به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "interception loss" در نشریات گروه "جنگلداری"

تکرار جستجوی کلیدواژه «interception loss» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی interception loss در مقالات مجلات علمی
  • سمیه قربانی*، سید محمد حجتی، خسرو ثاقب طالبی، شعبان شتایی
    تغییر کاربری زمین بر کارکرد اکوهیدرولوژیک تاج پوشش تاثیر به سزایی دارد. این پژوهش در چهار کاربری متداول زمین شامل جنگل به نسبت مطلوب، جنگل تخریب شده، جنگل زراعت شده و باغ که نتیجه تغییر کاربری جنگل بلوط ایرانی (Quercus brantii Lindl.) در حوضه آبخیز قلعه گل (خرم آباد، لرستان) بودند، انجام شد. بارش و تاج بارش به مدت یک سال اندازه گیری شدند. اندازه گیری بارش، با نصب چهار جمع آوری کننده بارش در عرصه باز مجاور کاربری های مورد نظر انجام شد. برای اندازه گیری تاج بارش، در هریک از کاربری ها 12 درخت به طور تصادفی انتخاب شدند و زیر تاج هر درخت چهار جمع آوری کننده تاج بارش نصب شد. مشخصه های کمی درختان با انتخاب 15 قطعه نمونه به مساحت 2500 متر مربع در هریک از کاربری ها اندازه گیری شد. براساس نتایج، میزان بارش سالانه 526/3 میلی متر بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین مقادیر تاج بارش و اتلاف تاجی در کاربری های بررسی شده شامل جنگل به نسبت مطلوب (353/9 و 172/4 میلی متر)، جنگل تخریب شده (403 و 123/4 میلی متر)، جنگل زراعت شده (429/8 و 96/5 میلی متر) و جنگل تبدیل شده به باغ (418/3 و 108 میلی متر) در سطح اطمینان 95 درصد وجود داشت. کارکرد اکوهیدرولوژیک تاج پوشش در جنگل به نسبت مطلوب (با انبوهی تاج پوشش 60 درصد و تراکم 212 اصله در هکتار) در مقایسه با جنگل تخریب شده (با انبوهی تاج پوشش 26 درصد و تراکم 144 اصله در هکتار) و جنگل زراعت شده (با انبوهی تاج پوشش 11 درصد و تراکم 52 اصله در هکتار) با کمترین تاثیر منفی مواجه بود. اجزای مدل های رگرسیون نشان دادند که برآورد اتلاف تاجی با استفاده از بارش (o/794< r2
    کلید واژگان: اتلاف تاجی, تاج بارش, زاگرس, ظرفیت نگهداری آب روی تاج پوشش, مدل سازی
    Somayeh Ghorbani *, Mohammad Hojjati, Khosro Sagheb Talebi, Shaban Shataee
    Ecohydrological functions of canopy are significantly influenced by landuse change. This study was conducted across four current landuse types within the Gale-gol watershed (Khorramabad, Lorestan), including semi-natural forest, disturbed forest, forest farming, and orchards established on converted Brant`s oak (Quercus brantii Lindl.) stands. Field measurements of precipitation (P) and T were made over a period of 12 months starting from January 2013. Four rain collectors were placed in an open area adjacent to each of the landuse types to measure P. In addition, 12 trees were randomly chosen for each of the landuses and four throughfall collectors were installed under the canopy of each tree to measure T. Tree parameters were measured using 15 sample plots of 2500 m2 for each landuse type. I and S were estimated using P and T measured data. The results showed a rate of annual P = 526.3 mm. Furthermore, ANOVA results revealed an outstanding difference between T and I across four investigated landuses including semi-natural forest (T = 353.9, I=172.4 mm), disturbed forest (T = 403.0, I = 123.4 mm), forest farming (T = 429.8, I = 96.5 mm), and orchards (T = 418.3, I = 108.0 mm) at 5 percent significance level. The ecohydrological functions of canopy in semi-natural forest (with 60% canopy and a density of 212 tree/ha) were associated with the minimum negative effects when compared to forest farming (with 26% canopy and a density of 144 tree/ha) and disturbed forest (with 11% canopy and a density of 52 tree/ha). The components of Linear Regression models also proved that the I estimated by P (0.794
    Keywords: canopy water storage capacity, interception loss, Modeling, throughfall, Zagros
  • سعید محمدی، رامین رحمانی*، رحمت الله عربعلی
    مقدار تاج بارش و اتلاف تاجی گونه های درختی که برای جنگلکاری استفاده می شوند، به اندازه سازگاری با رویشگاه اهمیت دارند. در شرق ناحیه رویشی هیرکانی، از گونه های زربین، کاج بروسیا و بلندمازو در طرح های جنگلکاری زیاد استفاده شده است. تاثیر این جنگلکاری ها بر اجزای بارش و بیلان آب منطقه ناشناخته است. این پژوهش با هدف اندازه گیری تاج بارش و اتلاف تاجی جنگلکاری های زربین و کاج بروسیا و توده طبیعی بلندمازو به مدت یک سال (از اردیبهشت 1391) انجام شد. یک دستگاه باران سنج و چهار جمع آوری کننده در محیط باز نزدیک به منطقه مورد بررسی نصب و برای اندازه گیری بارش استفاده شد. برای نمونه برداری از تاج بارش، 35 جمع آوری کننده به طور تصادفی در زیر تاج پوشش هر یک از توده ها نصب شد. در طول مدت بررسی مقدار بارش 1135 میلی متر بود. مقدار تاج بارش در جنگلکاری های زربین و کاج بروسیا و توده طبیعی بلندمازو به ترتیب 439/4، 642/7 و 614/7 میلی متر به دست آمد. مقدار اتلاف تاجی سالانه در توده های بررسی شده به ترتیب 61/3، 43/4 و 45/8 درصد از بارش برآورد شد. بین تاج بارش توده های بررسی شده و بارش، همبستگی مثبت و معنی دار به دست آمد و به وسیله معادله توانی، مدل سازی شد. مدل سازی ارتباط بین اتلاف تاجی و بارش نیز با همین روش انجام شد. در جنگلکاری های زربین و کاج بروسیا و توده طبیعی بلندمازو، بخش زیادی از بارش روی تاج پوشش باقی می ماند و پس از تبخیر شدن به جو باز می گردد. با توجه به اینکه گونه استفاده شده در جنگلکاری بر مقدار ورود آب به زیر تاج پوشش تاثیر دارد، لازم است در فرایند انتخاب گونه به مقدار تاج بارش و اتلاف تاجی توجه شود.
    کلید واژگان: اتلاف تاجی, تبخیر, تاج بارش, تاج پوشش, مدلسازی
    S. Mohammadi, R. Rahmani*, R. Arabali
    The amounts of throughfall and interception loss are as significant as habitat suitability regarding to the tree selection for afforestation. Horizontal cypress (Cupressus horizontalis Mill.), Turkish pine (Pinus brutia Ten.), and chestnut-leaved oak (Quercus castaneifolia C.A. Mey.) have been mainly used in afforestation projects in the East of the Hyrcanian region. How these afforestations affect the precipitation components and water balance of the region, however, is obscure. The main objective of this study was to measure throughfall and interception loss of Horizontal cypress and Turkish pine afforestation as well as of a natural stand of chestnut-leaved oak, over a period of 12 months starting from May 2012. One rain gauge and four rain collectors were placed in an open area adjacent to the study area in order to measure precipitation. To measure throughfall, thirty five throughfall collectors were randomly installed under the canopy of each stand. The amount of gross precipitation was 1135 mm over the study period. Throughfall measurements for planted Horizontal cypress and Turkish pine, and for natural stand of chestnut-leaved oak, were 439.4, 642.7, and 614.7 mm, respectively. Interception loss estimated to be about 61%, 43%, and 46% of gross precipitation in the above mentioned species, respectively. The positive and statistically significant relationships were found between throughfall and gross precipitation for the investigated stands, and then were parameterized with the power regression model. The identical procedure was applied as well for interception loss and gross precipitation for the stands. The analysis showed that considerable amounts of gross precipitation were intercepted by the canopy cover of the study stands and subsequently evaporated into the atmosphere. Since the species used for afforestation has significant influences on the amount of water reached to the ground, throughfall and interception loss should be considered in the process of choosing the species.
    Keywords: Canopy cover, Evaporation, Interception loss, Modelling, Throughfall
  • سیدمحمود حسینی قلعه بهمنی، پدرام عطارد، محمدرضا مروی مهاجر، وحید اعتماد، محمدتقی احمدی، جعفر فتحی
    این پژوهش با هدف تعیین سهم هر یک از اجزاء بارش (داربارش، ساقاب و باران ربایی) در جنگل بلند مازو و در پلاتی با جهت جنوبی، شیب 18 درصد و مساحت 1200 متر مربع، واقع در مجاورت مرز جنوبی جنگل آموزشی پژوهشی خیرود در ارتفاع 1550 متری از سطح دریا صورت پذیرفت. مقدار بارندگی کل با استفاده از سه عدد جمع آوری کننده که در نزدیک ترین فضای باز به محل مورد مطالعه قرار گرفته بود، اندازه گیری شد. برای اندازه گیری مقدار داربارش 35 عدد جمع آوری کننده به صورت تصادفی در سطح پلات مورد مطالعه قرار داده شد. برآورد ساقاب تولیدی با استفاده از جمع آوری کننده های مارپیچی ساقاب در ارتفاع برابر سینه که برای 9 اصله درخت بلند مازو با قطرهای مختلف نصب شده بود، صورت گرفت. در هر بارندگی، مقدار باران ربایی از تفاضل میان بارندگی کل و بارندگی خالص (مجموع داربارش و ساقاب) محاسبه گردید. در طول دوره مطالعه (تابستان سال 1388)10 مورد بارندگی ثبت شد که میزان بارندگی کل 257 میلی متر و سهم داربارش، ساقاب و باران ربایی به ترتیب 0/192، 7/0 و 3/64 میلی-متر بود. مقدار متوسط داربارش، ساقاب و باران ربایی در هر بارندگی به ترتیب 2/72، 2/0 و 6/27 درصد از بارندگی کل برآورد شد. نتایج نشان داد که با افزایش بارندگی کل، مقادیر باران ربایی و ساقاب افزایش می یابند. همچنین در این مطالعه، بین نسبت ساقاب به بارندگی کل و بارندگی کل، یک رابطه افزاینده و ضعیف (43/0 = r2) و بین نسبت باران ربایی به بارندگی کل و بارندگی کل، رابطه ای کاهنده و نسبتا قوی (65/0= r2) بدست آمد. این مطالعه زیاد بودن سهم باران ربایی در جنگل بلند مازو را نشان می دهد و لزوم اندازه گیری آن را در محاسبه تراز آبی آشکار می سازد.
    کلید واژگان: باران ربایی, بلند مازو, داربارش, ساقاب
    S. M. Hosseini Ghale Bahmani, P. Attarod*, M. R. Marvi Mohadjer, V. Etemad, M. T. Ahmadi, J. Fathi
    Measurements of gross rainfall (GR)، throughfall (TF)، and stemflow (SF) were conducted during the summer 2009 beneath a natural pure stand of oak (Quercus castaneifolia C. A. M) forest canopy located near the southern border of Kheyrud Forest Station of Tehran University. Measurements were made inside a plot with an area of 0. 12 ha. GR was collected by means of three manual collectors placed in a neighboring open area away from the study plot. Thirty five TF manual collectors were randomly positioned underneath the tree canopies. SF was collected from nine oak trees with different diameters by the spiral-type SF collection collars installed at diameter at breast height. All the measurements were performed on a rainfall event basis using a graduated cylinder. Interception loss (I) was calculated indirectly as the differ rence between GR and the sum of TF and SF. During the study period، 10 events were recorded. The cumulative GR، TF، SF، and I depths were 257 mm، 192 mm، 0. 7 mm، and 64. 3 mm، respectively. At the event scale average ratios of TF: GR، SF: GR، and I: GR were 72. 2%، 0. 2%، and 27. 6%، respectively. A weak correlation was observed between SF: GR and GR (r2 = 0. 43) while a fairly strong positive correlation was observed between I: GR and GR (r2 = 0. 65). Interception loss contributes a remarkable amount of incident rainfall in the studied oak forest and its measurement is an essential element in assessing water balance on a catchment scale.
    Keywords: Interception loss, Oak forest, Stemflow, Throughfall
  • محمدتقی احمدی، پدرام عطارد، محمدرضا مروی مهاجر، رامین رحمانی، جعفر فتحی
    باران ربایی تاج پوشش سهم زیادی از تراز آبی را در اکوسیستم های جنگلی به خود اختصاص می دهد. این تحقیق به منظور برآورد مقدار باران ربایی تابستانه در یک توده راش خالص به مساحت 5625 متر مربع در بخش میان بند جنگل خیرود نوشهر صورت پذیرفت. به این منظور، بارندگی کل با استفاده از سه جمع آوری کننده باران در منطقه ای باز در فاصله 160 متری توده مورد بررسی جمع آوری شد. به منظور جمع آوری تاج بارش، 36 جمع آوری کننده تاج بارش به صورت تصادفی در سطح توده نصب شد. همچنین ساقاب تولیدی شش اصله درخت راش از قطرهای مختلف با استفاده از جمع آوری کننده های مارپیچی ساقاب در ارتفاع برابر سینه، جمع آوری شد. مقدار بارندگی کل، ساقاب و تاج بارش بعد از هر بارندگی با استفاده از استوانه مدرج اندازه گیری شد. مقدار باران ربایی از تفاوت میان بارندگی کل و بارندگی خالص (مجموع تاج بارش و ساقاب) مورد محاسبه قرار گرفت. در طی فصل تابستان مجموع بارندگی کل 8/206 میلی متر بود که 5/135 و 2/4 میلی متر از این مقدار به ترتیب به تاج بارش و ساقاب اختصاص یافت و 1/67 میلی متر از آن، به صورت باران ربایی تبخیر شد. متوسط تاج بارش، ساقاب و باران ربایی به ترتیب 7/64، 6/1 و 7/33 درصد از بارندگی کل برآورد شد. همچنین با افزایش مقدار بارندگی کل، مقدار بارندگی خالص، باران ربایی و نسبت بارندگی خالص به بارندگی کل افزایش یافت، اما نسبت باران ربایی به بارندگی کل، روند کاهشی ضعیفی را نشان داد. به طور کلی، این بررسی نشان داد که سهم زیادی از بارندگی تابستانه در توده راش به صورت باران ربایی از دسترس توده جنگلی خارج می شود، بنابراین ضرورت دارد که در محاسبه تراز آبی مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: باران ربایی, تاج بارش, ساقاب, توده راش خالص
    At forest ecosystems, gross rainfall (GR) is partitioned into throughfall (TF), stemflow (SF) and results in canopy interception loss (CIL). In the present research, CIL, which is considered a major component of the water balance, was measured at the midland of the central Caspian forests, Kheyrud forest research station of University of Tehran. Measurements were carried out in a sample plot of pure oriental beech (Fagus orientalis Lipsky) stand with an area of 5625 m2. GR was collected using three manual collectors in an open area approximately 160 m apart from the study plot. Thirty six TF manual gauges were randomly placed beneath the beech canopies and SF was collected from six beech trees with different diameters by means of the spiral type SF collection collars installed at diameter at breast height. GR, TF and SF were collected on an event basis using a graduated cylinder during the summer season of 2008. The amount of cumulative GR depth of 19 events was 206.8 mm allocated to TF, SF and CIL, 135.5, 4.2 and 67.1 mm, respectively. At the event scale, the mean values of TF, SF and CIL were accounted 64.7, 1.6 and 33.7% of GR, respectively. Regression analysis suggested a strong positive relationship between CIL and GR. There was also observed a fairly weak negative relationship between CIL/GR and GR. We concluded that CIL contributes a remarkable amount of incident rainfall in the pure oriental beech forest of the study site and therefore should be considered in assessment of water balance.
    Keywords: Interception loss, Throughfall, Stemflow, Oriental beech stand
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال