،002/0 و 004/0 کیلوگرم در لیتر)در مرحله گل‎دهی و تشکیل غلاف بودند. صفات مورد بررسی شامل عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد روغن، درصد روغن دانه، قطر ساقه، تعداد گره در ساقه اصلی، متوسط طول میانگره و شاخص برداشت بودند. نتایج آزمایش نشان داد که اثر رقم بر عملکرد دانه و عملکرد روغن در سطح احتمال 1% و بر عملکرد بیولوژیکدر سطح احتمال 5% معنی‎دار بود. مقایسه میانگین‎ها نشان داد که بالاترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک مربوط به رقم L17 به ترتیب با میانگین 9/2130 و 3/2452 کیلوگرم در هکتار بود. اثر اصلی سطوح مختلف محلول‎پاشی سولفات روی و رقم و اثر متقابل آن‎ها در سطح احتمال 1% بر درصد روغن دانه معنی‎دار بود و آن را کاهش داد. اثر اصلی سطوح مختلف محلول‎پاشی سولفات روی و رقم و هم‎چنین اثر متقابل آن‎ها بر هیچ یک از صفات قطر ساقه، تعداد گره در ساقه اصلی، متوسط طول میانگره و شاخص برداشت معنی‎دار نشد. با توجه به نتایج این تحقیق، محلول‎پاشی روی تاثیر معنی‎داری بر عملکرد دانه ارقام سویا نداشته است.
    کلید واژگان: محلول‎پاشی, سویا, سولفات روی, عملکرد
    Samira Adeli, Ali Khorgami, Masoud Rafiee
    Effect of spraying zinc sulphate (ZnSo4) on yield and yield components of three soybean varieties wasstudied. A factorial experiment based on a randomized complete block design with four replications was carried out at the Islamic Azad University Research Farm, Khorramabad region, in 2009. Factors were three varieties of soybean named, m7, m9, L17 and zinc sulphate solution spray at three levels of 0, 0.002 and 0.004 kg/l that applied at flowering and pod stages. Characteristics like seed yield, biological yield, oil percentage, oil yield, number of nodes per stem, average length of mid-node and harvest index were measured. The results showed that genotypes had a significant effect (p≤0.01) on seed yield, oil yield and biological yield (p≤0.05). Comparison of means (using Duncan's multiple range test) indicated that the highest seed yield (2130.9 kg /ha) and biological yield (2452.3 kg/ha) were obtained for the variety L17. The effect of different levels of ZnSo4 spraying and their interaction with variety showed significant differences (p≤0.05) on oil percentage and its value was reduced. The main effect of zinc sulphate spraying, variety and their interactions were not significant for the traits like stem diameter, number of nodes per stem, average length of mid-node and harvest index. Indeed, application of zinc sulphate solution on seed yield was not statistically significant.
    Keywords: Foliar application, Soybean, zinc sulphate, yield
  • شراره مرتضایی فرد، سپیده کلاته جاری، مجید بصیرت
    این پژوهش به منظور بررسی تاثیرمحلول پاشی نمک های مختلف پتاسیمی شامل سیلیکات پتاسیم، نیترات پتاسیم و سولفات پتاسیم در مقادیر صفر، 5/1 و 3 گرم بر لیتر پتاسیم (k) بر عملکرد و کیفیت گل شاخه بریدنی ژربرا رقم استانزا انجام گرفت. پژوهش در سال 1387 در منطقه پاکدشت ورامین اجرا گردید. طرح آزمایشی، طرح کاملا تصادفی با پنج تکرار در نظر گرفته شد که هر تکرار شامل چهار گلدان بود. نتایج تجزیه آماری نشان داد که عملکرد بوته ها تحت تاثیر تیمارهای کودی قرار گرفت و تمام تیمارهای پتاسیمی باعث افزایش معنی دار عملکرد در سطح احتمال 1% شدند ولی اثر تیمار نیترات پتاسیم بیشتر از سایر تیمارها بود. تیمارهای نیترات پتاسیم و سیلیکات پتاسیم در غلظت 3 گرم در لیتر در مقایسه با سایر تیمارها و شاهد باعث افزایش معنی داری در سطح احتمال 1% در قطر گل و قطر ساقه گل دهنده شدند. نمک‎های مختلف پتاسیم باعث افزایش در شدت سبزی برگ در کلیه تیمارها نسبت به شاهد در سطح احتمال 5% شدند. اندازه گیری میزان پتاسیم برگ نشان داد که در کلیه تیمارهای مورد آزمایش با افزایش پتاسیم، غلظت پتاسیم برگ نیز افزایش یافت. با افزایش غلظت پتاسیم برگ، کاهش معنی داری در غلظت کلسیم و منیزیم برگ مشاهده گردید و هیچ اثر منفی بر کیفیت گل با وجود افزایش پتاسیم مشاهده نشد. مقایسات میانگین براساس آزمون چند دامنه ای دانکن صورت گرفت. از نتایج به‎دست آمده چنین استنباط می گردد که برای به‎دست آوردن بیشترین تعداد گل و گل هایی با کیفیت بهتر در بوته، محلول پاشی تیمارهای نیترات پتاسیم و سیلیکات پتاسیم با غلظت سه گرم بر لیتر صورت گیرد.
    کلید واژگان: نمک های پتاسیم, ژربرا, محلول‎پاشی, عملکرد
    Sharareh Mortezaiefard, Sepideh Kalatehjari, Majid Basirat
    Effects of foliar application of potassium sources and their concentrations on the yield and quality of hydroponically grown cut flower Gerbera jamesonii cv. Stanza was studied. The experiment was carried out at Pakdasht, Varamin, in 2008. Plants were either sprayed with three salts included KNO3, K2SiO3 and K2SO4 with a net potassium concentration of 0, 1.5 and 3 g/l respectively. The treatments were conducted as a complete randomized design with five replicates. The resultes indicated that all K treatments increased the yield significantly at 1% of probability level. The treatment KNO3 showed the highest yield. The quality of the gerberas was significantly improved in KNO3 and K2SiO3 treatments (3g/l) as compared with the control. An increase of potassium concentration in all cases, rised amount of leaf potassium content in plants. A significant increase of chlorophyll ratio was observed in all potassium treatments as compared with the control. In turn, cocentrations of Ca and Mg elements were reduced in all plants treated with potassium treatments. Level of potassium has been increased in foliage parts without any side effects on plant quality. By mean comparisons, it is concluded that the foliar application of potassium nitrare and potassium silicate (3g/l) disclosed high advatages on the growth and quality of cut flower gerbera.
    Keywords: Foliar application, Gerbera, Potassium, yield
  • الناز شادمهر، احمد گلچین، سعید شفیعی
    به منظور بررسی تاثیر منابع و مقادیر مختلف کودهای نیتروژنه و محلول پاشی اوره و عناصر کم مصرف بر میزان عملکرد و کیفیت خیار، یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در سال 1386 در گلخانه کشت و صنعت تلاشگران ماهنشان در استان زنجان، شهرستان ماهنشان اجرا شد. در این مطالعه دو منبع کود نیتروژن شامل اوره و اوره با پوشش گوگردی، سه سطح نیتروژن (0، 200، 400 کیلوگرم در هکتار) و پنج سطح محلول پاشی با اوره و عناصر کم مصرف شامل: بدون محلول پاشی، محلول پاشی با اوره (2 گرم در لیتر)، محلول پاشی با اوره + کلات آهن (2+2 گرم در لیتر)، محلول پاشی با اوره + سولفات روی (2+2 گرم در لیتر)، محلول پاشی با اوره + کلات آهن+ سولفات روی (2+2+2 گرم در لیتر) در نظر گرفته شدند. اعمال تیمارهای کود نیتروژن قبل از انتقال نشاءها به گلدان‎ها انجام گرفت و محلول پاشی پس از انتقال نشاءها و استقرار بوته ها (پنج برگی شدن بوته ها) به صورت هفتگی در چند مرحله اعمال گردید. در طی دوره برداشت صفاتی هم‎چون عملکرد، تعداد میوه، طول و قطر میوه ها، درصد ماده خشک میوه، طول بوته و تعداد شاخه های فرعی اندازه‎گیری شد. نتایج نشان داد که اثرهای ساده و متقابل منابع، سطوح کود نیتروژن و سطوح محلول پاشی بر عملکرد، تعداد میوه، درصد ماده خشک میوه، قطر میوه و تعداد شاخه های فرعی معنی دار بودند، ولی بر طول میوه تاثیر معنی داری نداشتند. بیشترین عملکرد به میزان 133/1002 گرم در بوته از کاربرد 400 کیلوگرم در هکتار کود اوره با پوشش گوگردی به همراه محلول پاشی با اوره + کلات آهن + سولفات روی با غلظت شش در هزار در هفته حاصل گردید و کمترین عملکرد به میزان 68/70 گرم در بوته از تیمار شاهد به‎دست آمد. نتایج نشان داد که محلول‎پاشی عناصر کم‎مصرف بر میزان عملکرد، تعداد میوه، طول میوه، قطر میوه و درصد ماده خشک خیار تاثیر دارد.
    کلید واژگان: اوره, اوره با پوشش گوگردی, کلات آهن, خیار, سولفات روی, عملکرد, محلول پاشی, نیتروژن
    Shadmehr E., Golchin A., Shafiey S
    The effects of nitrogen source, amount and foliar application of urea and micro nutrients on growth traits of cucumber was studied using a factorial experiment based on completely randomizd design out in Mahneshan, Zanjan, Iran. In this study, two sources of nitrogen (urea and sulfur coated urea), three levels of nitrogen (0, 200, and 400 kg/ha) and five levels of foliar spray, including urea (2 g/l), urea + Fe-EDTA (2+2 g/l), urea + So4Zn (2+2 g/l) and urea + So4Zn + Fe-EDTA (2+2+2 g/l) were used. Nitrogen fertilizers were used befor transplanting and foliar spray was carried out when the plants were in five leaf stage and repeated in several weeks. During the growth priod, various traits such as cucumber yield, number of fruits, length and diameter of fruits, and numberof lateral branches were measured. The results showed that effects of nitrogen source and amounts, and foliar application methods of urea and micro nutrients and their interaction were significant on growth traits in cucumber. The highest yield of Cucumber (1002 g/plant) was obtained by the application of 400 kg N/ha as Sulfur Coated Urea in combination with foliar spray of Urea + So4Zn + Fe-EDTA. The results showed that foliarapplication of nitrogen and micro nutrients increased yield, fruit number, fruit length, fruit diameter and dry matter percentage of cucumber.
    Keywords: cucumber, Fe-EDTA, Nitrogen, So4Zn, spray, Sulfur Coated Urea, Urea, yield
  • رضا منعم، علیرضا پازکی، امیرحسین شیرانی‎راد، داوود حبیبی، فرزاد پاک‎نژاد، مهدی مهیمنی
    امروزه بررسی عوامل مؤثر بر مقدار کلروفیل‎های a، bو ضریب استهلاک نوری به عنوان اجزای اصلی تاثیرگذار بر میزان و کارآیی فتوسنتز گیاه دارای اهمیت فراوان می‎باشد. در این تحقیق برای ارزیابی اثر محلول‎پاشی سطوح مختلف اسید بوریک بر میزان کلروفیل a+b، ضریب استهلاک نوری و شاخص سطح برگ ارقام پاییزه کلزا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای محلول‎پاشی عنصر بر از منبع اسید بوریک در سه سطح شامل: صفر، 5/1 و 3 در هزار عنصر بر و ارقام کلزا در سه سطح شامل SLM046، Modena و Licord در نظر گرفته شد. نتایج بدست آمده نشان داد اثر ساده رقم، محلول‎پاشی عنصر بر و اثر متقابل آن‎ها بر میزان کلروفیل a+b، ضریب استهلاک نوری و شاخص سطح برگ معنی‎دار شد. در این شرایط رقم Licord با 62/6 میلی‎گرم در لیتر بیش‎ترین میزان کلروفیل a+b، با 46 /0 بالاترین میزان ضریب استهلاک نوری و با 15/5 بیش‎ترین شاخص سطح برگ را تولید کرد. اثر مقادیر محلول‎پاشی عنصر بر روی صفات گفته شده نشان داد، محلول‎پاشی 5/1 و 3 در هزار آن به ترتیب با 54/6 و 51/6 میلی‎گرم در لیتر بیش‎ترین میزان کلروفیل a+b، با 46/0 و 41/0 بالاترین میزان ضریب استهلاک نوری و با 04/5 و 00/5 بیش‎ترین شاخص سطح برگ را تولید کردند. اثر متقابل عوامل آزمایشی بر صفات مورد آزمون نشان داد، محلول‎پاشی 0/3 در هزار بر در رقمLicord با 25/7 میلی‎گرم در لیتر، 52/0 و 54/5 به ترتیب منجر به بیش‎ترین مقدار کلروفیل a+b، ضریب استهلاک نوری و شاخص سطح برگ شد.
    کلید واژگان: اسید بوریک, شاخص سطح برگ, ضریب استهلاک نوری, کلروفیل a+b, کلزا, محلول‎پاشی
    R.Monem, A.R.Pazoki, A.H.Shirani Rad, D.Habibi, F.Paknejad, M.Mohimani
    The study chlorophyl a+b amount and extinction coefficient are very important elements of photosynthesis amount and efficiency. In order to study the Effect of Boric acid spraying levels on chlorophyll a+b content and extinction coefficient of winter rapeseed (Brassica napus L.) cultivars an experiment carried out in factorial design in the basis of randomized complete blocks with 4 replications in 2007. Bor spraying treatments from Boric acid source in three levels: 0, 1.5/1000 and 3.0/1000 and Rapeseed cultivars in 3 levels: Licord, Modena and SLM046 were considered.The Results showed that simple effect of cultivars, bor spraying element and interaction effect of them on chlorophyll a+b content and extinction coefficient had significant difference. In this case Licord cultivar with 6.62 mg/lit produced maximum amount of chlorophyll a+b content and with 0.46 highest amounts of extinction coefficient and SLM046 cultivar with 5.54 mg/lit and 0.34 showed the lowest amounts of chlorophyll a+b content and extinction coefficient in three average bor spraying amounts alternatively.The effect of bor element spraying amounts on mentioned characters showed that 1.5/1000 and 3/1000 Bor spraying with 6.54 and 6.51 mg/lit had the highest amounts of chlorophyll a+b content and with 0.46 and 0.41 produced minimum amounts of extinction coefficient.The interaction effect of experimental factor on mentioned characters showed that, 3/1000 bor spraying in Licord with 7.25 mg/lit and 0.52 gained the highest amount of chlorophyll a+b and extinction coefficient.
  • مصطفی عطری، منصور غلامی، فرهاد کرمی
    توت فرنگی یکی از محصولات با ارزش باغی است که عمر قفسه ای بسیار کوتاهی دارد. در این پژوهش تاثیر تیمار کلرید کلسیم بر بهبود عمر قفسه ای توت فرنگی رقم کردستان مورد بررسی قرار گرفت. بوته های توت فرنگی رقم کردستان، در دفعات مختلف (یکبار، دوبار و سه بار) و با غلظت های مختلف کلرید کلسیم (صفر، 3/0 و 5/0 درصد) محلول پاشی گردیدند. سپس میوه های هم اندازه و هم رنگ (با قرمز شدگی حدود 75 % برای هر میوه) برداشت شده و برخی صفات شامل مواد جامد محلول کل، اسیدیته کل، pH، سفتی بافت میوه، مقدار آنتوسیانین، میزان ماده خشک، مقدار کلسیم میوه و میزان وقوع پوسیدگی در میوه ها اندازه گیری و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دوبار و سه بار محلول پاشی با غلظت های 3/0 و 5/0 درصد کلریدکلسیم، درصد پوسیدگی میوه ها را به طور معنی داری کاهش داد و در افزایش ماندگاری موثر بود. محلول پاشی با کلریدکلسیم تاثیر اندکی بر سایر صفات مورد ارزیابی داشت. تکرار محلول پاشی در غلظت های مورد اشاره از کلرید کلسیم بر کاهش درصد پوسیدگی میوه ها اثر معنی داری داشت ولی بر سایر صفات تاثیر معنی داری مشاهده نگردید.
    کلید واژگان: توت فرنگی, کلرید کلسیم, محلول پاشی, عمر قفسه ای, رقم کردستان
  • آرزو دادرس نیا، اکبر فرقانی، بیژن مرادی، رضا فیفایی
    محلول پاشی نیتروژن از مهم ترین برنامه های کودی برای مرکبات در ایران به شمار می رود، که نتیجه آن کاهش شستشوی نیترات و جلوگیری ازآلودگی آب های زیرزمینی است. هدف از این پژوهش تعیین بهترین غلظت محلول پاشی کود نیترات آمونیوم بر روی درختان پرتقال تامسون ناول جهت رسیدن به حداکثر محصول در واحد سطح از نظر کمی و کیفی می باشد. محلول پاشی با غلظت های 4/0، 8/0 و 2/1 درصد طی دو مرحله و هر مرحله در سه غلظت متفاوت، با توجه به مقدار ازت کود، بر روی درختان 10 ساله با پایه نارنج انجام شد. مرحله اول در فرورد ماه (25/0، 5/0 و 75/0 درصد) و مرحله دوم در اواخر ماه (15/0، 30/0 و 45/0 درصد) صورت گرفت. برداشت میوه طبق روال منطقه، در آذرماه انجام شد و فاکتورهای کمی و کیفی شامل: قطر، طول، وزن، ضخامت پوست میوه، ویتامین C، درصد مواد جامد محلول در آب، اسیدیته و عملکرد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد تیمارهای نیترات آمونیوم با غلظت 8/0 و 2/1 درصد به ترتیب افزایش معنی داری را در عملکرد و میانگین وزن میوه نسبت به شاهد داشته اند. هم چنین کاهش معنی داری را در نسبت ضخامت پوست به میانگین قطر میوه در تیمار 4/0 درصد مشاهده شد. در مجموع تیمار کودی نیترات آمونیوم با غلظت 2/1 درصد بهترین پاسخ را در اکثر موارد اندازه گیری، به عنوان بهترین غلظت محلول پاشی معرفی می گردد.
    کلید واژگان: نیتروژن, محلول پاشی, مرکبات
    Dadrasniaa., Forghania., Moradi, B.And Fifaei, R
    Foliar-nitrogen applied has the potential to become an important component in fertilizing programs for citrus in Iran, as it can reduce nitrate leaching into ground water. The goal of this research was to determine the most foliar concentration, ammonium nitrate application to “Tamson Navel “orange trees, for achieving the highest quantity and quality of yield. Foliar sprays were carried out, in two stages with concentration 0.4, 0.8 and 1.2 % and in three different concentrations, on 10 years old trees, grafted on sour orange rootstocks in Kotra Station of citrus Research Institute in Ramsar city. First stage applied in April with concentrations (0.25, 0.5 and 0.75 %) and second stage in the end July with concentrations (0.15, 0.35 and 0.45 %). Fruits were harvested in December as local common and determining the quantitative and qualitative (fruit diameter, fruit length, fruit weigh, fruit sink thickness, Vitamin C, total soluble solids, acidity and yield) parameters. The obtained results of statistical analysis showed that ammonium nitrate treatments at concentration of 0.8 and 1.2% had significant increase in yield and weight mean fruit in comparison to control treatment, respectively. Also, significant decrease in ratio sink thickness to diameter fruit in ammonium nitrate treatment with concentration of 0.4% was observed. The result indicated significant effect in total soluble solid to acidity ratio in ammonium nitrate treatments with concentration of 0.8% and 1.2%. In fruit length, fruit weight and ratio total soluble solids on acidity factors, treatment ammonium nitrate at concentration of 1.2%. Generally, treatment ammonium nitrate at concentration of 1.2% in almost factors measured had the best response and introduce as the best concentration.
    Keywords: Nitrogen, Foliar sprays, Citrus
  • آرش روزبهانی، محمد آرمین

    به منظور بررسی اثر زمان محلول پاشی کود کامل بر عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم سیب زمینی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال 1382 در منطقه آبسرد دماوند انجام شد. در این آزمایش ارقام جدید سیب زمینی آگریا و آژاکس و تیمارهای محلول پاشی شامل بدون محلول پاشی (شاهد)، محلول پاشی در زمان سبز شدن کامل، محلول پاشی در ابتدای غده بندی و محلول پاشی در ابتدای غده بندی و پر شدن غده ها به ترتیب به عنوان سطوح فاکتورهای B، A درنظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که اثر رقم بر تمام صفات به جز وزن غده در بوته و عملکرد غده در هکتار، از نظر آماری در سطح 1 درصد معنی دار نبود. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که رقم آگریا با متوسط وزن غده در بوته معادل 3/574 گرم و عملکرد محصول 61/30 تن در هکتار نسبت به رقم آژاکس برتر بود. اثر تیمار محلول پاشی بر کلیه صفات معنی داربود. محلول پاشی در مرحله ابتدای غده بندی و پر شدن غده ها بیشترین تاثیر را در مقایسه با تیمار شاهد (بدون محلول پاشی) که کمترین تاثیر را بر کلیه ی صفات دارا بود، داشت. در این مطالعه رقم آگریا و زمان محلول پاشی در مرحله ابتدای غده بندی و پر شدن غده ها نسبت به سایرین برتر بودند. در نهایت توصیه می شود برای این منطقه و مناطق مشابه، ارقام برتر مانند آگریا کشت شوند و برای بهره وری بیشتر و استفاده بیشتر از کودهای شیمیایی و افزایش عملکرد کمی و کیفی، محلول پاشی کودهای کامل در دو مرحله ابتدای غده بندی و پر شدن غده ها انجام شود.

    کلید واژگان: سیب زمینی, کود کامل, محلول پاشی, رقم, آگریا, آژاکس, عملکرد
    Roozbahania., M. Armin

    This study was carried out in 2003 in Damavand region to evaluate the effect of foliar application of complete fertilizer on yield and yield component of two potato‘s cultivars on a factorial in a randomized complete blocks design with four replications. In this experiment, two cultivars (Agria and Ajax) and four times of complete fertilizer foliar application (no application, complete emergence, tuber formation and tuber formation and tuber filling) were used.The results showed that there wasn‘t a significant difference between cultivars except for weight of tubers per plant and total yield, which Agric was superior to Ajax. the results showed that there was a significant difference between foliar application at tuber formation and tuber-filling treatment with another treatment and foliar application at tuber formation and tuber-filling produced higher yield. Finally it is recommended that for this region and other similar regions the superior cultivars like Agria to be planted and apply foliar application of complete fertilizer during tuber formation and tuber filling in order to increase the yield of potato.

نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال