جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تخریب" در نشریات گروه "جنگلداری"
تکرار جستجوی کلیدواژه «تخریب» در نشریات گروه «کشاورزی»-
در پژوهش پیش رو وضعیت کمی و توابع توزیع احتمال طبقات تاج پوشش جنگل های شاخه زاد بلوط ایرانی در منطقه قلعه گل شهرستان خرم آباد مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا با جنگل گردشی و شناسایی جنگل های منطقه و به روش انتخابی تعداد دو طبقه که از نظر مقدار تخریب، تخریب یافته و کمتر- تخریب یافته بودند انتخاب شد و سپس در هر طبقه یک قطعه نمونه مربعی یک هکتاری به ابعاد 100× 100 متر پیاده شد و قطر بزرگ و کوچک تاج برای 72 درخت شاخه زاد بلوط ایرانی در قطعه نمونه کمتر- تخریب یافته و 52 درخت شاخه زاد بلوط ایرانی در قطعه نمونه تخریب یافته اندازه گیری شدند. در این بررسی از توزیع های آماری وایبول دو شاخصه، گاما دو شاخصه، نرمال، لگ نرمال، بتا و جانسون sb استفاده شد و نیکویی برازش توابع مورد استفاده با آزمون اندرسون-دارلینگ سنجیده شد. نتایج نشان داد درصد تاج پوشش در منطقه تخریب یافته (9/11 درصد) کمتر از منطقه کمتر تخریب یافته (37 درصد) است و میانگین مساحت تاج درخت در منطقه کمتر تخریب یافته (46/51 متر مربع) به صورت معنی داری در سطح یک درصد بیشتر از منطقه تخریب یافته (89/22 متر مربع) است. بر اساس نتایج حاصل از آزمون نکویی برازش در منطقه کمتر تخریب یافته، توابع جانسون sb و وایبول و در منطقه تخریب یافته توابع گاما و بتا مناسب ترین توابع برای طبقات تاج پوشش معرفی شدند. پژوهش حاضر نشان دهنده تاثیر مقدار تخریب بر مساحت و توابع توزیع احتمال تاج پوشش درختان شاخه زاد بلوط ایرانی ناحیه رویشی زاگرس است.کلید واژگان: تخریب, توزیع های آماری, جنگل شاخه زادThe quantitative status and probability distribution functions of crown classes of Brant's oak (Quercus brantii) stands were investigated in the Qala Gol region of Khoramabad city in this study. The number of two classes of degraded and less degraded forest was selected for this purpose by identifying the forest and obtaining samples in a selective manner, and then a square sample plot of one hectare with dimensions of 100×100 meters was planted in each class. The crown diameters of 72 coppice trees of Brant's oak in the less degraded region and 52 coppice trees of Brant's oak in the degraded area were measured. In this study, statistical distribution models such as Weibull, Gamma, Normal, Log-Normal, Beta, and Johnson Sb were utilized, and the Anderson-Darling test was used to determine the goodness of fit. The results indicated that the canopy percentage in the degraded region (11.9%) is lower than the canopy percentage in the less degraded area (37%), and the average canopy area in the less degraded stand (51.46 m2) is considerably greater (P≤ 0.01) than the canopy area in the degraded stand (22.89m2). Based on the goodness of fit test results in the less degraded stand, the Johnson SB, Weibull, Gamma, and Beta functions were proposed as the best fit functions for the canopy classes in the degraded region, respectively. The current study demonstrates that the rate of degradation has a significant influence on the probability distribution functions of tree crown cover in coppice Brant's oak stands in the Zagros forests.Keywords: degradation, Probability distribution, Coppice forest
-
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال بیستم شماره 1 (پیاپی 39، بهار و تابستان 1401)، صص 165 -182این تحقیق با هدف واکاوی سازوکارهای دانشی بهره برداران در حفاظت و احیای مراتع شهرستان جاجرم استان خراسان شمالی به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری آن شامل 84 نفر از بهره برداران مرتعی در قالب 5 طرح مرتعداری بود که همه آن ها به عنوان نمونه و به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که طی مصاحبه با 10 بهره بردار خبره به روش گلوله برفی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که دانش حفاظتی و احیایی بهره برداران مرتعی در منطقه مورد مطالعه در سطح 99 درصد اطمینان تفاوت معنی داری داشته و دانش حفاظتی آن ها بیشتر از دانش احیایی شان در مدیریت مرتع بوده است. یافته های حاصل از آماره والد و برآورد احتمال تاثیر رگرسیونی نشان داد، متغیرهای سابقه در دامداری، میزان وابستگی به مراتع و شرکت در دوره های آموزشی و ترویجی بر میزان دانش حفاظتی و احیایی بهره برداران در مراتع اثر مثبت و معنی دار و متغیر سطح سواد نیز اثر منفی و معنی دار دارد. به طوری که متغیرهای مستقل توانسته اند، 1/31 درصد از تغییرات واریانس دانش بهره برداران در مراتع را برآورد نمایند (311/0=R2 McFadden). با توجه به این که پایداری مرتع تحت تاثیر سطح دانش و آگاهی دامداران به برنامه های حفاظتی، احیایی و اصلاحی و به دنبال آن میزان مشارکت بهره برداران مرتعی به عنوان ذینفعان اصلی مراتع می باشد، می توان از طریق برنامه های آموزشی و جلسات متمرکز سعی در انتقال دانش بومی و تجربیات و الگوهای موفق در سایر مناطق به بهره-برداران نمود تا سطح دانش آن ها در راستای سیاست های مدیریت پایدار مرتع به ایده آل نسبی برسد.کلید واژگان: مرتع, مرتعداران, تخریب, مشارکتThe object of this study was to investigate the knowledge mechanisms of pastoralists in the conservation and rehabilitation of rangelands in the Jajarm city of North Khorasan province. The data collection tool was a researcher-made questionnaire that was interviewed by 10 experienced pastoralists using the snowball method. The results showed that the conservation and restorative knowledge of rangeland pastoralists in the study area had a significant difference in 99% confidence level and their conservation knowledge was more than their restorative knowledge in rangeland management. Findings from wald test showed that the variables of experiencing as stocking holders, dependence on rangelands and participation in training and participating in courses on conservation and restorative knowledge of pastoralists in rangelands were positive and significant and variable level of literacy also has a negative and significant effect. So that the independent variables were able to estimate 31.1% of the variance changes of the knowledge of pastoralists in the rangelands (R2 McFadden = 0.311). Considering that rangeland sustainability is affected by the level of knowledge and awareness of stake holders about conservation, rehabilitation and improvement programs, and consequently the level of participation of rangeland pastoralists as the main beneficiaries of rangelands, it is possible through training and focused sessions tried to transfer local knowledge and experiences and successful models in other areas to pastoralists so that their level of knowledge will improve in line with sustainable rangeland management policies to reach the relative ideal.Keywords: rangeland, Pastoralists, Degradation, participation
-
باتوجه به فرهنگ و امکانات هر منطقه، شدت و روش بهره برداری از جنگل در شرایط مختلف جغرافیایی می توانند متفاوت باشند. این عامل بر کمیت و کیفیت محصولات و نقش تخریبی و یا حفاظتی بهره برداری تاثیرگذار است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی نقش دوگانه درآمدی- حفاظتی بهره برداری از محصولات غیرچوبی جنگل در سامان عرفی روستای شبانکاره از توابع شهرستان روانسر در استان کرمانشاه انجام شد. رویکرد کلی این پژوهش، کمی و ازنظر روش گردآوری داده ها، توصیفی (غیرآزمایشی)- پیمایشی بود. 111 نفر از سرپرستان خانوار، جامعه نمونه را تشکیل می دادند. میانگین درآمد ناخالص سالانه حاصل از محصولات غیرچوبی در هر خانوار مورد مطالعه 77/6485096 تومان به دست آمد. این نتایج نشان دهنده اهمیت جایگاه محصولات غیرچوبی و نقش مکملی آن ها در بهبود معیشت بهره برداران هستند. در افرادی که محصولات غیرچوبی را به صورت گروهی برداشت می کردند، میانگین رتبه ای بهره برداری 75/57 به دست آمد. این عدد نسبت به کسانی که در قالب انفرادی بهره برداری می کردند، بیشتر بود. باتوجه به نتایج تکنیک تحلیل عاملی، رعایت اصول صحیح بهره برداری با واریانس 19/15، مدیریت و نظارت بر اصول و زمان مناسب بهره برداری ها با 71/14 و افزایش حساسیت به وضعیت جنگل با 37/8 درصد، بیشترین تاثیر را در نقش حفاظتی بهره برداری از محصولات غیرچوبی جنگل داشتند. هم اکنون، جنبه تخریبی بهره برداری از این محصولات، پررنگ تر از جنبه حفاظتی آن است. به طورکلی، با اصلاح ساختار های بهره برداری می توان نقش حفاظتی برداشت از محصولات غیرچوبی را تقویت کرد.
کلید واژگان: برداشت, پایداری, تخریب, توسعه روستایی, جنگل نشینانIt seems that in different geographical conditions, according to the existing culture and facilities, the type and method of exploitation are different, which will affect the quantity and quality of exploitation and ultimately, the destructive or protective role of harvesting products on forests and pastures. The purpose of this study was to investigate the dual revenue-protection role of exploitation of non-timber products of Shabankareh’s forest in Ravansar County in Kermanshah province, Iran. The research was quantitative, and in terms of data collection method, it was descriptive survey research. The study population consists of 111 householders in Shabankareh village. The results showed that the role of non-timber products in the livelihood of foresters is significant and the income is 6485096.77 Tomans annually, which has a complementary role to improve the livelihood of users. Also, results showed that the average exploitation rank of villagers who harvest in the form of groups was 57.75, which is higher than villagers who were personally exploited. According to the findings of the factor analysis technique, observing the correct principles of exploitation with 15.19% of the total variance, managing and monitoring the principles and appropriate time of exploitation with 14.71% and increasing sensitivity to the forest situation with 8.37% of the total variance, have the greatest impact on the protective role of exploitation. Results showed that the Exploitation of non-timber product is a more destructive and less protective role in Shabankareh’s forests. In general, it can be said that by modifying the exploitation structures, the protective role of exploitation of non-timber products can be strengthened.
Keywords: destruction, exploitation, forest dwellers, Rural development, sustainability -
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال نوزدهم شماره 2 (پیاپی 38، پاییز و زمستان 1400)، صص 251 -265
آتش سوزی یکی از عوامل شایع در اختلال و تغییر در بسیاری از زیست بوم ها است و می تواند ترکیب گونه ها را تحت تاثیر قرار دهد. مراتع ازجمله عرصه های طبیعی هستند که هرساله در سرتاسر جهان دستخوش آتش سوزی می شوند. تحقیق حاضر در نظر دارد با شناخت شدت آتش سوزری، تاثیر آن را روی پوشش گیاهی مراتع مشجر مورد مطالعه قرار دهد. مرتع کرماک که طی سال های اخیر یکی از وسیع ترین آتش سوزی های مرتعی گیلان در آن رخ داده است برای این منظور انتخاب شد. آماربرداری به شکل تصادفی - سیستماتیک با انتخاب 4 ترانسکت و 40 قطعه نمونه به تفکیک در هر یک از دو قطعه آتش سوزی شده و شاهد اجرا شد. خصوصیات موردمطالعه شامل مقدار تولید، تراکم و تاج پوشش در هر قطعه نمونه برداری اندازه گیری گردید. پس از تجزیه وتحلیل داده ها، نتایج حاصله نشان داد که آتش سوزی منطقه تابع مدل سوخت GR1 و از نوع سبک و گذرا است. نتایج همچنین ضمن اثر کوتاه مدت آتش بر صفات موردمطالعه مشخص نمود که گونه هایی چون Trachynia distachya، Arenaria serpyllifolia از جمله گونه های مقاوم و گونه های Ziziphora capitata، Vinca herbacea از گونه های حساس به آتش-سوزی در مرتع کرماک هستند.
کلید واژگان: آتش سوزی, مرتع, گونه حساس, گونه مقاوم, تخریبFires can be a common cause of disruption and change in many ecosystems, and can affect species composition. Pastures are one of the areas that catch fire every year around the world. The present study intends to study the effect of fire on the vegetation of wooded pastures by recognizing the severity of fire. Kermak rangelands, where one of the largest fires occurred in Guilan in recent years, was selected for this purpose. Random-systematic inventory measurement was performed by selecting 4 transects and 40 sample plots separately in each of the fire and non-fire area. The studied characteristics including production amount, density and canopy in each sampling plot were measured. After analyzing the data, the results showed that the Surface fire was a function of the GR1 fuel model and this fire was light and transient. The results also showed the short-term effect of fire on the studied traits that species such as Trachynia distachya، Arenaria serpyllifoliaand Including are resistant species and species of Ziziphora capitata، Vinca herbacea are fire sensitive species in Karmak rangeland.
Keywords: fire, rangelands, Resistanse species, Tolerance species, Degradation -
مجله تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران، سال هجدهم شماره 2 (پیاپی 36، پاییز و زمستان 1399)، صص 287 -299جنگل های ارسباران یکی از غنی ترین رویشگاه های جنگلی کشور محسوب می شود که در چند قرن گذشته فعالیت های شدید انسانی، سیمای ظاهری، ترکیب و ساختار آنها را به شدت تغییر داده است. تحقیق حاضر به دنبال مشخص کردن ساختارهای متفاوت جنگل ارسباران درنتیجه ایجاد تخریب و دگرگونی در آنها می باشد. داده های کمی تحقیق از 148 قطعه نمونه دایره ای شکل 3 آری در حوزه های کلیبرچای و ایلگنه چای در جنگل های ارسباران جمع آوری شد. ابتدا با استفاده از تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و شش متغیر رویه زمینی در هکتار، تراکم در هکتار، ارتفاع بلندترین درخت، درصد تاج پوشش و تعداد پایه های دانه زاد و شاخه زاد، توده های جنگلی به گروه های مجزا تقسیم بندی شدند که تعداد خوشه بر اساس آزمون K-Means مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس به منظور یافتن موثرترین متغیرها در طبقه بندی از PCA استفاده شد. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که دو مولفه اول و دوم 7/73% تغییرات را توجیه می کنند و موثرترین متغیرها در طبقه بندی، سطح مقطع در هکتار و تراکم در هکتار تشخیص داده شدند و نهایتا با استفاده از نتایج آنالیز تشخیص، صحت طبقه بندی در هر گروه مشخص شد و صحت کلی نیز 1/89% برآورد گردید. بنابراین منطقه به 5 طبقه با درجات مختلف تخریب تقسیم گردید که گروه اول با بهترین شرایط شامل توده هایی در حال پیشروی به سمت جوامع کلیماکس، هستند و گروه پنجم شامل جنگل های تخریب یافته می باشند. بر اساس این نتایج می توان تصمیمی متناسب با درجه تخریب توده جنگلی اتخاذ کرد و برای بهبود آن برنامه ریزی درستی در نظر گرفتکلید واژگان: توده جنگلی, تخریب, تحلیل خوشه ای, تجزیه مولفه اصلی, کلیماکسArasbaran forests are one of the richest forest habitats in Iran, which their appearance, species composition, and structure have drastically changed because of human activities in the past few centuries. The present study aimed to investigate the different structures of forest stands that result from degradation and disturbance. The research data were collected from 148 established round sample plots of 3 ares in Kaleibarchay and Ilgenachay zones. Different defined groups were generated based on the basal area (m2/ha), density (trees/ha), highest tree, crown cover percentage, and the number of seedlings and coppice sprouts using hierarchical cluster analysis. A number of the cluster was assessed based on K- Means analysis. Then PCA was used to detect the most effective variables. The results of PCA showed that the first and second components explain 73.7% of the changes and basal area per ha and density per ha were the most effective factors in classification. Finally, the results revealed that 89.1% of grouped cases are correctly classified. Thus the area was divided into 5 classes, according to the degree of degradation which the first group with the best condition includes the succeeding stands towards climax communities, and the fifth group includes degraded forests. Based on these results, a decision can be made commensurate to the degradation stages and improvement can be achieved through proper planning.Keywords: forest stand, Degradation, Cluster analyze, PCA, Climax
-
به منظور بررسی تاثیر تخریب انسانی بر فلور و تنوع گونه ای گیاهی، این پژوهش در سه منطقه کمتر دست خورده (قبرستان)، منطقه با تخریب متوسط و منطقه با تخریب شدید در سه رویشگاه یعقوب آباد، شوی و صدبار شهرستان بانه انجام شد. ابتدا سه قطعه جنگلی با شرایط فیزیوگرافی و اکولوژیکی مشابه در هر رویشگاه انتخاب و از هر قطعه، سه نمونه دایره ای شکل به مساحت 1000 مترمربع (به روش ترانسکت، به فاصله 100 متر) برای برداشت اطلاعات فلورستیک انتخاب شدند. در مرکز هر نمونه، نوع و فراوانی گونه های درختی و درختچه ای در یک قطعه نمونه 400 متر مربعی برآورد شد. همچنین در این قطعه نمونه، نوع و فراوانی گونه های گیاهی علفی و بوته ای در پنج میکرو پلات به ابعاد 5/1×5/1 متر ثبت شد. شاخص های غنای گونه ای (تعداد گونه ها در پلات)، تنوع گونه ای شانون و سیمپسون و یکنواختی شانون برای هر قطعه نمونه محاسبه شد. نتایج نشان داد که 195 گونه گیاهی در مناطق مورد مطالعه شناسایی شدند که 47 گونه فقط در منطقه کمتر دست خورده، 25 گونه تنها در منطقه تخریب متوسط و 15 گونه انحصارا در منطقه تخریب شدید ثبت شدند. تیره کاسنی بیشترین تعداد گونه های گیاهی منطقه را به خود اختصاص داده اند و از نظر معیار شکل زیستی رانکایر، همی کریپتوفیت ها بیشترین و از جهت کوروتیپ، ناحیه رویشی ایران و تورانی بیشترین حضور را داشتند. بالاترین مقدار شاخص های غنا و تنوع گونه ای در مناطق کمتر دست خورده و کمترین آن ها در مناطق با تخریب شدید محاسبه شد.
کلید واژگان: تخریب, تنوع گونه ای, جنگل بلوط, شهرستان بانه, فلورستیکThis study was carried out in three regions including the undisturbed, moderately disturbed, and highly disturbed of Yaghub-abad, Shoy, and Sadbar in Oak forests of Baneh County in order to investigate the effect of human made destruction on flora and plant species diversity. Three forest patches with similar physiographic conditions of each treatment were selected and three 1000 m2 plots (transect method and the 100m distance interval) were taken in each patch to record the floristic information. At the plot center, in a 400 m2 plot, type and abundance of tree and shrub species type were estimated. Also abundance of understory species in 5 micro plots with 1.5×1.5 m dimensions were recorded in this sample. . Species richness, Simpson and Shannon diversity and Shannon evenness indices were calculated to each sample. The results showed that there were 195 plant species which 47, 25, 15 species were exclusively observed in less disturbed, moderate disturbed and severe disturbed respectively. The results revealed that Asteraceae family is dominant in the area and in terms of Raunkiaer life forms, hemicryptophytes are dominant and considering chorotypes, vegetative region of Iran and Turan (Iranian-Turan) was mainly observable. This study also showed that the highest species richness and species diversity of Shannon-wiener belongs to the less disturbed region and the lowest ones calculated for sever disturbed region.
Keywords: Baneh city, Destruction, Floristic, Oak forests, Species diversity -
احداث جاده های جنگلی شرایط خاصی را در حاشیه آنها ایجاد می کند که این شرایط دارای جنبه های مثبت و منفی است. این مطالعه به بررسی جنبه های بوم شناختی جاده های جنگلی در ذخیره گاه جنگلی بادام کوهی زرین آباد دهلران پرداخته است. بعد از انتخاب مکان مناسب برای نمونه برداری، سه خط نمونه در جهت عمود بر محور جاده و در دو طرف آن پیاده شد. در هر خط نمونه چهار قطعه نمونه مربعی شکل (10×10 متر) که به فواصل یک، بیست، هشتاد و دویست متر از جاده قرارگرفته بودند، انتخاب شدند. همچنین فاصله بین خط نمونه ها 90 متر بود. جهت دستیابی به هدف مطالعه، در داخل هر قطعه نمونه متغیرهای رویشی نظیر قطر یقه، ارتفاع و تاج پوشش درختان و همچنین متغیرهای خاکی نظیر هدایت الکتریکی، اسیدیته، وزن مخصوص ظاهری، بافت، کربن آلی و نیتروژن خاک ثبت شدند. یافته های تحقیق نشان داد که جاده سازی بر متغیر تاج پوشش در فاصله یک متری، بر متغیر قطر یقه در فواصل یک و بیست متری و بر متغیر ارتفاع نیز در فواصل یک و هشتاد متری از جاده اثر معنی دار (05/p <) داشته است. همچنین متغیرهای کربن آلی و نیتروژن خاک در فاصله یک متری با فواصل بیست، هشتاد و دویست متری از جاده اختلاف معنی داری را در سطح اطمینان 95 درصد نشان داده است. به طوری که بیشترین مقادیر این متغیرها در فاصله بیست متری از جاده مشاهده شد (به ترتیب 68/1%، 21/0% و 28/8). با افزایش فاصله از جاده میزان هدایت الکتریکی کاهش و اسیدیته خاک افزایش یافته بود که البته این تغییرات معنی دار نبودند. همچنین تاثیر جاده سازی بر متغیرهای ذرات تشکیل دهنده خاک و وزن مخصوص ظاهری خاک نیز بی اثر بوده است. به طور کلی نتایج این تحقیق اثرات جاده های جنگلی بر متغیرهای رویشی نظیر قطر یقه، ارتفاع و تاج پوشش و همچنین متغیرهای ادافیکی نظیر کربن آلی و نیتروژن خاک را مورد تایید قرار داد.کلید واژگان: جاده سازی, کربن آلی, تخریب, ذخیره گاه بادام کوهیConstruction of forest roads creates certain conditions in roadside that this situation has its positive and negative effects. This study was done to evaluate the ecological effects of forest road in Amygdalusscoparia forest reserve in Dehloran, Zarin Abaad. After selecting a suitable location for sampling, three transects in the direction perpendicular to the axis of the road in both sides was selected. Four plots (10×10 m) in each transect which located at distance of 1, 20, 80 and 200 meters from the road, were selected. The distance between transects was 90m. In other to achieve the aim of study, in each plot growth variables such as Collar diameter, Height and Crown of trees as well as Ec, pH, Pb, soil texture, organic carbon and nitrogen were recorded. The results show that the road construction on the tree crowns, only at 1 meter, on the collar diameter at 1 and 20 meter and on the height at 1 and 80 meter distance from the road there were a negative significant (pKeywords: Amygdalus scoparia forest reserve, Destruction, Forest road construction, Organic Carbon
-
راه های ارتباطی و جاده ها به عنوان شاهرگ های حیاتی یک جامعه محسوب می گردند. به طوری که در صورت عدم توسعه و گسترش آن ها، حیات و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه مختل خواهد شد، ولی از طرف دیگر جاده سازی به عنوان یکی از عوامل تخریب عرصه های منابع طبیعی به شمار می آید، به گونه ای که امروزه این موضوع به عنوان یکی از معضلات اساسی حوضه های آبخیز مطرح می باشد. به منظور تعیین میزان تخریب عرصه منابع طبیعی در اثر جاده سازی و نشان دادن اهمیت موضوع، حوضه آبخیز بازفت در استان چهارمحال و بختیاری انتخاب و مساحت اراضی تخریب شده در اثر این فعالیت در آن اندازه گیری شد. برای این منظور طول کلیه جاده های موجود در این منطقه که در راستای اهداف گوناگون ساخته شده اند برداشت و همچنین عرض اراضی تخریب شده در طول مسیر در فواصل یک کیلومتری با استفاده از متر اندازه گیری گردید. با محاسبه حریم استاندارد جاده های اصلی و فرعی، میزان تخریب ناشی از ایجاد جاده شامل تخریب غیر قابل اجتناب و تخریب مازاد با توجه به عرض حریم استاندارد و حریم فعلی حاصل از ایجاد جاده محاسبه گردید. همچنین نقشه جاده های موجود با شیب، جهت جغرافیایی، مناطق لغزش یافته، تشکیلات زمین شناسی و پوشش جنگلی منطقه تلفیق و اطلاعات لازم استخراج شد. بر اساس نتایج بدست آمده در مجموع 08/661 هکتار از عرصه منابع طبیعی در این حوضه در اثر جاده سازی تخریب گردیده است که از این مقدار، 19/420 هکتار جنگل، 97/198 هکتار مرتع و 92/41 هکتار آن را اراضی کشاورزی تشکیل می دهند. در مجموع 101 مورد لغزش در جاده های اصلی و فرعی به وقوع پیوسته است، به عبارت دیگر 8/3 درصد طول جاده ها به میزان 6735 متر در اثر لغزش حرکت نموده است که در این میان سهم جاده های اصلی 4720 متر (معادل 4/4 درصد طول جاده) و سهم جاده های فرعی 2015 متر (برابر با 9/2 درصد طول این نوع جاده ها) بوده است. بیشترین لغزش در جهت غربی به تعداد 51 مورد و کمترین در جهت شمالی به تعداد 9 مورد به وقوع پیوسته است.
کلید واژگان: جاده سازی, تخریب, جنگل, بازفت, استان چهارمحال و بختیاریConstruction of road netwok has a great important in every community. In one hand it improves the socio- economic development, on the other hand it has a great influence on destruction of natural resoures and soil erosion. In order to study the impact of road construction on forest, the Bazoft basin, asub-basin of Karoon watershed, was selected in Chahar mahal and Bakhtiari province. For this purpose, the length of all roads and the width of the destructed area were measured. Besides, the road plan in combination with slope, direction, geology and forest typology informations was prepared using GIS. Results indicated that 661.08 ha of natural resources area was destructed by road construction, which contains 420.19 ha of forests, 198.97 ha of rangelands and 41.92 ha of agricultural lands. A total of 101 cases of landslide was assessed along the road network in the studied region. In other words, 6735m of road length (3.8%) has been moved because of landslide.
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.