جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ویژگی های کمی و کیفی" در نشریات گروه "زراعت"
تکرار جستجوی کلیدواژه «ویژگی های کمی و کیفی» در نشریات گروه «کشاورزی»جستجوی ویژگی های کمی و کیفی در مقالات مجلات علمی
-
این پژوهش به منظور بررسی اثر محلول پاشی سولفات روی و جلبک دریایی بر ویژگی های کمی و کیفی طالبی محلی کرمانشاه (کالک) انجام شد. پس از کاشت بذرها در زمین اصلی، بوته ها در سه مرحله 4 تا 6 برگی، شروع گل دهی و پس از تشکیل میوه ها، محلول پاشی شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با 9 تیمار شامل غلظت های مختلف سولفات روی (0/5 و 1 گرم در لیتر) و جلبک دریایی (0/5 و 1 گرم در لیتر) و در سه تکرار انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تیمار سولفات روی (0/5 گرم در لیتر) به همراه جلبک دریایی (1 گرم در لیتر) بر صفات وزن، طول و قطر میوه، وزن گوشت میوه، وزن تر و خشک بوته، سفتی بافت میوه، تاثیر معنی داری داشت. بیشترین میزان ویتامین ث در تیمار 1 گرم در لیتر سولفات روی به همراه 0/5 گرم در لیتر جلبک دریایی مشاهده شد. بیشترین میزان وزن کل بذر در تیمار 0/5 گرم در لیتر سولفات روی به همراه 1 گرم در لیتر جلبک دریایی اندازه گیری شد. محلول پاشی سولفات روی و جلبک دریایی اثر معنی داری بر میزان مواد جامد محلول نداشتند، ولی تیمار 0/5 گرم در لیتر سولفات روی، باعث افزایش میزان اسیدهای آلی میوه شد. بیشترین مقدار شاخص طعم میوه نیز در تیمار 1 گرم در لیتر جلبک دریایی مشاهده شد. درمجموع یافته های پژوهش نشان داد که کاربرد توام سولفات روی و غلظت های پایین عصاره جلبک دریایی، تاثیر قابل توجهی بر بسیاری از شاخص های کمی و کیفی طالبی کالک داشت و می توان کاربرد آن را به عنوان یک کود زیستی توصیه کرد.کلید واژگان: کالک, ویتامین ث, شاخص طعم, کودهای زیستی, ویژگی های کمی و کیفیThe effect of foliar application of zinc sulfate and seaweed on qualitative and quantitative characteristics of local Kermanshah cantaloupe (Cucumis melo L., Cantalupensis Group) cv. Kalak was investigated. After sowing seeds in the field, the plants were sprayed in three stages including the 4-6 leaf stage, flowering and after the fruit set. The experiment had a factorial design based on the randomized complete block design with 9 treatments including various concentrations of zinc sulfate (0.5 and 1 g L-1) and seaweed (0.5 and 1 g L-1) and was repeated three times. The results of analysis of variance showed that zinc sulfate at 0.5 g L-1 and seaweed at 1 g L-1 had significant effects on the weight, length and diameter of the fruit, the weight of the fresh fruit, fresh and dry weight of the plant, and fruit firmness. The highest amount of vitamin C was observed in zinc sulfate at 1 g L-1 and seaweed at 0.5 g L-1. The highest total seed weight was obtained in zinc sulfate at 0.5 g L-1 and seaweed at 1 g L-1. Foliar application of zinc sulfate and seaweed did not have a significant effect on total soluble solids (TSS). However, zinc sulfate at 0.5 g L-1 increased the amount of titratable acid (TA) in the fruit juice. The highest amount of the TSS/TA ratio of the fruits was observed in application of seaweed at 1 g L-1. Overall, the findings of the present study indicated that simultaneous application of zinc sulfate and low concentrations of seaweed extract has a significant effect on many qualitative and quantitative characteristics of “Kalak” Cantaloupe and can be recommended as a biofertilizer.Keywords: Kalak, Vitamin C, Flavor index, Biological fertilizers, Qualitative, quantitative characteristics
-
در این تحقیق زمان کاربرد اسید فولیک و سطوح مختلف آن روی برخی ویژگی های کمی و کیفی توت فرنگی رقم پاروس بررسی شد. گیاهان به وسیله اسید فولیک با غلظت صفر، 20 و 40 میلی مول در دو مرحله (30 روز بعد از کشت نشاء و اولین گلدهی) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در شرایط گلخانه تیمار شدند. نتایج نشان دادند که میوه های تیمار شده با اسید فولیک از نظر کمیت و کیفیت نسبت به میوه های تیمار شاهد برتر هستند. کاربرد سطوح مختلف اسید فولیک، عملکرد، وزن میوه اولیه و ثانویه و تعداد فندقه آن ها، کل مواد جامد محلول، قندهای احیا کننده، اسیدهای قابل تیتراسیون، آنتوسیانین، فنل و ویتامین ث را افزایش داد. در نهایت بهترین تیمار این آزمایش، کاربرد اسید فولیک به میزان 40 میلی مول در 30 روز بعد از کشت نشاء تشخیص داده شد. تحقیق حاضر اولین گزارش درباره اثر اسید فولیک بر افزایش ویژگی های کمی و کیفی توت فرنگی به شمار می رود.کلید واژگان: اسید فولیک, توت فرنگی, ویژگی های کمی و کیفیIn this research the effect of application of different levels of folic acid and time on some quality and agronomic characteristics of strawberry (cultivar Paros) was investigated. The plants were treated by folic acid with concentrations of 0, 20 and 40 mM at two stages (30 days after planting and first blooming) as a factorial experiment using a randomized complete block design with four replications in the greenhouse conditions. Results showed that fruits of treated plants by folic acid, as compared to the control treatment improved quality and agronomic characteristics. Application of folic acid increased yield, weight of primary and secondary fruits and number of their achenes, total soluble solid, inducing sugar, titratable acidity, anthocyanin, phenol, and vitamin C. The most effective treatment with the best spraying time was 40 mM folic acid at 30 days after planting. The present study is the first evidence that folic acid enhances fruit quality and yield of strawberry.Keywords: Folic acid, Quality characteristics, Strawberry, Yield, Yield Components
-
بادام (Prunus dulcis L.) از گونه های اقتصادی جنس پرونوس و از خانواده رزاسه است. خودناسازگاری و کیفیت پایین میوه و مغز از مشکلات مهم در بادام می باشند. بنابراین شناسایی ارقام خودسازگار با کیفیت مناسب میوه و مغز برای کشت وسیع و تجاری بادام ضروری است. در این مطالعه در ابتدا با روش میکروسکوپ فلورسنت 50 ژنوتیپ بادام که حاصل تلاقی ژنوتیپ های خودناسازگار داخلی و رقم خودسازگار تونو بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند و در نهایت 11 ژنوتیپ خودسازگار، 3 ژنوتیپ مشکوک و بقیه خودناسازگار تشخیص داده شدند. سپس به منظور ارزیابی تنوع مورفولوژیکی ژنوتیپ های بادام 22 صفت رویشی و زایشی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر کلیه صفات مورد مطالعه با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند. تجزیه عامل های صفات مورد بررسی را به 8 عامل کاهش داد که در مجموع 04/91 درصد از واریانس کل را توجیه نمودند. براساس نتایج تجزیه به عامل ها، ویژگی هایی ازجمله اندازه هسته، میزان چین وچروک روی مغز، طول مغز، میزان سختی پوسته چوبی، نقوش روی پوسته چوبی و ضخامت مغز بیش ترین سهم را در تفاوت بین ژنوتیپ ها نشان دادند. در نهایت پس از ارزیابی صفات مورد مطالعه، ژنوتیپ های شماره 6، 15، 20، 25 و 46 از نظر صفاتی ازجمله متوسط وزن میوه و مغز نسبت به بقیه ژنوتیپ ها برتری نسبی نشان دادند. ژنوتیپ شماره 15 و 25 علاوه بر داشتن صفات خوب وزن میوه و مغز، خودسازگار نیز بود.
کلید واژگان: بادام, خودسازگاری, میکروسکوپ فلوروسنت, ویژگی های کمی و کیفی, تجزیه عامل ها و تجزیه کلاسترAlmond (Prunus dulcis [Webb] D. A. Mill) is an economically important species of genus Prunus. Self-incompatibility and low quality fruit are the most important limitative problems for fruit set and cropping in almond tree. In this study، 50 almond genotypes obtained from crossing between some superior self-incompatible local genotypes and ''Tuono'' (self-compatible cultivar) were analyzed with fluorescence microscope method. Results showed that 11 genotypes were self-compatible، three genotypes were questionable and others were recognized as self-incompatible. To evaluate morphological diversity، twenty-two vegetative and generative characteristics were evaluated. Results indicated that all characteristics were significantly different among examined genotypes. Factor analysis divided genotypes into eight factors that covered 91. 04from total variance. Results Factor analysis indicate characteristics such as: kernel wrinkles، nut size، kernel length، shell thickness، shell pattern and nut diameter had highest effect on genotypes diversity. Finally، genotypes 6، 15، 20، 25 and 46 were introduced as superior ones based on their nut weight and kernel characteristics. Genotype No. 15 and 25 was self-compatible in addition of having good fruit and nut characteristics.Keywords: almond, self, compatible, fluorescence microscopy quantitative, qualitative traits, Factor analysis, Cluster analysis -
ذرت به دلیل قابلیت هایی نظیر سازگاری در شرایط اقلیمی گوناگون، تحمل نسبت به خشکی، عملکرد بالا، قدرت قرار گرفتن در تناوب های مختلف، قدرت پذیرش کامل مکانیزاسیون و موارد مصرف متعدد، در بسیاری از کشورها به طور گسترده کشت می شود. به منظور بررسی اثر کاربرد قارچ میکوریزا و مقادیر مختلف سطوح کود فسفر بر ویژگی های کمی و کیفی ذرت دانه ای رقم سینگل گراس کارون آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو سطح کاربرد و عدم کاربرد قارچ میکوریزا و چهار مقدار کود فسفر با سه تکرار، در سال زراعی 1391 در شمال خوزستان اجرا شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد با افزودن قارچ میکوریزا عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت بوته، تعداد دانه در ردیف و ارتفاع بوته، در سطح یک درصد و صفاتی نظیر ارتفاع بوته، وزن هزاردانه و پروتئین دانه در سطح پنج درصد معنی دار شد و تعداد ردیف در دانه تحت اثر میکوریزا قرار نگرفت. تیمار A2 (استفاده از تلقیح میکوریزایی) نیز با میانگین درصد پروتئین 83/10 نسبت به تیمار A1 (عدم استفاده از تلقیح میکوریزایی) با میانگین 59/10 عملکرد بالاتری را نشان داد. اثر تیمار فسفر بر ارتفاع بوته، وزن هزاردانه، عملکرد دانه، تعداد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت بوته و پروتئین در سطح یک درصد معنی دار و بر تعداد ردیف در بلال معنی دار نشد.کلید واژگان: ویژگی های کمی و کیفی, ذرت, فسفر, قارچ میکوریزاMaze is widely cultivated in many countries due to capabilities such as adaptation to various climatic conditions, drought tolerance, high performance, ability to be in different frequencies, full adoption of mechanization and the multiple uses. In order to investigate the application effect of mycorrhiza fungus and various amounts of the phosphorus fertilizer levels on the quantitative and qualitative features of Zea mays Single Cross Karoon, an experiment was conducted as factorial in randomized complete blocks design with two levels of mycorrhiza fungus application and non-application and four amounts of phosphorus fertilize with three replications, in north of Khouzestan in 2013 cropping year. The obtained results of variance analysis showed that through adding mycorrhiza fungus the grain yield, biological yield, bush harvesting index, grain number in row and bush height, at one percent level and the traits like bush height, one thousand-grain weight and grain protein was significant at five percent level and row number in grain was not affected by mycorrhiza. Also, A2 treatment (the use of mycorrhizal inoculation) showed higher yield with the average protein percent 10/83 comparing to treatment A1 (lack of using mycorrhizal inoculation) with average 10/59. The effect of phosphate treatment on bush height, one thousand-grain weight, grain yield, grain number, biological yield, bush harvesting index and protein was significant at one percent level and was not significant at row number in maize.Keywords: Quantitative, qualitative characteristics, Phosphorus, Mycorrhiza
-
پژوهش حاضر با هدف تعیین مناسب ترین فواصل کاشت (بوته و پشته) در روش کشت رایج خربزه در منطقه ورامین برای دست یابی به عملکرد زیاد و میوه های بازارپسند برنامه ریزی گردیده است. آزمایش به صورت طرح آماری نواری خرد شده با 3 تکرار در دو سال در مرکز تحقیقات کشاورزی ورامین انجام شد. عامل اصلی (عمودی) شامل چهار فاصله بوته روی ردیف (20، 40، 60 و 80 سانتی متر) بود که عمود بر هر بلوک به صورت تصادفی اعمال شد. عامل افقی شامل دو فاصله بین ردیف (عرض پشته) 5/1 و 3 متر بود که به صورت نواری در سرتاسر بلوک ها پیاده گردید. عامل فرعی نیز دو رقم خربزه زرد ایوانکی و خاتونی مشهد بود. نتایج دو ساله حاصل از تجزیه آماری صفات مورد بررسی نشان می دهد که ارقام مورد بررسی از نظر عملکرد و هم چنین درصد مواد جامد محلول در میوه اختلاف معنی دار داشته و رقم زرد ایوانکی با داشتن عملکردی معادل 7/38 تن در هکتار و مواد جامد محلول 68/9 درصد نسبت به رقم خاتونی برتری داشته است. بیشترین عملکرد میوه، درصد مواد جامد محلول و متوسط وزن میوه برای رقم ایوانکی در الگوی کشت 8/0×3 متر حاصل شد. اما برای رقم خاتونی، می توان فاصله بوته ها را تا 60 سانتی متر کاهش داد. بنابراین الگوی کشت 6/0×3 متر برای این رقم قابل توصیه است. در مجموع، رقم ایوانکی از نظر ویژگی های کمی و کیفی عملکرد نسبت به رقم خاتونی برتری داشت.
کلید واژگان: ویژگی های کمی و کیفی, عملکرد میوه, فاصله بوته, مواد جامد محلولThis study aimed at determining the most suitable spacing (plant and ridge) in the conventional melon cultivation in Varamin region in order to achieve higher yield and marketable fruits. The experiment was conducted as a strip split plot statistical design with three replications, in two years, at the Agricultural Research Center of Varamin, Iran. The main factor (vertical) included four plant spacing on rows (20, 40, 60, and 80 cm) which were applied randomly perpendicular to each block. The horizontal factor included two row distances (width of the ridge) of 1.5 and 3 m, which were implemented as strips across the blocks. The sub-factor included two varieties of melon (yellow melon of Eyvanekey and Khatoony of Mashhad). Two-year results from the statistical analysis of traits revealed that the studied cultivars had statistical differences in fruit yield and percentage of soluble solids of fruits. The Yellow Eyvanekey cultivar, with fruit yield of 38.7 ton/ha and 9.68% soluble solids, was superior to Khatoony cultivar. The highest fruit yield, percentage of soluble solids and average fruit weight for Eyvanekey cultivar was obtained in the planting pattern of 3×0.8 m. But for the Khatoony cultivar, the plant spacing could be reduced to 60 cm. Therefore, for this cultivar, the 3×0.6 m planting pattern is recommendable. In general, Eyvanekey cultivar was superior to Khatoony in terms of quantitative and qualitative traits related to fruit yield.Keywords: Quantitative, qualitative traits, Fruit yield, Plant spacing, Total soluble solids
نکته
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.